مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 888
  • بازدید دیروز : 2258
  • بازدید کل : 13138737

تاریخچه سینما


 

 

سینما

سینِما شاخه‌ای از هنر است که در آن یک داستان به وسیله دنباله‌ای از تصاویر متحرک (فیلم) نمایش داده می‌شود. یک نمایش‌ سینمایی که فیلم سینمایی نامیده می‌شود، از عناصر تصویر (به صورت مجموعه‌ای از فریم‌ها) و صدا (گفتگو، صدا و موسیقی) تشکیل شده‌است. یک فیلم بر اساس فیلمنامه یا سناریو و توسط مجموعه‌ای از بازیگر‌ها، کارگردان، فیلم‌بردار و ... ساخته می‌شود. سینما جدیدترین شاخه هنر، معروف به هنر هفتم است که امروزه یکی از عمومی‌ترین و محبوب‌ترین تولیدات هنری را ارایه می‌کند.

سینما اگر چه جوان ‏، اما پر رونق ترین ‏، پر بار ترین و جنجالی ترین تاریخ را پشت سر گذاشته و به نحوی گریزناپذیر در کلیت تاریخ قرن بیستم جای گرفته است. در واقع در سینما تاریخ به معنای گسترده تری حضور دارد که البته همواره بر آن فشار اعمال می کند ، تاریخی که دنیای جنگ و انقلاب ، تحولات فرهنگی ، جامع شناسی ، سبک زندگی ، ژئوپلتیک ( تاثیر عوامل جغرافیایی بر سیاست ) و اقتصاد جهانی را در بر دارد. اما همه این تاثیرگزاری ها و تاثیرپذیری ها از آن جاست که این وسیله ارتباطی اولا با عواطف ، اخلاق ، فرهنگ و اعتقادات مردم سروکار دارد و قادر است افکار و اعتقادات خاصی را به مخاطبان خود القا کند ، ثانیا از آغاز پیدایش تا به امروز هر دم عرصه های تازه ای را فتح کرده و در عرض یک سده توانسته به طور مداوم حوزه های نفوذ خود را گسترش دهد. آنچه از تاریخ سینما بر می آید آن است که کشمکش بین سیستم های اجتماعی و سیا سی ، فرهنگ ها و جهان بینی ها ، نقش عمده و تعیین کننده ای در شکل گیری جنبش ها و فرم های سینمایی بازی می کنند .

بدون درک سینما نمی توان فیلم های آن را درک کرد. باید فهمید که سینما ، اصولا به دلیل عامه پسند بودن فوق العاده اش همواره در معرض خطر قدرت هایی بوده که نمی توانسته آن ها را کنترل کند ، در حالی که به نوبه خود این قدرت را هم داشته که بر تاریخ تاثیر بگذارد.

سینما ، در میان شکل های هنری صنعتی شده ای که زندگی هنری قرن بیستم را تسخیر کرده اند ، نخستین و به نحوی قابل بحث همچنان مهم ترین آن هاست. شکلی که از دوران شروع محقرانه اش در محوطه های شهر بازی اوج گرفته تا تبدیل به صنعتی میلیارد دلاری ، دیدنی ترین و اصیل ترین هنر معاصر شود.

سینما با نوعی انفجار آغاز نشد. هیچ حادثۀ مشخصی را نمی توانیم نام ببریم که قاطعانه میان عصر سینما و عصر پیش از آن تمایز به وجود آورد. پیدایش سینما جریانی پیوسته بوده است که با آزمایش ها و ابزار اولیه ای آغاز شد که هدفشان نمایش تصاویر به صورت متوالی بود. این تمهید بصری که در ابتدا یک اسباب بازی تلقی می شد به تدریج به ماشین پیچیده ای بدل گشت که به شکلی قانع کننده واقعیت عینی را در حال حرکت عرضه می کرد.

ظهور سینما نیازمند مقدماتی بود که گرهشان تنها به دست مخترعان باز میشد. پس از آن که مقدمات لازم برای ظهور سینما فراهم شد ، این انتظار مدت درازی به طول نینجامید و در سال 1895 تقریبا به طور هم زمان در آمریکا ، انگلستان ، فرانسه و آلمان انواع مختلف دوربین های فیلم برداری پیدا شدند. این دستگاه ها اسم های عجیبی داشتند از قبیل کینه توسکوپ ( Kinetoscope ) ، بیوسکوپ ( Bioscope ) ، ویتاسکوپ ( Vitascope ) ، سینماتوگراف ( Cinematograph ) و ... . همۀ این دستگاه ها کاری شگفت می کردند. یعنی تصویر سیاه و سفید اشخاص زنده ای را در دنیای آشنا و واقعی نشان می دادند.

تلاش دانشمندان و مخترعان برای یافتن این دستگاه ها ما را بر آن می دارد تا پیش از هر چیز سینما را فرزند علم بدانیم ، اما تا آن جا که به مخترعین مربوط می شد ، عکس های متحرک ممکن بود در همان مرحلۀ مناظر یک دقیقه ای بماند. زیرا برای آن ها تنها جنبۀ علمی سینما مهم بود و به هنر ، خلاقیت و قدرتی که پشت این دستگاه ها نهفته بود توجهی نداشتند.

فیلم های اولیه هم از نظر محتوا و هم از نظر شکل بسیار ابتدایی بودند و چیزی جز فیلم برداری از زندگی روزمره نبودند. تماشاگران نخستین سینما می نشستند و مناظری عادی مانند هجوم امواج به ساحل ، حرکت سریع اتومبیل ها در خیابان ، ورود قطار به ایستگاه یا حتی مردمی را که در آفتاب قدم می زدند با چشمان بهت زده تماشا می کردند ، اما به واسطه همین تصاویر ابتدایی ولی جادویی بود که ، طی بیست سال سینما در سراسر جهان گسترش یافت ، تکنولوژی پیچیده ای را به تکامل رساند و به راهش ادامه داد تا تبدیل به صنعتی مهم شود. صنعتی که علاوه بر سرگرمی می شود از آن برای مقاصد آموزشی ، تبلیغی و تحقیق علمی نیز استفاده کرد . با این ویژگی ها، دور از ذهن نبود که کم کم توجه بازرگانان ، هنرمندان ، دانشمندان و سیاست مداران نیز به آن جلب شود.

به این ترتیب با گسترش سینما در جهان و محبوبیت عام آن مخترعین کماکان به اختراعات و پیشرفت های فنی در زمینۀ سینما ادامه دادند. این کشفیات توسط تجار سینمایی که بیشتر در فکر ثبات مالی بودند در اختیار هنرمندان قرار گرفت و آن ها نیز این پدیده را که یک وسیلۀ بیان تازه بود از یک تفریح ساده به حد یک هنر (هنر هفتم) ارتقاء دادند و در نتیجه توانستند سینما را به محملی برای تلاقی علایق ، تمایلات مختلف مالی و ایدئولوژیک تبدیل کنند.

در واقع مخترع ، هنرمند و تاجر سه راس مثلث تولید فیلم را تشکیل می دهند. هیچ کدام از آنها نمی توانند بدون سایرین کار کنند و در ضمن هیچ یک بدون وجود آن تودۀ عظیم مردم که در صندلی های سینما به تماشای فیلم آنها می نشینند دیگر کاری از پیش نخواهند برد زیرا این تماشاگران هستند که با شور و اشتیاق خود سینما را قوام و دوام می بخشند.

 


پیدایش سینما

به حرکت در آوردن تصاویر در حقیقت رویای چند هزار ساله بشر بوده است. تصویر هایی که از چندین هزار سال پیش از این بر دیوارهای غار آلتامیرای اسپانیا به یادگار مانده است ، نشان دهندۀ این آرزوی بشر است. در این غار گرازی نقاشی شده است که دو جفت دست و دو جفت پا دارد که نمایانگر شوق نقاش برای نشان دادن حرکت است ، زیرا هر جفت دست و پا یک مرحله از حرکت را نشان می دهد. در معابد هند نیز مجسمه هایی است که شیوا را در حال رقص نشان می دهند و هر یک چندین دست دارند. در این جا نیزهر یک از دست های شیوا مرحله ای از یک حرکت را نشان می دهند.

با وجود آن که می توان منشا تصاویر متحرک را در دوره نقاشی غارها و مجسمه های اسطوره ای دانست ، اما این تاریخ با مراحلی آغاز می شود که منجر به اختراع دوربین فیلم برداری و پروژکتور می شوند. این عصر در تاریخ مقدماتی سینما قلمرو فعالیت مخترعان است ، نه هنرمندان.

در قرن نوزدهم سه آزمایش علمی آغاز شد که ترکیبشان تا پایان قرن منجر به خلق تصاویر متحرک شد که عبارت اند از :

  • پدیده تداوم دید یا دوام بصری
  • پدیده فای
  • عکاسی

تداوم دید ( Persistence Of Vision )

تداوم دید از ویژگی های چشم انسان است . ما تصور می کنیم حرکت روان و کاملا پیوسته ای را روی پرده تماشا می کنیم ، حال آن که در واقع شاهد قسمت های کوتاه ، نامنظم و غیر پیوسته ای هستیم که به واسطه همین ویژگی چشممان یعنی تداوم دید آن ها را به طور مداوم می بینیم.

این پدیده پیش ازاین نزد مصریان باستان شناخته شده بود ، اما کسی که این پدیده را برای نخستین بار به صورت علمی تشریح کرد پیتر مارک رژه ( Peter Mark Roget ) نام داشت. او در سال 1824 اعلام کرد که مغز انسان تصویری را که بر شبکیه چشمش می افتد تا زمانی حدود یک بیستم تا یک پنجم ثانیه ، پس از کنار رفتن تصویر از مقابل چشم همچنان حفظ می کند. در غیر این صورت ما می توانستیم از صدها بار پلک زدنمان در طول روز آگاهی بیابیم . ذهن هیچ تصوری از پلک زدن ندارد زیرا با این که پلک در مدت کمتر از یک ثانیه روی چشم را می پوشاند ، در همین حال تجسمات پیش از پلک محفوظ مانده اند.

بعد از انتشار نظریه رژه بلافاصله دانشمندان تمام دنیا فرضیه او را به آزمایش گذاشتند. وسایلی که به کار بردند بیشتر به اسباب بازی بچه ها شباهت داشت. این وسایل عبارت بودند از صفحات و سکه های گردان ، دفترچه ای پر از تصویر که صفحات آن را به سرعت ورق می زدند و ... ولی همه آن ها به سرعت گفته رژه را تایید کردند.

