توپ ضد هوایی
توپ ضد هوایی یکی از انواع ادوات توپخانهای است که برای دفاع در مقابل هواگردها و اهداف پرنده طراحی و ساخته شدهاست. تفاوت اصلی توپهای ضدهوایی با دیگر انواع توپ در این است که توپهای ضدهوایی به شیوهای نصب شدهاند که بتوانند به سوی آسمان شلیک کنند و ابزاری برای هدفگیری و شلیک سریع به سوی اهداف پرسرعت دارند. این توپها معمولاً نواخت تیر بالایی دارند و گاهی با دو یا چند لوله ساخته میشوند تا بتوانند در کوتاهترین زمان بیشترین حجم آتش را به سوی دشمن شلیک کنند. مهمات توپهای ضدهوایی هم معمولا با فیوزهایی که گلوله را در ارتفاع خاصی منفجر میکند یا فیوزهای مجاورتی که گلوله را در نزدیکی هدف منفجر میکند، ساخته میشوند.
تاریخچه
تکامل سلاحهای ضدهوایی از حدود سال ۱۹۱۰ آغاز شد یعنی درست زمانی که هواپیماها به سلاحی مؤثر بدل شدند. در جنگ جهانی اول از توپهای صحرایی با کالیبر حداکثر ۹۰ میلیمتری به عنوان سلاح ضدهوایی استفاده میشد. برای این منظور شیوه نصب این توپها به گونهای تغییر میکرد که قابلیت شلیک در حالت عمودی را داشته باشند، هرچند هنوز روشهای هدفگیری مناسبی برای این توپها ابداع نشده بود.
در فاصله بین دو جنگ جهانی پیشرفت قابل توجهی در زمینه ساخت مسافتیابها، جستجوگرهای نوری، فیوزهای زمانی و مکانیسمهای گلولهرسانی صورت گرفت و این به ادوات توپخانهای کمک کرد تا به شکل موثرتری با اهداف متحرک سریع درگیر شوند.
اورلیکن ۳۵ مم
اورلیکن ۳۵ مم به آلمانی: (Oerlikon 35 mm)، که در ایران سماوات نامیده میشود، توپ ضدهوایی دو لول ۳۵ میلیمتری ساخت شرکت سوئیسی اورلیکن است. این سامانه پدافندی ابتدا با نام 2 ZLA/353 ML شناخته میشد؛ اما بعد از تغییر نام، با نام GDF-001 شناخته میشود. این توپ در اواخر دهه ۱۹۵۰ طراحی شده و در حدود ۳۰ کشور در سراسر جهان استفاده میشود.
اورلیکن برای تشخیص هدف و تنظیم جهت از سیستم کنترل آتش و رادارهای سوپر فلدرموس و اسکایگارد استفاده میکند و معمولاً دو توپ به یک رادار متصل میشوند. اورلیکن یک سیستم کششی است و برای جابجایی بر روی کامیون سوار میشود اما مدلهای خودکششی آن نیز در آلمان غربی با نام ژپارد با استفاده از شاسی تانک لئوپارد ۱ و در ژاپن با نام «توپ ضدهوایی خودکششی تایپ ۸۷» با شاسی تانک ژاپنی تایپ ۷۴ ساخته شدهاند. شرکت بریتانیایی مارکونی هم یک مدل خودکششی از این سیستم را با رادارهای سری ۴۰۰ مارکونی طراحی کرده که با نام «سامانه ضدهوایی مارکسمن» شناخته میشود و بر روی شاسی تانکهای مختلف قابل نصب است. فنلاند و لهستان این مدل را خریداری کرده و بر روی تانکهای تی-۵۵ خود نصب کردهاند.
برد مؤثر اورلیکن ۶۸۰۰ متر است و گلولههای آن تا ارتفاع ۴ هزار متری بالا میروند. فشنگهای این توپ ضد هوایی حدود ۱۶۰۰ گرم و گلولههای آن حدود ۵۵۰ گرم وزن دارند و با سرعت قابل توجه ۱۱۷۵ متر بر ثانیه از زبانه لولههای ۳.۱۵ متری این توپ خارج میشوند. سرعتی که از اغلب توپهای ضدهوایی مشابه بالاتر است. نواخت تیر تئوریک این سیستم ۵۰ گلوله در دقیقه است.
اورلیکن به کشورهای مختلفی از جمله اتریش، عربستان، کویت، بحرین، امارات، آرژانتین، نیجریه، مصر، برزیل، اکوادور، شیلی، قبرس، یونان، اسپانیا، رومانی، ترکیه، تایوان، اندونزی، سنگاپور، مالزی، پاکستان و آفریقای جنوبی صادر شده و لیسانس تولید آن نیز به چین فروخته شده و چینیها آن را نام تایپ ۹۰ تولید کردهاند. ایران نیز از کاربران این سیستم است که صد دستگاه از آن را در سالهای ۵-۱۹۷۴ خریداری کرد. اورلیکن در جنگ ایران و عراق نمایشی بهتر از حد انتظار داشت و پس از آن ایران اقدام به نوسازی این سیستم و تولید داخلی آن با نام سماوات کردهاست.
تانک
تانک ارابه جنگی شنیدار و زرهپوش است که دارای تحرک عملیاتی و قابلیتهای هجومی و دفاعی است. تانک دارای یک توپ اصلی با کالیبر بزرگ است که معمولاً در یک برجک گردان نصب میشود و به چند سلاح دیگر از جمله مسلسل هم مجهز است. زره تانک از آن در برابر طیف وسیعی از گلولههای دشمن محافظت کرده و شنیها (زنجیرهای متحرک) امکان حرکت تانک در زمینهای مختلف را فراهم میسازند که این قابلیتها تانک را به یک سلاح بسیار مهم و سرنوشت ساز تبدیل میکند.
تانک در جنگ جهانی اول به طور همزمان و جداگانه در فرانسه و بریتانیا اختراع شد تا سکون موجود در جنگ خاکریزی را بشکند و به مرور تانکها به یکی از اجزای کلیدی ارتشهای دنیا تبدیل شدند. امروزه با افزایش اهمیت جنگهای نامتقارن، پایان جنگ سرد و افزایش توجه به سلاحهای ارزانقیمت ضدتانک روسی اهمیت تانکها کمتر شدهاست. به همین دلیل تانکها به ندرت به طور انفرادی وارد عملیات شده و معمولاً در واحدهای زرهی با حمایت پیادهنظام و گاهی خودروهای جنگی پیادهنظام سازماندهی میشوند و گاهی از حمایت هواپیما و بالگردهای شناسایی و جنگی نیز بهره میبرند.
تانکها در گذشته به انواع زیادی از جمله تانکهای سبک، متوسط، سنگین، فوق سنگین، تانک پیادهنظام و ... تقسیم میشدند که هر یک برای ماموریتهای ویژهای طراحی شده بودند. از دوران پس از جنگ جهانی دوم گرایشی عمومی به استفاده از یک نوع تانک معروف به تانک اصلی میدان نبرد دیده میشود که قدرت انجام همه ماموریتهای یک تانک دارد. البته در بعضی از ارتشها هنوز از تانکهای سبک که زره کمتر و تحرک بیشتری دارند برای مقاصد شناسایی، و دیده بانی استفاده میشود.
غیر از کشورهای مشهور در زمینه تولید تجهیزات رزم زمینی، بسیاری از ارتشها در اقصی نقاط جهان تلاش کردهاند در عرصههایی چون تولید توپهای خودکششی موفق ظاهر شوند.
توپهای خودکششی از زمان جنگ دوم جهانی به بخش جدایی ناپذیر از ارتشهای جهان بدل شدند. نسل قدیمی تر این توپها به صورت زره پوش و به مانند یک تانک سنگین وزن در میدان نبرد حضور میافتند و البته از محدودیت تانکها نیز در حوزه اندازه و وزن رنج می بردند.
در قرن جدید و خصوصا فضای نبردهای پس از 11 سپتامبر، مؤلفههایی همچون تحرک و توان حمل و نقل هوایی در بخش توپخانه معرفی شده است. این نیازمندی منجر به معرفی نسل جدیدی از سلاح ها در این بخش شده است که برخلاف گذشته بر روی کامیون سوار بود و علاوه بر تحرک بالا از وزن کمتری نیز برخوردار بوده و از نظر حمل و نقل هوایی از توانایی های بالاتری برخوردار هستند. در این مطلب با تعدادی از این گونه توپها آشنا می شویم.