مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 2021
  • بازدید دیروز : 3594
  • بازدید کل : 13137612

بررسي نقش و تاثيررسانه ها بر افكار عمومي


بررسي نقش و تاثيررسانه ها بر افكار عمومي

مقدمه

عصر فعلي بعنوان عصر ارتباطات هم لقب گرفته و در اين دوره هيچكس از تأثيرات رسانه‌ها در امان نبوده و در صورتي كه با اراده و آگاهي و بدور از احساس با آن برخورد نمايد مي‌تواند از تأثيرات منفي آن در امان باشد چرا كه امروز هيچ تحول كوچك و يا بزرگي بدون عبور از مسير رسانه‌ها تحقق نمي‌يابد. زيرا كه انتقال هر فكر و يا دانش و يا فرهنگي نياز به ايجاد رابطه‌اي دارد كه ابزار اين رابطه چيزي جز رسانه نمي‌تواند باشد.

جبهه فرهنگي در جغرافياي هر كشور به وسعت خاك سرزميني آن كشور است و جبهه فرهنگي در ايران به بلنداي ايران اسلامي و به پهناوري سرزمين ايران است. كه اين جبهه مي‌تواند تأثير لازم را بر فرهنگ جاي‌جاي كشور داشته باشد بطوري كه در اين باره گفته شده: «رسانه‌ها به طور كلّي چگونگي درك و شناخت ما را نسبت به امور، تغيير داده‌اند».

اين تغييرات پي‌درپي بوده و از لحظه‌اي به لحظه‌اي ديگر مي‌تواند با هم تفاوت داشته باشد و اين تغييرات سلسله‌وار در شيوه غالب ارتباطات، توانايي‌هاي حسي بشر را از حاكميت چشم به حاكميت گوش منتقل كرده است.

 

ارتباطات و پيام

به طور کلی حوزه مطالعه علوم ارتباطی بر چهار بخش استوار است:

1.پیام سازان، انگیزش ها و مقاصد آنها (که مشخصات اجتماعی و اقتصادی آنها مورد بررسی قرار می گیرد).

2.تجزیه و تحلیل محتوای رسانه ها (تحلیل محتوای تبلیغات و نیز تحلیل پیام ها از نظر معنی شناسی در این مقوله جای دارد)

3.بررسی پیام گیران یعنی خوانندگان، شنوندگان و تماشاگران (هدف اینکه معلوم شود چه کسانی چه پیامهایی را دریافت می کنند)

4.تحلیل آثار و نتایج ارتباطات (که بر مبنای پاسخ ها و عکس العمل های پیامگیران اندازه گیری می شود)

برای آنکه بدانیم ارتباط جمعی چگونه کار می کند باید نخست نگاهی به فراگرد ارتباط (به طور اجمالی) بیندازیم ارتباط از یک واژه لاتینی به معنی مشترک می آید و ما ارتباط برقرار می کنیم تا با شخص دیگری اشتراک نظر پیدا کنیم از اینجاست که تلاش می کنیم اطلاعاتی با برداشتی را با دیگران در میان بگذاریم. همانطور که آموختیم ارتباط حداقل به سه عنصر نیاز دارد منبع (فرد یا سازمان ارتباطی باشد)، پیام (به صورت نوشتار، موج، نوسان و هر چه دارای معنی باشد)، مقصد (شنونده و خواننده باشد و عضو گروهی یا یکی از جمع مخاطبین و غیره باشد).

 

ويژگيهاي پيام و اثرات آن

پس از مطالعه فراگرد ارتباط اینک می خواهیم بدانیم که ارتباط چه اثری بر افراد دارد. و یا به عبارت دیگر محتوای پیام چه تاثیری بر افراد دارد. هر بار که نامه ای می نویسیم یا سخن می گوییم و یا آگهی در روزنامه به چاپ می رسانیم از اثرات آن در ذهن خود تصویری داریم ولی چه بسا که پیش بینی ما درست نباشد و عکس آن اتفاق بیفتد. پس به طور کلی پیش بینی اثرات پیام آسان نیست.

هر ارتباطی اثری دارد. رسانه ها نیز که نوعی ارتباط دوسویه هستند، پیامی دارند و اثری. برای این اثرگذاری، شرایطی لازم است که برخی از آنها بدین قرارند:

1 . پیام به نحوی تنظیم و ارائه شود که توجّه پیام گیر را به خود جلب کند؛

2 . پیام باید نیازهای شخصی گیرنده را برانگیزد و راهی برای ارضای آنها نشان دهد؛

3 . پیام باید راهی برای ارضای نیاز، توصیه کند که با وضعیت گروهی که پیام گیر در آن عضویت دارد تناسب داشته باشد.

بنابراین، مؤثر بودن یک پیام به آن است که با یکی از نیازها مرتبط باشد و از طرفی کِششِی در ما ایجاد کند و همچنین راه ارضای نیاز را هم نشان دهد. این است عملکرد رسانه ها در جذب مخاطبان. پس رسانه، ناخودآگاه در انگیزه و گرایش و ذائقه ما اثر می گذارد. یک پیام، هنگامی اثر بیشتری دارد که با الگوها و چارچوب ادراکی، نگرشی، ارزش ها و آرمان های گیرنده پیام، تناسب داشته باشد یا دست کم در ابتدا تناسب داشته باشد و بعدا در جهتگیری مجدد آن، آرام آرام پیش رود. این عمل را «جهت دادن» گویند. یعنی پیام رسان، مجرایی را برای جهت دادن انگیزه های پیام گیر، ایجاد کند. تبلیغات گران می گویند: «پیام رسان باید از جایی آغاز کند که مخاطب قرار گرفته است». علت آن است که شخصیت ها، الگوهای رفتاری، عادات، ارزش ها و انگیزه ها بسیار آهسته، ولی دائمی، تغییر می یابند. با این حساب اگر بگوییم رسانه ها قادرند در درازمدت، نیازی را عوض کنند و نیازی دیگر جای آن بنشانند و نیازی را تشدید کنند یا کاهش دهند، گزاف نگفته ایم.

این سخن ممکن است احساس ناخوشایندی در ما ایجاد کند، اما سؤال این جاست که آیا اگر همین رسانه را بتوان تابع ارزش هایی ثابت کرد و از مال التجاره بودن، دورشان کرد، باز می توان این سخنان را پذیرفت؟ پاسخی کوتاه به این سؤال، آن است که در این صورت، رسانه ای با پیام انسانیت، پیامبری است که سرود زیبایی و سعادت می سراید. پس نباید ذات رسانه (به مثابه یک تکنولوژی) را تاریک دید؛ چرا که به هر حال، رسانه، دستاوردی بشری است و محصول علم و قابل ستایش .

 

ویژگی های ارتباطات نوین

ارتباط نوین 11 مشخصه دارد که برخی از این مشخصات مربوط به استفاده انسان از این اختراعات در حوزه ارتباط است.

1. سرعت،

2. انتشار،

3. امکانات متعدد برای عرضه پیام،

4. دسترسی همگان به مجاری مختلف پخش پیام در زمان واحد و موضوع واحد،

5. استمرار و پایندگی پیام،

6. ترکیب مطالب و پیام ها در دو بخش عام و خاص،

7. نارسایی معنی در تمام مجاری ارتباط نوین،

8. رشد شگفت انگیز شمار نویسندگان، مولفان، داستان نویسان و ...و معنای وسیعی که به افکار و اندیشه های آنها در رسانه های همگانی اختصاص یافته است،

9. ترکیب و هماهنگی مجاری مختلف ارتباطی و بازرسی متمرکز آنها (آنچنان با یکدیگر درآمیخته اند که باید آنها را یکجا بررسی کرد)

10. وابستگی به منابع محدود و تمرکز یافته خبری (امروزه رسانه های همگانی جهان برای کسب خبر در زمینه بین المللی به چند خبرگزاری مهم مانند آسوشیتدپرس، یونایتد پرس، تاس، فرانسه و ... وابسته هستند).

 

اثرات نظام ارتباطی نوین

در این مبحث باید اشاره کرد که با دسترسی فزاینده افراد به رخدادها، اندیشه ها و تجربه ها علاقه آنها هم به این مسایل افزایش می یابد. نیز اطلاعات لازمه پیدایش علاقه است و رسانه های همگانی هستند که اکثر اطلاعات و اخبار را به شرط آنکه خیلی جنبه محلی نداشته باشد فراهم می کنند.. به عبارتی خبرهایی که از رسانه های همگانی انتشار می یابد رشته به هم پیوسته ای از رخدادها را پدید می آورد. سرانجام این زنجیر حوادث و رخدادها به تبلور افکار عمومی درباره خبرهایی که هر گونه به نوعی آن را برداشت و تفسیر کرده است منجر می شود.