در واقع تکنیک فیلم برداری نیز برروی همین پدیده استوار شده است. دوربین فیلم برداری یک کادر را در یک زمان فیلم برداری می کند. هر کادر شامل یک عکس واحد بی حرکت است. شاتر دوربین برای ضبط یک تصویر بر روی فیلم 30/1 ثانیه باز نگاه داشته می شود. این شاتر 16 تصویر ( برابر سرعت فیلم های صامت ) مشابه را در هر ثانیه می گیرد. پس به این ترتیب دراین گونه فیلم ها هر ثانیه از فیلمی که نمایش داده می شود تنها شامل 30/16 ثانیه از حرکتی است که در معرض دید قرار داده شده است و 30/14 ثانیه آن تاریکی بین کادرهاست. به هنگام تماشا ، یک ثانیه فیلم به صورت خط ممتدی به نظر می رسد که در واقع خطی است غیر ممتد و این تداوم دید است که باعث پرشدن فضاهای خالی می شود.

پدیده فای ( Phi Phenomenon)

این پدیده در سال 1912 توسط متخصص روان شناسی گشتالت ، مارکس ورتایمر (Marx Vertimer ) مورد مطالعه قرار گرفت وهمان چیزی است که موجب می شود ما پره های یک پنکه در حال حرکت را مانند تیغه ای واحد و مدور ببینیم ، یا پره های رنگارنگ یک چرخ گردان را به صورت تک رنگی آمیخته در نظر آوریم. در واقع این پدیده است که به کمک تداوم دید توهم حرکت را ایجاد می کند، به این ترتیب که اگر تصاویر ساکن 12 تا 24 بار در ثانیه پشت سر هم بیایند ، آن ها را همچون تصاویر متحرک می انگاریم.


عکاسی ( Photography )

کشف دو پدیده تداوم دید و فای تنها به این معنی بود که می توان از تصاویر ساکن به یک تصویر متحرک رسید. اما حقیقت آن است که بدون ثبت تصاویر واقعی امکان متحرک کردن آن ها و دیدنشان بر روی پرده فراهم نمی شد. در این حالت تنها می توانستیم تصاویری را که با دست انسان نقاشی شده بودند را به صورت متحرک ببینیم ، یعنی همان چیزی که به آن کارتون یا انیمیشن می گوییم. به همین خاطر است که بسیاری صنعت فیلم برداری را در ا دامۀ صنعت عکاسی می دانند.

اصل و منشا عکاسی به زمان رنسانس و طرح اتاق تاریک ( Camera Obscura ) لئوناردو داوینچی ( Leonardo Da Vinci ) بر می گردد. اتاق تاریکی که توسط لئوناردو داوینچی ساخته شد ، در واقع اتاقکی بود که بر روی یکی از دیوارهای آن روزنه ای وجود داشت. اگر صفحه سفیدی را درون اتاق تاریک روبه روی روزنه قرار می دادند ،از هر آن چه در مقابل روزنه اتاق تاریک بود ، به دلیل آن که اتاقک هیچ رخنه و روزنه دیگری نداشت تصویری معکوس و کوچکتر از چیزی که مقابل آن قرار داشت بر روی آن صفحه سفید می افتاد.

در سال 1550 میلادی دانشمند دیگری با نصب یک عدسی بر روی روزنه اتاقک تاریک داوینچی ، آن را کامل کرد و سبب شد تصویرهایی بسیار شفاف تر از تصویرهای قبلی به وجود آید ، اما هنوز تا ساخت دوربین عکاسی و پس از آن دوربین فیلم برداری راه زیادی بود.

برای تبدیل اتاق تاریک به دوربین عکاسی ، وسیله مورد نیاز ، شیشه عکاسی بود که جایگزین دیوار شود. دانشمندان قرن نوزدهم در روند پی گیری اختراع این شیشه عکاسی دست به کار یک سلسله عملیات شدند.

در اوایل 1816 یک فرانسوی به نام ژوزف نیسفورنیپس ( Joseph Nicephore Niepce ) که در پی اصول عکس برداری می گشت ، تصاویری تقریبا تار و گذرا را روی صفحات فلزی به دست آورد و کار خود را هیلوگراف (Heliograph) نامید. با ملحق شدن لوئی داگر ( Louis Daguerre ) به او ، آن ها به فعالیت های خود در این زمینه ادامه دادند تا اینکه در سال 1839 توانستند روش عملی عکس برداری را ارائه دهند و اصول آن را معین کنند. روش آن ها خیلی کند و پر زحمت بود ، زیرا زمان نوردهی لازم برای یک تصویر پانزده دقیقه بود. به همین خاطر ، آن ها فقط از طبیعت بی جان می توانستند عکس بگیرند ، یا اگر قرار بود از موجودی زنده عکس بردارند می بایست سر او را با وسیله ای فلزی نگه می داشتند تا در وضعی سخت و بی حرکت مدت ها بماند.

برای این که عکس برداری بتواند به طور عملی مورد استفاده قرار بگیرد می بایست زمان نوردهی کاهش پیدا می کرد. برای این کار نیاز به مواد عکاسی با حساسیت بالا بود. پس از تکمیل اصول اولیه عکاسی ، حساسیت مواد عکاسی نیز روز به روز رو به افزایش گذاشت ، تا اینکه در 1841 زمان نوردهی به سه دقیقه کاهش یافت و سی سال بعد شیشه عکاسی مناسب برای نوردهی با سرعتی کمتر از یک ثانیه به دست آمد.

