چکیده:
مدیریت کیفی فراگیرثابت شده است تا این که به عنوان یک مدیریت مدلی ومدزودگذر به طورسریع درحال ناپدید شدن باشد. آن از بزرگترین و با نفوذ ترین نوآوریهای مدیریت ازقرن بیستم است. مدیریت کیفی فراگیر روی دیدگاه عقلانی و نسبتاَ ساده ازیک سازمان مستقر است اما، بدون شک،آن تأثیر مهمی روی رویه مدیریتی معاصر دارد.
خانواده استانداردهای کیفی ومعیار اعطای کیفیت، توسعه کاربردی وانتشار منظم ISO9000
را هدایت میکند ، ودرزمانی ، آنها بهترین تعریف جامع برای مدیریت کیفی فراگیر را ارائه میدهند. مالکو بالدریج اعطای کیفی ملی را به عنوان تعریف کاربردی از مدیریت کیفی فراگیر برای این مطالعه برگزید. نقش وفشار مدیریت کیفی فراگیر امتحان شده روی این که آن یک سازمانی را تضمین میکند ،میخواهدمعرفی بشود، این مأموریت وهدف غایی برای بقای طولانی مدت است . وسایل دست یابی به بقاء برای هرسازمان خصوصی است، وبه فاکتورهای چندگانه مربوط است. در سطوح بنیادی، بقاء سازمانی مبنی بر فرایندی از سازش داخلی واتحاد بیرونی است. نقش مدیریت کیفی فراگیربر مبنای فشارواثر شدتی که در داخل فرایند است، آنالیز میشود. به علاوه، این آنالیزدر داخلش هردوی ارزش نمادین و فنی ازرویه هاو معبرهای مدیریت کیفی فراگیر را در برمیگیرد. مدیریت کیفی فراگیر به عنوان یک پدیده فرهنگی مطالعه میشود. مدل اسچاین از فرهنگ سازمانی برای خلق چارچوب چند سطحی از مدیریت کیفی فراگیر استفاده میشود.این چارچوب وابسته به چهار سطح است: فرض و پنداشت اساسی، هسته کلی واصلی، حوزه های مدیریت، وتجربه ومهارتهای مدیریت. این تحقیق روی سطح عمیق، آنالیز فرضهای اصلی متمرکز است. یک مفهوم اصلی برای نظم وجود دارد، وازفرایند ساختاری که برای کشف فرضهای هسته بنیادی که اجرای برنامه های مدیریت کیفی فراگیر را تأیید میکند، استفاده میشود.آنها اعتقاداتشان را در یک سازمانی که قادر به اجرای کامل مدیریت کیفی فراگیر باشد، ارائه میدهند.آنها اعتقاد اصلیشان شامل مأموریت های سازمانی ووابسته به ذات و ماهیت، ذات انسانها و وابستگیشان، ماهیت حقیقی وراستی و ماهیت زمان و مکان است .
ایجاد مدیریت کیفی فراگیرو شناسایی این فرض های اصلی، در زمینه های مدیریت کیفی ایده آل صورت میگیرد،که اجرای کامل مدیریت کیفی فراگیر برمبنای معیارهای حساب شده اعطای کیفیت است. آنالیز همگرای نظم نشان میدهد که مدیریت کیفی فراگیر متقابلابر مبنای فرضهای اصلی همسازاست،که فرهنگ ایده آل کیفی راتشکیل میدهد. مفهوم فرهنگ کیفی ایده آل مدل ساده شده ای است ،که هیچ درخواستی در سازمانهای واقعی بدین شکل ندارد،اما آن میتواند برای هردوی تئوریها و بهبود عمل نظم دادن استفاده شود. این تحقیق پشنهادی ارائه میدهد که تئوریهایی که در آینده توسعه مییابند، میتوانند روی آنالیز مفهوم شرایط محیطی متمرکز شونداز آنجایی که بعضی پنداشتهای اصلی نامعتبر هستند.
عملا، استدلالی که در این تحقیق آورده شده تغییری است درموفقیت اجرای مدیریت کیفی فراگیرکه مبنی برتفاوت بین وجودفرهنگ سازمانی وفرهنگ کیفی ایده آل است . اگر رواج فرهنگ سازمانی همساز با ارزشها و فرضهای اصلی که بوسیله نظم مدیریت کیفی جامع پیشنهاد شده، باشد برنامه های مدیریت کیفی فراگیر محتملا موفقیت آمیز است.در بخشهای مطالعات تجربی،ارزشهای عملی چارچوبهای تئوریهادر آنالیزگزارش مدیریت کیفی فراگیر در پروژه های ساز مانهای شرقی توضیح داده شده است.
سپاسگزاری:
انجام این کار بدون کمک تعدادی از مردم و حمایت کامل کارفرمایم غیر ممکن بود. پیشقدمی برای ادامه مطالعات دانشجوهای دوره های فوق لیسانس ودکترا از مدیرسابقمان، تیوو لاکسونن، کسی که همیشه وقتی را برای بازدید وگفتگو در مورد کارمان داشت. من برای داشتن تعدادی افراد مشتاق و بخشنده اطرافم در کار ،خوش شانس هستم. آنها نه تنها فرصتهایی برای تست ایده های جدیدم ارائه دادند، بلکه برای من مقاله بازخوردی و انتقادی سودمند فراهم کردند که برای توسعة ایده های جدیدم لازم بود. تنها مهمترین بینشم ، در طول سفرهای تحقیقاتی سودمندی که داشتم، شناسایی عقاید گرانبها بود .آنهایی که معتبر ومهم هستند در کوچکترین زمینه ها آنها را بیان کرده اند و خطر بی اساس دانستنشان به خوبی در داستان فیل و مردهای نا بینا از جان گودفری ساکس توضیح داده شده است. من همچنین از این فرصت برای سپاسگزاری اختصاصی از جرما وراجونکوروا،کسیکه حمایت آن در سالهای آغازین تحقیق ضروری بود، وجوحانی تایمومن برای تعلیمات موفقیت آمیزش ،که منبع تعدادی از ایده های حاضر در این تز هستند. مدیر کیفی سپو سایلا که تجربه آن در نتایج تحقیقات این درخواست نامه، یک نقش محوری داشت. مافوق من، حنا پیتایلا که تحقیق من را درک کردندو با وجود این که وقتشان پر بود اما فرصتی را برای این کار اختصاص دادند.
من همچنین برای داشتن پل لیلرانک به عنوان مشاور خوش شانس بودم. او همیشه آماده برای مورداعتراض قرار دادن و سوال کردن حتی بیشتر از مقدمه اصلی از استادمدیریت کیفیت بود.بدون حمایتش من جرئت تهیه وسایل گزارش تحقیقی ام را نداشتم، در حالی که من انتقاد بر فرض های اصلی مدیریت کیفی جامع را امتحان میکردم. من بیشترین احترام را برای پرفسور کارلوس آرتو قائل هستم،با او من فرصت توسعه درخواست و گزارشم از مدیریت کیفی در پروژه های تجارت شرقی را داشتم.او همچنین یک تفسیر با ارزشی برای توسعه این گزارش تحقیقی ارائه کرد.
من ازهمسرم مینا و سه فرزند فعالم: جوحانا، جوحو، واِولینا تشکر خاصی دارم. من موردحمایت کاملشان بودم و فرصتی برای ادامه این کوشش آکادمیک داشتم، اما آنها به من یادآوری میکردند که زندگی و چیزهایی مهمتر از کار تحقیق وجود دارد.من همچنین مایلم تشکر خاصی از کرلی جاکوزداشته باشم، کسی که به عنوان دایه و خدمتکار برای فرزندانم در طول سالهای خیلی سخت کار تحقیق زحمت کشید، به علاوه وظایف قانونی اش که پیش نویس اولیه این گزارش تحقیقی راتهیه کرد.
2002.11.25لاپاجاروی
جاکو کوجالا
مردهای نابینا و فیل
ازجان گودفری ساکس(1887-1816)
این شش مطلب به یادگیری زیاد متمایل است، کسانی که میخواستند فیل را ببینند(اگرچه همه آنها کور بودند)هر یک از آنها نابینایی خود را با توانایی ذهنی اش جبران کرد.
اولی به فیل نزدیک شد بدن فیل را لمس کردو با پهنا ی وسیع ونیرومند فیل در یک سو روبه رو شدو یک مرتبه شروع کرد به دادو فریاد کردن"خدای خوب من،فیل خیلی شبیه دیوار است!"
دومی عاج فیل را لمس کرد، فریاد زد"حو،چه چیزی مااینجا داریم اینقدر گردو صاف و نوک تیز؟برای من واضح است که او نیرومند است،این فیل خیلی شگرف است آن مثل نیزه است" سومی به حیوان نزدیک شد وخرطوم فیل راکه تاب میخورد بطور تصادفی دست زد سپس جسورانه ماسه ها را بالا ریخت فریاد زد:من دیدم، گفت او،فیل همانا مار است!
چهارمی مشتاقانه دستش را بیرون بردو پشم اطراف زانو را گرفت"چیز خیلی شگرفی است این حیوان گیاه بزرگی است، او گفت: آن نسبتا َشبیه درخت است!"
پنجمی،کسی بود که اتفاقی گوش یک طرفش را لمس کرد:"حتی نابیناترین مرد هم میتواند بگویدآن بیشتر شبیه چه چیزی است، بدون تردید همه فیل رابه طوراعجاب آور شبیه بادبزن میدانند.
ششمین نفر بدون معطلی شروع به دست مالی کردن حیوان کرد،سپس دمش را که تاب میخورد لمس کرد،آن وقت حدودش را احساس کرد،"من دیدم،او گفت:فیل شبیه طناب است"
وبالاخره مردان داستان ما با سرو صدای بلند مشاجره میکردند، هر یک ازآنها بر ادعای خود سفت وسخت پافشاری میکرد، اگر چه نسبتاَ هر یک از ادعای آنها درست بوداما همه آنها دراشتباه بودند!"
اخلاقی
بنا براین جنگها و جدلهای دینی بسیار رخ میدهند ، من فکر میکنم، سرزنش مطلق نادانی از هر چیز دیگری مهمتر به نظر میرسد ، و این یاوه گویی درباره فیل است نه آن چیزی که هریک ازآنهادیده بودند!
1 مقدمه
مدیریت کیفی فراگیر یکی از مهم ترین ابتکارات مدیریتی قرن بیستم است، و شاید آن بیشترین تأثیر رانسبت به جنبشهای مدیریتی دیگربر مهارتهای مدیریتی معاصر رادارد.به هر حال،مدیریت کیفی فراگیر تعریفی ناقص داردو آن یک پدیده کاملاَ طبیعی است. آن یک مفهوم اصلی در کنترل آماری فرایند صنعتی است(کنترل کیفیت)، اما بعد از دهة 1990،آن عمل برای مدیریت عمومی سازمان افزایش یافت. هدفها در برنامةاصلی مدیریت کیفی ارائه شده بودو سازمانها را اداره میکند، بنایراین آن بطور منطقی سطح مطلوب کیفیت را انجام ونگهداری میکند. مشکلات بزرگ ناشی از توسعة حوزه های مدیریت کیفی فراگیر روشی برای تعریف کیفی در زمینه های بزرگی هستنندو روشی برای تفسیرجواب ترکیبات اضافی از سیستمهای اجتماعی اداره ای است.
1.1 بازخوردی از تحقیق آیدی
شرح بازخوردو رشد نیت تحقیق نه تنها برای نمونه های تحریکی برای تحقیق، بلکه برای دادن برخی اضافات در مورد استنباط های اولیه محقق نیز بسیار مهم است. در تحقیق سازمانی، ازآنجایی که همیشه مطالعه با دانش عینی، تجارب قبلی وتعصبهای شخصی، تماس دارد، بازخورد محقق یک فاکتور مهم در موقع ارزیابی ونتیجه گیری یافته های تحقیق است. به نظر محقق، این بخش تحمیلی من برای امتحان تمایلات نهفتة خود وبرای آشکار کردن بعضی ازفرضهای اولیه من درموردماهیت مدیریت کیفی فراگیراست، که آن هم بیشتر نگرش اهداف تحقیق راهدایت میکند.
این آنالیزیک دیدگاه پدیدارشناختی ازمطالعه نگرش مدیریت کیفی فراگیررادربرداردو جامعة جهانی داشتن درون نگری، اهداف یا حقیقت قابل مشاهده را ادعا میکند. هرهدف واقعی در موردرفتارسازمانی ساده شده ،ناچیزاست واز یکسوزمینة اجتماعی را دربردارد. دراین تحقیق مرکز روی درک نقش و برخورد مدیریت کیفی فراگیر درادارة سازمانهاست، که ذاتاَنظامهای اجتماعی هستند. هدفهای واقعی فقط دریک دور نمای اثبات گرا ناکافی برای تهیه علوم سودمنداز فاکتورهای کامیاب مؤثر ازعمل مدیریت کیفی فراگیراست.
1.1.1 بازخورد وانگیزه ای برای تحقیق
من از آنجایی که آغاز شغل حرفه ایم پس ازتقسیم بندی دانشگا های تکنولوژی در1994 با مدیریت کیفی فراگیربودفوراَدرگیرآن شدم. در ابتدا، به عنوان مهندس جوان کامپیوتر در شرکت والمت با پیچیدگیهای موجود دراداره کردن وفهم جزئیات سازمانها سردرگم شده بودم،به نظر میرسد مدیریت کیفی فراگیرجوابی برای همةمشکلات مدیریت فراهم کند.این دستور منطقی وقابل پیش بینی برای هریک از جنبه های اداره کردن سازمانهاست. فرد میتواند، پس ازهمه،پیچیدگی های ماهیت انسان ورابطة کاملاَ متقابل میان مردم یامفاهیمی از محیطهای بیرونی گوناگون را فراموش کند. سازمانها بادقت سیستمها رابرای استفادة اجرای وظایف تصریحی طراحی میکنند،آنها عملکردی شبیه ساختارهای عمومی وماشینی دارند که چگونه این ماشینها بوسیلة مؤسسان هماهنگیشان مثل جورناودمینگ به ماارائه میشوند.این ساختارها اخیراَدرفرم سری سیستم مدیریت کیفی وملاک اعطای کیفیت مدون شده اند.این سری مدیریت کیفیت واعطای معیار کیفیت بود.
این چارچوب راهنمای اجرای مدیریت کیفی فراگیر بر مبنای مهارت های مدیریتی در یک سازمان است.
به هرحال، این بدیهی است که بعضی ازکارکردها ودستورالعملها مدیریت کیفی فراگیرهمیشه هماهنگ کار نمیکند، هیچ یک ازآنها نتایج مطلوب رافراهم نمیکند. دربعضی موارد،آنها تولید شده بودندولی هرگز اجرا نمیشدند. استفاده از بازدیدهای مشتری نمونة خوبی برای شرح دادن است،که دربعضی موارد، فشار عملکردهای واقعی به نظر نمیرسد. به علاوه، اجراهایی از قبیل بازدیدها سختیهای زیادی را اثبات میکند که درابتدا باهماهنگی ها پیش بینی شده است.مشتری همیشه مشارکت نمیکند، واز همةوضعیتهای محصولات ضروری آگاه نبوده است،بنابراین ایجادآنها اغلب برای فراهم کردن اطلاعات مفید ناتوان است. به علاوه شخصیت مشتری یا دستورالعملهای سیاسی شخصی در برخوردبا نتایج ظاهر میشود. در محیطهای معین،نیازها واحتیاجهای مشتری خیلی مشخص است وآنالیزآماری از بازدیدها اطلاعات اضافی را فراهم نمیکند.به عنوان نتیجه، هنگامی که بیشتر ایالات تصمیم به خلق روش شناسی بازدید مشتری گرفتند، باوجوداینکه مشتری در حالی بازدیدبود، بعضی مدیران تصمیم به خلق رویکردهای صوتی وسیستماتیک نگرفتند.
این درحال مختل کردن است، دربعصی موارد، واضح است که اصول فنی ناچیزی ازکارکرد مدیریت کیفی فراگیریک تعدادزیادی از توجهات مدیریت درطول بازدیدو ارزیابی سیستم مدیریت کیفی را میپذیرد.آنهارویکردهای مدیریتی را به خوبی ستایش میکنند،آن اغلب پیشنهاد میکند که آن کارکردها ومهارتها میتوانند درحوزه های دیگر به خوبی انجام دهند. تجربه کردن مدیرها به صورت حسی تصدیق میکند که بعضی از کارکردهای مدیریت ارزشی برتر ازاستفاده های فنی کلیشان دارد. هماهنگی خودش هیچ توجیهی برای اینکه چرا یک سازمان میتواند کارکردهای مدیریت را انجام دهدرا ندارد، که این هم هیچ استفاده های فنی راارائه نمیدهد.
حرفه های مدیریت کیفی ناتوان برای ارائةپاسخهای رضایت بخش برای مؤفقیت متناقض اجرای مدیریت کیفی فراگیر است.بیشترتحقیقات ومقالات گزارشی از اوایل دهة1990مواردی ازمدیریت کیفی فراگیرراتوصیف میکنند که اهداف ورویکرد تحقیق برنامه های کاربردی ارتقاءمدیریت کیفی فراگیررا طرح ریزی میکندویا برای اثبات عدم مؤفقیت جنبش مدیریت کیفی فراگیراست. این مقالات یک آنالیزی ازمواردکاربردی مدیریت کیفی فراگیرکه بتواند رویکردهای مدیریت کیفی فراگیررادر محیطهای گوناگون بطور روشن شرح وپیش گویی کند رافراهم نمیکند.یک تعدادی مطالعة علمی جدی روی موضوع فراهم نکردن دلیل برای وعده هایی که بوسیلة هماهنگی مدیریت کیفی فراگیر داده شد، انجام گرفت، که آنهاهیچ دلیل منطقی برای هواخواهان متعصب خودبیان نمیکند.چنانچه حقیقت امر این است که بعضی از عدم مؤفقیتهای مالکو بالدریج،از برندگان اعطای مدیریت کیفی ملی به خوبی منتشرشده است، و ارزیابیهای مشاهدات مدیران از منفعتهای اقتصادی برنامه های مدیریت کیفی فراگیر ،که وعده هایی از هماهنگی کاملاَ آزادشده را پیشنهاد میکند. مدیریت کیفی فراگیررویکرد مدیریتی کاملی است که دربسیاری از موارد در صنایع گوناگون استفاده میشود. پذیرش عمومی واستفاده از هماهنگی ها انگیزشهای اضافی برای تحقیق رافراهم میآورد. رشدوجوه هماهنگی میتواند استفاده های اقتصادی قابل توجهی را هدایت کند.به هرحال، دلایل زیادی ازرشدوارزیابی در هماهنگی وجود ندارد. هرچندآن ارتقاء پیوسته مسلماَ مبنی بررشد است، هیچ دلیلی وجود نداردکه هماهنگی خودش مطابق با ارزش هسته ای مطرح شده توسط خودم توسعه یابد.در نتیجه، بیشتر اصول وارزشهای مرکزی برای مدیریت کیفی فراگیر مبنی بررویکردهایی است که در دهه های گذشته بوده است.آنهابرای فرایندهای تولیدی تکراری ساخته شده بودوبرای صنایع دیگر بدون آنالیزی عمیق آورده شده بود.
ازخانوادةاستانداردهای ISO9000:2000 فاکتور انگیزشهای اضافی توسعة جدیدی از
مدیریتی کیفیت رادربردارد، که بطورقابل توجهی اجرای مؤثرمدیریت کیفی فراگیرراافزایش خواهد داد.آن مجبور است سازمانها را برای به کار بستن نسبتاَ زیاد حیطه های وسیع از کارکردها وارزشهای مدیریت کیفی فراگیر درمقایسه باروشهای قبلی استاندارد،گواهی دهد
(ISO9001:1994).
1.1.2 حصول سؤالهای تحقیق
اولین مشکل درتحقیق نقشی از مدیریت کیفی فراگیرو منفعتهای اجرای مدیریت کیفی فراگیرتعیین روشی برای اندازه گیری که مؤفق باشد، هست. یکی از وسایل اندازه گیری ملاک اعطای کیفیت است،که برای اندازه گیری سطوح اجرایی ومؤفق برنامةمدیریت کیفی فراگیرتوسعه داده شده است.مشکل با ملاک اعطای کیفیت برای آن است که فقط آنها راهبردهای وسیعی داده شودوبرای تعیین کارکردهاونتایج سازمانی اشتقاقی ازاستفادة برنامه های مدیریت کیفی فراگیر هستند که آن هم مشکل است.در بعضی موارد، ملاک اعطای کیفیت کارکردهایی راتوسعه میدهد که به نظر میرسد هیچ ارزش تجاری برای یک سازمان را فراهم نمیکند. منفعت رویکردهای مدیریت کیفی جامع ،یک مفهوم عمومی بود، این مفهوم برمبنای مشاهدات بود تااینکه ارزیابی حقیقی باشد.هیچ دانش عمیقی راجع به حوزه هایی که استفادةبیشتری دارندوروشهای اندازه گیری که میتوانند روی این حوزه ها متمرکز شوند، وجودندارد.مدیریت کیفی فراگیراز فراهم کردن این اطلاعات عاجز است، حتی اگرچه یکی از کارکردهای اساسی در هماهنگی، اندازه گیری کارکردهای سازمانی است. یکی از حوزه های مدیریت مرکزی در ملاک اعطاکردن، اطلاعات وآنالیزاست، که بطورآشکارا عدم مؤفقیتهایی برای این مشاهدات ودستورالعملها برای اجرا درآینده از هماهنگی فراهم میکند. بخش بعدی این آنالیز شامل سؤالهای معقول پشت سر هم تدریجی نسبت به انتظار اجرای برنامه های مدیریت کیفی فراگیراست. سؤالهای تحقیق خواه با بودن یانبودن مشکلات با محتواو راهبردهای اصولی ازهماهنگی، یاحتی اجرای تدریجی میتواند انتقادهایی برمدیریت روا دارد. این تفسیری پذیرفتنی است که بعضی از اصلهای قواعد کلی برای هماهنگی یقیناَ شایستة سازمانهانیست، که باعث اختلال درکارکردهای مدیریتی میشود. رهبروطرفداران مدیریت کیفی فراگیرپاسخ روشنی به این سؤالات میدهند: تعهد مدیریت،کاراضافی وبردباری نتایج خوبی رادر بر خواهند داشت.
CEO در شرکت والمت،هدف روشنی برای فرایند اجرای مدیریت کیفی فراگیروجوددارد.
شرکت همةهدفهای واحدهای تجاری را از700نقطه برای کسب مؤفقیت تاسال 2000داده است به هرحال،تا1999،پس از تقریباَیک دهه کارسخت نه تنها یک واحد بلکه همه برای دسترسی به هدفشان توانابودند.بهترین واحددرپیروزی شرکت والمت اعطای کیفی فنلاند باامتیاز درسال1998 مطرح کرده بود.پس چرا، واحدهابرای CEOقابل توجهی کمتراز هدفهایی که
پیوست 700نقطه روی مقیاس اعطای کیفیت ماکو بالدریج ناتوان بوده اند؟
این عدم مؤفقیت برای به انجام رسانیدن هدف سطح ناشی ازفقدان تعهد مدیریت ارشد شرکت ویادارابودن مدیران بی کفایت درواحدهای تجاری نبوده است.کیفیت عالی سیستم های مدیریت وصلاحیت مدیران ثابت شده بودند هنگامی که والمت درمیان اشخاص موجودشایسته ترینشان رابرای رهبری سازمانها در جهان انتخاب کرده بود.برنامه اجرایی دستورالعمل قوی از مدیریت ارشد شرکت دریافت میکنند. یک کمپانی بزرگ برنامةآموزشی ومنابع لازم در اجرای برنامه های مدیریت کیفی فراگیررا فراهم کرده بود.همة واحدهای تجاری دستورالعمل کامل و تعهدی از مدیریت ارشدیاشرکت را دارند،که اغلب یکی از بیشترین نیازهای اساسی نامبرده برای یک برنامةمدریت کیفی مؤفقیت آمیزاست.
هنگامی که اکثر واحدها برای انجام کاملاَ آسان400نقطة سطحی توانا هستند، آنها به سختی درحال حرکت از 400 به600 نقطةسطحی است. دربالااجرای نقطة400سطحی، مدیریت باید ماورای صرفاَمکتوب واجرای کارکردهای اساسی حرکت کند. آنها همچنین توانا برای اثبات کردن شواهد به عنوان یک سیستم مدیریتی جامع، یک رویکرد سیستماتیک برای جنبش مداوم، وحقیقت مبنی بررویکرد مدیریت است.به علاوه،بعضی ازاحتیاجات وابسته به اطلاعات گرداوری درست برای شرح نتایج سازمانی که مشکلات اجرایی درکارکردهارا نشان میدهد. بعضی از موانع اصلی نیازهایی برای بیان روندها به سوی پیشرفتها پوشش همة حوزه های اصلی مدیریت، ویک توانایی وابسته به محک زنی اطلاعات را نشان میدهد.
برون(1999)پاسخ متقاعد کننده ای به مشکلات در تحقیق امتیاز 700نقطه ای میدهد. او همچنین اطلاعاتی برای واقعیتی که امتیاز در این سطح مؤافق با رده بندی سازمان جهانی در همةحوزه ها نشان داده میشود را خاطر نشان میکند. شاید دلیلی که والمت به اهدافش نرسیدبه خاطرمدیریت کیفی فراگیر بوده که هنوز در بخشهای اولیه از اجرای آهسته ناشی میشود. یک رویکرددرفهم شکل ناهمواراز سطح اجرایی مدیریت کیفی فراگیر روشی است که بوسیلةدال(1999:87)معرفی شده است. او سازمانهارا رده بندی میکندکه دربرنامه های اجرایی مدیریت کیفی فراگیردر داخل شش مورد سفارش شده است:
1.تعهد نشده:سازمانها هیچ فرایند قانونی برای بهبود کیفیت نداردوآن ممکن است کاملاَاز مدیریت کیفی فراگیر نادان باشد.
2. جریانهای آهسته: سازمانها در فرایندی ازپیشرفت مداوم برای 2-3سال را متعهد میشوند، اما بعضی از اعضااظهار ناامیدی میکنند که مدیریت کیفی فراگیرپتانسیل امیددادن را ندارد. مدیریت کیفی فراگیر هنوز به عنوان مد زودگذرآینده مطرح شده است.
3. ابزارفشار دهنده به جلو: سازمانها نوعی سیستم مدیریت کیفی قراردادی دارند(برای مثال برمبنای سیستم مدیریتی کیفی است)وآن برای پیشرفت مداوم برای 3-5 سال ISO9001 سفارش شده است. آن انتخابی از ابزارهای مدیریت کیفی ازقبیل کنترل فرایند آماری، طراحی امتحان، گسترش عملکرد کیفیت،وارزیابی که برای تعیین سریع مشکلات استفاده میشود.
4. بهبوددهنده ها: سازمانها این فرایند رابرای پیشرفت مداوم برای3-8 سال سفارش میکند و رهبران ارشد درخودشان برای مدیریتCEO وآن پیشرفتهای قابل توجهی راایجاد میکند.
کیفی فراگیربخاطر رهبریشان وفعالیت خصوصیشان تعهدی دارند، اما هنوز برنامه های مدیریت کیفی فراگیر اساساَ در دستهای تعدادی از افراد علاقه مند است.
5. پاداش برندگان: فرهنگ رهبری بکلی تجاری بوده است وبرنامه هایی که وابسته به الزامات نیست وتحریکی برای تعدادی از افراداست. تمام کارکنان درفعالیتها اجرایی دخالت دارندو شماری تغییرات مؤفقیت آمیز ایجاد میکند.
6 . طبقه بندی جهانی: پیگرد نهائی رضایت کامل مشتری برای ارضای احتیاجات نهفتة مشتری هرگز هدف شخصی برای هر فرد نبوده است. بهای شرکتها تماماَبوسیلة کارکنان ومشتریان وکارپردازان دریافت وبه اشتراک گذاشته میشود.
نیازهای جزئی درهر سطح دردال(1999) برمبنای آن سوی نظریه از هر سطح آورده شده است، من باب میلم میتوانم بگویم که هر واحد والمت متجاوز درچهار سطح است. دربعضی واحدهاابزارهای کیفیت برای حوزه ای استفاده نمیشودکه بطور کلی قابل ملاحظه با نیازهای سه سطح مناسب باشد. این نتایج بدقت مربوط به امتیاز داده شده درطول ارزیابی خارجی است.بیشتر واحدها برای حرکت به آنسوی اجرای اساسی معین کارکردهای مدیریت کیفی برمبنای سیستم مدیریت ISO9001 فراگیرناتوان هستند.این واحدها بطورآشکاربرای اجرای
کیفی توانا هستند، که عموماَ درمورد نقطة300سطحی درسیستم امتیاز دهی ملاک اعطای کیفیت قابل ملاحظه است.
صحبت درمورد مشکلات اجرایی دشوار به نظر میرسد. تفسیرهای چندگانه ای وجود دارد،که اغلب به نهادهای خاصی مربوط بوده است.این مسیرتحقیق به نظرمیرسدکه مشکلات راروشن میکندو من تصمیم به طرح سؤالی دنبال سؤالات فرضی برای ارائة درک دلایل اساسی برای مشکلات مدیریت کیفی فراگیر،گرفتم:چه نمونه ای ازسازمانی که برای دسترسی به آن ویا حتی رویکردی1000نقطه ای قادریم؟توصیف یک سازمان است وآن محیطی است که میتواندیک بصیرت خواننده درهماهنگی بدهدوبالقوه میتواندفرضهای پنهانی دربارة سازمانها ،شخصیت انسانها،ومحیط را آشکار کندکه مانع یا پشتیبان اجرای مدیریت کیفی فراگیر مؤثر است.در حقیقت، این کارکردهابسوی محدودیتهای مدیریت کیفی فراگیرراهنمایی میشوند، زیرا ممکن است بعضی ازآنها درهمة محیطها معتبرنباشند. این رویکردها ممکن است بحرانی به نظر برسند، اماسؤالهای مربوط به ارزش هماهنگی مدیریت کیفی فراگیردر عموم مورد نظر نیست.بنابراین، آن پایه های قوی برای اجرای برنامه های مدیریت کیفی فراگیر را فراهم میکند.
من بوسیلة یک قیاس برای علوم طبیعی ملهم شده بودم.این هدفها مدیریت کیفی فراگیررا بوسیلة جستجوی محدودیتها برای کاربردی ازهماهنگیها شبیه نظریةنیروی جاذبةنیوتن، که ازتئوری عمومی نیز شامل یک موقعیتهای مرزی برای هماهنگی های تئوری است، بهبودی میبخشد. دراین موارد، درجایی که قانون جاذبة نیوتن کاربرد، جایگزین و مکمل تئوری ها نیست، چنین تئوریهایی از نسبیت میتواند جایگزین قانون نیوتن شودو نتایج صیحیح تری رافراهم کند.
موقعیتها وشرایط مرزی برای مدیریت کیفی فراگیرهیچ شناسایی ندارد،ودر هیچ یک از این تئوریهای خاص توانایی برای هدایت اجرای مدیریت کیفی فراگیر رادر داخل محیطهای مخصوص وجود ندارد.این محدودیتها میتواند به مشکلات بالقوه ای دراجرای برنامه های مدیریت کیفی فراگیرمنجر شود.ما نمیتوانیم مؤفقیت برنامه های اجرایی یا نتایج بالقوة مداخله های مدیریت کیفی فراگیررا درموارد خاص پیش گویی کنیم.درحقیقت هیچ فهم صحیحی برای اینکه شرح محدودیتهای مدیریت کیفی فراگیر قوی ترین فاکتور انگیزشی برای این تحقیق است وجود ندارد.بطور اضافی،فقدان تئوری مرکزی برای مدیریت کیفی فراگیرهیچ انگیزشهای سیستماتیکی برای هماهنگی های سخت بوجودنمیآورد.
1.1.3 سیاحت کیفی والمت
من یک مقدمه ای برای عملکرد مدیریت کیفی درشرکت والمت درطول سالهای1989 -1998 فراهم آوردم بدین علت این کمپانی نقش قابل توجهی دراین تحقیق داردو مهارتهای مدیریت کیفی استفاده شده در شرکت والمت زمینه ای برای پیشبردآسان ایده های تحقیق فراهم کرد.والمت تهیه کنندةعمدةجهانی کاغذوماشینهای تابلو سازی بودووابسته به فرایند مکانیزه شدن است.کاغذ ،تابلو و ماشینهای پارچه بافی، تجهیزات تدارک مواد اولیه، ماشین آلات رنگ وروغن زدن کاغذ،ماشینهای تبدیلی به علاوه آنهایی که مربوط به فرایند کنترل وتوان ارسال حسابها برای هر90درصد گروه های مربوط به فروش است.
شرکت والمت یک سازمان پیشگام در توسعه و پخش ایده آلوژی مدیریت کیفی درفنلاند است(ساولینن 1997). آغاز سیاحت کیفی والمت میتواند بازگشت به دهة1970 رانشان دهد، و مقدمة ملاک اعطای ISO9001 اما کوشش های کیفی در اوایل 1990از طریق برنامة گواهی
کیفیت افزایش مییابد.
برای همة واحدهای مهم درسال 1989 ایجاد ISO9001 تصمیم برای بدست آوردن گواهی
شده بود.هدایت واحدهابرعهدة کاغذهای ماشینی بود،در جایی که این گواهی به عنوان نیاز نیزمبنی بر سیستمی بودکه برای ISO9001 الزامی برای انجام تجارت در آینده شناخته شد.
ایجاد بلوک در مدیریت کیفی فراگیر مبنی بر سیستم مطرح شده بود، این اولین مرحله در بیشتر سیستمهای مدیریت کیفی جامع است. تصمیمات قانونی برای استفادة ملاک اعطای کیفیت به عنوان ملاک اندازه گیری وسکوی پیشرفت برای همة واحدها در سال 1993 ایجاد شده بود. شر کت واحدهای اختصاصی پشتیبانی رامهیا ساخته که بوسیلة معرفی طرحهای عملی روی متد اعطای کیفیت میتواند برای بهبود کارکردهای تجاری، بوسیلة فراهم آوردن برنامه های آموزشی،و ابداع برنامه های گستردة استفاده شود.تقریباَ همة آموزشها از درون توسعه یافته اند، از مشاوران استفاده نشده بود، وکفیت مربوط به دانش درداخل سازمان نگه داشته شده بود.یک استثناء مهم در آموزش کیفیت فراهم کردن مأموران رسیدگی بیرونی بوسیلة مؤسسة جوران در1995 و1997 بود.
پشتیبانی شرکتهابرای کارکردهای اجرایی بیشتر به چشم میخوردکه این یک آموزش کیفی داخلی بود،که این هم فرمی ازارزیابی کارگاه هایشان ارائه کرده بود.درکارگاه ها،مواردی ازواحدهای مختلف والمت بازدید شده بودندوبراساس معیارها محاسبه شده بودند.این آموزش به واحدها اجازه میدهد تاچیزهای دیگری یاد بگیرندوآنهایی که بهترین کارکردهارا دارند تقسیم بندی شود.درسال2000،حدود1500مدیر در کارگاه های آموزشی شرکت کردند. والمت برنامه های ارزیابی درونی وبیرونی وسیع خودرا آغاز کرد، که میتواندعامل اصلی دریکپارچگی واجرای مهارتهای مدیریت کیفی درسازمان را شامل شود.ارزیابی درونیشان براساس پرسشنامه ها بودوهرواحدبایک اجرا قبل ازارزیابی درونی پیش بینی میشد، که پیروی میکند.تیمی شش نفره ازبازرسCPE بطورآشکاراازفرم فرایند برنامةکاربردی اداره ای
های خارجی، که شامل مدیران ارشد واحدهای تجاری است به عنوان اجرای ارزیابی خارجی معرفی میشوند.جریان ارزیابی شامل برنامة مکتوب رسمی(کتاب حقیقت)، بازدیدی از کارکردهای اختصاصی بوسیلةهرسنجشگر،نشستهای عمومی،موقعیت بازرسی و سرانجام امتیاز دهی است.تعیین توانایی هاوحوزه های پیشرفت که شامل بازده های خیلی مهم فرایند دریافت میکند.امتیاز CPE ارزیابی می شود، اماهرواحد نمره ای براساس ساختارنمره گذاری
نشانگری دربارة سطوح اجرای فعالیتهای مدیریت کیفی فراگیر و روندی از پیشرفت ،ISO9001 بود.درضمیمة3،توسعه ای ازمدیریت کیفی فراگیر درشرکت والمت، شامل گواهی
کارگاه ههای آموزشی وارزیابیهای خارجی،نشان داده شده است.این شکل ذاتاَبرای شرح التزامات سازمانها برای توسعة سیستمهای مدیریت کیفی استفادهمیشود.
در1995کارت امتیاز دهی متعادل روش کاری بود که دروالمت مطرح شده بود.این روش ابتدا به عنوان فرایندجداسازی مطرح شد،اما دروالمت این بودکه پس ازیک دورةکوتاه دست پاچگی، به عنوان یک بخش جدایی ناپذیربرنامه های مدیریت کیفی فراگیرپذیرفته شد.برنامه های وسیع سازمانی باتعریف کلیدهای اندازگیری آغازشده بودو هر واحدبابیان نتایج درحال استفادةکارتهای امتیازدهی متعادل پیش بینی شده بود، که به منظور ارتباط با انواع امتیازدهی اعطای کیفیت اصلاح شد.این یک نمونه از مدیریت کیفی فراگیر توانا برای اتخاذ شدن وکامل کنندةرویکرد مدیریت جدیدبود.
والمت همچنین فعالیتی درنشان دادن این الزامات کیفی برای گروگذارهای بیرونی دارد.
شرکت به عنوان مدیری ازجامعة فنلاندبرای کیفیت و مشتریان وتعدادی فروشندگان CEO
که مستقیما مربوط به فعالیتهای توسعةکیفیت بودند ایفای نقش میکند.آنها دربرنامه های آموزشی والمت سهیم هستندودر بعضی مواردکارکنان والمت ازارزیابی وکارکردهای سنجشی خودشان حمایت میکنند.درکل والمت یک نقش فعال کامل درتسهیل انتشارنظرکیفی در میان این گروگذارهای کلیدی ودرمیان جامعةتجاری فنلاند داشت.
به علاوه برنامه های سطحی شرکت،ازهرواحد تجاری انتظار دارد که حمایت اختصاصی گواهی راکسب کند و توسعه بدهداین کارکردهای تجاری مطابق با ملاک اعطای کیفیت ISO9001
است.یکی ازبهترین واحدهای مؤفقیت آمیزجوروِنپای والمت بود که در سال1998 مؤفق به کسب ملاک کیفیت فنلاند شد.کسب این اعتبار میتواند یک شناخت قابل توجهی از انجام کار کیفی درتمام شرکت رابه همراه داشته باشد،زیراچندین واحددیگرسیستمهای مدیریت کیفی درسطوح نسبتا برابر دارند.اطلاعات خصوصی که مربوط به امتیازبندی محرمانه است ونمیتواند شامل این تز باشد، اما این امتیاز به بطور قابل ملاحظه ای کمتر از 700 نقطه بود. چنانکه یک بخش بین شرکت راوما وشرکت والمت با هم یکی شد،یک برنامةرسمی کیفی در
سطوح شرکت ادامه داده نشده بود.بطورعمده برنامه هاترک شده بودندزیرا قبلا شرکت راوما با مدیریت کیفی فراگیردرگیر نشده بود و آن برنامه ای برای سطوح شرکت نداشت . سابق شرکت راوما هدایت میشدند ، که با توسعه و ادامة CEO شرکتهای جدید به طریق
پیشرفت سیستم مدیریتی کیفی جامع ارتباط نداشت. یک عدم تمرکزروی برنامه های کیفی درسطح مدیریت ارشدشرکت این بودکه یک برخوردمنفی فوری روی برنامه های کیفی در واحد های تجاری داشت.بیشترواحدها روی هم رفته به توسعة سیستمهای مدیریتی مبتنی بر گواهی اعطای کیفیت ادامه ندادندو تمرکز اصلی آنهاروی فعالیتهای مدیریتی کیفی برای سیستم مدیریتی کیفی بود. ISO9001تغییر جهت براساس
1.1.4 بیان حوزه های تحقیق
یکی ازموانع اصلی که من باآن روبه رو بودم دشواری درتعیین پدیده ای برای مطالعه و آنالیز بود. مروری ازتحقیق موجود مطلبی راتوضیح نمیدهد،بلکه به آسانی یک پیشرفت تدریجی است،اما این همچنین یک منبع انگیزشی است ویک نقطةآغازین خوب برای مطالعه است. بطورآشکاری یک احساس نیازبرای این نمونه تحقیق وجود دارد.
من معتقدم که منبع دسته های اغتشاش ازدو منبع است: فقدان مفهوم ادراکی ازمدیریت کیفی فراگیر، و تعریف غیر واضحی ازمفاهیم اصلی تحقیق.اولین مشکل در این تحقیق درموارد ذکر شده خواهد بود،اما پیروی ازچهارراه کار ممتازمیتواند منجر به شناسایی واضحی از نگرش تحقیق شود:کیفیت، مهارتهاوشایستگیهای مربوط به شغل، روشهای فنی مهندسی کیفی، مدیریت کیفی جامع.
یک مرور تفصیلی از انجام تحقیق روی تعریف کیفیت برای این مطالعه مناسب نیست، بلکه روی مدیریت کیفی جامع به عنوان یک هماهنگ کنندة مدیریتی متمرکز شده است.برای اهداف این مطالعه لیلرانکس(1998) چهار بعد ساختاری از چشم انداز سه بعدی کیفیت به طور خلاصه بیان کرده است.
(1) ساخت دورنمای سه بعدی متمرکز،که روی واریانس واختلاف درفرایندتولید متمرکز شده است.بیشتر اندازه گیریهای رایج نمره ای از کاستیها یا عدم انطباق تولیدات هست.
(2) طرح دورنمای سه بعدی متمرکزکه تمرکزی روی مشخصه های تولید دارد.
(3) مشتری یا مراجع سه بعدی متمرکز،که روی بهای تولیدات و خدمات برای مشتری تمرکز یافته است.
(4) سیستم سه بعدی مترکزکه در داخل حساب همة گروگذارها(سرمایه گذارها، کسانی اند که باسازمان یا تولیدات آن تماس داشته اند)راتفسیر میکند .
طبق اخبار،شایستگیها ومهارتهای مربوط به کاربرای ارائةخدمات ومحصولات باکیفیت بیشترکافی بود.تولید درمؤسسه های صنعتی گذشته وپیشه های صنعتی برمبنای شایستگی شخصی کارگران بوده است.ظهور صنایع وتولید انبوه،فنون مهندسی کیفی برمبنای کنترل کیفیت آماروشگردهای حل مسئله به عنوان جزئی از مهارتهای اساسی کارکنان مورد نیاز بوده است.اهداف، کارکنان را برای نگاه داشتن فرایند تولیدزیر نظر کنترل وبرای کشف علل اصلی شکست توانامیسازد.
مدیریت کیفی فراگیر رویکردی است که بوسیلة ارزشهای کیفی و اصولی برای ساخت و سیستمهای مدیریتی رهبری میشود (سازمانها)، که قادر به یافتن اهداف کیفیشان هستند. نقش مهم مدیریت کیفی فراگیردربرپاکردن عقیده ای است که سیستم رابه فاکتورهایی مربوط میسازد،دربیشتر موارد،علل اصلی مشکلات کیفی است. بین مدیریت کیفی فراگیربه عنوان کارکردومهارت مدیریت و کیفیت به عنوان وسیلةسنجش عملکردسازمانی میتوان یک برتری واضح ایجاد کرد.وابسته بودن که این هم بعد کیفی راتأیید میکند،سازمانها رابرای انتخاب کارکردهای مدیریتی ایجاب میکند که ازاین هدفهای کلیدی محافظتکند.
1.2 هدف وطرحهای نهایی تحقیق
ماهیت مدیریت کیفی فراگیر پیچیده ودارای یک دور نمای چندگانه است،که همبستگی مفهومی با کیفیت دارد،و یک پیشرفتی درنظریه وحوزه های مختلف تحقیق ایجاد میکند. تحقیق آکادمیک برای ایجاد کمکهای مهم به پیشبرد هماهنگی درمدیریت کیفی فراگیر و کارکردهای مدیریتی کیفی معاصرتوانا است.(دائن وبوِن1994).اغلب انجمنهای آکادمیک متهم به ارائةتنها اطلاعات غیر علمی هستند، بنابراین این نمونه منحصر به فرد نیست وهمچنین آن میتواند ادعا کند که علوم دلیلهای خودشان را اتخاذ میکنند. به هرحال تحقیق مدیریت کیفی فراگیر درمورد ارائة شناختهای علمی نیست، اما راهی برای کمک به این علوم در پیشبرد صحیح کارکردهای سازمانی است.
دراولین نگاه مدیریت کیفی فراگیرساده ورویکردی عقلانی به نظرمیرسد.این نظر دستور العمل روشنی از اینکه چگونه سازمانها میتوانند مدیریت شوند وهدفهای اصلی سازمانها کدامند رافراهم میکند. به هر حال، اغلب کوششهای مدیریت کیفی فراگیرمؤفق نبوده است، و بعضی ازمدیران بطور حسی بعضی ازرویکردهای شایع سازمانی وسیاسی ساده را به رسمیت شناختند (اسپنسر1994).این ادعا اشاره میکند که مدیریت کیفی فراگیرپدیدة کاملی که شامل عمیق ترین سطوح ماورای رویکردهای مدیریت وساختارهای سازمانی است. تحقیق روی مدیریت کیفی فراگیر مستلزم چارچوب نظری است، که برای مطالعةجنبه های چندگانة هماهنگی توانا باشد.از آنجایی که سازمانها سیستمهای کاملا اجتماعی هستند، این چارچوب میتواند بیان جنبةفکری که یک سازمان به عنوان یک سیستم اجتماعی است را بپذیرد. پیشرفتهایی از این قبیل چارچوبها نقاط آغازین آکادمیک برای این تحیق بود.
این پیشقدمی آغازین برای عهده دار شدن این تحقیق در درخواستی از مدیر سابق شرکت والمت برای آنالیز نتایج برنامه های مدیرت کیفی فراگیر،و نیز تهیةنمونه هایی از اقدامات مؤفقیت آمیز مدیریت کیفی فراگیرآمد.در طول دهة1990نتایج تجاری شرکت والمت یک پیشرفت شگرفی را بیان کرد،اما هیچ دلیلی وجود نداردکه این گرایش باعث توسعة کیفی سیستماتیک وپیشرفتی از عملکردها شده است. این درخواست ساده مشکلاتی را برای حمل و نقل به خارج را فراهم کرد ومنجر به مطرح شدن سه سئوال گستردةتحقیق شد:
- مدیریت کیفی فراگیر چیست(تصورات ویاکارکردها)؟
- محدودیتها دراجرای مدیریت کیفی فراگیرچیست؟منابع تغییرات که در میان اجرای برنامه های مدیریت کیفی فراگیرمؤفقیت آمیز بوده است، چیست؟
- چه میزان مزایای مؤفقیت آمیزاجرای برنامه های مدیریت کیفی فراگیرامکان داشته است؟ این سئوالهای تحقیق کاملا درمورد ماهیت هستند، ونمیتواند بطور گسترده پاسخی مبتنی بروجود تحقیق ارائه دهد.این تحقیق افزایش فهم مدیریت کیفی فراگیربوسیلة خلق تعریفی مفهومی را درنظر دارد، که زمینه های ثابتی از تئوری سازمانی را بنا میکندو مدلهای مدیریتی معاصر را کامل می کند.متناوبا، اگر هدفهای تحقیق نمیتوامد انجام شود، این نشان میدهدکه مدیریت کیفی فراگیریک تئوری اساسی صحیحی نداردوحقیقتا یک گروه تصادفی وبی منظوری از قواعد و کاکردهای مدیریتی است که با یک عنوان عمومی نشان داده شده است.
تجربیات شخصی من در قالب سازمان وآنالیز مقدماتی از تحقیق مدیریت کیفی فراگیر نشان دادکه تعدادی ازکارکردها واصول و ارزشهای مدیریت کیفی فراگیر مبتنی بر فرضهای سطحی وظاهری هستند.این فرضهای تلویحی برای هماهنگی اصلی هستند،و بطورکلی آنها غیر رسمی هستند.زیرا آنها برای همةمحیطهای سازمانی معتبر نیست، آنها شاید بینشی دردرون دومین سئوال تحقیق فراهم کنند.
سئوالهای اصلی تحقیق به سه هدف خاص برای مطالعه هدایت میشود:
1. معرفی یک چارچوب مفهومی برای آنالیزو فهم بهتر مدیریت کیفی فراگیر.
2. تعیین آن فرضهای مرکزی، که اصلی درهماهنگی و ارزیابی است که آنها در اجرای مؤفق برنامه های مدیریت کیفی فراگیر مؤثراست.
3. فراهم کردن یک چارچوب نظری وراهبردهایی برای نقش ارزیابی ومزایای از مدیریت کیفی فراگیر که بر رویکردهای مدیریتی مبتنی است.
دومین هدف تحقیق مستقیما میتواند با سئوالهای تحقیق که به وسیلة ککایل(1998:136)در تز دکترایش پیشنهاد کرده، پیوند خورده باشد. اوتحقیق دیگری را در ارتباط با اینکه ابعاد یا فرضهایی که مرکزی هستند چه موقع منجر به توسعة مدیریت کیفی فراگیر میشود،راانجام داد. این مطالعات ادامه یافت و کارهای مقدماتی اش با جستجو برای تعیین فرضهای مرکزی از هماهنگی کامل شد.
این تحقیق به کمک کردن به توسعة نظری، پیشرفت کارکردها وآنالیز رویکردهای همزمان مدیریت کیفی فراگیرنائل شد.تمام یافته های تحقیقات آکادمیک موجود، چارچوب مفهومی راتوسعه میدهد.بطور آکادمیک، هدف برای توسعة پایه های نظری مدیریت کیفی فراگیر و فراهم کردن دستورالعملهایی برای تحقیقات آتی است. برای کارکردهای مدیران،این تحیقیق بینش جدیدی برای فرایند اجرای برنامه های مدیریت کیفی فراگیر در سازمانهایشان میتواند فراهم کند. این هدف دربخشهای تجربی این مطالعه آورده شده است، درجایی که چارچوب نظری کاربردی برای اجرای مدیریت کیفی فراگیر برمبنای رویکردهای مدیریت در سازمانهای مقصود گراست.
حیطة آغازی آنالیز این تحقیق تنها بایک واحد سازمانی سروکار داشته است، که همة پایه های اصلی را داراست وبطور مستقل میتواند تصمیماتی را دربارة آیندشان اتخاذ کنند. به هر حال،به علت اینکه سازمانها سیستمهای بازی هستند، ما بطور کامل نمیتوانیم نقش مدیریت کیفی فراگیر را بدون آنالیز نقش مدیریت کیفی فراگیر درمفاهیم وسیعتر درک کنیم(برای مثال شرکتهایی که واحدهای تجاری چندگانه وبخش صنعتی دارند). مدیریت کیفی فراگیر هماهنگیهای مدیریت اجرایی وسیع سازمانی رابه منظور معرفی ملاک اعطای کیفیت و امتحان میکند. نتایج این تحقیق میتواند برای ISO9001:2000 استاندارد مدیریت کیفی
هر تجارتی قابل اجرا باشد ولی منجر به سود نشود.
این تحقیق برمحتوای مدیریت کیفی فراگیر متمرکز است و منفعتهایی از اجرای مؤفقیت آمیز برنامه بدست میآورند.این مستقیما پی آمدهای مربوط به تغییرات سازمانی و فرهنگی، و بیشتر روشهای مؤثر اجرای مدیریت کیفی فراگیر رانشان نمیدهد. دراین زمینه استدلالهایی دراین تحقیق ایجاد شده که ما نمیتوانیم مفاهیم واجرا رااز یکدیگر مجزا کنیم، نتایج این تحقیق بعضی از دلالتها را از طریق سختیهای فرایند اجرا که ازعوامل اصلی در منابع مهم اختلاف در مدیریت کیفی فراگیر هستندرافراهم خواهد کرد.
1.3 ساختار ومحتوای تز
مقدمه مشکل تحقیق، مفاهیم و هدفهایی برای تحقیق
|
مدیریت کیفی فراگیر برپاکردن تعاریف اساسی ازمدیریت کیفی فراگیر که در این تحقیق استفاده شده |
||||
نقش واستفاده ها توسعه ای از چارچوبی برای اندازه گیری نقش واستفاده های مدیریت کیفی فراگیر |
مدل فرهنگی مدیریت کیفی فراگیر توسعة مدلهای مفهومی و ساخت ایده های فرهنگ کیفی |
|||
توضیح تجربی: آنالیزی از مدیریت کیفی فراگیر در سازمانهای مقصودگرا |
تصویر1-1 : ساختاری از تز
مناظره ونتیجه: مفاهیمی برای تحقیق و مهارتها و رهنمودهایی برای تحقیقات آتی |
محتوا وساختار این تز تنها برای یافته های تحقیق حاضر فرض نمیشود، اما گذشته از این فرایند تحقیق را شرح میدهد. همچنین من علاقمندبودم یک توضیحات اضافی ومنابعی را که مربوط به متن کار تحقیق است،را نیز به حساب بیاورم،زیرا آنها تعدادی بینش دربارة فرایند منطقی از تولید این کار تفسیری ارئه دادند.دلایلی برای مثال، بازگویی از ایده های مرکزی وجود دارد، که چگونگی شکل گیری این گزارش را توضیح میدهد.ساختار منطقی این تز در طرح پیرامونی تصویر1-1 آمده است.
بخش1 با بازخورد وتوسعة از این تحقیق ومعرفی مفاهیم آغاز میشود، که تأثیر مهمی روی اجرا هدفهای این تحقیق میگذارد.این مقدمه به سوی هدفها و سئوالهای خاص تحقیق ، رویکردهای تحقیق و بازخوردهای نظری هدایت میشود.
دربخش 2،تمام تمرکز روی مرور موجودیت تحقیق، تاریخچه و توسعة مدیریت کیفی فراگیر، ومعرفی مدلهای مدیریت کیفی فراگیر معاصراست. این آنالیز پایه های مفهومی رایج مدیریت کیفی فراگیررا ارائه میدهد وبه سوی انتخابی از ملاک اعطای کیفیت ملی1999مالکو بالدریج به عنوان تعریفی سودمند از مدیریت کیفی فراگیر راهنمائی میکند.برای ممانعت از مشکلات مربوط به سنجش سطوح اجرایی وبرای تسهیل مدل،این یک تصفیه کنندة اضافی برای مفهوم مدیریت کیفی ایده آل است، که اجرای درست وکامل برنامه های مدیریت کیفی فراگیر است.
بخش 3 از نقش مدیریت کیفی فراگیر درحفظ بقای سازمانی بحث میکند،که فرضی برای هدف نهایی برای هر سازمان است.بقای سازمانی از دو منظر متفاوت مطالعه میشود.اولین رویکرد برمبنای فرایند انطباق بیرونی ویکپارچگی در