بیماری ام اس
یکی از بیماریهایی که متخصصان هنوز دلیل مشخصی برای آن پیدا نکرده اند بیماری ام اس است.قدر مسلم آن است که بیماری ام اس که سیستم عصبی و نخاع بیمار را مورد تهاجم قرار میدهد عموما ریشه ژنتیکی ندارد.
این بیماری روی سیستم مرکزی اعصاب ( CNS ) که شامل مغز و ستون فقرات است تاثیر میگذارد همچنین با تاثیر عکسی که روی گلبولهای سفید ( واحد اصلی سیستم ایمنی و وسیله ای برای مبارزه با مواد خارجی که میتوانند باعث عفونت و بیماری در انسان شود ) میگذارد، باعث میشوند تا گلبولهای سفید خون بطور اشتباه به سلولهای خودی حمله میکنند.
حالتها عصبی و روانی در این بیماری نقش کلیدی برای ابتلا و همچنین پیشرفت در افراد مبتلا را دارد.چرا که کلیه اندامهای انسان تحت نظارت و کنترل مغز می باشد و کوچکترین عصبیت ها و نگرانی های بی مورد در این عضو اثر مخربی داشته و کارکرد این اندام را مختل خواهد کرد.
دو گروه از افرادی که بیشتر در معرض ابتلا به این بیماری هستند یکی افرادی که فوق العاده حساس , زودرنج و عصبی و با کمترین ناملایمات تعادل خود را از دست می دهند و دیگری افرادی هستند که از نظر ژنتیک دارای طبع سردی بوده و مدام از غذاهای سردی بخش استفاده می کنند و علاقه زیادی به خوردن ترشی, سرکه, تمبر هندی, ماست, قره قورت و امثالهم دارند.
پیشرفت حاد و سریع در این بیماری به ندرت دیده می شود و در بیشتر مبتلایان سیر بیماری خوش خیم بوده و علائم آنقدر خفیف هستند که حتی به پزشک هم مراجعه نمی کنند اما به طور کل سیر این بیماری اشکال متعددی دارد و اغلب بیماران دچار حملات تشدید و تخفیف علائم شده و بین حملات هیچ علامتی ندارند. عده دیگری دچار نوع مزمن بوده و با گذشت زمان بر شدت علائم آنها افزوده می شود.
شایعترین علائم مشخصه این بیماری عبارتند از : خستگی مفرط, ضعف, کرخ شدن دست و پا, ناهماهنگی حرکات و از دست دادن تعادل, درد, تاری دید, حساسیت به گرما, گیجی و اختلالات شناختی, مشکلات دفع ادرار و مدفوع و اختلالات جنسی
درحال حاضر روش درمانی قطعی برای این بیماری موجود نیست ولی با ایجاد یک برنامه درمانی خاص و استفاده از دارو درمانی های جدید و تکنیکهای توانبخشی می توان علائم بیماری را تسکین داد, پیشرفت آن را کندتر کرد، با حمایت وضعیت کنونی توانائیهای شخص را حفظ نموده و ارتقاء بخشید و به بیمار امکان داد تا یک روند طبیعی و عادی را در زندگی دنبال کند.
همچنین رژیم غذایی صحیح و متعادل نقش مثبتی در جلوگیری از پیشرفت MS دارد. تحرک جسمی, ورزشهای هماهنگ و انبساط عضلات به تقویت نیروی عضلانی در بیماران MS کمک می کند.
تا جاییکه ممکن است باید از استرسهای عاطفی و جسمی و قرار گرفتن در گرما پرهیز کرد زیرا باعث بدتر شدن علائم می شود. امروزه ثابت شده است که تغییرات حالتهای روانی و عاطفی اغلب تاثیر بسیار مهمی بر وضعیت سلامت جسمی دارد. به عبارت دیگر ذهن و عواطف بر جسم تاثیر می گذارند.تکنیکهای کمک به خود در افراد مبتلا به ام اس هم از نظر جسمی و هم روانشناختی موثر هستند.
مانند سایر بیماریهای مزمن،زندگی با بیماری ام اس می تواند شما را در مسیر پرپیچ و خم هیجانات قرار دهد.اما باید توجه داشته باشید شما میتوانید با برنامه ریزی و کنترل شرایط در کنار این بیماری تا سالیان سال به خوبی زندگی کنید.
شرح بیماری :
اسکلروز متعدد یک اختلال مزمن درگیرکننده بسیاری از عملکردهای دستگاه عصبی. یک سوم بیماران دارای بیماری خفیف و غیرپیشرونده هستند. در یک سوم دیگر بیماری پیشرفت آهستهای دارد و در یک سوم باقیمانده پیشرفت بیماری سریع است. این بیماری بزرگسالان جوان (سنین 40-20 سال) از هر دو جنس را مبتلا میسازد ولی در خانمها شایعتر است.
علایم شایعمراحل زودرس:
اختلالات چشمی مبهم نظیر تاری دید یا دوبینی متناوب
ضعف؛ اختلال در راه رفتن یا حفظ تعادل
اختلال حسی مبهم یا کرختی و گزگز کردن
مراحل دیررس:
ضعف قابل توجه؛ لرزش
مشکلات تکلم
بیاختیاری مدفوع یا ادرار
نوسانات خلقی زیاد
ناتوانی جنسی در مردان نوع علایم بین بیماران مختلف بسیار متفاوت است. گاهی علایم بیماران به اشتباه به مشکلات روحی یا عصبی نسبت داده میشود.عللعلل آن ناشناخته است. تحقیقات در این باره حاکی از آن است که مولتیپل اسکلروز (ام. اس) ممکن است ناشی از یک اختلال خودایمنی یا یک ویروس دارای فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری آهسته باشد. لکههایی از ماده سفید در مغز و نخاع تخریب شده و نمیتوانند تحریکات عصبی طبیعی را منتقل کنند. عوارض افزایشدهنده خطرکودکان و نوجوانان رشد یافته در آبوهوای سرد. مهاجرت بعدی به به منطقهای با آبوهوای گرم در جلوگیری از بروز بیماری مؤثر نیست.
وجود سابقه خانوادگی این بیماری پیشگیریدر حال حاضر قابل پیشگیری نیست ولی دورههای عود بیماری با درمان کوتاه میشود. از عفونت که موجب عود بیماری میشود پیشگیری کنید. عواقب مورد انتظارگاهی بهبود خودبهخود رخ میدهد. ولی در بیشتر موارد، ام. اس غیرقابل علاج است. علایم آن قابل تسکین یا کنترل است، و این بیماری اغلب برای ماهها تا سالها پایدار باقی میماند. به طور شایع بیماران تا 30-20 سال پس از بروز بیماری زنده میمانند.
تحقیقات علمی درباره علل و درمان این بیماری ادامه دارد و این امید وجود دارد که درمانهایی مؤثرتر و نهایتاً علایجبخش عرضه گردند.عوارض احتمالیعفونتهای مجاری ادرار ناشی از اختلالات دفع مدفوع یا ادرار
زخمهای فشاری ناشی از بستری طولانی مدت
یبوست ناشی از عدم تحرکدرماناصولی کلیآزمون خاصی برای تشخیص این بیماری وجود ندارد. بررسیهای تشخیصی ممکن است شامل سیتی اسکن، امآرآی، پاسخ فراخوانده بینایی (پاسخ الکتریکی نسبت به تحریک یک دستگاه حسی)، آزمایش مایع نخاع و معاینه فیزیکی باشد.
این بیماری درمان اختصاصی ندارد. فروکش بیماری خودبهخود رخ داده و ارزیابی میزان موفقیت درمان را مشکل میسازد.
حمایتهای روحی روانی. تشویق و اطمینان دادن به بیماران جهت کمک به جلوگیری از پیدایش ناامیدی به درمان ضروری است.
برای ادراره یک زندگی طبیعی تا حدامکان تلاش کنید ولی خود را خسته نکیند.
از محیطهای گرم، حتی از دوش آب داغ گرفتن، اجتناب کنید. گرما میتواند به طور موقت علایم را تشدید کند.
از ماساژ مکرر نواحی درگیر استفاده کنید. این کار به پیشگیری از ایجاد جمعشدگی عضلات کمک میکند.
از استرس بپرهیزید زیرا ممکن است علایم را بدتر کند.
گذاشتن سوند ادرار توسط خود بیمار در موارد تخلیه ناکامل مثانه
برخی درمانگران طبی غیرمتعهد درمانهای اثبات نشده بیارزشی را ارایه میدهند. قبل از صرف هزینه خود بابت این درمانها با گروه پزشکی خود در مورد درمانهای غیرمعمول این بیماری مشورت کنید.
بستری کردن بیماران یا مراقبت از آنها در آسایشگاههای بیماران بسته به شدت بیماری ممکن است لازم باشد. داروهاداروهای کورتونی در طی دورههای عود بیماری یا تشدید علایم.
سیکلوفسفامید به مهار واکنش مضّر دستگاه ایمنی کمک میکند.
شلکنندههای عضلانی برای کنترل گرفتگی عضلات
اینترفرون و سایر درمانها در دست بررسی قرار دارند. درمانهای جدیدی ممکن است به زودی عرضه گردند. فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری یک برنامه منظم از تمرینهای فیزیکی و فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری های ذهنی ضروری است. درمان فیزیکی و بازتوانی عضلانی با وسایل مکانیکی (استفاده از بریس، عصا یا واکر) برای غلبه بر معلولیتهای فیزیکی توصیه میگردد.
دورههای منظم استراحت را برنامهریزی کنید.
در صورت امکان فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری جنبی خود را ادامه دهید. مشاوره با متخصص مربوط در اینباره ممکن است سودمند باشد.رژیم غذاییاز یک رژیم غذایی عادی متعادل شده، و البته پر فیبر برای پیشگیری از یبوست، استفاده کنید. درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان دارای علایم افم افس باشید.
بروز موارد زیر در طی درمان:
ـ اختلالات بلع یا تنفس
ـ تشدید ناگهانی ضعف
ـ تب و لرز، یا سایر علایم عفونت
علائم بیماری و تشخیص MS
بیماری با علایم مختلفی میتواند بروز کندو شکایت اولیه ضایعه عبارتند از ضعف موضعی,کرختی گزگز یا عدم تعادل یک اندام کاهش یا تاری دید ناگهانی در یک چشم دوبینی عدم تعادل یا اختلال عمل مثانه که باعث فوریت در دفع یا تاخیر شروع ادرار میگردد.. این علایم گذرا بوده طی چند روز تا چند هفته از بین میروند هر چند که معاینه دقیق عصبی ممکن است نشان دهنده باقی ماندن برخی اختلالات باشد. بیماری در دیگر مبتلایان به صورت فلج همراه با اختلالات حسی رخ میدهد.
بین نخستین حمله تا حمله بعدی ممکن است ماه ها تا سالها فاصله وجودداشه باشد. پس از گذشت این دوره علایمی جدید بروز کند یا علایم قبلی عود کرده پبشرفت کند. عود ممکن است در نتیجه عفونت رخ دهد و در زنان در 3 ماه نخست پس از زایمان شایعتر است. افزایش درجه حرارت ممکن است سبب تشدید گذرای علایم در بیمارانی که نقص آنها ثابت است شود. با گذشت زمان و پس از چند عود و بهبود ناقص ,بیمار تدریجا در نتیجه ضعف سفتی اختلال حس عدم تعادل اندام ها اختلال بینایی و بی اختیاری ادرارناتوان می شود.
علایم در شروع بیماری:
اختلال حس 37% بیماران
اختلال راه رفتن 35% بیماران
ضعف یا ناهماهنگی اندام تحتانی 17% بیماران
افت بینایی 15% بیماران
ضعف یا ناهماهنگی اندام فوقانی 10% بیماران
دوبینی 10% بیماران
التهاب چشمی( optic nouritis)
التهاب چشمی ممکن است اولین تظاهر باشد. به دلیل ماهیت گذارای نقص بینایی و فقدان یافته های فیزیکی,گاهی شکایت انها به عنوان هیستری( تمارض به بیماری) تشحیص داده میشود. ممکن است حمله های عود کننده وجود داشته باشند و چشم دیگر معمولا درگیر یشود. به طور کلی میزان شیوع نوریت اپتیک در این بیماری 90% است و شناسایی گرفتاری علامت دار یا تحت بالینی عصب اپتیک سرنخ مهمی است.
دوبینی شکایتی شایع در مراحل اولیه است که اغلب ناشی از گرفتار شدن یک قسمت مغز است. معمولا دوبینی در نگاه به کناره های سمت راست و چپ رخ میدهد. نیستاگموس(حرکات تکانشی غیر ارادی چشمها به راست و چپ) یک علامت شایع است و بر خلاف اکثر تظاهرات بیماری( که تمایلی به فروکشی دارند) اغلب دایمی است 70% انواع بیماری بر اساس سیر آن عبارتند از نوع عود کننده بهبود یابنده(85%) که در آن پیشرفتی در بین حملات رخ نمیدهد, نوع پیشرونده ثانویه( 85% موارد پس از 25 سال) که با پیشرفت تدریجی پس از یک دوره عود و بهبو د اولیه مشخص میگرددو پیشرونده اولیه ( 10% ) که در آن بیماری از آغاز به صورت تدریجی پیشرفت میکند. نوع پیشرونده-عودکننده نادر بوده در آن
به سیر پیشرونده اولیه عود های حاد اضافه میشود. معاینه در موارد پیشرفته اغلب نشان دهنده آتروفی اپتیک نیستاگموس اختلال تکلم و نشانه های اختلال نورون های حرکتی فوقانی حسی و مخچه ای در برخی یا تمام چهار اندام میباشد. باید توجه داشت که تشخیص بر اساس یک علامت یا نشانه واحد داده نمیشود بلکه بر تمامیت تابلوی بالینی که مشخص کننده در گیری نقاط مختلف سیستم عصبی مرکزی در زمان های مختلف میباشد استوار است.
تشخیص
جهت تشخیص این بیماری باید ثابت نمود که حد اقل دو منطقه از ماده سفید مرکزی در زمان های مختلف دچار ضایعه شده اند.
در بیماران با سیر عود کننده-بهبود یابنده و نشانه های درگیری حد اقل دو منطقه از ماده سفید مرکزی تشخیص قطعی بیماری از نظر بالینی ممکن است. در بیماران دارای ضایعات متعدد در ماده سفید و فقط یک حمله بایلنی و یا بیماران دارای دوحمله بالینی و فقط یک مثانه عصبی تشخیص این بیماری داده میشود.
بررسی ها
بررسی ها در تائید تشخیص بالینی یا رد دیگر اختلالات مفید میباشد اما به تنهایی تشخیص قطعی اسکلروز مولتیپل را ممکن نمیسازد. مایع مغزی نخاعی آنها معمولا غیر طبیعی است.در صورتی که در معاینه بالینی نشانه های درگیری فقط یک منطقه از سیستم عصبی مرکزی یافت شود تشخیص اسکلروز مولتیپل منوط به اثبات درگیری بدون علامت دیگر مناطق با استفاده از آزمایش پتانسیل های بر انگبخته خواهد بود.MRI نیز در مشاهده ضایعات بدون علامت مفید بوده امروزه به عنوان مهمترین روش در تایید تشخیص مورد استفاده قرار میگیرد. در بیماران مبتلا به نوع نخاعی و بدون درگیری دیگر مناطق انجام میلوگرافی یا MRI نخاع ممکن است جهت رد ضایعات منفرد مادرزادی یا اکتسابی قابل درمان با جراحی لازم شود.
علائم شایع بیماری خستگی ، افسردگی ، اضطراب ، اختلال حافظه ، مشکلات اداری و جنسی ، لرزش ، عدم تعادل ، سفتی پاها.
محور ششم ، سازگاری در رابطه با بیماری مزمن M S است . در تمام بیماری های مزمن باید روش هایی رابه بیمار یاد دادکه بتواند با بیماری سازگار شود. غیر از این درمان دارویی ، درمان های ورزش ، توان بخشی ، تغذیه مناسب ، توکل به خدا و امید در این زمینه مفید است .
وقتی تشخیص MS مسجل شد ، پزشک متخصص بیماری مغز و اعصاب (نورولوژیست ) آن را تائید می کند . بدین ترتیب موارد زیر توصیه می شود:
1. درمان را هر چه سریعتر شروع می کنیم ، ، حتی اگر تشخیص محتمل باشد.
2. برحسب شرایط ، باید درباره بیماری به بیمار توضیح دهیم ، لازم است بیمار از بیماریش مطلع باشد و بداند بیماریش مزمن است . ممکن است مداوم باشد و چندین سال طول بکشد . باید بداند چگونه با بیماری کنار بیاید ، چه کارهایی بکند تا بهتر شود ، چه درمان ها و داروهایی برایش انجام شود .
3. به نوعی از پیشرفت بیماری جلوگیری کنیم .
4. حملات حاد و عودها را کنترل کنیم .
5. سیر و روند بیماری را تغییر دهیم . جلوی پیشرفت بیماری را بگیریم .
6. آنچه از دست رفته را بازیابی کنیم .
7. علائم و عوارض باقیمانده را کنترل کنیم .
محورهای درمان :
پیشگیری اولیه : هنوزموفق نشده اند که ژن ها را طوری تغییر دهند که مانع از بروز M S شوند.
یا اینکه بتواند فرد مستعد به MS را از بدو تولد شناسایی کنند و با دستکاری ژن ها ، مانع از بروز بیماری شوند.
سیر بالینی : بیماری اکثراً حمله ای و دوره ای است . در دوره هایی عود می کند با ضعف پاها ، عدم تعادل ، سرگیجه ، استفراغ ، دوبینی، گزگز دست ها و صورت . همه علائم بیماری مربوط به عود نیست . حمله یا عود ، بروز یکسری مشکلات در بیمار است که برای پزشک قابل شناسایی باشد و حداقل 24 h یا 48 h ادامه پیدا کند . اگر علائم تنها چند دقیقه باشد و بعد رفع شود ، عود نیست و ممکن است بطور طبیعی در هر بیماری رخ دهد. در مورد عود ، دو روش درمانی مرسوم است :
یک دوره درمانی با کورتن (متیل پردنیزولون)، تزریقی ، 5-3 روز . کورتن فقط در مرحله حاد مصرف می شود. روی پیشرفت و جلوگیری از عود تأثیر ندارد ولی باعث می شود حمله حاد بیمار زودتر بهبود یابد و التهاب را رفع می کند.
در عودهای خیلی شدید و علائم زیاد و عدم پاسخ به کورتن ، درمان تعویض و جایگزینی پلاسمای خون است . نکته مهم این است که هنوز به هیچ وجه مصرف کورتن در درازمدت توصیه نمی شود.
جلوگیری از پیشرفت : اینترفرون ها از پیشرفت MS جلوگیری می کنند . اینترفرون ها بطور طبیعی در بدن وجود دارند و می توانند مفید یا مضر باشند . در دوران MS ، در سراسر دنیا ، سه نوع اینترفرون (INF ) موجود است :
اینترفرون B یا بتا اینترفرون که شامل داروهای ۱-آونکس ۲-ربیف ۳- بتافرون یا بتاسرون می شوند.
در MS ، اینترفرون INF اهمیت دارد و کنترل تخریب و فعالیت سلول های تخریبی را بعهده دارد. آونکس بصورت زیر جلدی یا زیرپوستی ، یک روز در میان ، 15 بار در ماه و آونکس عضلانی ، هفته ای یک عدد. Rebif زیر جلدی ، 12 تا در ماه ، یک روز در میان. بتاسرون نیز زیر جلدی و تزریق آن هفته ای سه روز می باشد. (گفتنی است این داروها بعد از تزریق حالت کسالت و سرما خوردگی مانند ایجاد میکنند که برای رفع آن دو ساعت قبل از تزریق و بفاصله چهار ساعت به چهار ساعت یک قرص استامینوفن یا آسپرین کدئین برای مدت یک روز باید خورد ضمن اینکه سعی کنید بعد از ظهر تزریق را انجام دهید و پس از آن به استراحت بپردازید)
کاربردهای بالینی اینترفرون :
آنچه مورد اتفاق همه است شامل : افرادی که بیماری MS در آنها مسجل شده است ، بیماران با عود کننده که بدون کمک راه می روند.