بسماللهالرحمنالرحيم
تابوى آشويتس
عناوين پيشنهادى ديگر براى تيتر مقاله:
انديشمندان غربى و مخالفت با هولوكاست× مخالفان غربى هولوكاست×محاكمه
آشويتسنويسان×تابوى هولوكاست× دروغ آشويتس×ارودگاه
آشويتس×اتاقهاى گاز تقلبى×در اين اتاق گاز همه چيز دروغين است×
مرتضى شيرودى
تاكنون دهها مورخ برجسته اروپايى و صدها استاد بلندآوازه و متخصص شناخته شده،با ارائه اسنادى كه هيچ صاحب نظرى نمىتواند در صحت آنها كمترين ترديدى روا دارد، به روشى كاملا علمى اثبات كردهاند كه ماجراى قتل عام 6ميليون يهودى، كورههاى آدمسوزى، اتاقهاى گاز و همه آنچه صهيونيستها در اين راه ادعا مىكنند، دروغ و يك داستان ساختگى با اهداف نه فقط سياسى محض، بلكه جنايتكارانه است.با كمال تعجب،اين دانشمندان و محققان اروپايى بدون استثناء به دادگاه جلب شده و تنها به دليل آن كه تحقيقات علمى آنان با آنچه دولتهاى اروپايى درباره هولوكاست پذيرفته و تصويب كردهاند، تفاوت داشته، محاكمه و به زندان و يا جريمه نقدى محكوم شدهاند! و البته،دولتهاى غربى به اين سؤال پاسخ نمىدهند كه چگونه مىتوان از يك سو ادعاى آزادى عقيده و انديشه را داشت و در همان حال، اگر تحقيقات علمى و مستند دانشمندان با ادعاى بىاساس و افسانهسرايى صهيونيستها تفاوت داشته باشد، اين دانشمندان و محققان مستحق محاكمه، زندان و جريمه هستند؟!تعداد دانشمندان و محققان برجستهاى كه نتيجه تحقيقات علمى و مستند آنها حكايت از جعلى بودن هولوكاست مىكند و تنها به اين علت، محاكمه، محكوم و از جامعه علمى كشورهاى اروپايى طرد شدهاند، بيشتر از آن است كه حتى فهرست آنان قابل اشاره در اين نوشته باشد و فقط به عنوان نمونه و به مصداق اندكى از بسيارها مىتوان به افراد زير اشاره كرد:
روبرت فوريسون:پروفسور روبرت فوريسون در سال 1929در فرانسه به دنيا آمد. او تحصيلات تكميلى خود را در دانشگاه سوربن پاريس گذراند و از سال 1974تا 1999استاد دانشگاه ليون فرانسه بوده است. فوريسون متخصص و كارشناس عالى رتبه بررسى، ارزيابى و شناخت اسناد و مدارك تاريخى است. او پس از سالها مطالعه، بررسى و تحقيق بر روى اسناد جنگ جهانى دوم، در مراكز و مؤسسههاى بزرگ مطالعاتى و پژوهشى، به اين واقعيّت دست يافت كه مسأله اتاقهاى كشتار با گاز و قتل عام يهودىها )هولوكاست( دروغ و افسانهاى بيش نبوده است. به عقيده فوريسون اين افسانه از سوى بعضى مجامع و سازمانهاى يهودى و كانونهاى صهيونيستى، با اغراض كاملا سياسى و بلكه اقتصادى ساخته و پرداخته شده است.اين دانشمند و محقق برجسته فرانسوى، اولين بار در سال 1978طى سلسله مقالههايى در نشريه لوموند ديپلماتيك، درباره اين موضوع به افشاگرى پرداخت، به علاوه،او تاكنون چندين جلد كتاب و دهها مقاله معتبر و مستند علمى و تحقيقى در اين خصوص تأليف كرده و به چاپ رسانده است.معروفترين كتاب وى كه داراى شهرتى جهانى است و به فارسى هم ترجمه} - Pروبرت فورسيون،اتاقهاى گاز، واقعيت يا افسانه؟، ص {P .9شده، كتابى است با عنوان كامل اتاقهاى گاز در جنگ جهانى دوم؛ واقعيت يا افسانه؟. اصل محتواى كتاب را مقالات فوريسون در نشريه لوموند و انتقادهاى} - Pاين كتاب توسط آقاى سيد ابوالفريد ضياءالدينى ترجمه و در سال 1381به همت انتشارات مؤسسه فرهنگى پژوهشى ضياء انديشه منتشر شد. همچنين آقاى محمدتقى تقىپور محقق پژوهشهاى مربوط به صهيونيسم مقدمه نسبتا مفصل و كامل براى اين كتاب دارند. {Pمخالفان و سپس پاسخهاى وى به اين انتقادها، تشكيل مىدهد. همانطور كه گذشت فورسيون كه پس از تحقيقات فراوان و دقيق به دروغ بودن ادعاى هولوكاست پى برده بود، ابتدا با نگارش مقالاتى در نشريه لوموند به نقد اسناد مورد استفاده مدعيان هولوكاست پرداخت كه اين كار موجب اعتراض مخالفين شد،لذا انتقادها در همان نشريه مطرح شدند. وى نيز آنها را پاسخ داد تا آنجا كه فوريسون نامهاى از طرف مديريت روزنامه لوموند دريافت مىكند كه در آن آمده بود:آقاى پروفسور!آقاى فووه نامه تاريخ 26فوريه و متنى را كه خواسته بوديد در روزنامه چاپ شود، به من داد، با تأسف به اطلاع مىرساند براى ما انتشار آن ممكن نيست. با تقديم احترامات فائقه. بوآسل.خلاصه آنكه عدم امكان انتشار مقالات و} - Pروبرت فوريسون، اتاقهاى گاز، واقعيت يا افسانه؟ ص {P .155پاسخهاى فوريسون، وى را به جمعآورى مقالات و پاسخها در قالب كتاب، ترغيب كرد كه اين كتاب محصول آن مىباشد.فوريسون پس از انتشار اولين سرى از نتايج تحقيقات خود، يعنى افشاى اسرار پشت پرده تاريخ جنگ جهانى دوم، مورد حمله و تهاجم گروههاى فشار و كانونهاى قدرت يهودى در فرانسه قرار گرفت. فوريسون خود در اين باره چنين مىگويد:من بدترين جرم را مرتكب شدهام؛ جرم بيان آزادانه عقايد و دست زدن به يك تابو.آنها اين موضوع را به من فهماندند و از همه طرف مورد حمله قرار گرفتم. زندگىام از هم پاشيد. زندگى شخصى، شغلى و حتى خانوادگى. اما من اوّلين نيستم كه چنين مصيبتهايى را مىبيند. بسيارى قبل از من كه در وجود اتاقهاى گاز هيتلرى شك كرده بودند، همين سرنوشت را يافتند. با اين حال هيچيك قابل مقايسه با همكاران آلمانى و اتريشى نيستند. در اين دو كشور، براى نفى وجود اتاقهاى گاز، فقط شجاعت كافى نيست،بلكه بايد روحيه قهرمانى داشت.ديويد ديوك در كتاب خود نقل مىكند فوريسون به علت افشاگرىهاى خود به پرداخت هزاران فرانك محكوم شد و به در يك هجوم وحشيانه صورتش با اسيد سوزانده شد.در واقع،سخن از مردى در ميان است كه حتى نام بردن از او، سالهاست در غرب، خصوصا فرانسه، در حكم گناهى نابخشودنى تلقى مىشود. به حق، او را طلايهدار افشاى اسطورهسازى دروغين يهود بينالملل لقب دادهاند،و به رغم بايكوت بيرحمانه او و آثار و عقايدش، در ساليان اخير دامنه پژوهشهاى روشنگرانه وى، توجه شمارى از انديشمندان شجاع مغرب زمين را نيز به خود جلب كرده است.در ايران، شايدكمتر كسى بداند كه حتى متفكر پرآوازهاى همچون پروفسور روژه گارودى نيز، كتاب معروف و جنجال برانگيز خود موسوم به اسطورههاى بنيانگذار سياست اسرائيل را با اتكاء و اقنباس از آراء و مستندات گردآورى شده توسط دانشمند مورد اشاره نوشته است.فرانسه،تنها موهبتى را كه به فوريسون ارزانى داشته،انتظار است و بس.او فقط اين حق را دارد كه هر از چند يك بار، منتظر تشكيل محكمهاى باشد كه در آن، او را پيشاپيش به جرم پژوهشها و براهين مستحكم وى محكوم كردهاند. محاكمانى كه طى آن دم به دم او را مورد تحقير قرار مىدهند و صد البته چه قبل و چه پس از دادرسى، بريگاردهاى چماقدار يهودى نيز،او را مورد ضرب و شتم قرار مىدهند.براى پروفسور رابرت فوريسون، اين امر كه در سرتاسر سياره زمين، رسانهاى پيدا شود كه به خود جرأت درج سخنان او را بدهد، امرى قريب به محال به نظر مىرسد.
او در باره نحوه كارش مىگويد:در باب آنچه كه اصطلاحا ما از آن با عنوان نگرش تجديدنظر در مقولات تاريخى ياد مىكنيم، بايد بگويم كه انديشه رويزيونيزم در واقع بدين معنا است كه ما در جايگاه يك كاوشگر و پژوهشگر، مىآييم و مقولات به ظاهر مسلم تاريخى را يك بار ديگر مورد بازنگرى قرار مىدهيم. يعنى قصد داريم مجددا ببينيم كه آيا آنچه به ما گفتهاند، صحت دارد يا نادرست است. در عرصهاى از اين دست، معمولا يك روزنامهنگار وقت چنين كارى را ندارد. قاعدتا اين كار را بايستى يك تاريخدان انجام بدهد. هر چند، امروزه يك مورخ نيز، خصوصا در فرانسه و برخى كشورهاى ديگر غربى، حتىالمقدور بايد درباره آنچه كه مىخواهد در مورد ماهيت حقيقى رخدادهاى جنگ جهانى دوم بر زبان بياورد، احتياط زيادى به خرج بدهد!ما در فرانسه نوعى روايت رسمى و شبه مقدس درباره تاريخ جنگ جهانى دوم داريم. همين امروز در فرانسه، شما اگر آنچه را كه من الان خواهم گفت در ملاء عام به زبان بياوريد، در معرض خطر محكوميت به زندان به مدت يك سال، يك جريمه نقدى به مبلغ سيصد هزار فرانك و برخى مجازاتهاى ديگر قرار مىگيريد. اين قانون از سوى ژانكلود گسو از حزب كمونيست پيشنهاد و توسط پارلمان ملى فرانسه در سال 1990به تصويب رسيد.من سعى مىكنم براىتان تشريح كنم كه چه شد كه اكنون ما در اين كشور، چنين قانونى را داريم.
لازم است كمى به عقب برگرديم. ببينيد من يك استاد دانشگاه بودم كه ابتدا در دانشگاه سوربن پاريس و بعد از آن در دانشگاه شهر ليون تدريس مىكردم. در سال 1978در روزنامه پرآوازه لوموند فرانسه، مقالهاى نوشتم كه با چاپ آن گرفتار دردسرى بزرگ شدم. در حقيقت از همان زمان بود كه من با سازمان يهودى و شاخههاى چماقدار آنها در فرانسه و خارج از آن درگير مسايلى جدى شدم.
من واقعا معتقد بودم كه در دوران جنگ جهانى دوم و اشغال اروپا توسط آلمانها، يهوديان اروپايى متحمل مصائب و فجايع زيادى شده بودند. من باور داشتم كه اردوگاههاى جنگى وجود داشتند. هر چند، اين واقعيت، متأسفانه در تاريخ بشر پديده نوظهورى نبوده و نيست. من مىدانستم كه در بعضى از آن اردوگاهها، كورههايى جهت سوزاندن اجساد مردگان وجود داشته كه امرى طبيعى است. به خصوص در مقطعى كه بيمارىهاى واگيردار از قبيل تيفوس و امثال ذلك وجود دارند، شما لازم است براى اجتناب از شيوه بيمارى اجساد مردگان را بسوزانيد. اين دقيقا همان موردى بود كه در معروفترين آن اردوگاهها، يعنى آشويتس اجرا مىشد. در اين اردوگاه به علت وجود سفرههاى آبى در زيرزمين، شما نمىتوانستيد زمين را حفر و اجساد را در آن دفن كنيد. من اين مطالب را مىدانستم، ولى مورخين رسمى، همواره به ما چنين گفتهاند كه آلمانها تصميم گرفته بودند يهوديان اروپا را به صورت سيستماتيك نابود كنند و براى انجام اين جنايت ويژه آنها يا از يك سلاح بخصوص استفاده مىكردند و يا از اتاق گاز.طى بيش از 50سالى كه از خاتمه جنگ جهانى دوم سپرى شده، مورخين رسمى همواره به ما گفتهاند كه آلمانها براى انجام آن جنايت ويژه از گازى سمى به نام سيكلون- ب كه در سال 1922اختراع شده بود،به مثابه سلاح مخصوص نسلكشى يهوديان استفاده مىكردند.از اين سم، براى كشتن حشرات موذى از قبيل كنه، ساس و شپش استفاده مىشد،ولى مورخين رسمى، همواره به ما گفتهاند كه آلمانىها در زمان جنگ، از آن براى كشتن يهوديان در آن به اصطلاح اتاقهاى گاز استفاده مىكردند.اما من سؤالى را مطرح كردم. در آن مقاله لوموند، من گفتم سيكلون- ب، همان هايدرو سيانيك اسيد است كه يك سم بسيار قوى است. يك اتاق گاز دقيقا چه مشخصاتى داشته و طرز كار اين سلاح غير متعارف، به چه صورت بوده است؟ در آن مقاله گفتم يك نكته هست كه ابدا براى من مفهوم نيست.براساس روايت تاريخ رسمى و خصوصا اسناد محاكمات سران رژيم نازى در دادگاه نورمبرگ گفته شده كه پس از هر بار بكار انداختن اتاقهاى گاز، سربازان آلمانى ساعتى بعد از مرگ افراد داخل اتاق گاز،خونسردانه و در حالى كه سيگار بر لب داشتند، بدون استفاده از ماسك وارد اتاق گاز شده و كار تخليه اجساد قربانيان را شروع مىكردند.
در آن مقاله من پرسيدم چگونه اين افراد بعد از آغشته كردن يهوديان به آن گاز مهلك، مىتوانستند دوباره وارد اتاق گاز بشوند تا اجساد را بيرون ببرند؟ شما چگونه مىتوانيد داخل اتاقى پر از گاز هايدرو سيانيك اسيد بشويد؟ گازى غليظ، كه به هر سطحى مىچسبد و تخليه آن از يك فضاى بسته خيلى مشكل است. چطور افراد مىتوانستند به جنازههايى كه به شدت به اين سمّ قوى آغشته بودند، دست بزنند؟ اين سم از راه تماس، وارد پوست فرد مىشود و اگر شما به بدن كسى كه توسط اين گاز شديدا مسموم شده دست بزنيد، قطعا خودتان را مسموم خواهيد كرد.
يك سؤال ديگر!به چه شكلى كسى مىتوانست وارد چنين مكانى بشود، همه آن اجساد را بردارد و آنها را به بيرون از اتاق گاز منتقل كند؟ آن هم در شرايطى كه گاز هايدرو سيانيك اسيد آلوده باشد، در چنين مكانى شما ابدا نبايد كوچكترين تحرك بدنى داشته باشيد زيرا اگر كمترين تقلاى فيزيكى داشته باشيد، تنفس شما شديدتر مىشود و فيلتر ماسك ضدگاز شما، البته اگر ماسك ضدگاز داشته باشيد، در چنين شرايطى مقاومت نخواهد كرد و در نتيجه شما خودتان را خواهيد كشت.بنابراين، من در روزنامه لوموند و در سال 1978آن پرسشها را مطرح كردم و نوشتم: خواهش مىكنم در اين باره به من توضيح بدهيد.چند هفته بعد، 34پروفسور مورخ فرانسوى، طى بيانيهاى در لوموند به پرسشهاى من پاسخ دادند. پاسخ آنها اين بود: اصلا چنين سؤالهايى نبايد مطرح بشوند!آنها دقيقا همين را گفتند آنها گفتند:آدم نبايد سؤال كند كه چطور يك چنين كشتار جمعى امكانپذير بوده! امكانپذير بود، چون اتفاق افتاده!.انتشار آن بيانيه، در واقع به اين معنا بود كه من براى سؤالهايم جوابى دريافت نكردهام. از 1979كه آن جوابيه مورخين رسمى در لوموند چاپ شد، تا امروز من پاسخ ديگرى براى سؤالاتم از راويان تاريخ رسمى دريافت نكردهام.
من به اردوگاه آشويتس رفتم و از موزه ملى آشويتس كه سه سال بعد از جنگ، در 1948تأسيس شد و ميليونها بازديد كننده از آن ديدن كردهاند،هم بازديد به عمل آوردم. همچنين از آن به اصطلاح اتاق گاز اين اردوگاه هم بازديد كردم و خيلى سريع كشف كردم كه آن اتاق گاز، تقلبى است!به ما گفته شده بود كه آلمانىها كپسولهاى سيكلون- ب را از طريق سوراخهايى، از بالاى سقف اتاق گاز به داخل اين اتاقها پرتاب مىكردند.شما بهتر مىدانيد كه بازديدكنندگان معمولى اين مكان، خيلى دقت به خرج نمىدهند تا آن به اصطلاح منافذ ورود كپسول گاز به داخل اتاق را آن هم در آن فضاى نيمه تاريك، از نزديك مشاهده كنند. حالا اگر شما در جريان بازديد از آنجا يك چراغ قوه همراه خودتان داشته باشيد، چنانكه من با خودم داشتم، با استفاده از تمركز نور آن بر روى اين به اصطلاح منفذها، خيلى خوب مىتوانيد به اين حقيقت واقف شويد كه آن منفذها به صورت استاندارد توسط معماران آلمانى در دوران جنگ جهانى دوم ساخته نشدهاند.چرا چون سقف از بتون مسلح ساخته شده بود در حالى كه آن منفذها، خيلى ساده، از راه خراب كردن و سوراخ كردن اين سقف بتونى توسط كلنگ ايجاد شدهاند!
همين امروز اگر شما به آشويتس برويد، به راحتى مىتوانيد آن ميلههاى بتون مسلح را در ميان اين سوراخهاى ساختگى مشاهده كنيد. بنابراين، معلوم شد كه در آشويتس، ما با يك اثر سرهمبندى شده و بسيار ضعيف مواجهايم، لذا من گفتم اين اتاق گاز قلابى است. جواب اين بود كه فوريسون يك آدم كذاب است، يك دروغگو است.فوريسون يك نازى است!ولى من گفتم: متأسفم. گمان نمىكنم كه من يك آدم كذاب باشم. قطعا من يك نازى هم نيستم، ولى به عنوان يك استاد تاريخ از شما استدعا مىكنم به من توضيح بدهيد چگونه امكان داشته گازى مثل سيكلون- ب را در چنين اتاقى بريزند؟متأسفانه باز هم پاسخى دريافت نكردم. بعد حادثهاى حيرتآور اتفاق افتاد. 17سال پس از درج مقاله من در روزنامه لوموند، درست در در سال 1995در صفحه 68مجله معروف اكسپرس، چاپ فرانسه، مقالهاى درج شده بود كه با خواندن آن، از فرط خوشحالى مات و مبهوت شدم، يك مورخ فرانسوى، به نام اريك كونون كه از نظر فكرى با من و دوستانم مخالف بود، طى مقالهاى تحقيقى نوشت: در اين اتاق گاز، همه چيز دروغين است!اگر شما فرانسه بدانيد، ترجمه دقيق چنين جملهاى اين است كه هر چه در آن اتاق گاز هست، دروغ است! دروغ،نه اشتباه.اين مورخ در جمعبندى مقاله خودش نوشت:تك تك اين چيزها، همگى مبتنى بر دروغپردازى است و بس! آقاى كونون ضمنا به خوانندگان مقالهاش يادآور شد:در اواخر دهه 1970رابرت فوريسون همه اين مطالب را گفته بود.با اين حساب مىبينيد با من چه رفتارى كردهاند؟ براى سالهاى متمادى، يعنى از اواخر دهه هفتاد تا 1995مدام از من به عنوان فردى دروغپرداز نام مىبردند. ولى دروغگوى واقعى چه كسى بود؟ قطعا من نبودم. به همين دليل، مجبور شدند اعتراف كنند كه اتاق گاز قلابى بوده!
مورخ ديگرى هم به لهستان رفت و با مسئول موزه آشويتس ملاقات كرد. اين مورخ، خانمى بود به نام كريستينا اولكسى.ايشان از مسئول موزه پرسيد: شما درباره اين اتاقهاى گاز كه قلابى هستند، به بازديدكنندگان خودتان چه مىگوييد؟ با توجه به اينكه از اوايل دهه 1990خصوصا بعد از فروپاشى بلوك كمونيزم و اضمحلال رژيم سوسياليستى در لهستان، شما سالانه نيم ميليون بازديدكننده مىپذيريد، درباره اين اتاقها به آنها چه مىگوييد؟مطابق شهادت آقاى اريك كونون جواب مسئول موزه به آن خانم مورخ اين بود:»خب مىدانيد؟ خيلى خيلى مشكل خواهد بود اگر ما راستش را به آنها بگوييم. بنابراين ما اين اتاقهاى گاز را همانطورى كه هستند نگهدارى مىكنيم! چنين پاسخى، براى يك پژوهشگر تاريخ مثل من، به اين معناست كه لهستانىها گفتهاند: ما به مدت نيم قرن دروغ گفتيم و كماكان به اين دروغگويى خودمان ادامه مىدهيم!.پس مىبينيد كه اين يك دروغ است.لذا من معتقدم هر كس كه براى بازديد از آشويتس به آنجا مىرود، اول بايد از اين اتاق گاز بازديد كند و نبايد به آنچه كه راهنما مىگويد، گوش بدهد.چنين بازديدكنندهاى، نبايد از فرد راهنما چيزى بپرسد ولى بايد از يك مسئول، از مدير آن موزه، درباره اين اتاق گاز سؤال كند و بپرسد كه آيا شما مدعى هستيد كه اين اتاق گاز واقعى است؟ من مىتوانم به شما بگويم كه آنها چه جوابى به اين بازديدكننده خواهند داد. به او خواهند گفت: راستش را بخواهيد، اين اتاق واقعى نيست، بلكه بازسازى شده است!
بعد شما مىتوانيد بپرسيد كه؛پس اين كپسولهاى حاوى سيكلون- ب چطورى مىتوانستند به داخل اين اتاقها خالى شوند؟ آخر آن سوراخهاى روى سقف كه در آن زمان،در آن بالا وجود نداشت؟اگر سوراخى در آن بالا در كار نباشد، هولوكاست يا همان نسلكشى هم نمىتواند در كار باشد!در حقيقت،طى نيم قرن اخير، كليه انجمنهاى يهودى - صهيونيستى در تمام نقاط جهان مىگويند آنچه در جنگ دوم جهانى در رژيم نازى نسبت به قوم يهود رخ داد، يك هولوكاست بود. يعنى آلمانىها برنامهاى داشتند تا تمام يهوديان اروپا را بكشند و آنها براى انجام اين نقشه، يك اسلحه مخصوص در اختيار داشتند.اسلحهاى به نام اتاق گاز. ضمنا همين انجمنهاى يهودى و مورخين رسمى مقلد ايشان مىگويند مجموع يهوديانى كه در طول جنگ جهانى دوم در اروپا به هر دليل مردهاند 6ميليون نفر بوده است.بنابراين، ما به اصطلاح اهل منطق اين قضيه را بايد به شيوه صغرى، كبرى و نتيجه،تجزيه و تحليل كنيم. با اين معنا كه قضيه هولوكاست شامل سه بخش است:
-1كشتار جمعى يا قتل مخصوص.
-2اتاقهاى گاز يا اسلحه مخصوص.
-3شش ميليون قربانى يا نتيجه هولوكاست.
وقتى شما يك مسأله خيلى، خيلى بزرگ، مثل همين قضيه را در پيش رو داريد كه مىخواهيد آن را مطالعه كنيد، شايد ابتدا ندانيد از كجا بايد شروع كرد؛ اما! من براى شما راه حلى سراغ دارم. من به عنوان يك پروفسور به شما خواهم گفت كه وقتى يك مسأله خيلى بزرگ مثل اين در پيش رو داريد، چكار بايد بكنيد.من اينجا چند دايره مىكشم. ابتدا براى مسأله بزرگ هولوكاست؛ يا نسلكشى، دايره اول را رسم مىكنم. دايره Hهمان حرف اول عبارت هولوكاست.حالا در داخل اين دايره، ما سعى مىكنيم قلب مسأله را پيدا كنيم؛ يعنى مركز مسأله را.پر واضح است كه مركز اين مسأله - هولوكاست - اردوگاه آشويتس است. آشويتس، آنطور كه طى نيم قرن به ما گفتهاند، بزرگترين مركز هولوكاست است. بنابراين بعد از دايره Hما دايره Aيا همان آشويتس را داريم. حالا مركز اين دايره چيست؟ اتاقهاى كورههاى آدمسوزى. البته اصطلاح كوره آدمسوزى به اين معنا است كه شما يك ساختمان داريد با اجاقهاى گاز، جهت سوزاندن اجساد و مكانى براى قرار دادن اجساد در آن، قبل از سوزاندنشان. ولى در معرفى مسأله هولوكاست، همواره به ما گفتهاند كه آلمانىها مكانى براى اين اجاقها داشتند و مكان ديگرى هم كه قربانيان را در اتاق گاز بكشند و بعد اجساد آنها را به اتاق كورهها ببرند.براساس اين دلايل ، ما دايره Kرا نيز داريم، زيرا من براى كلمه كورهها از واژه Kremetoriumاستفاده مىكنم.به اين ترتيب، شما اول دايره Hرا داريد، بعد دايره Aو بعد دايره .Kپس مركز سؤال ما درباره كورههاى آدمسوزى كجاست؟! اين همان اتاق گاز معروف است كه در حكم دايره آخر ما محسوب مىشود؛ يعنى دايره Gمثل كلمه .Gas chamberحالا من مىروم تا مسأله بزرگ Hرا حل كنم. از Aعبور مىكنم. بعد از Kعبور مىكنم. بعد مىروم سر وقت Gو داخل .Gبه دنبال سوراخى مىگردم كه سمّ مهلك را از آن به داخل اتاق بريزم ولى آنجا چنين سوراخى در كار نيست!
امروز هم اگر به آشويتس برويد و سرى به آن به اصطلاح اتاق گاز اين موزه بزنيد، مشاهده خواهيد كرد كه در آنجا سوراخى در كار نيست. فقط سوراخى را مىبينيد كه بعدها آن را ساختهاند. به راحتى اين مطلب قابل مشاهده است كه از ابتدا روى سقف آن اتاق سوراخى در كار نبوده. بنابراين، به همين دليل است كه من مىگويم چون آن سوراخ موجود نبود، هولوكاست هم در كار نبوده!
ديويد ايروينگ:يكى از دانشمندانى كه در اصل وقوع هولوكاست تشكيك كرده است،ديويد ايروينگ است كه تقريبا هيچيك از كتابخانههاى دنيا نيست كه كتابهاى او را در خود نگنجانده باشد. او سى جلد كتاب درباره جنگ جهانى دوم نوشته و در دوازده كشور مهم غربى منتشر كرده است. كتابهاى او را بسيارى از ناشران معتبر اروپا چاپ كردهاند. همچنين او به عنوان پژوهشگر در آرشيو دولت آلمان به مدّت سى سال و در آرشيو ملى آمريكا و دفتر اسناد عمومى انگلستان و آرشيو حكومت استراليا، فرانسه، ايتاليا و كانادا و حتّى در آرشيو سرّى دولت اتحاد جماهير شوروى سابق مشغول كار و تحقيق بوده و نخستين تاريخ نويسى است كه درستى خاطرات روزانه هيتلر را كه در سراسر جهان منتشر شده بود، زير سؤال برد. مردى با اينچنين پيشينهاى، با مسلم بودن دسترسى او به اطلاعاتى كه بيشتر محققان و پژوهشگران هولوكاست از آن بهره نبردهاند، در ميان پژوهشها و مطالعات فراوانش پرده از اسنادى برداشته است كه برخى يا بيشتر سخنان مدعيان هولوكاست را زير سؤال برده است. از جمله هنگامى كه وى در آلمان به سر مىبرد، به اعترافات مسئول امنيتى موزه آشويتس، دكتر فانسيزيك باير كه بر روى نوار ويدئويى ضبط شده بود، دسترسى پيدا كرد و از آن نسخهاى برداشت. در آن نوار باير اعتراف كرده بود كه اتاقكهاى گاز و همچنين تأسيساتى كه در طول چهل سال به نمايش عمومى گذاشته شده بود و حدود چهل ميليون نفر از سراسر دنيا از آن بازديد كرده بودند، محلى براى مسموم كردن يهوديان يا سوزاندن آنها نبوده است،زيرا كسانى كه اين تأسيسات و دستگاهها را ساخته بودند همان كمونيستهاى لهستان پس از جنگ بودهاند.به مجرد بر ملا شدن اعترافات باير توسط ديويد ايروينگ،دولت آلمان وى را به لكهدار كردن و بد نام كردن ياد و خاطره كشته شدگان متهم كرد. وى همچنين به پرداخت سى هزار مارك محكوم و از ادامه فعاليت در آرشيو دولتى آلمان، با وجود فعاليتهاى سى سالهاش، محروم شد. هماكنون دولت آلمان وى را از ورود به كشور منع و نيز،دولتهاى فرانسه، اتريش، ايتاليا، جنوب آفريقا، استراليا، كانادا و ديگر دولتها از ورود او به كشورهاىشان به سبب درخواست يهوديان امتناع مىكنند. ايروينگ همچنين مورد ضرب و شتم بدنى نيز قرار گرفت و در كانادا بنا به درخواست مركز سايمون و پسينتال، بازداشت و دست بسته از كشور اخراج شد.پس از سخنرانى رئيس} - Pديويد ديوك، بيدارى من، ص 305و {P .306جمهور اسلامى ايران در همايش جهان بدون صهيونيسم، ديويد ايروينگ كه براى} - Pدكتر احمدى نژاد در سوم آبان ماه سال جارى طى سخنانى در همايش جهان بدون صهيونيسم بر ضرورت مبارزه با صهيونيسم تا تشكيل حكومت منتخب مردم فلسطين در مناطق اشغالى، تأكيد كرده و با استناد به فرمايشات رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، حضرت امام خمينى)ره( پيشبينى كرد كه با تداوم موج جديد بيدارى در كشورهاى اسلامى،شكست اسرائيل حتمى است. {Pسخنرانى در دانشگاه وين به اتريش سفر كرده بود، دستگير و با دستبند روانه زندان شد. گويا همنوايى انديشمندان جهان با رئيس جمهور ايران براى صهيونيستها خطرآفرين شده است. جالب اين كه مقامات انگليسى كه معمولا خود را نسبت به اتباع اين كشور مسئول دانسته و در قبال دستگيرى آنان واكنش نشان مىدهند، هيچ عكسالعملى نسبت به اين بازداشت از خود بروز نداده و حتى با سكوت، آنرا تأييد كردند.
}" - Pدر حريم ممنوعه غرب"، هفتهنامه صبح صادق) 28آذر {P (1384روژه گارودى:روژه گارودى فيلسوف، اديب، شاعر، هنرشناس و سياستمدار فرانسوى كتابهاى زيادى در حوزههاى مختلف تأليف كرده است كه از جمله معروفترين آنها كه او را به دادگاه فرانسه كشاند، كتاب اسطورههاى بنيانگذار سياست اسرائيل بود.البته دو بخش از كتاب حسّاسيت بيشترى ايجاد كرد كه گويا} - Pاين كتاب كه نام اصلى آن Politigue Israelinne Les My thes Fondateuts Lsمىباشد،تاكنون سه بار ترجمه شده است. اوّلين بار هر يك از فصلهاى كتاب به صورت مقالههاى جداگانه توسط آقاى رضا ناظميان ترجمه و در ماهنامه صبح چاپ شد. دوّمين ترجمه متعلق به مجيد شريف است كه عنوان تاريخ يك ارتداد را براى ترجمه خود برگزيد. اين اثر توسط مؤسسه خدمات فرهنگى رسا در پاييز 1375براى اولين بار چاپ شد. كتاب اسطورههاى بنيانگذار سياست اسرائيل براى سومين بار توسط آقايان حميدرضا آژير و حميدرضا شيخى ترجمه شد،ولى اين بار ترجمه از متن عربى كتاب با عنوان الأساطير المؤسسة الاسرائيلة صورت گرفت. {Pموارد اتهامى او در دادگاه همين دو بخش بودند: .1اسطوره دادرسى نورنبرگ. .2اسطوره شش ميليون.وى در مورد اوّل در صلاحيّت دادگاه جنايتكاران جنگى جنگ جهانى دوم تشكيك كرده و با بيان دلايل مختلف به رد آن پرداخته است. در بخش بعدى رقم مقدّر و مقدّس شش ميليون قربانى يهودى در اتاقهاى گاز را با شواهد و دلايل ردّ مىكند كه البته هر دو مورد گناهى نابخشودنى قلمداد مىشود.انتشار اين كتاب در فرانسه با واكنش شديد محافل صهيونيستى روبرو شد. تقريبا تمام احزاب و گروهها و اشخاصى كه طى 50سال گذشته تحت نفوذ تبليغات و اسطورهسازىهاى صهيونيستى قرار داشتند، اين كتاب و نويسنده آن را طرد و لعن كردند و بدين ترتيب، در فرانسه نوعى تحريم نانوشته بر آن اعمال شد تا آنجا كه امروزه به سختى مىتوان يك نسخه آن را از كتابفروشىهاى رسمى يا صاحب نام به دست آورد. خود روژه گارودى در بخشهايى از فصل اسطوره دادرسى نورنبرگ مىگويد:در برابر تاريخدانان منتقد، هيچگونه ردّيه يا بحث علمى ناقضى قرار داده نشد؛ تنها در بهترين حالت با سكوت و در بدترين حالت با فشار و آزار روبرو شدند.او در ادامه درباره سرنوشتى كه كتابهايش براى ناشران به ارمغان آوردهاند چنين مىگويد:كتاب "قضيّه اسرائيل"، انتشارات ) Papyrusپاريس (1983به فوريت ناشر خويش را در تنگناى ورشكستگى انداخت. "فلسطين، سرزمين پيامهاى الهى"، انتشارات ) Albatrosپاريس (1986نتوانست به صورت عادى پخش شود. كتابفروشىهايى كه آن را به معرض نمايش مىگذاشتند، بهطور مستمر تهديد به شكسته شدن ويترينهاىشان مىشدند.
} - Pتاريخ يك ارتداد، روژه گارودى، ص {P 150 149 148پل رازينيه:رازينيه، در زمان جنگ جهانى دوم از اعضاى جنبش مقاومت فرانسه بود كه به وسيله گشتابو دستگير و به اردوگاه بو خنوالد فرستاده شد و تا پايان جنگ در اردوگاههاى مختلف نازى زندانى بود.پس از جنگ، وى عالىترين نشان مقاومت را از دولت فرانسه دريافت كرد و سپس به عرصه تحقيقات تاريخى روى آورد، در زمينه جنگ دوم جهانى به تحقيق و انتشار كتاب پرداخت و از جمله به ترسيم وضع اسفناك اردوگاههاى جنگى نازى دست زد.پل رازينيه به تدريج در جريان تحقيقش به نكاتى رسيد كه تصوير رسمى از كشتار يهوديان را كاملا نفى مىكرد،لذا او اعلام كرد كه اولا، افسانه اتاقهاى گاز براى كشتار زندانيان،اعم از يهودى و غير يهودى، مطلقا صحت ندارد. ثانيا، در دوران جنگ هيچ سياستى از سوى آلمان براى كشتار دستهجمعى يهوديان اروپا وجود نداشته است. ثالثا، يهوديان كشته شده در} - Pدر جريان برگزارى دادگاه، هيچگاه مستنداتى دال بر دستور مقامات ارشد نازى براى از بين بردن يهوديان آلمان و اروپا، يا مسموميت ناشى از اتاقهاى گاز و سوزاندن اجساد آنها پيدا و ارائه نشد. {Pدوران جنگ بين 900هزار تا 1/5ميليون نفر هستند، نه 6ميليون نفر و اين افراد مانند ديگران در جريان جنگ و يا در اثر بيمارىهاى مسرى به ويژه تيفوس از بين رفتهاند.از اين رو،معمولا از پل رازينيه به عنوان بنيانگذار مكتب تجديد نظر} - Pپل رازينيه در اين زمينه كتابى دارد كه با عنوان محاكمه واقعى آيشمن كه توسط انتشارات ست كولور در سال 1962به چاپ رسيد. {Pمطالبى ياد مىكنند، مكتب تجديد نظرطلبى مكتب جديد تاريخنگارى است كه در غرب در پى موج علاقه غربىها به كشف حقايق تاريخى و مقابله با تبليغات هاليوودى و ژورناليستى به وجود آمد.
} - Pعبداللّه شهبازى، پژوهه صهيونيست، كتاب دوم، {Pنورمن فينكلاشتاين:اين پروفسور يهودى سكولار و استاد دانشگاه دپال شيكاگو، در پرفروشترين كتاب خود؛ يعنى صنايع هولوكاست مىگويد: پناه بردن به هولوكاست، محملى براى رهايى از بحرانها در برابر اسرائيل است و با توجه به سرزنش هولوكاست از سوى يهوديان، اين واقعه، اسرائيل و آمريكا را از سرزنش بيشتر در امان نگه مىدارد.او اضافه مىكند:در چندين كشور دنيا شامل اسرائيل، آلمان، فرانسه و اسپانيا تكذيب هولوكاست، جرم عمومى به شمار مىرود،يعنى اگر سخنى با داستان رسمى هولوكاست كه در آن گفته مىشود 6ميليون يهودى كشته شده شدند، كمى مخالفت داشته باشد،جرم تلقى مىشود.اشخاص بسيارى به خاطر ادعاهاىشان در اين زمينه به زندان افتاده يا تبعيد شدهاند،در حالى كه، در هيچ كجاى تاريخ، نيامده كه اگر كسى با هولوكاست اختلافى داشته باشد، سر و كارش به دادگسترى و محاكمه كشيده مىشود.همچنين،از هيچكدام از قربانيان نسلكشىها،كشتار مخالفان و يا قربانيان جنگها به اندازه كشتار موهوم يهوديان تبليغ نشده،و هيچ موزهاى يا مراسم يادبود خاصى در اين زمينه ايجاد نشده،در حالى كه تعداد قربانيان مخالف كمونيست در اتحاد جماهير شوروى سابق و چين با قربانيان يهودى زمان هيتلر اصلا قابل مقايسه نيست.
دكتر گوتز آلى:او 58ساله، يكى از اعضاى گروه كوچك كارشناسان محققى است كه در زمينه تعيين حدود تحقيقات هولوكاست، فعاليت دارند. وى، استاد دانشگاه آزاد برلين است و در حال حاضر، استاد ميهمان گروه تحقيقاتى هولوكاست در فرانكفورت است.آلى سلسله مباحث زيادى را درباره اين كه چگونه آلمانىها منافع خود را از حكومت نازى بردند، در كتاب سال گذشته خود با عنوان Voljsstaat Hitlersآورده است.او مىگويد:آكادمىهاى سراسر دنيا به گونهاى بسيار افراطى به موضوع هولوكاست پرداختهاند. كشتار يهوديان اروپايى در طول جنگ جهانى دوم، بيش از جنبههاى ديگر قرن بيستم مورد توجه و دقت قرار گرفته است. اين روند، به خودى خود ادامه داشته و پايانى نيز براى آن نمىتوان در نظر گرفت. هميشه در رويارويى با موضوعات تراژدىگونهاى از اين قبيل، هر نسلى ناگزير سؤالهاى جديدى براى مطرح كردن دارد.تا سال 1989نشانهاى رسمى در كمپ سابق وجود دارد كه تنها حاكى از كشته شدن 4ميليون نفر در آشويتس بوده است. مدت كوتاهى پس از فرو ريختن ديوار برلين، در نتيجه كارهاى انجام شده توسط من و ديگران، اين تصوير اصلاح شد. تقريبا يك ميليون نفر در آشويتس به قتل رسيده بودند.البته كشف جديد تصحيح اين رويداد مهم به شمار مىرفت.
زوندل و ليوشتر:در فوريه سال 1988دولت كانادا شخصى را به نام ارنست زوندل كه وقوع هولوكاست را مورد تشكيك قرار داده بود، به تخلف از يك قانون قديمى )انتشار اخبار دروغ( متهم كرد. وكيل مدافعان اين مسئله خيالى، يك مستشار آمريكايى را كه مهندس شيمى و كارشناس در اتاقهاى گاز بود به نام فريد ليوشتر اعزام كردند تا يك سلسله تحقيقات علمى در مورد اتاقهاى گاز كه ادعا شده بود براى كشتن انسانها آماده شده، انجام دهد. ليوشتر در تحقيقات خود كشف كرد، مكانهايى كه اتاقهاى نابودى انسان با گاز در آشويتس تصور شده بود، طورى ايجاد نشده كه بتوان در آنها گاز را براى اين هدف استفاده كرد. او با نمونهبردارى و انجام آزمايشات مختلف،هيچگونه دليلى بر وجود تركيبات سيانيد آهن به دست نياورد.وقتى ليوشتر گزارش خود را منتشر كرد، با واكنشهايى همچون از دست دادن آبرو و اعتبارش و همچنين محكوميت به زندان مواجه شد. دادگاه آلمان نيز او را به جرم ارائه اكتشافات فنىاش در سخنرانى نوامبر 1991در سهايه به شش هفته زندان محكوم كرد.نكته جالب توجه اين كه آقاى گونته دايكرت به علّت ترجمه سخنان ليوشتر و اظهار نظر نسبت به آن،پس از كش و قوس هاى فراوان در نهايت به دو سال زندان محكوم شد.
} - Pديويد ديوك، بيدارى من، ص {P .316مل گيبسون:براى ساخت مجموعهاى تلويزيونى درباره نسلكشى يهوديان در جنگ جهانىدوم يا همان هولوكاست،با واكنش جمعى از يهوديان افراطى مواجه شد،زيرا اين مجموعه تلويزيونى هولوكاست را افسانه مىخواند نه واقعيت.يهوديانى كه نسبت به ساخت فيلم مصائب مسيح اعتراض كرده و اين اثر را فيلمى ضد يهود معرفى كرده بودند، نسبت به ساخت مجموعه تلويزيونى هولوكاست توسط مل گيبسون اعتراض كردند.هاتون گيبسون،پدر مل گيبسون كارگردان جنجالى هاليوود كه نظر پسرش را منعكس مىكرد،چندى بيش اعلام كرد،باور ندارد كه رويدادى به نام هولوكاست در طول تاريخ شكل گرفته باشد.اظهار نظرهاى اين شخصيت و موضعگيرى مل گيبسون نسبت به يهوديان افراطى، موجبات نگرانى اين قوم را فراهم كرده است.ديويد وايمن،كارشناس مطالعات مربوط به هولوكاست در اين مورد مىگويد: زمانى كه درمىيابيد مل گيبسون قرار است اين فيلم را بسازد كمى نگران مىشويد،زيرا او بارها اعلام كرده كه اعتقادى به هولوكاست ندارد،و هرگز نسلكشى يهوديان را در زمره حركتهاى غيرانسانى جنگ جهانى دوم به شمار نمىآورد.
فردريك توبن:وى كه استراليايى است، يكى از منتقدين هولوكاست قلمداد مىشود كه به همين جرم يعنى زير سؤال بردن كشتار جمعى يهوديان به وسيله اتاقهاى گاز، زندانى هم شده است.وى در تحليل دروغپردازى پيرامون هولوكاست مىگويد:هولوكاست بر سه ادعا شامل ادعاى كشتار سيستماتيك يهوديان از سوى آلمان هيتلرى، اتاقهاى گاز و قتل عام 6ميليون يهودى استوار است كه هيچكدام صحت ندارد. اقدامات هيتلر مشخصا نه در جهت كشتار سيستماتيك بلكه در راستاى انتقال يهوديان با همدستى صهيونيستها بود و آنان كمك كردند تا يهوديان آلمان به همراه دارائىهاىشان به فلسطين اشغالى منتقل شوند.توبن تأكيد مىكند:هولوكاست يك دروغ است و واكنش هيستريك برخى مقامات سياسى جهان به مخالفت با آن،نشان مىدهد كه صهيونيستها بر اين افراد و دولتها، نفوذ زيادى دارند.اين پديده در كشورهاى اروپايى تبديل به مذهب شده است، در اروپا مىتوان به حضرت مسيح)ع( و مريم مقدس افترا بست،اما نمىتوان از يهوديان و هولوكاست انتقاد كرد.
}" - Pداستان دروغين هولوكاست" روزنامه كيهان، ش {P .18426پروفسور ارنو ماير:ماير از دانشگاه برنستون در كتابش چرا آلمان تيره و تار نشد؟به وجود پرسشهاى گوناگونى پيرامون هولوكاست اشاره مىكند.ماير كه خود يك يهودى است، مىگويد:پرسشهايم همچنان پابرجاست. تعداد يهوديانى كه از سال 1942تا 1945در آشويتس و ديگر اردوگاهها با مرگ طبيعى از دنيا رفتهاند، از يهوديانى كه با مرگ غير طبيعى و از راههاى مختلف كشته شدهاند بيشتر است. هم اكنون منابع بررسى اتاقهاى گاز، كم و غير مطمئن است. بيشتر آنچه به عنوان حقايق تاكنون پذيرفته شده، براساس اعترافات مسئولان نازى، مجريان محاكمههاى پس از جنگ و خاطرات كسانى است كه از اين اردوگاهها نجات يافته يا آزاد شدهاند. بنابراين، شهادتها بايد با دقت بررسى شود، زيرا ممكن است انگيزههاى شخصى متفاوت و پيچيدهاى در اينگونه ادعاها تأثير داشته باشد.
} - Pديويد ديوك، بيدارى من، ص {P .318پل فرام:وى كه خود يكى از منتقدين هولوكاست مىباشد و بهاى اين انتقاد را نيز پرداخته است، در مصاحبه با خبرگزارى گفته است:زير سؤال بردن هولوكاست، مزايا و موضع قدرتمند صهيونيستها را كه در بسيارى از كشورهاى غربى از آن برخوردارند، قطع خواهد كرد. بنابراين هر كسى در اين باره بحث كند و يا ابعادى از داستان هولوكاست را زير سؤال ببرد، بايد ساكت شود.يهوديان برخوردهاى خشنى يا تجديدنظر طلبان دارند، آنان باعث شدند تا من از مؤسسه و هيأت آموزشى پيل كه در آن كار مىكردم،اخراج شوم و دليل آن هم اين بود كه از حق آزادى بيان افرادى از جمله دوكالينز، قهرمان جنگ و روزنامهنگار انگليسى، كه برخى از ابعاد داستان هولوكاست را در فيلم تبليغاتى فهرست شيندلر متعلّق به استيون اسپيلبرگ زير سؤال برده بود، دفاع كرده بودم.
پروفسور گرمر رادولف:او در كتابهاى متعدد خود نشان داده كه هيچ اتاق گاز و يا ابزار كشتار جمعى ديگرى در اردوگاههاى آشويتس و غيره وجود نداشته است و اساسا با امكانات زمان جنگ جهانى دوم استفاده از گاز زيگلون Bبراى كشتار انسانها غيرممكن بوده است.
پروفسور فرد لوختر:او با ارايه يك گزارش جنجال برانگيز و كاملا تخصصى نشان داده است كه ابزارهاى فنى زمان جنگ جهانى دوم و ساختمانها و ساختارهاى موجود در اردوگاههاى آلمان هيتلرى فاقد توانايى كشتار 6ميليون نفر بوده و اصولا كشتار 6ميليون يهودى با امكانات و ساختمانها و ساخت و سازهاى آن زمان غيرممكن بوده است.
پروفسور اينگريد ويگرت:وى با بررسى سياستهاى رسمى دولت هيتلر از روى اسناد بهجامانده از اين دولت نشان مىدهد كه اولا بر خلاف تبليغات فعلى يهوديان، دولت آلمان با مهاجرت يهوديان به خارج از اين كشور مخالفتى نداشته و ثانيا يهوديان ثروتمند خود براى فراهم ساختن زمينه مهاجرت يهوديان با دولت هيتلر همكارى داشتهاند. پس ادعاى صهيونيستها در اين كه نازىها از مهاجرت يهوديان ممانعت كرده و فقط به كشتار آنها راضى مىشدهاند، دروغ است.
دكتر جيمز مارتين:او در كتاب مشهور خود به رويكرد بازنگرى تاريخى و برملا ساختن دروغهاى يهوديان در مورد جنگ جهانى دوم پرداخته و خلاصهاى از آراى منتقدان در رد دروغهاى ساخته شده در مورد اين جنگ را مطرح كرده است.
پروفسور دان هديشيمر:او با اسناد معتبر و شواهد غيرقابل انكار نشان داده است كه صهيونيستها و يهوديان پس از جنگ جهانى اول نيز در يك تلاش نافرجام تبليغاتى مدعى شدند كه 6ميليون يهودى در جنگ جهانى اول كشته شدهاند! اما اين ادعاى پوچ موفق نگرديد و صهيونيستها اين ادعا را براى جنگ جهانى دوم با شدت وحدت بيشترى مطرح ساختند،تا در پرتو آن به مظلومنمايى دست بزنند.
نتيجه
هيولاى هولوكاست همچنان سايه افكنده است،لذا صحبت در خصوص آن در اكثر كشورهاى اروپايى هنوز هم جرم محسوب مىشود و محققين و پژوهشگرانى كه در اين قضيه ترديدهايى را ايجاد كردهاند، محاكمه، زندانى و از محافل علمى طرد شده و يا از كشور ممنوعالخروج مىشوند.پايگاه اينترنتى نشنال ونگارد در 5مرداد 1384نوشت:ارنست زاندل كه به علت زير سوال بردن افسانه يهودى سوزى )هولوكاست( به زندان محكوم شده، در آخرين نامهاش به دوستان خود از سختگيرىهاى شديدتر عوامل زندان عليه خود خبر داده است.در 12شهريور 1384پايگاه مذكور به نقل از دولت آلمان اعلام كرد در صورت ورود همسر زاندل به آلمان، وى دستگير و روانه زندان خواهد شد.
7در بهمن 1384خبرگزارى آلمان از شهر پوتسدام آلمان اعلام كرد كه مقامات آلمان به مدت شش ماه فردى به نام هورست مالر را از داشتن گذرنامه محروم كردند.اداره امور داخلى ايالت شرقى براند نبورك اعلام كرد، اين اداره مانع از مشاركت مالر در كنفرانسى در ايران براى زير سوال بردن قتل عام يهوديان توسط نازىها شده است.به ادعاى اين وزارتخانه، مالر با اظهارات خود در كنفرانس تهران باعث خدشهدار شدن شديد وجهه آلمان در دنيا مىشود؛ 10بهمن 1384ايراننيوز گزارش داد كه تعدادى از منتقدان غربى هولوكاست با منع شش ماهه مسافرت روبرو شدهاند.در 25بهمن 1384مجلس كنيست رژيم صهيونيستى تصويب كرد كه تكذيب هولوكاست در هر جاى جهان و از سوى هر شخص،جرم تلقى مىشود و قضات اسرائيلى مجازند آن را به عنوان جرم رسيدگى و عوامل آن را دست محاكمه نمايند. 30بهمن 1384نيز پايگاه اينترنتى Wcaxدر ايالت ماساچوست آمريكا نوشت كه برايان دى مربى بسكتبال دبيرستان كنت ديالت نيوهمشاير كه به مدت 22سال در آن به عنوان مربى بسكتبال مشغول به كار بود،به خاطر بيان طنز درباره هولوكاست از كار معلق شد.سازمانهاى صهيونيستى در آمريكا به خاطر حساسيت تبليغ هولوكاست در بين نوجوانان و جوانان آمريكايى سالانه درسهاى آموزشى در اين باره در مدارس برقرار مىكنند و بازديدهاى منظمى نيز دانشآموزان آمريكايى از موزه بزرگ هولوكاست در واشنگتن انجام مىدهند. چنانچه در اسفند 1384يك دادگاه اتريش ديويد ايروينگ تاريخدان مشهور انگليسى را به خاطر انكار قضيه هولوكاست به سه سال زندان محكوم كرد.