تلاش های اولیه برای ایجاد تصاویر متحرک با استفاده از عکس های ثابت انجام شد. لازمه یک فیلم متحرک واقعی ، حرکات پیاپی و مداومی بود که به جای این که ترکیب ساده ای از بخش های ثابت یک حرکت باشد ، ابتدا در داخل واحدهای تشکیل دهنده خود تجزیه و بعد ترکیب شود. نخستین کسی که از این مرحله قدم فراتر گذاشت ، مردی انگلیسی به نام ادوارد مایبریج ( Edward Muybridge ) بود که به کالیفرنیا مهاجرت کرده بود. مایبریج عکاسی دوره گرد و مخترع بود. او در سال 1872 به استخدام للند استنفورد ( Leland Stanford ) ، فرماندار کالیفرنیا ، در آمد. استنفورد که علاقه مند به پرورش اسب و مسابقات اسب دوانی بود ، با یکی از دوستانش روی شکل یورتمه اسب ها شرط بندی کرده بود. او معتقد بود که هر چهار سم اسب ، هنگام یورتمه ،در یک زمان از زمین جدا می شوند.

مایبریج برای اثبات گفته او پنج سال تحقیق کرد. سرانجام مایبریج دوازده دوربین را در طول مسیری در یک ردیف مستقر کرد ، سپس بندهایی را به شاترهای دوربین ها وصل کرد و از عرض مسیر عبور داد. در عرض بیست سال بعد ، مایبریج تکنیک چند دوربینی خود را کامل تر کرد و تعداد آنها را از دوازده به چهل رساند ، فیلم های حساس تری استفاده کرد و محاسباتش را نیز دقیق تر نمود. اما مایبریج تنها بر روی حرکات حیوانات متمرکز شد و از آنجا که حرکت حیوانات چندان توجه چندانی را در بین عموم به خود جلب نمی کرد ، فعالیت هایش بی نتیجه ماند.

در فرانسه نیز دانشمندی به نام اتی ین ژول ماره ( Etienne Jules Marey ) عکاسی متحرک را آزمایش می کرد. او در سال 1882 برای نخستین بار تصاویر متحرک را با یک دوربین که خود اختراع کرده بود فیلم برداری کرد. دوربین فیلم برداری او شبیه به یک تفنگ بود. این تفنگ عکاسی از یک لوله بلند برای عدسی هایش استفاده می کرد و نیز دارای یک خزانه مدور بود که شیشه عکاسی را در خود جا می داد. ماره نیز از انسان ها و حیوانات فیلم برداری می کرد. در 1888، ماره امکان نوردهی را سریعتر و بیشتر کرد ، اما برای تولید تصویر متحرکی که رویدادی یک یا دو ثانیه ای را ضبط کند ، می بایست ماده خامی تولید می شد که بتواند تعداد بسیار زیادی تصویر ( شاید هزاران تصویر ) را در خود جای دهد.

در 1888 جرج ایستمن ( George Eastman ) ، موسس کمپانی کداک ( Kodak ) ، بر آن شد که از فیلم سلولوئید برای دوربین عکاسی خود ، کداک ، استفاده کند. فیلم سلولوئید ایستمن که در اصل برای عکس برداری ثابت ابداع شده بود ، تبدیل به ماده ای طبیعی برای تجربیات بیشتر در عکاسی متحرک شد و کم کم موانع راه فیلم برداری را از میان برداشت.

تاریخچه

برادران لومیر در سال ۱۸۹۵ دوربین سینماتوگراف را اختراع کردند. هرچند نمی‌توان این دو برادر فرانسوی را یگانه افرادی دانست که به پیدایش هنر سینما کمک کردند. پیدایش سینما و فن فیلمبرداری خود مرهون پیشرفت‌های بسیار زیادی هم در عرصهُ تکامل نگاتیو بود و هم تکامل دستگاه‌های اولیه عکاسی. بطوریکه نمی‌توان قاطعانه از یک نفر به‌عنوان مخترع سینما نام برد. دستگاه‌هایی همچون کینتوسکوپ، ویتاسکوپ و بایوسکوپ همگی در پیدایش دستگاه سینماتوگراف موثر بوده‌اند.

برادران لومیر خود ده‌ها فیلم کوتاه ساختند که همهُ آنها صرفاً از یک نما تشکیل می‌شد و قطع و وصل و تدوین در آنها وجود نداشت. از جملهٔ این فیلم‌ها می‌توانیم به "ورود قطار به ایستگاه"، "خروج قایق از لنگرگاه"، "غذا خوردن کودک" و "خروج کارگران از کارخانه" اشاره کنیم.

پس از لومیرها، ژرژ مه‌لیس باعث تکامل فن سینما شد. دیدگاه مه‌لیس نسبت به سینما یک دیدگاه تئاتری بود. او پرده‌های گوناگونی از نمایش را فیلمبرداری می‌کرد و سپس این پرده‌ها را به یکدیگر متصل می‌کرد. ژرژ مه‌لیس همچنین پدیدآورنده‌ فن تروکاژ در سینماست. پس از مه‌لیس، ادوین اس پورتر باعث تکامل بنیادین و ساختاری سینما شد. او با ساختن فیلم‌های "زندگی آتش‌نشان آمریکایی" و "سرقت بزرگ قطار" سینما را به عنوان پدیده‌ای که امروزه می‌شناسیم معرفی کرد. سینمای پورتر دیگر ارتباطی به تئاتر نداشت، بلکه هنری مستقل و جدید بود. پورتر، پیشگام فن تدوین فیلم نیز می‌باشد. راهی که او در سینما آغاز کرد در نهایت به سینمای داستان‌گوی هالیوود منجر شد.

تاريخ سينماي ايران

نخستین دوربین فیلم‌برداری در زمان مظفرالدین‌شاه به ایران آمد. نخستین فیلم صدادار فارسی، فیلم دختر لر بود که در سال ۱۳۱۷ خورشیدی توسط عبدالحسین سپنتا ساخته شد.

ورود نخستین دستـگاه سینماتوگراف به ایران در سال ۱۲۷۹ هـجری خـورشیدی توسط مظفرالدین شاه سر آغـازی برای سیـنـمای ایران به حساب می‌آید، هـر چـند ساخـت اولین سالن سـیـنمای عـمومی تا سال ۱۲۹۱ اتـفاق نـیـفـتاد. تا سال ۱۳۰۸ هـیچ فـیلم ایرانی ساخته نـشد و اندک سیـنـماهای تاسیـس شده به نمایش فـیلم‌های غـربی که در مواردی زیـر نویـس فارسی داشتـند می‌پرداخـتـند. نخستین فـیلم بلـند سیـنـمایی ایران به نام «آبی و رابی» در سال ۱۳۰۸ توسط آوانس اوگانیانس، با فیلمبرداری خان بابا معتضدی ساخته شد.

در سال ۱۳۱۱ خورشیدی اولین فـیلم ناطـق ایرانی به نام «دختر لر» توسط «عبدالحسین سپنتا» در بمبئی ساخـته شد. استـقـبالی که از این فـیلم شد، مقـدمات ساخت چـند فـیلم ایرانی دیگر را فراهـم کرد. تغـیـیر جو سیاسی کشور طی سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۷ و اعـمال سانسور شدید و مواجهـه با جـنگ جهـانی دوم فعـالیـت سیـنمای نوپای ایران را با رکود مواجـه ساخت. هـر چـند نـباید از نظـر دور داشت که تا این دوره هـنوز سـیـنما در ایران جـنبه عـمومی نـیافـته بود و استـفاده از معـدود سیـنماهای موجود در تهـران و شهـرهای بزرگ، تـقریـبا مخـتص اشراف و اقشار خاصی از جامعـه بود. از طرف دیگر در بـین سازندگان فـیلم نـیز خط فکری خاصی وجود نـداشت و به جز سپـنـتا که به دلیل ویـژگی‌های فرهنگی وی عـناصر ادبـیات کهـن ایران در ساخـته‌های وی به چـشم می‌خورد، در بـقـیه موارد فـیلم‌های ساخـته شده عـمد تاً اقـتـباسی ناشیانه از فیلمهای خارجی بود.

در سالهای بعـد از ۱۳۲۲ فعـالیت‌های فـیلمسازی به دلـیل تاًسیس چـند شرکت سـینمایی توسط تعـدادی سرمایه گذار و هـمچـنـین عـمومی تر شدن سیـنما در بـین مردم، گسترش یافت. اما متاًسفـانه از آنجایی که در این گسترش توجه به درآمد و سود حاصل از سرمایه گذاری از یک طرف و وضعـیت سیاسی جامعـه از بعـد از کودتای ۲۸ مرداد و تحدید آزادیهـا، یعـنی مهـمترین عـنصر توسعـه فرهنگی، سیـنمای ایران عـمدتاً با محصولاتی عـوام پسنـد و بی محتوا مواجه شد و این عـناصر جزو سنت رایج فـیلم سازی در این دوره گردید. خوشبخـتانه در سالهای بعـد با فعـالیت فیـلمسازانی چـون ساموئل خاچـیکـیان، هـوشنگ کاووسی، فرخ غـفاری، ابراهـیم گـلستان، Sohrab Shhiad Sales ,مسعـود کـیمیایی، داریوش مهـرجویی، فریـدون رهـنما و عـلی حاتمی جریان فرهنگی تازه‌ای در فـیلمسازی ایران آغـاز گشت، که تا حدودی جدا از سنت رایج عـوام پسندانه در ایران اقدام می‌نمود.

دهه چهل و پنجاه

تاًسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ۱۳۴۸ فرصت مناسبـی برای شکل گیری سیـنمای فرهـنگی در ایران شد. هم‌کاری یونسکو با این کانون به عـنوان توزیع کننده فـیلم‌های کودکان در ایران که با اعـزام نورالدین زرین‌کلک به بلژیک عـملی گردید، تأثیر مهـمی بر ارتـقاء سطح فرهـنگی کانون گذاشت. جریان فرهـنگی شکل گرفته از سوی سیـنماگران پیش‌رو هم‌راه با ایجاد کانون پرورش فکری و هـمچـنـین کاهـش استـقبال عـمومی از عـناصر سرگرم کننده‌ای چون خشونت، سکس، جاهل مسلکی در بـین اقشار جوان و بخصوص قشر تحـصیـل‌کرده کشور عـواملی بودند دست در دست هم جریان نو و سازنده‌ای را در سیـنمای ایران طی سال‌های ۵۰ تا ۵۷ به وجود آوردند. سهراب شهید ثالث، بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، خسرو سیـنایی، کامران شیردل، داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، علی حاتمی، امیر نادری و... از افرادی بودند که با بهـانه‌های غـیر مادی نـقـش اساسی در این جریان داشتـند و مقـدماتی را فراهـم نمودند تا سیـنمای ایران گام‌های مهمی در سال‌هـای بعـد بر دارد.

سینمای پس از انقلاب

بعـد از انـقلاب طی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ بدلیـل نـبودن ضوابط تدوین شده فـیلمسازی، سیـنمای ایران تـقریـبا در وضعـیـتی نابسامانی بسر می‌برد. پس از سال ۱۳۶۲ با تدوین ضوابط فـیلمسازی که با توجه به شرایط پس از انـقـلاب تـنـظیم شده بود، عـناصری چون خشونت و سکس را اجباراً از سیـنمای ایران خارج ساخت و از طرف دیگر به دلیل مصادره بسیاری از سیـنماها و شرکت‌های تولید فـیلم و اعـمال نظارت دولتی بر آنها به طور غـیر مستـقـیم نـقـش عـامل سودآوری در سیـنما کمرنگ تر شد. این عـوامل همراه با تکامل کیفی فـیلمسازان دهـه پنجاه چون عباس کیارستمی، بهرام بـیضایی، داریوش مهـرجویی و... تاثـیر مثـبتی بر روند فـیلمسازی در ایران گذاشت که با توجه به محـدودیت‌ها، محـصولات بدیعی را آفریـدند و تحـسیـن منـتـقـدان جهـانی را به هـمراه داشت. در این دوره فـیلمسازان جوانی چون محسن مخـملباف، ابراهـیم حاتمی کیا، جعـفر پـناهی، مجـید مجـیدیوابوالفضل جـلیـلی که با تمایلات مخـتـلف پا به عـرصه فـیـلمسازی گذاشتـند و به مرور با مطالعـه و پـشتکار توانـستـند به صورتی هـنرمندانه عـناصر این هـنر را بکار بگیرند، نـقـش موًثری در این تحـول ایـفا نمودند.

هـمچـنـین برقراری منـظم سالانه دست کم یک جشنواره بـین المللی فـیلم که در بهـمن ماه هر سال به نام جشنـواره بین المللی فیـلم فـجر در کشور برگزار می‌گردد نـیز در ایـجاد عـلاقه به سیـنما در قـشر جوان کشور از یکسو و توسعـه این هـنر نـقـش مهـمی ایـفا نموده‌است.

نـقطهً اوج موفـقـیتهای بـین المللی سیـنمای ایران در این دوره را باید اهدای جایزه نخل طلایی جـشنواره بـین المللی کن فرانسه در سال ۱۹۹۷ به عـباس کیارستمی برای فـیلم طعـم گیلاس (این جایزه بصورت مشترک به عـباس کیارستمی و یک فـیلمساز ژاپـنی تعـلق گرفت) دانست. از دیگر موفـقـیتهای بـین المللی سیـنمای ایران طی این دوره می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

-- جایزه پلنگ طلایی جشـنواره لوکارنو، سویس، ۱۹۹۷، به فـیلم «آیـیـنه» ساخته جعـفر پـناهی.

-- جایزه بزرگ بهـترین فـیلم در جـشنواره فیـلم سه قاره نانت، فرانسه، ۱۹۹۶ به فیـلم «یک داستان واقـعـی» کار ابوالفضل جـلیـلی.

-- جایزه دوربـین طلایی جشنواره کن، فرانسه، ۱۹۹۵، به فیـلم «بادکنک سفـید» اثر جـعـفر پـناهی.

-- جایزه روبرتو روسیـلیـنی در جـشنواره کن، فرانسه، ۱۹۹۲، به عـباس کیارستمی به خاطر مجـموعـه آثارش. جایزه فرانسوا تروفو در جشنواره فـیلم جـیفونی، ایتالیا، ۱۹۹۲، به عـباس کیارستمی به خاطر مجـموعـه آثارش.

-- جایزه بزرگ بهـترین فـیلم جشنواره سه قاره نانت، فرانسه، ۱۹۸۹، به فـیلم «آب، باد، خاک» ساخته امیر نادری.

-- جایزه بزرگ بهـترین فـیلم جشنواره سه قاره نانت، فرانسه، ۱۹۸۵، به فـیلم «دونده» اثر امیر نادری.

از دیگر تحـولات کمتر سابقـه دار در سیـنمای ایران طی سالهای بعـد از انـقلاب حضور جدی تر فـیـلمسازان زن مانند رخشان بنی‌اعـتماد، پوران درخشنده، تهمینه میلانی و... است.

Oscar

وقتی در سال 1929 برای نخستین بار ، آکادمی هنرها و علوم سینمایی آمریکا به هنرمندان سینمای امریکا جایزه داد ، کمتر کسی پیش بینی می کرد که این مجسمه کوچک ، که حتی نام هم نداشت ( بعدها نام اسکار را بر آن نهادند) روزی به یکی از سمبل ها و نمادهای جهانی سینما بدل شود.

مراسم اسکار که همه ساله در اواخر اسفند ماه برگزار می شود یکی از معتبرترین مراسم های سینمایی جهان ، به ویژه در آمریکاست که از سوی یکی از مهم ترین سازمان های سینمایی آمریکا یعنی آکادمی هنرها و علوم سینمایی ، هر ساله بر پا می شود. این جشنواره به شیوه ای کارامد و بسیار منظم از ساله 1929 همه ساله برگزار شده و نتایج آن بسیار در سرنوشت و جایگاه فیلم ها و سینماگران گیرنده جایزه و حتی آنها که نامزد دریافت جایزه شده اند ، موثر بوده است.

همگان بر این مسئله توافق نظر دارند که با وجود فراز و نشیبی که اسکار داشته ، به ویژه بعد از شایعاتی که درباره غیر عادلانه بودن انتخاب ها در سال 1935 بر سر زبان ها افتاد و آکادمی را دچار بحران کرد ، رای گیری برای انتخاب بهترین ها در اسکار ، یکی از بی خدشه ترین جریان های انتخاباتی در سراسر جهان است که مورد خلافی در آن دیده نشده و تا زمان اعلام نتایج کسی از نام برندگان خبر ندارد.

جایزه اسکار ، نخستین جایزه ای نبود که در امریکا به فیلم و سازندگان آن داده می شد. این مجلات و روزنامه های سینمایی بودند که نخستین بار به بهترین هایی که خود انتخاب می کردند جایزه دادند تا هم فروش نشریات خود را بالا ببرند ، هم توجه سینماگران را به ویژه برای مصاحبه جلب کنند. از بین این ها می توان به مجله فتوپلی ( Photoplay ) اشاره کرد که اهدای جایزه را از سال 1920 آغاز کرد و همچنین روزنامه فیلم دیلی ( Film Daily ). با این وجود این اسکار بود که به عنوان مهم ترین آنها شناخته شد و این اهمیت علاوه بر ممانعت از جانب داری محافظه کارانه و اقتصادی مجلات و روزنامه ها ، یکی به دلیل آن است که روش رای گیری آکادمی به صورتی انجام می شود که تقلب و دستیابی پیش از مراسم به نام برندگان را ناممکن کرده و این مسئله ای است که بسیاری از سینماگران ، منتقدان و تحلیل گران ان را تایید می کنند. برای مثال جرج کیوکر ( George Cukor ) ، از جمله کارگردانان توانای سینمای آمریکا که خود در سال 1964 برای فیلم بانوی زیبای من ( My Fair Lady ) برنده جایزه اسکار شد در این باره گفته:

« محبوبیت واقعی مفهوم خاصی دارد. نمی توان آن را جعل کرد. اگر از روی کنجکاوی به تاریخ جایزه ها نظر کنید ، حقیقت آشکار می شود. گزینش های اکادمی را گذشت زمان تایید کرده است.»

علت دیگر ارزش اسکار شاید بیشتر برای خود سینماگران باشد و آن حقیقتی است که مکررا از زبان خود آنها شنیده شده ، اینکه جذاب ترین جنبه اسکار آن است که این جایزه ها از جانب همتایان آنها به آنها داده می شود. وقتی ارسن ولز ( Orson Welles ) در سال 1971 جایزه افتخاری را از اسکار دریافت کرد گفت:

« امیدوارم همگان دریابند که چرا این جایزه تا این حد برای من ارزشمند است. این جایزه از جانب مردم به من داده نشده ، منتقدین هم در این کار سهم کمی دارند. این جایزه از سوی دست اندر کاران سینما به من داده شده ، آنهایی که عشق بیشتری به سینما دارند. »

با وجود همه این ها نمی توان این نکته را بی اهمیت جلوه داد و یا از روی آن به سادگی گذشت که اسکار موجب بسیاری دغل کاری ها شده. نتایج اسکار در سرنوشت فیلم ها و کسانی که آن را دریافت می کنند بسیار تاثیرگذار است. هیچ ضابطه مشخصی برای تعیین کردن محبوبیت و درآمدی که برنده شدن و نامزد شدن جایزه به همراه می آورد ، وجود ندارد ، با این حال براورد کرده اند که جایزه بهترین فیلم سال ، مبلغی حدود 15 تا 30 میلیون دلار به فروش فیلم می افزاید و نامزدی هم به همین صورت ولی با درصد کمتر ( این نتایج قطعی نیست و در برخی موارد هیچ افزایشی دیده نشده). سینماگرانی هم که نامزد یا برنده جایزه می شوند معمولا دستمزدشان چندین برابر می شود حتی تا ده برابر. این عوامل که اقتصاد سینما را بیش از پیش به رخ می کشند موجب شده اند که بعضی از دست اندرکاران سینما با پرداخت مخارج گزاف هزینه های تبلیغاتی به دنبال این جایزه باشند. از جمله آگهی های گوناگون در مجله های معتبر و تجارتی سینما نظیر ورایتی ( Veraiety ) و هالیوود ریپورتر ( Hallywood Reporter ) ، برپایی مهمانی های مجلل برای نمایش خصوصی فیلم ها با حضور عوامل و دست اندر کاران سینما و...

در حالی که آکادمی علوم و هنرهای سینمایی به نفسه این گونه اعمال را غیر عادلانه و ناپسند می داند. از سال ها پیش ناظران و سازمان های مختلف مرتبا آکادمی را برای این نوع تبلیغات و رفیق بازی ها و احساسات بی دلیل که در بین اعضا شیوع پیدا کرده و ممکن است بر گزینش برندگان تاثیر بگذارد سرزنش می کنند.

به این ترتیب اگر چه کسی مدعی نیست که نظام توزیع جایزه ها در مراسم اسکار بی نقص است اما کل نظام از احترام عمومی و محبوبیتی عظیم برخوردار است و در مناسبات جهانی سینما هم بسیار تاثیر گذار و مهم است.

جشنواره فیلم کن

جشنواره بین‌المللی فیلم کن (به فرانسوی: le Festival international du film de Cannes) (و به اختصار le Festival de Cannes) یکی از بزرگ‌ترین و باشکوهترین جشنواره‌های سینمایی جهان بشمار می‌آید. تلفظ درست نام فرانسوی آن «کان» است ولی در فارسی تلفظی نادرست رواج یافته‌است.

جشنواره فیلم کن برای اولین بار در شهر کان در جنوب فرانسه در سپتامبر ۱۹۳۹ برگزار شد، اما پس از آن تا پايان جنگ جهانی دوم برگزاری مجدد اين جشنواره متوقف ماند. در دهه ۱۹۵۰ ميلادی زمان برگزاری جشنواره، از ماه سپتامبر به آوريل تغيير يافت و از سال ۱۹۵۵ میلادی، نخل طلا به عنوان جايزه اصلی جشنواره کن معرفی شد.

برنامه‌های اين جشنواره از هفت بخش اصلی تشکيل شده است که شامل بخش‌های مسابقه، خارج از مسابقه، نوعی نگاه، سينه فونداسيون (مسابقه فيلمهای کوتاه)، هفته منتقدان، دو هفته کارگردانان و بازار فيلم می‌شود.

در جشنواره بین‌المللی فیلم کن فیلم‌ها در دو بخش اصلی و فرعی از اقصا نقاط جهان با یکدیگر رقابت می‌کنند. مهم‌ترین و پر افتخار‌ترین جایزه در جشنواره بین المللی فیلم کن جایزه نخل طلائی (Palme dOr) است. عباس کیارستمی فیلمساز مطرح ایرانی در سال ۱۹۹۷ برای فیلم طعم گیلاس برنده نخل طلائی جشنواره کن و تاکنون ۳ بار نامزد دریافت نخل طلائی جشنواره بین المللی فیلم کن شده ‌است.

از دیگر ویژگی های جشنواره فیلم کن خصوصی بودن آن است که در آن بزرگ‌ترین ستارگان سینما و مطرح‌ترین تهیه کنندگان عرصه سینما حضور به هم می رسانند. قابل ذکر است که فقط اهالی سینما حق شرکت در جشنواره، آنهم با کارت دعوت ویژه را دارند.

جشنواره بین المللی فیلم کن محل بسیار مناسبی برای تهیه کنندگان سینما از تمام نقاط جهان است که در آن فرصت می‌یابند تا فیلم های خود را به شرکت‌های عظیم فیلمسازی عرضه کنند.

جشنواره فیلم فجر

جشنوارهٔ بین‌المللی فیلم فجر جشنواره‌ای سینمایی است که از سال ۱۳۶۱ تاکنون معمولاً در دهه فجر هر سال در تهران برگزار می‌گردد. این جشنواره توسط بنیاد سینمایی فارابی و زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می‌شود. جشنواره تا سال ۱۳۷۴ فقط به تولیدات سالانهٔ سینمای ایران می‌پرداخت. از سال ۱۳۷۴ جشنواره به صورت بین‌المللی برگزار می‌شود و علاوه بر سینمای ایران، در بخش بین‌الملل به بررسی فیلم‌هایی از سینمای جهان می‌پردازد. در بخش‌های رقابتی این جشنواره، شرکت‌کنندگان برای کسب جایزهٔ مخصوص که «سیمرغ بلورین» نام دارد با هم رقابت می‌کنند. طی سالیان اخیر مسابقه‌های سینمای مستند و فیلم کوتاه نیز به بخش سینمای ایران اضافه شده‌است.

آمار برندگان جایزه سیمرغ

پرویز پرستویی اولین جوانی بود که جایزه سیمرغ گرفت.او در ۲۸ سالگی به خاطر بازی در فیلم دیار عاشقان از دومین جشنواره فیلم فجردر سال۱۳۶۲ سیمرغ گرفت.

گلشیفته فراهانی جوانترین بازیگری است که سیمرغ گرفته او در ۱۴ سالگی به خاطر بازی در فیلم درخت گلابی سیمرغ شانزدهمین جشنواره فیلم فجر را در سال ۱۳۷۶ رادر بخش بین الملل گرفت.

رقیه چهره آزاد در ۸۱ سالگی برای بازی در فیلم مادر سیمرغ گرفت و مسن ترین برنده این جایزه‌است.

از دوره سوم ۱۳۶۳ تا دوره ششم ۱۳۶۶ سن تمامی برندگان سیمرغ بالای ۴۰ سال بوده‌است.

مهدی اسدی در ۱۲ سالگی دیپلم افتخار را برای بازی در فیلم بهار گرفت تا در دورهٔ چهارم ۱۳۶۴ جوانترین بازیگری باشد که تا کنون روی سن رفته‌است.

از دورهٔ شانزدهم ۱۳۷۶ تا بیست و سوم ۱۳۸۳ حداقل یک بازیگر زیر سی سال بوده که سیمرغ گرفته‌است.

جوانترین بازیگری که سیمرغ نقش اول را گرفته حسین عابدینی است. او به خاطر بازی در فیلم باران در ۲۰ سالگی سیمرغ دوره نوزدهم ۱۳۷۹ را گرفت. بهرام رادان با گرفتن سیمرغ دوره بیست و دوم ۱۳۸۲ برای فیلم شمعی در باد دوم است.

جوانترین بازیگر زنی که سیمرغ بازیگر اول را گرفته ترانه علیدوستی است. او در ۱۸ سالگی برای بازی در فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم سیمرغ دوره بیستم ۱۳۸۰ را گرفت. باران کوثری در ۲۲ سالگی در دوره بیست و پنجم ۱۳۸۵ میترا حجار در ۲۳ سالگی در دوره هجدهم ۱۳۷۶، رویا نونهالی در ۲۴ سالگی در دوره هفتم ۱۳۶۷ و مینا لاکانی در ۲۵ سالگی در دوره سیزدهم ۱۳۷۳ در رده‌های بعدی قرا دارند.

 

  انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 423

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما