مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 1830
  • بازدید دیروز : 3290
  • بازدید کل : 13115202

قاره اروپا


اروپا

قاره اروپا در شبه جزیره‌ای در شمال غرب اوراسیا و در شمال قاره آفریقا قرار گرفته‌است. این قاره که به دلیل قرار گرفتن در منطقه معتدل شمالی به قاره سبز معروف است بین آبهای دریای سیاه در جنوب شرقی ، دریای مدیترانه در جنوب ، اقیانوس اطلس در غرب و دریای آدریاتیک در شمال قرار دارد. اروپا کوچک‌ترین قطعه از قطعات پنجگانه خشکی و بخش غربی بر قدیم است. مساحت آن ۱۰ میلیون کیلومتر مربع است و حدود 7۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد.

واژه

واژه اروپا را برگرفته از واژه سامی غروب دانسته‌اند که از ریشه اکدی erebu وارد زبان‌های اروپایی شده‌است.

تاریخ اروپا

یونانیان

یونان باستان از صدها دولت ـ شهر مستقل تشکیل می شد. از قرن هشتم قبل از میلاد، یونانی ها ساخت شهرهای جدید در سراسر مدیترانه، را آغاز کردند. تشنج بین یونان و ایرانی ها زیاد شده، و در سال 500 قبل از میلاد، یک جنگ بین آنها در گفت. در سال 479 قبل از میلاد ارتش متحد دولت ـ شهرهای یونان، ایران را شکست داد.

آتن ثروتمندترین و بزرگترین ناحیه شهری یونان بود. شهروندان این شهر از یک دمکراسی ابتدایی (دولت مردمی) برخوردار بودند.

تا پیش از قرن پنجم قبل از میلاد، ناحیه شهری اسپارت بیشتر نواحی جنوب یونان را تحت کنترل داشت. این ناحیه را منطقه پلویونی می نامند. زندگی اسپارتی ها در جنگ می گذشت. همه شهروندان ذکرو بالغ، اعضاء تمام وقت ارتش محسوب می شدند. زنها آموزشهای فیزیکی می دیدند تا بتوانند بچه های قوی و نیرومند به دنیا بیاورند. هنگامی که شهروندان اسپارتی مشغول پرداختن به امور جنگی بودند، غلامان (بردگان) روی زمین کشاورزی می کردند.

اولین مسابقات المپیک، در شهر المپیا، در جنوب یونان برگزار می گردد.

رومیان

حکومت اولین امپراتور روم، آگوستوس در سال 27 قبل از میلاد آغاز شد. این حکومت شاهد آغاز پکس رومانا، با دوران ثبات سیاسی و شکوه و جلال فراوان که حدود 200 سال ادامه داشت، بود. در طول این دوره، امپراتور روم به مدیترانه و بخش اعظم اروپای غربی حکومت می کرد. امپراتوری به شکل کاملی سازماندهی شده بود و به خوبی اداره و کنترل می شد. یک شبکه از راهها سرزمین های امپراتوری را به پایتخت، رم، متصل می کرد. لژیون آموزش دیده روم از تمام نقاط بحرانی در طول مرزهایش دفاع می کرد. شهروندان رومی از یک قانون مشترک، فرهنگ مشترک و زبان مشترک، لاتین، بهره مند بودند.

تا سال 450 میلادی رومیان باستان، انگلستان را ترک کرده بودند و به جای آنها تعداد زیادی از مردم شمال اروپا در آنجا اقامت داشتند. اقوامی که در آنجا سکونت داشتند متعلق به چهار قبیله، آنگل ها، یوت ها، فرزین ها و ساکسون ها بودند . این ساکنان، آنگلوساکسون نامیده شدند. قبرهای منطقه ساتن هو با یادداشتهای راهبانی مثل عالیجناب بید، اطلاعات مربوط به تاریخ آنها را بیان می کند. قرنها بعد، شاهان آنگلوساکسون مانند آلفردکبیر با مهاجمان وایکینگ جنگیدند.

در دنیای رومی ها خیلی مهم بود که افراد سایو (شهروند رومی) باشند. ابتدا، مقام شهروند فقط به افرادی که دردرون شهرها زندگی می کردند، داده شد. در سال 89 قبل از میلاد، مقام شهروند به تمام ایتالیایی ها اعطا شد. تا پیش از 212 قبل از میلاد، مقام شهروند رومی به همه مردان آزاد که در محدوده امپراتوری روم زندگی می کردند، اعطا شد. مقام شهروندی به بردگان و زنها داده نمی شد.

اروپای قرون وسطی

تا قرن 13 میلادی، قلعه های متعلق به شوالیه ها بیش ازهر چیز دیگری در پهنه اروپا خود نمایی می کرد. شوالیه ها از زندگی مرفهی برخوردار بودند که با زندگی دهقانانی که روی زمینهای آنها کار می کردند، تفاوت زیادی داشت. شهرهایی در اطراف قلعه ها بوجود آمدند و توسعه یافتند. تجار برای تجارت از راههای صعب العبور سفر می کردند. زائران سفرهای طولانی را برای زیارت اماکن مقدس انجام می دادند. زندگی سخت بود، جنگ، قحطی و طاعون همراه جان مردم را تهدید می کرد.

آخرین بخش از قلمرو مسلمانان اسپانیایی گرانادا، به حکمرانان مسیحی آن دیار، فردیناند فرمانروای آراگون و ایزابلا فرمانروای کاستیل، تسلیم می گردد. در همان سال، با حمایت مالی فردیناند و ایزابلا، کریستف کلمب از اقیانوس اطلس می گذرد و به جزایر هند غربی (در نزدیکی سواحل آمریکا) می رسد.

در اروپای قرون وسطی، کاری که مردم انجام می دادند، غذایی که می خوردند، لباسی که می پوشیدند و محلی که در آن زندگی می کردند، همگی بستگی به جایگاه اجتماعی آنها داشت.

حدودا از تاریخ 800 تا 1050 میلادی به مدت سه قرن، جنگجویان وایکینگ با کشتی های دراز و براق خود، اروپا را به وحشت می انداختند. آنها از اسکاندیناوی برای جستجوی نقره ، بردگان و زمین به دریا رفتند. بعضی ها به بریتانیا و فرانسه حمله می کردند، در حالی ه دیگران روسیه و رودخانه های دوردست آسیا را مورد تاخت و تاز قرار می دادند. واکینگها کاشفان دایر و شجاعی بودند. آنها با شجاعت از میان امواج خروشان اقیانوس اطلس عبور کرده، ایسلند و گروئنلند را کشف کردند و حتی به شمال آمریکا نیز قدم گذاشتند.

