تعاریف کارآفرینی و انواع آن
تعاریف متداول کارآفرینی:
در اين تعاريف، سه نكته اهميت دارد:
كارآفرين كسب و كار جديدي را راه اندازي مي كند. اصولا كارآفرينان با كسب و كارهاي تازه و نو شناخته مي شوند. اين تازگي ممكن است در زمينه هاي زير باشد:
فرد كارآفرين خطر مي كند. به اين دليل كه كارآفرين راهها و روشهايي را طي مي كند كه ديگران آن را تجربه نكرده اند، در راه رسيدن به هدفش خطرپذيریهاي مختلفي را مي پذيرد.
پس مي توان گفت كه كارآفريني به فرايند شناسايي فرصتهاي جديد و ايجاد كسب و كار و سازمانهاي جديد و رشد يابنده براي بهره برداري از فرصتهاي شناسايي شده اطلاق مي شود كه در نتيجه آن، كالاها و خدمات جديدي به جامعه عرضه مي شود.
تعاریف کارآفرینی از دیدگاه نظریه پردازان کارآفرینی
کارآفرینی از دیدگاه ريچارد كانتيلون Richard Cantillon 1730
کانتیلون اولين فردي بودكه اين واژه رادر علم اقتصاد ابداع نمود و آن را اين چنين تعريف نمود:" فردي است كه ابزار توليد را به منظورتركيب به صورت محصولاتي قابل عرضه به بازار خريداري مي كند. كارآفرين درهنگام خريد از قيمت نهائي محصولات اطلاع ندارد. وي عمده فروشان را بعنوان اصليترين گروه كارآفرينان محسوب مي نمود.
کارآفرینی از دیدگاه جان باتيست سي Jean Batiste Say 1803
كارآفرين فردي است كه مسئوليت توليد و توزيع فعاليت اقتصادي خود را بر عهده ميگيرد. كارآفريني يعني ارتقاء بازده منابع از سطحي به سطحي بالاتر .
کارآفرینی از دیدگاه فرانك نايت Frank Knight 1921
كارآفرينان كساني هستند كه در شرايط عدم قطعيت (uncertainty) به اتخاذ تصميم ميپردازند و پيامدهاي كامل آن تصميمات را نيز شخصاً ميپذيرند.
کارآفرینی از دیدگاه ژوزف شومپيتر Joseph Schumpeter 1934
طبق نظر وي كارآفرين نيروي محركه و موتور توسعه اقتصادي ميباشد. وي مشخصه كارآفرين را نوآوري ميداند و فرايند كارآفريني را“تخريب خلاق“(Creative Destruction) مينامد. به عبارت ديگر ويژگي تعيين كننده در كارآفريني همانا انجام كارهاي جديد و يا ابداع روشهاي نوين در انجام كارهاي جاري است. روش نوين همان تخريب خلاق ميباشد. از نظر وي نوآوري در هر يك از زمينههاي ذيل كارآفريني محسوب ميشود.
- ارائه كالا یا محصول جديد
- ارائه روشي جديد در فرايند توليد یا عرضه خدمت
- گشايش بازاري تازه
- يافتن منابع جديد
- ايجاد هرگونه تشكيلات جديد در صنعت
کارآفرینی از دیدگاه مك كله لند Mc Clelland 1963
كارآفرينان نياز به توفيق بالايي دارند و اين نياز سبب ميشود تا آنها موقعيتهاي كارآفرينانه را انتخاب كنند. افرادي كه نياز به توفيق بسيار زيادي دارند؛ داراي ويژگيهاي ذيل ميباشند:
1- مسئوليت شخصي براي تصميمگيري را ترجيح ميدهند.
2- بعنوان تابعي از مهارتها؛ ريسكپذيري متوسطي دارند
.3- به نتايج تصميمات خود علاقمند بوده و به بازخورد فعاليتهاي خود حساس ميباشند.
انواع کارآفرینی
1. کارآفرین فردی : (Individual Entrepreneurship)
تشخيص اينكه كارآفرينان چه كساني هستند و بايد چه كاري انجام دهند تا كارآفرين ناميده شوند، نقطه ثقل مباحث متعددي بوده است. در حقيقت اكثر افرادي كه كارآفرين ناميده مي شوند، خودشان را شايسته اين نام مي دانند. يك كارآفرين ايالات مركزي امريكا كه در برابر گروهي از كارآفرينان آينده سخن مي گفت تا آنجا پيش رفت كه بيان كرد هيچ چيزي به عنوان كارآفرين وجود ندارد. دليل اين امر ريشه در اين تعريف ساده دارد كه كارآفريني مفهومي ساده نيست. كارآفريني مشكلهاي بسياري دارد و مشخص كردن اين امر كه وظيفه يك كارآفرين چيست، واقعاً دشوار است. مخترعان، وكلا، تجار، آموز ش دهندگان و پزشكان همه مي توانند كارآفرين باشند. اگر توجه ما از اينكه كارآفرين كيست به اين منتقل شود كه كارآفرين چه كاري انجام مي دهد آنگاه تعريف كارآفريني روشنتر مي شود. رونستات فرآيند كارآفريني را ايجاد ثروت مي داند. با اين تعريف وظيفه شناخت يك كارآفرين به مراتب ساده تر ميشود. كارآفرين فردي است كه يك سازمان مستقل را تاسيس يا اكتساب كرده يا نمايندگي آن را كسب مي كند. در همين راستا عبارت كليدي حاصل از اين تعريف سازمان مستقل است .
دليل نيز آن است كه در اين تعريف تمركز اصلي بر اين مسأله است كه ثروت چگونه در سيستم اقتصادي سازمان هاي موجود خلق مي شود؟
2. کارآفرین درون سازمانی : (Intrapreneurship) :
گيفورد پينكات در كتاب اشکال کارآفرینی مفهوم كارآفريني در سازمان ها را مطرح كرد. در كارآفريني درون سازماني كارآفرين به فردي اطلاق مي شود كه در سازمان ها فعاليت مي كند. لازم است كه دو حقيقت مهم درباره كارآفريني در سازمان ها در اين مبحث مورد اشاره قرارگيرد. نخست آنكه فرايند مورد توجه يك كارآفرين سازماني با فرآيند مورد توجه كارآفرينان مستقل تفاوت دارد. درست است كه مفهوم كارآفريني در سازمان ها گسترده است اما يك كارآفرين مستقل در بازارهاي اقتصادي گسترده تر و انعطا ف پذيرتر فعاليت مي كند. اين تفاوت براي هر نوع شيوه و شكل كارآفريني محاسن و معايب خاصي را به دنبال دارد. دوم آنكه كارآفريني درون سازماني در سازماني رخ مي دهد كه مانع از كارآفريني مي گردد. به عبارت ديگر بسياري از سازمانها در ايجاد محيطي براي كارآفريني ناتوان هستند. كارآفرينان مجبور هستند تا موفقيت را در ميان افرادي بيابند كه حاضر نيستند به آنها كمك كنند يا واقعاً نمي خواهند موفقيت آنان را شاهد باشند. بنابراين كارآفرينان سازمان ها افرادي هستند كه اغلب در فعاليتهاي كارآفريني سازمانها و بدون حمايت سازمانشان درگير هستند. البته اين فقدان حمايت موضوع مهمي نيست اگر مديريت بتواند فرآيندها و رفتارهاي مناسبي را در يك سازمان ايجاد كند، كارآفرينان سازمان ها مي توانند در محيط مناسبي فعاليت كنند. كارآفرين سازماني را مي توان خلق، تقويت، اداره و حمايت كرد.
3. کارآفرین سازمانی : (Organizational Entrepreneurship) :
شومپيتر ميگويد: نيازي نيست كه كارآفريني يك كار فيزيكي خاص باشد. هر محيط اجتماعي روش خاص خود را براي كارآفريني دارد. يك سازمان مي تواند محيطي را فراهم آورد كه در آن تمام اعضا بتوانند در انجام امور كارآفريني شركت كنند. افراد بسياري كه سازمان ها را رها كرده و خودشان سازمان جديدي تاسيس مي كنند، نمايانگر آنند كه اكثر سازمان ها قادر نيستند محيطي را براي كارآفريني خلق كنند. البته برخي افراد فقط براي تاسيس يك سازمان جديد سازمان خود را ترك مي كنند و شرايط محيطي داخل سازمان اهميت چنداني برايشان ندارد. اما بسياري از افراد در صورت وجود حمايت متناسب در سازمان مي مانند. سازماني كه چنين محيط داخلي را خلق مي كند سازماني كارآفرين تلقي مي شود. البته حضور كارآفرينان در سازمانها منعكس كننده كارآفرين بودن يك سازمان نيست .
سه خصوصیت مورد توافق در تعاریف کارآفرینی:
1. پیش قدم است( نوآوری).
2. می تواند مکانیسم اجتماعی و اقتصادی را برای تبدیل منابع و موفقیت به وضعیت عملی، سازماندهی یا سازماندهی مجدد کند (تبدیل ایده به عمل).
3. ریسک و شکست را می پذیرد (ریسک پذیری).