رسانه های همگانی نه تنها مسائل تازه ای را مطرح می کند بلکه با افشاگری ها و انتقادهای خود افکار عمومی را هم به هیجان می آورند و آن را بسیج می کنند (در روزنامه ها سرمقاله نویس و در رادیو و تلویزیون هم مفسرین خبری این وظیفه را به عهده دارند).

اثر دیگر آن افزایش تماسهای اجتماعی است. که با افزایش این تماسها افق افکار عمومی هم رفته رفته گسترده تر می شود. تجربه ها و اطلاعات متعددی که افراد درباره مسائل روز به دست می آورند به آنها فرصت می دهد که قضاوت های عینی تری نسبت به آن مسائل پیدا کنند. در نتیجه بحث و گفتگو درباره مسائل هم به سطح فکری و عینی بالاتری ارتقاء پیدا می کند. لذا در این بخش ضمن افزایش انواع عامه های گوناگون (نه تنها در سطح ملی بلکه در سطح بین المللی مانند افکار عمومی جهان) از قبیل شنوندگان رادیو تماشاگران تلویزیون، روزنامه خوانان و ... بر عده اعضای هر یک از این گروه ها هم می افزاید .

پیامد دیگر ارتباط نوین حفظ وضع موجود است. بدین گونه که وضع موجود را حفظ و حمایت می کنند و در جهت همنوایی و سازگاری با جامعه فشار زیادی بر افراد می آورند .

آخرین اثر رسانه های همگانی (ارتباط نوین) را باید به صورت پرسش مطرح کرد و آن اینکه آیا رسانه های همگانی می تواند بر افکار عمومی اثر بگذارد؟ با آنچه قبلا گفته شده پاسخ سوال مثبت است پس بجای اینکه بپرسیم که آیا وسایل ارتباط نوین بر افکار عمومی تاثیر دارد یا نه بهتر است بگوییم که هر یک از انواع وسایل ارتباطی نوین بر حسب زمان و مکان تاثیر متفاوتی بر افکار عمومی از خود بر جا می گذارد.

 

رسانه و تعريف آن

یکی از مؤثرترین عوامل اجتماعی، در شکل دهی رفتارها در جامعه امروزی، رسانه های همگانی (ارتباط جمعی) است. جامعه شناسان بر این باورند که رفتار آدمی از طریق متغیّرهای زیادی شکل می گیرد. خانواده، آموزش و پرورش، گروه همسالان و... از متغیرهای مهم و تأثیرگذار بر رفتارند، اما رسانه به جهت گستردگی و تنوع از نقش بسیار بالایی برخوردار است.

رسانه های همگانی (mass media) عبارت اند از تمام ابزارهای غیر شخصی ارتباط که بدان وسیله، پیام های دیداری و شنیداری، مستقیما به مخاطبان انتقال می یابند.

رسانه در فرهنگ جامعه، نقش غالب را بازی می کند و این بازی را نه فقط با بازتاب دادن فرهنگ بلکه با شرکت در فرهنگ سازی نیز به اجرا می گذارد. آنها از یک سو جزو فرایندهایی هستند که فرهنگ از آنها بیرون می آید و ساخته می شود و از سوی دیگر، در صحنه هایی بازی می کنند که حیات اجتماعی و فرهنگی در آن جریان دارد. رسانه ها در ساختاربندی مسائل برای عموم هوشیار، نقش اصلی را به عهده دارند.

 

نقش رسانه در آگاه سازی

پیش از پیدایش رسانه های همگانی، مردم بیدار، همان تحصیل کردگان بودند؛ ولی اکنون بهتر است کمی این معنا را توسعه دهیم. امروزه رسانه ای مانند تلویزیون با همه مردم، سر و کار دارد. این رسانه، حوزه سیاسی را گسترش داده و به همه خانه ها وارد شده است. گرچه با وجود تلویزیون، جدایی بین نظر تحصیل کردگان و نظر عوام، کاملاً از بین نرفته، اما تفاوت آنها کاهش محسوسی یافته است. در این روزگار، واکنش های مختلف از قبیل رأی، تظاهرات، نامه ها و... مانند پل صراط ، عمل می کنند و بازیگران سیاسی را تأیید یا حذف می نمایند. این آثار تا حدود زیادی از آنِ رسانه هاست. سخن یکی از پژوهشگران در این باره چنین است: «تلویزیون، فضای عمومی را نسبت به اراده سیاسی، مستقل تر کرده است. این فضا به فضای ارتباطی سیاسیِ واقعی مبدل شده و در بازی سیاسی، نقش بازیگر تمامْ عیار را به افکار عمومی داده است».

 

واقعیت و رسانه

اطلاعاتی که از طریق رسانه ها پخش می شود، قبل از همه، شامل اخبار و گزارش هاست و تا حدود زیادی به برداشت عموم مردم در برابر واقعیت، شکل می دهد؛ در نتیجه، اتفاقات، افکار و مفاهیمی که افراد با آنها تفکرات و نظرات خود را درباره واقعیت اجتماعی سازمان می دهند، تا حدود زیادی از رسانه ها گرفته می شود. بدین طریق، رسانه ها در اثرگذاری، طیف وسیعی را شامل می شود که از جمله آنها افکار، آرا، ذائقه ها و احساسات است. یکی از خبرنگاران سیاسی از قابلیت رسانه ها در بنای واقعیت چنین می گوید: «ما در جریان زندگی برای مشاهده مستقیم و بی واسطه جهان، امکانات بسیار محدودی در اختیار داریم. مثلاً برداشت های ما از رخدادها، از تجربیات واقعیِ ما سرچشمه نمی گیرد، بلکه از اطلاعاتی حاصل می شود که از دیگران و رسانه ها به دست ما می رسد. پس میان فرد و دنیای واقعی، «شبه محیط زیست» شکل می گیرد. رفتار ما به تصاویری بستگی دارد که ما در سر داریم؛ تصاویری که از درک این شبهِ محیط زیست نتیجه شده. سرانجام، همین شبه محیط زیست، مسئول آن تصاویر است».

این سخن در مورد همه افراد، صادق نیست؛ بلکه بیشتر درباره کسانی صادق است که با ماهیت رسانه، آشنا نباشند و مخاطبی چشم و گوش بسته باشند. اما درباره مخاطبان هوشیار، دست کم به این شدت، درست نیست ؛ زیرا آنان در برابر رسانه ها گزینش گرند. در جوامع غربی، رسانه ها به ابزار اطلاعاتی و تفریحی دائمی تبدیل شده اند. تحقیقات نشان می دهند که افراد نیز آنها را به عنوان منابع اولیه اطلاعاتی می شناسند. افراد، عادت کرده اند اطلاعات را غیرمستقیم دریافت کنند و برداشت خود را در آن قالب، شکل دهند. آنها سرانجام، موفق نمی شوند تفاوت بین رخدادهای واقعی و آنچه را که از رسانه ها می گیرند حس کنند. بدین ترتیب، ناخودآگاه از رسانه ها تأثیر می پذیرند.

 

رسانه و ارزش

ارزش، یک معنای انتزاعی از مفید بودن یک حقیقت است. یعنی چیزی که مفید نیست، دارای ارزش نیست. مطلوبیت ارزش برای انسان نیز از آن جهت است که به نحوی برای زندگی مادی یا معنوی او مفید است.

ارزش های واقعی و اعتباری: ارزش ها از این لحاظ ، دو نوع اند: الف) ارزش های مستند به قرارداد: ارزش هایی که منشأ آن، اعتبار و قرارداد یک ملت یا قوم است؛ ب) ارزش های مستند به واقعیت: ملاک استناد این ارزش ها به واقعیت و ارتباط آنها با ذات و حقیقت انسان هاست. به این معنا، هر اندازه که یک حقیقت ارزشی، ارتباط نزدیک تری با ذات آدمی داشته باشد، وجودش ضروری تر است و مشمول یک قانون کلّی علمی. افراد جامعه معمولاً بر اساس ارزش ها و هنجارهای آن جامعه رفتار می کنند. این ارزش ها و هنجارها مرزهایی است برای کنترل و نشان دادن حدّ رفتار. با گسترش و تثبیت آنها ـ به ویژه ارزش های مستند به واقعیات ـ است که نظام اجتماعی از تعادل بیشتری برخوردار می شود و در میان عوامل محیطی، رسانه، از مفیدترین ابزار برای این منظور است و شکی نیست که همین ارزش های نوع دوم است که ارزش دوام دارند و باید روی آنها سرمایه گذاری شود.

ارزش های پایدار و متغیّر: فرایند تطبیق انسان با جامعه در نظام آفرینش، به طور طبیعی و خودکار انجام می گرفت. با پیشرفت علم، این شناختْ حاصل شد که تربیت، تأثیر مهمی بر رشد و رفتار انسان ها و در نتیجه، بر پیشرفت جامعه دارد و از این جا بود که تلاش برای تربیت و جهت دهی افراد جامعه آغاز شد. عوامل مؤثر بر رشد و شکل گیری شخصیتی، در درجه اوّل به آن بستگی دارد که چه هدفی (ارزشی) دنبال شود و چه توانایی هایی کسب شود. برخی ارزش ها پایدار و ثابت اند و برخی متغیّر؛ ارزش های متغیر، زمانی ـ مکانی هستند و قابل تعویض؛ اما ارزش های ثابت، فرازمانی ـ مکانی هستند. مثلاً لباس پوشیدن یکی از رفتارهای اجتماعی است و تابع یک سری هنجارها . نسبت به این موضوع، یک ارزش ثابت داریم به نام «پوشش و عفت» که مربوط به زمان خاصی نیست و یک ارزش متغیر به نام «نوع، رنگ و مدل» که قابل تغییر است. ارزش های ثابت، مطابق با فطرت نوع انسان است و با شناخت کامل و حقیقی انسان می توان به آن، آگاهی یافت. یکی از ارزش های اصیل و پایدار که مستقیما از کتاب آسمانی قرآن دریافت شده ، اصل «پرهیزگاری و تقوا» است ؛ آن جا که می فرماید: «گرامی ترین شما نزد خداوند، با تقواترین شماست». و به بهای همین ارزش است که پرهیزگاران، فوج فوج به بهشت می شتابند: «کسانی را که در برابر پروردگارشان تقوا پیشه کنند، گروه گروه به بهشت گسیل می دارند». و چه زیبا ستود علی(ع) آن را: «... قصه تقوا، داستان مَرکب هایی راهوارند که مهار خود را یکسره به سوارانشان سپرده، آرام آرام، آنان را به سوی بهشت و سعادت مطلق به پیش می برند...» . از دیگر ارزش های مطلق و پایدار «خداوند و اتکال به او» است.

رسانه ها که ابزاری هستند در دست نهاد آموزش، در انتقال و حفظ این ارزش ها نقشی بسیار فعال دارند. آنها به عنوان یکی از عوامل اجتماعی شدن (Socialization) عامل تعیین کننده اند و با استناد به ارزش ها می توانند تمدنی انسانی پایه ریزی کنند. اما در شرایط کنونی که با این فضای ترسیم شده آرمانی، فاصله ای بسیار داریم چه باید کرد؟ خود را به این موج بسپاریم که چنان عادت کنیم که بدون سر و صدای آن نتوانیم غذا بخوریم، مطالعه کنیم یا حتی بخوابیم؟! یا این که مثل بعضی ها حاضر نباشیم هیچ برنامه ای را ببینیم و قبل از این که او نیاز ما را تعیین کند، خودمان بشناسیم و به سراغش رویم؟! آری! این ارزش های اصیل، زیباست و پردوام .

 

افكار عمومي

در عصر ارتباطات با گسترش رسانه‌های همگانی و شبكه‌ای شدن جهان و همچنین باسوادتر شدن عامه مردم، نیروی تازه‌ای با عنوان افكار عمومی پای به صحنه گذاشته است. این نیروی تازه كه تجلی اراده مردم و خواست آنها است، در تمام جهان به ویژه در كشورهایی كه نظامهای پارلمانی و مردمی دارند، نقش مهمی در شكل‌دادن به حوادث و رخدادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارد و كمتر نقش آن نادیده گرفته می‌شود.

رسانه‌های همگانی امروز در تشكیل، هدایت و انحلال افكار عمومی نقش بارز و انكارناپذیری دارند. برای شكل‌گیری افكار عمومی می‌توان به نظریات كاشت، برجسته‌سازی، جوسازی، اعطای اعتبار اجتماعی رسانه به موضوع، غلبه بر جهل متكثر، برقراری رابطه بین موضوع و منافع شخصی شهروندان، اشاره كرد. مهم‌ترین شیوه‌ها در خصوص هدایت افكار عمومی عبارتند از، ارائه اطلاعات گزینش‌شده، انگاره‌سازی و تأكید بر اصول و قوانین. برای انحلال افكار عمومی نیز از شیوه‌های القای دروغین رسیدن به هدف، ایجاد هراس اخلاقی، بزرگ جلوه دادن پیامدهای سوء، تزریق اطلاعات نادرست و تكذیب آن، نسبت دادن منافع جریان به اشخاص حقیقی و نسبت دادن عوامل نامرتبط به جریان استفاده می‌شود.

 

  انتشار : ۲۹ آبان ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 181

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما