مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 813
  • بازدید دیروز : 2396
  • بازدید کل : 13170151

مباني اپيدميولوژي باليني در قانون ابن سينا


پزشكي نياكان

مباني اپيدميولوژي باليني در "قانون ابن سينا

چكيده

هدف از اين مطالعه، بررسي بهداشت گرائي ابن سينا و توجه آن دانشمند عاليقدر، به مباني اپيدميولوژي باليني كه اساس پزشكي جامعه نگر را تشكيل ميدهد، مي باشد.

به منظور نيل به اين هدف، پس از رايانه‌اي كردن كليه مجلدهاي كتاب "قانون درطب" كه بالغ بر 5/1 ميليون كلمه مي باشد به جستجوي واژه هاي مرتبط با جنبه هاي توصيفي اپيدميولوژي باليني، يعني متغيرهاي مرتبط با زمان، مكان و شخص، پرداخته در اين رهگذر، به جمع آوري اطلاعاتي در ارتباط با توزيع جغرافيائي، فصول چهارگانه، شرايط اقليمي، ارث، نژاد، سن، شغل و . . . اقدام نمودم و درتجزيه و تحليل داده ها با بهره‌گيري از جديدترين اطلاعات پزشكي و بهداشتي موجود، دريافتم كه ابن سينا به تاثير متغيرهاي مرتبط با زمان، مكان و شخص، كاملا معتقد بوده همچون حقايق مسلّم و استانده‌اي به شرح اين واقعيت ها و تاثير آنها بر سلامت و بيماري انسان، پرداخته اين پيام بهداشتي جاويد را به كليه پزشكان تمامي زمان ها ابلاغ نموده است:

"اين نكته را نيز بدانيد كه هريك از فصول در هر منطقه از مناطق زمين، نوعي بيماري را بر مي انگيزد. بر طبيب است كه بيماري هاي ويژه سرزمين هاي مختلف و تابع فصول متفاوت را به خوبي بشناسد تا بتواند و سائل پيشگيري و چاره جوئي و درمان آنها را تدبيرنمايد" .

مقدمه

هرچندخورشيدوجودابن سينادراواخرهزاره اوّل ميلادي (سال 980) طلوع نمود ولي بيش از سه دهه از عمر پربركت خود را از آغاز هزاره دوّم به بعد (تاسال 1037 ميلادي) به عنوان درخشنده ترين خورشيدجهان پزشكي و فلسفه، روشنگر سال هاي آغازين هزاره دوّم ميلادي بود (1) و در آن زمان كه ديگر هيچيك از شيوه هاي طب جالينوسي، طب ايراني، طب هندي، طب مصري و . . . به تنهائي جوابگوي نياز محافل پزشكي جهان نبود با علم برخاسته از ايمان، هوش سرشار و تلاش شبانه روزي، موفق به تاليف اطلاعات موجود و افزودن نظريات خود بر ذخاير پزشكي ايران و جهان گرديد و دائره المعارف پزشكي قانون را آماده بهرهبرداري جهانيان نمود و چه قضاوت غيرمنصفانه و بلكه مغرضانهاي است بيان اين مطلب در آغاز هزاره سوّم ميلادي كه در 1400 سال فاصله زماني بين جالينوس و ساليوس، پزشكي، دانشي راكد بود . . . و پيشرفت هاي حاصله، همگي دستاورد سفيدپوستان اروپائي و آمريكاي شمالي است و اين درحاليست كه پس از ترجمه قانون به زبان لاتين، انگليسي، فرانسه و . . . در عرض كمتر از 55 سال بين سال هاي 1527ـ1473 ميلادي بيش از 15 بار تجديد چاپ شد وكتب طبي جالينوس را كاملا تحت الشعاع، قرار داد و تا قرن هفدهم ميلادي، مهمترين كتاب پزشكي دوران، به حساب مي آمد و بينش بهداشتي ابن سينا كه در صفحات مختلف كتاب قانون، متجّلي است از چنان غناي علمي اي برخوردار است كه هم اكنون نيز ميتوان مطالب مرتبط با بهداشت عمومي و طب پيشگيري و اپيدميولوژي باليني موجود در اين كتاب را نه تنها در محافل و مجلات پزشكي و بهداشت، مطرح نمود بلكه ميتوان با سربلندي هرچه تمامتر در كلاس هاي دانشگاهي نيز به تدريس آن پرداخت و اگر هدف پزشكي جامعه نگر، اينست كه بهداشت گرائي را جايگزين درمان گرائي صِرف، كند اين درست همان كاريست كه ابن سينا در كتاب قانون درطب كرده ولذا او نه تنها طلايهدار بهداشت در هزاره دوّم ميلادي به حساب مي آيد بلكه بدون شك يكي از بنيانگذاران اصلي تفكر بهداشتي در پزشكي ديروز، امروز و فردا نيز مي باشد و چه خوب بود اگر براي درخت تنومند دانش پزشكي، ريشه هاي استواري نيـز قائل مي شدند و در نگاهي گذرا به آن ريشه هاي عظيم، سهم ساير ملل را نيز در نظر گرفته اقلا نظير محقق عاليقدر، ادواردبراون، طي قضاوت منصفانهاي اعتراف ميكردندكه:

تحقيق در مورد طب اسلامي، در حقيقت مطالعه در باره نطفه و اساس دانش جديد است و نيز فراتر از آن، اين مطالعه، در باره باروري آن طبي است كه متفكران جديد روز به روز توجهشان بيشتر به سوي آن جلب مي گردد. علم طب اكنون نيزمانندگذشته در حلقه بزرگي در سير و تحرّك است و بار ديگر به همان نقطه كه ايرانيان و اعراب، آنرا فرا گرفته اند در حال نزديك شدن مي باشد. نامها اگرچه عوض شده اند ولي حتي در اين مورد هم تغيير، كمتر از آن است كه در باورها بگنجد.

طب يك رشته بين‌المللي است كه حدومرزي از لحاظ وقت و زمان نمي شناسد و طب ملي جزئي از طب بين‌المللي است و هرگز نبايد تحت تاثير ملي‌گرائي مفرط قرار گيرد.

جالينوس، ابن سينا و سيدنهام قهرماناني هستندكه نخست به عالَم طب و سپس به ملتي كه از ميان آنها پا به عرصه وجود گذاشته اند تعلق دارند. مورّخ پزشكي با تمام رجالي كه با مسائل مشترك مربوط به سلامت و بيماري سروكار دارند، داراي نوعي خويشاوندي معنوي است، به نحوي كه از ياد بردن هريك از افراد اين چنين خانواده‌اي تضعيف مبناي آن خاندان، به شمار، ميرود ولي همانطوركه در مقاله "بهداشت عمومي و طب پيشگيري ازديدگاه ابن سينا نيز يادآورشدهام سعي كرده اند با القاي اين فكر بي اساس و خطرناك كه ما هيچ چيز از خودمان نداشته و نداريم، ما را دچار ناخوشي خودكوچك بيني كنند و لذا به منظور درمان قاطع آن بايد در جستجوي هويت گم شده خود در دوران مجد و عظمت تمدن اسلامي در زمان ابن سينا و رازي و ابوريحان و فردوسي و . . . باشيم و با بهرهگيري از تكنولوژي جديد، بار ديگر آن دوران را به دور از هياهوي غزنويان، سامانيان، آلمامون، آل بويه و . . . كه در زمان آن بزرگواران، مخلّ آسايش همگان شده بودند در سرزمين هميشگي توحيد ـ ايران ـ ، به محك تجربه بگذاريم و آغاز هزاره سوّم ميلادي را كه مصادف با نامگذاري اين سال به نام مبارك امام علي (ع) گرديده است، بياد عدالت، شجاعت، جديّت، نوع دوستي، علم پروري . . . و حق محوري آن پيشواي بزرگ به چنان خودسازي حركت آفريني بپردازيم كه بار ديگر مسير حركت مارپيچي تاريخ را همچون آغاز هزاره دوّم ميلادي بسوي پايتخت هميشگي توحيد، ايران اسلامي، سوق داده بار ديگر نقش عظيمي در پيشرفت هاي علمي و اخلاقي اين هزاره نيز ايفاء نمائيم.

 

مقاله حاضركه براي درس پرورشي رشته تحرير درآمده است به منظور آشنائي هرچه بيشتر با افكار مترقي بهداشتي استاد، بخصوص در ارتباط با مباني اپيدميولوژي باليني، تهيه گرديده و در واقع، مكمل مقاله بهداشت عمومي وطب پيشگيري ازديدگاه ابن سينا" است ارائه شده است .

بيان مسئله و مستندات

پيدميولوژي باليني، عبارتست از دانش مطالعه سلامت و بيماري، از زاويه طب باليني، در طول زمان، در محدوده مكان و بر صفحه جغرافيا به منظور شناخت انتشار و علل بيماري ها، كنترل و ريشه كني آنها و حفظ و ارتقاي سلامت افراد سالم و اپيدميولوژي توصيفي، عبارت است از مطالعه وقوع بيماري يا ساير مشخصات مربوط به سلامت در جوامع انساني، مشاهدات كلّي در مورد ارتباط بيماري با بعضي از مشخصات اصلي نظير سن، جنس، نژاد، شغل و طبقه اجتماعي و همچنين موقعيت جغرافيايي. ضمنا جنبه هاي اصلي اپيدميولوژي توصيفي را ميتوان تحت عناوين فرد، مكان و زمان طبقه بندي كرد كه درجدول 1 ، بـه آن اشاره شده است.

جدول 1 ـ جنبه هاي مختلف اپيدميولوژي توصيفي

 

زمان وقوع بيماري

مكان وقوع بيماري

افراد مبتلا (شخص)

سال، فصل، ماه، هفته، روز و ساعت شروع بيماري و مدّت آن

منطقه اقليمي، كشور، استان، شهر يا روستا

سن، جنس، وضعيت ازدواج، شغل، وضعيت اجتماعي، آموزش، بُعد خانوار، قد، وزن، فشار خون، عادات شخصي ...

روندزماني بيماري ها

منظوراز "زمان" درتعريف فوق، هم توزيع فصلي بيماريهاوهم فاصله ومدت استقرار اپيدميها و پاندميهااست تادرسايه اين آگاهي ها، درهرفصلي منتظربروزبيماري خاصي باشيم و هرچندسال يكبار، خودراجهت مواجهه باهمهگيري يا جهانگيري بيماري ويژهاي آماده كنيم و در مجموع، با اطلاع كامل از زمان حداكثر شيوع بيماري يا فصل بروز آن يا فواصل همهگيري هاي آن خود را به منظور انجام اقدامات پيشگيرنده و درماني، آماده نمائيم. بارزترين مثالي كه در اين زمينه ميتوان ذكر كرد شيوع آنفلوآنزا در فصل زمستان مي باشد، زيرا با علم و آگاهي به همين واقعيت است كه در اوائل پائيز هر سال افراد در معرض خطر را عليه آنفلوآنزا واكسينه مي كنيم و در زمستان ها كه شيوع فارنژيت استرپتوكوكي، بيشتر است بركموپروفيلاكسي تب حاد روماتيسمي، تاكيد بيشتري مي نمائيم و در فصل تابستان كه احتمال وقوع اپيدمي عفونت هاي آنتروويروسي و مخصوصا پوليوميليت، بيشتر از ساير فصول است در صورت امكان، از تونسيلكتومي انتخابي، خود داري مي نمائيم و امروزه كه وجود ويروس هپاتيت E در بعضي از نقاط مملكت و بخصوص در غرب ايران به اثبات رسيده است در فصل زمستان و اوائل بهار و بويژه در صورت به راه افتادن سيل و آغشته شدن آب هاي آشاميدني به فاضلاب اماكن انساني و بروز هپاتيت كلاسيكHBsAg منفي درگروهي از افراد 35-15 ساله جامعه بايستي قويا به همهگيري هپاتيت E بينديشيم و از توسعه آن جلوگيري نمائيم. . .

جدول 2 ـ مثال هائي ازتوزيع فصلي بيماري ها

 

بهار

تابستان

پائيز

زمستان

اوريون

عفونت هاي آنتروويروسي

عفوتتهاي رينوويروسي و آدنوويروسي

فارنژيت استرپتوكوكي

سرخك

فارنگوتونسيليت آدنوويروسي

سياه سرفه

بيماري هاي مننگوكوكي

سرخجه

زردزخم استرپتوكوكي

مونونوكلئوز عفوني

بيماري هاي سيستميك ناشي از هموفيلوس آنفلوآنزا

بروسلوز

تب پاپاتاسي

هپاتيت A

آنفلوآنزا، ديفتري

 

لازم به ذكر است كه تاثير فصول بر ميزان بروز و شيوع بيماري ها در كتاب قانون در طب ابن سينا به كرّات، مورد توجه استاد، قرار گرفته است كه ذيلا به مواردي از آن اشاره ميگردد:

هرفصلي از فصول، وظيفه ويژهاي داردكه اگر به طور شايسته و لازم ادا كند نتيجه آن بر وفق مراد است، وظيفه تابستان آوردن گرما و وظيفه زمستان ايجاد سرما است، بهار و پائيز نيز وظيفه طبيعي خود را دارند. ليكن اگر فصول از اداي وظيفه طبيعي خود سرباز زنند و نقض قاعده كنند، بسا اتفاق مي افتدكه بيماري هاي ناهنجار و وخيم رخ دهند .

اين نكته را نيز بدان كه هريك از فصول در هر منطقه از مناطق زمين نوعي بيماري را برمي انگيزد. بر طبيب است كه بيماري هاي ويژه سرزمين هاي مختلف و تابع فصول مختلف را به خوبي بشناسد تا بتواند وسائل پيشگيري و چاره جوئي و معالجه آنها را تدبير نمايد. گاهي اتفاق مي افتدكه در يك روز معيّن حالت فصل معيني بروز مي كند، روزي ممكن است زمستاني وروز ديگري تابستاني باشد، روزي پيش مي آيدكه مي توان آن را پائيزي ناميد و سرانجام روز ديگري را مي بينيم كه در آن هم گرما و هم سرما هر دو عارض ميشوند .

زمستان زودرس، بيماري هاي زمستاني را زودتر با خود مي آورد و همينطور تابستان زودرس، بيماري هاي تابستاني را زودرستر مي كند. هر فصلي كه سرميرسد بيماري هائي را كه فصل قبلي آورده بود تغيير مي دهد. اگر فصل، به درازا بكشد و دير بپايد بر بيماري هاي فصلي نيز مي افزايد. بويژه فصل هاي تابستان و پائيز، در اين حالت بيماريزاتر از ساير فصل ها هستند .

اين را بدان كه بيماري هاي موسمي كه ويژه فصلي از فصول سال هستند، انتظار مي رود كه در اوائل فصل ظاهر شوند .

در معالجه ورم فلغموني بايد شرايطي را كه يادگرفتهاي ملاحظه كني: ازقبيل: سن بيمار، فصلي از سال كه ورم در آن سربرآورده، محيط زيست بيمار و غيره .

بيماري هاي بهاري

خناق (ديفتري) كه ممكن است كشنده واقع شود در اين فصل، شايع است. كساني كه چنين بيماري هائي در بدن دارند، بويژه كساني كه به "بيماري سد" گرفتار باشند حالشان در اين فصل وخيم‌تر مي شود .در موسم بهار نزديك به فصل زمستان، بيماري خناق، شايع است . آبله در فصل بهار، بيشتر از زمستان، سرميزند .

بيماري هاي تابستاني

اين بيماري ها عبارتنداز: تب نوبه، تب محرّقه، لاغري جسم، درد گوش، رَمَد، باد سرخ و جوش هائي كه متناسب اين فصل هستند. اگر تابستان، جنوبي باشد بيماري هاي واگير، آبله و سرخك زياد حادث ميگردد. سم مار، در تابستان از ساير فصل ها تاثير بدتري دارد .

بيماريهاي پاييزي

تب هاي مختلط وتب هاي رَبع و چنانكه گفتيم سوداء در اين فصل، شايع است و نيز به سبب زيادي آن طحال بزرگ ميشود.

بدترين فصل براي مسلولين، فصل پائيز است. مسلولي كه بيمار شده است و هنوز علائم بيماري او نمايان نشده است، در پائيز بيماري خود را نمايان مي سازد. همچنين پائيز براي بيماران دق مفرده (تب لازم) بدترين فصل هاست زيرا پائيز، خشك كننده است. پائيز توگوئي سرپرستي بازماندگان بيماري هاي تابستان را عهده دار شده است. بدترين پائيزآن است كه خشك باشد و بهترين پائيز عبارت از پائيزي است كه مرطوب و باراني باشد . فصلي كه در آن بيماري سل بيشتر از فصول ديگر منتشر است، همانا فصل پائيز است. ضمنا پائيز جنوبي پربارش كه بدنبال تابستان شمالي و خشك و بي بارش آيد، كه در چنين پائيزي بيماري سل فراوان است. فصل پائيز، براي مسلولين، بسيار زيانبخش است. اگر تشخيص سل دشوار بود، مسلول را در پائيز معاينه كن ! . در موسم پائيز، بويژه در پائيزي كه هوا متغير است، بايد بهداشت را بسيار مراعات كرد. پيدايش كرم شكم در فصل پاييز بيشتر از فصل هاي ديگر سال است. اين را نيز بدان كه كچلي پوست انداز و قوباء در فصل پاييز بيشتر از هر وقت سال، رخ ميدهد .

بيماريهاي زمستاني

زكام با دگرگون شدن هواي پائيزي شروع مي شود و بعد از آن ذات الجنب، ذات الريه، صداگرفتگي، گلودرد، پهلودرد، پشت درد، بيماري عصبي وسردرد مزمن، پديد مي آيد و ممكن است به سكته و صرع هم بكشد. پيران و پيرسانان از زمستان، رنج ميبرند و ميانسالان، از زمستان بهره ورند . اگرفصل زمستان خشك و شمالي باشد و بعد از آن بهار پربارش جنوبي و تابستان پربارش باشد، اسهال خوني بسيار اتفاق مي افتد .

انتشارجغرافيائي بيماري ها

شرايط اقليمي و موانع طبيعي نظير اقيانوس ها، از يك طرف و وابستگي بعضي از عوامل عفونتزا به ناقلين و مخازن خاص، از طرف ديگر باعث محدود شدن بعضي از بيماري ها به مناطق خاصي از كره زمين گرديده و گاهي اين محدوديت به هيچ كدام از عوامل ذكرشده مربوط نبوده بلكه شرايط اقتصادي و فرهنگي بعضي ازكشورها مانع دستيابي به كنترل و ريشه كني برخي از بيماري ها گرديده و حال آنكه بسياري ازكشورهاي ديگر، چنين توفيقي را كسب نموده اند و اين درحاليست كه امنيت بهداشتي هركشور، تنها در سايه امنيت جهاني بهداشت، حاصل ميگردد زيرا مسافرت هاي سريعالسير و مبادله كالاهاي مختلف بين كشوري، كل جهان را به سياحتگاه يا بازارچه محدودي تبديل كرده است كه هر لحظه ميليون ها نفر از كشورهائي به كشورهاي ديگر، درحال پرواز يا ميليون ها "تُن" كالا بين كشورهاي مختلف، درحال مبادله است و همه اينها يعني تماس نزديك تمامي سكنة كرة زمين با يكديگر و احتمال بالقوه انتشار بيماري هاي محدود و منطقهاي به ساير مناطق و لذا آگاهي از انتشار جغرافيائي بيماري ها براي برنامه ريزي هاي بهداشتي هركشور، لازم است تا از موقعيت هر بيماري در كل جهان باخبرگردد و تدابير بهداشتي لازم براي مسافرين خود به كشورهاي ديگر و پذيرش مسافر، از سايركشورها را در سياستگذاري هاي بهداشتي خود بگنجاند و بديهي است كه هرچه كشورها به همديگر، نزديكتر باشند اشتراكات و تشابهات بيشتري در سرنوشت بهداشتي آنان وجود دارد و لذا آگاهي از وضعيت بيماري هاي هر منطقه جغرافيائي، براي كشورهائي كه در آن منطقه واقع شده اند از اهميت بيشتري برخوردار مي باشــد (23) و نظر به اينكه شرايط آب و هوائي مختلف و اقليم هاي گوناگون نيز ارتباط مستقيمي با انتشار جغرافيائي بيماري ها دارند لذا اشاره به اقليم هاي مختلف نيز لازم به نظر مي رسد.

اقليم هاي هفتگانه

همانطور كه در نقشه ـ 1، مشخص شده است مملكت ايران را از نظر اكولوژي به هفت منطقه، تقسيم نموده اند و بيماري هاي شايع در هريك از اين اقليم ها به شرح زير مي باشد.

1) در منطقه غربي و مركزي درياي خزر، استرانژيلوئيديازيس، نكاتوريازيس، آنكيلوستوميازيس، فاسيوليازيس، تنياساژيناتا، تريكوسفال، هاري، تريشينلوز، تنياسوليوم لارو مهاجر احشائي، مايستوما، كريپتوكوكوزيس، مالاريا، توكسوپلاسموز و لپتوسپيروز.

نقشه 1 ـ اقليم هاي هفتگانه ايران

2) در منطقه شرق درياي خزر، علاوه بر بسياري از بيماري هائي كه در منطقه غربي درياي خزر به آن اشاره شد به علت پراكندگي پشه خاكي (فلبوتوموس پاپاتاسي و سرژانتي) در تركمن صحرا، سرخس و لطفآباد، ليشمانيوز پوستي روستائي و در همين مناطق، موارد زيادي از سل انساني، يافت ميشود و سيفيليس بومي نيز ممكن است وجود داشته باشد . . .

3 و4) در مناطق ساحلي خليج فارس، شيستوزوميازيس، مالاريا، آنكيلوستوميازيس، سالك، تراخم، سل ريوي، انواع كچلي ها، سيفيليس بومي و تب راجعه . . .

5 و6) در منطقه ارتفاعات و كوه پايه ها، كيست هيداتيد، بروسلوز، سياه زخم، هاري، تب راجعه، جذام، تريكواسترونژيلوئيديازيس، آسكاريدوز . . .

7) در منطقه دشتي و كويري، تراخم و ساير اورام ملتحمه، سل ريوي . . .

تاثيراقليم هاي پنجگانه در سطح جهان از ديدگاه ابن سينا

ساكنان اقليم چهارم (مناطق معتدله) داراي معتدل ترين مزاجند. ضمنا مردمان اقليم چهارم با سكنه اقليم دوم و سوم، متفاوتند، زيرا در اقليم دوم و سوم، خورشيد گاهي در بالاي سر آنان و نزديك به آنها است و از گرمي تابش خورشيد، بهره‌مند ميشوند و گاهي خورشيد دور است و از گرماي آن بي‌نصيبند و به همين ترتيب اين مردم نسبت به اقليم پنجم، معتدل المزاج ترند .

برخي بيماري ها نژادي هستند و خاص طايفه يا ساكنان منطقه‌اي مي باشند و يا در ميان آنها شايعند. برطبيب است كه بيماري هاي ويژه سرزمين هاي مختلف و تابع فصول مختلف را به خوبي بشناسد تا بتواند وسائل پيشگيري و چاره جوئي و درمان آنها را تدبيرنمايد. ضمنا در مورد وجه تسميه كرم مدينه = دراكونكوليازيس به انتشار جغرافيائي اين بيماري در آن زمان اشاره نموده و متذكر ميشود كه علت اين نامگذاري به اين دليل است كه "اهل مدينه حجاز، به نحو شايعي به اين بيماري، مبتلا ميشوند" و سپس اضافه ميكند كه اين بيماري در خوزستان و بعضي از نقاط ديگر جهان نظير مصر و جاهاي ديگر نيز شايع است.

در بدو بستري نمودن بيماران، در بيمارستان و طي مصاحبه‌اي كه با آنها مي نمائيم چه‌بسا توجه به انتشار جغرافيائي بيماري ها اوّلين راهنماي تشخيصي باشد. مثلا بيماري كه با ادرار تيره، در يكي از بيمارستان هاي تهران بستري ميگردد و سابقه سكونت در جنوب غربي ايران را ذكر مي نمايد يكي از مهمترين تشخيص هائي كه براي وي مطرح ميشود ابتلاء به شيستوزوميازيس هماتوبيوم است و حال آنكه اگر اين بيمار، سابقه سكونت در پاكستان را ذكر ميكرد شايد مالارياي فالسيپاروم در صدر ليست تشخيص هاي افتراقي قرار ميگرفت . . . بيماري كه سابقه سكونت در هندوستان را ذكر ميكند و از دفع كرم هاي پهن بندبند، شكايت دارد بايستي در درجه اوّل تشخيص تنيازيس ناشي از تنياسوليوم، براي وي مطرح شود درحاليكه اگر همين بيمار، سابقه مسافرت به خارج ايران را ذكر نكند تشخيص تنيازيس ناشي از تنيا ساژيناتا براي او مطرح ميشود . . . يا بيمار مبتلا به تب و لرز عودكننده‌اي كه در فصل بهار يا تابستان سابقه مسافرت به شمال غربي ايران را ذكر مي كند ممكن است دچار بورليوز باشد زيرا اين بيماري از سال ها قبل، در آن منطقه، حالت آندميك دارد.

توجه كافي به نحوه توزيع بيماري ها علاوه براينكه موجب ميشود پزشك باليني به مفهوم دانشگاهي آن با ديد وسيعتر و كاملتري همه جنبه هاي بيماري را زير نظر داشته باشد ضمنا به تشخيص صحيح و به موقع آن نيز منجر ميگردد و اين موضوعيست كه نه تنها پزشكان قديمي كه حتي عرفا و شعرا نيز به آن توجه داشته و مي دانسته اند كه يك بيماري بخصوص، ممكن است ويژه منطقه خاصي از مملكت باشد و حتي نسبت به اين مسئله مهم كه يك بيماري واحد درنقاط مختلف مملكت ممكن است با داروهاي متفاوتي درمان شود آگاهي داشته اندكه خود نشان دهنده توجه به اختلاف در انتشار جغرافيائي بيماري هاي مختلف است به طوري كه مولوي، بعنوان يك فرد غيرپزشك، چنان در اين مورد مي سرايدكه گوئي با يك پديده كاملا استانده وهمه كس فهم، روبرومي باشد:

نرم نرمك گفت شهرتو كجاست كه علاج درد هر شهري جداسـت

اندر آن شهر از قرابت كيستت خويشي و پيوستگي باچيســـتت

دست برنبضش نهاد و يك به يك باز مي پرسيد از جور فلــــــك

زان كنيــزك ازطريق داستـــان باز مي پرسيـد حـال دوستان

 

تاثير ويژگي هاي فردي، بر بروز بيماري ها

بيماري هائي وجود دارد كه ارثي هستند و از نسلي به نسل ديگر انتقال مي يابند اين را نيز بدان كه ممكن است ايجاد سنگ در كليه و مثانه ارثي باشد. درد مفاصل و بويژه نقرس، ارثي است و از پدر به فرزند، منتقل مي شود. برخي از بيماري ها نژادي هستند و خاص طايفه يا ساكنان منطقه‌اي مي باشند و يا در ميان آنها شايعند.

در هر كسي برحسب مزاج در عمر، نژاد و نوعيت نژادي، روي‌آورها بر بدن و روي آورهاي رواني تفاوت هائي هست و هرحالتي رهنموني است بـراي تشخيص سلامت و بيماري انسان.ابن سينا در مورد تاثير شغل نيز فرموده است: اگر شخص تبدار از ملوانان باشد، چون در گرماي مرطوب، زندگي ميكند و در آن گرما مي گدازد و رطوبت هم سست مي گرداند و منافذ را باز ميكند تا بيشتر عرق كنند، تب شديد، تاثير ناگواري بر او نمي گذارد. براي شناسائي حالت تب و براي اينكه معلوم كني تبِ عفونيِ گريبانگير بيمار از كدامين نوع تب است، مي تواني از خود حالت تب، نشاني هائي كسب كني كه به قرار زير هستند:

 

  • روند بهداشتي كه بيمار قبل از ابتلاء به تب داشته چگونه بوده است ؟
  • سن بيمار چقدر است ؟
  • سيماي بيمار قبل از حالت تب و در حالت تب چه تغييراتي يافته است ؟
  • هنگام ابتلاء به بيماري، فصل و موسم كدام و چگونه بوده اند؟
  • حرفه و كار بيمار مبتلا به تب چيست ؟

دامنه علم طب، ازديدگاه ابن سينا:

بعد از بيان مطالب بالا به اين نتيجه مي رسيم كه دامنه علم طب، پژوهش در باره عناصر، مزاج ها، خلط ها، اندام هاي ساده، اندامهاي مُركب، روح ها، قواي طبيعي و حيواني و نفساني، كنش ها، حالات تندرستي و بيماري، حد واسط بين آنها و علل آنها مانند خوردني ها، آشاميدني ها، آب و هوا، مناطق مسكوني، خانه هاي مسكوني، تخليه، احتقان، مشاغل، عادات، حركات بدني و نفساني، آرامش، سنين عمر، جنسيت، اثر عوامل خارجي بر جسم، انتخاب مواد خوراكي و آشاميدني، استنشاق هواي مناسب، برنامه فعاليت ها و استراحت ها، معالجه بوسيله داروها و معالجات فيزيكي اسـت.

بحث و نتيجه گيري

بدون شك، هدف از انجام اين پژوهش و نگارش مقاله حاضر، اين نبوده كه ادعا كنيم ابن سينا دقيقا همان مسائل بهداشتي امروزي را به همين شيوه فعلي، بيان نموده و اعتقادات بهداشتي او همين باورهاي بهداشتي فعلي بوده است، چراكه در اينصورت منكر سير تكاملي علوم و ازجمله پزشكي و بهداشت، طي يكهزار و بيست و چند سال گذشته گرديده و از واقعگرائي، عدول خواهيم نمود. از طرفي همانطوركه در عنوان مقاله نيز ذكر گرديده است طي اين تحقيق، در جستجوي مباني تفكر بهداشتي ابن سينا و پندارهاي استاد در مورد اصول اپيدميولوژي باليني از جنبه توصيفي آن در قالب متغيرهاي زمان، مكان و شخص و احتمال ارتباط اين متغيرها با سلامت و بيماري بوده ايم و همانگونه كه در صفحات قبل نيز ذكر گرديد چنين اشاراتي بطور مبسوط در سراسر كتاب قانون ابن سينا به چشم ميخورد و در آن زمان كه بسياري از مردم جهان، سلامت و بيماري را صرفا نتيجه خشم و سرور خدايان، ارواح، شياطين، اَجِنّه و ساير نيروهاي ماوراءالطبيعه، مي دانستند ابن سينا ضمن اعتقاد به تاثير اراده خداوند، بر تمامي پديده ها، به علل و اسباب طبيعي پديده ها به عنوان كارگزاران فيزيكي سلامت و بيماري مي نگريسته و چنان از تاثير زمان، مكان، پديده هاي جوّي، شرايط اقليمي، سن، ارث و . . . بر سلامت و بيماري، بحث مي كندكه بدون اغراق، اگر نام بيماريها و اصطلاحات جديد را به برخي از جملات قديمي قانون در طب ابن سينا بيفزائيم يا جايگزين بعضي از مثال هاي قديمي بنمائيم مثل اينست كه در آغاز هزاره سوّم نيز ابن سينا به قلمفرسائي پرداخته در كنگره جهاني بهداشت به ارشاد شاگردان و فرزندان خود اقدام كرده است ؟! هرچند اگر به اين تغييرات جزئي هم اقدام ننمائيم بازهم نظير ادوارد براون، قضاوت منصفانه مان اين خواهد بود كه " نام ها اگرچه عوض شده اند ولي حتي در اين مورد هم تغيير، كمتر از آن است كه در باورها بگنجد". به اميد آنكه ما نيز ادامه دهنده راه استادمان ابن سينا باشيم.

 

منابع

1 ـ بانك اطلاعاتي رايانه‌اي تاريخ پزشكي ايران وجهان اسلام: حوزه معاونت پژوهشي وزارت بهداشت، ويرايش اول، سال 1377 ، صفحات 1353ـ1183

2 ـ مومن، همايون (مترجم) :پزشكي درهزاره دوم، هفته نامه نوين پزشكي، شماره 38 ، 26 ديماه 1378 ونشريه داخلي سازمان نظام پزشكي جمهوري اسلامي ايران، صفحات 46ـ37 ، به نقل ازمجله نيوانگلند، شماره 6 ، سال 2000 ، صفحات 49ـ42

3 ـ شرفكندي، عبدالرحمن (مترجم قانون به فارسي) ، ابن سيناشخصيتي آشنابــراي جهانيان، كتاب رايانه‌اي قانون، معاونت پژوهشي وزارت بهداشت، سال 1377 صفحات 8100ـ8052

4 ـ حاتمي، حسين: بهداشت عمومي و طب پيشگيري ازديدگاه ابن سينا، اولين كنگره طب پيشگيري، دانشگاه علوم پزشكي همدان، سال 1378 ، بانك اطلاعاتي رايانه‌اي كنگره ها، معاونت پژوهشي وزارت بهداشت، ويرايش چهارم، سال 1378 صفحات 50281ـ4975

5 ـ حاتمي، حسين: بهداشت عمومي و طب پيشگيري ازديدگاه ابن سينا، مجله علمي نظام پزشكي جمهوري اسلامي ايران، شماره دوم، سال 1379 (دردست چاپ)

6 ـ براون، ادوارد: تاريخ طب اسلامي، ترجمه مسعودرجب نيا، چاپ پنجم، شركت انتشارات علمي وفرهنگي، سال 1371 ، صفحات 30ـ1

7 ـ حاتمي، حسين: اپيدميولوژي وكنترل بيماريهاي عفوني، مجله علمي نظام پزشكي جمهوري اسلامي، سال 1378 صفحات 336ـ321

8 ـ ديكشنري اپيدميولوژي جان لاست (1983): ترجمه دكتركيومرث ناصري، انتشارات دانشگاه تهران، سال 1367 ، صفحات 200ـ1

9 ـ پارك اندپارك: درسنامه پزشكي پيشگيري واجتماعي، جلدسوم، ترجمه دكترحسيـن شجاعي، دانشگاه علوم پزشكي گيلان، جلدسوم، سال 1375 صفحات 30ـ29

10) Christie A.B. : Infectious Diseases Epidemiology and Clinical Practice , Churchill Livingstone, Hong Cong, 4th ed. 1987, pp. 759-981 .

 

11) Galbraith, the Application of Epidemiological Methods in the Investigation and Control of an Acute Episode of Infection, Oxford Textbook of Public Health, Oxford University Press, New York, Volume 4, 1986, pp. 3-21 .

12) Philip S. Brachman, the Control of Infectious Diseases, Oxford Textbook of Public Health, Oxford University Press, New York, Volume 2, 1987, pp. 8-18 .

13 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب اول ، ت 2 ، فصل 4 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 302

14 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب اول ، ت 2 ، فصل 3 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 293

15 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب اول ، ف 2 ، فصل 8 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 280

16 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب چهارم، گ 2 ، فصل 2 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 6345

17 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب اول، ج 1 ، فصل 1 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 314ـ306

18 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب سوم، ف 9 ، فصل 4 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 3133

19 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب چهارم، گ 2 ، فصل 48 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 6056

20 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب چهارم، گ 3 ، فصل 6 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 7042

21 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب اول ، ج 1 ، فصل 6 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 314

22 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب سوم، ف 16 ، فصل 4 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 4489

23 ـ حاتمي، حسين : كتاب رايانه‌اي همه‌گيري شناسي بيماريها، حوزه معاونت پژوهشي وزارت بهداشت، سال 1378 صفحات 128 - 9

24 ـ موبدي، ايرج: پاتولوژي جغرافيائي، دانشكده بهداشت دانشگاه تهران سال 01364

25 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب اول ، ت 3 ، فصل 1 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 24

26 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب اول ، ت 1 ، فصل 8 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 285

27 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب اول ، ت 2 ، فصل 3 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 300

28 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب چهارم، گ 2 ، فصل 10 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 6492

29 ـ مولاناجلال الدين بلخي: مثنوي معنوي / بانك اطلاعاتــي رايانه‌اي مثنوي به ضميمه حيات وهدفداري پروفسورروير، معاونت پژوهشي وزارت بهداشت، ويرايش دوم، سال 1377 ، صفحه 013

30 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب اول ، ت 1 ، فصل 8 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 285

31 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب اول ، ج 1 ، فصل 11 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 492

32 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب سوم، گ 2 ، فصل 3 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 5561

33 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب سوم، گ 1 ، فصل 7 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 3173

34 ـ ابن سينا، قانون درطب، كتاب چهارم، گ 1 ، فصل 5 ، نسخه رايانه‌اي، صفحه 5770

35 ـ حاتمي، حسين: گزارش اولين همه‌گيري هپاتيت E ، ماهنامه علمي نبض شماره 9 سال اول، صفحات 31 - 23 خردادماه 01371

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

چكيده

 

مقدمه

 

بيان مسئله و مستندات

 

جدول 1 ـ جنبه هاي مختلف اپيدميولوژي توصيفي

 

روندزماني بيماري ها

 

جدول 2 ـ مثال هائي ازتوزيع فصلي بيماري ها

 

بيماري هاي بهاري

 

بيماري هاي تابستاني

 

بيماريهاي پاييزي

 

بيماريهاي زمستاني

 

انتشارجغرافيائي بيماري ها

 

اقليم هاي هفتگانه

 

نقشه 1 ـ اقليم هاي هفتگانه ايران

 

تاثيراقليم هاي پنجگانه در سطح جهان از ديدگاه ابن سينا

 

تاثير ويژگي هاي فردي، بر بروز بيماري ها

 

دامنه علم طب، ازديدگاه ابن سينا

 

بحث و نتيجه گيري

 

منابع

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

محقق : محسن دوستگان

 

 

موضوع تحقيق:

 

پزشكي نياكان

مباني اپيدميولوژي باليني در "قانون ابن سينا

 

 

نام دبير: دكتر طبا

درس پرورشي

 

 

 

 

 

 

 

 

دبيرستان شاهد صاحب الزمان (ع)

 

 

 

سال 15/2/1385

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

محقق:رضا قدردان

 

 

نام دبير:دكتر طبا

 

 

درس پرورشي

 

 

كلاس اول ب

 

 

 

 

 

دبيرستان شاهد صاحب الزمان(ع)

 

14/2/1385

  انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 230

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما