مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 905
  • بازدید دیروز : 2675
  • بازدید کل : 13132902

نقش رسانه در سرمایه اجتماعی


نقش رسانه در سرمایه اجتماعی

 

مقدمه

مفهوم سرمایه اجتماعی (social capital)به طور روز افزونی در حال گسترش است. از نظر پیتر بوردیو، سرمایه اجتماعی حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی است که نتیجه مالکیت شبکه بادوامی از روابط نهادی شده بین افراد و به عبارت ساده تر، عضویت در یک گروه است.

البته سرمایه اجتماعی مستلزم شرایطی به مراتب بیش از وجود صرف شبکه پیوندها میباشد.(فیروزآبادی، 1384: 117)

در واقع، پیوندهای شبکهای میبایست از نوع خاص باشند، یعنی مثبت و مبتنی بر اعتماد روابط نهادی شده مبتنی بر اعتماد بدون رعایت تکلیف و حقوق متقابل ممکن نیست، پس مفهوم شهروندی که تکالیف و حقوق است ارتباط تنگاتنگی با مفهوم سرمایه اجتماعی است.جیمزکلمن اولین محققی بود که به بررسی تجربی مفهوم سرمایه اجتماعی پرداخت.

کلمن به کارکرد سرمایه اجتماعی توجه دارد. به نظر او سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنش گر اجازه میدهد تا با استفاده از آن به منابع خود دست یابد. این بعد از ساختار اجتماعی شامل تکالیف و انتظارات، مجاری اطلاع رسانی، هنجارها و ضمانت اجرایی است که انواع خاصی از رفتار را تشویق کرد. یا منع میشوند (کلمن، 1377: 476)

از نظر پانتام، سرمایه اجتماعی جنبههایی از سازمان اجتماعی مانند شبکههای اجتماعی، هنجارها واعتماد است که با تسهیل همکاری و هماهنگی در میان اعضای جامعه، آنها را قادر میسازد تا اهداف مشترکشان را به طور کارآمدی دنبال کنند. وی سرمایه اجتماعی را مترادف با مفاهیم دیگری چون انسجام اجتماعی، پیوستگی اجتماعی و حتی برادری به کار میبرد. این مفاهیم به این موضوع اشاره دارند که با هم بودن، بهتر از تنها بودن است. در دل این مفهوم جامعه مدنی ارزشهایی چون هم دردی، همیاری، اعتماد و مشارکت قرار دارد. در واقع چنین هنجارهایی شالوده سرمایه اجتماعیاند (فوکویاما، 1379: 92 به نقل از خضری، 1385: 33) سرمایه اجتماعی دارای سه مولفه کلیدی است که اهمیت آنها مورد بحث و بررسی فراوان قرار گرفته است. این مولفه ها عبارتند از:

الف) مشارکت

ب) اعتماد اجتماعی

ج) آگاهی و دانش

مفهوم سرمایه اجتماعی و گسترش و بسط روشها و راهکارهای حفظ و نگهداری و یا تقویت آن اخیراً مورد توجه گستردهای قرار گرفته است. این مفهوم بعنوان ابزاری برای ارزیابی کارکردهای سازمانهای اجتماعی و میزان موفقیت و تلاش و محبوبیت نهادهای اجتماعی یا گروهها و انجمنها محسوب میشود. در واقع یکی از نقاط قوت انجمنها و گروهها عبارتست از انباشت و تقویت سرمایههای اجتماعی که به نوبه خود مدیون عوامل متعددی است که در این میان رسانهها سهم ویژهای دارند.

از این رو در این نوشتار سعی بر آن است تا جایگاه و تاثیر رسانهها را بر وضعیت

سرمایههای اجتماعی مورد بررسی قرار دهیم. اگر چه سنجش این موضوع با توجه به حیطه و گستردگی سرمایههای اجتماعی، بسیار دشوار است، لیکن به استناد برخی داده های تجربی و شواهد عینی و داوری بزرگان جامعه شناسی می توان حداقل اهمیت و تاثیر رسانه ها را در این مبحث مورد بررسی قرار داد.

 

تعریف سرمایه اجتماعی

در تعریف سرمایه اجتماعی دو رویکرد اصلی وجود دارد. در یک رویکرد، سرمایه اجتماعی بر اساس کارکردهای آن تعریف می شود و د ررویکرد دیگر سعی بر آن است سرمایه اجتماعی

فی نفسه (و به طور ذاتی) تعریف شود. از نظر جیمز کلمن «سرمایه اجتماعی با کارکردش تعریف

می شود. از نظر وی سرمایه اجتماعی شیء واحد نیست بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند: همه آنها شامل جنبه ای از یک ساخت اجتماعی هستند و کنش های معین افرادی را که در درون ساختار هستند تسهیل میکنند.» (کلمن، 1377: 462). به نظر پوتنام سرمایه اجتماعی «وجوه گوناگون سازمان اجتماعی نظیر اعتماد، هنجار و شبکههاست که میتوانند با تسهیل اقدامات هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند.» (پوتنام: 285) از دیدگاه وی «شیوه های کمک متقابل مانند انجمنهای اعتباری، جزو سرمایه اجتماعی محسوب میشوند» (پوتنام، 1379: 289). در مقابل فوکویاما به این نوع تعاریف انتقاد دارد و مدعی است که بسیاری از این تعاریف به جای خود سرمایه اجتماعی، اشاره به تجلیات سرمایه اجتماعی (اعتماد، شبکهها، جامعه مدنی و نظیر آن که با سرمایه اجتماعی مرتبط هستند) دارند. این موارد، همگی پدیده های هانویه ای هستند که به عنوان نتیجه سرمایه اجتماعی، نه به عنوان عناصر تشکیل دهنده خود سرمایه اجتماعی مطرح می شوند.» فوکویاما خودسرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف کرده است: «سرمایه اجتماعی را به سادگی می توان به عنوان وجود مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن هم سهیم هستند... هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی می کنند اساساً باید شامل سجایایی از قبیل صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دو جانبه باشد.» (فوکویاما، 1379: 12-10)

بطور کلی می توان سرمایه اجتماعی را هنجارها و ارزشهایی دانست که باعث افزایش همبستگی و اعتماد اجتماعی و تسهیل عمل جمعی و ایجاد شبکه ها می شود. یعنی دارای دو وجه ذهنی (هنجارها، ارزشها و اعتماد) و عینی (شبکه ها و گروهها) است.

شایع ترین اشکال سرمایه اجتماعی نظیر اعتماد، سرمایه هایی هستند که «آلبرت هیرشمن» آنها را «منابع اخلاقی» می نامد، یعنی منابعی از ذخیره شان در حین استفاده بجای کاهش، افزایش می یابد و در صورت عدم استفاده کاهش می یابند. هر چه دو نفر بیشتر به یکدیگر اعتماد کنند اعتماد متقابلشان افزایش می یابد و بر عکس، خیلی سخت است که بی اعتمادی عمیق از طریق تجربه از بین برود چرا که مردم را از مشارکت در انواع مناسب تجربه اجتماعی باز می دارد و بدتر این که، به بروز رفتاری منجر می شود که خود به افزایش بی اعتمادی کمک می کند. چرا که بی اعتمادی قابلیت خود توجیه گری دارد. همچنین دیگر اشکال سرمایه اجتماعی مانند هنجارها و شبکه های اجتماعی نیز با استفاده افزایش و با عدم استفاده کاهش می یابند. به تمام این دلایل ما باید انتظار داشته باشیم که ایجاد و نابودی سرمایه اجتماعی با یک دوره فضیلت و رذیلت تعیین می شود (پونتام، 1379: 290)

سرمایه اجتماعی بطور خلاصه هنجارها و شبکههایی است که امکان مشارکت مردم در اقدامات جمعی به منظور کسب سود متقابل را فراهم میکند و با شیوههایی همچون سنجش سطح اعتماد اجتماعی و سطوح عضویت در انجمنهای مدنی رسمی یا غیررسمی قابل اندازه گیری است. سرمایه اجتماعی مفهومی ترکیبی است که موجودی یا میزان این هنجارها و شبکهها را در یک جامعه و در یک مقطع زمانی خاص تشریح میکند. رابطه متقابل، رفتار غیرخودخواهانه و اعتماد، نمونههایی از این هنجارهاست. همچنین شبکهها میتوانند رسمی یا غیررسمی باشند. از این منظر، سرمایه اجتماعی یکی از عناصر مهم قدرت جامعه مدنی یا ظرفیت جامعه برای مدیریت خویش از طریق فعالیتهای گروهی غیررسمی، داوطلبانه یا غیردولتی (و غیر انتفاعی) است.

 

ابعاد سرمایه اجتماعی

سرمایه اجتماعی دارای سه بعد است سطح اول سطح خرد یا سطح رابطه فرد به فرد است. رابطه دو نفر دوست که با هم ارتباط صمیمانه و همکاری دارند و به هم اعتماد میکنند، از این نوع است این را «سرمایه اجتماعی آوندی» مینامند. اکنون اگر مجموعهای از افراد با یکدیگر ارتباط متقابل و متقاطع داشته باشند، به گونهای که یک شبکه اجتماعی (مانند یک گروه، یک حزب، یک (NGO) و نظایر آن شکل بگیرد و افراد عضو این شبکه به هم اعتماد داشته باشند، سطح دوم یا سطح میانی سرمایه اجتاعی شکل گرفته است که به آن «سرمایه اجتماعی هموندی» میگویند. باز اگر این گروهها و شبکههای منفرد، در سطح کل جامعه با همدیگر ارتباط برقرار کنند، بتوانند با هم همکاری کنند و به یکدیگر اعتماد کنند، سرمایه اجتماعی در سطح کلان شکل میگیرد که به آن «سرمایه اجتماعی پیوندی» میگویند (هفته نامه اتحاد جنوب 3/2/86)

تفکیک مهمتر مربوط بین تفاوت سرمایه اجتماعی بین گروهی و سرمایه اجتماعی دورن گروهی است. سرمایه اجتماعی درون گروه (قبل خانواده) با پیوندهای متراکم، چند کارکردی و اعتماد محلی و درون گروهی محدود شناخته میشود. جامعه شناسان معتقدند که برای تقویت سرمایه اجتماعی برون گروهی باید کالاهای عمومی از قبیل دموکراسی، امنیت اجتماعی و عدالت اجتماعی تقویت شود تا اعتماد افراد به همدیگر بیشتر و بیشتر شود. (سوری و مهرگان، 1385)

برخی دیگر ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی را شامل موارد زیر دانستهاند: 1- التزام به دین و اعتقادات مذهبی (فردی و اجتماعی) 2- اعتماد (فردی، گروهی و اجتماعی) 3- سطح آگاهی (سواد موظف سواد اجتماعی) 4- اخلاق (قردی، خانوادگی و اجتماعی) 5- مشارکت اجتماعی و سیاسی (مساجد، تشکلها، کانونهای فرهنگی و اجتماعی) (نصرتی1385)

 

منابع سرمایه اجتماعی

در یک تقسیم بندی کلی منابع ایجاد سرمایه اجتماعی به منابع رسمی و غیررسمی یا نهادی و غیرنهادی تقسیم می شود، ضمن اینکه این منابع دوگانه بر یکدیگر تاثیر و تاثر متقابل دارند. منظور از رسمی یا نهادی این است که هنجارها در نتیجه کنش قصدمند موثر بر اجتماع از طریق نهادی مانند دولت ساخته شده باشد. نهادهای رسمی مانند قوانین و نظام های قانونی نیز در طول زمان هنجارهای رسمی را ایجاد می کنند. داگلاس نورث و رابرت توماس می گویند: توسعه حقوق مالکیت در انگلستان و هلند د رقرن شانزدهم در ایجاد سرمایه داری جدید و هنجارهای غیررسمی که از آن حمایت می کرد نقش اساسی داشت. بر عکس دیه گو گامبتا می گوید که فقدان حقوق مالکیت تحمیل شده به وسیله دولت، عامل اصلی فرهنگ فراگیر بی اعتمادی در سیسیل است. (فوکویاما، 1379: 99) منابع غیررسمی منابعی هستند که توسط اجتماع (نه دولت یا سایر نهادهای رسمی) و در فرآیند تعاملات طولانی مدت و تاریخی شکل می گیرند. این منابع از بسیاری جهات نقش اساسی تری دارند.

آموزش و پرورش، خانواده، دین، رسانه و ایدئولوژی از جمله منابع تشکیل سرمایه اجتماعی هستند که بر حسب ماهیت و محتوایی که دارند، می توانند میزان و انواع متفاوتی از سرمایه اجتماعی را شکل دهند.

بدین معنا که اگر این منابع میل به خاص گرایی داشته باشند، مرزبندی های انعطاف ناپذیر داشته باشند، نسبت به غیر عضو بدبینی و بی اعتمادی را رواج دهند، و... یک نوع سرمایه اجتماعی درون گرایی ایجاد می کنند که برای خود گروه ممکن است ارزشمند باشد اما برای جامعه کل اثر تخریبی دارد. برعکس، چنانچه این منابع میل به عام گرایی داشته باشند هر چند ممکن است از میزان و شدت سرمایه اجتماعی گروه کم شود اما به موجودی سرمایه اجتماعی جامعه کل می افزاید و اثر مثبت و سازنده دارد.

 

راههای افزایش سرمایه اجتماعی

همانطور که قبلاً نیز اشاره شد سرمایه اجتماعی و انسجام اجتماعی، با هم ارتباط تنگاتنگی دارند و افزایش یا کاهش یکی در افزایش یا کاهش دیگری تاثیر دارد. به همین دلیل راههای افزایش آنها نیز به هم مرتبط است.

تقریباً همه منابع موجود بر نقش دولت در ایجاد سرمایه اجتماعی تاکید دارند. اما باید توجه داشت که میزان موفقیت دولت در این زمینه اساساً به زمینه آن وابسته است. «دولت نه منبع همه مشکلات ماست و نه ابزاری است که بتوان همه مشکلات را با آن حل کرد. اما دولت با اقدامات خود می تواند سرمایه اجتماعی را در راههای بزرگ و کوچک هم مصرف کند و هم اندوخته نماید.» (فوکویاما، مظفری، 1382)

طبیعتاً راهکارها و نهادهای غیر دولتی و غیررسمی بر روشهای دولتی ارجحیت دارد. زیرا تامین نظم و امنیت با روش های اجبارآمیز پر هزینه است و در جوامعی که نظام آنها بر کاربرد زور متکی است، به احتمال زیاد نسبت به جوامعی که درآنها اعتماد بر دیگر وسایل برتری دارد ناکارآمدتر و پرهزینه تر می باشند. با این حال نقش دولت در شرایطی که حالت همکاری جویانه و مبتنی بر اعتماد ناچیز یا کم اثر باشد، اجتناب ناپذیر است. «بدیهی است که حالت سرکوب، نسبت به یک راه حل همکاری جویانه به مراتب پست تر می باشد، چرا که آن جامعه را به عقب ماندگی ابدی محکوم می کند. معهذا وضعیت سرکوبگرانه هابزی بهرحال بهتر از کی حالت هرج و مرج گونه تمام عیار است. این راه حل حداقل این مزیت را دارد که برای افرادی که نمی توانند به همسایگانشان اعتماد کنند کار او مفید است. حداقل امنیت صرفنظر از این که چقدر استثمارگرانه یا ناکارآمد باشد، به هر حال برای یک فرد ضعیف هدفی پست محسوب نمی شود.» (فوکویاما، 1379: 304)

فوکویاما (1999) به چند دلیل برای نقش دولت در زمینه افزایش سرمایه اجتماعی اهمیت زیادی قائل نمی شود. «نخست دولتها اهرمهای روشنی برای ایجاد اشکال زیادی از سرمایه اجتماعی ندارند. سرمایه اجتماعی غالباً محصول فرعی دین، سنت، تجارب تاریخی مشترک و دیگر عواملی است که خارج از کنترل هر حکومتی است. دوم حیطهای که احتمالاً حکومتها مستقیماً بیشترین توانایی برای ایجاد سرمایه اجتماعی دارند آموزش است. نهادهای آموزشی صرفاً سرمایه انسانی را منتقل نمی کنند، بلکه آنها سرمایه اجتماعی را به صورت هنجارها و قواعد اجتماعی منتقل می کنند.

سوم دولتها بطور غیرمستقیم ایجاد سرمایه اجتماعی را به صورت هنجارها و قواعد اجتماعی منتقل می کنند. سوم دولتها بطور غیرمستقیم ایجاد سرمایه اجتماعی را با ارائه موثر خدمات عمومی ضروری تسریع می کنند بویژه حقوق مالکیت و امنیت عمومی، دین یکی از منابع اصلی سرمایه اجتماعی است. تغییر فرهنگی ملهم از دین، یک گزینه قابل توجه در بسیاری از قسمتهای دنیا است. دنیای اسلام و آمریکای لاتین هر دو رشد اشکال جدید دین را در دهه های اخیر تجربه کرده اند. بوطر واضح از چشم انداز سرمایه اجتماعی، همه اشکال دین مثبت نیستند. فرقه گرایی می تواند انعطاف ناپذیری، دشمنی و خشونت ار بپروراند. اما دین از نظر تاریخی یکی از مهمترین منابع فرهنگ بوده است و احتمالاً در آینده نیز همچنان باقی می ماند.»

به مساله ذخیره سرمایه اجتماعی در دو سطح پاسخ داده می شود: خانواده ها، مدارس، کلیساها و سایر مراکز دینی، انجمن های دواطلبانه، انجمن های تخصصی، فرهنگ عمومی و غیره از آن جمله است. (فوکویاما، 1379: 89-86) یکی سطح مربوط به واحدهای انفرادی و سطح دیگر در جامعه به عنوان یک کل ... در مورد واحدهای انفرادی، سرمایه اجتماعی را می توان از طریق سرمایه گذاری اجتماعی مستقیم در آموزش و پرورش و کارآموزی در زمینه مهارتهای تعاونی و فعالیت های دسته جمعی ایجاد کرد. ولی بسیاری از مهمترین شبکه های اعتماد و هنجارهای اجتماعی کاملاً برون زا خواهد بود. فراهم ساختن و تدارک سرمایه اجتماعی با واسطه و میانجی گری مجموعه ای از نهادهایی که تقریباً به وسعت و گستردگی خود جامعه هستند. انجام می پذیرد.

بر این اساس در مجامع و گروههای علمی که از سرمایه های اجتماعی قوی تری برخوردارند، حصول موفقیت و نتیجه مطلوب راحت تر است، چرا که زمینه های ساختاری، بستر مناسبی برای بروزرفتارهای جمعی فراهم می آورد. اگر پایداری رفتارهای جمعی از حد یک دوران موقت بگذرد، حرکتی بسوی نهادی ارایه می دهند. حتی رفتارهای جمعی موقت هم به نظامهای نهادی وقلمروهای گوناگون وابسته اند رفتارها و کنش ها، هر گاه که به صورت سازمانی درآیند و سازمانی آنها را هدایت و کنترل کند کارکردها و اثرات مثبتی خواهند داشت. از این رو، ساختارسازی، در تمام سطوح آن (خرد و کلان) تاثیر ویژه ای در روش و بینش کنشگران داشته و توانایی جهت دهی و هدایت دانائی ها و توانائی های افراد را دارد. این ویژگی بویژه برای ساختارهای علمی- فرهنگی که در صدد اجتماع دانائی‌ها و توانائی هاست، مصداق بیشتری دارد. شورای دانش آموزی نیز که از سرمایه های مختلف و مناسب اجتماعی برخوردار است، می تواند با این کار، به این منابع به افراد تحلیل و جهت داده و نقش یک راهنما را بازی کند و از منابع سرمایه ای خود، بعنوان ابزاری برای جلب همکاری و همگامی بیشتر اعضا و عناصر خود استفاده کند.

اگر چه فوکویاما، از دین، ایدئولوژی، آموزش و پرورش به عنوان منابع سرمایه اجتماعی یاد کرد، اما آنتونی گیدنز و تاجفل از رسانه های جمعی و هممگانی بعنوان ابزارهای اشاعه سرمایه اجتماعی یاد می کنند. در واقع رسانه های همگانی ابزار شناسایی، استمرار و ترویج و یا حفظ و انتقال سرمایه های اجتماعی جامعه ای هستند. در واقع رسانه های همگانی ابزار شناسایی، استمرار و ترویج و یا فقظ انتقال سرمایه های اجتماعی جامعه ای هستند. با عنایت به تعریف سرمایه اجتماعی که دارای دو وجه شبکه ها و گروهها (وجه عینی) و ارزشها، هنجارها و اعتقادات (وجه ذهنی) می باشد. طبیعی است که رسانه های جمعی در آرایش فکری نیروهای مختلف اجتماع در عرصه های مختلف حیات اجتماعی، صاحب موقعیت ممتازی در اثر گذاری باشد.

 

نقش رسانه ها در ایجاد سرمایه اجتماعی

ظهور رسانه های همگانی سبب شد گسترش عظیم اعتماد مبتنی بر اوهام کاهش یابد. (کلمن، 1377: 294) به اعتقاد وی بنظر می رسد که اخیراً تغییری در رسانه ها در جهت کم شدن میزان اعتماد بوجود آمده است. کاهش اعتماد آمریکائیان بزرگسال از مصادیق آن است. از طرفی در سالهای اخیر تکنیکهای جدید رسانه ای سبب بازسازی و باز پس گیری اعتمادها شده است. رشد و افزایش اعتماد به اخبار تلویزیون و ثبات اعتماد به مطبوعات نشان می دهد که کاهش اعتماد به بعضی نهادها، ممکن است ناشی از قدرت فزاینده رسانه ها، بعنوان منبع و تفسیر کننده اطلاعات باشد (کلمن، 1377: 96) رسانه های همگانی به گونه ای فزاینده تبدیل به واسطه هایی می شوند یا شده اند که افراد به قضاوت آنها اعتماد می کنند. پذیرش رسانه ها به منزله واسطه هایی که باید به قضاوت آنها اعتماد کرد، سبب شده است در مواردی که رسانه ها توسط دولتها کنترل نمی شوند، استقلال پرخاشگرانه ای را به نمایش بگذارند. کلمن (1981) به این وضعیت روزنامه نگاری کاوش گرانه می گوید.

رسانه های همگانی، هنگامی که کاستیهای نخبگان مورد اعتماد را آشکار می سازند، می توانند مخاطبان خود را گسترش و کاهش اعتماد، یعنی حداکثر و حداقل نوسان، تا اندازه زیادی بستگی به منابع سه گانه اطلاعات دارد. یکی از این منابع سه گانه اطلاعات، رسانه های جمعی هستند که علاوه بر تولید اطلاعات، تفسیر و آموزش را نیز چاشنی آنها می کند.

تغییرات کوتاه مدت در ساختارهای ارتباط، می تواند علت بسط یا قبض انواع اعتمادها باشد. نفوذ و گشترش سینما، تلویزیون وسایر رسانه های همگانی در گروههای مختلف سنی سبب بسط اعتماد اجتماعی میان نسلی در زمینه در حوزه های مختلف فرهنگ، سیاست و اقتصاد مصرف شده است.

رسانه های همگانی از روشهای مختلف سبب تقویت سرمایه های اجتماعی جامعه می شوند.گفته شد که رسانه های هممگانی یکی از منابع سه گانه اطلاعات هستند. منابع گوناگون و متنوع اطلاعات مسیر اصلی و کلیدی ارایه و آگاهی ها دانش و معلومات است. (ویدال، 1993) مسیرها و روشهای عمده تاثیرگذاری رسانه ها در تقویت یا تضعیف سرمایه های اجتماعی را می توان در موارد زیر دسته بندی کرد.

الف) مشارکت

یکی از مهمترین مولفه های سرمایه اجتماعی «مشارکت» است. مشارکت به معنی شرکت دادن یا شرکت کردن و مترادف واژه لاتینParticipation به معنی سهم داشتن و سهم خواستن است. از این رو، مشارکت برابر است با کسب قدرت به معنای توان دسترسی به منابع لازم برای حفظ معیشت و کنترل این منابع، از این رو می توان مشارکت را شرکت موثر همه افراد گروه در امور جمعی از طریق بسیج کلیه امکانات بالقوه گروهی به منظور استفاده از آنها در فرآیند تصمیم گیری و اجرا دانست.

برای تحقق مشارکت عناصری لازم است که مهمترین آنها عبارتند از:

- تلاشهای سازمان یافته گروهها و افراد.

- ایجاد انگیزه ها و محرکهای لازم، که می تواند پاداش باشند.

- آگاهی و دانش نسبت به کنشی که می خواهد در آن مشارکت داشته باشند.

- اعتقاد به باورها و ارزشی بودن مورد یا مصداقی که قرار است برای آن مشارکتی صورت پذیرد.

این باورها و ارزشها می تواند سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و یا اقتصادی باشد.

بدون تردید، رسانه های جمعی، اعم از تلویزیون و مطبوعات و سایر رسانه ها، درافزایش و یا کاهش مشارکت در پدیده ها و مسایل اجتماعی نقش ارزنده ای ایفاء می کنند. رسانه های جمعی با انگیزه ،تشویق های لازم، با اطلاع رسانی و آگاه سازی گروهها و روشن ساختن وقایع در مسایل اجتماعی و مشارکت مردم نقش برجسته ای بر عهده دارند از این رو، رسانه های توانایی کانالیزه کردن و سازمان دادن مشارکت مردم را دارند و می توانند با ارایه اطلاعات و آگاهی های لازم پیرامون یک واقعه اجتماعی افکار عمومی را به سوی آن بخوانند. دعوت به مشارکت مردم در انتخابات یا کمک رسانی به مصیبت دیدگان یک فاجعه اجتماعی از ساده ترین مصداقهای مشهور هستند. مهمترین مسیر رسانه ها برای جلب مشارکت، آموزش است.

آموزش مفاهیم «همبستگی»، «اتحاد»، «تعاون» که شالوده های حیات اجتماعی هستند، از عناصر مشارکت و از بسترهای مشارکت هستند. پس مفهوم مشارکت، اولاً یک فرآیند چند بعدی است که بتدریج اتفاق می افتد و چند جانبه است و ثانیاً دارای مختصات مفهومی دیگری مثل برنامه ریزی، تصمیم گیری، اجرا، مدیریت ،نظارت و ارزیابی است. مشارکت می تواند در برگیرنده اشکال گوناگون فعالیت اجتماعی باشد، مانند فعالیت سیاسی- فرهنگی- آموزشی و ... مشارکت فرآیندی چند فرهنگی است، زیرا در صدد است همه اجزای فرهنگی تشکیل دهنده جامعه را در بر بگیرد. این به معنای «ادغام» یا «یکپارچه سازی» نیست. بلکه دخالت دادن برابر افراد است. این امر سبب می گردد که مشارکت به صورت ضمنی حق متفاوت بودن، تجربه کردن و اشتباه کردن به مشروع می سازد. (کاترین، 1379، 37)

مشارکت در حوزه آموزش، یکی از مهمترین بسترها و زمینه های مشارکت بوده که بویژه مورد تاکید یونسکو نیز می باشد. اصولاً هر فردی اعم از تحصیلکرده یا غیر آن حق دارد که در امور جامعه نقشی را ایفاء کند. اما تجربیات نشان داده است که فرد تنها زمانی می تواند موثر باشد که آموزش پایه‌ای را طی کرده باشد، آموزشی که دانش لازم برای مشارکت فعال در توسعه جامعه را فراهم باشد. اهمیت آموزش در همین جاست. (همان منبع،42)

تجربیات نشان داده است که مشارکت مبتنی بر شرایط بسیار نابرابر آموزشی و اطلاعاتی، این خطر را در پی دارد که نابرابریهای موجود را تشدید کند.» (کاترین، 1379، 42) مشارکت در متون علوم اجتماعی دارای سه بعد است، به تعبیری مشارکت، در سه حوزه کاملاً مجزا صورت می پذیرد: که البته هر کدام از این حوزه ها از بسترهای ساختن سرمایه اجتماعی هستند. این سه حوزه عبارتند از:

- مشارکت در تصمیم گیری

- مشارکت در نظارت

- مشارکت در اجرا و عمل

این سه حوزه، حوزه هایی هستند که رسانه های جمعی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در تقویت کمی و کیفی آنها نقش برجسته ای دارند. زیرا از طرفی، عمل مشارکت فی نفسه نیازمند «آگاهی و دانش» است، و از طرفی مادام که «اعتماد تعمیم یافته» وجود نداشته باشد، حتی اگر دانش و آگاهی وجود داشته باشد، از مشارکت صورت نمی پذیرد. از این رو، اعتماد، مشارکت و آگاهی لازم و ملزوم همدیگرند. برخی از این موارد، از وظایف تعریف شده رسانه ها هستند.

 

ب) آگاهی و دانش

آگاهی و دانش از دیگر مولفه های سرمایه اجتماعی می باشد. آگاهی به معنای ادارک و فهم واقعی محیط اجتماعی است. در واقع آگاهی به معنی اطلاع و درک وظایف شهروندی در حوزه های مختلف حیات اجتماعی اعم از آگاهیهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی است. انتقال آگاهی و دانش، در بستر «آموزش» صورت می پذیرد. رسانه های جمعی فراگیرترین ابزارهای آموزش در هر اجتماعی هستند و با استفاده از تکنیکهای متنوع و خاص خود به این امر همت می گمارند. مهمترین حوزه هایی که رسانه‌‌های جمعی، بر اساس وظایف و رسالت خود، در امر آموزش فعال هستند عبارتند از:

- حوزه های سیاسی و آموزش مفاهیم سیاسی، مکاتب سیاسی و ...

- حوزه فرهنگ، شناخت و شناسایی فرهنگها، خرده فرهنگها و آداب و مناسک.

- حوزه اوقات فراغت و تفریح

- حوزه تاریخ و هویت تاریخی شناسایی تاریخ فرهنگی و هویت تاریخی کشور و ...

- حوزه دین و فرهنگ دینی

در این راستا، روزانه هزاران برنامه آموزشی به منظور ارتقای سطح آگاهی و دانش شهروندان نسبت به مظاهر حیات اجتماعی تولید و از طریق رسانه های جمعی پخش می شود. تکنیکها و سازو کارهای پخش و تولید آگاهی ها، می تواند اخبار برنامه کودکان، سریالهای تاریخی- فرهنگی، انواع گوناگون فیلمها، میزگردها، گزارشها و ... باشد. از راه اندازی شبکه مستقل آموزش و تولید و تهیه هزاران ساعت برنامه آموزشی از اقدامات برجسته رادیو و تلویزیون در ایران در این حوزه باید نام برد.

 

ج) اعتماد اجتماعی

تقویت و گسترش اعتماد اجتماعی میان شهروندان و یا نهادها و گروههای اجتماعی یکی از مهمترین ابعاد سرمایه اجتماعی است، که بدلیل تمرکز افزایش قدرت تجزیه و تحلیل مردم از اوضاع، بهترین مولفه در این زمینه است.

پیش از این ابعاد و اجزای اعتماد اجتماعی تشریح شد و لذا، مجدداً به آن نمی پزدازیم. بلکه به این توضیح کوتاه می کنیم که: سرمایه اجتماعی جنبه ای از ساخت اجتماعی است و کنش های معین افرادی را که در درون ساختار هستند تسهیل می کند. سرمایه اجتماعی هنگامی بوجود می آید که روابط میان افراد به شیوه ای دگرگون می شود که کنش را تسهیل می کند و بر خلاف سرمایه های انسانی و فیزیکی کمتر ملموس و آشکار است. لذا سرمایه اجتماعی مجموع منابع واقعی و بالقوه ای است که می تواند از طریق عضویت در شبکه اجتماعی کنشگران بسیج شود. به طور کلی در روابط و مبادلات اجتماعی میان کنشگران همبستگی اجتماعی تولید می کند. احترام، عزت، امنیت، تعهد و مقبولیت اجتماعی و دگر خواهی، ثمرات غیرمستقیم همبستگی اجتماعی است و سبب تحکیم شبکه اجتماعی می گردد و اعتماد متقابل را صورت می دهد.

اینک به پاره ای از مطالعات و تحقیقات تجربی پیرامون موضوع رابطه رسانه و سرمایه اجتماعی پرداخته می شود:

مطاله اول «اعتماد به تلویزیون و عوامل موثر بر آن، پژوهشی است از اصغر پورمحمدی (1379) محقق پس از ذکر کارکردهای سیاسی- اجتماعی اعتماد و تعریف این متغیر به تبیین تئوریک آن پرداخته و از نظریات افرادی چون گیزنر، هابز، مارکس، لاهمن، پارسونز و چلبی استفاده برده است. مدل تحلیلی محقق در این بررسی سه دسته عوامل را شامل می باشد: عوامل ساختاری برون سازمانی، عوامل دورن سازمانی، و عوامل فردی. هر کدام از این عوامل دارای مولفه ها و

شاخص های جزئی تری می باشد که در این نوشتار فرصت پرداختن به آنها نیست. برای سنجش متغیر وابتسه یعنی میزان اعتماد به تلویزیون، از تکنیک برش قطبین و طیف لیکوت استفاده برده است. جامعه آماری این پژوهش مردم عادی ساکن در مناطق6،3،16 تهران هستند که 600 نفر آنها با روش خوشه ای انتخاب شده اند. نتایج کلی این تحقیق را می توان در موارد زیر ارایه داد:

- میانگین احساس تعلق به تلویزیون 74/3 (بالاتر از متوسط)، برآورده شده است.

- میزان ارزیابی افراد از حسن ظن به تلویزیون06/3 (نزدیک به زیاد) است.

- میانگین ارزیابی پاسخگویان از میزان سهیم شده آنها در تصمیمات و برنامه ریزی تلویزیون 09/2 است.

- ارزیابی از میزان صداقت تلویزیون 2/3 می باشد. (بالاتر از متوسط)

- در ارزیابی کلی، اعتماد به تلویزیون در حد زیاد است (05/56%)

- شاخص کلی اعتماد به تلویزیون (3/21%) در حد زیاد و خیلی زیاد است.

- تلویزیون به عنوان گروه مرجع، تاثیر نسبتاً شدیدی در میزان اعتماد به خود تلویزیون داشته است.

مطالعه 2) میزان اعتماد مردم به بخش خبری رسانه ها، عنوان پژوهشی است که توسط سمیرا کلهر و با همکاری عباس عبدی انجام شده است. محقق ضمن اشاره به کارکردهای متنوع رسانه ها در عرصه حیات اجتماعی به بحث در مورد مبانی تئوریک خود می پردازد. وی با استفاده از تئوری مازلو، به طرح ارتباط نیاز به امنیت و بروز احساس بی اعتمادی می پردازد. عدم امنیت نسبت به محیط، منجر بی اعتمادی نسبت به نظام سیاسی می گردد. در این تحقیق میزان استفاده از رادیو، مطالعه روزنامه و نحوه کسب خبر و میزان علاقه به انواع خبر مورد توجه بوده است: از این رو واحد تحلیل علاوه بر رادیو و تلویزیون، مطبوعات و هفته نامه های خبری نیز می باشد. این پژوهش در 5 شهر تهران، تبریز، مشهد، بوشهر، بندرعباس با نمونه آماری 729 نفر انجام شده و جامعه آماری آن شامل افراد 34-20 سال بوده. صرفنظر از تنوع رسانه ها در این پژوهش، به برخی از نتایج آن اشاره می کنیم. در این پژوهش ادعا شده است که میزان اعتماد مردم به تلویزیون و اخبار آن 18% است و تبلیغات تلویزیونی در شرکت آنها در انتخابات بسیار موثر است. آنها، حدود 20% رفتار مصرفی خود را بر اساس تبلیغات تلویزیون تنظیم می کنند.

مطالعه 3) فرامزر رفیع پور، نیز، در این زمینه پژوهشی با عنوان «وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزشهای اجتماعی در سال 1378» انجام داده است. در این پژوهش اثرات چند فیلم سینمایی، چند سریال، ویدئو و چند روزنامه بر روی ارزشهای مخاطبین آنها مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، در جریان انتقال ارزشهای سریالهای تلویزیونی و فیلم های سینمایی از 1365 به 1375، تغییر مسیر کلی اتفاق افتاده است، به نحوی که ارزشهای انتقالی در سال 1375، دال بر ترویج فرهنگ مادی، ارزشهای مادی و رفاه گرایی است. از دید محقق، آزادسازی ویدئو سبب گسترش فرهنگ موجود در فیلمهای خارجی شد و باعث کاهش تقید و پایبندی آنها به ارزشهای دینی شده است. (رفیع پور، 1378: 87) محقق مدعی است که عملکرد رسانه های جمعی در طی سالهای اخیر در جهت القاء ارزشهای مادی به جامعه و کاهش تقید به ارزشهای دینی و میل به مصرف گرایی و فردگرایی شده است. از دید محقق، برآیند کلی عملکرد رسانه ها در طی سالهای اخیر (1365- 1378) در تقویت سرمایه های اجتماعی نقش مثبتی نداشته است و سبب افزایش آشفتگی اجتماعی و انحرافات کاهش اعتماد اجتماعی کاهش رضایت و انسجام اجتماعی و بسیاری دیگر از بیماریهای اجتماعی دیگر شده است. (رفیع پور، 1378، 108)

 

رسانه و سرمایه اجتماعی

در یک تقسیم بندی کلی منابع ایجاد سرمایه اجتماعی به منابع رسمی و غیررسمی یا نهادی و غیرنهادی تقسیم میشود، ضمن اینکه این منابع دوگانه بر یکدیگر تأثیر و تأثر متقابل دارند. منظور از رسمی یا نهادی این است که هنجارها در نتیجه کنش قصدمند موثر بر اجتماع از طریق نهادی مانند دولت ساخته شده باشد.

نهادهای رسمی مانند قوانین و نظامهای قانونی نیز در طول زمان هنجارهای رسمی را ایجاد میکنند آموزش و پرورش، خانواده، دین و رسانه و ایدئولوژی از جمله منابع تشکیل سرمایه اجتاعی هستند که بر حسب ماهیت و محتوایی که دارند، میتوانند میزان و انوع متفاوتی از سرمایه اجتماعی را شکل دهند. تقریباً همه منابع موجود بر نقش دولت در ایجاد سرمایه اجتماعی تأکید دارند فوکویاها از دین ایدئولوژی، آموزشی و پرورش، بعنوان منابع سرمایه اجتماعی یادکرد، اما آنتونی گیدنز و تاجفل از رسانه‌های جمعی و همگانی بعنوان ابزارهای اشاعه سرمایه اجتماعی یاد میکنند (قنبری، 1382) در واقع رسانههای همگانی ابزار شناسایی، استمرار و ترویج و یا حفظ و یا حفظ و انتقال سرمایههای اجتماعی جامعهای هستند. ظهور رسانههای همگانی سبب شد گشترش عظیم اعتماد مبتنی بر اوهام کاهش یابد به اعتقاد وی به نظر میرسد که اخیراً تغییری در رسانه در جهت کم شدن میزان اعتماد بوجود آمده است کاهش اعتماد بزرگسالان امریکاییان از مصادیق آن است.

از طرفی در سالهای اخیر تکنیکهای جدید رسانهای سبب بازسازی و باز پس گیری اعتمادها شده است.

رشد و افزایش اعتماد به اخبار تلویزیون و ثبات اعتماد به مطبوعات نشان میدهد کاهش اعتماد به بعضی نهادها ممکن است ناشی از قدرت فزاینده رسانهها، بعنوان منبع و تفسیر کننده اطلاعات باشد.

یکی از این منابع سه گانه اطلاعات، رسانههای جمعی هستند که علاوه بر تولید اطلاعات، تفسیر و آموزش را نیز چاشنی آنها میکند. نفوذ و گسترش سینما، تلویزیون و سایر رسانههای همگانی در گروههای مختلف سنی سبب بسط اعتماد اجتماعی میان نسلی در زمینه حوزههای مختلف فرهنگ، سیاست و اقتصاد؟، مصرف شده است. بوردیو معتقد است که رسانههای جمعی از آن زاویه در تقویت سرمایههای اجتماعی انتخاب عقلانی وعقلانیت گزینشی در فضای عمومی کنشگران حائز اهمیت مضاعفی است و سبب تقویت اعتماد بین شخص و افزایش مشارکت عمومی میشود. به هر حال منابع تجربی و تئوریک و تحقیقات متعدد داخلی و خارجی نشان داده است که رسانههای جمعی از عومل بستر ساز رشد سرمایههای اجتماعی در نظامهای اجتماعی کنونی است.

 

واسطگی رسانه، عمده ترین کار ویژه:

رسانه آن گاه از منظر واسطگی بدانهانگریسته شود، نقش و جایگاهی مدرن را اشغال میکنند که همانا رابط بودن میان محیط سیاسی (شامل حکومت و نیروهای درون حاکمیت) از یک سو و محیط اجتماعی (شامل ملت) از سویی دیگر است. به دیگر بیان، ساماندهی به ارتباط دو یا چند سویه میان ملت و حکومت با ابزار رسانه، محقق میشود. در چنین نگاهی، واقع بینانه ترین قرائت از رسانه، قرائتی است مبتنی بر شقوق اساسی یک ارتباط بنیادین که از یک طرف معنا و مفهوم تمامی ایدهها و ارزشهای حکومت را برای ملت آشکار و شفاف میسازد و از طرفی دیگر همه دردها، طرحها، آمال و هنجارهای امروز و فردای ملت را به هیأت حاکمه انتقال میدهد. درواقع در نگاه مدرن به رسانه، این عنصر پر تحرک به جام جم کهن میماند، که از هر سو بدان بنگریم، ماهیت درونی جهان پیرامون را آشکار میسازد. حاکمان از این جام بهرهها میبرند.که باید از جمله آنها را آگاهی از رویکردها و مکنونات قلبی ملت دانست که امکان برنامه ریزی سیستماتیک و مدیریت بحران را فراهم میسازد و ملت نیز در این جام جهان بین، سمت و سوی حکومت و حکومتیان را ارزیابی و پیش بینی کند و امکان انتخاب میان گزینههای پیرامون محیط اجتماعی برای ایشان در فضای آزاد فراچنگ میآید.

از سوی دیگر، شکلهای متنوع دستگاههای رسانهای به ویژه در عصر جدید، کار ویژههای ارتباطی میان فرهنگی و بین المللی را نیز حاملند. در حقیقت، قلمرو تحلیل رسانههایی به واسطه هرچه جمعی تر شدن آنها، گسترش هر چه جهانی تر یافته است. در حقیقت رسانهها که عضوی شاخص از مجموعه متولیان جامعه پذیری کنش گران اجتماعی به شمار میآیند، با بهره گیری از ارتباطات تودهای به ویژه در چند دهه اخیر از امکان ممتازی در اثرگذاری بر انگارهها و ذهنیتهای عمومی برخوردار گشتهاند.

آن گونه که بیش از هر نهاد و سامانهای دیگر امروز رسانهها هستند که بر پروژه انتقال ارزشهای اساسی و هویت ساختاری یک ملت حاکمیت یافتهاند. مستمر سازی و تداوم یابی اجتماعی هر جامعه، در گروه این انتقال نرم افزار است و نهادهای پرنفوذ رسانهای در این عرصه با ابزار ارزشها به دنبال ساخت، پرداخت و تکثیر چهرههایی همگون و همسان یا کلیت کلان اجتماعی جامعه خویش برآمده‌اند.

پلیس، بهترین منبع کسب اطلاع از وضع موجود برای هر سامانه اجتماعی از جمله رسانه است پلیس واقعیتهای متعین جامعه را به رسانه منتقل میکند و رسانه نیز از همین مواد خام کسب شده برای مهندسی پیامها و مدیریت بر فرآیند ساخت «عناصرکیفی» بهره میبرد. در ادامه این دوره همین عناصر کیفی (خروجیهای رسانه) حاملان و حافظان آرامش و ثبات در بستر جامعه به شمار میآیند که صرفاً بنابراین در این روند پس از رسانه، پردازش کامل ارزشها و انتقال دقیق مولفههای ارزش از پلیس می‌خواهد، تصویر کامل از واقعیات و دقایق خوشایند و ناخوشایند جامعه را به رسانه ارائه دهد.

 

 

نتیجه گیری:

سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیم کلیدی علوم اجتماعی است که در دوره جدید بخش قابل توجهی از ادبیات علوم اجتماعی را از حیث نظری و تجربی به خود اختصاص داده است. این مفهوم به دلیل ماهیت و محتوایی که دارد تقریباً به تمامی موضوعات و مسائل مطرح در حوزه انسانی و اجتماعی ارتباط پیدا می کند. این ارتباط و پیوند هر چند که در نوع خود بیانگر اهمیت کارکردی سرمایه اجتماعی می‌باشد لیکن موجب پیچیدگی، گستردگی و تنوع موضوع نیز شده است که برآیند آن را می توان در چند وجهی بودن، اختیار نمودن سطوح و واحدهای تحلیلی متعدد، پیچیدگی مفهومی و دیگر موارد جستجو نمود.

علاوه بر اینها، عناصر ویژه دیگری وجود دارند که می توانند شاخصه های سطوح بالاتر سرمایه اجتماعی باشند. مانند: اعتماد اجتماعی انباشته شده، هنجارهای متداول داد و ستد، عضویت گروهی، به هم وابستگی درون گروهی و شبکه ها یا سازمانهای اجتماعی که از طریق آن همکاری افراد جهت عمل و رفتار ممکن می شود.

سرمایه اجتماعی به مردم این آموزه را القا می کند که «منافع خودت را در عمل در جهت منافع جمعی تعقیب کن» در مجموع الزامات مدنی وقتی با اعتماد اجتماعی ترکیب شده و بوسیله همبستگی اجتماعی پشتیبانی شود، سرمایه اجتماعی را بوجود می آورد. بنابراین سرمایه اجتماعی فرصتهای جدیدی برای جوامع جهت مشارکت در زندگی مدنی را بوجود می آورد.

هر چند مفهوم اعتماد پیچیده و درک آن دشوار است، لیکن جاستون معتقد است که در یک رابطه مبتنی بر اعتماد عناصر زیر وجود دارند: صراحت و بازبودن، سهیم کردن، پذیرش، حمایت و تمایلات همکاری جویانه. گیدنز، ضمن اشاره به برخی ویژگیهای روان شناختی اعتماد و مختلف دانستن منابع اعتماد ساز در جوامع سنتی و صنعتی، زمینه های عمده اعتمادسازی را در بسترهای زیر می بیند: سیستم خویشاوندی، اجتماع محلی و سنت. از دید گیدنز در نظام مدرن، منابع

اعتماد ساز سنتی جای خود را به نظام های انتزاعی می دهد. از دید گیدنز (1373) مسئول اصلی روند اعتمادسازی در جامعه، متوجه علم و دانش است که از طریق نهادهایی مثل آموزش و پرورش و وسایل ارتباطی جمعی صورت می پذیرد. (گیدنز، 1373)

به اعتقادی، سه نوع اعتماد در ارتباطات اجتماعی می توان مشاهده کرد: اعتماد بنیادین، اعتماد بین شخصی و اعتماد تعمیم یافته. اعتماد بنیادی یا امنیت هستی شناختی اطمینان به استمرار هویت خود (Identity-self) است که از وظایف و توانائی های وسایل ارتباط جمعی است.

نگاهی به وسعت و قلمرو سرمایه اجتماعی، می تواند چشم اندازی از میزان تاثیر رسانه ها را در تقویت یا تضعیف سرمایه های اجتماعی بدست دهد. پیر بوردیو، جامع شناس معاصر، معتقد است که رسانه های جمعی از آن زاویه در تقویت سرمایه های اجتماعی موثر است که شرایط و فضا را برای کنشگر در جهت «انتخاب عقلانی» فراهم می آورد. انتخاب عقلانی و عقلانیت گزینشی در فضای عمومی کنشگران حائز اهمیت مضاعفی است و سبب تقویت اعتماد بین شخص و افزایش مشارکت عمومی می شود. (بوردیو، 1380) رسانه های جمعی با هدایت افکار عمومی در مواقع ضروری مانند انتخابات و سبب جلب اذهان و القاء مفاهیم سالم در جامعه می شود. سالم سازی فضای گذران مطلوب اوقات فراغت، آموزش اصول شهروندی، تنویر و آگاه سازی مردم نسبت به حقوق خود، تقویت همگرایی ملی و تسریع روند ملت سازی و حتی امت سازی (امت اسلامی) و به طور خلاصه آگاه سازی مردم نسبت به موقعیت اجتماعی و جهانی که در آن قرار دارند، و دعوت مردم برای ساختن و پردازش وضعیت برتر و ارایه تعریفی از خود و شناخت هویت تاریخی از مهمترین کارکردها و دستاوردهای رسانه های جمعی در راستای تقویت سرمایه های اجتماعی هر جامعه ای می تواند باشد. (ذکایی ،1380)

از نکات دیگر، نقش رسانه ها و ایجاد سرمایه های اجتماعی در مواقع بحران است. به تعبیری رسانه‌های جمعی در خلق سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران نقش اصلی را بر عهده دارند. زلزله ها و سایر پدیده های طبیعی از این جمله است. بنظر می رسد که ساده ترین مسیر و واضح ترین دلیلی برای نمایاندن نقش رسانه های جمعی در سرمایه اجتماعی و تقویت با تضعیف آن، باید به نقش رسانه های جمعی در شکل گیری جامعه مدنی اشاره کرد. جامعه مدنی (به معنی اصیل و واقعی آن) بعنوان بستر مناسب سرمایه اجتماعی، شکل گیری و توسعه خود را مدیون عملکرد رسانه های جمعی است. (توسلی، 1380) از دیگر سو لازم است که نقش رسانه های جمعی را در فرهنگ سازی به معنی عام مورد مطالعه و بررسی قرار داده تا از اهمیت نقش رسانه ها در شکل گیری سرمایه اجتماعی آگاه شویم. رسانه جمعی در سطوح مختلف، توانایی فرهنگ سازی برای گروههای سنی مختلف جامعه را دارد. لذا باید گفت که رسانه های جمعی بسترساز و عامل رشد سرمایه های اجتماعی در نظام های اجتماعی کنونی است. افزایش آگاهی عمومی، حساسیت مردم نسبت به مسایلی از جمله انتخابات و یا حوادث ملی افزون شدن میل به همگرایی، از مولفهها و مصادیق تاثیر رسانه بر سرمایه اجتماعی است.

 


پیشنهادات و راهکارها:

رادیو و تلویزیون تأثیر فراوانی بر مخاطبان دارند. این تأثیر از نیاز روزانه مردم به اطلاعات و اخبار جدید و پر کردن اوقات فراغتشان با بهره گیری از آنها به وجود میآید. هر چه که اصحاب رسانه متوجه کارکردهای ستنی و نوین رسانه باشند. بیشتر میتوانند از آن بهره گیرند، و شاید به همین دلیل است که از آن استفاده مطلوب به عمل نمیآید.

رادیو و تلویزیون دارای کارکردهای ساده و پیچیدهای در زمینه تغییر نگرش و افکار و رفتار مخاطبان، تغییر فرهنگ عمومی، اثرگذاری بر باورهای مردم، و هدایت افکار عمومی، کارکردهای در زمنیه فرهنگ پذیری مهندسی فرهنگی و شکل دهی افکار عمومی، کارکردهایی در زمینه بالا بردن مشارکت سیاسی مردم از طریق حضورشان در انتخابات، کارکردهایی در زمینه نقد عملکرد دولت و توجیه برنامههای آن برای مردم است.

موضوع همه این کارکردها میتواند مولفهها و شاخصهای سرمایه اجتماعی باشد. به هر روی، رادیو و تلویزیون ابزارهای دولتند و انتظار بر این است که اخبار و برنامههای آنها به تقویت برخی از شاخصهای سرمایه اجتماعی بپردازند.

1- رسانه با تدابیر ویژه هر روز مخاطبان بیشتری را به خود جلب کند و از میزان استفاده از رسانه‌های کشورهای همجوار بکاهد. برای این منظور توجه به علایق و نیازهای مردم و انجام طرحهای نیازسنجی برای شناسایی و اولویت بندی خواستهها و انتظارات مردم راهکارهای مناسبی تلقی میشوند.

همچنین توصیه میگردد رسانه با بازاندیشی در محتوای برنامههای خود عمیقاً متوجه مضامین سرمایه اجتماعی تقویت آنها باشد.

2- رسانه از فرصتی که دارد یعنی از اعتمادی که به آن شده است در جهت اصلاح روابط اجتماعی میان مردم و بین مردم و دولت استفاده نماید.

3- مردم ارزیابان خوب رسانه هستند آنان نقش رسانهها را در وحدت و انسجام مردم نمیدانند و رسانه باید با تبلیغ و ترویج نقاط اشتراک مردم و اظهار عوامل و مواردی که حس دیگر دوستی و اتحاد را تحکیم میکند وحدت آفرین شود و به هدف وجودی خود جامه عمل بپوشاند.

4- رسانهها با انعکاس خواستهها و مطالبات مردم به دولتمردان و اعلام برخی دستاوردهای نهادهای دولتی به مردم از طرف دولت به تولید سرمایه اجتماعی بپردازد.

5- رسانهها آموزش و تبلیغ ارزشها و هنجارهای رسمی کشور را برای بستر سازی جهت با هم بودن و ایجاد توافقات اساسی بین مردم در دستور کار خود قرار دهد. از بین نهادهای مدنی شاید هیچ یک به اندازه صدا و سیما و نیروی انتظامی به یکدیگر مرتبط و نیازمند نباشند. قاعده بر این است که نیروی انتظامی اخبار و اطلاعات موثق درباره اجتماع و به ویژه درباره انحرافات اجتماعی را به منظور تهیه برنامههای مطلوب رسانهای در اختیار صدا و سیما قرار دهد.

6- راهکارهای اندیشیده شود که صدا و سیما و نیروی انتظامی به عنوان دو نهاد دولتی در زمینه دادن اطلاعات و ترسیم سیمای جامعه از سوی نیروی انتظامی و تهیه برنامه مرتبط و موثر برای کاهش انحرافات اجتماعی ار

  انتشار : ۱۹ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 233

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما