پژوهش، نوآوري و اشتغال
پيش درآمد:
از جمله اموري كه امروزه به عنوان اولويت نخست در بسياري از كشورها مطرح است پژوهش و نوآوري و راههاي جديد كارآفريني و اشتغال است. مديران جوامع پيشرفته و در حال پيشرفت تلاش دارند تا برنامههايي جامع و دقيق براي انجام بهينه اين امور تنظيم كنند. براي موفقيت در اين راه، پيش از هر چيز بايد موضوع مورد نظر به درستي تعريف و عوامل وابسته به آن شناسايي شوند زيرا تنها در اين صورت است كه امكان بهره برداري صحيح از فرصتها و امكانات فراهم خواهد شد.
در بررسي و تبيين پژوهش و نوآوري به اين نكته بديهي بايد توجه داشته باشيم كه اين دو پيوندي نزديك و رابطهاي متقابل دارند. اغلب به دنبال يك ايده و يك سؤال، پژوهش آغاز ميشود و نتايج تحقيقات به صورت كالايي جديد و يا شيوه جديد كاربري كالاهاي موجود، در دسترس جامعه قرار ميگيرد. به عبارت ديگر نوآوري حاصل پژوهش است و در پي هر نوآوري، ايده و پرسشي تازه مطرح ميشود و اين ايده و پرسش زمينه را براي پژوهشي تازه فراهم ميسازد. نوآوري تحت تأثير ارزش ايجاد ميشود و ارزش حاصل آگاهي است و در جهان امروز شرايط براي دستيابي به آگاهي هر روز بيشتر و بهتر فراهم ميشود و كساني كه از اين شرايط به شايستگي براي انجام تحقيقات مفيد و دستيابي به نوآوري بهره ميگيرند پيشتازي خود را در شرايط رقابتي جهان معاصر حفظ مينمايند. هرچه به سوي جهاني شدن پيشتر ميرويم، رقابتها شديدتر شده و ضرورت تلاش براي دستيابي به اطلاعات، دانش، پژوهش و نوآوري بيشتر ميشود. براي روشنتر شدن رابطه نوآوري و پژوهش مراحل هر يك را در زير به طور خلاصه مرور ميكنيم.
الف) برخي از پرسشهايي كه در نوآوري پيش روي ماست عبارتند از:
· هدف از نوآوري چيست؟
· بازار هدف كدام است؟
· ارزشهاي موجود كدامند و ما چه ارزشهايي را پيشنهاد ميكنيم؟
· ارزشهاي پيشنهادي ما متوجه كدام بخش از بازار است؟
· امكانات و تواناييهاي ما براي عملي كردن نوآوري چيست؟
وقتي نوآوري انجام شد علاوه بر اهداف و نتايج مورد نظر و از پيش تعيين شده، پيامدهاي پيشبيني نشدهاي هم به ارمغان خواهد آورد كه بر حسب نوع برخورد و شيوه مديريت ممكن است فرصت يا تهديد محسوب شوند. به عنوان مثال فناوري اطلاعات در برخي از كشورها موجب افزايش اشتغال، بالا رفتن سطح زندگي، دستيابي سريعتر به اطلاعات، تسهيل پژوهش و تحول علمي _ صنعتي و فناوري شده است و در برخي از كشورها كه هدف و جهت درستي براي آن تعيين نكردهاند بهره چنداني حاصل نشده، اگر نگوييم ضررهايي متوجه آنان كرده است. برخي از كشورهاي در حال توسعه با استفاده از فناوري اطلاعات به بازارها و امكانات جديدي دست يافتهاند و موجبات افزايش صادرات و اشتغال را در كشور خود فراهم ساختهاند كه پيش از آن تصورش را هم نميكردند. به عنوان نمونه مديران دهكده چين چروز Chincheros در كشور پرو با تشكيل يك تعاوني صادرات و يك مجموعه خدمات اينترنتي در سال 1996 شرايطي فراهم كردند كه از آن تاريخ سبزيجات دهكده به طور مستقيم در بازار نيويورك عرضه ميشود. در نتيجه دستيابي به اين فرصت درآمد روستا به 5 برابر افزايش يافته و فرصتهاي زيادي براي اشتغال حاصل شده است. مردم روستاهايي نظير چين چروز در گذشته مجبور بودند با گذشتن از موانع بسيار و از طريق دلالان و واسطههاي بسيار به چنين بازارهايي دست پيدا كنند. البته مديران تمام كشورهاي در حال توسعه چنين غيرت و همت و عقل و هوشي ندارند و از اينترنت هم ممكن است بيشتر به عنوان اسباببازي استفاده كنند. يعني در شرايطي كه دهكده مورد بحث موفق به حذف واسطهها در سطح بينالمللي شده، برخي از كشورها در درون كشور خودشان هم نميتوانند واسطههاي شهر و روستا را از بين ببرند.
ب) مراحل مختلف تحقيق به طور خلاصه و فهرستوار از اين قرار است:
· مواجهه با شرايط جديد و طرح پرسش
· دستيابي به ايده تحقيق
· مشخص كردن دقيق مسأله و تعيين حدود و ثغور آن (مسألهسنجي)
· بررسي مقدماتي موضوع و تعيين فرضيه (تعريف متغيرها)
· مشخص كردن روش تحقيق متناسب با گزارههاي فرضيه و نوع تحقيق
· بررسي گسترده موضوع و تجربه وسيع متناسب با حوزه تحقيق
· تأييد يا رد فرضيه _ تأييد قوانين و نظريات موجود و يا دستيابي به قوانين جديد
نتيجه تحقيق ممكن است ارايه ايدههاي نو و فراهم شدن زمينه براي محصولات (كالا يا خدمات) تازه باشد يا روشهاي جديد استفاده از محصولات موجود را پيشنهاد كند و يا اينكه مشكلات، نابسامانيها و بيماريهاي اجتماعي _ انساني را توصيف يا روش مقابله با آنها را بيان كند. اگر حاصل تحقيق محصول جديد يا روشي جديد باشد ميگوييم به نوآوري دست يافتهايم كه بر اثر آن، شرايط، ارزشها و روابطي تازه ايجاد خواهد شد و اين خود پرسشهايي تازه در برابر ما قرار خواهد داد و ما را ناگزير از جستجو و پژوهش خواهد كرد. به بيان ديگر، نوآوري حاصل پژوهش است و بدنبال هر نوآوري، ايده و پرسشهاي تازه مطرح ميشود كه زمينه را براي تحقيقهاي تازه فراهم ميسازد.
همزمان با اين ضرورتها و نيازها و تلاشها نقش دانشگاهها هر روز حساستر و برجستهتر ميشود بدين معني كه براي دستيابي به اطلاعات و دانش و انجام پژوهشهاي علمي همه نگاهها به مراكز آموزش عالي دوخته شده است چرا كه اين مراكز پايگاه اصلي ارزشگذاري تحقيقات و هدايت آنها به سوي بازار هدف هستند. از سوي ديگر دانشگاهها ميتوانند ميزان خلاقيت و روحيه ابداع پژوهشگران را بسنجند و آزادي عمل افراد خلاق را براي ادامه پژوهشها تضمين و راههاي حمايت از آنها را جستجو كنند. در اينجا بايد اضافه كنيم كه تأمين استقلال علمي دانشگاهها از جمله شرايط لازم براي انجام پژوهشهاي علمي و گام نهادن در مسير خلاقيت و نوآوري و شكوفايي فناوري است.
در قبال حمايت از دانشگاهها و ايجاد تسهيلات آموزشي _ پژوهشي، انتظار ميرود كه استادان و پژوهشگران براي غنا بخشيدن به تحقيقات و هدفمند كردن آنها بيشتر تلاش كنند و دانشجويان را در اين راه تشويق و ترغيب نمايند. تمام اين سرمايهگذاريها و پشتيبانيها براي آن است كه مراكز آموزشي _ پژوهشي روز به روز پوياتر و با نشاطتر به حركت خود ادامه دهند و بين آنها و مراكز توليد و نهادهاي حكومتي رابطه نزديكتري برقرار شود.
اقداماتي كه در بالا به آنها اشاره شد متناسب با شرايط، اولويتها و نيازهاي هر جامعه برنامهريزي و اجرا ميشود ولي به رغم تغييراتي كه در اين رابطه بين كشورهاي مختلف وجود دارد، تجربيات آنها ميتواند مورد استفاده يكديگر قرار گيرد و ما سعي خواهيم كرد در سلسله نوشتارهاي خود، موضوع پژوهش و نوآوري را در برخي از كشورها مورد بحث و بررسي قرار دهيم. در اينجا گزارش سال 2003 وزارت علوم و تحقيقات كشور فرانسه را در رابطه با اقداماتي كه به منظور حمايت از نوآوري و پژوهشهاي فناورانه صورت گرفته، مرور خواهيم كرد.
1- اصول و مباني برنامههاي حمايتي دولت
مسئولان وزارت علوم و تحقيقات كشور فرانسه اقداماتي گسترده و پيگير براي حمايت از پژوهش و نوآوري از سالها پيش به مورد اجرا گذاشتهاند. هدف از اين اقدامات، توسعه تحقيقات در بخشهاي دولتي و خصوصي بوده و شبكههاي تحقيق و نوآوري مهمترين عوامل اين تحول و توسعه هستند.
در اينجا به برخي از فعاليتهايي كه براي تحقق بخشيدن به اهداف توسعه صورت گرفته اشاره ميكنيم:
· جلب نظر مراكز پژوهشي به طرح ايجاد بنگاههاي نوآور و تشويق آنان به حمايت مؤثر از اين طرح
· پيشبيني كمكهاي مالي و مشوقهاي مالياتي
· ارايه كمكهاي تكنولوژيكي مورد نياز شركتهاي كوچك و متوسط
· آماده كردن و تشويق فارغالتحصيلان جوان براي جذب در بنگاههاي توليدي
بيلان سال 2003 وزارت علوم و تحقيقات فرانسه نشاندهنده حجم و ميزان سياستهاي حمايتي از نوآوري پژوهشهاي فناورانه و مشخصكننده مراحل تكويني و رشد و تحول اين سياستهاست. مطالب اين گزارش گوياي آن است كه سياستهاي اعمال شده در جهت بسيج هر چه بيشتر امكانات براي توسعه اقتصادي، ايجاد اشتغال، نشان دادن راههاي مختلف مشاركت عمومي و شيوههاي گوناگون كارآفريني و سازندگي كشور است.
2- روح حاكم بر نوآوري و پژوهش: بسيج پژوهشگران به سوي بنگاههاي توليدي
قوانين مرتبط با نوآوري در ژوئيه 1999 به منظور ترغيب مشاركت پژوهشگران در امور توليدي وضع شد. بر اساس اين قانون به محققان دانشگاهها و مؤسسات پژوهشي اجازه داده شد كه به عنوان شريك، مدير و يا ناظر در شركتها و بنگاهها فعاليت كنند.
با اجرايي شدن اين قانون، پيشنهادهاي مختلفي به پژوهشگران ارايه شد و 394 نفر از بخش پژوهش دولتي به صورتهاي گوناگون جذب بنگاههاي توليدي شدند كه پراكندگي مسؤوليتها و نحوه همكاري برخي از آنان به شرح زير است:
·116 نفر به صورت فردي همكاري خود را آغاز كردند و به عنوان شريك يا مدير شركت مشغول به كار شدند و يا بر مبناي يك ايده پژوهشي شركتي را بنيان گذاشتند. مورد اخير در حقيقت در راستاي كاربردي كردن تحقيقات صورت گرفته و به نوبه خود حاكي از حساسيت جامعه علمي و پژوهشي نسبت به نظام توليدي است.
·255 نفر همكاري علمي خود را با شركتها آغاز كردند و با انعقاد يك قرارداد 5 ساله قابل تمديد و يا مشاركت در سرمايهگذاري حداكثر تا سقف 15% در پيوند نزديك با صنعت قرار گرفتند. 12% اين سرمايهگذاري ارزش مساعدت علمي آنان محسوب ميشد.
·23 نفر به صورت عضويت در هيأت مديره و يا هيأت نظارت با شركتها همكاري نمودند كه اين امر البته شامل شركتهاي بزرگ ميشد.
آماري كه در بالا به آن اشاره شد تنها منعكسكننده كاركنان و اعضاي رسمي مؤسسات دولتي علمي _ پژوهشي است و در نتيجه شامل قراردادهايي كه پژوهشگران قراردادي و غيررسمي با شركتها و مؤسسات صنعتي _ بازرگاني منعقد كردهاند، نميشود.
3- سياستهاي تشويقي براي ايجاد بنگاههاي نوآور
براي تشويق افراد به تأسيس بنگاههاي نوآور سياستهاي زير مورد توجه قرار گرفته است:
الف) ترغيب افراد به كارآفريني_بدين منظور آموزشها و مشوقهايي براي ترغيب جوانان و فارغالتحصيلان به كارآفريني منظور شده است. مؤسسات آموزشي _ پژوهشي موظف شدهاند تا طرحها و دورههاي خاصي تعريف كنند و راههاي بهرهبرداري بهتر از منابع و امكانات موجود و چگونگي فعال كردن منابع بالقوه را شناسايي كنند. به علاوه از پژوهشگران و تنظيمكنندگان دورههاي آموزشي خواسته ميشود تا در مورد شيوه كشف امكانات ناشناخته، رهنمودهاي مشخص و عملي ارايه نمايند. در همين رابطه يك سايت ويژه كارآفرينان با عنوان خانه كارآفريني در تمام دانشگاهها ايجاد شده كه اولين فراخوان آن براي سه ماهه اول سال 2004 بوده است.
ب) حركت ملي مساعدت به ايجاد بنگاههاي عرضهكننده فناوريهاي نوآورانه _اين بسيج ملي براي پنجمين بار در سال 2003 انجام شده است. در مجموع 8103 نفر پروژههايي در اين رابطه ارايه كردهاند كه از بين آنها 1776 پروژه بوسيله داوران منطقهاي انتخاب شده و 1195 مورد توسط داوران در سطح كشوري و ملي مورد تأييد و حمايت قرار گرفته است. از بين اين طرحها، 656 مورد به صورت پروژههاي جديد به اجرا درآمده و از 539 مورد در چارچوب پروژههاي تكميلي _ توسعهاي بهرهبرداري شده است. با الهام از اين پروژهها بالغ بر 596 شركت تا پايان سال 2003 تأسيس شده و اقداماتي به منظور تأسيس شركتهاي جديد صورت گرفته است. آنچه مسلم است تعداد شركتهايي كه طي 5 سال گذشته تأسيس شده به مراتب فراتر از اين است. ولي اگر همين آمار را مبنا قرار دهيم و متوسط تعداد كاركنان اين شركتها را 5 نفر در نظر بگيريم ميتوانيم بگوييم كه حدود 3000 شغل در پايان سال 2003 در اين زمينه ايجاد شده است.
پ) ايجاد مراكز رشد مرتبط با مؤسسات پژوهشي دولتي _تعداد 31 مركز رشد بوسيله كميته فراخوان مراكز رشد دولتي در مارس 1999 برگزيده شدند. اين فراخوان با عنوان: برپايي مراكز رشد، چگونگي مراقبت و هدايت در دوره جنيني و راههاي سرمايهگذاري در شركتهاي فناورانه در 1999 برگزار شد تا راههاي حمايت دولت از شركتهاي در حال تأسيس را طي يك دوره سه ساله بررسي نمايد. مراكز نامبرده طي سالهاي 2000 تا 2003 تعداد 964 پروژه دريافت كردهاند در حاليكه پيشبيني آنها دريافت 900 پروژه بود. با استفاده از دستاوردهاي اين فراخوان تعداد 519 شركت در پايان همين سال ايجاد شد كه بيش از 2000 نفر را به كار گرفته بودند.
با توجه به ثمربخشي سياستهاي اتخاذ شده وزير تحقيقات تصميم گرفته تا سرمايهگذاري در اين زمينه را براي يك دوره سه ساله ديگر (از 2004 تا 2006) تمديد نمايد.
همافزايي ناشي از همكاريها و مساعدتهاي ملي و منطقهاي براي ايجاد شركتهاي عرضهكننده نوآوريهاي تكنولوژيك و مراكز رشد موجب بالا رفتن كيفيت اينگونه مراكز و شركتها شده به گونهاي كه 40% طرحهاي پذيرفته شده منطقهاي، در سطح ملي و رقابتهاي كشوري هم موفقيتهايي كسب كردهاند.
ت) مساعدت در تأمين منابع سرمايهگذاري اوليه _در چارچوب فراخوان مارس 1999 و با توجه به نتايج آن پنج مورد سرمايهگذاري در سطح ملي در زمينههاي بيوتكنولوژي، اطلاعات و ارتباطات، انرژي و محيط زيست و 6 مورد سرمايهگذاري منطقهاي در زمينههاي مختلف صورت گرفته است. مبلغ اين سرمايهگذاريها در مجموع 52/136 ميليون يورو بوده كه 28/93 ميليون از منابع منطقهاي و 87/22 ميليون يورو از محل كمكهاي عمومي دولت تأمين شده است.
در پايان سال 2003 تعهدات دولت براي كمك به اين سرمايهگذاريها 15 ميليون يورو براي طرحهاي ملي و 7 ميليون يورو براي طرحهاي منطقهاي بوده است. در همين تاريخ جمعاً 54 مورد سرمايهگذاري در زمينههاي مورد بحث انجام شده است.
4- بيلان كلي اقدامات ترغيبي براي ايجاد شركتهاي نوآور
مقامات و مسؤولان ردههاي مختلف در سطح منطقهاي و ملي تمهيداتي به منظور تشويق و حمايت از افراد خلاق و نوآور انجام دادهاند و جوايزي براي ايجاد رقابتهاي سازنده در نظر گرفتهاند. هدف از اقداماتي كه در بالا به آنها اشاره شد اين است كه به تمام افراد امكان داده شود تا در صورت علاقمندي پاي به عرصه نوآوري گذارند و با اتكا به كمكهاي دولت شاهد به بار نشستن زحمات خود باشند علاوه بر اهداي جايزه به برندگان طرحهاي برتر دولت امكانات لازم براي پذيرش آنها در مراكز رشد و تأسيس شركت در اختيار آنان قرار ميدهد. بررسي نتايج اقدامات تشويقي دولت از ايجاد بنگاههاي نوآور حاكي از افزايش تعداد شركتهاي تأسيس شده در هر سال از زمان اعمال اين سياستهاست. تعداد شركتهايي كه هر سال پس از شروع اين اقدامات در رابطه با پژوهشهاي دولتي ايجاد شده بالغ بر صد شركت يعني سه يا چهار برابر بيشتر از سالهاي اوليه دهه 90 ميباشد. لذا ميتوان نتيجه گرفت كه اين سياستها خيلي سريعتر از آن كه انتظار ميرفت اثراتي مثبت بر ايجاد شركتهاي نوآور و رشد اقتصادي و اشتغالزايي داشته است.
5- مشوقهاي مالياتي براي توسعه بنگاهها و حمايت از پژوهشهاي صنعتي
در اين رابطه كمكهايي مستقيم و غيرمستقيم به شرح زير صورت گرفته است:
الف) ايجاد شركت سرمايهگذاري انفرادي خطرپذير (SUIR)_اين طرح به منظور بسيج هرچه بيشتر افراد حقيقي براي سرمايهگذاري در شركتهاي نوپا به اجرا گذاشته شده است. در اين رابطه قانون مالي سال 2004 راههاي تازهاي فراروي سرمايهگذاران منفرد كه در حقيقت فرشتگان عالم كسب و كار هستند قرار داد. شركتهاي سرمايهگذاري انفرادي خطرپذير، متشكل از سرمايهگزاراني است كه عمدتاً براي كمك به شركتهاي نوپا، پاي به ميدان ميگذارند و در قبال معافيتهاي مالياتي سرمايه و تجربياتشان را در اختيار تازهواردان قرار ميدهند. يعني سرمايهگذاران با استفاده از معافيت ماليات بر شركتها به مدت ده سال سرمايه شركتهاي تازه تأسيس را بعنوان تنها سرمايهگذار (يا سرمايهگذار انفرادي) تأمين مينمايند. دولت فرانسه انتظار دارد كه سرمايهگذاران منفرد از اين فرصت استفاده كنند و روند تأسيس شركتهاي نوپا را سرعت بخشند.
ب) سياستهاي تشويقي _ ترغيبي براي تأسيس شركتهاي نوپاي نوآور (JEI)_بر اساس اين بند حمايتهايي قابل توجه براي شركتهاي جوان و نوآور كه پروژههايي مشخص در زمينه تحقيق و توسعه دارند در نظر گرفته شده است. اين حمايتها بدين منظور پيشبيني شده است تا امكان گذراندن مشكلات نخستين سالهاي توسعه براي آنان فراهم شود.
قانون مالي سال 2004 شرايط ويژهاي را براي شركتهاي نوپاي نوآور تعريف كرده است كه بر اساس آن شركتهاي كوچك و متوسطي كه كمتر از هشت سال از عمر آنها ميگذرد و حداقل 15% هزينههاي آنها را هزينههاي مربوط به R&Dتشكيل ميدهد و داراي خصوصيات زير هستند از حمايتهاي مندرج در اين بند بهرهمند ميشوند:
· شركتهايي كه به لحاظ تعداد كاركنان كوچك يا متوسط محسوب شوند.
· شركتهاي تازه تأسيس باشند.
· بودجه پژوهشي آنها قابل توجه باشد.
· شركتهايي مستقل باشند.
پ) منظور كردن يك اعتبار مالياتي پژوهشي (CIR)_اين اعتبار به عنوان يك مشوق مالياتي از سال 1983 به منظور تقويت فعاليتهاي پژوهشي شركتها در نظر گرفته شده است. از اين اعتبار تمام شركتها بويژه شركتهاي كوچك و متوسط بهرهمند ميشوند. مبلغ اين اعتبار براي سال 2001 بالغ بر 519 ميليون يورو بوده است.
6- پژوهشهاي مشترك بخش دولتي و خصوصي
اين پژوهشها معمولاً در حوزههاي زير انجام ميشود:
الف) ايجاد شبكههاي پژوهشي براي نوآوري تكنولوژيك _كه بر اساس آن تا پايان سال 2003، 17 شبكه پژوهشي، نوآوري و فناوري در زمينههاي هوا _ فضا، هوانوردي، علوم زيستي، فناوري اطلاعات و ارتباطات، انرژي و محيط زيست بوجود آمدهاند. هدف اصلي اين شبكهها تقويت همكاري و مشاركت بين واحدهاي پژوهشي دولتي و خصوصي و بخشهاي مختلف اجتماعي _ اقتصادي و جستجوي راه حل مشكلات صنايع و شركتهاي خدماتي بوده است. از ديگر اهداف اين شبكهها ميتوان به جستجوي راههاي برطرف كردن موانع فناوري و سرعت بخشيدن به كابرد فناوريهاي جديد و نظاممند كردن سياستهاي پژوهشي اشاره كرد. شبكههاي پژوهشي براي تقويت همكاريهاي بخشهاي مختلف تحقيقاتي و هماهنگي بين آنها قدمهاي مؤثري برداشتهاند. از سال 1998 تا 2003، 17 شبكه با هزينه 371 ميليون يورو ايجاد شده و 904 پروژه تحقيقاتي از اين طريق به اجرا درآمده است.
ب) مراكز ملي پژوهش فناورانه_اين مراكز به منظور تسهيل همكاري لابراتوارهاي پژوهشي دولتي و گروههاي بزرگ صنعتي ايجاد شدهاند. در اين مراكز پژوهشهاي مربوط به طرحهاي بزرگ ملي _ منطقهاي انجام ميشود. نقش عمده اين واحدها ايجاد ساختاري براي پژوهشهاي مشاركتي چند جانبه براي بدست آوردن پروژههاي فراملي و اروپايي است. از ژوئيه سال 2000، ده مركز جديد پژوهش فناوري بوسيله وزارت علوم و تحقيقات ايجاد شده كه يكي از آنها در سال 2003 به ثبت رسيده است.
پ) ايجاد گروههاي پژوهشي فناوري _براي فراهم كردن زمينه توسعه پژوهشهاي فناوري در دانشگاهها، وزارت علوم و تحقيقات با همكاري مراكز آموزش عالي گروههاي پژوهشي فناوري ايجاد كرده و از اين طريق در فعاليتهاي مختلف پژوهشي بخشهاي دولتي و خصوصي مشاركت كرده است.
از سال 1999 بالغ بر 84 گروه پژوهشي فناوري ايجاد شده كه از ميان آنها، 28 گروه در سال 2003 شروع به فعاليت كردهاند.
7- ساختارهاي حمايتي فناوري از شركتهاي كوچك و متوسط
وزارت علوم و تحقيقات به كمك مقامات محلي بيش از 200 مركز منطقهاي نوآوري و انتقال فناوري براي كمك به شركتهاي كوچك و متوسط ايجاد كرده است. برخي از اين مراكز كه از كيفيت و كارآيي خوبي برخوردار هستند به عنوان مراكز منابع فناوري شناخته ميشوند. در چارچوب طرحهاي ملي _ منطقهاي، سكوهاي فناوري ايجاد شدهاند كه با استفاده از مساعدتهاي مراكز آموزشي تلاش كردهاند تا برنامههاي مشخصي در رابطه با رفع مشكلات اشتغال ارايه نمايند. هدف اين ساختارها عبارتست از توسعه كيفيت خدمات فناورانه با تأكيد بر حمايت از شركتهاي كوچك و متوسط. در پايان سال 2003، به 40 مركز كه از سوي وزراي ذيربط يعني علوم و تحقيقات، اقتصاد، ماليه و صنعت گواهي كيفيت دريافت كردهاند عنوان مراكز منابع فناوري اعطا شده است تا همين تاريخ بالغ بر 50 سكوي فناوري در 18 منطقه و دپارتمان و سرزمينهاي ماوراء بحار برپا شدهاند. به طور خلاصه ميگوييم كه شبكههاي توسعه فناوري كه در سر تا سر خاك فرانسه به وجود آمدهاند وظيفه حمايت از توسعه شركتهاي كوچك و متوسط را از طريق شبكههاي ارتباطي مختلف و ارايه توصيههاي لازم به مقامات و گروههاي اثرگذار بر عهده دارند. ماهيت اين اقدامات مشاركتي يا تعاوني است كه به طور مشترك از طرف دولت و مسئولان محلي سرمايهگذاري ميشود.
8- كمك به جذب فارغالتحصيلان جوان به شركتها و مؤسسات توليدي و مهارتآموزي از طريق واگذاري طرحهاي پژوهشي
اين اقدامات به همراه تمهيدات ترغيبي به منظور جلب توجه پژوهشگران جوان به بخشهاي صنعتي و تشويق آنان به كارآفريني در راستاي اهداف توسعه و چارهجويي مشكل بيكاري انجام ميشود. اقداماتي كه به آنها اشاره شد از جمله تمهيداتي است كه وزارت علوم و تحقيقات به كار بسته است تا به شركتها و مؤسسات كمك نمايد تا راههاي مناسب براي تأمين نيازهاي پرسنلي خويش جستجو نمايند و با توجه به ميزان توسعه و پيشرفت پروژهها و جذب مهارتهاي جديد تصميم بگيرند.
كمكهاي دولت در اين زمينه فرصتي در اختيار شركتها قرار ميدهد تا كادر پژوهشي مورد نياز خود را در سطوح مختلف جذب نمايند. براي انجام صحيح كارها و جلوگيري از افراط و تفريط مقاولهنامههاي پژوهشي و مهارتآموزي در سطوح گوناگون پيشبيني و بر حسب مورد نامگذاري شده است: مقاولهنامه پژوهشي تكنسينهاي ماهر (CORTECH)، مقاولهنامههاي صنعتي مهارتآموزي _ پژوهشي (CIFRE)، دورههاي كارآموزي در شركتها، دورههاي پژوهشي فناوري و فوق دكترا.
اقداماتي كه در سال 2003، در چارچوب سياستهاي پيش گفته به اجرا درآمده از اين قرار است:
· 860 مقاولهنامه صنعتي مهارتآموزي براي اجراي طرحهاي پژوهشي بين فارغالتحصيلان و مؤسسات توليدي
· 80 مقاولهنامه پژوهشي بين تكنسينهاي ماهر و شركتهاي كوچك و متوسط
9- ابعاد منطقهاي برنامههاي حمايت از توسعه فناوري
اقدامات وزارت علوم و تحقيقات در زمينه فناوري داراي ابعاد مهم منطقهاي است و تمام كارهايي كه به منظور ترغيب افراد براي ايجاد شركت و ارايه مساعدتها و مشوقهاي دولتي صورت ميگيرد همه زير نظر مقامات محلي است و پس از تأييد آنان به مرحله عمل در ميآيد. حدود 31 مركز رشد و 11 صندوق تأمين هزينههاي راهاندازي شركتها مشخص شدهاند تا كارهاي مربوط به شركتهاي نوپا را در سراسر كشور هماهنگ نمايند.
براي هماهنگي بيشتر مركز ملي پژوهش فناوري (CNTR)از طريق گروههاي پژوهش فناوري بر همسويي و همكاري لابراتورهاي پژوهشي دولتي و مراكز پژوهشي گروههاي بزرگ صنعتي در تمام كشور نظارت و تأكيد ميكند.
علاوه بر سازمانها و مؤسسات كشوري، در سطح منطقهاي و محلي هم مراكزي براي شناسايي فرصتها و حمايت از طرحهاي پژوهشي و تسهيل نوآوري و انتقال فناوري وجود دارند از جمله: مراكز حمايت فناوري براي شركتهاي كوچك و متوسط، مراكز منطقهاي نوآوري و انتقال فناوري، مراكز و قطبهاي فناوري و سكوهاي فناوري كه در 22 منطقه مادر شهري و سرزمينهاي ماوراء بحار فرانسه فعاليت ميكنند.
دولت فرانسه از طريق وزارتخانهها و مقامات محلي سعي دارد به منزله پل ارتباطي بين تمام بخشها و سازمانهاي علمي _ پژوهشي عمل نمايد و ساختارها و شبكههاي لازم را براي تسهيل روابط تمام انديشمندان، پژوهشگران، صنعتگران و افراد خلاق و نوآور با مراكز توليدي _ خدماتي فراهم سازد.
نوآوري و شكوفايي به روايتي ديگر
در چارچوب روايت نظر و عمل، امتزاج و پيوستگي نوآوري و شكوفايي امري بديهي است. يعني نوآوري سبب شكوفايي شده و شكوفايي سبب نوآوري؛ و اين يعني حركت؛ حركت ايران اسلامي به سوي توسعه پايدار كه همواره مورد تاكيد مقام معظم رهبري بوده است.
انديشيدن درباره شعار سال1387 كه توسط مقام معظم رهبري «سال نوآوري و شكوفايي» عنوان شد، زواياي مهمي از انديشه سياسي را روشن مي كند، هر آنچه بيشتر پيرامون اين شعار بينديشيم نوآوري هاي جديدي را در عرصه انديشه و عمل سياسي درك خواهيم كرد. تو گويي نوع شعار خود به انسان خلاقيت و شكوفايي مي دهد و يا به قول روان شناسان سيگنال مثبت مي فرستد.
با كمي دقت روشن مي شود كه «نوآوري و شكوفايي» چيزي جز نظر و عمل نيست. براساس سخنان مقام معظم رهبري كه فرمودند: «مسئولان نوآوري را، ابتكار را، خلاقيت را- در روش هاي گوناگون- براي خودشان يك وظيفه بدانند و سعي كنند آنچه را كه در طول اين سي سال شروع شده است به شكوفايي برسانند.» (1/1/1387)، مي توان گفت كه نوآوري بيشتر به حوزه هاي فكري و انديشه اي اشاره دارد و شكوفايي به عمل و تلاش عملي فرد و البته در اولويت قراردادن هر كدام از اين دو، مقوله اي است كه بحث فراواني را در انديشه و نظريه سياسي به خود اختصاص داده است. آنچه از اين مباحث حاصل مي شود اينكه پيوستگي و امتزاج زيادي بين اين دو مفهوم وجود دارد. به اين معنا كه نظر بدون عمل راه به جايي نبرده و عمل فاقد نظر و تفكر بيهوده و شكننده است. به همين طريق نوآوري در روش ها بدون عملي شدن و شكوفا شدن طرح هاي نيمه كاره راه به خرابات مي برد و شكوفا نمودن طرح هاي نيمه كاره بدون نوآوري و خلاقيت در برنامه هاي آينده اقدامي نيمه كاره و فاقد نتيجه است. بنابراين در چارچوب روايت نظر و عمل، امتزاج و پيوستگي نوآوري و شكوفايي امري بديهي است. يعني نوآوري سبب شكوفايي شده و شكوفايي سبب نوآوري؛ و اين يعني حركت؛ حركت ايران اسلامي به سوي توسعه پايدار كه همواره مورد تاكيد مقام معظم رهبري بوده است.
با اين حال اين حركت همواره نيازمند الزاماتي است. اين الزامات به نوعي مشتركات طرفداران اولويت نظر بر عمل و عمل بر نظر محسوب مي شود و به نوعي برآيند روايت نظروعمل است. از اين رو مسئله اي اساسي بوده كه به روحيات و شخصيت مجريان و برنامه ريزان مربوط مي شود تا جايي كه بايد گفت چنانچه اين الزامات شكل نگيرد شعار سال 1387 هم به خوبي عملي نخواهد شد. آن الزامات البته مسائلي است كه همواره مورد نظر و تاكيد مقام معظم رهبري بوده و ايشان هم به نوعي اين الزامات را مقدمات اساسي و آغاز توسعه و پيشرفت مي دانند؛ موضوعاتي نظير: اعتماد به نفس ملي، احساس مسئوليت، نظم پذيري، قانونمندي، دارا بودن وجدان كاري، محاسبه گري، نگرش همه جانبه، انتقادپذيري و خودانتقادي، ممانعت از تك روي و استفاده از ديدگاه كارشناسان، تقدير از نخبگان و برخورد با افراد فرصت طلب و كم كار، پشتكار و جديت در كار، دقت و نظارت در كار و بر كار و... مي تواند تمامي جريانات و جناح هاي سياسي را از ايده آليسم روشنفكر مآبانه به سوي توسعه بومي و مبتني بر ارزش ها سوق دهد.
|+| نوشته شده توسط محمد عبادي در چهارشنبه بیست و پنجم دی 1387 و ساعت 0:29 نظر بدهید در اهمیت سال نوآوری و شکوفایی
نوآوری بعنوان بازنگری کردن در شیوهای تفکر، یک اصل پذیرفته شده در پشرفت جامعه محسوب می شود و این کلمه در برخی از متون به معنای بروز و مدرن شدن یکی از شرایط توسعه در این تئورهای شناخته شده است.
کشورهای زیادی هستند که می توانند در ردیف کشورهای توسعه یافته قرار بگیرند، ولی آنچه که خیلی از کشورها را از قرار گرفتن در این فهرست منع کرده است، نوآوری و مدرن کردن درمعماری شهرها وظاهر انسانها و به عبارتی غربی شدن کامل است که در این راستا هیچ اهیمت و اعتباری در ذهن شهروندانشان مبنی بر پیشرفت کشورشان بوجود نیاورده است.
بخاطر هیمن است که در کنارتئورهای توسعه، آموزش و پرورش و در کنار آن دانشگاهها همیشه در رکن اصلی توسعه معرفی شده اند، چرا که این دو نهاد با ارائه شیوهای نوین آموزش و یادگیری می توانند انسانهای را به جامعه تحویل می دهد که منجر به نوآوری در برنامه ریزی و سرعت هر چه بیشتر توسعه کشورشان در مسیر توسعه باشد.
تجربه نشان داده است که کشورهای که به اهمیت فرهنگ و نیروی انسانی خود در رشد و توسعه کشورشان واقف باشند، مسیرهای پیشرفت و توسعه را در مقایسه با کشورهای که بیش از حد به منابع مادی و سرمایه های طبیعی خو د وابسته هستند ، طی می کنند.
این کشورها نوآوری را برخلاف کشورهای ردیف دوم همیشه به معنی فن آوری نمی دانند، و نو آوری را به معنی شکوفایی در ذهن شهروندان و نیروی انسانی خود قلمداد می کنند و معتقدند سرمایه و منابع طبیعی عوامل تولیدند در حالیکه انسانها عوامل فعالی هستند.
دراین راستا به وضوح، کشوری که نتواند مهارتها و دانش مردمش را توسعه دهد و از آن در اقتصاد ملی به نحوی موثر بهره برداری کند، قادر نیست هیچ چیز دیگری را توسعه بخشد.
دراین راستا کشور مان ایران در حال حاضر در مقطعی از تاریخ انقلابمان قرار گرفتهاست که پس از 30 سال تجربه و فراز و نشیبهای گوناگون در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در حال گذر از مرحله تجربه و ورود به مرحله شکوفایی هست.
برای رسیدن به این هدف عالی و ورود به مرحله شکوفایی حرکتهای عادی و تکرار حرکتهای گذشته پاسخگو نیست و هر ملتی که میخواهد در عرصه نوآوری و شکوفایی وارد شود و وظیفه خود را به عنوان بخشی از جامعه بشری انجام دهد و راههای بهرهمندی خود را از زندگی مطلوبترفراهم کند، چارهای جز تلاش و تولید اندیشه و فکر ندارد.
نامگذاری سال جدید از سوی مقام معظم رهبری بعنوان سال نو آوری و شکوفایی شاید در ظاهر بعنوان کلیشه شدن نامگذاری سالها به نظر برسد ولی نکته مهم این است که همین عناوین نشان از اهمیتی دارد که عمل کردن به آنها می تواند عاملی در شکوفایی شدن هر چه بیشتر کشور باشد. تعیین نام نوآوری و شکوفایی برای سال جدید، توأم با تعیین شفاف دو هدف راهبردی نظام در دهه چهارم؛ یعنی میل به پیشرفت و عدالت، مستلزم تحول در روشها و الگوهای برنامهریزی، مدیریت و نظام اجرایی است.
در این راستا نباید برخی از مسئولین این کلمه را به عنوان غربی کردن و وابستگی به کالای پیشرفته قلمداد کنند بلکه همه افرادی که به نوعی در تصمیمگیری و مدیریتهای کشور تاثیرگذارند، باید در روشهای جاری بازنگری کرد و با ابداع و خلق شیوههای نو و همچنین با نوآوری در عرصه مدیریت و برنامهریزی به هدف اصلی برای شکوفایی، پیشرفت و رشد همه جانبه کشور رسید.
باید دانست که هیچ عرصهای در هیچ زمانی نیست که احتیاج به نوآوری و شکوفایی نداشته باشیم؛ چراکه طول راهی که منجر به رسیدن به مقصد نهایی نوآوری و شکوفایی خواهد شد بیشتر از آن است که مجموعه بشریت تا به حال آن را پیموده است.
حال با نامگذاری سال جدید بعنوان نوآوری و شکوفایی اهمیت دارد از تجربه کشورهای برخی کشورهای توسعه یافته همچون هند، مالزی و سنگاپور که برنامه انها مبتنی برمدل بومی و دینی بود سوى جست و با اتکا به دانشمندان جوان و فرهیختهی کشور، به کشورهای پیشرفتهی دنیا برسیم.
باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران «ایسکانیوز»
|+| نوشته شده توسط محمد عبادي در سه شنبه یکم مرداد 1387 و ساعت 23:12 نظر بدهید پيش نيازهاي نوآوري در کشور
1- نوآوري (Innovation) از جمله واژگان مانوس و شناخته شده يي است که در دهه هاي اخير در عرصه هاي اجتماعي به ويژه عرصه مديريت جايگاه مهمي براي خود پيدا کرده است. سالانه ده ها و صدها کتاب و مقاله در مورد نوآوري نوشته مي شود و دوره ها، سمينارها و کارگاه هاي آموزشي برگزار مي شود. اينک در کشور ما سال 1387 به رسم سال هاي اخير به نام «سال نوآوري و شکوفايي» نامگذاري شده است. اينکه اين نامگذاري ها چه اندازه در تحقق پيام هاي خفته در بطن آن نام ها موثر بوده امري است عليحده و نيازمند بررسي و مقايسه محققان و کارشناسان مرتبط اما آشنايي بيشتر هم ميهنان با مفهوم و محتواي «نوآوري» مي تواند خالي از لطف نباشد لذا در اين يادداشت کوتاه به اجمال به اين بحث مي پردازيم. البته نقطه تمرکز يادداشت روي پيش نيازهاي تحقق نوآوري است. چرا که همگان واقف اند براي تحقق هر پيام و شعاري، شرايط و زمينه هايي نيز لازم است که بدون فراهم ساختن آنها، تحقق آن مشکل مي نمايد.
2- علماي مديريت نوآوري را به کارگيري ايده هاي نوين ناشي از خلاقيت معنا کرده اند که مي تواند يک محصول جديد، خدمت جديد يا راه حل جديد براي انجام يک کار باشد. براين اساس مي توان گفت در يک جامعه و سازمان ها و نهادهاي جمعي آن- و حتي براي يک شخص و خانواده- علاوه بر خلق ايده ها و افکار جديد - که خلاقيت ناميده مي شود- به کارگيري و کاربردي کردن آن ايده ها و افکار ضرورت دارد. لذا جوامع و سازمان هايي پيشرو لقب خواهند گرفت که از قدرت زايندگي فرهنگي برخوردار و توان کاربردي کردن ايده هاي نو را داشته باشند. از اين لحاظ اهميت دادن به نوآوري به فال نيک گرفته شده و مي تواند علامتي باشد مبني بر تمايل به پيشرفت و پيشرو بودن. اما يک نکته وجود دارد و آن اينکه طرح مساله در همين حد گفته شده باقي بماند و مديران و گردانندگان جامعه و سازمان ها از ايجاد بستر و زمينه سازي لازم غافل شوند. اينکه نوآوري مهم است و تمام پديده هاي بشري - اعم از ابزار، روش ها، فنون، رويکردها و حتي پارادايم ها- محصول نوآوري است مورد ترديد نيست. و اينکه براي تحقق نوآوري يک فرآيند منظم از تولد يک فکر و انديشه و نظر تا پردازش و تبديل آن به يک ابتکار و ابداع طي مي شود، ابهامي وجود ندارد. نگراني زماني بروز مي کند که از موانع سر راه نوآوري غفلت شود و مسير براي تحقق نوآوري هموار نشود.
3- نوآوري نوعي عادت شکني تلقي مي شود. از اين منظر براي يک فرد خلاق و نوآور بايد اين باور ايجاد شده باشد که ابزارها و روش ها و سيستم جديد هم ممکن است داراي اشکال و نقص باشد تا در نتيجه وي در پي ابزار و روش و سيستم جديد برآيد يا در اين مسير پاسخ هاي جديد براي مسائل جامعه و سازمان مورد نظر بيابد. در واقع نوآوري نوعي اجتهاد به شمار مي رود؛ اجتهادي که در پي آن است مسائل موجود را به طريق مفيد و بديع حل کند. بديهي است در چنين مسير سخت و دشواري موانع جدي وجود دارد که مادام آن موانع شناسايي نشده و از سر راه برداشته نشوند امکان تحقق نوآوري وجود ندارد. از جمله اين موانع عبارتند از؛
ـ عدم اعتماد به نفس. به اين معنا که خودشناسي، محيط شناسي، آگاهي از توان و ظرفيت و پتانسيل هاي خود ايجاد شود و او باور کند که مي تواند راه حل هاي جديد براي مسائل موجود بيابد و براي اين راه حل يابي از اراده قوي و استوار برخوردارشود.
ـ ترس و نگراني و عدم امنيت رواني. فرد، گروه ها يا سازمان هاي نوآور بايد مطمئن باشند که اگر بابت نوآوري و ابداع شان جايزه و تشويقي نگرفتند، دست کم محدود نخواهند شد. افراد زماني مي توانند زايش فکري داشته باشند، ايده ها و راه حل هاي نو ارائه دهند که بتوانند انتقاد کنند. عدم وجود امنيت فکري و ترس از بازخوردهاي منفي از موانع جدي ابداع است. ترس، از موانع جدي نوآوري است. در واقع زماني مي توان نوآوري را ترويج کرد که درجه ريسک پذيري در فرهنگ جامعه بالا باشد و آرامش و امنيت سايه اش را بر دل و مغز نيروهاي فکري گسترانيده باشد.
- تمايل به همرنگي و همگوني. زماني نوآوري در جامعه يي جان مي گيرد که هنجارهاي اجتماعي ابداع و خلاقيت را تقبيح نکنند و به فرد اجازه دهند آزادانه بينديشد و در پي راه حل هاي جديد باشد و متهم نشود.
- عدم تمرکز ذهني. از جمله شرايط ضروري نوآوري انسجام فکري و تمرکز ذهن است. پريشاني ذهني، دغدغه هاي متفرقه زندگي و عدم امنيت فکري و آزادي انديشه موجب مي شوند آن شرط تحقق نيابد.
4- از منظر ديگر براي تحقق نوآوري و خلاقيت ونيز تقويت آن، شرايطي لازم است که بي توجهي به آنها مانع از نوآوري مي شود. از جمله اين شرايط مي توان موارد زير را نام برد؛
ـ فضاي خلاق اجتماعي و عمومي. يعني اينکه فضايي که محرک و مشوق نوآوري باشد. در جامعه و سازمان هايي که مديران ارشد و قدرتمندان آن آماده شنيدن ايده هاي نو نبوده و در پي کشف راه حل هاي جديد نباشند نوآوري شکل نمي گيرد. نوآوري در جايي متولد مي شود که پذيرفته شود راه حل هاي موجود داراي کاستي است يا ممکن است راه حل هاي بهتري نيز وجود داشته باشد. مطلق گرايي و اصرار بر درستي روش ها و ابزارها و فنون موجود مانع جدي تحقق نوآوري هستند. بنابراين وجود آزادي و نبودن موانع نوانديشي از شروط لازم تحقق نوآوري هستند.
- تفکر استراتژيک و درازمدت. بدين معنا که کوتاه نگري، دچار روزمرگي شدن و تعجيل در تحقق خواست ها اجازه نمي دهند نوآوري شکل بگيرد. تولد، توسعه و تعميق نوآوري نيازمند حوصله و زمان دادن به نوآوران است. در همين راستا داشتن تفکر سيستمي و پرهيز از يک گزينگي از شروط نوآوري است. فرد، سازمان و جامعه يي که فردگرا و تک گزينه يي است هرگز نمي تواند خلاق و نوآور باشد.در نوآوري نوعي توفان مغزي بايد به وقوع بپيوندد تا انديشه و فکر و راه حل نو پديد آيد لذا محدود کردن افراد به زمان خاص، مکان خاص و چارچوب و محدوده خاص اجازه نوآوري نخواهند داد.
-ايجاد سيستم حمايت و بهره برداري از نوآوري ها. براي اينکه جامعه از گزند سليقه گرايي رهايي يابد لازم است در جامعه و سازمان ها، سيستم راهبري و بهره برداري از نوآوري و خلاقيت ايجاد شود. بدون طراحي و استقرار سيستم مشخص نمي توان نوآوري را در سازمان ها به وجود آورد و تقويت کرد. در فرآيند نوآوري اصل بر اين است که افراد خلاق چيزهايي را مي بينند که ديگران نمي بينند. لذا با محدود کردن آنان به اينکه فقط در چارچوب انتظارات و خط قرمزهاي مديران ارشد بينديشند هرگز زايش فکري روي نخواهد داد.
5- استيفن رابينز نظريه پرداز نام آشناي مديريت نوآوري را ميزان مسووليت، آزادي و استقلالي مي داند که افراد درون يک فرهنگ از آن برخوردارند و محرک هايي را براي نوآوري برمي شمارد. رابينز مي گويد محرک هاي نوآوري سه دسته هستند؛ اول متغيرهاي ساختاري. وي ساختار ارگانيک و پويا را مهم ترين متغيري مي داند که مي تواند به نوآوري حرکت ببخشد. وجود ارتباطات زياد و البته چندسويه - و نه يک سويه و تحکمي- از ديگر محرک هاي مورد نظر رابينز است. متغيرهاي فرهنگي دومين متغير انگيزشي براي نوآوري ناميده مي شود. براين اساس نوآوري در جوامع و سازمان هايي پديد مي آيد که داراي فرهنگي با ويژگي هاي زير باشند؛ ابهام پذير و ريسک پذير، تحمل کننده موضوعاتي که الزاماً قابل تحقق نيستند، قائل به کنترل بيروني اندک و داراي سيستم باز. سومين متغير عبارت است از متغيرهاي منابع انساني که امنيت شغلي از مشخصه هاي بارز آن است. به استناد نظريات رابينز و ديگر انديشمندان عرصه مديريت مشاهده مي شود که براي تحقق نوآوري پيش نيازهاي زيادي وجود دارند که بدون مهيا کردن آنها نوآوري تحقق نمي يابد.
سيدهاشم هدايتي
|+| نوشته شده توسط محمد عبادي در جمعه بیست و سوم فروردین 1387 و ساعت 20:31 نظر بدهید نوآوری منجر به شکوفایی می شود
همیشه نوآوری به شکوفایی منجر می شود و این یک اصل در نظریه های توسعه است در این تئوری یک کشور برای اینکه بتواند مسیرهای توسعه را طی کند، باید بسیاری از شیوه های تولید و مدیریتی خود را که هیچ تاثیری در رشد کشور ندارد تغییر داده و با شرایط جهانی تطبیق دهد در این صورت است که می تواند با تحول در مسیر راهبردی خود به افزایش تولید و بهروری دست یافته و شکوفا شود.
این یک امر طبیعی است که هر ملتی بخواهد به شکوفایی برسد همچون طبیعت باید یک مرحله را با سختی و مشکلاتی که در این راه بوجود خواهد آمد تحمل کند.
در طبیعت پاییز، زمستان بدنبال خود همشه بهار سرسبز و تابستان را بدنبال دارد و بهار همچون رشد و تابستان به توسعه تشبیه شده است که غنچه های بهاری همیشه در تابستان به میوه های شیرین تبدیل خواهند شد.
همان رسالتی که طبیعت در دستور کار کارستان خویش دارد و هر ساله در بهار شاهد عظمت این رویش هستیم .
نو آوری پیامد بیداری از خواب سنگین زمستانی است . باید بیدار شد تا نو و شکوفا شد . باید خرقه کهنگی را جسورانه انداخت و جامه نو را شجاعانه بر تن کرد.
در حال حاضر در مقطعی از تاریخ انقلابمان قرار گرفتهایم که پس از 30 سال تجربه و فراز و نشیبهای گوناگون در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در حال گذر از مرحله تجربه و ورود به مرحله شکوفایی هستیم. برای رسیدن به این هدف عالی و ورود به مرحله شکوفایی حرکتهای عادی و تکرار حرکتهای گذشته پاسخگو نیست. هر ملتی که میخواهد در عرصه نوآوری و شکوفایی وارد شود و وظیفه خود را به عنوان بخشی از جامعه بشری انجام دهد و راههای بهرهمندی خود را از زندگی مطلوبترفراهم کند، چارهای جز تلاش و تولید اندیشه و فکر ندارد. تولید دانش و تکیه بر پژوهش و استفاده از خلاقیتها، مبنای نوآوری در اقتصاد و نظام اجتماعی و شکوفایی استعدادهای ملی و فراملی است.
نامگذاری امسال بعنوان سال نوآوری و شکوفایی نشان می دهد که دیگر فصل پاییز و زمستان کشورمان به اتمام رسیده است و دیگر باید بیدار شد و با تلاش ، برنامه ریزی و تدبیر شیوه های درست و بروز شکوفا شد.
در این راه بسیاری از مدیران کشوری باید در شیوه های سنتی خود در اداره امور تجدید نظر و ادبیات رایج در نظام برنامهریزی و مدیریت و فضای افکار عمومی را دگرگون کرده و سعی کنند از روش های جدید و نو در حوزه های خود استفاده کنند و این برنامهریزی باید به گونهای باشد که علاوه بر افزایش کارآیی دستگاه های اجرایی ، زمینه حرکت کشور به سوی شکوفایی و نوآوری را فراهم کند.
نوآوری و شکوفایی برای سال جدید، توأم با تعیین شفاف دو هدف راهبردی نظام در دهه چهارم؛ یعنی میل به پیشرفت و عدالت، مستلزم تحول در روشها و الگوهای برنامهریزی، مدیریت و نظام اجرایی است.
باید گفت سال" نوآوری و شکوفایی" نامگذاری شده، نوید بخش توسعه هرچه بیشتر کشور در عرصههای گوناگون است و اگر نوآوری و شکوفایی به عنوان استراتژی نظام، تبدیل به فرهنگ شود، یقینا تاثیرگذار خواهد بود.