اروپای فئودالی

از حدود سال 800 تا 1300 میلادی، بیشتر مناطق اروپای غربی توسط سیستم فئودالی سازماندهی شده بود. پادشاه مالک همه زمین بود که به مناطقی به نام ملک اربابی تقسیم می شد و ارباب هر ملک، خراجگذار پادشاه محسوب می شد. او سوگند وفاداری یاد می کرد و متعهد می شد که برای حفاظت از اموال پادشاه، سربازانی (مردان جنگی) استخدام نماید. رعیت ها در روستاها زندگی می کردند. آنها سهمی از محصولات خود را به املاک شاه (خراجگذار شاه) می دادند.

پاپ یکی از قدرتمندترین حاکمان اروپایی فئودالی محسوب می شد. او رئیس کلیسای کاتولیک رومی بود که مقدار زیادی زمین، تحت مالکیت خود داشت. پاپ از همه پادشاهان انتظار داشت که از او اطاعت کنند. اما هنگامی که قدرت پادشاهان و امپراتورها زیادتر شد، سعی کردند که با کلیسا مبارزه کنند.

جنگ انگلیس و فرانسه

در سال 1337 م پادشاه انگلیس، ادوارد سوم، علیه پادشاه فرانسه، فیلیپ ششم، اعلام جنگ می کند. ادوارد معتقد بود که مالک حکومت فرانسه می باشد. محاصره های زیادی بوقوع پیوست و جنگهایی بزرگ رخ داد. البته در درگیریهای 116 ساله، دوران طولانی صلح وجود داشت. ابتدا، انگلیسی ها در جنگهای کرسی، پواتیه و آژنکور پیروز شدند. سرانجام فرانسویها که از سخنان ژاندارک به هیجان آمده بودند، مهاجمان انگلیسی را در سال 1453 م عقب راندند.

در ابتدا انگلیسی ها پیروزیهای فراوانی به دست آورند. در سال 1346م، آنها پیروزی مهمی در جنگ کرسی، در شمال فرانسه، به دست آوردند. کمانداران انگلیسی با استفاده از کمانهای بلند، سواره نظام فرانسه را نابود کردند. انگلیسی ها در سال 1335م حمله جدیدی را به رهبری وارث ادوارد سوم، ادوارد شاهزاده ولز (76-1336م)، آغاز کردند. ادوارد فرمانده بی رحم نظامی، به دلیل آنکه زره سیاه به تن می کرد به شاهزاده سیاه معروف شد. در سال 1356م در جنگ پواتیه، در مرکز فرانسه، شاهزاده سیاه پیروزی بزرگی به دست آورد. پادشاه فرانسه، ژان دوم (64- 1319م)، در این جنگ اسیر شد و برای آزاد یش درخواست 4 میلیون سکه طلا از فرانسه شد.

در طول سالهایی که فرانسه مشغول عقب راندن مهاجمان انگلیسی بود، جنگ متناوبا ادامه داشت. در سال 1453م، فقط بندر کاله، در شمال فرانسه، در دست انگلیس باقی مانده بود. بدینسان، جنگ صد ساله به پایان رسید. با این وجود، تا سال 1801م پادشاهان انگلستان کماکان خود را پادشاه انگلستان و فرانسه می نامیدند.

در سال 1095 م پاپ اورین دوم همه مسیحیان اروپایی را مجبور کرد تا علیه ترکان مسلمان قیام کنند و شهر اورشیلم (بیت المقدس فعلی) واقع در فلسطین را باز پس گیرند. در همان سال، سپاه بزرگی مهیا و رهسپار نخستین جنگ صلیبی گردید. تعداد زیادی از جنگجویان صلیبی در طول سفر خطرناک از اروپا تا خاورمیانه جان خود را از دست دادند.آنها که زنده ماندند در سال 1099 م بیت المقدس را تسخیر کردند. در بین سالهای 1099 تا 1250 م، شش جنگ صلیبی دیگر رخ داد ولی در هیچ یک از آنها صلیبیان موفقیتی به دست نیاورند.

دوره جنگ‌های صلیبی

در سال ۱۰۹۶، بالغ بر ۱۵۰ هزار اروپایی به راستی تصمیم گرفتند که به صف اول جنگجویان صلیبی بپیوندند. جنگ‌های صلیبی یکی از پرشورترین وقایع قرون وسطی بوده‌است. در آن سال، بزرگ‌ترین سپاه‌هایی که اروپا تا آن زمان به چشم ندیده بود، به رهبری شوالیه‌های جوشن پوش، با بیرق‌های در اهتزازی که تقریباً نشان تمامی خانواده‌های اصیل اروپای غربی را بر خود داشت، تقریباً سه هزار مایل راه را تا فلسطین در پاشنه کردند تا به نام کلیسای کاتولیک رمی، سرزمین مقدس را فتح کنند. آن‌ها تمامی خطرها را به جان خریدند تا شهر مقدس اورشلیم(بیت المقدّس) را فتح کنند. رنسانس دانش و هنر پیشرفتهای عظیمی در ایتالیای قرن پانزدهم و شانزدهم بوجود آوردند. این احیای فرهنگی به رنسانس (یعنی «نوزایی») مشهور شده‌است. دانشمندان، شعرا و فیلسوفانی ظهور کردند که با الهام از میراث اصیل رم و یونان با دیدگانی تازه تر به جهان می‌نگریستند. نقاشها به مطالعه آناتومی (علم تشریح) پرداختند و اعضای بدن انسان را به شیوه واقعگرایانه‌ای نقاشی می‌کردند. فرمانروایان ساختمانها و کارهای بزرگ هنری را سفارش دادند. این عقاید تازه بزودی در سراسر اروپا گسترش یافت. مطلوب «انسان عصر رنسانس» شخص درخشان و همه فن حریفی بود که در موضوعات فراوانی کارآزموده باشد. لئوناردوداوینچی و میکل آنژ مشهورترین آنان می‌باشند. دستاوردهایشان احترام آنان در جامعه را افزایش داد.


رنسانس

دانش و هنر پیشرفتهای عظیمی در ایتالیای قرن پانزدهم و شانزدهم بوجود آوردند. این احیای فرهنگی به رنسانس (یعنی نوزایی) مشهور شده است. دانشمندان، شعرا و فیلسوفانی ظهور کردند که با الهام از میراث اصیل رم و یونان با دیدگانی تازه تر به جهان می نگریستند. نقاشها به مطالعه آناتومی (علم تشریح) پرداختند و اعضای بدن انسان را به شیوه واقعگرایانه ای نقاشی می کردند. فرمانروایان ساختمانها و کارهای بزرگ هنری را سفارش دادند. این عقاید تازه بزودی در سراسر اروپا گسترش یافت.

مطلوب انسان عصر رنسانس شخص درخشان و همه فن حریفی بود که در موضوعات فراوانی کارآزموده باشد. لئوناردوداوینچی و میکل آنژ مشهورترین آنان می باشند. دستاوردهایشان احترام آنان در جامعه را افزایش داد.

اروپا در قرن 16 و 17

در طول قرون 16و 17 میلادی مردم عقاید سنتی را زیر سوال بردند. دانشمندانی همچون گالیله و اسحاق نیوتون روشهای جدید را توسعه داده و بر مبنای مشاهدات و تجارب خود به کشفیات فراوانی، دست یافتند. در بسیاری از شاخه های دانش از جمله فیزیک، کالبد شناسی، نجوم، و ریاضیات پیشرفتهای بزرگی حاصل گردید.

نیکولاس کوپرینک، ستاره شناس لهستانی، کتاب گردش افلاک آسمانی را منتشر می کند، او دراین کتاب عقاید جدید خود را مبنی بر گردش سیارات به دور خورشید، بر خلاف نظریه گردش سیارات به دور زمین، مطرح می کند.

در قرن هفدهم دانشمندان متوجه این مساله شدند که زمین سیارات به دور خورشید حرکت می کنند. مدلهای مکانیکی منظومه شمسی برای نشان دادن این موضوع ساخته می شدند. این دستگاههای جهان نما به نام ارری مشهور شدند، زیرا اولین بار برای ارل ارری ساخته شد.

در چهاردهم جولای 1789 میلادی، جماعتی از گرسنگان به زندان باستیل در پاریس، حمله کردند. فقرای پاریس که سان کولوت نامیده می شدند، از سیاستهای لویی شانزدهم، پادشاه فرانسه، به خشم آمده بودند. لویی که با بحران مالی شدیدی دست به گریبان بود، از مجلس طبقات عمومی در خواست رد تا مالیاتها را افزایش دهد. این امر، موجب بروز انقلاب فرانسه گردید و به مدت 10 سال این کشور دچار هرج و مرج شد. لویی شانزدهم در سال 1792 اعدام شد و سرانجام، در سال 1799، هنگامی که ژنرال ناپلئون بنا پارت به قدرت رسید، انقلاب پایان پذیرفت.

انقلاب فرانسه

در 1791، در سال پس از انقلاب فرانسه، حکومت دستگاه جدیدی را برای اعدام در ملاء عام به خدمت گرفت. این دستگاه که گیوتین نامیده می شود برای قطع سرانسان با سرعت و بدون درد، طراحی شده بود. اما بزودی تبدیل به سمبول خوفناک دوره وحشت گردید.

تغییرات بزرگی که در قرن هجدهم در انگلستان رخ داد به نام انقلاب صنعتی شناخته می شود. اختراعات جدیدی مثل ماشین بخار کالاها را سریعتر و ارزانتر از قبل تولید می کرد. در قرن نوزدهم گسترش صنعت به اروپا و آمریکا رسید. راه آهن سرعت مسافرت را زیاد کرد. مردم زیادی در کارخانه ها کار و در شهرها زندگی می کردند.


قرن نوزدهم

در دهه های 1920 و 1930 م بسیاری از کشورهای اروپایی از دوموکراسی دست کشیدند. حزب نازی هیتلر در آلمان به قدرت می رسد و فاشیست های موسولینی بر ایتالیت حکومت می کنند. در ابتدا بریتانیا و فرانسه کوشیدند با این دیکتاتورهای جنگ طلب سازش کنند. آنها عاقبت در سال 1939 در برابر تهاجم هیتلر ایستادند و اروپا به جنگ جهانی دوم کشیده شد.

جنگ جهانی اول

در ماه اوت 1914 م جنگ عظیمی در اروپا بین آلمان، رهبر دول محور، و نیروهای متفقین به رهبری فرانسه و بریتانیا درگرفت. هیچ یک از دو طرف نتوانستند به پیروزی کامل دست یابند و جنگ تا چهار سال بطول انجامید. پیش از پیروزی متفقین در نوامبر 1918 حدود 10 میلیون نفر کشته شدند.

وقتیکه در ماه اوت 1914 جنگ اعلام شد، میلیونها تن از مردم شادمان در خیابانهای شهرهای مهم اروپا شروع به رقص و پایکوبی نمودند. مردم تصمیم حاکمان خود برای رفتن به جنگ مورد حمایت قرار دادند. مردان جوان داوطلب برای جنگیدن، هجوم می آورند. با این وجود، صحنه های دهشت انگیز جنگ جهانی اول، نگرش مردم به جنگ را تغییر داد. یک نسل کامل از مردان جوان به خاک و خون کشیده شدند.

جنگ جهانی اول، چهار امپراتوری را نابود ساخت، امپراتوری آلمان تاج و تخت را از دست داد و دولت جمهوری جایگزین آن شد. امپراتوریهای شکست خورده اتریش ـ مجارستان و عثمانی هر دو از هم گسیختند و امپراتوری روسیه نیز بدست انقلابی های بلشویک افتاد.


جنگ جهانی دوم

در سپتامبر 1939 م، جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد. دیکتاتور آلمان، آدولف هیتلر، می خواست تا رایش سوم به یک قدرت مطلقه در اروپا، تبدیل شود. در ابتدا تاکتیک حملات برق آسا موفقیت آمیز می نمود. اما پس از سال 1943م، قوانین متفقین، متشکل از نیروهای آمریکا، شوروی و انگلستان، بر آلمان برتری یافتند. سرانجام، آلمان در ماه می 1945م، نه روز پس از خودکشی هیتلر، تسلیم شدند. بیش از بیست میلیون اروپایی در این جنگ کشته شدند.

چرچیل می دانست که تنها، ورود آمریکا به جنگ می تواند باعث شکست آلمان شود. رئیس جمهور آمریکا، فرانکلین دلانو رزولت، با انگلستان موافق بود، اما بسیاری از آمریکاییها نسبت به ورود آمریکا به جنگ، بی میل بودند. بنابراین رزولت کمکهای خود را محدود به تامین مهمات و سلاحهای مورد استفاده انگلستان نمود. اما زمانی که ژاپنی ها در دسامبر 1941م بندر پرل هاربر را مورد حمله قرارداند، آمریکا به ژاپن و متحداتش، اعلان جنگ داد.

جنگ سرد

ایلات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در طی جنگ جهانی دوم با یکدیگر هم پیمان بودند، اما بعد از جنگ راهشان از هم جدا شد. در سال 1949 ایالات متحده پیمان ناتو را برای جلوگیری از گسترش کمونیسم شوروی تشکیل داد. دو ابر قدرت علاوه بر جنگهای واقعی در کره، ویتنام و افغانستان، با یکدیگر جنگ سرد تبلیغاتی، جاسوسی و تهدیدات نظامی نیز داشتند. وجود عامل بازدارنده سلاحهای هسته ای از درگیری نظامی مستقیم، پیشگیری می کرد.

مردمی که در کشورهای کمونیستی شرق اروپا زندگی می کردند از سختیهای بسیار رنج می بردند. در سال 1956 شورشهائی علیه قدرت شوروی در لهستان و مجارستان به وقوع پیوست. برای مدت کوتاهی مجارستانیها موفق به براندازی دولت کمونیست شدند. با این وجود تانکهای ارتش شوروی خیلی زود قیام را سرکوب نمودند، در شورش مجارستان حدود 2500 نفر کشته شدند.

در پایان جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیرشوروی، دولت کمونیست را در کشورهای شرق اروپا، لهستان، مجارستان، بلغارستان، رومانی، آلمان شرقی و چکسلواکی تاسیس نمود. دولتهای کمونیست هم چنین در یوگسلاوی و آلبانی به قدرت رسیدند. در چین، مائوتسه تونگ کمونیستها را بسوی پیروزی رهبری کرد. مرز بین اروپای غربی و شرق کمونیست معروف به پرده آهنین بود.

اروپا قبل و بعد از جنگ سرد

در اوایل قرن بیستم، در صحنه سیاسی اروپا دو اتحاد اصلی وجود داشت: متحدین و مثلث سه‌گانه در سال ۱۹۱۴ میلادی. همین قدرت‌های سیاسی آغاز جنگ جهانی اول را رقم زدند.

مثلث سه گانه که به متفقین معروف بودند شامل امپراتوری بریتانیا، فرانسه، روسیه و بعدها ایالات متحده آمریکا بودند که در سال ۱۹۱۸ امپراتوری روسیه از این قدرت خارج شد. کشورهای آلمان، اتریش و امپراتوری عثمانی جبهه متحدین را تشکیل می‌دادند. پس از اینکه متفقین موفق به شکست دادن متحدین شدند، کشورهای عضو متحدین جایگاه جهانی خود را از دست دادند و اغلب پادشاهان آنان مجبور شدند از قدرت کناره‌گیری کنند و به مناطق دوردست تبعید شدند. امپراتوری‌های این سه کشور به جمهوری تبدیل شدند و مجبور شدند عهدنامه ورسای را بپذیرند. امپراتوری روسیه (که بعداً به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تبدیل شد) با متحدین طی عهدنامه برست–لیتوفسک پیمان صلح بست.

طی معاهده ورسای کشورهای شکست خورده در جنگ بخشی از سرزمین‌های خود را از دست دادند و غرامت سنگینی را به کشورهای پیروز پرداختند. این مساله باعث ایجاد نارضایتی در مردم شد و مقبولیت دولت‌های حاکم پس از جنگ را به چالش کشید. این نارضایتی با حضور آدولف هیتلر در صحنه سیاسی آلمان به اوج خود رسید. وی در بسیاری از سخنرانی‌هایش معاهده ورسای را محکوم کرد. این مساله یکی از عوامل اصلی بروز جنگ جهانی دوم بود.

جنگ سرد و تقسیم اروپا به دو بلوک شرق و غرب

در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیم‌بندی شد: «بلوک غرب» که تحت تاثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)" که متاثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیم بندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل به‌کار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بی‌طرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسی‌شان تقسیم‌بندی شدند.

جزئیات بیشتر

بریتانیای کبیر و فرانسه، محورهای جنگ جهانی دوم

هلند، بلژیک و لوکزامبورگ که توسط آلمان نازی اشغال شدند و در نهایت توسط «متفقین غربی» از زیر سلطه آلمان‌ها به درآمدند.

آلمان غربی (جمهوری فدرال آلمان) که از سه منطقه اشغال شده توسط «متفقین غربی» یعنی ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه تشکیل می‌شد.

ایتالیا که یکی از محورهای قدرت اروپا بود و تسلیم «متفقین غربی» شد و به اشغال آنها درآمد.

جمهوری ایرلند (ایرلند جنوبی) که در دهه ۱۹۲۰ میلادی استقلال خود را از بریتانیای کبیر اعلام کرد. ایرلند طی جنگ جهانی دوم بی‌طرف بود و هرگز مورد حمله قرار نگرفت. ایرلند هرگز به پیمان ناتو نپیوست اما در سال ۱۹۷۳ میلادی به عضویت اتحادیه اروپا درآمد. این کشور بخشی از «اروپای غربی» محسوب می‌شود.

کشورهایی که تحت سلطه دیکتاتورها بودند یعنی پرتغال، اسپانیا و یونان که در اواسط دهه ۱۹۷۰ نظام دموکراسی و پارلمانی در آنها حاکم شد. پرتغال و اسپانیا در جنوب غربی اروپا واقع شده‌اند و یونان در جنوب شرقی اروپا قرار دارد. هر سه کشورعضو پیمان ناتو و اتحادیه اروپا هستند.

کشورهای اسکاندیناوی (نوردیک) دارای شرایطی غیرعادی بودند. دانمارک و نروژ توسط آلمان نازی اشغال شدند. سوئد بی‌طرف بود، اما فنلاند عضو محور قدرت بود و در جنگ علیه شوروی از آلمان نازی پشتیبانی می‌کرد. در پایان جنگ فنلاند شکست خورد اما هیچگاه اشغال نشد. پس از جنگ توافق بر این شده که شوروی بخش‌های کوچکی از فنلاند را ضمیمه خاک خود کند و ضمنا روابط خوبی با دولت فنلاند برقرار سازد. فنلاند نمی‌توانست به عضویت پیمان ناتو درآید. با این وجود هر چهار کشور حوزه اسکاندنیاوی را جزئی از «اروپای غربی» می‌دانند.

اتریش و سوئیس هم داستان دیگری دارند. قبل از جنگ، اتریش طی جنگ‌های آنشلوس (به آلمانی: Anschluss) به اشغال آلمان درآمد، در حالی که سوئیس طی جنگ جهانی دوم بی‌طرف بود. پس از جنگ جهانی دوم، هر دو کشور بی‌طرف ماندند. بعدها اتریش به اتحادیه اروپا پیوست اما به عضویت ناتو درنیامد. سوئیس نیز عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا را رد کرد و در عوض به عضویت EFTA درآمد. با این حال هر دو کشور را عضو «اروپای غربی» می‌دانند، اما اغلب اوقات نقش ضعیفی دارند.

کشورهای کوچک واتیکان، سان مارینو، موناکو، آندورا و لیختنشتاین نیز بخشی از «اروپای غربی» هستند. اغلب این کشوها با اتحادیه اروپا معاهداتی امضا کرده‌اند.

وضعیت حقوقی بسیاری از قلمروهای دریایی در اروپا (مانند جبل‌الطارق، جزایر کانال مانش، جزایر فارو و غیره) مورد به مورد تغییر می‌کند. علیرغم این موضوع، این کشورها جزئی از «اروپای غربی» هستند.

ترکیه

ترکیه به عنوان عضو پیمان ناتو به عنوان عضو بلوک غربی پذیرفته شده است. هنوز این کشور به عضویت اتحادیه اروپا درنیامده است. ترکیه کشوری است که به هر دو قاره آسیا و اروپا تعلق دارد و در جنوب شرق اروپا و غرب آسیا واقع شده است.

تحولات سیاسی اخیر و اروپای غربی مدرن

در سال ۱۹۸۹ میلادی با برچیده شدن دیوار آهنین نظم جهان دچار تغییرات اساسی شد. جمهوری فدرال آلمان به صورت مصالحه آمیز جمهوری دموکراتیک آلمان (آلمان شرقی) را به خود جذب کرد و اتحاد این دو بخش کشور واحد آلمان را تشکیل داد. پیمان ورشو و کامه‌کان منحل شدند و تعدادی از کشورهای بلوک شرق ازجمله لیتوانی، استونی، لتونی، و اوکراین استقلال خود را از اتحاد شوروی اعلام کردند. بسیاری از این کشورها عضو اتحادیه اروپا شدند و برخی نیز به عضویت پیمان ناتو درآمدند.

در این دوره، اصطلاح اروپای مرکزی مجدداً در واژه‌نامه سیاسی اروپا ظاهر شد. برای نمونه، امروزه کشور آلمان هنوز در برخی مراجع عضوی از «اروپای غربی» محسوب می‌شود، اما از دید مردم و سیاست‌مداران آلمانی، این کشور عضو «اروپای مرکزی» است تا «اروپای غربی».

اگرچه اصطلاح «اروپای غربی» زاییده جنگ سرد بود، اما با گذشت ۱۵ سال از پایان جنگ سرد این اصطلاح هنوز کاربرد خود را از دست نداده است و به وفور در رسانه‌ها و گفتار روزمره ساکنان اروپای غربی و بقیه نقاط اروپا به کار می‌رود.

اصطلاح «اروپای قدیم»

اصطلاح «اروپای قدیم» که گاهی در برخی از رسانه‌ها مانند بی‌بی‌سی و از زبان برخی سیاست‌مداران مانند دونالد رامزفلد در دوران تصدی‌اش در مقام وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا شنیده می‌شود، به معنای اروپای غربی قدیم است. رامزفلد کشورهای اروپایی شرقی را «اروپای جدید» می‌خواند؛ البته شخص وی به پراندن عبارات نادقیق مشهور است و سخنانش دارای اعتبار ادبیات سیاسی نیستند.

بخش های قاره اروپا

قاره اروپا به چند بخش تقسیم می شود:

 

  • اروپای شمالی
  • اروپای جنوبی
  • اروپای غربی
  • اروپای شرقی
  • اروپای مرکزی


 

اروپای شمالی

(به انگلیسی: Northern Europe) واژه‌ای مرتبط با قسمت شمالی قارهٔ اروپا می‌باشد. مرزهای دقیق آن هنوز مبهم و نامعین هستند و به طرق گوناگون بیان شده‌اند.

کشورهایی که سازمان ملل آنها را بعنوان اروپای شمالی مشخص کرده‌است:

  • استونی
  • ایسلند
  • ایرلند
  • پادشاهی متحده
  • جزیره خودمختار من (بریتانیا)
  • جزایر چنل: گِرنزی و جرزی (بریتانیا)
  • دانمارک
  • جزیرهٔ فارو (دانمارک)
  • سوئد
  • فنلاند
  • جزایر آلند (فنلاند)
  • لتونی
  • لیتوانی
  • نروژ
  • سوالبارد و یان ماین (نروژ)

اروپای جنوبی

اروپای جنوبی اصطلاحی است که عمدتا برای توصیف همه کشورهایی که در جنوب اروپا قرار دارند به‌کار می‌رود. با این حال، کاربردهای آن در زمان‌های گوناگون، شامل معنی‌های مختلفی نیز بوده‌است. مانند مفاهیم سیاسی، زبان‌شناسی و بافت فرهنگی و جغرافیای گیاهی یا اقلیمی. بیشتر کشورهای اروپای جنوبی با دریای مدیترانه هم‌مرز هستند.


تعریف جغرافیایی

لحاظ جغرافیایی، اروپای جنوبی شامل نیمه جنوبی قاره اروپا است. این تعریف نسبی است و مرزهای روشنی ندارد. کوه‌های آلپ و کوه‌های مرکزی متشکل از موانع طبیعی میان ایتالیا و فرانسه و بقیه اروپا.

کشورهای اروپای جنوبی از لحاظ جغرافیایی عبارت‌اند از:

شبه‌جزیره ایبری

  • آندورا
  • پادشاهی متحد
  • جبل طارق ( قلمرو برون‌مرزی بریتانیا)
  • پرتغال (از جمله: مادیرا و آزور)
  • اسپانیا (از جمله: جزایر بالئارس)

شبه‌جزیره ایتالیا

  • ایتالیا (از جمله: ساردنی و سیسیل)
  • سان مارینو
  • واتیکان

شبه‌جزیره بالکان

  • آلبانی
  • بوسنی و هرزگوین
  • بلغارستان
  • کرواسی (زیر رودهای: ساوا و کوپا)
  • یونان (از جمله: جزایر اژه ، کرت ، و جزایر ایونیا)
  • کوزوو
  • مونته نگرو
  • صربستان (زیر رودهای: ساوا و دانوب)
  • مقدونیه
  • ترکیه (۳٪ از کشور (شرق تراس) در اروپا ، بقیه در آسیا)

دیگر مناطق

کرواسی (مناطق شمالی (اسلاونیا، زاگرب، مدیموری و زاگوری) گاهی اوقات به عنوان بخشی از اروپای مرکزی شناخته می‌شود)

قبرس (از لحاظ جغرافیایی بخشی از آسیا است، اما به دلایل تاریخی و فرهنگی در اروپا گنجانده می‌شود)

مالت (از جمله: گزو)

رومانی (دوبروی شمالی و گاهی والاچیا به‌عنوان بخشی از اروپای جنوبی در نظرگرفته می‌شوند. ترانسیلوانیا نیز گاهی اوقات به‌عنوان بخشی از اروپای مرکزی شناخته می‌شود)

صربستان (مناطق شمالی (وویوودینا، بلگراد شمالی) گاهی اوقات به عنوان بخشی از اروپای مرکزی شناخته می‌شود)

جغرافیای سازمان ملل

سازمان ملل متحد برای امور رسمی و انتشارات، کشورها را زیر مناطقی طبقه‌بندی می‌کند. جنوب اروپا، بر پایه تعریف سازمان ملل متحد، شامل کشورها و نواحی زیر است:

  • آلبانی
  • آندورا
  • بوسنی و هرزگوین
  • کرواسی

جبل طارق (از لحاظ سیاسی به‌عنوان قلمروی از بریتانیا، می‌تواند جزو اروپای غربی به‌شمار آید)

  • یونان
  • ایتالیا (از جمله: ساردنی و سیسیل)
  • مقدونیه
  • مالت (از جمله: گزو)
  • مونته نگرو
  • پرتغال (از جمله: مادیرا و آزور)
  • سان مارینو
  • صربستان
  • اسلوونی
  • اسپانیا (از جمله: جزایر بالئارس)
  • واتیکان

 

اروپای شرقی

اروپای شرقی به قسمتی از اروپا گفته می‌شد که تا قبل از ۱۹۹۰ عضو پیمان‌های مربوط به بلوک شرق بودند. امروزه این بلوک منحل شده و کشورها تنها با توجه محل جغرافیائیشان در خاور اروپا با این نام نامیده می‌شوند.

قسمت شمال شرقی اروپا از نظر جغرافیایی.

نظام دولتی کشورها در این قسمت از اروپا بعد از جنگ جهانی و گسترش نفوذ روسیه تا سال ۱۹۹۰ کمونیست بوده و دارای پیمان منافع نظامی مشترک ورشو (بلوک شرق) بودند.

بعضی از این کشورها پس از فرو پاشی شوروی دچار نا به سامانی سیاسی، تجزیه و فقر اقتصادی شدند.

اروپای غربی

اروپای غربی اساسا شامل کشورهایی بود که توسط «متفقین غربی» (ایالات متحده آمریکا، کانادا، فرانسه، بریتانیا و غیره) از اشغال آلمان نازی خارج شده بودند و شامل خود متفقین غربی، به همراه ایتالیا (که یکی از قدرت‌های اصلی بود و توسط «متفقین غربی» به اشغال درآمده بود)، آلمان غربی (جمهوری فدرال آلمان غربی که به صورت غیر رسمی آلمان غربی نامیده می‌شد) و مناطق تحت اشغال آلمان که توسط ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه بود.

کشورهای دیگر هم عمدتاً بخشی از «اروپای غربی» محسوب می‌شدند. آنها با هم پیمان ناتو و اتحادیه اروپا و رقیب آن یعنی «انجمن تجارت آزاد اروپا» را تشکیل دادند . تقریبا همه کشورهای «اروپای غربی» پس از جنگ جهانی دوم طی طرح مارشال از ایالات متحده کمک اقصادی دریافت کردند.زمان جنگ سرد ابداع شد و از آن زمان تا کنون به کار رفته است. این اصطلاح به معنای کشورهای اروپایی جهان اول (توسعه یافته) است. این اصطلاح در مقابل اصطلاح اروپای شرقی قرار دارد و وجه تمایز آن با اروپای شرقی جغرافیا نیست بلکه اقتصاد، سیاست و دین است. اروپای شرقی و اروپای غربی نوسانات تاریخی فراوانی داشته و با یکدیگر همپوشانی دارند که در نتیجه درک مناسب این دو اصطلاح کمی با مشکل همراه است.

امروزه اصطلاح «اروپای غربی» کمتر به مرز جغرافیایی بین کشورها وابسته است و بیشتر مفهومی اقتصادی است. این اصطلاح با مفاهیمی مانند سرمایه‌داری، لیبرال دموکراسی و اتحادیه اروپا ارتباط تنگاتنگ دارد. اغلب کشورهای حوزه اروپای غربی دارای فرهنگ غربی مشترک هستند و اکثرشان با کشورهای حوزه آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی و اقیانوسیه روابط اقتصادی و سیاسی تنگاتنگی دارند. به علاوه شبه‌جزیره اسکاندیناوی (در شمال اروپا) معمولاً با دموکراسی اجتماعی (سوسیال دموکراسی) شناخته می‌شوند و در اغلب مناقشات بین‌المللی نقشی بی‌طرف را ایفا می‌کنند. همچنین «اروپای غربی» یک منطقه جغرافیایی از اروپا است که در قیاس با درک سیاسی سنتی از اروپای غربی بسیار محدودتر است. سازمان ملل متحد قاره اروپا را به چهار منطقه اروپای غربی، شرقی، شمالی و جنوبی تقسیم می‌کند، و بر طبق این تقسیم‌بندی اروپای غربی از نه کشور زیر تشکیل شده است:

  • اتریش
  • بلژیک
  • فرانسه
  • آلمان
  • لیختن اشتاین
  • لوکزامبورگ
  • موناکو
  • هلند
  • سوئیس

 

اروپای مرکزی

اروپای مرکزی بخش مرکزی قاره اروپا است. مرزهای دقیقی برای این سرزمین تعریف نشده.

کشورهای اروپای مرکزی عبارت‌اند از:

  • آلمان
  • سویس
  • لیختن‌اشتاین
  • اتریش
  • اسلوونی
  • مجارستان
  • اسلواکی
  • جمهوری چک
  • لهستان

برخی رومانی و کرواسی را نیز شامل اروپای مرکزی می‌دانند.

فهرست کشورهای اروپایی

به طور کلی کشورهای واقع شده در قاره اروپا شامل ۵۲ کشور مستقل و وابسته می‌باشند که به ترتیب الفبا عبارت‌اند از:

 

  • اولان (جزیره)
  • آلبانی
  • آلمان
  • آندورا
  • اتریش
  • اسپانیا
  • استونی
  • اسلوواکی
  • اسلوونی
  • اسوآلبارد
  • اکراین
  • انگلستان
  • ایتالیا
  • ایرلند
  • ایسلند
  • بلاروس
  • بلژیک
  • بلغارستان
  • بوسنی و هرزگوین
  • پرتغال
  • جمهوری چک
  • دانمارک
  • روسیه
  • رومانی
  • ژان ماین (جزیره)
  • سان مارینو
  • سوئد
  • سویس
  • صربستان
  • فارو (مجمع الجزایر)
  • فرانسه
  • فنلاند
  • قبرس
  • کرواسی
  • لاتویا
  • لهستان
  • لوکزامبورگ
  • لیتوانی
  • لیختنشتاین
  • مالت
  • مولداوی
  • مقدونیه
  • مجارستان
  • مَن (جزیره)
  • موناکو
  • مونتنگرو
  • ناحیه جبل‌الطارق (جزیره)
  • ناحیه جرسی
  • ناحیه گوئرنسی (مجمع الجزایر)
  • نروژ
  • هلند
  • واتیکان
  • یونان

 

 


آلبانی

آلبانی کشوری در جنوب شرقی قاره اروپا است , پایتخت آن تیرانا است.

جمهوری آلبانی

Republika e Shqipërisë

ریشه نام

سرزمین آلبانی در سده‌های پیش از میلاد بخشی از سرزمین پهناوری به نام ایلیریا بوده‌است که نام آن برگرفته از نام تیره ایلیری از تیره‌های هندواروپایی است که به سامان‌های شرق شبه‌جزیره بالکان کوچ کرده بودند.

نام بومی این کشور در خود زبان آلبانیایی‌ها ، اِشچیپِری (Shqipëria) است ولی بصورت فرامرزی (بین‌المللی) این کشور با نام آلبانی شناخته شده‌است .

واژه آلبانی احتمالاً از زمان پیش از دوره کلت‌ها بجا مانده و به معنی سرزمین تپه‌هاست .

ریشه آلب در این نام با واژه آلپ (کوهستان آلپ) همریشه‌است. نظر دیگری نیز هست که این نام را با واژه هندواروپایی آلب به همعنای سپید همریشه می‌داند.

نام آلبانی در زبان عربی بگونه ارناووط درآمده و در ترکی این واژه معرب، شکل آرناؤود بخود گرفته و ترکیه‌ای‌ها آلبانی را با این نام می‌نامند.

کشور آلبانی به ۳۶ استان بخش شده‌است.

برخی از استان‌ها با هم تشکیل یک سامان (ناحیه) می‌دهند. در آلبانی ۱۲ سامان وجود دارد.

پایتخت آلبانی یعنی شهر تیرانا وضعیتی جدا و ویژه دارد.

استان‌های آلبانی از این قرارند:

 

۱ بِرات

۲ بولچیزه

۳ دِلوینه

۴ دِوُول

۵ دیبِر

۶ دراج

۷ اِلباسان

۸ فیِر

۹ جیروکاستِر

۱۰ گِرامْش

۱۱ هاس

۱۲ کاوایه

۱۳ کولونیه

۱۴ کورچه

۱۵ کرویه

۱۶ کوچوُوه

۱۷ کوکس

۱۸ کوربین

۱۹ لِژه

۲۰ لیبراژد

۲۱ لوشنیه

۲۲ مالِسی-اِ-ماده

۲۳ مالاکاستر

۲۴ مات

۲۵ میردیته

۲۶ پِچین

۲۷ پِرمِت

۲۸ پوگرادِتس

۲۹ پوکه

۳۰ سارانده

۳۱ اِشکودِر

۳۲ اِسکراپار

۳۳ تِپِلِنه

۳۴ تیرانا

۳۵ تروپویه

۳۶ وِلوره

 

 

اقتصاد آلبانی بیشتر به کشاورزی و صادرات کروم متکی می‌باشد. آلبانی دارای منابع طبیعی هم‌چون معادن زغال سنگ و فلزاتی چون کروم است.

مردم

بیشینه مردم آلبانی از تیرهَ آلبانیایی هستند و به زبان آلبانیایی سخن می‌گویند که شاخه‌ای مستقل از زبانهای هندواروپایی است. گویشوران این زبان به دو گویش توسک (Tosk) و گگ (Gheg) سخن می‌گویند . در آلبانی اقلیتهایی از نژادهای یونانی ، صرب ، مقدونیایی ، بلغار ، بوسنیایی ، ایتالیایی ، ولاش و کولی زندگی می‌کنند.

دین

اسلام ۷۰٪ مسیحیت ۳۰٪

آلبانی تنها کشور اروپایی با بیشینه مسلمان می‌باشد. ریشه اسلام در آلبانی به دوره امپراتوری عثمانی باز می‌گردد . بیشینه مسلمانان آلبانی سنی مذهب هستند اما اقلیت قابل توجهی از آنان پیرو مذهب شیعه و از فرقه بکتاشیه می‌باشند. مسیحیان آلبانی نیز بیشتر از پیروان دو مذهب ارتدوکس و کاتولیک هستند.

 

آلمان

آلمان که نام رسمی آن جمهوری فدرال آلمان است در قاره اروپا واقع شده و از شمال با دریای شمال، دانمارک و دریای بالتیک، از شرق با لهستان و جمهوری چک، از جنوب با اتریش و سوییس و از غرب با فرانسه، بلژیک، لوکزامبورگ و هلند هم‌مرز است. مساحت آن ۳۴۹٬۲۲۳ کیلومتر مربع است و با ۸۲ میلیون نفر پر جمعیت‌ترین کشور اروپا است. آلمان دارای نظام سیاسی جمهوری فدرال دموکراتیک پارلمانی بوده و دارای ۱۶ ایالت است. این ایالت‌ها می‌توانند در برخی مسائل مستقل عمل کنند. آلمان هنگام جنگ فرانسه و پروس در سال ۱۸۷۱ به عنوان یک ملت-دولت متحد شد. آلمان هم اکنون یکی از صنعتی‌ترین کشورهای جهان است و به عنوان ثروتمندترین عضو اتحادیه اروپا موتور اقتصادی حوزهٔ پولی یورو محسوب می‌شود.

جمهوری فدرال آلمان
Bundesrepublik Deutschland

پرچم

نشان

جمهوری فدرال آلمان یکی از اعضای سازمان ملل متحد، ناتو، کشورهای گروه هشت و گروه پنج بوده و از بنیانگذاران اتحادیه اروپا است.

آب و هوا

آلمان در منطقهٔ بادهای معتدل و خنک غربی میان اقیانوس اطلس و آب و هوای قاره‌ای در شرق قرار گرفته‌است. دامنه تغییر دما در آن اندک است. ریزش باران در تمام فصول ادامه دارد. میانگین درجه حرارت در زمستان بین ۵/۱ درجه سانتی‌گراد در مناطق پست و منهای شش درجه در مناطق کوهستانی در نوسان است. میانگین دما در ماه ژوئیه بین ۱۸ درجه سانتی‌گراد در مناطق پست و ۲۰ درجه سانتی‌گراد در دره‌های محفوظ جنوب است. دشت‌های پست اطراف راین با آب و هوایی ملایم، بایرن علیا با گاه‌گداری بادهای خشک و گرم از سمت جنوب، کوه‌های آلپ و منطقهٔ هارتس با بادهای تند، تابستان‌هایی خنک و زمستان‌هایی پر برف از این قاعده تبعیت نمی‌کنند. این مناطق دارای آب و هوایی ویژه هستند.

نظام سیاسی

سازماندهی دولتی بر پایهٔ قانون اساسی است. در رأس دولت صدراعظم قرار دارد که نقش وی نمادین است. رئیس حکومت رئیس جمهور است. وی تعیین‌کنندهٔ سیاست حکومتی است.

اعلامیه جهانی حقوق بشر رکن جدایی‌ناپذیر قانون اساسی آلمان است. ماده ۲۰ قانون اساسی نظام سیاسی، آلمان را با مشخصه‌های دموکراتیک بودن، اجتماعی بودن، مبتنی بر قانون بودن و فدرال بودن معرفی می‌کند.

ایالت‌های آلمان

آلمان ۱۶ ایالت دارد به قرار زیر:

بادن-وورتمبرگ (Baden-Württemberg)

بایرن (Bayern)

برلین (Berlin)

براندنبورگ (Brandenburg)

برمن (Bremen)

هامبورگ (Hamburg)

هسن (Hessen)

مکلنبورگ-فورپومرن (Mecklenburg-Vorpommern)

نیدرزاکسن (Niedersachsen) (زاکسن سفلی)

نوردراین-وستفالن (Nordrhein-Westfalen)

راینلاند-فالتز (Rheinland-Pfalz)

زارلاند (Saarland)

زاکسن (Sachsen)

زاکسن-آنهالت (Sachsen-Anhalt)

اشلسویگ-هولشتاین (Schleswig-Holstein)

تورینگن (Thüringen)

 

اقتصاد

آلمان بزرگترین اقتصاد اروپا را داراست و پس از آمریکا و ژاپن سومین قدرت صنعتی جهان است.از نظر درآمدسرانه رتبه پنجم می‌باشد.رشداقتصادی آلمان در سال ۲۰۰۷ برابر ۲٫۴ بوده‌است.آلمان با صادرات ۱٫۳۳ میلیاردی جزو بزرگترین صادرکنندگان جهان است.سهم هر یک از بخشهای خدمات صنعت و کشاورزی به ترتیب برابر ۷۰٪.۲۹٫۱٪.۰٫۹٪ است. بهبود اقتصادی این کشور پس از جنگ جهانی دوم «معجزه اقتصادی آلمان» خوانده شده‌است.بیشتر تولیدات آلمان تولیدات مهندسی بویژه صنایع الکتریکی، مکانیکی، خودروسازی، مواد شیمیایی، منسوجات، هوافضا، غذایی و وسایل نقلیه‌است. صنایع سنگین و مهندسی در منطقه روهر، شیمیایی در شهرهای کنار رود راین و وسایل نقلیه موتوری در مراکز بزرگ ایالتی مانند اشتوتگارت تمرکز دارد.آلمان همچنین در ساخت و بکارگیری توربینهای بادی واستفاده از انرژی خورشیدی در جهان پیشرو می‌باشد.

از بین ۵۰۰ شرکت بزرگ دنیا«از لحاظ سرمایه»۳۷تای آنها در آلمان می‌باشد.ده شرکت برتر بترتیب:دایملر.فولکس واگن.آلیانتس«سودده ترین».زیمنس.دویچه بانک«دوم در سودده».اآن.دویچه پست .دویچه تله کام.مترو وbasf است.در این میان بیشترین تعداد کارمند برای دویچه پست و بوش است.از برندهای معروف آلمان می‌توان به مرسدس بنز.ب ام و.آدیداس.پورشه.فولکس واگن و نیوآ اشاره کرد.

از آغاز دهه ۱۹۸۰، رشد کلانی در صنایع تکنولوژی پیشرفته روی داده‌است. آلمان بجز ذغال سنگ معادن نسبتاً کوچک سنگ آهن، بوکسیت، سنگ مس، نیکل، قلع، نقره ، پتاس و نمک ، ذخایر طبیعی نسبتاً کمی دارد و شدیداً به واردات مواد اولیه متکی است.

عرضه نیروی کار با کمبود روبرو بوده‌است و تعداد زیادی «کارگر مهمان» (گاست اربایتر) بویژه از ترکیه و یوگسلاوی سابق به کار گرفته شده‌اند. از ۱۹۹۰ کمبود نیروی کار در غرب کشور با مهاجرت از شرق، جمهوری دموکراتیک آلمان سابق، نیز مواجه شده‌است. تعداد افراد شاغل در صنایع خدماتی نزدیک به دو برابر کارکنان صنعت تولیدی است. بانکداری و امور مالی از منابع مهم درآمد ارز خارجی است، و شهرفرانکفورت یکی از مراکز اصلی امور مالی و تجاری در جهان است. اتحاد دو آلمان در اکتبر ۱۹۹۰ چالش بزرگی را در پیش روی اقتصاد این کشور قرار داد. در گذشته جمهوری دموکراتیک آلمان دارای موفقترین اقتصاد در بین کشورهای عضو شورای همکاری متقابل کومکون بود، ولی بر حسب میزان و کیفیت تولید محصولات، و سطح زندگی مردم کمتر از آلمان غربی سابق توسعه یافته بود.

فرانکفورت یک مرکز مالی مهم و مقر بانک مرکزی اروپاست.

انرژی

آلمان بزرگترین تولید کنندهٔ انرژی بادی در جهان است. در سال ۲۰۰۲ میلادی آلمان پنجمین مصرف‌کننده انرژی در جهان بود و دو سوم انرژی اولیه در این کشور وارد می‌شد. در همین سال آلمان بزرگترین مصرف‌کننده الکتریسیته در میان کشورهای اروپایی بود و دولتمردان آلمان تامین نیمی از انرژی‌های مصرفی کشور از انرژی‌های تجدیدپذیر را در دستور کار خود قرار دادند.

زبان آلمانی

آلمانی جزو گروه بزرگ زبان‌های هند و ژرمنی است و در حوزهٔ زبان‌های ژرمنی قرار می‌گیرد. این زبان با دانمارکی، نروژی و سوئدی، هلندی، فلمی و همچنین انگلیسی هم خانواده‌است. در آغاز قرون وسطی تعداد کثیری زبان‌های نوشتاری محلی وجود داشت. با گسترش ترجمه لوتر از انجیل، به تدریج یک زبان نوشتاری متحد که به طور عمده بر زبان دیوانی زاکس (مایسنر) استوار بود، جای خود را باز کرد.

در آلمان به لهجه‌های گوناگونی صحبت می‌کنند، اغلب از لهجه و تلفظ مردم آلمان می‌توان به منشا محلی آن‌ها پی­برد. چنانچه مثلاً یکی از اهالی مگلن‌بورگ و یک بایری هر کدام با

  انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 938

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما