عنوان:
مدگرايي در جوانان
مُد و مُدگرایی پدیده ای است که کمابیش در میان همه اقشار جامعه وجود دارد ؛ اما در این میان، جوانان و نوجوانان بیش از دیگران به «مُد» اهمیت می دهند و «مُدگرا» هستند. امروزه جوانان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای، ارتباطات گسترده ای با جوامع و فرهنگ های گوناگون یافته اند و موقعیت آنها در شناخت و فهم ارزش ها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب، پیچیده تر و مشکل تر شده است و چه بسا زمینه های موجود، باعث شده تا جوانان و نوجوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعه خویش روآورند. یک روز مانتوهای بلند و روز دیگر مانتوهای کوتاه، یک روز آرایش موی سر به سبک آلمانی و روز دیگر موهای بلند و اصلاح نشده، زمانی شلوارهای با پاچه گشاد که روی زمین کشیده می شود، و زمانی دیگر، شلوارهای تنگ و کوتاه، مُد می شوند. اگر از این همه افرادی که عادت کرده اند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند، بپرسید که به چه علت این کار را کرده اند، یا مثلاً این آرم و کلمه روی لباس آنها چه کارکردی دارد، به سختی بتوان پاسخ متقاعد کننده ای شنید، جز آن که: «خُب، قشنگه!»، «برای این که مُده!»، «همه می کنند!» و...
این پاسخ ها گرچه سطحی به نظر می رسند، اما در یک تحلیل روان شناختی نشان دهنده نوعی از «تعلّق گروهی»، «نوجویی»، «تنوّع طلبی» و گرایش جوانان به «امروزی شدن» است و کاملاً یک پدیده طبیعی و بهنجار در جهت ارضای این نیازها محسوب می شود؛ اما از آن جا که همراه کالای مُد شده، شیوه های رفتاری، هنجاری و ارزش های خاصی در بین جوانان و نوجوانان رونق و شیوع می یابد و مد، عاملی می شود برای انتقال هنجار و ارزشی از جامعه ای به جامعه ای دیگر، بررسی زمینه ها و پیامدهای مدگرایی، یکی از موضوعات مهم در جامعه ما محسوب می شود که این نوشتار، نگاهی است گذرا به همین موضوع.
تعریف مُد و مدگرایی
«مد»ها الگوهای فرهنگی ای هستند که توسط بخشی از جامعه، پذیرفته می شوند و دارای یک دوره زمانی نسبتا کوتاه اند و سپس فراموش می شوند. بنابر این، «مدگرایی» آن است که فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگی و رفتار خود را طبق آخرین الگوها تنظیم کند و به محض آن که الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت، از آن یکی پیروی نماید.
گستره مد
گستره مُد به اندازه گستره زندگی انسان است و تمامی شئونات آن را دربر می گیرد. تغییرات مُدگونه، در: علوم و فنون، نظریه ها، گرایش به جنبه های مختلف علمی، الگوهای تربیتی، سبک منش و رفتار، پوشش، آرایش، محیط آرایی و ... قابل تسرّی است.
پوشاک و آرایش، شاخص کالای مُد شونده
با وجود آن که مُد و مُدگرایی کُل گستره زندگی اجتماعی را دربر می گیرد، پوشاک و سبک و شیوه آرایش، شاخص ترین کالای مُد شونده محسوب می شود.
عوامل و زمینه های مُدگرایی
در یک نگاه کلی و جامع نگر، مُدگرایی را می توان ناشی از عوامل و زیرساخت های تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی دانست.
ریشه های تاریخی مدگرایی به سال های بسیار دور برمی گردد. با نگاهی به تاریخ ایران، در عصر سلطنت فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه که پای ایرانیان به فرنگ باز شد، تا عصر رضا شاه که دوره حسّاسی را در تاریخ ایران رقم زد، فصل متفاوتی در مدگرایی ایرانیان گشوده شد. از آن زمان که رضا شاه با سلطه سیاسی بر کشور، نحوه و شکل لباس پوشیدن مردم ایران را تغییر داد، تاکنون، مُدهای مختلف در ایران (و بخصوص در بین قشر جوان)، رایج گردیده است.
مدگرایی و غرب گرایی
گرچه مدگرایی و غرب گرایی دو مفهوم جدا از هم و دارای تعریف متمایز از یکدیگرند، اما سیر تحولات تاریخی ـ اجتماعی در ایران به گونه ای سرنوشت این دو مفهوم را با هم گره زده است که هرگاه سخن از مدگرایی به میان می آید، مفهوم غرب گرایی نیز به ذهن، تبادر می کند ؛ زیرا پس از رشد تکنولوژی در اروپا، سنّت ها مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه به تدریج، اندیشه ها، طرز زندگی و نوع لباس را تغییر داد.
همین طور در ایران و کشورهایی نظیر آن، رشد صنعت در رأس شعارها قرار گرفت و خیلی زودتر از آن، نوع تفکر، طرز زندگی و آداب لباس پوشیدن، دستخوش تغییر شد.
میل به اروپایی شدن در جامعه ایرانی باعث شد که به جای بازسازی و نوسازی چارچوب اقتصادی ـ اجتماعی جامعه خود، به نماها و نمادها و ظواهر صنعتی شدن توجه کنند که مهم ترین نمای اروپایی شدن، پوشیدن لباس های اروپایی و ترویج مدهای غربی به شمار می رفت.
ایرانیان بر این باور شدند که باید خود و فرهنگشان را اروپایی کنند، تا بدین ترتیب از ضعف و عقب ماندگی رهایی یافته، در ردیف کشورهای پیش رفته قرار گیرند.
بنابراین «مدگرایی» و «غرب گرایی» در ایران، در یک بستر فکری و دوشادوش هم رشد کرده اند. در حال حاضر نیز بیشترین مدهایی که در جامعه و بخصوص در بین جوانان رایج می شود، برگرفته از الگوهای غربی و با همان انگیزه است.
مُد و مدرنیسم
مُد و مُدگرایی را می توان از جهتی مولود مدرنیسم دانست ؛ زیرا مدرنیسم، نگاه نو به عالم و آدم است ؛ نگاه و شناختی که برخاسته از زیستن در «اکنون» و گسستن از «گذشته» است و صریحا با مفهوم سنّت (tradition) در تقابل می افتد. «مدرنیته» که شکل عینیت یافته فرهنگ مدرن است همراه و همزاد با گذر از گذشته به حال، نوآوری، تجدّد و سلیقه و مُد است. از این رو مدرنیته همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگی، رکود، قدمت و سنّت و پیروی از هنجارهای پایدار قرار می دهد و کشش و تمایل آن به سوی تجدّد و نوآوری در فرهنگ و ارزش های اجتماعی است. بنابراین، مدگرایی و نوآوری در تفکر و رفتار (به معنای رایج آن) به عنوان نماد اندیشه مدرنیسم قلمداد می شود(4) و از آن جا که جوامع غربی موطن و مظهر مدرنیته و مدرنیسم بوده اند، فرایند مدرنیزاسیون (مدرن سازی) و اشاعه طرح ها و مدهای نو، در واقع با غربی سازی و غرب گرایی کاملاً هم اُفق و بلکه معادل خواهد بود، و این، خود می تواند از زاویه دیگر، رابطه مدگرایی و غرب گرایی را نشان دهد.
عوامل و زمینه های روان شناختی مدگرایی در جوانان
علاوه بر زیرساخت های تاریخی و اجتماعی، مدگرایی در بین جوانان از یک سری اصول و سازه های روان شناختی نیز تبعیت می کند و با انگیزه ها و نیازهای چندی در ارتباط است.
1 . تنوع طلبی و نوگرایی
جوانی، فصل تازه ای در زندگی و سرآغاز ورود انسان به جهان پرشور و رنگارنگ است که غرایز طبیعی در شکل دهی آن، نقش اصلی را بر عهده دارند. استقلال طلبی، تنوّع دوستی، هیجان خواهی، نقد گذشته و نوگرایی از جمله ویژگی های دوران جوانی است که به شدّت، رفتارهای جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد. تمایل به امروزی شدن و نوگرایی به درجات مختلف در هر نوجوان وجود دارد و گواه نیاز وی به شکستن قالب های موجود، فاصله گرفتن از هنجارهای پیشین و رسیدن به هویّتی متمایز از کسانی که پیش از او بوده اند و همچنین گرایش به فاصله گرفتن از والدین است. این نیاز، زمانی که نمود بیرونی به خود می گیرد و در رفتار جوان منعکس می شود، به صورت مدگرایی ظاهر می گردد.
2 . مدگرایی و همانندسازی
همانندسازی در مکتب روانْ تحلیلگری به فرایندی ناهشیار اطلاق می شود که فرد، طی آن، ویژگی ها (نگرش ها و الگوهای رفتاری)ی فرد دیگری را برای خود سرمشق قرار می دهد و با تقلید از نگرش ها و ویژگی رفتاری وی احساس می کند که مقداری از قدرت و کفایت او را نیز به دست آورده است.(5)
منبع اصلی همانندسازی در دوران کودکی والدین هستند ؛ زیرا کودک، اولین و بیشترین برخورد را در زندگی با والدین خود دارد ؛ اما در دوران نوجوانی که فرد از والدینش فاصله می گیرد، الگوهایی را که خود را با آنها شبیه کرده است، از دست می دهد و در درون او خلأی به وجود می آید. چنین خلأی می باید از طریق یافتن الگوهای دیگر، یعنی از طریق همانندسازی های جدید با دیگری، پر شود.
به اعتقاد روانشناسان، همین خلأ و احساس ناامنی ناشی از آن باعث می شود که نوجوان در مسیر خود به راه حل هایی متوسّل شود که این راه حل ها از طریق همانندسازی با شخصیت هایی است که الگوی نوجوان قرار می گیرند. این شخصیت ها می توانند شخصیت های معروف گذشته، هنرپیشه های سینما، نوازندگان و آوازخوانان، و یا گروه های مختلفی مانند «هیپی»ها باشند و فرد، خود را از نظر ظاهری شبیه آنها ساخته، در شیوه لباس پوشیدن و طرز رفتار با آنان همانندسازی کند. به محض این که یک هنرمند یا ورزشکار لباسی را بپوشد و در صحنه ای ظاهر شود، جوانان با وی همانندسازی نموده، سعی می کنند به عنوان مُد، آن را در جامعه طرح کنند.
3 . رقابت و چشم و همچشمی با دیگران
انگیزه رقابت و چشم و همچشمی با دیگران، از دیگر عوامل پیروی از مُد در بین جوانان و نوجوانان محسوب می شود. این انگیزه، در همه افراد وجود دارد و به گونه های مختلف بروز می کند. رقابت اگر در زمینه های مثبتْ جهت داده شود، باعث پیشرفت و رشد و تکامل معنوی فردی می شود ؛ اما اگر جهتگیری آن به سوی امور مادّی و مُدپرستی باشد و فرد، سعی کند از لحاظ ظاهری (و مثلاً در سبک و شیوه لباس پوشیدن) از دیگران عقب نماند، سرانجامِ خوبی نخواهد داشت.(6)
4 . مدگرایی و التزام های ناشی از دوستی
یکی از عوامل پیروی از مُد در بین جوانان و نوجوانان، ترس و نگرانی از مجازات های خصوصا غیر رسمی از سوی دوستان است. لذا تحقیر و تمسخر ، پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان و ترس از آن، باعث می شود که جوانان و نوجوانان از مُدهای رایج پیروی کنند.
5 . مدگرایی و جلب توجه دیگران
افرادی هستند که با تعویض و تغییر هر روزه لباس و آرایش خود و خریدن لباس های گران قیمت و مُدِ روز، در صدد جلب توجه دیگران برمی آیند. استفاده از لباس های چسبناک و برّاق و رنگارنگ، جوراب هایی شبیه تور ماهیگیری، کفش هایی با پاشنه های خیلی بلند، آرایش تُندی با رنگ های غیر طبیعی و... (که بیش از همه در بین جوانان و بخصوص دختران رایج است)، باعث جلب توجه دیگران شده، نگاه هایی را به خود معطوف می دارد.
6 . مدگرایی و تشخُّص طلبی
برتری جویی و تشخّص طلبی از دیگر عوامل پیدایش مُد در بین جوانان است. افرادی که خود را برتر از دیگران و مربوط به قشر مرفّه جامعه می دانند، سعی می کنند این برتری را در گویش، لباس پوشیدن، محیط آرایی و سبک آرایش و زیورآلات خود نشان دهند و لذا مُدهای جدید را مطرح می کنند.
تورْشتایْن وِبْلن (Thorstein veblen)مد را وسیله ای برای این که افراد، نشان دهند ثروتمند و با شخصیت و یا دارای اندیشه ای خاص هستند، می داند؛(7) لذا به محض این که مُدی در جامعه گسترده شد، اشراف زادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید می روند ؛ زیرا مُد قدیمی دیگر آنها را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمی کند.
نقش تولیدکنندگان در اشاعه مُد
شرکت های تولیدی از طریق روان سنجی و شناخت روحیات افراد جامعه و با توجه به همین روحیه نوگرایی و میل به امروزی شدن در جوانان، هر روز، یک فُرم شلوار، پیراهن، کفش، کلاه، عینک، آباژور، کاغذ دیواری، گوشی تلفن و... را عرضه می کنند و اندک تغییری از جانب آنها، یک مُد جدید می شود و حتّی گاهی برای آن که کالای تولیدی شان زودتر در جامعه مُد شود، از یک فرد مشهور (مثل یک هنرمند سینما یا ورزشکار)، با اِعطای مبلغ زیادی پول، می خواهند که برای یک بار هم که شده، از آن کالای جدید استفاده کند و در فیلم یا صحنه تلویزیون، ظاهر شود.
یکی از دلایل عمده ای که تولیدکنندگان و طرّاحان خارجی توانسته اند در سطح جهانی برای خود، جایی باز کنند و مُدآفرینی داشته باشند، آشنایی آنها با مبانی روان شناختی «تأثیرگذاری» و به کارگیری روش ها و اصول فنّی مناسب در کار است، در حالی که تولیدکنندگان داخلی و محدود، معمولاً به الگوبرداری و تقلید از آنها می پردازند و به نحوی مُدهای غربی را در جامعه ترویج می کنند.
رسانه ها و ترویج مُد
شبکه های تلویزیونی، مطبوعات و پایگاه های فعّال اینترنتی، انواع مدهای جدید را تبلیغ می کنند و از این طریق، زمینه را برای گرایش خانواده ها و بخصوص جوانان به سوی مدهای نو مهیّا می سازند.
اسلام، مدگرایی و امروزی شدن
حال، این سؤالْ مطرح است که مدگرایی، تجدُّد و امروزی شدن، تا چه اندازه مطلوب است؟ و نظر اسلام در این زمینه چیست؟ در یک نگاه کلی، اسلام با همه نوع مُد، مخالف نیست. اسلام، امروزی شدن و نوگرایی در سبک و شیوه لباس پوشیدن را نیز به صورت کلّی پذیرفته است. آنچه اسلام با آن مخالف است، پشت پا زدن به ارزش ها (مثل: پوشش شرعی، پرهیز از اسراف، و...)، رعایت نکردن اخلاق اجتماعی، آزادی مطلق در روابط دختر و پسر، و همانندسازی با بیگانگان است. حال اگر این پدیده های انحرافی در قالب مُد به خود جوانان داده شوند و میل فطری «نوگرایی» و نیازِ «امروز شدن» به لجنزار انحرافات سوق یابد، اسلام با آن مخالف است.
پس مُدهای خوب داریم و مُدهای بد! امروزی شدن نیز همین گونه است. گاه، امروزی شدن، رابطه انسان را با گذشته اش (که همان سابقه تاریخی و هویت فرهنگی اوست)، قطع می کند و گاه در امتداد دیروز و با حفظ تعلّقات انسان به سنّت ها و ارزش های پیشین است. اسلام با این نوع تجدُّد و امروزی شدن که در راستای ارزش ها و با حفظ اصول و مبانی اعتقادی باشد، هیچ گاه مخالف نیست.
آسیب شناسی مدگرایی جوانان
مدگرایی، گرچه ریشه در نیازهای طبیعی جوانان دارد و برخاسته از روحیه نوگرایی جوانان است، اما به لحاظ آن که مُدها و مُدِل ها نمایانگر علایق و ارزش های مسلّط یک زمان و یک قشر خاص اند و افزون بر آن، می بینیم که امروزه جوانان ما از مدهایی (چون: رَپ، هِوی متال، و...) پیروی می کنند و ناخواسته به رهنجارهایی رومی آورند که چه بسا با فرهنگ و ارزش های اجتماعی ما در تضاد است، پس می توان گفت که مدگرایی در جامعه ما تا حدود زیادی کارکرد منفی به خود گرفته است و پیامدهای آن، به شدّت، جوانان ما را تهدید می کند. لذا بحث از آسیب شناسی مدگرایی ضرورت می یابد.
پیامدهای منفی مدگرایی
با توجه به این که بیشتر مُدهای رایج در بین جوانان و نوجوانان برگرفته از الگوهای بیگانه و غیر خودی است، می توان گفت که مدگرایی به معنای جدید آن، نوعی از خودبیگانگی و تقلید از فرهنگ غربی را القا می کند، تا آن جا که الآن بعضی از جوان ها از نوک پا تا فرق سرشان غربی است و حتّی وقتی نگاه می کنی، می بینی کلمات یا جملاتی بر روی لباس یا داشبورد ماشین یا آینه و کُمد شخصی یا درِ ورودی مغازه شان نوشته شده که کم تر ارتباطی با زندگی شخصی یا آرمان ها و علایق فردی آنها دارد و گاه حتّی معنای آن را نیز به درستی نمی دانند و شاید اگر بدانند، موجب شگفتی، خنده یا ناراحتی شان بشود، عباراتی مثل: «ما پسران شیطانیم»، «گروه لجن!»، «سفید، امّا آشغال»، «گروه سیاهان بوگندو!»، «زیبایی کثیف»، «عشق نشئه»، «گناه تا مرگ»، «بوسه بر صندلی الکتریکی» و...
این، چیزی است که از مُدگرایی یا مدپرستی جوانان امروز ما به چشم می آید ؛ چیزی که شاید بتوان گفت تا حدّ زیادی، ناشی از تقلید کورکورانه و غفلت از خویش است ؛ چرا که کلمات و عبارات بالا، شعارهای آخرین مُدهای شخصیتی ای است که غربی ها به جوانان جهان تقدیم کرده اند، درحالی که جوان امروز ما، نگاه خاص خودش، شخصیّت خودش و حتی مشکلات خودش را دارد!
تقلید هر روزه از آخرین مدهای رایج در جهان غرب، به چه معناست، جز: از خودبیگانگی، بحران هویت، تزلزل شخصیت، وابستگی اقتصادی، احساس حقارت و...؟ از همه دردناک تر، این است که بسیاری از رفتارها و هنجارهایی که امروزه به عنوان مُد در جامعه ما مطرح است و از سوی عده ای تبلیغ هم می شود، با اصول اخلاقی و ارزش های فرهنگی جامعه ما به هیچ وجه همخوانی ندارد. روابط بی قید و شرط دختر و پسر، عدم رعایت پوشش اسلامی، آرایش مو و صورت صرفا به قصد جلب توجه (مثلاً به سبک جنس مخالف و یا به سبک های بسیار پیچیده و وقتگیر)، آرایش مو به سبک جوانان منحرف غربی (مثلاً به سبک همجنس گرایان)، به کارگیری وسایل تزئینی غیرمتعارف (مثلاً حلقه بینی برای دختران و حلقه گوش و انگشتر طلا برای پسران) و... همه به نحوی شخصیت جوان مدگرای امروزی را به نمایش می گذارند ؛ مدهایی که به اتلاف وقت و انرژی و قابلیت های فکری و سرمایه های مادّی جوانان و خانواده می انجامند و شاید بتوان گفت که هیچ سهم و نقشی در نو شدن و امروزی شدن جوان و جامعه ندارند!
فرهنگ خودی، اصلی ترین ضابطه مدگرایی و امروزی شدن
فرهنگ و ارزش های اجتماعی از اساسی ترین عناصر یک نظام اجتماعی هستند که پایه ارزیابی ما را از پدیده های اطرافمان تشکیل می دهند و در واقع، رفتار ما را نسبت به آنها تنظیم می کنند. بنابراین، در پذیرش یا عدم پذیرش الگوها و مدهایی که در جامعه رواج می یابند، ابتدا باید رابطه آنها را با نظام ارزشی حاکم بر جامعه و اصول و مبانی مورد قبول آن مردم، مورد ارزیابی قرار داد و میزان همگرایی یا واگرایی آنها را از یکدیگر سنجید.
به عنوان نمونه، مدهای لباس، اگر در عین جذابیّت و امروزی بودن، برخاسته از فرهنگ خودی باشند و با اصول و مبانی اعتقادی و اخلاقی جامعه ما تعارض نداشته باشند، نشانه خلاقیّت و نوآوری جوانان ما بوده، هویت فرهنگی آنان را به نمایش می گذارند. بنابراین، باید تدابیری سنجیده شود تا مُدها و مُدل ها، هم نیاز به تنوع طلبی و نوجویی و میل به امروزی شدن جوانان را تأمین کنند و هم جوانان ما از پیامدهای منفی مدگرایی، درامان بمانند.(8)
همان گونه که میل به امروزی شدن و مُدگرایی (که از ویژگی های دوران جوانی است)، ناخواسته ما را به پیروی از الگوهای بیگانه می کشانَد، غرور و احراز هویت نیز به همین دوره سنّی اختصاص دارد. چه خوب است غرور ملی و غیرت دینی را در خویش تقویت کنیم و میل به امروزی شدن و مدگرایی را با الهام گرفتن از آموزه های تمدّن ساز اسلام و فرهنگ غنی اسلامی ـ ایرانی خویش و متناسب با هویت فرهنگی خود، به فعلیت برسانیم.
مد گرایی جوانان ،به روز بودن، خودنمایی
آرایش دختران نوجوان و جوان ، سن آنها را بسیار بیشتر از آنچه که هست نشان می دهد
مقدمه : ابروهاي تيغزده، موهاي سيخسيخي، شلوارهاي تنگي كه تا ديروز آنقدر گشاد بود كه به زور كمربند بسته ميشد، بلوزهاي تنگ با ماركها و شكلهاي عجيب، مانتوهايي كه هيچ شباهتي به مانتو ندارند، شالهاي رنگي كه فقط قسمت وسط سر را ميپوشاند و آرايشهاي غليظ شده. مانتو هایی(؟) که به زحمت تا روی کمر می رسد ... دخترانی را در خیابان ها مشاهده می کنید که فکر می کنید متاهل و دارای حداقل 30 سال سن هستند اما با کمی دقت متوجه خواهید شد حدود 15 یا 16 سال سن دارند ! و البته از آن بیم ندارند که آرایش غلیظ سن دختران نوجوان و جوان را بسیار زیاد تر از اندازه واقعی ، نشان می دهد!
اين تصاوير دختران و پسراني است كه هر روز در خيابانها با آن مواجه هستيم. بعضي وقتها به خاطر پوشيدن لباسهاي غيرمعقول يا اصلاح و آرايشي خاصي بخصوص موي سر و صورت پسران ، آنقدر تعجب ميكنيد كه چند ثانيه بهت زده ميشويد. بعد از خود ميپرسيد چطور چنين چيزي ممكن است؟ و در پاسخ تنها يك حرف ممكن است بشنويد: مد شده است!
امروزه مد ومدگرايي نه تنها در نوع پوشش افراد، بلكه در بخشهاي مختلفي از زندگي آنها تاثيرگذار است. از نوع آرايشهاي ظاهري گرفته تا وسايل منزل و حتي گرايشها و علايق خاصي كه در قشري از جامعه ناگهان اپيدمي ميشود، فعاليتهايي مثل روي آوردن به ورزش يوگا، تقاضا براي جراحيهاي پلاستيك و...
مد، اشاعه سريع كالا يا گرايش يك رفتار در ميان افراد جامعه است و به دليل رابطه مستقيمي كه با حس تنوعطلبي دارد، در ميان نوجوانان و جوانان بيشتر ديده ميشود. هر ازگاهي مانند سيلي عظيم جامعه را فرا ميگيرد و پس از مدتي كوتاه تغيير ميكند. اما هميشه اين كه منشأ اين تغيير و تحولات چيست و ريشههاي آن از كجا ميآيد قابل بررسي است. خيلي از افراد مد و مدگرايي را يك امر كاملاً شخصي و سليقهاي ميدانند و معتقدند نميتوان افراد جامعه را مجبور كرد كه برخلاف آنچه انتخاب ميكنند و دوست دارند عمل كنند. ولي آيا انتخاب هرگونه لباس و آرايشي براي هر جامعه و فرهنگي مناسب است؟ واساساً اين سوال هميشه مطرح است كه مدگرايي خوب است يا نه؟
تنوعطلبي يا خودنمايي
تنوعطلبي و نوگرايي از خصايص انسان است و هميشه او را به سمت نوشدن براي يك زندگي بهتر سوق ميدهد. اين نياز از تغييرات اساسي دوران بلوغ و نوجواني است كه به شكلهاي مختلف در نوع رفتار، صحبت كردن و پوشش ديده ميشود. جامعهشناسان و روانشناسان دلايل متفاوتي براي پيروي از مد ذكر ميكنند. دكتر محمد عسگري، روانشناس ميگويد: يكي از دلايل گرايش جوانان به مد به خاطر مورد توجه قرار گرفتن و پاسخگويي به نيازهاي رواني آنهاست. جوانان به دليل داشتن روحيه تأثيرپذير آمادگي بيشتري براي پديدههاي نو دارند. دليل ديگر هم ميتواند سرخوردگيها و نداشتن اعتماد بهنفس و چشم و همچشمي باشد كه افراد را به سوي مدهاي مختلف ميكشاند. البته عدهاي هم هستند كه هيچ دليل خاصي براي تبعيت از مد ندارند و فقط به خاطر اين كه اين پديده در جامعه رواج پيدا كرده از آن استقبال ميكنند. از طرف ديگر ميتوان گفت افرادي كه خريد كالاهاي مد روز را انتخاب ميكنند، ميخواهند جاي خود را در ميان اطرافيان و همسن و سالهاي خود باز كنند و بابت آن هزينههاي بسياري را تقبل ميكنند حتي اگر برايشان مشكل باشد.
محمد 26 ساله، فروشنده يك مغازه كيف و كفش ميگويد: اكثر افرادي كه به سراغ مدلهاي جديد و مد روز ميآيند از طبقه مرفه جامعه هستند و برايشان قيمت بالاي آن كالا اهميت ندارد. بيشتر آنها جواناني هستند كه به دنبال اجناس مارك دار و خاص ميآيند. او ادامه ميدهد بعد از مدتي كه يك مد در جامعه جا ميافتد قيمتهاي آن كالا به خاطر كپي برداري توليدكنندگان داخلي پايين ميآيد و افراد متوسط و قشر پايينتر جامعه هم به سراغ همان مدها ميروند.
فقط كافي است هنگام عبور از خيابانها به ويترين مغازهها با دقت بيشتري نگاه كنيد. بعد متوجه ميشويد كه تمام مدلهاي لباس مغازهها مشابه هم هستند مدلهايي كه مدتي مورد توجه مردم قرار ميگيرند و بعد از زمان كوتاهي جاي خود را به مدلهاي تازه ميدهند.
سعيد 40 ساله، صاحب يك فروشگاه لباس زنانه در اين باره ميگويد: بيشتر جوانان به سراغ لباسهايي ميروند كه مد روز است و مد روز هم همان لباسها و اجناسي است كه در مغازهها و مراكز تجاري به فروش ميرسد. او معتقد است افرادي مد را به بازار معرفي ميكنند كه اين كار برايشان منافع اقتصادي دارد و آن را بسرعت در جامعه گسترش ميدهند. اين مغازهدار روي مد بودن و ظاهري متفاوت داشتن را براي جوانان مفيد ميداند.
دكتر نسرين صالحي، جامعهشناس در اين خصوص ميگويد: هميشه مد را طبقه مرفه جامعه تعيين ميكند آنها به دليل داشتن منابع مالي و امكانات بيشتر ميتوانند از مدهاي جديد استفاده كنند. طبقه ديگر جامعه نيز اين گروه را برتر از خود ميداند و سعي دارد خود را با آن هماهنگ كند. جوانان نيز به دليل حس تنوعطلبي و زياده خواهي نسبت به گروههاي سني ديگر بيشتر سعي دارند خود را به اين طبقه برسانند. اين استاد دانشگاه مد را يك نوع خودنمايي در محيط اجتماعي ميداند كه مختص به جوانان نيست بلكه همه ردههاي سني را شامل ميشود.
بيشتر كارشناسان معتقدند جوانان امروز به دنبال الگوهاي جديد ميگردند كه در گذشته به دليل كمرنگ بودن وسايل ارتباط جمعي، همه افراد كاملاً در شرايط فرهنگي خاص خودشان زندگي ميكردند ولي امروزه به دليل وجود شبكههاي ارتباطي شرايط كاملاً تغيير كرده است.
نقش رسانهها
پيشرفت فناوري و به وجود آمدن پديدههايي مثل ماهواره و اينترنت تأثير بسيار زيادي در زندگي مردم داشته است. وقتي كره زمين تبديل به يك دهكده جهاني ميشود، قاعدتاً مردم كشور ماهم از ابزارهايي مثل اينترنت و ماهواره استفاده ميكنند. ولي متأسفانه استفاده نادرست، آن را تبديل به معضلي كرده است كه امروزه شاهد آن هستيم. جوانها ساعتها پاي اينترنت و ماهواره مينشينند تا جديدترين مدلها را بيابند و خود را شبيه فلان خواننده يا هنرپيشه مورد علاقهشان كنند. حتي اگر هيچ سنخيتي با ارزشهاي جامعهشان نداشته باشد. همين باعث ميشود بسياري از والدين كه به فرهنگ اصيل ايراني و سنتها پايبندند با فرزندان خود مقابله كنند كه احتمالا نتيجهاي در بر نخواهد داشت، زيرا جوانان به الگويي كه از جامعه ميگيرند اهميت بيشتري ميدهند.
مسعود محبي، جامعهشناس معتقد است: پيشرفت تكنولوژي و به وجود آمدن شبكههاي ارتباطي تاثير خود را در تمام زواياي زندگي افراد ميگذارد، از نوع لباس پوشيدن گرفته تا آداب و معاشرت و همين باعث ميشود فاصله دو نسل جديد و قديم روز به روز عميقتر شود. او ميگويد: رسانههاي گروهي به كمك تبليغات و مدهاي جديد نيازها و الگوهاي جديدي براي افراد ايجاد ميكنند كه بعضي از اين الگوها با فرهنگ و ارزشهاي جامعه ما هيچ تناسبي ندارد و باعث مشكلات اجتماعي و خانوادگي ميشود. وي ادامه ميدهد توليدكنندگان بسرعت از طريق رسانهها نيازهاي كاذبي را جايگزين نيازهاي اساسي افراد ميكنند. البته بايد توجه داشت فقط رسانهها نيستند كه در نوع پوشش و پذيرش الگوهاي جديد موثرند، بلكه خانواده و ارتباط افراد در جامعه ( مدرسه، دانشگاه و... ) نيز بسيار موثراست.
محبي به اين موضوع اشاره ميكند كه متاسفانه در ايران وقتي صحبت ازمد و مدگرايي ميشود اكثراً برداشتهاي نامناسب از آن دارند و آن را تخريب ميكنند. در صورتي كه پيروي از مد هميشه بد نيست و ميتواند جوانان را از لحاظ روحي ارضا كند و حتي در پيشرفت جامعه نيز مفيد باشد.
مد ميتواند بخشي از فرهنگ جامعه شود، زيرا علاقه به مد در ميان مردم جامعه به صورت عادت در ميآيد و بتدريج نمادي زيبا از فرهنگ آن جامعه به وجود ميآورد.
هماهنگي يا تقليد
جامعهشناسان مد را يك پديده اجتماعي ميدانند كه افراد را با يكديكر همرنگ ميكند بسياري از جوانان مد را عامل تعيينكنندهاي در جهت مشخص شدن طبقه اجتماعي خود ميدانند، اما موضوعي كه حائز اهميت است، تقليد از افراد و مدهايي است كه هيچگونه نسبتي با فرهنگ جامعه آنان ندارد. اين مسالهاي است كه امروزه جوانان ما دچار آن هستند. تقليد نابجايي كه ميتواند اثرات منفي براي ارزشهاي اجتماعي داشته باشد و تقليد كوركورانه تا حد زيادي افراد را مجبور به هدر دادن وقت و پرداختن هزينههاي زياد ميكند و در نتيجه آنها را از فعاليتهاي مثبت باز ميدارد. دكتر عسگري ميگويد: البته تقليد از مد هميشه اثرات منفي ندارد بلكه ميتواند نتايج مثبتي هم داشته باشد. شادي، نشاط و نوگرايي، زندگي انسانها را از يكنواختي خارج ميكند و احساس تازه شدن به آنها ميدهد.
اين مساله مهم تأكيد دارد بر حفظ ارزشهاي ملي، فرهنگي، مذهبي كه با جلوگيري از تقليد نادرست ميتوان آن ارزشها را حفظ كرد. او ادامه ميدهد براي جلوگيري از هرگونه افراط در زمينه مدگرايي، نبايد با نسل جوان مقابله و تندخويي كرد. بلكه بايد به آنها آزادي داد و زمينه مناسب براي انتخابي درست برايشان فراهم كرد.
هویت جوانان ما
تبليغات ماهواره و اينترنت از مهمترين عواملي هستند كه برخي از جوانان امروز را به سوي كاستي ارتباط و بيهويتي ميكشاند و آنها را از برنامهريزي و هدفمند بودن براي آينده بازميدارد و باعث ميشود تا بيشتر دنبال ظواهر زندگي باشد. والدين به علت مشكلات اقتصادي كمتر فرصت صحبت و مشورت با فرزند خود را دارند و براي جلب وي سعي ميكنند خواستههاي مادي او را تامين نمايند. به طور مثال جوان امروز شيوه پسانداز كردن از پول توجيبي را نياموخته و هر چه خواسته سريع به آن دسترسي پيدا كرده است.
هرگاه چيزي خواسته از سوي والدين بدون قيد و شرط در اختيار او قرار گرفته است، خرج او بيشتر در زمينه تنقلات و دوستان و اشياي زينتي مصرف ميشود. در خانوادههاي از هم گسيخته كه والدين با هم زندگي نميكنند اغلب طرف مقابل كه از فرزند خود دور است براي جلب محبت وي امتيازات بيشتري به فرزند ميدهد كه اين امر زمينه بسياري از بزهها را فراهم ميكند. در فرهنگ ايران كمتر اعضاي خانواده جلسات هفتگي را تشكيل ميدهند تا در آن مشكلات و راهحلهاي مختلف را مورد بررسي قرار دهند تا مسووليتپذيري و قدرت حل مساله و اعتماد به نفس و قدرت نه گفتن به مسائلي كه مخالفت با ارزشهاي خانواده و فرهنگ ما است را در فرزندان خود پرورش و رشد دهند. جوان امروز برخي از كمبودهاي خود را در خيابانها و از طريق ارتباط ناسالم برآورده ميكنند كه بعضا ارتباط با جنس متفاوت ميباشد. مدت اين دوستيها بسيار اندك است و براي جلوگيري از افسردگي خود ديگري را جايگزين مينمايند. اين دوستي به صورت عادي درميآيد و اين امر براي جامعه ما بسيار خطرناك است و باعث گسستگي در فرآيند تشكيل خانواده خواهد شد و از اين روست كه برخي از ازدواجها بسيار ناپايدار و زودگذر است.
بعضا جوان به خاطر پذيرش در گروههاي همسالان و جلب توجه بيشتر هر روز خود را به شكلها و مدلهاي متفاوت و عجيب پيرايش ميكند كه با هنجار جامعه ما همخواني ندارد. در بسياري ازموارد احساس وي نسبت به بزرگتران و نزديكان و معلمان حالت طلبكارانه است و از دروغ دليلتراشي زياد استفاده مينمايد.
ساختار كلمات محاورهاي خاص و اصطلاحات مخصوص دارد كه در زبان والدين يافت نميشود. مادران آنها اغلب انفعالي و ضعيف عمل ميكنند و در مقابل فرزند خود احساس ناتواني و درماندگي ميكنند و جوانان هم از اين گونه مادران بيشتر سوءاستفاده ميكنند.
در دوران تحصيل به علت محركهاي اجتماعي انگيزه، تمركز و دقت وي كاهش مييابد و باعث افت تحصيلي ميگردد در حالي كه ساعتها با موبايل و كامپيوتر خود سرگرم است و احساس خستگي نميكند.
به نظر روانكاوان 5 سال اوليه زندگي كودك شالوده تربيتي سالهاي بزرگسالي را ميسازد اگر در سالهاي اوليه كودك حمايتهاي لازم را از خانواده خود دريافت نمايد. محركهاي محيطي در زمان نوجواني كمرنگتر ميشود و اثرات آن كمتر و اين دوران نوجواني و جواني را به سلامت سپري ميكنند. به هر حال جوان امروز به هزار و يك دليل و در معرض مشكل دروني از خود و ديگران و هويت خود قرار دارد كه بهتر است ما در ارتباط خود با آنها يك بازنگري جدي داشته باشيم.
دلايل مدگرايي در نوجوانان
نوجوان در گذشته به لباس اهميت چنداني نميداد، كافي بود پوشاكي مناسب بر تن داشته باشد؛ ولي امروز نوع لباس، رنگ، طرز دوخت و حتي دكمههاي آن مورد توجه وي قرار دارد. به نوشته «جامجم آنلاين»، امروزه، كوتاه و بلند كردن موها، مدل دادن و ديگر آراستنها، جزو ضروريات و تقريبا بخش اعظم زندگي دختران و پسران شده است يا پسرها كه قبلا با ماشين نمره چهار، سر خود را اصلاح ميكردند، ولي حالا ديگر هزينه كوتاه كردن يا آرايش موي سر يك نوجوان پسر، سر به فلك ميزند! بنابراين مشاهده ميكنيم همه چيز، دستخوش تغيير و تحول شده است.
ولي توجه به مد و اهميت دادن به لباس و آرايش از ويژگيهاي رفتاري مهم اين دوره (نوجواني) به شمار ميآيد. در اين سن، نوجوان به ظاهر خود و زیبایی ظاهر ،توجه بيش از حد نشان ميدهد. مُد و پيروي از آن، از شيوههاي بالندگي نوجوانان شده است، همچنين نوجوان به پوشيدن لباسهايي علاقهمند است كه در ميان همسالان خود محبوبيت دارد يا از الگوهاي زمانش كه ممكن است هنرپيشه يا يكي از افراد سرشناس جامعه خود يا كشور خارجي باشد، پيروي ميكند و جالب اينجاست كه با تغيير مد، علاقهاش نيز نسبت به مد قبلي تغيير ميكند.
دلايل توجه به لباس و مد
اگر نوجوان به سر و وضعش بيش از حد توجه نشان ميدهد و به پوشيدن لباسهاي عجيب و غريب علاقه زيادي دارد، بايد گفت دلايل گوناگوني ميتواند عامل چنين رفتاري باشد. گاهي اينگونه رفتارها از حالت «خودشيفتگي» نوجوان نشات ميگيرد كه در اين سن بشدت ظاهر ميشود.
وابستگي به گروه همسالان نيز از جمله عواملي است كه باعث پيروي نوجوان از مد و توجه او به ظاهرش ميشود، زيرا وسيلهاي است براي هماهنگي با همسالان و مورد قبول آنان قرار گرفتن. متأسفانه پيروي از مد و پوشيدن لباسهاي ناهمگون، مي تواند نوعي واكنش ستيزهجويانه نوجوانان نسبت به مسائل و موضوعاتي باشد كه در جامعه ميگذرد و آنها با اين مسائل مخالفند و به اين ترتيب، ناخشنودي خود را ابراز ميدارند.
پيروي از مد گاهي هم وسيلهاي براي اعلام جنگ به بزرگترها و احتمالا دهنكجي به اجتماع است، نوجوان ميخواهد ناسازگاري خود را با محيط به نوعي ابراز كند، چون راهي نمييابد، ناچار به پيروي از مد كه يكي از اين وسيلههاست، متوسل ميشود. برخي نوجوانان نيز به دليل مورد توجه قرار گرفتن به طرف مد ميروند.
اهميت دادن به مدل لباس و پوشاك ويژگي مهم دوره نوجواني است. يكي از دلايل اين اهميت، آن است كه از اين طريق نوجوانان تجربه ميكنند چه كسي هستند و ميخواهند كه ديده شوند. البته پوشاك و مدل لباس براي هر فردي نوعي علامت هويتي تلقي ميشود.
با وجود اين، از آنجا كه نوجوانان در دوره رشد و تحول هستند، در درجه اول طرز لباس پوشيدن آنها نشاندهنده تصور آنان از خودشان است لذا نوع پوشاك و لباس اهميت بيشتري براي آنها پيدا ميكند. علاوه بر اين، نوجوانان ميآموزند طرز لباس پوشيدن نقش مهمي در روابط اجتماعي و اينكه از سوي ديگران چگونه مورد ارزيابي قرار ميگيرند، ايفا ميكند.
از اين رو، طرز و مدل لباس هم براي همسالان و هم بزرگسالان نشانه مهمي ميشود. شواهد نشان ميدهد لباسهاي مُد در دبيرستان، نشان از پايگاه و شأن بالاي اجتماعي ميدهد و برعكس لباسهايي كه كمتر مُد هستند، داراي پايگاه و شأن پايين اجتماعي است.
چه لباسي بپوشم؟
اين هم يكي از سوالاتي است كه نوجوانان دائما از والدينشان ميكنند. چندين دست لباس دارند، ولي موقع انتخاب لباس متحيرند كه چه لباسي بپوشند. نوجوان از هيچ لباسي براي مدتي طولاني راضي نيست و فكر ميكند اگر هر روز لباس جديدي برايش بخرند، وضعش از آنچه هست، بهتر ميشود.
مرتبا با سر و وضعش ور ميرود، اين لباس را نپوشيده، آن يكي را امتحان ميكند. هنوز از پيراهني استفاده نكرده، به بهانه قشنگ نبودن، آن را به كناري مياندازد، يا به دوست تازهاش ميبخشد. نوجواني كه هنوز اندامش كاملاً شكل نگرفته، پاهايش باريك است، گردنش لاغر است و يكدفعه قد كشيده، از هر لباسي بيزار است؛ براي اين كه هيچ لباسي به اين اندام تازه شكوفا شده نميآيد پس او حق دارد كلافه باشد.
او همه تقصيرها را به گردن طرح و مدل لباس مياندازد، در حالي كه مشكل از جاي ديگري آب ميخورد.البته اين واكنشها غالبا به دو گروه از نوجوانان تعلق دارد؛
گروه اول، آنهايي هستند كه ميخواهند مورد توجه قرار گيرند و هركجا ظاهر ميشوند، صحبت از آنان باشد.
اينها در واقع اعتماد به نفس كمتري دارند و اضطراب، از ويژگيهاي بارز آنهاست. درست به همين دليل در اكثر انتخابهاي خود، و منجمله لباس، مردد و سردرگماند.
گروه دوم هم كه تفاوتهاي رفتاري زيادي با گروه اول ندارند، گرفتار رفاه فراوان هستند و آنچه را كه اراده ميكنند، والدين بلافاصله برايشان فراهم ميكنند. تنها واكنش اصولي والدين، اين است كه با برقراري رابطهاي عاطفي و مهرانگيز، آنها را به تعادل برسانند.
عدهاي ديگر اصلا به سر و وضع خود اهميت نميدهند، هر چه دم دستشان ميآيد ميپوشند و دنبال مد و اين جور چيزها نيستند و به هر چه برسند قانعند، آنها از بس كه از ريخت و قيافه خويش بيزارند، هيچ فكر نميكنند با پوشيدن لباس يا تغيير آن بهتر شوند، بنابراين همه چيز را رها ميكنند.
آنچه مسلم است، بيشتر اين واكنشها طبيعي و اقتضاي سن آنهاست. والدين وقتي به طبيعي بودن اينگونه عكسالعملها واقف شوند، صبوري لازم را براي تغييرات خواهند داشت و در مقابل چنين رفتارهايي، برخوردهاي از پيش تعيينشده خواهند داشت.
خطر تهاجم غرب
غربيها براي نفوذ در ميان ما شگردهاي خاصي دارند كه انتقال مد هم يكي از اين حيلههاست. متأسفانه نوجوانان به علت نداشتن اعتماد به نفس كافي، خود را باور ندارند و ناخودآگاه فكر ميكنند اگر از مد پيروي كنند، شايستگي بيشتري خواهند داشت.
خطر الگوها در خانه
شما ميدانيد كه فرزند، الگوي اوليه را از والدين ميگيرد. وقتي فلان خانم يا آقا تحت تأثير مد، هر هفته لباسهاي خود را به رنگي در ميآورد و دهها تقليد كوركورانه از فرهنگ غرب ميكند، نميتواند فرزندان خود را نسبت به پيروي از مد باز دارد.
خطر ازخودبيگانگي فرهنگي
خطرناكترين نوع از خودبيگانگي، از خود بيگانگي فرهنگي است، زيرا اصولا ظهور فرهنگ كشوري بيگانه در جامعه و رواج و توسعه آن، باعث از خودبيگانگي فرهنگي ميشود. هنگامي كه فرد، تمام خصايص و سنتهاي مفيد فرهنگي كشورش را بدون توجه و شناخت نديده بگيرد و سمبلها و آداب و رسوم كشورهاي بيگانه را به علت مترقي بودن بپذيرد و آن را توجيه كند، به از خود بيگانگي فرهنگي مبتلا شده است.
تداوم چنين كاري باعث سوءتربيت افراد و در نتيجه، افزايش مشكلات و نابسامانيهاي داخلي و خارجي جامعه ميشود. پيروي از مد، لباس و آرايش برايش اهميت خاص دارد؛ ميخواهد از ديگران ياد بگيرد و تقليد كند. گاهي در اين راه زيادهروي ميكند و اغلب شرايط فرهنگي، اجتماعي، سنتي و بودجه خانواده را در نظر نميگيرد.
توجه به ظاهر، باعث ميشود از يكديگر لباس قرض بگيرند كه اين رفتار بيشتر در ميان دختران ديده ميشود. سعي كنيد با فرزندتان صحبت كنيد و شرايط زندگي خود را با او در ميان بگذاريد و به جاي سرزنش، تلاش كنيد هويت او را كه يك ايراني است به وي تفهيم كنيد تا باور او نسبت به خود و كشورش بيشتر شود. مشكل ما اين است كه خودمان و فرهنگمان را دست كم ميگيريم.
توصيههايي در مورد مساله مد
لباس، آراستگي ظاهر و همرنگ شدن با همسالان از جمله عواملي است كه مانع به وجود آمدن احساس عدم تناسب با جامعه در نوجوان ميشود.
براي برخورد با مساله مدپرستي در نوجوانان نكاتي ذكر ميشود، كه عبارتند از:
1- براي در پيش گرفتن رفتار منطقي و درست در اين مورد، قبل از هر چيز بايد سعي كنيد درباره مد يا نوآوري لباس نوجوانان اطلاعاتي بدست آوريد. منظور اين نيست كه بايد حتماً از مد پيروي كنيد، بلكه هدف اين است كه با به دست آوردن اين آگاهي، به ياد روزگار جواني و ميزان توقع خود از والدينتان بيفتيد و در رفتار خود با فرزندتان صبر بيشتري به خرج دهيد.
2- اصرار نداشته باشيد هر چه را شما ميپسنديد، او هم بپسندد. او را در انتخاب لباس آزاد بگذاريد و راهنمايياش كنيد. گاهي ممكن است در انتخاب اشتباه كند و در اشتباه خود اصرار هم داشته باشد؛ ولي تجربهاي كه از آن اشتباه به دست ميآورد، تأثيرش بيشتر از نصيحتهاي شما در اين زمينه است.
3- با در نظر گرفتن بودجه خانواده رفته رفته مقدار پولي را كه براي لباسش در نظر گرفتهايد، در اختيارش بگذاريد. به او اجازه دهيد براي انتخاب لباس، نظر خود را بدهد، هر چند ممكن است در انتخابهاي اوليهاش دچار اشتباه شود، اما بتدريج ميآموزد كه بايد با در نظر گرفتن همه جوانب اجتماعي، خانوادگي و مانند آنها براي خود لباس تهيه كند.
4- اگر سليقه او مورد پسند شما نيست او را مسخره نكنيد يا مستقيماً او را به باد انتقاد نگيريد. اينگونه رفتارها و روشهاي تند و مستقيم باعث ميشود كه حالت تدافعي به خود بگيرد.
5- در دوران دبيرستان، دختران دبیرستانی علاقه زيادي به آرايش دارند. در اين سن به علت اختلالاتي كه در ترشح غدد داخلي ايجاد ميشود، اغلب دچار كك و مك يا آكنه ميشوند و سعي دارند اين عيب را با آرايش صورت بپوشانند. قبل از هر چيز سعي كنيد مشكل پوستي فرزندتان را از بين ببريد. در اين مورد خيلي صميمانه و غيرمستقيم او را راهنمايي كنيد. روش درست را به او بياموزيد و به او بفهمانيد كه سادگي يك دختر نوجوان را زيباتر نشان ميدهد.
6- بهتر است در اين دوره بحراني با او درنيفتيد و نظرتان را با اجبار به او تحميل نكنيد. بيشتر اعمال او به اين دليل است كه ميخواهد مورد توجه و تأييد ديگران قرار گيرد و كانون توجه باشد. بنابراين آرامش خود را حفظ كنيد، چون به او كمك ميكند دردها و مشكلاتش را آسانتر حل كند.
شايد اگر جوانان ما با فرهنگ اصيل ايراني بيشتر آشنا شوند و به هويت خود پي ببرند، پوششي معقول و مطابق با فرهنگ خود را انتخاب كنند كه براي ايجاد چنين فضايي احتياج به فرهنگسازي داريم. در اينباره چندي پيش دولت براي پاسخ به نيازهاي جامعه و مقابله با وضعيت نامناسب، مدلها و طرحهاي مختلفي را بررسي كرد كه عدهاي آن را راهكاري مناسب ميدانستند و عدهاي ديگر دخالت در حريم خصوصي افراد. ولي موضوع مهم اين است كه جامعه ما الگوبردار نيست و تنوعطلب است. ميتوان نتيجه گرفت بهترين اقدام را خانوادهها و مسوولان جامعه ميتوانند انجام دهند كه با ايجاد بستر فرهنگي مناسب براي جوانان الگوهاي شايسته به وجود آورند.
همه ما به خوبی می دانیم که پیروی از الگوها و مدهای غربی و پوشیدن لباس های با آرم خارجی یا تقلید از مدل موی سر فلان فوتبالیست، نمی تواند به ما شخصیت اعطا کند و موجب پیشرفت و ترقّی ما گردد. عوامل اصلی موفقیت در تمامی زمینه ها، خودباوری (اعتماد به نفس) و پایبندی به اصول اعتقادی و ارزش های اخلاقی است. تا زمانی که علم و دانش در وجود ما شکوفا نگردد و زیرساخت های شخصیت ما مبتنی بر الگوهای فرهنگ اصیل این مرز و بوم، شکل نگیرد، آرایش ظاهر و تقلید از مدها و الگوهای دیگران، جز بحران هویت و دور شدن از اصالت فرهنگی خویشتن، نتیجه ای در پی نخواهد داشت.
پس بیایید یک بار دیگر در رفتارمان تجدیدنظر کنیم و اصالت های فرهنگی مان را در پرتو جذابیت های دروغین فرهنگ بیگانه از دست ندهیم.
منابع:
1<