مدیریت دانش
مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوختههای علمی (Knowledge management - KM) در دسترس قرار دادن نظاممند اطلاعات و اندوختههای علمی است، به گونهای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. برنامه اجرایی مدیریت اندوختههای علمی بر این سه جزء اصلی بنا میشود:
افرادی که تولیدکننده و یا مصرف کننده این اندوختهها هستند،
فرآیندهایی که این اندوختهها را مدیریت میکنند،
ابزار و تمهیداتی که دسترسی به این سرمایههای علمی را آسان میکنند.
مدیریت دانش و خدمت مرجع
يکي از شاخه هاي فرعي اقتصاد دانش است؛ مديريت دانش ، کاملاً يک مفهوم و روش جديد مديريت را معرفي مي کند. اين مفهوم بر تبديل موهبتهاي عقلاني کارکنان و سازماندهي نيروهاي سودمند دروني اعضاء کارکنان – نيروي رقابت و ارزش جديد- عمل مي کند. مديريت دانش بر پيوند اطلاعات با اطلاعات، اطلاعات با فعاليت ها و اطلاعات با فرد- براي تحقق اشتراک دانش ( از قبيل دانش ضمني و دانش صريح) توجه دارد. و با مدیریت اطلاعات کاملا متفاوت است. کارکردهاي سنتي کتابخانه؛ گردآوري، پردازش، اشاعه، ذخيره سازي، بهره برداري از اطلاعات مدرک به منظور فراهم آوردن خدمت براي جامعه است. در دوره اقتصاد دانش، کتابخانه به عنوان گنجينه دانش بشري ، سهيم شدن در پيشرفت دانش و حلقه ارتباطي مهم در زنجيره پيشرفت دانش خواهد بود. در قرن بيست و يکم کتابخانهها بطور اجتناب ناپذيري با موضوع جديد مديريت دانش مواجه خواهند بود. مديريت دانش در کتابخانهها مي بايد بر پژوهش و توسعه دانش، ايجاد پايگاه دانش، مبادله و اشتراک دانش بين کارکنان کتابخانه ( از جمله کاربرانش) ، آموزش کارکنان کتابخانه، تسريع پردازش صريح از دانش غير صريح و تحقق اشتراک آن تمرکز کنند. تعریف مدیریت دانش: مدیریت دانش رویکرد نظام مند یافتن، درک کردن و استفاده از دانش برای دستیابی به اهداف سازمانی است و از طریق کاهش زمان و هزینهٔ آزمایش و خطا یا تکرار، ایجاد ارزش میکند.
مدیریت بازرگانی
مدیریت بازرگانی که دانشی نو پا و سرآغاز ان از بوستون آمریکا بودهاست به بحث پیرامون چگونگی کنترل سود و سرمایه و هزینه و استفاده بهینه از امکانات میپردازد. تیلور پایه گذار این علم در مکتب کلاسیک بودهاست. اما نقطه عطف مدیریت دکتر دمینگ است که در دهه ۱۹۴۰ ژاپن را دگرگون کرد. از استادان مدیریت در ایران میتوان دکتر علی اکبر افجهای و دکتر علیشری طالقانی را نام برد. از دیگر بحثهای مدیریت بازرگانی بازاریابی میباشد که در سالهای اخیر به جایگاه باارزشی دست یافتهاست و به عنوان علم مطرح گردیدهاست. شرکتهای بزرگ همواره درسالهای اخیر هزینههای سنگینی برای این مقوله در نظر گرفته و بازخورد مناسبی از آن دریافت نمودهاند. بازاریابی خود به شاخههای متعددی تقسیم گردیده و دانشگاهها سعی در پرورش متخصصین در شاخههای مختلف این علم نمودهاند. از دانشمندان مطرح این علم در ایران میتوان به دکتر احمد روستا و دکتر داور ونوس در سطح بین المللی و فرد آر دیوید اشاره نمود.
بازاریابی چیست؟ فاصله ایده تا مرتفع شدن نیاز با استفاده از فرایند تبدیل ایده به کالا و مبادله آن را بازاریابی نام گذاری کردهاند البته تعاریف گوناگونی از بازاریابی در مراجع مختلف آْمدهاست که هریک از دیدگاه مکتبی و یا دانشمندی ارائه شدهاست، ولی نکته محوری در تمامی این تعاریف ارضاء نیاز مشتریان میباشد.
علم بازاریابی به لحاظ همبستگی بسیار زیاد با مدیریت استراتژیک در بسیاری از موارد به صورت ترکیبی به اجرا در آمده و شرکتها استراتژیهای خود را با استفاده از علوم و زیر شاخههای بازاریابی تکمیل مینمایند. از دانشمندان این زمینه میتوان به ایگور انسف اشاره نمود که خود یکی از پایه گذاران این علم نوین در دنیا میباشد.
برخی از زیر شاخههای بازاریابی عبارتاند از e-marketing,e-commerce و بازایابی بین المللی، رفتار مصرف کننده، بازاریابی داخلی، بازاریابی صنعتی و بازاریابی افقی و عمودی. هر یک از زیر شاخههای فوق ضمن تبعیت از اصول بازاریابی این امکان را فراهم آوردهاست تا متخصصین و علاقهمندان در زمینهای خاص بررسیهای لازم را به عمل آورند
مدیریت کیفیت
مدیریت کیفیت یکی از بحثهای جدید در زمینه تولید و خدمات است. گرچه سابقه آن به ابتدای تاریخ نیز میرسد اما مفهوم نوین کیفیت محصول قرن ۲۰ است. بر طبق یکی ازنگرشها :مدیریت کیفیت یعنی نظارت بر فرآیند ساخت و تولید محصول برای ایجاد اطمینان از مطابقت محصول با آنچه مورد نظر طراح یا مشتری بوده است. این نظارت از مرحله دریافت و سفارش مواد اولیه تا خدمات پس از فروش را شامل میشود.بدین ترتیب طیف وسیعی از فعالیت ها را شمال میگردد. ( این نگرش مطابق استاندارد ISO9001:1994 میباشد.)
از جمله فعالیتهای مربوط به مدیریت کیفیت یکی تضمین کیفیت و یکی کنترل کیفیت است. امروزه مدیریت کیفیت نه تنها شامل تولید بلکه شامل خدمات و حتی خدمات دولتی نیز میشود. و مدیریت کیفیت دولتهاو آموزش و پرورش ( Graduation ) یکی از مباحث نوین در کیفیت است. جهت روئیت مقالات مربوط به مدیریت کیفیت و نیزپرسش و پاسخ در زمینه مدیریت کیفیت میتوانید به سایت توسعه شبکه مهندسی صنایع ایران مراجعه فرمائید
مدیریت استراتژیک
برنامه ریزی
برنامه ریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یك خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه ریزی فكر كردن راجع به آینده یا كنترل آن نیست بلكه فرایندی است كه میتواند در انجام این امور مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی، تصمیمگیری در شكل معمول آن نیست بلكه از طریق فرایند برنامه ریزی، مجموعهای از تصمیمات هماهنگ اتخاذ میشود. برنامه ریزی میتواند برای زمان حال یا آینده انجام شود. بر طبق این تعریف، تصمیمگیریهای مقطعی و ناپیوسته و اتخاذ سیاستها برای پیشبرد سازمان در زمان حال یا آینده برنامه ریزی نیستند. برنامه ریزی متكی بر انتخاب و مرتبط ساختن حقایق است. حقایق مفاهیم واقعی، قابل آزمون و اندازهگیری هستند. دیدگاهها، عقاید، احساسات و ارزشها به عنوان حقایقی تلقی میشوند كه فرایند برنامه ریزی بر اساس آنها سازمان داده میشود. همانطور كه اشاره شد برنامه ریزی صرفاً یك فرایند تصمیمگیری نیست بلكه فرایندی شامل روشن ساختن و تعریف حقایق و تشخیص تفاوت بین آنهاست یا به عبارتی گونهای فرایند ارزیابی است كه در پایان آن، در انتخاب حقایق ارزیابی شده تصمیمگیری میشود. برنامه بیانی روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصمیمات است. برنامه خروجی فرایند برنامه ریزی است اما برنامه ریزی یك فرایند پیوسته است كه بیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه مییابد. برنامهها تهیه شده و اجرا میگردند.
انواع برنامه ریزی
برنامه ریزی از جنبه ماهیت به برنامه ریزی فیزیكی، برنامه ریزی سازمانی، برنامه ریزی فرایند، برنامه ریزی مالی، برنامه ریزی وظیفهای و برنامه ریزی عمومی دستهبندی میشوند كه در اینجا منظور از برنامه ریزی، برنامه ریزی از نوع عمومی است. برنامه ریزی عمومی معمولاً تمام دیگر انواع برنامه ریزی را در خود دارد. برنامه ریزی را از جنبه افق زمانی میتوان در قالب برنامه ریزی كوتاهمدت (برنامه ریزی عملیاتی و تاكتیكی)، برنامه ریزی میانمدت و برنامه ریزی بلندمدت دستهبندی نمود.
مدیریت بازاریابی
مدیریت بازاریابی تلاش آگاهانهای است برای بهدستآوردن نتایج مثبت در مبادله با بازارهای هدف. مدیریت بازاریابی در هر بازاری کاربرد دارد و قابل اجراست. بهطور مثال یک مدیر منابع انسانی با بازار نیروی کار یا یک مدیر خرید با بازار مواد اولیه سر و کار دارند. اما بهطور کلاسیک، مدیریت بازاریابی به وظایف آن دسته از کارکنان سازمان اطلاق میشود که با فروش محصولات و خدمات نهایی سر و کار دارند؛ مانند مدیر فروش، مدیر تبلیغات و فروشندگان.
تعریف
مدیریت بازاریابی عبارت است از فرآیند برنامهریزی و اجرای پندار، قیمتگذاری، تبلیغات و توزیع ایده، کالا و خدمات به قصد انجام مبادلاتی که به تامین اهداف انفرادی و سازمانی منجر گردد.
مدیریت ارتباط با مشتری
مدیریت ارتباط با مشتری به همه فرآیندها و فناوریهایی گفته میشود که در شرکتها و سازمانها برای شناسایی، ترغیب، گسترش، حفظ و ارائه خدمت به مشتریان به کار میرود.
سازمانها با استفاده از CRM می توانند چرخه فروش را کوتاهتر و وفاداری مشتری به ایجاد روابط نزدیکتر و درآمد را افزایش دهند. سیستم مدیریت روابط با مشتری میتواند کمک کند تا مشتریان موجود حفظ شوند و مشتریان جدیدی جذب شوند. سازمان ها برخی روشهایی را شامل مدیریت ارتباط با مشتری، تحلیل ارزش مشتری، استراتژی سازمانی و ساز و کارهای خدماتی که کارایی ارتباطات مشتری را بهبود میدهد بکار می برند. مدیریت ارتباط با مشتری استراتژی ای برای کسب مشتریان جدید و نگهداشتن آنها است. مدیریت ارتباط با مشتری عملیاتی شامل تمام فعالیتهای مرتبط با مشتریان بی واسطه همچون شرکتها می باشد.
هر فعالیت مدیریت ارتباط با مشتری عملیاتی در یکی از سه فرآیند سازمانی زیر پیاده شده است: فروش، بازاریابی و خدمات. در حالی که این ها فرآیند هایی مستقیماَ مرتبط با مشتری هستند. مدیریت ارتباط با مشتری تحلیلی(Analytical CRM) تمام اجزایی که برای تحلیل روابط و ویژگیهای مشتری که بر اساس اجرای فعالیتهای مدیریت روابط با مشتری عملیاتی با تاکید بر نیاز مشتریان و استثنائاتشان وجود دارد، تامین می کند. قبل از اینکه سازمان بتواند بازاریابی یا استراتژی های مدیریت روابط با مشتری را توسعه دهد، آنها باید بدانند که چگونه مشتریان برای خرید کردن تصمیم میگیرند. این فرآیند تصمیم گیری چرخه خرید مشتری (CBC) نامیده میشود.
CRM از سه بخش اصلی تشکیل شده است: مشتری، روابط و مدیریت. منظور از روابط، ایجاد مشتریان وفادارتر و سودمند تر از طریق ارتباطی یاد گیرنده می باشد و مدیریت عبارت است از خلاقیت و هدایت یک فرایند کسب و کار مشتری مدار و قرار دادن مشتری در مرکز فرآیند ها و تجارب سازمان.