مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 546
  • بازدید دیروز : 2694
  • بازدید کل : 13164684

ويژگي هاي يك دوست خوب


مشكلات رعايت آيين دوستي در جامعه امروز
دوستي اول دارد ولي آخر ندارد


گزارش از غلامرضا صادقيان
دوستان شما چه جوري اند و چه جوري دوست شما شده اند؟ همين الان چند نفر از آنان را گله مند كرده ايد و چند نفرشان از شما كاملاً راضي اند؟
شهروند جامعه امروز، يكي از مشكلاتش رعايت «آيين دوستي» است. دفترچه تلفن خود را باز كنيد؛ با چند نفر از دوستانتان ماههاست كه گفت وگو نكرده ايد؟ دفترچه تلفن خود را كنار بگذاريد و اگر خاطره ياري تان مي كند، دوستان قديمي خود را به ياد آوريد؛ آيا دلتان مي خواهد الان يكي از آنان يا همگي كنار شما بودند؟
«دوست داري» در شهرهاي بزرگ براي شهروندان مشكل تر شده است. برخي ممكن است هر روز با عده اي ديگر تا مرز دوستي جانانه پيش بروند ولي لحظه اي بعد آنان را از دست بدهند. اين جوري نمي شود دوست پيدا كرد، چون شما دوستان جانانه اي هم داريد كه عذاب شهرنشيني اجازه نمي دهد در خدمتشان باشيد.
هر روز در شهري مثل تهران، كساني با كساني دوست مي شوند و بسياري از دوستي ها نيز فراموش مي شود. برخي مي گويند اين چاره شهرنشيني است! يعني براي آن كه بتوانيم شهرنشين ابرشهري بزرگ باشيم، چاره كارمان اين است كه هر روز با عده اي دوست شويم و تعدادي از دوستي هاي خود را نيز فراموش كنيم!؟
اين جا شهري است كه بسياري از امور در دست نابساماني هاست تا سامان يافتگي ها، پس چطور مي توان با كسي دوست شد؟ دوستي، پيوندي است سامان يافته كه براي دوستان، حق و مسئوليت ايجاد مي كند. اين روابطي كه الزام شهرنشيني است، دوستي نيست؛ يك چيزي است مثل خميازه كشيدن؛ انجام آن آسان است و عمر آن كوتاه.
برخي براي دوست پيدا كردن در يك شهر بزرگ دچار مشكل مي شوند زيرا دوست داري، چيزي است مثل همسرداري كه آيين ويژه اي دارد و هركس كه با آدم سلام وعليك دارد، الزاماً دوست آدم نيست.
دوستي يك پيوند قلبي است و اين پيوند وظيفه اي پيش روي آدم مي گذارد. بسياري از كساني را كه هر روز مي بينيم، دوستشان نداريم و بسياري از كساني را كه ماههاست نديده ايم، از دوستانمان هستند.
برخي ظرفيت «دوست داري»شان محدود است. مثلاً فقط دوتا دوست خوب دارند. اگر با فرد ديگري دوست شدند، يكي از دوستان خوب قديمي خود را از دست مي دهند. اين مربوط به همان است كه آيين دوستي، مسئوليت پيش پاي آدم مي گذارد و برخي نمي توانند از پس همه مسئوليت ها برآيند.
عده اي هم ظرفيت بيشتري دارند ولي به هر حال هيچ كس نيست كه صدتا دوست خوب و همدل داشته باشد. اشتباه نكنيد؛ منظور از «دوست» همان كساني نيستند كه مثلاً يك فوتباليست را دوست دارند، حرف در باره كساني است كه يك به يك، همديگر را مي شناسند با زبان و دل هم آشنا هستند. اين گروه در غم و رنج هم و در شادي هاي يكديگر شريكند وچيك و پوك هم رانيز مي دانند.
اول دوستي و دوم و چندم آن
«دوستي كردن نيمي از خردمندي است».
دوستي كردن يك شرط لازم براي زندگي است. هيچ شهروندي، حتي در يك شهر بي درو پيكر -كه برخلاف محيط هاي كوچك تر، هر كس هر روز با صدها يا هزاران نفر روبرو مي شود- بي نياز از دوست نيست.
اول دوستي با خردمندي آغاز مي شود. يعني انسان عاقل براي دوست شدن با ديگران، پيش قدم مي شود اما آدم جاهل، ممكن است دوست يابي را به هيچ بگيرد.
اما اگرچه انگيزه دوستي كردن، نيمي از خردمندي است ولي براي به اجرا درآوردن اين انگيزه، به كل خردمندي نياز است.
شايد گاهي از خود پرسيده باشيد كه اگر در مدرسه ديگري درس خوانده بوديد و يا براي سربازي به شهرستان ديگري غير از آن چه اتفاق افتاده اعزام مي شديد، چه بسا دوستان ديگري پيدا مي كرديد.
پاسخ به اين توهم آن است كه زندگي شما هماني است كه اتفاق افتاده است. پس به اين شايدها و اماها و اگرها فكر نكنيد. بهترين دوست شما هماني نيست كه او راگم كرده ايد؛ هماني است كه او را پيدا كرده ايد.
اما بايد بدانيد كه در برابر دوستانتان چگونه عمل كنيد. گاهي يك ويژگي شگفت انگيز در وجود دوستتان، موجب دوستي شما با او شده است. مي خواسته ايد كه به اين ويژگي برسيد و آن را بيشتر و بهتر حس كنيد. اميدواريم كه اين ويژگي يك فضيلت باشد زيرا «اگر در كسي خصلت شگفت ديديد، همانند آن را نيز انتظار كشيد» و اين خصلت شگفت مي تواند پليدي باشد.
آدمها از دوستانشان تربيت زيادي مي پذيرند. گاهي يك دوست جديد، سرنوشت آدم را عوض مي كند. پس در دوستي با ديگران -اگر واقعاً دل بسته ايد- همواره منتظر تأثير خصلت هاي شگفت باشيد.
در راه دوست پيدا كردن، يك اندرز شگفت انگيز از اميرالمومنين علي (ع) وجود دارد كه غفلت از آن، سبب فروپاشي دوستي ها مي شود: «همه محبتت را به پاي دوستت بريز اما همه اعتمادت را نريز!»
تشخيص مرز بين محبت و اعتماد، فقط از عقل برمي آيد. محبت چيست و اعتماد كدام است؟ چطور مي توانيم به دوستمان كاملا محبت كنيم اما كاملا اعتماد نكنيم؟ محبت كردن چگونه است و اعتماد كردن چگونه؟ براي دوست شدن با ديگران بيشتر به محبت كردن نيازمنديم يا به اعتماد كردن؟
بسيار سخت است كه اين مرز تشخيص داده شود. هر روز در شهر ما هزاران پيوند دوستي برقرار مي شود و هزاران پيوند ديگر از هم مي گسلد. آيا براي دوستان واقعي كه فرق بين محبت و اعتماد را شناخته باشند و آن دستور شگفت انگيز را به كار بگيرند، به هم خوردن دوستي مفهومي دارد؟
اينهاش! دوست خوب شما
مردم دوستانشان را چگونه انتخاب مي كنند؟ آيا در اين باره به فكر فرو مي روند و يا دوستي ها كاملا اتفاقي است و هر كس با دوست اتفاقي خود، پيوندي ظاهري بسته است و روزگار مي گذراند؟
برخي آدم ها به بعضي از اشكال و ظواهر در آيين دوستي اهميت مي دهند. مثلا ممكن است هرگز با يك آدم بسيار چاق يا بسيار لاغر رفيق نشوند. اين گروه براي دوست پيدا كردن به شكل صورت، شغل، زبان، ثروت و مانند آن هم اهميت مي دهند. اما اين قاعده نمي تواند پايدار بماند. چون آدمها با دوست دوست خود نيز دوست مي شوند و از دشمن دشمن خود نيز دل برنمي كنند. پس هر كس با هر شمايلي مي تواند وارد جمع دوستان آدم شود. پس «دوست واقعي آن است كه در پنهان آئين دوستي را رعايت كند.» و مولا به فرزندش امام حسن فرمود:
«پسرم! از دوستي با احمق بپرهيز، زيرا مي خواهد به تو نفعي رساند اما دچار زيانت مي كند. از دوستي با بخيل بپرهيز، زيرا آن چه را كه سخت به آن نياز داري از تو دريغ مي دارد و از دوستي با بدكار بپرهيز، كه با اندك بهايي تو را مي فروشد و از دوستي با دروغ گو بپرهيز، كه او به سراب ماند؛ دور را به تو نزديك و نزديك را دور مي نماياند.»
روش هاي دوستي
اما به عقيده روانشناسان، آدم ها در سن هاي مختلف و با جنس متفاوت،
روش هاي متفاوتي را براي دوستيابي انتخاب مي كنند. چنان چه برخي از دوستي ها بين دانش آموزان پسر دبستاني با محبت آغاز نمي شود و غرور و ستيزه جويي به اين نوجوانان پسر اجازه نمي دهد تا مثل ديگران با محبت، دوستي خود را آغاز كنند. پس وقتي در دل پسري نوجوان، براي دوستي با پسري ديگر شور مي افتد، چه بسا از دوست آينده خود ابتدا گله كند يا ايرادي به او بگيرد و بخواهد فضايي ايجاد كند تا دوست آينده اش از فكر او و گيردادن هايش بيرون نيايد!
در مقابل، آن نوجوان ديگر هم باطنا مي فهمد كه اين گيردادن ها از سر محبت است، اما واكنش هاي اولي او چندان محبت آميز نيست. اين دو نوجوان پسر بر همين اساس آرام آرام با يكديگر دوست مي شوند!
سرآغاز دوستي نوجوانان مي شود كه خشن تر از اين هم باشد ولي اغلب چيزي است بين آن گير دادن ها و نوعي ابراز محبت هاي جوانمردانه. با افزايش سن،
روش هاي ديگري هم براي دوست يابي اجرا مي شود. اما يكي از شرط هاي اصلي براي پيدا كردن دوست، «خوش رويي» است. آدم اخمو، فقط با يك روانشناس مي تواند دوست شود! البته اخموها را اخموترها به حضور مي پذيرند، چون يك اخمو براي فرد اخموتر در حقيقت يك آدم خوش رو به حساب مي آيد!
«دل مردم گريزان است، به كسي روي مي آورند كه خوشرويي كند.»
دوستي، عاشقي نيست
مفهوم دوست يابي، دوجانبه است؛ اگر يك جانبه باشد، مي شود عاشقي! دوستان سر هم منت دوستي نمي گذارند بلكه از يكديگر منت مي پذيرند. در دوستي، هر كس مي خواهد آغازگر طرحي تازه براي عميق تر شدن دوستي هاي جديد باشد.
دوستان واقعي در روزهاي گرفتاري شناخته مي شوند و در روزهايي كه دوستشان در حضور نيست. دوست واقعي پس از مرگ هم بر پيمان خود متعهد است و از دوستي كم نمي گذارد. در دوستي كردن، حقوقي است كه بايد رعايت شود. بسياري از ما آيين دوستي را مي دانيم اما آن را به جا نمي آوريم.
«چون برادرت از تو جدا شود، تو پيوند دوستي را برقرار كن. اگر روي باز گرداند، تو مهرباني كن و چون بخل ورزد، تو بخشنده باش. هنگامي كه دوري مي گزيند، تو نزديك شو و چون سخت مي گيرد تو آسان گير و به هنگام گناهش عذر او را بپذير، چنان كه گويا بنده او مي باشي و او صاحب نعمت توست.»
به ظاهر، دوستي ها آخر ندارد، چون
هيچ گاه در ميان يك جمعيت 10 ميليون نفري، همه به هم پشت نمي كنند. نياز انسان ها براي دوست داشتن، بيشتر از سركشي آنان براي دشمن شدن است.
يك بار ديگر به سراغ خاطرات خود برويد. شايد شما هرچه كه به دست آورده ايد، از ميمنت دوستي با دوستان خوب بوده است.
آرامش دنيا را با دوستان خوب مي توان به دست آورد. اگر در جامعه شهري، دوست خود را از دست بدهيد، غريب تر از آن مي شويد كه حتي خويشاوندان بتوانند شما را ياري كنند.
«از دست دادن دوستان، غربت است»، حتي اگر شما باشيد و 10 ميليون انسان ديگر هم در جوار شما باشند.

 

ويژگيهاي يك دوست خوب

دوسـتـان خـوب يـك سري ويژگي دارند كه آنها را از ديگرانمتمايز مي كند و سبب ميگردد دوستــان بيشتري در كنارخود داشته باشند بنابراين با تـغيـيـر رفـتـار خــود به جرگهاينگونه افراد بپيونديد:

1- يـك دوسـت خـوب حرفهايي كه بصورت محرمانه به ويزده شـده اسـت را نـزد خـود نـگـاه داشـتـه و رازدار شـمــاميباشد.

2- وقت شناس بوده و در قرار ملاقاتها و يا ميهمانيها قابلاطمينان بوده و سر موقع حضور مي يابد.

3- يك دوست خوب به موقعيت، موفقيت ها و يا دوستان دختـر و يـا پسـر جـديـدشـــما حسادت نمي ورزد.

4- يك دوست خوب هنگامي كه دچار بيماري و كسالت ميـگرديد با شما تماس گرفته و حالتان را جويا مي شود و به عيادت شما مي آيد.

5- وي ميداند كه چه زماني صحبت و چه زماني سكوت نموده و تنها گوش دهد.

6- هنگامي كه حالتان مساعد نبوده و يا دل و دماغ كاري را نداريد و پكر ميباشيد وي از رفتار شما دلخور نميشود.

7- اگر شما به فضاي بيشتري نياز داشته باشيد و يا مي خـواهـيد تنها باشيد، آنها اين رفتار شما را طردشدگي تلقي نكرده و از شما دلگير نميشوند.

8- يـك دوست خــــوب حيوان خانگي شما، مادر زن بدخلق شما و كـودكـان پـر جـنـب و جوش شما را به خاطر شما تحمل خواهد كرد.

9- وقتي نظر او را در مــورد مسئله اي جويا شويد با جان و دل و صادقانه نظرات و عقايد خودش را در اختيارتان قرار مي دهـد و حتـي اگـر بـه نـصايـحش نـيز عـمل نكنيد ناراحت نميشود.

10- وي با شما ميخندد،گريه ميكند و كارهاي ماجراجويانه انجام ميدهد اما به ديگران چيزي در مورد آنها نميگويد.

11- پيش از سر زدن به منزلتان، شما را مجبور نميكند كه خانه را تميز و مرتب كنيد.
12- وي اجازه نمي دهـد كسـي پشت سر شما و در غياب شما در مورد شما بدگويي كند و به دفاع از شما خواهد پرداخت.

13- شما را به كارهاي ماجراجويانه، رشد دهنده و پيشرفت در كار تشويق خواهد كرد.
14- هنگاميكه خودروي شما دچار نقص فني گردد شما را به مقصدتان خواهد رساند.

15- روز تولدتان هميشه به يادش بـوده و اگر برنامـه خـاصـي بـراي آن روز تـــدارك نديده باشيد شما را به بيرون برده و يـا برايتان كيك سفارش ميدهد.

16- دوست خوب از شما انتظار ندارد كه اتوماتيك وار با عقايد وي در خصوص مسايلي همچون سياست،مسايل جنسي و مذهب موافق باشيد و به عقايد شما حتي اگر برخلاف عقايدش باشد احترام ميگزارد.

17- هيچگاه شما را نزد ديگران خرد و تحقير نـكرده بلكه همواره به شما احترام ميگذارد و در حضور ديگران از شما تعريف مي كند.

اگر دوستي را سراغ نداريد كه با شما اينگونه رفتار كند شايد يك دليـل آن ايـن باشد كه شما نيز با آنان چنين رفتاري تا بحال نداشته ايد.

برقراری روابط انسانی در مدرسه (قسمت اول)

نداشتن آگاهی از شیوه های صحیح برقراری ارتباط، باعث می شود که انسانها در محیطهای گوناگون خانوادگی، اجتماعی، اجتماعی و کاری یکدیگر را به درستی درک نکنند و این خود عامل اصلی بروز اختلاف در بین آنها می شود. به عقیده برخی صاحبنظران، «دلیل تمام مشکلات جهانی، برقراری ارتباط با یکدیگر است.»

بنابراین، در چند پست آینده؛ در زمینه تأکید بر اهمیت کسب مهارتهای ارتباطی توسط مدیران و توجه دادن آنها در به کار گیری شیوه های ارتباطی مؤثر برای برقراری رابطه با دیگران به منظور حسن تفاهم و تقویت درک و فهم دو جانبه و رفع سوء تفاهمها و برداشتهای نادرست است، صحبت خواهد شد.

 

برقراری روابط انسانی در مدرسه (قسمت دوم)

شواهد نشان می دهند که ملاکهای عمده مدیریت در برخورد با مسائل و مشکلات فراوانی که در مدارس ما وجود دارند، «بایدهای» اداری است؛ یعنی در برقراری روابط انسانی، رعایت جوانب انسانی کار و ایجاد محیط مساعد آموزشی، نقاط ضعف زیادی وجود دارد. بعبارت دیگر مدیران آموزشگاهها، غالباً گرفتار مسائل جزیی ادرای هستند و فرصت پرداختن به امر آموزش و پرورش و جوانب حساس و پیچیده آن را ندارند.

از این رو، سرمایه گذاری درا راستای مساعد ساختن محیط تربیتی و ایجاد شرایطی که معلم را به کار خود دلگرم کند و اجرای طرحهای مناسب در جهت حل مشکلات مربوط به آنان، امری اساسی است.

به اعتقاد صاحبنظران «مشکلات حاد معلمان در محیط کار، اثر سویی بر کبفیت آموزشی در مدارس کشور می گذارد.» زیرا «حفظ و نگهداری معلمان، مستلزم ایجاد شرایط مطلوبی است که به عملکرد رضایت بخش معلمان منتهی می گردد.»

به هر حال، مدیران از این مساله غافل هستند که غالباً رفتار آنها را افراد گروههایی که با آنها ارتباط دارند، به نحوی مورد داوری و ارزشیابی قرار می دهند. از جمله کسانی که بطور مستقیم با مدیران مدارس سروکار دارند، معلمان هستند. بنابراین، «معلمان بهترین داوران درباره اثر بخشی رهبری آموزشی مدیران هستند.»

 

 

  انتشار : ۱۹ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 240

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما