مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 1288
  • بازدید دیروز : 2772
  • بازدید کل : 13119420

زندگی هدفمند


برنامه ريزي در زندگي

مقدمه

وقت، در حقیقت همان عمر انسانی است كه لحظات و دقایق آن به صورتهای مختلف سپری می شود. بدیهی است عمر وبهتر بهره گرفتن از آن ، تنها سرمایه ای است كه در اختیار انسان قرار گرفته و آنچه ارزش واقعی یك انسان كامل را تعیین می كند ، صرف كردن به موقع این سرمایه ی مهم است . و همین لحظات و دقایق زودگذرو ارزشمند است كه سرنوشت انسان را تعیین می سازند. وقت همان عمر انسان است كه نه برگشت پذیر است و نه چیزی جانشین آن می شود. آدمی كه بر اساس هر چه پیش می آید وقت می گذراند ، تصور مبهم و گنگی از هدفش در ذهن دارد و حتی ممكن است كاملاًهدفش را گم كند.ولی وقت شناس و طراح خوب وقت ، جنبه های مختلفی ازراههای رسیدن به هدف رادر نظرمی گیرد.سودمند كردن وقت معنی اش آن است كه از تمام امكانات موجودی كه در اختیار داریم ، بهترین شان را انتخاب كرده و آن را در زمان مشخص به نیكوترین نحو به كار اندازیم .انتخاب امور مهم زندگی و برنامه ریزی برای آنها غالباً كار مشكلی است . این كارها نیاز به فكر و اندیشه دقیق وقدرت تصمیم گیری دارد و هم چنین نیازمندآگاهی به این امر است كه چه معیار ومحكی رابرای انتخاب كارهای مقدم تر خود در نظر می گیریم .به نظر می رسد بسیاری از مردم فقط از آن جهت در برنامه ریزی دچار اشكال می شوند كه آن را در ذهن و خیال خود تنظیم می كنند درحالیكه آنان به روشی نیاز دارند كه بیشتر به اهمیت برنامه ریزی آگاهشان كند و آن را جدی تر در نظر بگیرند. تجربیات نشان داده كه بهتر است به جای آنكه در ذهن و خیال خود برنامه ریزی كنیم آن را به قلم آورده و در كاغذی بنویسیم .

 


فلسفه برنامه ریزی :

فلسفه برنامه ریزی به عنوان یک نگرش و یک راه زندگی که متضمن تعهد به عمل بر مبنای اندیشه تفکر آینده نگر و عزم راسخ به برنامه ریزی منظم و مداوم می باشد ، بخش انفکاک نا پذیر مدیریت است.

برنامه ریزی شالوده مدیریت را تشکیل می دهد

برنامه: دستورالعملهایی است که در جهت اجرای یک پروژه اتخاذ می شود

برنامه عبارت است از تعیین هرف کوتاه مدت و راه رسیدن به آ ن؛

به بیان دیگر ، برنامه عبارت است از تعهد برای انجام یک سری عملیات به منظور تحقق هدف

 

تعریف اصل برنامه ریزی :

برای دست یافتن به هدف مورد نظر ، باید قبل از تلاش فیزیکی یا اقدام به انجام کار، تلاش ذهنی یا برنامه ریزی کافی صورت بگیرد.

برنامه ریزی تصمیم گیری نسبت به آ ینده است

تعریف نسبتا" کامل برنامه ریزی به مفهوم عام کلمه عبارتست از:فراگیری مداوم – حساب شده و منطقی – جهت دار و درونگر جهت ارشاد و هدایت فعالیتهای جمعی به سوی اهداف معین

تعریف هدف : هدف عبارت است از بیان مورد انتظار ( شامل کار مشخص و قابل اندازه گیری ) در محدوده زمانی خاص و با هزینه ای معین.

 


هدفهای برنامه ریزی :

1- افزایش احتمال رسیدن به هدف از طریق تنظیم فعالیتها

2- افزایش جنبه اقتصادی ( مقرون به صرفه بودن عملیات )

3- تمرکز بر روی مقاصد و اهداف و احتراز از تغییر مسیر

4- تهیه ابزاری برای کنترل

محاسن برنامه ریزی در سازمانها:

1- اهداف سازمان را فقط در چارچوب برنامه ریزی می توان تحقق بخشید،

2- برنامه ریزی ، زمینه را برای اجرای تصمیمها فراهم می کند،

3- برنامه ریزی در سطوح مختلف کمک می کند تا طرحهای آ ینده به طور منظم انجام شود و حد اکثر نتیجه را به دست آ ورد،

4- با رشد سریع تکنولوژی ، تنها در چارچوب برنامه می توان خود را با رشد مورد نظر تطبیق داد،

5- برنامه ریزی ، به طور مستقیم ما را به سوی رشد اقتصادی کلان می برد و از به هدر رفتن عوامل تولید حلوگیری می کند،

6 -برنامه ریزی ، موجب بودجه بندی می گردد و در نتیجه ابزار کنترل را به دست مدیر می دهد،

تسلط بر وقت با برنامه ریزی

در هر برنامه ریزی اعم از اینكه برای مدت طولانی ، متوسط و یا كوتاه باشد مراعات دو اصل ضروری است :

1- تنظیم لیست كارهای مورد نظر

2- تنظیم حق تقدّم هر كار،بر دیگری .

وقتی لیست كارها را تنظیم كردید . ببینید كارهایی كه بیشترین اهمیت را در حال حاضر برای شما دارند ، كدامند . برای این كار از سیستم«الفبا »كمك بگیرید.حرف«الف » در كنار آن كارهایی از لیست كه برای ما مهم ترین است ، بگذارید . حرف « ب» را برای كارهایی با ارزش متوسط و« پ » را برای كارهای كم ارزش در نظر بگیرید . مواردی كه با حرف « الف » مشخص شده ، باید آن دسته از اموری باشند كه برای شما در درجة اول اهمیت هستند و با انجام این امور در اولین فرصت ، بهترین استفاده را از وقت خود می كنید . در این حال انجام امور «ب» و «پ» را به بعد موكول می كنید .

داشتن هدف ،جزئی از طبیعت انسان بوده و بشربدون آن قادر به ادمه زندگی نیست بنابراین تنظیم هدفهای زندگی به شما كمك می كند تا با تجسم روشن ترآنچه می خواهیددرآینده داشته باشید از هم اكنون به ساختن آینده شروع كنید .

دومین قدم اساسی را برای كنترل وقت و زندگی موقعی می توان برداشت كه صورت هدفهای زندگی تنظیم شده و آماده ، در دسترس باشد .

یكی از رموز اصلی انجام كار بیشتر در روز این است كه وقتی لیست كارهای روزانه را تهیه كردید آن را در معرض دید خود قرار دهید و همچنان كه روز را سپری می سازید یك به یك آن را به صورت دستورالعملی به كار ببندید ، به مجردی كه كاری را انجام دادید در لیست روی آن خط بكشید . در آخر روز آنچه از لیست باقی مانده در ورقة دیگر یادداشت كنید.

بعضی از مردم وقت گرانبهای خود را به علت ترس از انجام كارهای غلط ، صرف رفتارهای وسواسی می نمایند .بررسیها نشان داده ، اشخاصی كه خوش بینانه به موفقیت می اندیشند و در این راه تلاش می كنند بیش از كسانیكه ترس و واهمه دارند ( به انتظار شكست هستند) ،شادند و در كار خود موفق می شوند .

از اشتباه كردن نترسید . اشتباه و شكست جزء امور طبیعی و عادی انسانهاست.به این فكر كنید كه هر اشتباه شما را به توفیق نهایی نزدیكتر می سازد .

بنابراین ،اولین و اساسی ترین سرمایة هر كس دوران عمر اوست . عمر یعنی دقایق ، ساعات ، روزها و سالهایی كه زنده هستیم ، فقط در چارچوب این اوقات است كه برنامه ریزی خوب و مفید امكان پذیر می باشد و این برنامه ریزی را با مشخص كردن اهداف اصولی زندگیتان شروع كنید .

دلايل عمده اهمیت برنامه ریزی برای زندگی

1. یک زندگی برنامه ریزی شده، به شما جهت می دهد. برنامه ریزی این فرصت را در اختیارتان قرار می دهد که بدانید به کجا می خواهید بروید و چطور باید به آنجا بروید. بدون برنامه، شما در زندگی جهت نخواهید داشت و وقت خود را برای کارهایی تلف خواهید کرد که ممکن است هیچ تاثیری در آینده ی شما نداشته باشند.

2. یک زندگی برنامه ریزی شده، رویاهای شما را قابل دسترس قرار می دهد. اگر تابه حال رویاهایتان برایتان غیرممکن و دست نیافتنی می نمود، شاید به این خاطر بوده شما هیچ طرح و برنامه ای برای رسیدن به آنها آماده نکرده اید. برنامه ی زندگی برای شما مراحل رسیدن به رویاهایتان را به شما نشان خواهد داد.

3. یک زندگی برنامه ریزی شده، کنترل زندگی را در دست خودتان قرار می دهد. اگر زندگیتان را به شانس و اقبال واگذار کنید یا اجازه بدهید که دیگران زندگیتان را کنترل کنند، مطمئناً ناامید و دلسرد خواهید شد. درد ست گرفتن کنترل زندگیتان تنها راه رسیدن به چیزهایی است که واقعاً می خواهید.

4. یک زندگی برنامه ریزی شده، به شما آرامش می دهد. همین که بدانید قدم ها و مراحل رسیدن به آنچه از زندگی می خواهید را طی می کنید، به شما احساس آرامش خواهد داد. بدون برنامه، دچار گیجی و سردرگمی خواهید شد که کجا بروید و روزهایتان را چطور بگذرانید.

5. یک زندگی برنامه ریزی شده به شما هدف می دهد. وقتی تصمیم می گیرید که روی برنامه زندگی کنید، یعنی می خواهید هدفمند زندگی کنید. دیگر زندگی کردنتان، بودن خالی نیست. شما برای خود هدفی دارید و برای رسیدن به آن قدم برمی دارید.

6. یک زندگی برنامه ریزی شده، به شما شور و اشتیاق می دهد. موفقیت تحقق پیش رونده ی یک هدف ارزشمند است. موفقیت سرنوشت نیست. وقتی هدفی پیش روی خود داشته باشید، با شور و اشتیاق بیشتر زندگی می کنید و برای رسیدن به آن هدف قدم برمی دارید.

7. یک زندگی برنامه ریزی شده، به شما قدرت می دهد. برنامه ریزی و هدفمند بودن در زندگی باعث میشود به همان طریقی که دوست دارید زندگی کنید و به کسی نیاز نداشته باشید.

8. یک زندگی برنامه ریزی شده باعث می شود شکرگذار نعمت های خداوند باشید. شما ناظر هر آن چیزی خواهید بود که خدا به شما داده و برنامه ریزی برای زندگیتان نشان می دهد که به نعمت های خدا احترام می گذارید، قدر آنها را می دانید و شکرگذار هستید.

9. یک زندگی برنامه ریزی شده باعث می شود ناخودآگاهتان هم به خدمت شما درآید. وقتی برنامه ریزی می کنید، بصیرتی در ناخودآگاهتان می کارید و آن بصیرت فرصت ها لازم برای رسیدن به موفقیت را برایتان فراهم می آورد.

10. یک زندگی برنامه ریزی شده به شما آزادی می دهد. وقتی برای شکل دادن به سرنوشتتان آزادی طلب کنید، واقعاً آزاد خواهید بود.

انسان موفق سعي مي كند با ابزاري به نام «برنامه ريزي» كه هوشيارانه، مستمر و پايدار تدوين شده است، زمانِ محدود و ارزشمند را در اختيار بگيرد و در دستيابي به اهداف شخصي،‌ حرفه اي و اجتماعي خود، پيشرفت لازم را داشته باشد و بهره بيشتري از تلاش خود ببرد. حال در ابتدا چگونگي برنامه ريزي را بحث مي كنيم. سپس چگونگي اجراي آن را خدمتتان عرض خواهيم كرد و در آخر آفات احتمالي را متذكر شده و عوامل بوجود آورندة اين آفات را ذكر مي كنيم.

الف ـ چگونه بايد براي دقايق و ساعات زندگي خود به درستي برنامه ريزي كنيم؟

1. نخست بايد هدف را به دقت تعيين نمود كه بدون هدف سراسر زندگي بيهوده خواهد بود، هر برنامه اي تعيين مسير حركتي است از يك مبدأ كه در آن قرار گرفته ايم به سوي مقصد بدين منظور بايد به نكات زير توجه شود:

1. تعيين هدف هاي فرعي و نزديك تر (هدف هاي ميان مدت) كه فرد را به هدف هاي اصلي مرتبط مي سازد.

2. خوب است هدف هاي مياني دقيق و مشخص و قابل ارزيابي و اندازه گيري باشد.

3. لازم است از مشاورة اساتيد آگاه در تعيين هدف و برنامه ريزي به سوي آنها استفاده شود.

2. پس از تعيين هدف هاي فرعي بايد ميزان «اولويت» هر يك را با كدهاي يك، دو و سه معين كرد.

3. مدّت زمان لازم براي رسيدن به هر يك از اهداف را بايد معين نمود. بدون تعيين زمان لازم، حتي ساده ترين هدف ها دست نيافتني مي شوند.

4. كارها و فعاليت هايي كه شما را به هدف هايتان مي رساند در برنامه روزانه و هفتگي خود ـ در زمان معين ـ قرار دهيد، توجّه داشته باشيد كه در برنامه ريزي علاوه بر كارها و فعاليت ها بايد به خواسته ها و نيازهاي شخصي و خانوادگي خود بنگريد و مديريت زمان را با رعايت تعادل بين عبادت و تحصيل وكار و زندگي و تفريح و... به دست بگيريد.

5. در برنامه ريزي به توانايي و استعداد و ذوق و علاقه و امكاناتي كه در اختيار داريد، به دقت توجه كنيد.

 

ب). چگونه براي اجراي برنامه تلاش و كوشش كنيم؟

1. عظمت و قداست اهدافتان را هر روزه در نظر بياوريد وبا حضرت دوست هر صبحگاه تجديد عهد و پيمان كنيد، تا انگيزه و احساس مطلوبيت بيشتري در شما ايجاد شود.

2. تمام توانايي خود را در انجام وظايفي كه در برنامه مشخص كرده ايد، متمركز كنيد. از خويش بر خويش ناظري بگماريد تا بر اجراي وظايف نظارت كند. نظارت و مراقبت فرشتگان الهي، كرام الكاتبين را پيوسته به ياد بياوريد. خود را در محضر پروردگار متعال ببينيد و عمر و زمان خويش را امانت او بدانيد. در امانت داري بكوشيد.

3. هر روز ـ در پايان كار ـ دقايقي را صرف نوشتن كارهايي كه انجام داده ايد بنماييد. ميزان مطابقت آنها را با برنامه، بسنجيد. كارهاي خود را بر مبناي اهداف، اولويت ها، ساعات كار مطلوب، و تعادل ميان خواسته ها و نيازها ارزيابي كنيد. تصميم بگيريد كه فعاليت ها و كارهاي خود را هر چه بيشتر به برنامه نزديك كنيد. راه كارهاي بهتر دستيابي به اهداف برنامه را براي خود مشخص كنيد. نيت و انگيزه هاي خود را در انجام كارها ببينيد و در خدايي كردن نيت ها و انگيزه ها بكوشيد.

4. در صورت موفقيت نسبي در اجراي برنامه خدا را شكر كنيد و براي ادامة بهتر كار از او مدد بخواهيد و خود نيز را تشويق كنيد و در صورت عدم موفقيت و انحراف از برنامه علل دروني و بروني را جستجو نماييد براي تنبيه خود اقدام مناسبي را در نظر بگيريد.

 

ج) آفات احتمالي اجراي صحيح برنامه و موجبات اتلاف وقت چه چيزهايي است؟

1. بي فكري و عمل زدگي:

به منظور دوري از اين آفت بايد به برنامه ريزي و اولويت بندي كارها پرداخت. در مديريت زمان، تعيين هدف ها و اولويت هاي مربوط به كار از مهم ترين امور به شمار مي رود، كه با توجه به آن مي توان از به دام افتادن در امور جزئي و غيرضروري نجات يافت.

2. بي نظمي:

فرد نامنظم علاوه بر اتلاف وقت خود باعث اتلاف زمان ديگران نيز مي شود.

3. تنبلي و بي حوصلگي:

فرد تنبل چون اهل كار نيست حتي هدف هاي قابل دسترسي و آسان را نايافتني مي بيند و به همين دليل اوقات خود را به بطالت مي گذارند.

عوامل تنبلي عبارتند از «عوامل گرايشي» مانند عدم تمايل به قبول زحمت يا ناراحتي، ترس از شكست، عزت نفس كم، افسردگي، ملالت، خجالت، احساس تقصير و... و «عوامل شناختي» مانند: اطلاعات ناكافي، مشخص نبودن اولويت ها، ترديد داشتن، مطمئن نبودن دربارة مسئله و ناتواني در درك اقدام به جا و به موقع، تفكر منفي، هدف هاي مبهم و... و «عوامل خارجي و محيطي» مانند سردرگمي، نبود تشكيلات، سر و صدا، فشار كاري بيش از حد و... و «عوامل جسماني» مانند: خستگي، استرس، بيماري، ورزش نكردن، بي تحركي در طول روز، پشت ميز نشستن و... .

4. پذيرش درخواست ها و خواهش ها: (تعارف بي جا و رو در بايستي)

تعارف بي جا و رودربايستي داشتن در حقيقت يك نوع دروغ گويي است. وقتي فردي نمي تواند و يا نمي خواهد كاري را انجام دهد و آن كار را بپذيرد، باعث اتلاف زمان، سرمايه ها و تضييع حقوق ديگران خواهد شد عوامل تعارف بي جا و رودربايستي عبارتند از تمايل به خشنود كردن ديگران، كسب توانايي از تقاضاهاي ديگران و بي اطلاعي نسبت به شيوه هاي نپذيرفتن يعني «نه» گفتن مي باشد.

5. پر حرفي و بيهوده گويي

پرحرفي باعث اتلاف وقت مي شود و انسان در آخر مي بيند از برنامه خود هم عقب مانده و چيزي به دست نياورده است. پس بهتر است در جايي كه لازم باشد حرف بزنيم و بيهوده گويي نكنيم.

6. تسويف و اهمال كاري:

تسويف منجر به سنگين تر شدن بار فرداها مي شود و نگراني از كارهاي مانده و دشواري انجام آنها به مرور زمان، منجر به بيماريهاي عصبي و يا بي تفاوتي نسبت به امور مي شود و به دنبال آن بي نظمي و عدم تعهد نسبت به مسؤوليت ها رخ مي دهد و از همه مهمتر فرصت ها از دست مي رود.

عوامل اهمال كاري عبارتند از: اعتقاد به اينكه من تحت فشار بهتر كار مي كنم، ترس از شكست، فقدان علاقه به موضوع درسي يا فردي خاصّ، عادت به انجام امور ساده و پيش پا افتاده در ابتدا و سپس به تعويق انداختن امور دشوار.

 

7. ناآشنايي و بي اعتمادي به توانايي هاي خود:

اين حالت منجر به عدم توانايي در تصميم گيري و وسواس در عمل مي شود جرأت لازم براي اجرا از دست مي رود. بيشتر زمان افرادي كه داراي تصوير منفي از خود هستند به سرزنش خود مي گذرد و به علت روحيه منفي در كارها، بي انگيزه بوده و به اتلاف زمان در هر كار مي پردازند. فرد بايد خود را با ميزان تواني كه دارد بپذيرد.

8. تلاش بيش از حدّ:

پذيرفتن و پرداختن به كارهاي مختلف بيش از حدّ توان منجر به بيماري هاي جسمي و روحي مي شود. بنابراين هر كس بايد با توجّه به توان و ظرفيت خويش قبول مسئوليت نمايد.

9. مسافرت ها و تعطيلات:

مسافرت ها وتعطيلات اگر برنامه ريزي شده نباشد باعث به هم ريختن برنامه مي شود.

10. خستگي:

فرد خسته، كارايي كمتري خواهد داشت. خستگي مستقيماً بر ميزان وقت، حوصله، خلاقيت و پشتكار و... فرد تأثير

مي گذارد. افرادي كه فكر مي كنند باكار ممتد و بدون استراحت كافي مي توانند كار بيشتري انجام دهند در اشتباه هستند زيرا خستگي حالتي است كه سبب كم شدن كار بدني و فكري مي شود.

عوامل خستگي عبارتند از: بي ميلي و بي علاقگي به كار و مطالعه و خستگي هنگام مطالعه، خستگي اعضاي بدن و به دنبال آن خستگي فكري، تشويش، اضطراب، عجله و نگراني، بي نظمي، بي برنامگي، پرخوري، كم خوابي، ضعف چشم، سطحي مطالعه كردن، تلقين هاي منفي.

 

11. عدم توانايي در تصميم گيري:

كسي كه عادت دارد در هر مورد خود را كوچك بشمارد و در هر كاري با ضعف و بي قدرتي اظهار نظر كند ضعيف بار مي آيد.

عوامل عدم توانايي در تصميم گيري عبارتند از: روشن نبودن جوانب كار، دو دل بودن، وابستگي به ديگران، ترس از عاقبت كار.

12. رفاه زدگي آلاينده:

پرداختن بي حد و اندزه به امور رفاهي انسان را از اهداف مهمتر و والاتر بازداشته و از اين طريق بسياري از فرصت ها از دست خواهد رفت.

 

فواید برنامه ریزی در شغل

. هدف های نهایی شما آشکار می شوند.

. اطمینان خاطر می یابید که کار روزانه شما هدف دار است.

. می توانید موضوعات مختلف مربوط به کار را تحلیل کنید.

. روش اندیشیدن را فرا می گیرید.

. می توانید از تواناییهای کار و حرفه خود بهره برداری کنید.

. ضعف های خود را کاهش می دهید.

. خواسته های شما محقق می شود.

  انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 182

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما