توكل بر خداوند
معنای توکل
توکل،اعتماد قلب در امور،بر خدا میباشد بطوریکه بندگان جمیع امور خویش را بر خداوند حواله دهند و از هر نیرو و قدرتی دیگر در امور خویش تبری جویند و تنها به یک قدرت وابسته باشند و او خدا است و تنها او را اساس عمل و تاثیر بدانند و اگر برای انسانهای مومن در حوزهی عملیات روحی و جسمی،فردی و اجتماعی خویش چنین حالتی پیش آید اینان متوکلین"به خدا بشمار میآیند.
توکل تضمین الهی برای کسی است که همیشه حامی و پشتیبان حق است. قرآن کریم می گوید از پیمودن راه حق نترسید و به خدا توکل کنید، از نیروی باطل نترسید و به خدا توکل کنید. قرآن همه پیغمبرانی که بعد از نوح آمده اند، را مثال می آورد که آنها به مردمی که با آنها مخالفت می کردند و سد راه آنها می شدند، میگفتند: «وَ ما لَنا أَلاّ نَتَوَکَّلَ عَلَی اللّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلی ما آذَیْتُمُونا وَ عَلَی اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ»( ابراهیم: 12) ؛ «و چرا بر خدا توکل نکنیم و حال آن که ما را به راه هایمان رهبری کرده است؟ و ما بر آزاری که به ما رساندید البته صبر خواهیم کرد و اهل توکل باید تنها بر خدا توکل کنند.» این آیه در کمال صراحت، توکل را به صورت یک امر مثبت ذکر می کند.
خداوند در آیه دیگری می فرماید: «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ»( آل عمران: 159 )؛ «(ای پیغمبر!) همین که عزم کردی و تصمیم گرفتی، به خدا اعتماد کن و کار خود را دنبال کن.» قرآن نشستن و دست روی دست گذاشتن را نهی می کند و می فرماید کار خود را بکن و به خدا توکل کن. همان اندازه که به هنگام مشورت باید، نرمش و انعطاف به خرج داد، در زمان اتخاذ تصمیم نهایى باید قاطع بود. بنابر این پس از برگزارى مشاوره و روشن شدن نتیجه مشورت، باید هر گونه تردید و دو دلى و آرای پراکنده را کنار زد و با قاطعیت تصمیم گرفت. این، آن چیزى است که در آیه فوق از آن تعبیر به عزم شده است که به آن تصمیم قاطع نیز می گویند. جمله فوق بیانگر آن است که به هنگام تصمیم نهایى باید بر خدا توکل داشت؛ یعنى در عین فراهم نمودن اسباب و وسایل عادى، استمداد از قدرت بى پایان پروردگار را فراموش نکرد.
این جمله که به خدا توکل کن، اگر بخواهند ترا بفریبند تو خدا را داری، نترس و ... همه برای این است که می خواهد به پیامبر بگوید اگر دشمن دست صلح و سلام به سوی تو دراز کرد تو تحت تأثیر این افکار و اندیشهها که نکند دروغ باشد، نکند خدعه و مکر باشد، امتناع نکن، تو نیز دست صلح و سلام به سوی او دراز کن. در این نگرانی ها که برای هر کسی پیدا می شود که هیچ کس نمی تواند صد در صد مطمئن بشود که دشمن راست می گوید، تو به خدا توجه کن، به خدا اعتماد کن. «فَإِنَّ حَسْبَکَ اللّهُ»(انفال: 62)؛ «پس خدا تو را بس است.»
خلاصه اي از تفسير سوره نور
اين سوره در «مدينه» نازل شده و 64 آيه است
محتواى سوره:
اين سوره را در حقيقت مىتوان سوره پاكدامنى و عفت و مبارزه با آلودگيهاى جنسى دانست كه در چند مرحله پياده شده است.
مرحله اول بيان مجازات شديد زن و مرد زنا كار است كه در دومين آيه اين سوره با قاطعيت تمام مطرح گرديده.
مرحله دوم به اين امر مىپردازد كه اجراى اين حد شديد مسأله سادهاى نيست، و از نظر موازين قضائى اسلام شرط سنگينى دارد.
در مرحله سوم براى اين كه تصور نشود اسلام تنها به برنامه مجازات گنهكار قناعت مىكند به يكى از مهمترين راههاى پيشگيرى از آلودگيهاى جنسى پرداخته، مسأله نهى از چشم چرانى مردان نسبت به زنان و زنان نسبت به مردان و موضوع حجاب زنان مسلمان را پيش كشيده چرا كه تا دو مسأله چشم چرانى و بىحجابى ريشه كن نشوند آلودگيها بر طرف نخواهد شد.
مرحله چهارم باز به عنوان يك پيشگيرى مهم از آلوده شدن به اعمال منافى عفت دستور ازدواج سهل و آسان را صادر مىكند.
مرحله پنجم بخشى از آداب معاشرت اصول تربيت فرزندان نسبت به پدران و مادران را در همين رابطه بيان مىكند.
مرحله ششم بخشى از مسائل مربوط به توحيد و مبدء و معاد و تسليم بودن در برابر فرمان پيامبر را ذكر مىكند.