مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 926
  • بازدید دیروز : 3268
  • بازدید کل : 13122326

نظريه شناخت درماني آرون، تي، بک


موضوع:

نظريه شناخت درماني آرون، تي، بک

 

فهرست مطالب

 شرح حال و تاريخچه نگرش بک

سطوح شناخت

اساس نظريه بک در مورد اضطراب و افسردگي

مدل شناختي اضطراب فراگير

مدل شناختي افسردگي

ماهيت افسردگي بيمار چيست؟

رويکرد درمان رفتاري- شناختي (CBT )

نظريه بک در مورد زوج درماني و خانواده درماني

در کجا شناخت درمان به بن بست مي رسد: شناخت يا هيجان

راه حل- سيستم هاي فرعي شناخت متعادل(ICS ) و اشکالات ديدگاه شناخت درماني

مطالب و مقالات برگرفته از اينترنت در مورد بک

فهرست منابع

 

 

موضوع تحقيق : «آرون، تي، بک»

شرح حال:

آرون، تي، بک، استاد دانشگاه پنسيلوانيا امريکا مي باشد که در زمينه روان پزشکي و روانکاوي مشغول بکار مي باشد. البته از بيوگرافي بک به زبان فارسي اطلاعات چنداني در دسترس نيست ولي به زبان انگليسي در ادامه اين مطالب آمده است.

کشفيات آرون، تي، بک، تحول شگرف در روان شناسي و کاربرد آن در درمان و حل مشکلات زناشويي پديد آورده است. بک از روشهاي روان پزشکي متعارف و دارو درماني آغاز کرد و به شناخت درماني رسيد. او پايگذار و بنيان گذار مکتبي است که انقلابي در درمان بيماريها و اختلالات رواني پديد آورد و چشم اندازي روشن و اميدبخشي ترسيم کرده است. مکتب او (شناخت درماني) که در آغاز با طرح کلي آن مطرح شد، به سرعت مورد توجه روان شناسان و روان درمانگران قرار گرفت و تکنيک هاي آن بطور گسترده در زمينه هاي مختلف من جمله رفع اختلافات خانوادگي و تقويت روحيه و بهبود روابط انساني بکار رفت.

وي در توضيح چگونگي تکوين نظريات خود مي نويسد که چگونه بعنوان يک روان پزشک و محقق معتقد به اصول روان شناسي متعارف، با تجديدنظر در آرا و نظريات فرويد و ترديد در روشهاي ديگر درمان بيماري هاي رواني به کشف اين نظريه نائل آمده است. (بک، 1988)

بک در زمينه افسردگي که تا آن زمان بسياري از روان شناسان آن را يکي از اختلالات عاطفي مي دانستند، افسردگي را ناشي از اختلال فکري (خطاي شناخت) دانست و براي درمان آن شناخت درماني را پيشنهاد داد. براساس اين نظريه، اضطراب و افسردگي، ناشي از انحراف ذهن از موازين عقلي و افتادن در دام طرز فکر غير منطقي است و مي روند درمان را براي اين گونه اختلالات اين گونه تعريف مي کند که عبارت از: «گذر از پندارهاي نادرست ذهني به واقعيت». وي در واقع قانونمندي هاي انديشه- منطق – را وارد روان شناسي کرد و شناخت درماني نيز اجتناب از اختلالات رواني را آموزش مي دهد. وي با آگاهيهاي ژرف انديش و انسان دوست خود مهمترين مسائل را در عرصة روان شناسي معاصر زير ميکروسکوپ تخصصي خود برده و به همه پاسخي شايسته که بر پايه موازين عقلي و منطقي استوار است مي دهد. (بک، 1369؛ ترجمه داغي)

 

سطوح شناخت

در مدلهاي شناختي (اليس و بک و غيره ) اختلالهاي هيجاني دو سطوح مختلف در تفکر اختلال يافته قابل تشخيص است:

1. افکار خود: آينه منفي که عبارت از افکار يا تصاوير ذهني که به هنگام مضطرب شدن و در موقعيتي خاص خود را نشان مي دهند. مثلاً کسي که نگران ارزيابي اجتماعي است ممکن است هنگام صحبت کردن در ميان گروهي از آشنايان اين فکر را پيدا کند که «از نظر آنها من خسته کننده هستم».

 

2. فرضها و قواعد ناکار آمد که عبارت از باورهاي کلي که افراد درباره خود و جهان اطراف دارند. گفته مي شود که اين باورها فرد را آماده مي سازد که موقعيتهاي خاص را به روالي بيش از حد منفي و ناکار آمد تلقي کند. مثلاً «اگر همه مرا دوست نداشته باشند، من ارزشي ندارم». اين باور چه بسا باعث مي شود که فکر سکوت در مکالمه را به عنوان نشانه اي از خسته شدن يا خسته بودن خود تلقي کند. نظر بران است که اين فرضها و قواعد از تجارب اوليه يادگيري بر مي خيزند و تا زماني که به وسيله رويداد خاص مرتبط با آنها فعال شده، راکد باقي بماند. (هاوتون و سالکووس؛ ترجمه، قاسم زاده )

 

اساس نظريه بک در زمينه اضطراب و افسردگي

مدل شناختي اضطراب فراگير:

در مدلهاي شناختي اضطراب فراگير نظر بر اين است که آنچه افراد را آماده مي سازد که طيف وسيعي از موقعيتها را تهديد کننده تعبير کند، اعتقاد آنها دربارة خويشتن و جهان خارجي است. اعتقادها و يا فرضهاي ناکار آمد ذي نقشي در اضطراب فراگير کاملاً متنوع هستند. اما اکثر آنها بر حول موضوعهاي پذيرش، کفايت، مسئوليت، کنترل و خود نشانه هاي اضطراب دور مي زنند. (هاوتون و سالکووس؛ ترجمه، قاسم زاده )

 

مدل شناختي افسردگي

مدل شناختي افسردگي بک (1976- 1967)بطور طرح واره در تصوير نشان داده مي شود.

تجربه هاي اوليه

 

شکل گيري فرضهاي ناکارآمد

 

رويداد حساس

 

فعال شدگي فرضها

 

افکار خود- آينه منفي

 

 

 

نشانه هاي افسردگي

 

 

جسمي شناختي انگيزش رفتاري

قبل از بيان و توضيح طرحواره شناختي افسردگي، لازم به ذکر است که برنز و بک (1978) افسردگي را يک اختلال نظام رواني – زيستي که هيجان ها، افکار و رفتار و عملکرد جسماني را در بر مي گيرد. مانند: مولفه ها هيجاني آن داشتن خلق غمگين است که احساس غم و اندوه، ناتواني در لذت بردن، ملال، احساس گناه، تحريک پذيري و نااميدي را در بر مي گيرد.

علائم جسماني عبارت از خود بيمار پنداري، بي خوابي و پرخوابي، کاهش يا افزايش وزن، اسهال يا يبوست، خستگي، فرسودگي و کاهش ليبيدو.

تغييرات رفتاري شامل فعل پذيري، اختلالات خواب، انزوا و گوشه گيري از اجتماع، کناره گيري از شغل و حرفه و فعاليتهاي لذت بخشي است. (برنز و بک، 1978)

افکار، احساسها و رفتارهاي بيماران افسرده يا مضطرب در يک حالت قابل پيش بيني، در يک ديگر تأثير متقابل دارند. بيمار شناخت هاي خود را جدّي مي گيرد و در نظام فکري وي اينگونه شناختها به ميزان زيادي پذيرفته مي شود و نقش مهمي را ايفا مي کند. بيمار تمايل دارد وقايع ناخوشايند و نامطلوب زيادي را تجربه کند. سپس اين هيجانها را به عنوان شواهد تأييد کننده باورهاي خود، تعبير و تفسير کند. (برنز و بک، 1978؛ به نقل از اساتيد برجسته، فصلنامه علمي و پژوهش دانشگاه آزاد خوراستان، 1383)

اما توضيح مدل طرحواره اي بک:

در اين مدل، نظر بر اين است که تجربه هاي اوليه در افراد به تشکيل فرضها و يا طرحواره دربارة خويشتن و جهان مي انجامد و اين طرحواره ها، خود، در سازمان بندي ادراک و در کنترل و ارزيابي رفتار مورد استفاده قرار مي گيرد.

توانايي پيش بيني تجربه هاي فردي و معني بخشيدن به آنها امري سودمند و در واقع ضروري براي کاردکرد بهنجار است. اما برخي از فرضها انعطاف ناپذير، افراطي و مقاوم در برابر تغييرند و در نتيجه ناکار آمد هستند. اين فرضها به مسائل مربوط مي شود. درباره اينکه مثلاً مردم براي پيدا کردن احساس خوشبختي چکار بايد بکنند (مانند اين فرض که «اگر کسي افکار خوبي دربارة من نداشته باشد، نمي توانم احساس خوشبختي بکنم.» و اين که براي ايجاد احساس ارزشمند در خود چکار بايد بکنند و چگونه بايد باشند مانند اينکه هر کاري را بعهده مي گيرم، بايد خوب انجام دهم.)

فرضهاي ناکارآمد به تنهايي نمي تواند پيدايش افسردگي را توجيه کنند، مسائل موقعي مطرح مي شوند که اتفاق مهمي بيفتند، اتفاقاتي که با نظام اعتقادي خود فرد سازگار داشته باشند. بدين ترتيب، اين باور که ارزش هر کس فقط به موفقيت بستگي دارد. در صورتي که شکست، ممکن است به افسردگي منجر شود و اين اعتقاد که براي خوشبختي فرد لازم است ديگران او را دوست داشته باشند و در صورت طرد شدن امکان دارد که فرد افسردگي پيدا کند. وقتي فرضهاي ناکارآمد فعال شوند. افکار خود- آينه منفي را برمي انگيزند. اين افکار، ممکن است تفسيرهاي از تجارب جاري باشند يا پيش بيني درباره رويدادهاي آينده و يا يادآوري چيزهاي که در گذشته اتفاق افتاده اند. و اين افکار به نوبه خود، ساير نشانه هاي افسردگي مثل رفتاري (کناره گيري از اجتماع) انگيزش (بي علاقگي و رخوت) هيجاني (اضطراب و احساس گناه) شناختي (اختلال در تمرکز و حافظه) جسمي (بي خوابي و بي اشتهايي). با پيشرفت افسردگي، افکار خود- آينه منفي هرچه بيشتر شديد و زياد مي شوند و افکار منطقي نيز ناپديد مي شوند. خود اين فرايند به گسترش فزاينده دامنه خلق افسرده منجر مي شود و بدين ترتيب دور باطل شکل مي گيرد. از سويي هرچه فرد افسرده شود بيشتر افکار افسرده زا پيدا مي کند و برعکس هرچه اين افکار شديد باشد، فرد بيشتر افسرده مي شود. در شناخت درماني، درمانگر باعث شکستن اين دوره باطلي طرحواره مي شود. به بيمار ياد مي دهد که افکار خود آينه منفي خود را مورد سوال قرار داده و بعد با فرضهاي که آن افکار بر پايه آن شکل گرفته را به چالش بکشاند. (هاوتون، 1988)

 

ماهيت افسردگي بيمار چيست؟

آرون بک معتقد است که افراد افسرده بدين دليل افسرده اند که در نحوه فکر کرد نشان خطا مي کنند يا به راه مبالغه مي روند. شخص افسرده نظري منفي درباره خود، دنيا و آينده اش دارد. طبق نظر بک اين شناختهاي منفي و نه ساير چيزهاي پيرامون شخص، علت افسردگي است. ممکن است براي يک حملة افسردگي حوادث بيروني عامل تشديد کننده اي باشد، ولي حتي در آن صورت نيز اين شخص دربارة آن حادثه فکر مي کند و نه آن حادثه بخودي خود، مي تواند عامل ايجاد کنند، افسردگي باشد. (بک 1967، بک و ديگران 1978)

بک در مورد اينکه چرا اين تغييرات پديد مي آيد مي نويسد. شخص افسرده خود را بعنوان يک بازنده، يک نامناسب مي بيند و همواره تصور مي کند که کمترين مقدار را بدست آورده و شايستگي بهتر از آن را ندارد. عقيدة بک اين است که احساس بازنده بدون که اغلب نتيجه هدفها و توقعات بلند غيرمنطقي است، عامل اصلي محسوب مي شود. شخص افسرده ضرر و زيان را يابد تغيير مي کند و يا در آن به مبالغه رو مي آورد، يا معاني پيش از حد تعميم يافته براي آن قائل مي شود. افسرده ها نه تنها در تعميم زياده روي مي کند، بلکه تمايل به بزرگ جلوه دادن گناهان شخص و کوچک شمردن صفات شخصي دارد، مسئله ديگر برچسب زدن نادرست است. فرد افسرده يک موقعيت را بد مي نامد، آنگاه صرفاً به اين نامگذاري تعريف يافته پاسخ مي دهد نه به موقعيت واقعي آن. (آزاد، 1372)

بک باور دارد که فرد افسرده هرگونه بدبختي را ناشي از کاستي هاي شخصي مي داند. آگاهي از اين کاستيهاي فرضي چنان شديد مي شود که هرگونه خود پندار مثبت از خود را کاملاً پايمال مي کند، هر موقعيت ابهام آميز بعنوان شاهدي از کاستي تعبير مي شود. حتي اگر تبيين هاي موجه تري وجود داشته باشد. وي معتقد است که اين افراد خود را با ديگران مقايسه و همين موجب کاسته شدن از عزت نفس آنان مي شود. هرگونه مواجهة آنان با شخص ديگر فرصتي براي ارزيابي منفي از خود مي شود. افراد افسرده موارد مثبت فکري را به حداقل و موارد منفي را به حداکثر مي رسانند. (همان منبع)

بک و همکارانش توصيه مي کنند که درمانهاي متداول مانند بستري کردن و استفاده از دارو براي اين افراد فقط در موارد بسيار حساس، در مواردي که خطر خودکشي در آنها بالاست و در موارد دوقطبي بکار رود. و در موارد ديگر از روشهاي شناختي و فنون رفتار درماني- شناختي براي کنترل نشانه ها و پيامدهاي افسردگي داراي منشأ زيستي استفاده شود. در عمل نيز تلفيقي از درمان جسمي بکار رود چرا که مسئله اين جاست که بيمار امکان دارد بهبودي را به دارو نسبت دهد و در استفاده از روشهاي روان شناختي کوشا نباشد. (هاوتون و......1988)

هولون 1991 طي يک تحقيق دريافت که 50- 20 درصد افسرده ها، دارو درماني را بخاطر عوارض جانبي آن تا رسيدن به نتيجه مطلوب ادامه نمي دهند. شناخت درماني را مي توان تکنولوژي سريع به شادابي رسيدن دانست، نخستين اصل شناخت درماني اين است که حال انسان نتيجه شناخت و تفکرات اوست، برداشتها و طرز فکرها تعيين کننده هستند. طبق اين نظريه افسردگي اختلال احساسي نيست. تغيير ناگهاني احساسي هم علت دارد هر احساسي به نتيجه تفکر منفي است. طرز تلقي بدبينانه بدون منطق زمينه ساز شروع افسردگي و دوام آن است. اين يافته ها موجب پذيرش شيوه هاي جديد رفتاري- شناختي در بين متخصصين باليني شده است . (1979)

مدل شناختي بک و همکاران (1967) افسردگي را يک اختلال تفکر که علائم آن نتيجه فعال شدن طرحواره هاي شناختي منفي مي شمردند. طبق اين نظر عواطف با شناخت پيوند نزديکي دارند، بين اين دو حادثه و واکنشهاي عاطفي فرد، شناخت دخالت و تعيين کننده نيز عواطف خواهد بود. يک فرد افسرده يا مستعد آن را بعنوان اشخاص توصيف مي کنند که يک يا چند طرحواره را در خود رشد داده اند. اين طرحواره ها عبارت از:

1. تفکر همه يا هيچ

2. تعميم مبالغه آميز

3. فيلتر ذهني

4. بي توجهي به امر مثبت

5. نتيجه گيري شتاب زده

6. درشت و ريز بيني

7. استدلال احساس

8. عبارت «بايد و بهتر است»

9. برچسب زدن

10. شخص سازي

(نظري، 1381)

 

 

رويکرد رفتار درماني- شناختي

رويکرد رفتار درماني- شناختي يا Lbt رويکردي است فعال، جهت بخشي و محدود از لحاظ زماني و سازمان يافته. طبق رويکرد Lbt عاطفه و رفتار فرد عمدتاً برحسب شيوة ساخت جهان از نظر او تعيين مي شود. (بک و همکاران، 1979)

اين درمان، درماني است.

  • مبتني بر مدل شناختي منسجم درباره اختلالات هيجاني مذکور و نامجموعه ناهماهنگي از فنون که فاقد هر نوع اساسي وحدت بخشي منطقي باشد.
  • مبتني بر همکاري درماني استوار بين مراجع و درمانگر که درآن مراجع به صراحت به عنوان فردي که نقشي برابر در رويکرد تيمي حل مسائل دارد تلقي مي شود.
  • کوتاه و محدود که در آن سعي بر کمک به بيمار جهت دستيابي به مهارتهاي خود ياري مستقل.
  • متکي بر فرايند سوال و کشف راهبري شد. (يانگ و بک 1982) نه قانع سازي با موعظه و مباحثه.
  • مبتني بر روش استقرايي، بطوري که بيمار فرا مي گيرد افکار و اعتقادش را به عنوان فرضيه که بايد مورد اعتبار قرار گيرد بنگرد.
  • آموزش که در آن از فنون شناختي- رفتاري بعنوان مهارتهاي که بايد از طريق ممارست فراگرفته و از طريق تکاليف خانگي وارد محيط بيمار تلقي گردد. (هاوتون)

مهارتهايي مثل:

1. جرئت آموزي و نقش بازي کردن

2. انجام فعاليتهاي جهت خنثي کردن نافعالي نسبي و گرايشي وي به احساسات افسرده کننده است.

3. افزايش فعاليتهاي لذت بخشي براي او و تسلط طلبي.

4. شناسايي افکار خودکاري که قبل يا حين دوره کسالت و ملال روي مي دهد.

5. مرور شناختي: واداشتن بيمار به تجسم مجموعه مراحلي که منجر به انجام يک تکاليف مهم مي شود.

6. بررسي واقعي بودن افکار از طريق بررسي اعتبارشان.

7. آموزش اين نکته که بايد براي پيامد منفي هدف مناسبي بيابند.

8. جستجوي راه هاي ديگر توسط بيمار به جاي لاينحل تلقي کردن مسائل. ( راش و شاو، فيرس به نقل از بک 1979)

 

نظريه بک در مورد زوج درماني و خانواده درماني

بک در مورد افزايش آمار طلاق و عدم رضايت بخش در زندگي زناشويي معتقد است که مهمترين علت مشکلات زناشويي و روابط انساني، سوء تفاهم است. يعني تفاوت در نحوه نگرش افراد باعث بروز اختلافات و پيامد ناشي از آن مي شود. بک مي گويد: «آنچه گفته مي شود، يا آنچه که شنيده مي شود، گاه تفاوت وجود دارد.» در زمينه روشهاي مقابله با سوء تفاهم بکي از تکنيک هاي مؤثر و کارآمد در عرصه روابط انساني، تبديل شکايات به درخواست است. بک معتقد است بجاي آنکه انرژي خود را صرف برخوردهاي عصبي و بحثهاي زائد و بي نتيجه کنيم مي توانيم از درخواست براي دستيابي به تفاهم و درک متقابل ياري بجوييم. (بک؛ ترجمه، قراچه داغي 1988)

بک معتقد است که بسياري از مشکلات يافت شه در تفکر بيماران افسرده مانند تعميم، فرضهاي آزمون نشده و افکار خود آيند منفي در ارتباط با زوج هاي داراي مشکل قابل تشخيص است. (يونسي، 1384)

 

در کجا شناخت درماني به بن بست مي رسد؟ شناخت يا هيجان

در قرني که گذشت حداقل سه ديدگاه اصلي و فراگير در زمينه هاي بيماريها و اختلالات رفتاري مطرح شد.

1. ديدگاه روانکاوي که تأکيد بر جنبه هاي پويايي روان و پيگيري مسائل در اعماق ضمير ناخودآگاه بشر دارند.

2. ديدگاه عيني گرايان که با روانکاوان مقابله و تاکيد بر رفتار عيني که بر اثر يادگيري حاصل مي شود، مي کنند.

3. ديدگاه سوم که نوعي قيام به ديدگاه هاي روانکاوي و رفتارگرايي بود سعي در نزديک شدن به ذهن و فرايندهاي آن کرد و تأکيد بر سطح آگاه ذهن نمود. (بک و همکاران، 1982)

در اين ديدگاه سعي در تمرکز به رفتار و علائم شد (گرايش به رفتار گرايي) ولي ريشه آن را در سيستم هاي پردازشي اطلاعات در ذهن مي داند. (بک، 1983،1978)

که به بررسي و پيشگيري تصورات فرد مي توان به سطوح غيرقابل دسترس ذهن و تا حدي به سمت نيمه هشيار نزديک شد. (يونسي، 1378) ولي اين ديدگاه از افراط دور نماند. سوگيري شديد به سمت شناخت و عدم توجه به احساسات و هيجانات باعث سوگيري بسياري درمانگران در دهه 1990 شد. البته بک در سال 1979 متوجه اين اشکال در طول جلسات خود با بيماران شده بود.

آنجا که وي به نقل از بيماران خودش مي گويد: من به آنچه که شما مي گويد به طور عقلاني نابطور هيجاني اعتقاد دارم. (يونسي، 1384)

براي رفع اين اشکال راه حل هاي از طرف تيزدل در چهارچوب ديدگاه سيستم هاي فرعي شناخت متعادل (ICS ) ارايه داد.

 

راه حل سيستم هاي فرعي شناخت متعادل (ICS )

در ديدگاه بک ( 1979) و پديده باعث ايجاد معنايي در ذهن ما مي گردد که اين معاني در حقيقت شناختهاي ما را تشکيل مي دهند. در اين ديدگاه (بک) افسردگي به عنوان نتيجه فعال سازي الگوهاي شناختي مدنظر قرار مي گيرد و شناخت مي تواند به صورت يک ايده با محتواي کلامي يا غيرکلامي (تصويري) تعريف شود. اما اشکالات اين ديدگاه:

1. در بسياري موارد هيجان بدون افکار اتوماتيک منفي وجود دارد: مشاهدات باليني گوياي اين است که درمانگران در موارد بين بيماران وجود حالات غم اضطراب را مشاهده مي کنند در حالي که بيمار قادر به ارائه فکر بعد از هيجان را دارا نيست. (تيزدل و برنارد، 1993)

 

2. عدم تمايز بين دو نوع شناخت: شناخت و درک با عقل در مقابل شناخت و درک با قلب يا دل. شناخت داغ و شناخت سرد. (تيزدل، 1993)

 

3. نارسايي مجادلات و چالشهاي استدلالي و يا اطلاعات تصحيح کننده در طول شناخت درماني و در عوض موفقيتهاي شيوه هاي ديگر درماني.

مثلاً گشتالت درماني در درمان افسردگي (يانگ وادوارد، 1990). اين شيوه درمان منطقي را دنبال مي کنند که در مدل شناختي وجود ندارد. (تيزدل، 1993)

 

4. عدم توجه به موضوع وابستگي شناختها: در ديدگاه بک شناختها بيشتر مستقل از هم در نظر گرفته مي شوند. در حالي که طبق تحقيق سال 1995 تيزدل شناختها در ذهن را به هم وابسته دانسته و در تعامل يک ديگر هستند.

 

5. عدم توجه به دو سطح معنا: آنچه که در ذهن ماست در دو سطح مي تواند کدگذاري شود.

الف) موضوعي که معنايي در اصطلاحي از مفاهيم مشخص و سر راست ارائه مي شود و مانند: علي داراي موي سياه است. (تيزدل، 1993 و بار برودي روبيز، 1989)

در اين سطح بين آنچه که به زبان مي آيد و آنچه که مفهوم آن در ذهن است رابطه مستقيم وجود دارد.

در ديدگاه بک و بوئر (1981) آنچه در رابطه با تداعي حاصل از خلق افسرده وجود دارد؛ اين نظر را تعقيب مي کند که خلق افسرده باعث در دسترس بودن هرچه بيشتر حوادث منفي در ذهن مي گردد و نتيجتاً تفسيرهاي منفي را در پي دارد. در اين مقطع، سطح نوع اول معاني مطرح مي گردد که بوئر بر آن تأکيد مي کند.

 

ب) در سطح دوم، معاني بصورت کلي که به عنوان سطح دلالت ناميده مي شود. يعني معاني مبهم مي باشد و بين آنچه که به زبان مي آيد و آنچه که در ذهن است رابطه وجود ندارد. ديدگاه (ICS ) اعتقاد دارد که تنها در اين سطح است که معاني بطور مستقيم به هيجانات ربط داده مي شود.

تيزدل سه ويژگي براي اين سح بيان مي کند:

1. در سطح بسيار بالاي انتزاع بيان مي شود.

2. در سطح دلالتي ما معاني را از سطح خاص گرفته و استخراج مي کنيم.

3. اين معاني مي تواند بصورت يک طرحواره ارائه شوند.

آنچه که شناخت درماني را در بن بست قرار مي دهد همين عدم توجه به سطح دوم معاني و به تعامل معاني ذهن در سيستم پردازش اطلاعات خلاصه مي شود. (يونسي، 1384)

 


فهرست منابع

1. هاوتون، کرک و سالکووس، کلارک، 1376، درمان رفتاري- شناختي؛ ترجمه قاسم زاده، حبيب الله؛ انتشارات ارجمند.

2. آزاد، حسين، 1372، آسيب رواني؛ انتشارات بعثت

3. يونسي، سيدجلال، 1384، درمان ناهنجاريهاي رواني در کودکان و جوانان و خانواده ها؛ انتشارات دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي

4. نظري، محسن، 1381، بررسي و مقايسه شناخت در بيماران افسرده يا بهنجار در بيمارستان روان پزشکي قم، موضوع پايان نام پزشکي

5. فيرس، جري و ترال، 1383، روان شناسي باليني؛ ترجمه، فيروزبخت، مهرداد؛ انتشارات رشد

6. سيف، علي اکبر، 1383، تغيير رفتار و رفتار درماني، تهران؛ نشر دوران

7. بک، آرون، تن، 1369، عشق هرگز کافي نيست؛ ترجمه، قرچه داغي، مهدي؛ انتشارات نيوند

8. سايت هاي اينترنتي روان شناسي

  انتشار : ۱۹ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 4103

برچسب های مهم

دیدگاه های کاربران (0)

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما