مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 236
  • بازدید دیروز : 2675
  • بازدید کل : 13132233

نقش بازي در تکوين


 

 

 

 

 

 

مقدمه

همانطور که مي دانيم بازي فعاليتي است که براي منظور خاصي انجام نمي گيرد، به عبارتي ديگر بازي فعاليتي «غيرجدي» است بدون توجه به ارزش فرهنگي و ارزش اخلاقي آن.

بازي عامل مهمي در شکل گيري شخصيت کودک از لحاظ جسم، عقل، عاطفه و روابط اجتماعي کودک محسوب مي شود.

بازي در کودک تحوّل ايجاد مي کند و راهنماي احساسات کودک است.

از طريق بازي مي توان کودک را ساخت، نقايص فردي، اخلاقي و شخصيتي او را اصلاح کرد مي توان فکر و انديشه ي او را رشد داد، حتي در موردي نقايص جسماني او را رفع کرد. به هر حال بازي مي تواند براي کودک بسيار مفيد و حتي لازم باشد.

 

 

تعريف شخصيت

شخصيت دلالت بر مجموعه رفتار فرد به خصوص آن قسمت از الگوهاي رفتاري دارد که در اعماق رفتار ظاهري فرد نقش بسته و نسبتاً ثابت مي باشد. به وسيله ي شخصيت است که ما از ديگران متمايز و منحصر به فراد مي شويم.[1]

 

تعريف بازي

بازي به فعاليتهايي اطلاق مي شود که براي منظور خاصي انجام نمي گيرد. به عبارت ديگر بازي فعاليت «غيرجدي» است بدون توجه به ارزش فرهنگي و ارزش اخلاقي آن:

آن چه بازي مي کنيم ذاتاً غير مهم است. بنابراين به آساني مي توان فهميد چرا بيشتر اوقات گفته مي شود که بازي فعاليت «آزادي» است. به راستي هم چنين است.

بازي فارغ درخواستهاي جدي ماست. ما بازي خودمان را فراموش نمي کنيم، امّا تکليف اخلاقي خود را فراموش مي کنيم. يا فراموش مي کنيم که ارزشهاي بنيادي و اساسي را با اهميت در خود تلقي کنيم.

پس در بازي نفس عمل که توأم با لذّت است مورد توجه است به اين معنا که کودکي که چوبي را سوار مي شود و آنرا اسب تصور مي کند با دختر بچه اي که با عروسک خود صحبت مي کند، از نفس انجام دادن فعاليت لذت مي برد و مقصود و منظوري از آن ندارد و هر وقت خسته شد آن فعاليت خاتمه مي يابد.[2]

 

هدف کودک از بازي

اينکه طفل در بازي خود چه هدف يا اهدافي را تعقيب مي کند پاسخ روشن است. غرض او تفريح، سرگرمي، وقت گذراني، شناخت جهان، فرار از غمها و کدورتهاست. از طريق آن، اوقات خالي و اضافي خود را پر مي کند، خود را از حال تنهايي و اعتزال بيرون مي آورد، کودک از طريق بازي مي کوشد نيروهاي ذخيره اي را که در درون دارد مصرف نمايد، عقده ها و اندوههايي که در طول مدت روز يا هفته براي او پديد مي آيد از ميان بردارد، انتقام خود را از کساني که به آنها ظلم کرده اند بگيرد، همکار و همراه و دوست و معاشري براي خود پيدا کند و تنها نباشد. او از طريق بازي مي خواهد خودش را نشان دهد، زور، قدرت، امکان و عرضه ي خويش را بيازمايد، از اسرار جهان سر در آورد، هماوردهاي خود را بشناسد، خويش باشد، عقده تکاني کند يا چيز بياموزد.[3]

 

انواع بازي

مربيان نبايد به هر گونه بازي با کودک تن در دهند، فرم بازي بايد انديشيده و انتخاب شده باشد به گونه اي که اولاً؛ بدآموزي نداشته باشد، دوماً؛ در طريق خير و صلاح آنها باشد، سوماً؛ موجبات رشد همه جانبه را براي کودکان فراهم نمايد، چهارم؛ بي ضرر باشد و موجب وارد آمدن صدمه اي بر جان و جسم کودک نگردد. پنجم؛ آشنايي و الفت را بين کودک و مربي فراهم آورند و بالاخره باعث ساختن شخصيت فکر، انديشه، جسم و جان کودک گردد و آنها را در خطي درست و حق قرار دهد.

بديهي است که در اين راه سعي به عمل خواهد آمد که از بدآموزيها، بي انضباطي ها، اتلاف و هدرها خودداري به عمل آيد، في المثل بازي باعث آن نگردد که طفل از کار و وظيفه ي اصلي اش باز مانده و يا فکر و انديشه ي او فقط به آن امر مشغول گردد.[4]

 

الف) بازي ابتکاري:

دوران خردسالي پيش از دبستان، دوران کوتاهي است. اما در شکل دادن به شخصيت کودک نقش به سزايي دارد. کودک در اين سالها نخستين دانستنيها را در مورد محيط زندگي کسب مي کند. رابطه اش با ديگران و مناسباتش با کار شکل مي گيرد، داراي رفتار و سلوک مي گردد و خوي و سيرتش پديدار مي گردد.

بازي بهترين شکل فعاليت کودک در سنين پيش دبستاني است. در جريان بازي نيروهاي روحي و جسماني کودک يعني دقت، حافظه، تصور، نظم و ترتيب، چالاکي، مهارت و رشد مي يابند. علاوه بر همه ي اينها بازي براي کودک وسيله اي است جهت کسب تجارب اجتماعي.

يکي از نويسندگان بزرگ و نام آور جهان مي گويد: براي کودکان بازي راهي است به سوي شناخت جهان، جهاني که در آن به سر مي برند و رسالت و دگرگون ساختن آنرا به عهده دارند.

شخصيت کودک ضمن بازي شکل مي گيرد، دگرگونيهاي قابل توجهي در روحيات وي روي مي دهد و همه ي اينها گذار به مرحله ي عاليتر پيشرفت را براي کودک تدارک مي بينند و از اين جا امکانات تربيتي بازي آشکار مي گردد.

بازيهاي ابتکاري، بازيهايي است که آفريده ي خود کودکان است مثل عروسک سازي، در ميان افسام بازي، بازيهايي که آفريده ي خود کودکان است و ما آنها را بازيهاي ابتکاري يا موضوع دار و نقش دار مي ناميم اهميت ويژه اي دارند. در اين بازيها کودکان آنچه را که در محيط کودک زندگي خود از فعاليت بزرگسالان مي بينند تقليد مي کنند.

بازيهاي ابتکاري به شخصيت کودک شکل مي بخشند و از اين رو وسيله اي پرارزش در تربيت او محسوب مي شود. اين بازيها، بازتابي از زندگي اند. در آن همه چيز دروغکي و خيال به نظر مي رسد، ولي در همين محيط مشروط که تخيل کودک بوجود آورنده ي آن است واقعيات فراوان به چشم مي خورد، رفتار و حرکات بازيکنان هميشه حقيقي است، احساسات و تأثراتشان حقيقي و صادقانه است، کودک مي داند که عروسک و خرسک بازيچه است، با وجود اين مانند موجودي جاندار دوستشان دارد و مي داند که خودش راست راستکي هوانورد دريا يا دريانورد نيست، ولي خود را خلباني شجاع يا دريانوردي جسور احساس مي کند که از هيچ خطري نمي هراسد و حتي نسبت به پيروزي اش فخر و مباهات مي کند، هنگامي که او در بازي نقش بزرگسالان را ايفا مي کند، اين تنها يک تقليد ساده نيست، ابتکار و خلاقيت نيز در آن ديده مي شود، بازي راه را براي مراوده و دوستي ميان کودکان همسال مي گشايد، وجود هدف واحد در بازي، کوشش جمعي براي دستيابي به اين هدف، هم بازيها را متحد مي سازد. کودکان نوع بازي را خودشان انتخاب مي کنند و خودشان آن را متحد مي سازند.

ضمناً در هيچ امر ديگري چنين قوانين جدّي و التزام آوري براي کودکان وجود ندارد. از اين رو بازي به کودکان مي آموزد که چگونه افکار خود را براي دستيابي به هدف مشترک متمرکز سازند و در آن سمت عمل کنند. کودک ضمن بازي رفته رفته خود را عضوي از يک جمع احساس مي کند و به ارزيابي منصفانه ي رفتار و کردار خويش و همبازيهايش مي نشيند در اين جا وظيفه ي مربي جلب دقت و توجه بازيکنان به اهدافي است که سبب ايجاد فکر و عمل و احساس مسئوليت مشترک و ايجاد روابط دوستانه ميان آنان مي گردد. ضمن بازي

همه ي جوانب شخصيت کودک در اتحاد و همکاري ميان کودکان و رشد استعداد، سازماندهي آنان کشاندن کودکان به بازيهايي است که منعکس کننده ي کار بزرگسالان، رفتار انسان دوستانه و همکاري ميان انسانها باشد. ضمناً مي توان گفت خلاقيت و فعاليت فردي ممکن را در بازيهاي جمعي که به طرز صحيحي تشکيل يافته مي توان ديد.

در بازي خصايل اخلاقي سازندگان فرداي جامعه شکل مي گيرد: حس مسئوليت در مقابل جمع به خاطر وظيفه ي محوله، حس دوستي، رفاقت، هماهنگي براي رسيدن به هدف مشترک، استعداد و حل مناقشات به طور منصفانه.[5]

 

ب) بازي نمادي:

بازي نمادي بدون ترديد، نقطه ي اوج بازيهاي کودکانه است، اين نوع بازي، بيش از شکلهاي ديگر بازي نقش اساسي در زندگي کودک ايفا مي کند. زيرا کودک همواره ناگزير است خود را با دنياي اجتماعي بزرگترها که رغبتها و قواعد آن براي او بروني است و با جهان مادي که آن را درست درک نمي کند سازگار کند، کودک نمي تواند مانند بزرگسالان نيازهاي عاطفي و حتي فکري خود را با اين سازگاري ها ارضا کند.

در حالي که افراد بزرگسال نسبتاً به طور کامل با محيط سازگار مي شوند، سازگاري کودکان به ويژه هر چه سن آنها کمتر باشد ناتمام تر است. از اين رو کودک براي برقراري تعادل عاطفي و فکري خود دست به فعاليتهايي مي زند که انگيزه ي آنها سازش با واقعيات نيست، بلکه بدون اينکه اجبارها و مجازات اجتماعي را در نظر بگيرد واقعيت را با سن خود وفق مي دهد: نقش بازي چيست؟

بنابراين کودک در بازي نمادي خود را با واقعيات برون وفق نمي دهد، بلکه واقعيتها را تغيير مي دهد و آنها را همسان نيازهاي من مي کند. امّا در تقليد، کودک رفتار خود را تغيير مي دهد و آن را همساز با واقعيت مي کند، يعني کوشش مي کند عمل خود را با الگوها بروني منطبق سازد. هوش نيز تعادلي است که ميان همساز سازي و همسان سازي برقرار مي شود.[6]

 

ج) بازي نمايشي :

در بازيهاي نمايشي، کودک نقشهاي مختلفي به عهده مي گيرد و از طريق آنها شخصيت خود را آشکار مي سازد و به تدريج علايق خود را مي شناسد. کودک از طريق بازيهاي نمايشي، نقش واقعي خود را پيدا مي کند يا بازيهايي چون لباس پوشاندن به عروسک، غذا پختن، بچه داري، رنگ آميزي عروسکها، خريد کردن، جواب دادن به تلفن، يادآوري نکات اخلاقي و انضباطي به بچه ها، دعوت دوستان و آماده شدن و پذيرايي از آنها و پيش دکتر رفتن به تمرين نقش خود در بزرگسالي مشغول است. عدم دخالت در بازيهاي کودکان و تحميل نکردن روش بازي به آنها از نکاتي است که بايد مورد توجه قرار گيرد تا آنکه بازي بتواند تأثير خود را در رشد همه جانبه ي کودک به جا بگذارد. کودک بايد آزاد باشد تا به روش خود بازي کند. اگر سوالاتي را مطرح مي کند و يا تقاضاي کمکي دارد، بزرگسالان مي توانند به وي کمک کنند. اگر اسباب بازي جديدي دارد که براي استفاده از آن به کمک بزرگسالان نياز دارد، مي توان به او کمک کرد؛ ولي به جاي کودک بازي کردن يا مداخله ي بي مورد و القا کردن روش صحيح بازي به او لزومي ندارد. کودک بايد به روش خود بازي کند و مرور روش بازي و قواعد و مقررات آن را تجربه کند.[7]

ارزشهاي بازي

1. بازي داراي ارزش بدني است: بازي کودکان از لحاظ رشد بدني و به فعاليت وا داشتن اجزاي مختلف آن و ايجاد هماهنگي بين اعضا است. بازي اهميت قاطعي دارد، کودک در سايه ي بازي نه تنها از نظر جسمي قوي مي شود بلکه کار دستگاههاي مختلف بدن به وسيله ي بازي تسريع مي شود. بازي به فرد امکان مي دهد تا نيروي اضافي موجود در بدن را از اين طريق به مصرف رساند و در نتيجه تعادل رواني و عصبي خود را حفظ نمايد.

2. بازي داراي ارزش عقلي است: در هنگام بازي از راه دستکاري اشيا و تماس با محسوسات حقايق را شخصاً کشف کرده و از اين راه تجربه هايي مي آموزد. زيرا برخورد او با واقعيت او را به تفکر وا مي دارد، وسعت فکر و توانايي و دقت در او به وجود مي آورد.

3. بازي داراي ارزش اجتماعي و عاطفي است: بازي يک پديده ي اجتماعي است، زيرا بازي کودکان که در بدو امر به صورت انفرادي است رفته رفته با بزرگ شدن کودک به سوي بازيهاي دسته جمعي گرايش پيدا مي کند. به همان نسبت که رشد کودک افزايش مي يابد و بزرگ مي شود گرايشها و علايق او گسترش بيشتري مي ياند. از راه اين تماسها است که کودک افکار و عقايد و راه و رسمهاي متفاوت ارضا شدن را مي آموزد. مثلاً ياد مي گيرد که چگونه با ديگران سازش و همکاري نمايد و منافع آنها را در بازي محترم شمارد. از طرفي کودکي که لذت از بازي را دريافته باشد پس از فراغ از کار به سوي آن مي گرايد و در نتيجه از خستگي اعصاب او مي کاهد.

4. ارزش شناسايي شخصيت از راه بازي: اگر بخواهيم کودکان را آن طور که هستند بشناسيم بايد آنها را در هنگام بازي مورد مطالعه قرار دهيم، زيرا شخصيت فرد موقعي که مشغول بازي است تحت تأثير قوانين اخلاقي قرار نمي گيرد و خود را آن طوري که هست ظاهر مي سازد. ظهور اين حالات موقعي که کودک آزاد و سرگرم بازي است ميسّر نيست. [8]

 

تأثير بازي از لحاظ «جسماني»

بازي و فعاليت از لحاظ جسمي براي کودکان لازم است و به کودک کمک مي کند تا مهارتهاي لازم را جهت ايجاد هماهنگي بين اندامهاي مختلف بدن به دست آورد.[9]

بازي و ورزش، از ضروريات زندگي کودکان و نوجوانان است و جسم و جان را پرورش مي دهد، استعدادها و نيروهاي ذهني و خلاقيتهايشان در پرتو بازي و ورزش، شکوفا و نيرومند مي گردد.

بازي و ورزش براي آنها «ميدان تمرين زندگي» است و در آن تجربيات و درسهاي فراواني را مي آموزند و براي زندگي پر مسئوليت آينده، آماده مي شوند. مقداري از نيروها و انرژيهاي انباشته در وجود کودکان و نوجوانان بايد در بازي و ورزش مصرف شود تا چابک و ورزيده گردند. اگر اين انرژيها در اين ميدان مصرف نگردد، عقده هاي رواني ايجاد مي کند و مانع بروز شکوفايي لياقتها و استعدادهاي آنان مي گردد. ورزش حتي براي بزرگسالان و در طول عمر انسان نيز مفيد و لازم است و در سلامت جسم و جان، تأثير به سزايي دارد.

پس پدران و مادران و بزرگترها، نه تنها نبايد از بازي و ورزش کودکان و نوجوانان جلوگيري کنند، بلکه گاهي لازم است خودشان نيز با آنان همراه شوند، شرکت والدين و بزرگترها در بازي و ورزش کودکان، نوعي بها دادن به آنان محسوب مي شود و باعث شادماني جسم و رشد شخصيت آنها مي شود.[10]

 

تأثير بازي از لحاظ «عقلاني»

بازي و فعاليت روي عقل کودک تأثير مي گذارد. در هنگام بازي از راه دستکاري اشيا و تماس با محسوسات حقايق را شخصاً کشف کرده و از اين راه تجربه هايي مي آموزد، زيرا برخورد او با واقعيت او را به تفکر وا مي دارد، وسعت فکر و توانايي و دقت در او بوجود مي آورد.[11]

 

تأثير بازي از لحاظ «اجتماعي»

علاوه بر اينکه در موقع بازي نيروهاي جسماني و عقلاني خود را به کار مي گيرد و مهارتهاي مختلفي را مي آموزد؛ در بازي با ساير کودکان، چگونگي ايجاد ارتباط با آنها را فرا مي گيرد و ديگران را بهتر مي شناسد و از خود نيز شناخت بهتري به دست مي آورد. بازي، عواطف و احساسات کودک را بيدار ساخته، او را به سوي زندگي اجتماعي و قبول مسئوليتها راهنمايي مي کند.

کودک در موقع بازي تمام تواناييهايي خود را به کار مي گيرد و با انطباق اين تواناييها با محيطي که در آن زندگي مي کند، موقعيت خود را در مي يابد. کودکان در بازيهاي گروهي، راه و رسم زندگي با ديگران را مي آموزند و تجارب جديدي کسب مي کنند، اين بازيها نه تنها در رشد شخصيت کودک مؤثر است، بلکه از طريق آنها مي توان به رشد عاطفي و اجتماعي کودک نيز پي برد و براي مشکلات او چاره اي انديشيد. کودک از طريق بازي ياد مي گيرد که چگونه در استفاده از وسايل بازي با ديگران سهيم شود و از اين طريق حس تعاون و احترام به ديگران را در خود رشد مي دهد.

کودک در بازي چگونگي رعايت مقررات را از طريق فرمانبرداري از مقررات وضع شده فرا مي گيرد. البته کدک در ابتدا نمي تواند براي ساير کودکان حقوقي قائل شود، لذا به شدت در مقابل آنها مقاومت مي کند و حاضر نمي شود اسباب بازيهاي خود را به آنها بدهد. کودکي که براي اولين بار از تاب استفاده مي کند، بسيار خودخواهانه برخورد مي کند؛ ولي به مرور ياد مي گيرد که ديگر کودکان نيز مشتاقانه انتظار مي کشند با بزرگتر شدن کودک اين اصل پذيرفته مي شود که شرط اساسي بازي با ديگران، همکاري است.[12]

 

کاربردهاي بازي در درمان کودکان

بازي کودک که وسيله ي طبيعي او براي بيان خود است، موجب برانگيخته شدن افکار، تجربيات و نتايج زياد مي گردد و مواردي وجود دارد که در آنها بازي مي تواند در درمان کودکان به کار رود بازي معاني و ارزشهاي زيادي براي کودک دارد. از جمله اينکه بازي اساساً فعاليتي است که کودک در طي آن درک مي کند، در مي يابد و در آن احساس راحتي مي کند. بازي نقش تفکيک ناپذيري از دنياي کودک است، روش او براي ايجاد ارتباط، وسيله ي او براي مبادله و آزمايش است و کلاً نوعي يکي کردن و تسلط بر واقعيتهاي خارجي محسوب مي شود. کودکي که موقعيت مصاحبه ي رسمي ممکن است برايش تجربه ي ناراحت کننده اي باشد، هنگامي که وسيله ي بازي آشنايي را مي بيند، احساس راحتي بيشتري مي کند، تدارک وسايل بازي يعني تدارک وسيله، يک وسيله ي طبيعي ارتباط که از طريق آن مشکلات کودک مي تواند به راحتي بيان شده و درمان به احتمال زياد موفق گردد. بازي در درمان کودکان، هميشه يک وسيله ي ارتباط است که با کلمات يعني وسيله ارتباط بزرگسالان قابل مقايسه مي باشد.

بازي چيزي بيش از درمان از طريق کلمات نيست. همه ي درمانها به يک رابطه ي درماني و وسيله ارتباط نياز دارند. هدف بازي تعيين کننده ي نقش و اهميت آن در درمان است. بنابراين بازي به عنوان يک وسيله، يک تکنيک متفاوت است. همچنان که کلمات نيز براساس نحوه ي استفاده از آنها متفاوتند. بازي درماني که براي اهداف تشخيصي و درماني به کار مي رود يک تکنيک است.[13]

کودک زير يازده سال کمتر ممکن است بتواند در جلساتي که با نوجوانان يا بزرگسالان تشکيل و در آن با نوجوانان صحبت مي شود، شرکت کند. بنابراين براي معالجه ي کودکان خردسال از بازي درماني استفاده مي شود. در بازي درماني از اسباب بازي و ساير بازيچه ها براي برقرار کردن ارتباط با کودک استفاده مي شود. اتاقي مجهز به تخته سياه، گچ، قطعات خانه سازي، ماشينهاي اسباب بازي، خمير قالب گيري، کاغذ و مدادرنگي، عروسک، خانه ي عروسکي و ساير چيزها به اين منظور در نظر گرفته مي شوند. روان شناس در جلسات 50 دقيقه اي از بازي کودک همانند گفته هاي بزرگسالان و با همان روش، استفاده مي کند. به عنوان مثال، روان شناس در بازي درماني ممکن است خانه ي عروسکي را به شکل خانه ي واقعي کودک در آورد و در آن عروسکهايي به جاي مادر، پدر، برادر کوچکتر، خواهر بزرگتر و عروسکي که نماينده ي خود بيمار است، قرار دهد. عروسکهايي با جزئيات دقيق که نماينده ي افراد خانواده حتي مادربزرگ و پدربزرگ هستند، در بازار موجود است. روان شناس به کودک پيشنهاد مي کند که آنچه را که در خانه اتفاق مي افتد با عروسکها نشان بده، کودک به زودي با عروسکها، تضادها و مشکلاتي را که در خانه وجود دارد به نمايش مي گذارد. در حالي که کودک بازي مي کند روان شناسي حالات او را بيان مي کند، به کودک کمک مي کند تا احساساتش را بيان کند و حرکات او را تفسير مي کند تا به کودک براي پيدا کردن بينش تازه کمک شود. در بازي درماني روان شناس با دو دسته از اطلاعات اصلي کار مي کند. کودک با اسباب بازيها چه مي کند و از نظر شخصيتي چه نوع رابطه اي با روان شناس برقرار مي کند. مثلاً کودکي که به سختي به چرخ و فلک مبتلاست خشم و نفرت خود را در بازيهاي مخرب مانند سقوط هواپيما، اتومبيل، بمباران خانه ي عروسکي نشان مي دهد.

روان شناس با بيان کردن احساسات کودک و تفسير خود به کودک کمک مي کند تا احساسات خشن خود را بشناسد، خود کودک نيز متوجه مي شود که رابطه ي ناسالم کودک و والدين چگونه بوجود آمده است. علاوه بر اينها روان شناس از نحوه ي برخوردي که کودک با او در پيش مي گيرد استفاده مي کند، زيرا کودک در جلسات روان درماني سعي مي کند همان نوع رابطه را که در خانه دارد با روان شناس برقرار کند و به همان بازي بپردازد. به عنوان مثال، وقتي کودک به بازي جوجه اردک زشت مشغول است و از پاي لنگ و يا دست کج خود شکايت کرده و با گريه سعي در استثمار روان شناس مي کند تا او را به انجام دادن کاري که او بايد بکند، وادرا کند، روان شناس مي گويد: ببين همان کاري است که با پدر و مادرت مي کني وقتي گريه مي کني و مي گويي نمي تواني کاري را انجام بدهي، احساسات تو را مي فهمم، اما فکر مي کنم مي توانيم راههاي بهتري براي تو پيدا کنيم، تا بتواني با مردم کنار بياي، اگر من هم مثل پدر و مادرت با تو رفتار کنم هيچ کمکي به تو نکرده ام. در هر حال من گاهي کمي به تو کمک مي کنم، اما در اکثر موارد خودت بايد با مشکلات روبرو شوي و آنها را حل کني، به اين ترتيب به تو کمک خواهم کرد.

روان شناس به طرق مختلف آن قدر به اين کار ادامه مي دهد تا کودک به تدريج بازي خود را تمام کرده و الگوي رفتاري سالمي جايگزين آن کند. در همين مدت، والدين او در جلسات گروه درماني يا خصوصي .

 

 

منابع و مآخذ

1. استروسکايا، تأثير تعليم و تربيت در شخصيت کودک، اصغر زاده، ناشر دنياي نو، ج1، ص162

2. بونرارنکو. آ. ک، نقش بازي در پرورش فکري کودکان، مترجم: مهري باباجان، ناشر دنياي نو، ج5، ص9- 5

3. پياژه، ژان، روان شناسي کودک، مترجم: زينت توفيق، نشر ني، ج6، ص60

4. چاپمن.ا. اچ، بازيهاي ناسالم فرزندان، مترجم: کامران دبيري فراهاني، ناشر: نشر رامين، ج1، ص13

5. حيدري، اکرم (گيتي)، روان شناسي رشد و اختلالات رواني رايج در کودکان، ناشر: مؤلف، ج2، ص 112-111

6. سيف، سوسن، روان شناسي رشد، ناشر: سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انساني دانشگاهها سمت، ج8، ص277

7. عظيمي، سيروس، روان شناسي کودک، ناشر: انتشارات صفار، ج6، ص409- 407

8. قائمي، علي، تربيت و بازسازي کودکان، ج1، ص178

9. لندرث، گاري، ل، بازي درماني، مترجم: خديجه آرين، ناشر: اطلاعات، ج1، ص45- 43

10. مظاهري، علي اکبر، هشدارهاي تربيتي، مؤسسه ي انتشارات هجرت، ج1، ص70- 69

 

[1]. علي اصغر احمدي- محمدنفي فراهاني، روان شناسي عمومي، ج1، ص178

[2]. علي اکبر شعاري نژاد، روان شناسي عمومي، ج3، ص203

[3]. علي قائمي، تربيت و بازسازي کودکان، ج1، ص174

[4]. علي قائمي، تربيت و بازسازي کودکان، ج1، ص178

[5]. آ. ک. بونوارنکو، آ. اي. هاتوسيک، نقش بازي در پرورش فکري کودکان، مترجم: مهري باباجان، ج5، ص9- 5

[6]. باربل اينهلدر، ژان پياژه، روان شناسي کودک، مترجم : زينت توفيق، ج6، ص60

[7]. سوسن سيف، روان شناسي رشد، ج8، ص277

[8]. اکرم (گيتي) حيدري، روان شناسي رشد و اختلالات رواني رايج در کودکان، ج2، ص112- 111

[9]. اکرم (گيتي) حيدري، روان شناسي رشد و اختلالات رواني رايج در کودکان، ج2، ص 111

[10]. علي اکبر، مظاهري، هشدارهاي تربيتي، ج1، ص70- 69

[11]. اکرم (گيتي) حيدري، روان شناسي رشد و اختلالات رواني رايج در کودکان، ج2، ص112- 111

[12]. سوسن، سيف، نقش بازي در رشد کودک، ج8، ص276

[13]. گاري، ل، لندرث، بازي درماني، مترجم: خديجه آرين، ج1، ص48- 47

  انتشار : ۱۹ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 208

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما