مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 2407
  • بازدید دیروز : 2258
  • بازدید کل : 13140256

مروری بر روند تغییر سبك زندگی خانوده ايراني در قبل و بعد از انقلاب اسلامي


مروری بر روند تغییر سبك زندگی خانوده ايراني

در قبل و بعد از انقلاب اسلامي

 

مقدمه

تعریف سبك زندگی

در تعریفی ساده، «سبك زندگی» الگوی مسلط برای شیوهی زندگی و ارتباطات میان افراد در یك دوره ی خاص است، كه به دلیل تحولات سیاسی و اجتماعی و تكنولوژیك تغییر می كند. نمودهای ملموس این تغییر را می توان در تغییر در سطح زندگی اقتصادی، تنوع و افزایش كمیّت كالاهای مصرفی، معماری و تزئینات داخلی خانه ها، تبلیغات شهری، محتوای برنامه های رادیو تلویزیونی و مطبوعات و حتی شیوه صحبت افراد مشاهده كرد. در فرهنگ «آكسفورد» (Oxford Dictionary 1990) سبك زندگی، راه های گوناگون زندگی فرد یا گروه معرفی شده و در فرهنگ «رندوم هاوس» ((Random House1987 عادات، منش ها، رویكردها، ذوق ها و قرایح،استانداردهای اخلاقی و سطح اقتصادی معرّف سبك زندگی است.

«آنتونی گیدنز» سبك زندگی را از مولفه های زندگی مدرن می داند و در این میان به سال های پس از جنگ جهانی دوّم و ظهور دولت های رفاهی در اروپای غربی تأكید دارد. به اعتقاد گیدنز دنیای مدرن گزینه های قابل انتخاب را برای افراد افزایش می دهد. در حالی كه در فرهنگ های ماقبل مدرن فرد معمولاً پیرو یك سبك و شیوه زندگی خاص بود. هرچند در این دوران هم شاهد انتخاب هایی برای افراد هستیم، امّا گزینه های گوناگون به هم شباهت دارند و دامنه وتعداد آنها چنان محدود است كه سبب می شود تنها سبك مشخصی برای زندگی در هر فرهنگی تعریف شده باشد و همه افراد متعلق به فرهنگ های یكسان به سبك تقریباً مشابهی زندگی كنند. در اینجا نكته مهم، تطابق همه افراد با ارزش های همسان منبعث از فرهنگ واحد است و نه امكان انتخاب هایی كه گاهی ظاهر می شوند.

سبك زندگی اگرچه با مفهوم مُد (Fashion) و مُدگرایی قرابت مفهومی دارد امّا اعّم از آن است. به عبارت دیگر «مُد» بخشی از سبك زندگی در یك دوره­ی معین است. «مدها» الگوهای فرهنگی هستند كه توسط بخشی از جامعه پذیرفته می شوند و دارای یك دوره ی زمانی نسبتاً ًكوتاه اند وسپس فراموش می شوند. سبك زندگی پدیده ای است قابل مشاهده كه مصادیق ملموس آن در گذر زمان تغییر می كند. در عین حال روند تغییر نمودهای آن در مقایسه با «مُد» كندتر است مگر این كه به واسطه ی رویدادهایی نظیر انقلاب یا تغییرات برنامه ریزی شده ی دولتی سرعت یابد. ضمن این كه در مقایسه با مُد، گستره ی نفوذ بسیار بیشتری دارد.

 

 

سبك زندگی در دوره پهلوی

پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر تغییر در نظام سیاسی، ارزش های فرهنگی و اجتماعی حاكم بر جامعه­ی ایران را نیز تغییر داد. در دورهی پهلوی برنامه ها و سیاست گزاری های حكومت عموماً صبغه ای غربی و غیردینی داشت. شاه برآن بود تا طرح های توسعه گرایانهی مدنظرخود در حوزه های فرهنگی را با اصول مدنظر شركای غربیاش منطبق سازد. از دهه­ی 1340 و با شروع برنامه های بلندپروازانه نوسازی محمدرضاشاه، شیوهی زندگی آمریكایی به عنوان نمونه ایده آل زندگی از سوی تریبون های رسمی رژیم تبلیغ می شد. این وضعیت به موازات افزایش ارتباطات فرهنگی میان ایران و ایالات متحده آمریكا صورت گرفت. حضور گستردهی دانشجویان ایرانی در دانشگاه های آمریكا، برگزاری جشنواره های هنری و فرهنگی با حضور چهره های اروپایی وآمریكایی، همكاری های علمی و فرهنگی میان دانشگاه های دو كشور و توزیع كتابها و نشریات مرتبط با تاریخ و فرهنگ ایالات متحده آمریكا در همین راستا بود. از سوی دیگر میزان سفرهای كاری و تفریحی ایرانیان به كشورهای اروپایی و آمریكا به شكل چشمگیری افزایش یافت.

این گونه بود كه در دهه1350 برخی نمادهای سبك زندگی غربی نظیر رستوران های مدرن با غذاهای فرنگی، دیسكوهای شبانه، سینماها، اماكن تفریحی و ورزشی مختلط و... به وضوح در شهرهای بزرگ ایران و به ویژه تهران خودنمایی می كرد. چنین سیاست هایی از جانب حكومت پهلوی و مواجه آن با فرهنگ و آموزه های اسلامی یكی از عوامل اصلی بروز انقلاب اسلامی بود كه بررسی مفصل آن مجال دیگری را می طلبد.

 

سبك زندگی پس از پیروزی انقلاب اسلامی

شرایط اجتماعی ناهمخوان با روحیه­ی مذهبی جامعهی ایران، با پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی كاملاً دگرگون شد. انقلابی كه به منظور حاكمیت ارزش های اسلامی و زدودن نمادهای منفی فرهنگ غرب از كشور رخ داد و رهبری آن نیز در دستان توانمند عالمی وارسته و مرجع تقلیدی آگاه همچون حضرت امام خمینی (ره) قرار داشت. تغییر در حوزه های فرهنگی و اجتماعی خواسته ی قاطبه مردمی بود كه از وابستگی نظام منحوس شاهنشاهی به دولت های بیگانه به ستوه آمده و خواستار احیاء احكام الهی در عرصه فرهنگ و روابط اجتماعی بودند. رأی قاطع مردم به جمهوری اسلامی گواهی بر خواست تاریخی آنان در باب تشكیل حكومت و جامعه ای مبتنی بر مذهب بود.

در سال­های دهه 1360 شاهد بازتعریف مجدد جنبههای گوناگون زندگی ایرانیان هستیم. این وضعیت ناشی از دگرگونی ارزشهای مسلط در نظام فرهنگی و اجتماعی نسبت به دوران پیش از انقلاب است. تحولی كه از كتابهای درسی گرفته تا نحوه ی پوشش مردم و محتوای موسیقی و فیلم های سینمایی تولید شده در این سالها قابل مشاهده بود. این تغییرات گسترده به حدی بود كه حتی نام خیابانهای تهران را هم در برگرفت. نام خیابان «روزولت» به شهیدمفتح، «آیزنهاور» به آزادی، «ملكه الیزابت» به كشاورز و «چرچیل» به بابی ساندز تغییر یافت.

مسئولین كشور مصمم بودند نظامی جدید از اخلاق و سلوك اجتماعی را معرفی كنند كه مبنای آن آموزههای اسلامی و انقلابی باشد. این نظام اخلاقی از سوی جامعه نیز مورد پذیرش قرار گرفت چرا كه با خواست مردم نیز همخوانی داشت. پس از شكل گیری و تثبیت نهادهای سیاسی- اداری و تصویب قانون اساسی، قوانین عادی و مدنی هم با آموزه­های دینی منطبق گردید.«دیسكوها و مشروب فروشیها تعطیل و تولید و مصرف مشروبات الكلی ممنوع شد. تنها آوازهای سنتی خوانندگان مرد و موزیك نظامی از رادیو تلویزیون دولتی پخش می شد و فیلمهای سینمایی خارجی برای سازگاری با ارزش­های اسلامی مورد بازبینی قرار میگرفتند».

تبعیض اجتماعی میان اقلیت فرمانروا و اكثریت فرمانبردار در دوران پهلوی كه یادآور همان مناسبات كهن ارباب رعیت بود نزد عموم مردم رنگ باخت. از این رو صلاحیت افراد بر مبنای میزان پایبندی آنها با اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی تعیین می شد و مناسبات مادی و دنیایی در اولویت های بعدی قرار داشت. در پرتو این گفتمان جدید،رابطه­ی دوگانهی مستضعف و سرمایه دار شكل گرفت كه بار ایدئولوژیك داشت و در آن طبقه ی سرمایه دار(حتی اگر ضدیتی با انقلاب نداشت) به دیده ی منفی نگریسته می شد.

باتوجه به تنگناهای اقتصادی ناشی از جنگ تحمیلی، صرفه جویی در كالاهای اساسی و پرهیز از مصرف كالاهای لوكس وغیرضروری از سوی دولت مورد تأكید قرار گرفت. شكل زندگی مردم در حوزه عمومی به سمت ساده زیستی و مبارزه با تجمل پیش رفت.«انگشترهای طلای آقایان با نقره و عقیق عوض شد و كت وشلوارهای شیك به اوركت سربازی تبدیل شد. جلسات قرآن و ادعیه گسترش یافت و مساجد آنقدر پر میشدند كه برای نماز جماعت جایی نبود.جمعیت قابل توجهی از جوانان به جای هجوم به دانشگاه به حوزه های علمیه روی آوردند تا جایی كه در آنجا نیز كنكور برگزار شد. تغییر به قدری عمیق بود كه مردم كوشش میكردند نام­های غیرمذهبی خود را تغییر دهند و از فرامرز و سیاوش به محمّد و علی و سجاد تبدیل كنند. در سازمانها، وزرا و مدیران از كفشهای «دمپایی» و لباس ساده استفاده كرده از میزهای طاغوتی پرهیز میكردند و پشت میزهای معمولی می نشستند».

 

 

 

سبك زندگی در دوره سازندگی

با پایان جنگ تحمیلی در سال 1367، بازسازی نظام اقتصادی كشور به دغدغه اصلی مسئولین و نخبگان سیاسی كشور بدل شد. رحلت جانگداز حضرت امام خمینی(ره)، بازنگری در قانون اساسی و انتخاب رییس جمهور جدید به تغییر در ساختار سیاسی كشور انجامید و فصلی جدید در نظام جمهوری اسلامی ایران آغاز گردید. بدین ترتیب «توسعه كشور» در عرصه های گوناگون محور اصلی برنامه های دولت جدید به ریاست «هاشمی رفسنجانی» قرار گرفت. این دوره هشت ساله(76-1368) كه در ادبیات سیاسی با عنوان «دوران سازندگی» یاد می شود، سبب ساز تحولات گسترده ای بود كه ابتدا در حوزه عمرانی و اقتصادی و سپس در عرصه های فرهنگی واجتماعی رخ داد. بخش عمده ای از این تغییرات به تغییر در «سبك زندگی» افراد جامعه مربوط بود.

با وقوع انقلاب اسلامی ارزش ها و نگرش های اسلامی برجسته شد امّا پایان جنگ و آغاز شرایط نوین سیاسی واقتصادی و همچنین برنامه های توسعه، فرآیند تحول در ارزش ها را پدید آورد كه بر اساس آن سبك زندگی غربی كه در مقابل سبك زندگی اسلامی به حاشیه رفته بود دوباره به متن جامعه بازگشت. با نظر سیاستگزاران توان و ظرفیت عاملان در گسترش راه های انتخاب افزایش یافت. البته این فرآیند زیر پوستی و خزنده بود و یكباره صورت نگرفت. اگر دهه اول انقلاب، تودهگرایی و صرفه جویی تشویق میشد، پس از آن همگام با رشد برنامههای آزاد اقتصادی، فرهنگ مصرفگرایی در بین جامعه رسوخ كرد. تبلیغ گسترده كالاها و خدمات همراه با مجلات و روزنامههای رنگی فضای یكدست جامعه را تغییر داد.

مهمترین تغییر ارزشی در نیمهی اول دهه1370، حركت ازسوی ارزشهای معنوی و فرامادی به سوی ارزشهای مادی و دنیوی بود. در دههی اوّل انقلاب، ثروت و نابرابری مالی افراد تحت عنوان «فرهنگ طاغوتی» تقبیح میشد. به گونهای كه بنیانگذار انقلاب بارها در بیانات خود «كوخ نشینان» را بر«كاخ نشینان» اولویت میداد. این وضعیت در سالهای دهه1370 تغییر كرد. سرمایه از ارزش زیادی برخوردار شد و صاحبان سرمایه(ثروتمندان) كه تا پیش از این تا حد زیادی مورد بی اعتنایی قرار داشتند و نمیتوانستند با پول خود هر چیز و هركسی را بخرند، با ارزش شدند و فرصت خودنمایی یافتند. بدین ترتیب ثروت به یك ارزش مثبت و فقر به یك ارزش منفی تبدیل شد.

یعنی دارندگی برازندگی و فقر وتنگدستی باعث شرمندگی میشد. سیاست اقتصادی دولت مبنی بر سهولت فعالیت های بازرگانی و تجارت خارجی اگرچه سوداوری این بخش ها را رونق داد امّا با افزایش واردات كالاهای خارجی، تولید كالاهای داخلی تحت تاثیر قرار گرفت. با وجود تشویق دولت، سرمایه گذاران بخش خصوصی وصاحبان عمده ی نقدینگی، به طرف تولید و صنعت نرفتند چرا كه از یك طرف صحبت از پیشبرد صنعت بود و از سوی دیگر تجارت خارجی تسهیل شده بود. در نتیجه تجارت سود بسیار داشت در حالی كه صنعت و امور تولیدی این سود كلان را نداشت. بدین ترتیب اقتصاد مبتنی بر فعالیت های كاذب نظیر واردات كالاهای غیر ضروری، دلالی و انبوه سازی مسكن رواج گسترده ای یافت.

 

تغییر سبک زندگی در جامعه

بسیاری از اسناد و شواهد تاریخی و گفته های اطرافیانی که روزها و سالهای ابتدایی وقوع انقلاب اسلامی ایران را به خاطر دارند، بیانگر رواج سبک خاصی از زندگی در میان افراد است که بخشی از این تفکرات ناشی از رنگ و بوی دین و مذهب و تاثیرات وقوع یک انقلاب مذهبی دارد.

آنچه مشخص است اینکه هر رویداد اجتماعی و سیاسی، بر تمامی ابعاد زندگی افراد تاثرگذار است و این تاثیرگذاری بر سیستم فکری،فرهنگی و نگرش افراد صورت می گیرد. چنانچه با وقوع انقلاب اسلامی، نگرش های ضدغربی در میان مردم رواج پیدا کرد و در برهه ای از زمان به اوج رسید. به طوری که مثلا، استفاده از وسایل لوکس و تزئینی خارجی، به مظهری از زندگی غربی بدل شد و همین امر منجر شد تا اغلب مردم، وسایل و لباس های لوکس و مجلل خود را به نفع امور خیر بخشش کنند و فضای ساده زیستی را در زندگی خود جاری کنند. این روند ادامه پیدا کرد و با وقوع جنگ تحمیلی، شدت بیشتری به خود گرفت. سبک زندگی در آن زمان به این صورت بود که برپایی مجلس عروسی در مساجد و حسینیه ها، امری عجیب نبود و حتی ارزش نیز شمرده می شد. در خانه افراد، داشتن مبلمان هم مظهری از تجمل محسوب می شد و همین امر موجب شده بود تا اغلب خانواده ها، خانه های خود را با چند فرش ساده و پشتی، چیدمان کنند. اما این روند دوام چندانی نداشت و تقریبا بعد از گذشت یک دهه و با اتمام جنگ تحمیلی، باز هم تغییراتی در سبک زندگی افراد به وجود امد و شکل و شمایل دیگری به سبک زندگی مردم بخشید.

این تغییرات با ورود زنان به عرصه اجتماع و بازار کار، شکل دیگری به خود گرفت. به طور کلی، ورود برخی از مبانی فکری و فرهنگی در کنار تغییر شرایط اجتماعی منجر به وقوع تغییرات تدریجی در سبک زندگی افراد شد. تغییراتی که بعضا، اثرات مثبت و منفی را به دنبال داشتند. اثراتی که موجب شد تا سبک زندگی در شرایط کنونی به گونه ای کاملا متفاوت با دو یا سه دهه قبل باشد.

مثلا می توان نمایی از یک سبک زندگی ساده ایرانی و اسلامی را اینگونه تعریف کرد:

یک خانواده که سحر خیزهستند و یا به دلیل التزام به نماز صبح یا ساعت کاری و مدرسه فرزندان شان، زود از خواب برمی خیزند. نوع صبحانه‌ای که می‌خورد به دلیل سطح درآمد یا روایاتی که در این باره وجود دارد و یا تبلیغات خاص تلویزیون، اشکال مختلفی دارد. اعضای این خانواده به‌ کنار هم بودن سر سفره به هر دلیلی، اهمیت می دهند. به اینکه باهم سخن بگویند و از احوال هم مطلع باشند. اما به نظر می رسد که این سبک زندگی تا حدودی تغییر یافته. مثلا امروزه، اشتغال کامل پدر خانواده به کار، به دلیل احتیاج مالی یا نحوه نگرشی که به زندگی دنیایی دارد، سر کار رفتن مادر خانواده و تأثیر آن در تربیت کودکان منجر به شکل گیری روابط و مناسبات تازه ای میان زن و شوهر و فرزندان شده که بیشتر به سبک زندگی غربی شباهت دارد تا زندگی ایرانی-اسلامی. از طرف دیگر رواج تفکر انسان مداری و فرهنگ مصرفی در میان مردم به حدی است که بر سبک زندگی افراد تاثر گذاشته و این سبک با شیوه زندگی بر پایه اعتقادات مذهبی متفاوت است.

آنچه مشخص است اینکه ما در شرایطی قرار داریم که می توانیم با بهره گیری از متون دینی و آسمانی خود، از منابع غنی و تضمین شده‌ای بهره ببریم که بهترین سبک زندگی را به ما ارائه می دهند. نوعی از سبک زندگی که به همه چیز اهمیت می دهد و تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی را مد نظر دارد. سبکی که به همه ارکان زندگی اهمیت می دهد. از نحوه خوردین و پوشیدن گرفته تا نحوه برخورد با همسر،فرزند، خانواده و دوستان.

شیوه ای که با آموزه های مختلف سعی دارد تا انسان را در جهت رشد و تعالی سوق دهد.

مطالعه سبک زندگی به ما یاری می‌دهد واقعیت زندگی اجتماعی مردم را دریابیم و اشکالات آن را بفهمیم و سبک صحیح زندگی را به دست آورده و آن را ترویج کنیم.

آنچه مشخص است اینکه ما گرفتار سبک ناقص و نادرستی در زندگی هستیم که باید آن را ریشه‌یابی کرده و با ترسیم سبک زندگی صحیح و ارایه روش‌های درست ترویج آن، کمک کنیم که سبک زندگی صحیح، فراگیر شود.

شایسته است تا به دنبال زمینه سازی و تلاش برای تحقق و مبنا سازی سبک زندگی مسلمانی یا مومنانه باشیم.

باری چنین است که با مراجعه به قرآن کریم می‌توان ابعاد سبک زندگی شایسته را یافت و ارایه کرد هرچند این اقدام تخصص خویش را می طلبد.

مهم این است که نسبت به دستیابی به همان تعبیری باشیم که در کتاب آسمانی ما به آن اشاره شده.

 

ابعاد و نتایج تغییر سبك زندگی

در این سال ها سفرهای خارجی به منظوركار،تحصیل وتفریح افزایش یافت. این ارتباطات دركنار گسترش وسایل ارتباط جمعی،ایرانیان را با پدیدهها و ابزارهای جدید در حوزههای گوناگون آشناساخت. دولت نظارت اجتماعی را كاهش داد. با گسترش آموزش عالی، ارزشهای جدید اجتماعی در اقصی نقاط كشور نفوذ كرد. فروشگاههای زنجیرهای مدرن در تهران و شهرهای بزرگ تأسیس شد كه محصولاتی را با كیفیت و ظاهر متفاوت از قبل ارائه می دادند. فروشگاهها كه بنا به مقتضیات دوران جنگ،كالاهای محدود و مشخصی را به فروش می رساندند به تدریج به تنوع محصولات روی آوردند. شبكه های تلویزیونی گسترش یافت و از دو شبكهی پاره وقت در سال 1368 به پنج شبكه در سال 1376 افزایش یافت كه توانایی پخش 24 ساعته برنامه ها را تقریباً برای سراسر كشور امكان پذیر ساخت. ضمن این كه كیفیت برنامه های آنها نیز شاهد تنوع چشمگیری بود. در اكثر سریال های تلویزیونی كه در سال های1370 تا 1376 پخش می شد زندگی طبقات متوسط شهری سوژه اصلی بود.

بدین ترتیب شیوه ی پوشش،دكوراسیون منزل، تفریحات، مراودات خانوادگی و دغدغه های این طبقه نیز در سطحی گسترده منتشر شد. انجمن های صنفی و هنری غیردولتی فعال شدند و سخت گیری هایی كه پیش از این در حوزه موسیقی و سینما بود نیز كم رنگتر شد.فیلم های سینمایی نیز بیشتر سراغ موضوعات ملموس وروزمره رفته و زمینه های ظهور ستاره های گیشه پسند را فراهم آوردند. نكته ای كه در سال های بعد به شكل گیری جریان موسوم به سینمای تجاری انجامید.

این وضعیت باعث تقویت طبقهی متوسط جدید در شهرهای بزرگ شد و گرایش به رفاه و مصرف گرایی را در جامعه تشدید كرد. افزایش حجم كارمندان دولت و بوروكراسی دولتی نیز به ترویج این سبك از زندگی كمك می كرد. در بسیاری از فروشگاه­های تازه تأسیس تهران انواع كالاهای لوكس با ماركهای جدید و متنوع روز دنیا به فروش می رسید. ژورنال های لباس و مُد به سادگی قابل تهیه بود و طرفداران زیادی داشت و استفاده از اتومبیل های خارجی نوعی ارزش محسوب شد.

در عین حال چهره ی شهرهای بزرگ نیز تغییر كرد. تهران در اوایل دههی1370 از حالت یك شهر جنگ زده خارج شد. نوارهای محافظ كه بر پنجرهی خانهها چسبانده بودند از پنجرهها پاك میشد. خانههای جدید با نقشههای تازه، پاساژهای تجاری، ساختمان­های دولتی و ویلاهای تفریحی در نقاط ییلاقی با سرعت روزافزونی در حال افزایش بودند. بر تابلوهای تبلیغاتی كه در سالهای نخست پس از انقلاب، شعارهای انقلابی و ضدغربی درج شده بود كالاهای غربی و ژاپنی تبلیغ میشد.

زمینهای بایر به پارك و شهربازی تبدیل شدند. نمایشنامههای غربی در سالنهای تئاتر تهران به نمایش گذاشته شد. تلاش بر این بود تا در عرصه فرهنگ وهنر، با جذب نخبگان این عرصه ورونق اقتصادی كالاهای فرهنگی، نوعی الفت فرهنگی ایجاد گردد. به گفته «رابین رایت» به عنوان خبرنگار آمریكایی و كارشناس مسائل ایران «فرهنگسراهایی كه توسط شهرداری تهران ساخته شد پس از یك دهه آرمان گرایی، نماد مصالحهای بین حكومت اسلامی و مردم ایران از یك سو و فرهنگ غرب از سوی دیگربود. از دهه1370 دولت ایران به تدریج آثارهنری كه اصول اسلامی را خدشه دار نمیكرد پذیرفت و به عبارت دیگر به جهان خارج اجازه بازگشت میداد. فرهنگسراها جایی بودند كه در آن حكومت ایران در محیطی كنترل شده فرهنگ ایرانی- اسلامی را با با غرب میآمیخت.

شهرداری تهران با تبدیل كارخانجات وكشتارگاههای متروكِ جنوبشهر به فرهنگسراها و بوستانهای مدرن،جوانان پرشور این مناطق را با فعالیت های فرهنگی وهنری آشتی داد. ساخت بزرگراهها،پلها و خیابانهای جدید مشكل ترافیك را تا حد زیادی كاهش داد. روند ساخت مترو تهران كه در سالهای جنگ عملاً متوقف شده بود از سرگرفته شد. برج های مدرن در مناطق مركزی و شمالی شهر برافراشته شد و سیستم حمل و نقل عمومی و جمع آوری زبالهمنظمتر گردید. امّا این تنها رویه مطلوب و دلپذیر توسعه در دوره سازندگی بود چراكه پیامدها و عوارض فرهنگی تغییر سبك زندگی جامعه به ویژه در شهرهای بزرگ در سالهای بعد خود را نشان داد.

در پژوهشی كه در سال های 1372 و 1373 انجام گرفت مشخص شد كه تعداد افراد دارای ویدئو در شهرستانها از 35% در سال 1372 به 4/41% در سال 1373 افزایش پیدا كرده است. مسئولان وقت وزارت ارشاد برای جلوگیری از تأثیر مخرب فیلمهای ویدئویی غیرمجاز، دست به انتشار فیلمهای ویدئویی ایرانی و خارجی و تأسیس فروشگاههای عرضه محصولات فرهنگی(ویدئو كلوپ ها) نمودند كه تحت نظارت آنها بود. با این حال این اقدام فرهنگی دولت بسیار غیر منسجم و پراكنده بود و به نظر می رسید تنها برای خالی نبودن عریضه و از سرباز كردن تكلیف انجام شد. نشان به آن نشان كه به دلیل توزیع ضعیف و كیفیت پایین محصولات فرهنگی در نمونهگیری كه در سال 1373 بین 50 ویدئو كلوپ تازه تأسیس در نقاط مختلف تهران انجام شد مشخص گردید كه:«مشتریان آنها بیشتر فیلم های خارجی را كرایه میكنند و فیلمهای سینمایی ایرانی و مذهبی مشتری چندانی نداشته و در نتیجه سود مالی در پی ندارد».

در كنار ابعاد مثبت و قابل توجه «تغییر سبك زندگی» شهروندان در دوران سازندگی، گرایش روز افزون جامعه به ویژه نسل جوان به مظاهر غربی و رسوخ فرهنگ غرب به بطن جامعه، خطر پنهانی بود كه دولتمردان تا حد زیادی از آن غافل ماندند. از سوی دیگر گسترش مصرف گرایی و افزایش واردات علاوه بر ایجاد تورم و گرانی های كمرشكن در جامعه، تولید داخلی را نیز با مشكل مواجه می كرد. رهبر فرزانه انقلاب با نگاه دوراندیش خود دو مفهوم مقابله با «تهاجم فرهنگی» و لزوم توجه به «گفتمان عدالت» در فرآیند توسعه را مطرح نمودند كه متاسفانه در هیاهوی سیاسی و اقتصادی آن سالها توجه چندانی از سوی سیاستگزاران به این رهنمودها نشد.

 

 

 

واكنش رهبری در مقابل هجمه های رسانه ای

رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از كارگران و فرهنگیان كشور در تاریخ 15/2/1372 در این باره چنین گفتند:« عده‌اى خیال كرده‌اند كه وقتى ما به تهاجم فرهنگى غرب حمله مى‌كنیم، فقط مسأله‌مان این‌است كه یك نفر در خیابان حجابش را درست رعایت نكرده است! مردم به حمدالله حجابشان را رعایت مى‌كنند؛ الا افرادى قلیل. مسأله‌ اینها نیست. اصل قضیه آن است كه داخل خانه‌هاست و از مجامع جوانان سرچشمه مى‌گیرد و دشمنان آن‌جا كار مى‌كنند. آن‌كه آشكار نیست، خطر آن‌جاست.

جوانان ما شهوات را دور انداختند، راحتى و لذت را دور انداختند؛ رفتند در میدان مبارزه و توانستند دشمن را به زانو درآورند. حال دشمن از جوانان ما انتقامش را مى‌گیرد. انتقام دشمن این است كه جوانان ما را به لذات و شهوات سرگرم كند. پول خرج مى‌كنند، عكس مبتذل چاپ مى‌كنند و مجانى بین جوانان منتشر مى‌كنند. ویدئو درست مى‌كنند و فیلم هاى مهیج شهوت را مجانى به این و آن مى‌دهند كه نگاه كنند. البته، یك‌عده از این طریق، پول هم دست مى‌آورند؛ اما آنهایى كه سرمایه‌گذارى مى‌كنند،براى پول سرمایه‌گذارى نمى‌كنند. مى‌توانند آنها را در كشورهاى دیگر، آزادانه پخش كنند و پول به‌دست آورند. این‌جا مى‌خواهند نسل جوان را نابود كنند».

ایشان در همان سال های آغازین دوران سازندگی، اسراف و مصرف گرایی افسارگسیخته را پدیده ای نامطلوب دانستند كه با روحیهی قناعتگر وانقلابی ملت ایران همخوانی ندارد: «.... من به خصوص توصیه مى‏كنم كه مردم از اسراف، چه در ایام عید و چه در طول سال آینده و به‏ویژه در مراسمى كه معمولاً در آنها دچار اسراف مى‏شوند، خوددارى كنند. [این وضعیت]به زیان كشور است.

یعنى هم زیان اقتصادى، هم زیان اجتماعى و هم زیان روانى و اخلاقى دارد. من مكرّر عرض كرده‏ام، باز هم مى‏گویم و خواهش مى‏كنم كه مصرف‏گرایى را رها كنند. مصرف باید به اندازه باشد، نه به حدّ اسراف و زیاده روى. این اندازه در هر زمانى متفاوت است. امروز بسیارى از قشرهاى مردم و خانواده‏ها دچار مشكل و زحمت اند و هنوز اثرات و ثمرات بازسازى كشور، خودش را به‏طور كامل نشان نداده و خیرات و بركاتش به همه نرسیده‏است.مسؤولین عزیز كشور، اعم از دولتى و قضایى و سایرین، به خصوص باید این اصل را بیش از دیگران رعایت كنند».

مقام معظم رهبری در حكم انتصاب «دكتر علی لاریجانی» به ریاست سازمان صداوسیما در بهمن ماه سال 1372، بر اهمیت این رسانه در فرایند مبارزه با تهاجم فرهنگی و شكل دهی ذائقهی جامعه تأكید نمودند:

« در همه‌ى برنامه‌ها،جهت كلى مقابله با تهاجم تبلیغاتى و فرهنگى و خبرى استكبار باشد. این اصل مهم نه تنها در خبر كه در گزارش ها برنامه‌هاى علمى و اجتماعى و سیاسى و به خصوص در برنامه‌هاى هنرى و سرگرم كننده مانند نمایش و داستان هاى یكه یا دنباله‌دار باید رعایت شود.

این نكته به درستى براى همه‌ى كاركنان روشن گردد كه فرهنگ مهاجم بیگانه از راه نمایش ها و برنامه‌هاى سرگرم كننده بیش از گفتگوى رویاروى بر ذهن و عمل مردم اثر مى‌گذارد و از این اثر گذارى ناخواسته هوشیارانه و خردمندانه جلوگیرى شود».

 

سخن آخر

بدین ترتیب می توان گفت كه توسعه ی ناموزون كشور در دوران سازندگی و عدم توجه به ظرفیت های بالقوه آموزه های دینی در تأمین نیازهای فرهنگی جامعه منجر به تغییر سبك زندگی عموم مردم و گرایش به مظاهر زندگی غربی گردید. گسترش امكانات رفاهی و رسانه های جمعی،افزایش تعداد دانشجویان و بهبود سطح زندگی طبقه متوسط جدید به ویژه در شهرهای بزرگ در این دوران فرصتی بود كه می توانست زمینه های نیل به اهداف والای انقلاب اسلامی را فراهم كند امّا شتابزدگی، عدم برنامه ریزی مناسب و كج سلیقگی برخی سیاستگزاران در كنار غفلت نخبگان فرهنگی كشور مانع از این فرایند شده و این تغییر ذائقه را به تهدیدی اجتماعی بدل ساخت.

اگرچه نباید در این نكته راه افراط پیمود و تمام جنبه های این تغییر سبك زندگی را مذموم شمرد امّا نمی توان از نقش آن در بسترسازی بسیاری از معضلات اجتماعی و فرهنگی سالهای بعد غافل شد. معضلاتی كه حتی اكنون نیز گریبانگیر جامعه ایران بوده و تهدیدی برای رسیدن آن به كمالات الهی است. بررسی مفصل این معضلات و ریشه های آن فرصتی دیگر می طلبد كه ان شاءا... به آنها نیز خواهیم پرداخت.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع:

[1] سمیه زمانی، «انقلاب در سبك زندگی» پگاه حوزه، شماره 309 ، 12شهریور 1390، ص 31

[2] آنتونی گیدنز«پیامد های مدرنیته» ترجمه محسن ثلاثی،تهران: نشر مركز،1380

[3] احمد رضا غروی زاده، «درآمدی برتئوریها ومدل های تغییرات اجتماعی» ،تهران: جهاد دانشگاهی:1373 ص196

[4] نیكی.آر.كدی، «نتایج انقلاب ایران»، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران: ققنوس:1383 ص46

[5] فرامرز رفیعپور«توسعه و تضاد: كوششی در جهت تحلیل انقلاب اسلامی و مسائل اجتماعی ایران» تهران: شركت سهامی انتشار: 1377، ص:130

  انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 616

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما