مقدّمه
حمد وستایش مخصوصپروردگار بزرگ که به ما انسان ها لطف وعنایت داشته و دارد و شکر به درگاه احدیّت که نعمت های بی پایان خودش را به ما ارزانی داشته است تا ما در عرصه دنیا بوسیله آن زندگی کنیم و لذّت ببریم و اگر چه شگفتی بزرگی است در یکایک نعمت ها ، اگر ما در آن ها بیندیشیم و تفکّر کنیم ، و در سایه تفکّر است که انسان یک انسان شاکر در می آید و در مقابل نعمتهای پروردگار شکرگذاری می کند . از جمله نعمت های پروردگار، گیاهان ومیوه ها می باشد که برای انسان ها مفید و فایده دارد و اگرچه علم تا به امروز به سود و نفع یکایک گیاهان و میوه هابطور کامل آگاهی بدست نیاورده است ولی وجود این نعمت ها بی حکمت نیست وحکمت نیست و حکمت آن نفع و سود به بشر می باشد . ودرمان امراض و بیماری ها و رفع کمبود ویتامین ها در انسان است ، و می خواهیم بگوییم که نیاز انسان به این موضوعات هم هست و نمی تواند انکار کند . و استفاده به همراه آگاهی می باشد که مفید خواهد بود نسبت به داروهایی است که بشر با
پیشرفت تکنولوژی بصورت شیمیایی بدست آورده است . ولذا سعی شود که در آینده ازاین نعمت
های رنگارنگ که هر یک نیازی را در انسان برآورده می کند به نحو احسنت و بیش تر و تماماً استفاده نمائیم . البته در بعضی از کشورها از قدیم تا حال (مثل چین، هند و ...) از این داروهای طبیعی استفاده می کنند . درمان طبیعی ما را از قدرت شگفت انگیز طبیعت درما برای دفاع از خود در برابر امراض نهاده است می آگاهندو نشان می دهد چگونه با نیروی شفابخشی که در درون ما نهفته است می توان از چنگال بیماری نجات یافت.
علّت اینکه مردم نمی توانند باور کنند ممکنست دارو مخاطرات بی شماری دربر داشته باشد ، آن است که غالباً اثر سوء دارو خیلی دیر و بطرز مبهم نمایان می شود مثلاً گاهی ده سال و حتّی بیست سال پس از معالجه ! با داروهای طبّی یک مرض دیگر بروز می کند .
و سازمان بهداشت جهانی قدم مثبتی را در این راه برداشته و تمام داروهای طب سنتی را به عنوان مکمل طب جدید منتشر کرده است . بسیاری از کشورهای مختلف درباره مصرف زیاد داروهای شیمیایی اعلام خطر کرده اند وآثار ضرر آن را هم در جامعه خود و دیگر دیده اند. به جرعت می شود گفت بسیاری از بیماریهای خطرناک و همچنین بستریهایی که در بیمارستان صورت می گیرد ازعوارض جانبی حاصل از استفاده داروهای شیمیایی می باشد که بصورت مخفی و آشکار به اقتصاد و نیروی انسانی و سلامت مردم ضربه وارد می کند.پس بیاییم بشناسیم واستفاده کنیم1
1- جینور ، سهراب : گیاهان و میوه ها در درمان بیماری ها ، ص 23
فصل اوّ ل :
مطالبی در مورد
پژوهش وپژوهشگران
اهميت موضوع
بعضي از مردم تصور ميكنند كه مسؤوليت حفظ سلامتي آنها به عهده پزشكان، بيمارستانها، شركتهاي بيمه و يا مسؤولين دولتي است ... اين افراد گمان ميكنند كه به هنگام بيماري، پزشك برايشان داروي شفابخش تجويز ميكند و يا اينكه در صورت لزوم آنها را به يك پزشك متخصص ديگر و يا به يك بيمارستان صلاحيتدار معرفي ميكند تا از گرفتاري و ناراحتي رهايي يابند. اين افراد بايد بدانند و آگاه باشند كه چنين انتظاري صحيح نيست و ديگران مسؤول حفظ سلامتي آنها نخواهند بود، بلكه هر فرد شخصا موظف به حفظ سلامتي خويش است.
بنابراين اگر يك فرد بيمار شود، در بيشتر موارد اولين كسي كه بايد مورد سوال و سرزنش قرار گيرد، خود آن فرد است، زيرا همان فرد است كه تصميم ميگيرد كه به چه طريقي زندگي كند، چه نوع غذاهايي مصرف نمايد، چه مقدار به فعاليتهاي جسمي و ورزشي بپردازد، و تا چه حد از عوامل مضر و مخرب چون سيگار و مشروبات الكلي دوري جويد.
اگرچه علوم پيشرفته امروزي، اطلاعات مفيد و با ارزشي را در اختيار ما قرار ميدهد تا بتوانيم به طور بهتر و سالمتري زندگي كنيم، ولي بايد بدانيم كه تنها راه بهتر زيستن و امكان داشتن جسم و روح سالمتر، به اجرا درآوردن همين اطلاعات است .... به طور مثال، آگاه بودن در مورد مصرف زياد چربيهاي حيواني و كلسترول كه باعث بيماريهاي قلبي و عروقي ميشود، ما را از ابتلاء به اين نوع بيمارهاي مصون نميكند، بلكه به اجرا درآوردن اين اطلاعات يعني پرهيز كردن از مصرف زياد مواد غذايي كه داراي چربيهاي حيواني هستند، موجب جلوگيري از بيماريهاي قلبي و عروقي ميگردد. انسان ميتواند براي جلوگيري از بيماريهاي فراوان و اينگونه زندگي كردن، از گياهان و ميوهها و سبزيجات كه اكثرا خاصيت دارويي دارند استفاده كند تا هم به رشد جمعيت افزوده شود و از ميزان مرگ و مير كاسته شود و هم از شيوع و انتشار بيماريهاي گوناگون جلوگيري شود؛ ما در اين پژوهش به اشارهاي تعدادي از اين گياهان پرداختهايم و خواص آنان را بيان كردهايم.*
* صیونیت، منوچهر: گیاهان شفابخش
محدوديت و موانع
ا) كمبود منابع ومآخذ
2) اطلاع كافي نداشتن از دو عنوان بيان مسئله و چكيدة مطالب
3) كمبودهاي مالی گروه
4) انتخاب موضوع 5
) تشكيل گروه در ابتداي كار
6) آشنا نبودن به جمعآوري و نتيجهگيري
7) مواجه شدن با امتحانات ترم
فصل دوم :
خواص گیاهان
حرف «آ»
آويشن:
اين گياه بسيار مفيد است، گلهاي آويشن كوهي مقوي معده، خلط آور، ضد درد و تشنج و رفع كننده نفخ شكم ميباشد.
جوشاندة اين گياه در درمان پيچش رود مو اسهال مؤثر است، و همچنين تصفيه كننده خوبي در درمان بيخوابي و امراض جهاز هاضمه است.اگر 5 تا 10 گرم آويشن را در يك ليتر آبجوش دم كرده و با كمي عسل به بيماران مبتلا به تنگي نفس و كليه و مثانه و درد مفاصل و سياتيك و خونريزيهاي رحم و ترشحات غيرطبيعي زنان بدهيد در دفع بيماري آنها مؤثر واقع خواهد شد.و براي جلوگيري از ريزش مو از آويشن دم كرده استفاده ميكنند.
آووكادو:
گياهي است داراي ويتامين آ و ب و ث، سديم، هيداراتهاي كربن، 20 درصد مواد چرب، كلسيم، فسفر، پتاسيم، كه در تقويت معده، ضد اسهال، التيام بخش، مفيد است. از ميوه، برگ، روغن، تخم آن مواد دارويي ميگيرند.
اين گياه به شكل به مانند در ابعاد گلابي است، رنگ خارجي آن قهوهاي مايل به سبز است. در مركز آن دانه مدور با دو لپه، قرار دارد.
گياه نامبرده در برزيل و قسمت گرم آمريكا و غرب هندوستان و در برخي مناطق ديگر دنيا كاشته ميشود.
آقطي:
نام ديگر اين گياه حماض، ترشه ميباشد، و داراي عطر خوبي است كه در ارديبهشت گلهاي آن سفيد ميشود، دم كرده آن بسيار مفيد است، و براي رفع سرفه و تصفيه خون مؤثر است.
براي درمان رماتيسم از جوشانده گلهاي خشك آن استفاده ميشود. و كمپرس آن براي معالجه جوش، كورك، ورم و خارش پوست خوب است.
ميوه آن ادرارآور است، و مسكن و التيام دهنده است.
شيره ميوه براي درد اعصاب مفيد است.
پوست آن هم براي درمان روماتيسم و بيماريهاي جلدي بكار ميرود.
حرف «الف»
خواص اسپنه:
برندهاي خلطهاي سفت و چسپنده، ملطف، مدرشير، بول و حيض، مرطوب، بخارآور و مسكر است. ميگرن اسپنه، تحليل كنندة بادهاي زياد و در اخراج سودا و انواع بلغم بسيار مفيد است.
تعداد خوراك آن تا سه مثقال ميباشد، بوييدن و ماليدن روغن آن، بدن را گرم ميكند و خوردن دانة آن جعت صرع، فلج جنون، فراموشي و ساير امراض سردي، مغزي و عصبي مفيد است. همچنين جهت گرم كردن مغز و بدن، رفع استسقاء، يرقان، سرد، قولنج و سياتيك نافع است.[1]
اسفناج:
اسفناج براي درمان ضعف تجويز ميشود و ترشحات معده را آسان مينمايد و خوردن عصارهي اسفناج خام نه تنها معده و روده را پاك و ضد عفوني ميكند بلكه بدترين سوء هضم را نيز در عرض چند روز معده بكلي برطرف ميسازد.
اسفناج داراي ويتامين آ و ب1 و ب2 و ويتامين ث2، پپ و كلسيم و فسفر پروتئين و چربي و قند و آهن و آهك و يد و بسياري املاح ديگر است.
و به علت داشتن كلروفيل زياد بوي بد دهان را برطرف كرده، كم خوني را معالجه ميكند، و سريع الهضم و براي جميع امراض سينه و تبهاي حاره مفيد است. التهاب و رفع عطش ميكند و انرژي بدن را زياد ميكند.
و بايد توجه داشت كه براي بيماران مبتلا به سنگ كيسه صفراء و ورم مفاصل ضرر دارد چون داراي اكسالات است.
دمكرده تخم اسفناج به مقدار پنج تا ده گرم براي يك فنجان آب و داروي ملين و مفيدي است كه در معالجه يبوست معجزه ميكند.
ارزن:
ارزن يكي از غلاتي است كه از لحاظ ويتامين آ بسيار سرشار است نشاسته ارزن از گندم كمتر است، در حالي كه مواد چرب و از ته آن بيشتر است.و شباهت خاصي با ذرت دارد و از هر حيث تقريبا يكسان هستند اين دو غله غذاي اصلي ساكنين مناطق گرمسيري ميباشد.
از ارزن نيز مانند گندم يا ذرت آرد تهيه كرده براي پخت نان، نان و شيريني و غيره مورد استفاده قرار ميگيرد. درمان كننده سينه، تببر، تصفيه كننده خون است و همچنين نفخ شكم و دل پيچه را از بين ميبرد. اين گياه بيشتر در غذاي پرندگان استفاده ميشود.
اسفنج:
تازه اين گياه را با سركه تر كرده بر جراحات تازه ميگذارند و التيام مييابد، و اين گياه داراي ويتامينهاي آ، ب، ب2، ث، و داراي املاح كلسيم، سديم، پتاسيم، يد، مس، و منيزيم است.
و اسفنج جلو سرطان را ميگيرد و محرك كليه ميباشد. و ضماد آن جهت ورمها و گزيدن زنبور و باز كردن دمل نافع است، لثه را سفت ميكند و از تباهي و فساد دندان جلوگيري ميكند.
اسفند (اسپند):
اين گياه داراي هارمالين، مارمالول و هارمين است از نظر طبي براي رفع و زوز گوش و سنگيني گوش فايده دارد. اسپند ضد كرم و خواب آورد است.
اگر چند قطره جوشانده آن را در چشمي كه قرمز و ملتهب است بچكاند التهاب برطرف ميشود.
پيغمبر اكرم (ص) فرمود: «هر كس چهل روز يك مثقال اسپند را بنوشد حكمت در دل او روشن ميگردد و از هفتاد مرض نجات ميدهد كه كمترين جذام است.»
اوكاليپتوس:
ضدعفوني كننده بسيار قوي است و وجود آن در خانهها به منزله وجود يك دستگاه تهويه كننده هواست، زيرا اوكاليپتوس مگس و پشه را دفع ميكند و فضا را معطر ميسازند. به اين گياه هر چقدر آب بدهند آب ميخورد، از اين رو در استراليا در بياباني كه آب پيدا نكنند ريشه آن را قطع ميكنند و از آن آب ميخورند و همچنين وسيله درمان در بيماريهاي تيفوئيد و مالارياست.
از برگ آن در عفونتهاي برونشيتها و در معالجعه نزلههاي مثانه و رحم و براي سوزاك بكار ميرود و همچنين تببر، اشتها آور، هضم كننده و داروي ديابت ميباشد. روغن اوكاليپتوس مخلوط به مقدار مساوي روغن زيتون مرهم بسيار خوبي است براي درمان رماتيسم و براي درمان سرماخوردگيها، آنفولانزا مفيد است.
اكليل الجبل:
اكليل كوهي مقوي، محرك، مصلح معده و قاعدهآور است و براي درمان ضعف اعصاب، ميگرن، استسقاء يرقان، ورم كليتين و طپش قلب مفيد است. گلهاي اكليل الجبل داراي خواص تشنج مرحم سينه، قبض كننده و ضدعفوني كننده است و بوي ادرار را از بين ميبرد و مجاري ادرار را ضدعفوني ميكند و در اسهال خوني و ورم روده و براي روماتيسم نيز مصرف ميشود. و دم كرده برگ و گل آن نيز براي نفخ معده و سياه سرفه، ترشحات كيسه صفراء امراض جلدي و مخلوط آن به روغن زيتون براي گرفتگي عضلات و كمپرس آن براي درد مفاصل خوب است.
اسفرزه:
رنگ اين گياه سفيد و سياه ميباشد كه سفيد آن بهتر است.
اين دارو هم براي بيماريهاي يبوست، ذات الجنب، دفع خشونت سينه، بيماري كليه و مثانه و نارسايي كبد مفيد است و هم براي درمان بيماري زخم معده مفيد است.
ضماد اين گيا دمل را باز ميكند.
حرف «ب»
بابا آدم:
اين گياه را در فرانسه به نام گياه كچلي و گياه ساس گويند، زيرا جوشانده اين گياه را براي معالجه كچلي به كار ميرود. و اگر آن را زير رختخواب بريزند ساسها را جلب ميكند و آنها را ميكشد.
دم كرده ريشه اين گياه براي بيماريهاي گلو، احتباس بول، سنگ كليه، سرخك، ديابت و خارش، جوشهاي صورت، واريس، خنازير مفيد و درمان بخش است.
و جوشانده اين گياه هم در جلوگيري از ريزش موي سر خوب است.
ريشه برگ بابا آدم همچنين تصفيه كننده خون، عرق آور، و روماتيسم و نقرس و امراض جلدي مفيد است.
بابونه:
بابونه به زبان عربي بابونج و به فرانسه كاموميل گويند. و از يك لغت يوناني كه معني سيب ميدهد اقتباس گرفته است علت نامگذاري به اين دليل است كه گلهاي بابونه بوي سيب ميدهد. و اين گياهي است مقوي، ضد درد و تشنج، نيرو بخش و تببر، لذا دم كرده آن در بيماريهاي معده و سوء هضم تجويز ميگردد و در درد دندان و اعصاب و هضم غذا به كار ميرود.
البته دم كرده آن را براي مبتلايان به سوء هضم توصيه كردهاند، روغن بابونه را به جاهاي دردناك بدن بمالند.
در ماههاي خرداد و مرداد گلهاي بابونه بايد چيده شود و در سايه خشك گردد سپس آن را دم كرده و ميآشامند ولي خانمهاي حامله از خوردن آن خودداري كنند.
با گلهاي بابونه ميتوان موي سر را به رنگ طلايي در آورد و جوشانه بابونه براي تشنجات معدي و ناراحتيهاي جهاز هاضمه مفيد است. و همچنين براي بيماراني كه انسداد لوله طحال و سردرد دارند مفيد است. براي تهيه پماد بابونه مقدار 25 گرم گل خشك بابونه را با 125 گرم روغن زيتون مخلوط كرده و آن را مدت يك ساعت و نيم الي دو ساعت روي آتش داغ كنيد و در شيشه بريزيد و سپس صافش نموده و به مقدار ده الي 20 گرم كافور به آن اضافه كنيد. و از پماد آن براي رفع درد استفاده نمائيد.
دم كرده و جوشانده آن براي شستن چشم ملتحمه و ورم دارو و براي تنقيه اطفال خوب است.
يك فنجان از دم كرده گل بابونه بدون قند صبح و شام كرم كش است.
و جوشانده آن ضدعفوني كننده اطاق، ضدعفوني كننده بوده و حشرات و مگس را فراري ميدهد.
باقلا:
باقلا چون داراي فسفر، آهن و ويتامين آ و ب و ث است، مقوي و كثيرالغذاء و مدر و مسكن و برطرف كننده اسهال و قي و اسهال مفيد است.
باقلا براي درمان كليه بيماريهاي كليه مفيد است.
و چون باقلاي تازه را دو نيم كنند و طرف داخل آن را بر زخم زانو و امثال آن گذارند قطع سيلان خون نمايد و بستن آن بر موضع گزيده سگ ديوانه باعث جذب سميت آن و ضماد برگ و پوست آن جهت سوختگي آتش مجرب و مسكن حرارت مفيد است. جوشانده گل باقلي را به مقدار سي تا شصت گرم براي يك ليتر آب كه در فواصل غذا يك فنجان آن مصرف گردد، نوشابه مدري است براي رماتيسم، نقرس، سياتيك و درد مفاصل مصرف ميكنند.
باميه:
اين گياه در نواحي مختلف روي زمين ميرويد و ميوه آن مصرف غذائي داشته آن را به تنهايي يا با گوشت و يا به صورت خورشت مصرف مينمايند.
و باميه داراي پروتئين، قند، چربي، كلسيم، آهن، و ويتامين آ و ب و پ پ است. و طبيعت آنها سرد و تر است و علاوه بر خاصيت غذائي كه دارد ملين مزاج نيز هست و ماده مني را زياد ميكند، و نيروزا و قليل الغذا هستند، در مردانيكه مني آنان رقيق است و مقدار درصد اسپرمها به اين علت كم بوده و به همين علت بچه دار نميشوند در هنگام مداوا مصرف داروهاي ماسك مني بايد از خوردن باميه خودداري كنند.
و در ضمن باميه به بعضي از معدهها نميسازد.
بادام شيرين:
دو نوع بادام داريم: يكي بادام شيرين است و ديگري بادام تلخ، اما آنچه در اينجا صحبت ميشود بادام شيرين است كه داراي اهميت زيادي است.
اين گياه كه به صورت درخت در نواحي معتدله زمين در ايران است و نسبت به ناملايمات طبيعت مانند كم آبي و غيره مقاومت زياد دارد.
بادام براي تقويت حافظه و قوه باصره نافع است. يكي از تذكره نويسان مينويسد كه رازي اين ميوه را به عنوان رشد دهنده مغز و نخاع و موجب بهبود حال عمومي و چاقي ميدانسته است. و براي سينه مفيد است، بادام براي سرفه خشك و مثانه سودمند بوده و براي درمان زخم روده مورد استفاده قرار ميگيرد و داراي مواد ازته، چربي، مواد هيدروردو كربن و املاح معدني ميباشد، و آن گرم و تر بوده و مصلح آن شكر است.
بادام داراي ويتامين آ و ب و قند و سقز و چربي و روغن مايع و مواد سفيدهاي و آهك و فسفر ميباشد، و نبايد زياد در خوردن افراط كرد.
مقدار مصرف روزانه آن بين شش تا بيست بادام در نوسان است كه ميتوان آن را تنها به همراه با انجير يا عسل بجوند. از بادام شيرين روغني ميگيرند كه يك مسهل ملايم ميباشد و هر شخص بالغ بر شصت گرم آن را ميتواند يكجا سر بكشد.
يك كيلو گرم بادام را بايد پوست كند و آن را در هاوني كه كمي آب دارد كوبيد تا خميري بدست آيد و آن خمير را در يك ليتر آب و پانصد گرم شكر حل كرد. بعد آن را در صافي با فشار صاف كرده و هفتصد گرم قند و دويست و پنجاه گرم عرق بهار نارنج را به آن اضافه كرد.
بادام شيرين از زمانهاي قديم مورد توجه پزشكان و دانشمندان و بالاخره عموم مردم قرار گرفته است.
بادام تلخ:
بادام تلخ داراي سم مهلكي است به نام اسيد پروسيك در طب براي درمان بعضي بيماريها مورد استفاده قرار ميگيرد. بادام تلخ ورم را فرو مينشاند، نزله و سرفه خشك و يرقان را دفع ميكند و سنگ مثانه و كليه را ميشكند ولي نبايد بيش از سه دانه آن را خورد زيرا بادام تلخ همانطور كه گفتيم سم است و مصرف زياد آن سرگيجه ميآورد و تشنج ايجاد ميكند.
برنج:
برنج قابض، براي اسهال مفيد، مسمن بدن و مولد مني است، برنج براي رفع بواسير و تقويت رودهها نيز مفيد است.
در روايات متعد از ائمه (ع) در خواص برنج آمده است: برنج نافع سل، درد و بدي گوارش است و غذاي مناسبي براي بيماران ميباشد؛ اين روايات در محاسن (ج 2، ص 502) كافي جلد 6. ص 305. موجود است.
برنج نافع بيماريهاي: اسهال، لاغري، ضعف باه، عطش، استفراغ، كمبود اسپرم، كك مك پوست، سل، آسم، ذاتالريه، ذات الجنب، و ورم طناب صوتي است.
و در ضمن برنجي كه هنوز پوست آن گرفته نشده باشد (شلتوك) بيشتر سرشار از املاح معدني است تا برنج بدون پوست يا به اصطلاح معمولي «سفيد كرده».
برنج يك ماده غذايي بينهايت نيرو بخش است كه سرشار از مواد ئيدروكربنه ميباشد همچنين يك غذاي سازندهاي است زيرا مقداري مواد چربي و ازته دارد بعلاوه داراي مقداري املاح معدني (فسفر، پتاسيم، گوگرد، سديم، كلر، منيزيم، كلسيم، آهن، فلوئور، روي، منگنز، وارسنيك و يد) است.
و داراي ويتامين آ و ب ميباشد.
مصرف دراز مدت برنج ازدياد فشار خون را درمان ميكند و غذاي مناسبي براي افراد مسن به شمار ميرود و معمولا به صورت دانه ميپزند و ليكن براي كودكان ميتوان از آرد برنج فرني درست كرد.
بادرنجبويه:
اين گياه را به عربي مفرح القلب ميگويند. اگر برگ اين گياه را بين انگشتان فشار دهيد بوي ليمو ميدهد. عرق اين گياه در گزيدگي عقرب، مار، زنبور، و غيره مفيد است. بادرنجبويه كه مانند سبزي خوردني با سالاد خورده ميشود بادشكن و هضم كننده غذا است. جوشانده بادنجبويه براي رفع دردهاي معده ناشي از اعصاب مفيد است و همچنين نفخ و تشنج معده را برطرف ميكند و سر دردهاي عصبي را از بين ميبرد، و براي دفع ناراحتيهاي روحي، اضطراب و دلهره و افسردگي نيز مفيد است.
به همين جهت بيمار ميتواند 2 الي 3 قاشق غذاخوري از بادنجبويه خشك را در يك و نيم ليوان آب دم كرده يا جوشانده صبح، ظهر و شب يك استكان با كمي قند مانند چاي ميل نمايد، تا رفع درد شود.
بادآورد:
اين گياه براي درمان دردهاي نيمه سر (ميگرن) سينه پهلو، اسهال، بي اشتهايي، ارتعاش، مرض جلدي، طپش قلب و بيماريهاي عصبي، مالخوليا، هيستري مفيد است.
و بيمار بايد روزي سه بار مصرف نمايد.
و جوشانده اين گياه مقوي دستگاه هاضمه، ضد سرطان، ضد عفونتهاي كليه، تصفيه كننده خون، مقوي دستگاه هاضمه، ضد سرطان، ضد عفونتهاي كليه، كبد، معده جلوگيري كننده قي در زمان حاملگي، ضد عفونت سينه و روماتيسم استفاده ميشود. اين گياه اسيد اوريك بدن را نيز خارج ميسازد. (20 الي 6 گرم از بادآورد در يك ليتر آب جوشانده و مصرف گردد.)
بهار نارنج:
بهار نارنج داراي خواص ضد تشنج و درد، خواب آور، معرق، مقوي معده، تب بر كرم كش است.
از برگ و گل و شكوفه و پوست آن خاصيت درماني استفاده ميشود.
برگ و گل درخت نارنج اختلالات عصبي چون طپش قلب، هيستري، حالت صرع و حمله، تشنجات معده، انواع بيخوابي، آنژين را تسكين ميدهد.
از شكوفه درخت نارنج عرق ميگيرند و به اسم عرق بهار نارنج معروف است كه اعصاب را آرامش ميدهد و براي سر درد و شكم خوب است. كساني كه يبوست دارند بايد پوست نارنج تازه را 30 دقيقه در آب بجوشانند و چون تلخ است بيرون بريزند و دو مرتبه به آن يك ليتر آب جوشيده و 20 گرم قند اض
افه كنند بعد بجوشانند سپس خشك كنند و صبح قبل از غذا بخورند.
بلادر: اين گياه داراي: اسيد آناكارديك و مادهاي آلئودزيني ميباشد. در روايت همراه با ادويه براي بواسير خوني تجويز شده است.[2]
بلسان:اين گياه از داروهاي مفيد نباتي است. مصرف جوشانده بلسان به نسبت 20 گرم در نيم ليتر آب گرم زكام را درمان ميكند و اگر شب قبل از خواب، گرما گرم نوشيده شود شما را از درد مبتلا به آنفولانزا مصون نگاه ميدارد.
بلسان يك داروي مقوي خون به شمار ميرود و خستگي را دفع ميكند و اعصاب را تقويت مينمايد. خاصيت درماني ديگر آن، مدر بول و حيض، مقوي معده، مجفف رطوبت معده و امعاء رافع معيض و امراض بلغمي و سوداوي، سرفه ورم ريه، صرع، نافع است.بزرگترين و مؤثرترين خاصيت شير بلسان درمان سرفه است. جديدا در كارخانجات داروسازي آلمان داروي نافعي به صورت قطره و قرص از آن ساخته و به بازار آورده است كه چيزي جز شير بلسان نيست و خواصي كه گفتيم در قطره آن ديده ميشود.
شير بلسان داراي اثر ضد حساسيت بوده تنگي نفس را معالجه مينمايد. مصلح كبد و طحال است و سنگهاي گرده و مثانه را خرد كرده و خارج ميسازد. و همچنين مقوي دماغ و زايمان را آسان و اخراج جفت و خون بسته را سهل و آسان مينمايد. به اندازه فلفل و مغز آن سفيد است.
بلوط:
نوشيدن 3 قاشق سوپخوري از جوشانده پوست درخت بلوط در درمان گواتر و گلوي آماس كرده مفيد است. اين جوشانده مقوي اعصاب هم هست و خستگيهاي شديد را برطرف ميكند.
بارهنگ:
جوشانده اين گياه براي كليه و اسهال كودكان مؤثر است، براي سوختگيها و زخمها و گزيدگي زنبور و اگزما از آن استفاده ميكنند. و داراي سديم، منيزيم، پتاسيم، ركوبين است، و بارهنگ زخم را با نخ طلا ميدوزد يعني اگر بارهنگ در زخم بماند نه ميپوسد و نه به گوشت صدمه ميرساند.
حرف «پ»
پياز:
بايد گفت شايد قرنها باشد كه پياز در تمام نقاط جهان بدون استثناء و بطور كلي و عمومي يكي از عناصر اصلي غذاي هر ملتي را تشكيل داده است. پياز علاوه بر اينكه غذاست دوا هم هست.
پياز خام داراي ويتامين ث فراوان و ويتاميهاي ب و آ و املاح معدني از قبيل گوگرد، آهن، آهك، فسفر، پتاسيم، سديم، يد، سيليس، كلسيم، سيترات، صمغ و موم است. و همانطور كه ميدانيم فسفر مغز و تفكر را بالا ميبرد، و براي متفكرين مفيد است. پياز با سير هم تيره است و هر دو بعنوان سمبول نيروي حياتي و جنسي شناخته شدهاند.
خاصيت درماني پياز: دافع سنگ كليه و بيماريهاي كبد و ورم عضله قلب بيماري و ورم كليه و قند ميگرن و حبس البول مفيد است.
بايد تاكيد كرد كه هر خاصيتي كه در گياهان وجود دارد، سير و پياز يكجا در خود جمع كردهاند. پياز ملايم بيشتر از پياز تند ارزش غذائي دارد و بالعكس ارزش درماني پياز تند از پياز ملايم بيشتر است. اين گياه ماده غذائي مقوي است كه ضمنا براي معدههاي حساس ممكن است مشكلاتي ببار ميآورد،اما پخته آن براي همه كس مناسب است.
خواص آن به اينجا خاتمه نمييابد، پياز زود غذا را هضم ميكند و ترشحات معده را زياد ميكند و براي تصفيه خون و كم كردن درجه فشار خون مفيد است و در دفع سموم اعجاز ميكند. و همچنين عوارضي از قبيل حالات عصبي، بيخوابي، سخت شدن جدار رگها و فشار خون و همچنين برخي انواع سرطان را از بين ميبرد.
پياز پخته ضد يبوست و نفخ است. ورقه پياز را چنانچه در شير پخته و بخورند براي قولنج و دردهاي شكم مفيد است. با خوردن پياز مخلوط با عسل ميتوان از سكسه جلوگيري كرد.در روايتهاي هست كه پياز دهان را پاك ميكند و لثه را محكوم ميكند و در نطفه و جماع ميافزايد. آنهايي كه پياز مصرف ميكنند پوست بدنشان روشن و پوستشان نازك است. پياز در مصر جزو گياهان مقدس به شمار ميرفت، و در سويس يك روز مخصوص پياز را جشن ميگيرند.
پسته:
پسته به سبب خواص خنك كنندگي كه داراست معروفيت و شهرت پيدا كرده است. براي مردم گرم مزاج مضر ميباشد و مصلح آن سكنجبين است.
پسته بسيار مقوي است و چون خون را زياد ميكند براي اشخاص ضعيف البنيه نافع است. پسته ضمنا مقوي قواي جنسي (تناسلي) بوده و زياد كننده ماده مني، مقوي بدن، مقوي ذهن، برطرف كننده برودت و ضعف و دردهاي كبدي كه منشأ رطوبتي دارند. مقوي قلب و مقوي معده و فربه كننده بدن ميباشد. پسته براي سرفه مزمن مفيد است و مجاري تنفسي را باز ميكند و داراي ويتامين «ب» است.
افراديكه در سنين بالاتر از چهل سال رو به چاقي ميروند در خوردن آن مجاز نيستند. افراديكه راست روده آنان به رخاء مبتلاء شده و مقعد آنان بيرون ميآيد ميتوانند پوست سفيد و چوبي ميوه پسته را با مقداري برگ مورد و جفت در آب بجوشانند و پس از آنكه نيمگرم شد در آن بنشينند رخاء راست روده برطرف شده و مقعد بالا كشيده ميشود.
پونه:
داراي برگهاي نوك تيز، داندانهاي نسبتا كوچك و سطحي مستور از كركهاي ريز است.
خاصيت درماني آن قاعده آور، سهل كننده هضم، مقوي، بادشكن و خلط آور ميباشد.
بعضي از حشرات از جمله: ساس از بويش ميگريزند، از اسانس آن صابون ميسازند. پونه ضد تشنج و مسكن اعصاب است.
پرسياوشان:
پرسياوشان مدر، محرك، معرق، خلط آور و نرم كننده سينه و براي بيماري طحال، ريه، و تنگي نفس مفيد است و بايد جوشانده 2 الي 3 گرم برگ آن را در چند گرم آب تهيه كرده و صبح و شب يك استكان از آن را نوشيد. اين گياه در روي ديوارههاي قديمي و چاهها و صخرهها ميرويد و در طب براي معالجه امراضي مانند نزلهاي مثانه و ريه مصرف ميكنند. پرسياوشان را ميسوزانند و گرد آن را با روغن زيتون مخلوط كرده روي موضع ميمالند. خاكستر پرسياوشان مخلوط با آب هم براي درمان شوره سر مفيد است.
حرف «ت»
تاتوره:اين گياه داراي مواد: هيوسيامين، اسيد داتوريك و آتروپين ميباشد. اين گياه سمي، خواب آور، نافع خارش، گرمي و اگزما است.[3]
ترنجبين:
ترنجبين يا ترنگبين ملين و براي سرفه و تسكين حرارت دروني و دفع تب و دفع خارش مفيد است.
و چون ملين است براي اغلب امراض سفيد ميباشد و لذا بايد هميشه جزو داروها در خانه وجود داشته باشد.
براي استفاده از ترنجبين آن را در آبجوش ريخته و هم بزنند و سپس سر بكشيد.
مقدار خوراك براي سالمندان 32 گرم تا 120 گرم و براي كودكان شيرخوار از يك قاشق مربا خوري تا يك قاشق غذا خوري است.
تره فرنگي:
به سبب سرشار بودن تره فرنگي از املاح قليائي ميتوانيم درمان با اين سبزي را مشابه و معادل درمان با آب معدني معروف جهاني بدانيم.
اين سبزي داراي مواد معدني بسيار با ارزش از قبيل آهن (براي ساختن گويچههاي قرمز خون) منيزيم (براي اعصاب و تعادل عمومي) گوگرد (برضد تحميرهاي گنديده) سيليس (براي قابليت انعطاف استخوانها و نرمي پوست) املاح سديم (بر عليه حالت اسيدي بيش از اندازه) شوره (براي تصفيه خون) پتاس (مقابله با ازدياد چربي) منگنز (مخمر و دياستاز براي هضم و جذب) اسيد فسفريك (مقوي سلسله اعصاب) كلسيم (دستگاه استخوانها و سوخت و ساز عمومي) ميباشد.
تره فرنگي از خانواده پياز و مانند پياز سودمند است. تره ادرار را زياد كرد معمل كليهها را آسان ميكند و خلط آور است، و از سرطان جلوگيري ميكند.
در هنگام نيش زدن زنبور، له شده آن در موضع، باعث تسكين درد ميشود و غريزه جنسي و قواي تناسلي را تقويت ميكند.
وجود ويتامينهاي ب و بخصوص ث اثر مفيد و مؤثر اين گياه بر روي تعادل و تغذيه عمومي را به خوبي مستدل ميسازد. تره فرنگي حاوي مواد لعابدار و سلولز است و خواص و فوايد آن را بر روي رودهها و پاكسازي آنها كاملا توجيه ميكند.
و همچنين براي تصلب شرائين، ورم و التهاب مجاري تنفسي، (برونشيت، سرفه، گرفتگي، صدا، زكام) يبوست مزمن، درد معده و اختلالات مجاري ادرار مؤثر است.
جوشانده 3-2 عدد تره كه صاف شده باشد براي درمان بيماريهاي نام برده شده فوق مؤثر است. مانند تمام برگهاي تره فرنگي هم ضد عفوني كننده بوده و داراي خاصيت التيام بخش است. محل گزيدگي حشره را ميتوان با برگ تره فرنگي مالش داد و در مواقع لزوم به وسيله آن زخم بندي نمود. در موارد تورم مثانه يا حبس البول ضماد گرمي از پخته اين برگ را در ناحيه زير شكم بگذارند تا رفع عارضه شود. ميشود گفت سيد سبزيها تره است.
ترب و تربچه:
ترب و تربچه به سبب دارا بودن ويتامين ث يك داروي ضد اسكوربوت و به مناسب دارا بودن مقدار زيادي يد ماده ضد راشيتيسم محسوب ميگردد. ترب حاوي مواد چربي، قندي، ازته، اسيد فسفريك و گلوكز و پروتئين و كلسيم و آهن و ويتامينهاي آ و ب يك و ب دو و پ پ است. و خاصيت درماني آن، ضدعفوني بوده اشتها آور، پاك كننده مجاري تنفسي ميباشد.
ترب و تربچه آرام بخش و كمبود معدني بدن را مرتفع ميسازد، آب تربچه رنگ چهره را باز و روشن ميكند و نيرو بخش است. آب تربچه را بايد با ساير ميوهجات و سبزيها توأم نمود، چون خالص آن طعم تندي دارد. (هر كيلو تربچه با برگ 125-250 گرم آب ميدهد).
ترب و تربچه برطرف كننده مسموميت كبد و تصفيه كننده كليهها بوده در درمان يرقان ورم مفاصل مزمن، ورم اعصاب و سياتيك، انسداد مجاري تنفسي و حالات احتقاني بسيار مفيد و مؤثر است.
اين خواص در تربهاي قرمز و سياه هر دو ديده ميشود ليكن در ترب سياه بيشتر و قابل ملاحضهتر است بدين جهت كه نوع سياه آن بيشتر توصيه و تجويز ميگردد.
ترخون:
ترخون از سبزيهائي است كه به لحاظ وجود اسانسهاي معطر در درجه اول قرار گرفته است. ترخون طبيعت گرم دارد و مشهي و مقوي معده و ضد نفخ و مسكن اعصاب است.
و همچنين محرك عمل هضم بود و گازهاي عفن را دفع ميكند. ترخون باعث قطع تب و تسهيل جريان خون قاعدگي ميشود بعلاوه دردهاي عصبي و مفصلي و روماتيسم مسكن خوبي به شمار ميرود. (پنج گرم ترخون را خرد كرده در يك فنجان آب جوشان بريزند و به مدت ده دقيقه آن را دم كنند، اين دم كرده را بعد از غذا بنوشند.)
حرف «ث»
ثعلب
اين گياه را با روغن گل سرخ و يا روغن زيتون مخلوط نموده براي جلوگيري از ريزش مو به سر ميمالند.
اين گياه مانند پياز داراي غده زيرزميني است. خاصيت درماني آن، ورم كليه، ورم مثانه، سرماخوردگي، مقوي اعصاب، ازدياد نطفه، ضد رعشه، ضد سرفه، خشونت سينه، اخلاط خوني، ناتواني جنسي و ازدياد مني، است.
حرف «ج»
جو:
برخي جو را از حبشه دانسته كه به ساير نقاط رسيده و شش هزار سال قبل در مصر كاشته ميشده است. آنچه كه گفته خواهد شد در مورد جو پوست كنده است. هر گاه جو را به طريق مكانيكي سفيد و صيقلي كنند آن را جو «مرواريدي» نامند و هر گاه جو را پس از زدن جوانه خشك كنند آن را مالت گويند. قدمت جو زياد است، حتي گويند: اسبهاي حضرت سليمان (ع) به وسيله جو تغذيه ميشده است.
جو سرشار از فسفر ميباشد يكي از تقويت كنندههاي سلولها بخصوص سلولهاي عصبي به شمار ميرود بدين جهت براي درمان افراد مبتلاء به ضعف اعصاب توصيه و تجويز ميشود.
جو براي كم خوني، تب، اسهال، درد معده، اختلالهاي كبدي مصرف ميشود. و املاح موجود در آن كلوسيد و سلولز و فسفر و كلسيم و آهن و ويتامين ب12 ميباشد. جو يكي از غلات مقوي و سازنده بوده و يكي از مواد نرم كننده و ضد تورم گوارشي و دستگاه ادراري محسوب ميگردد.
جو پوست كنده را در سوپ و آش مصرف ميكنند و به جاي سيب زميني ميتوان از آن استفاده نمود. مادران شيرده با خوردن غذاي حاوي جو شير بيشتري خواهند داشت. جوانه جو يكي از غذاي مفيد بوده و حاوي مقادير زيادي ويتامين ب12 ميباشد.
جو در غذا هضم غذا را آسانتر ميكند و در هر سني مورد استفاده قرار ميگيرد.
ماءالشعير (آب جو) كه سرد و تر است خاصيت درماني، مدربول، مسكن خون، اخلاط محرقه مولد خون صالح و مرطب ميباشد.
جعفري:
اثر نيكوي جعفري بر روي گردش خون كاملا به اثبات رسيده است. جعفري به خاطر داشتن كلروفيل زياد، ويتامينهاي آ، ب، ث، كاروتن و مواد معدني- آهن- كلسيم- منيزيم- فسفر- پتاسيم- سديم- گوگرد- اهميت دارد. آب جعفري همچنين پاك كننده بدن و خون است و در تميز شدن كبد، كليهها، و مجاري ادرار به خاطر مواد موجود در آن نقش دارد.
ويتامين آ در آن موجب تقويت بينائي ميگردد.
هورمونهاي جنسي در برگ جعفري بوده و مهمترين آن عبارت است از آپيوزيد كه از دسته گلوكزيدهاي ثابت است. برگ جعفري را به عنوان ضماد براي هر گونه زخمي استفاده ميكنند. خاصيت درماني آن عبارت است از: محرك عمومي، اشتها آور، تقويت كننده معده، منبسط كننده عروق، نرم كننده سينه و مشهي، مقوي، مدر، خلط آور، بادشكن، ملين معرق است. و ديگر اينكه چاقي را از بين ميبرد و پوست و مو را تقويت ميكند.
از غذاهاي مفيد ايراني، كوكوي سبزي و قورمه سبزي است زيرا اين دو غذا كه حاوي مفيدترين سبزيجات هستند در عين حال هم غذايند و هم دوا.
نوشيدن يك قاشق مرباخوري عصاره جعفري همه روزه صبح ناشتا كليه و عفونتهاي مجاري ادرار و حتي سوزاك را به كلي درمان ميكند.
از دم جعفري براي درمان يبوست نوزادان به صورت شياف استفاده ميكنند. همچنين ريشه آن را جوشانيده مايع مدري تهيه ميكنند كه در ورم دست و پا و صورت و يرقان و سنگهاي مجازي ادرار بسيار مفيد و مؤثر واقع ميگردد.
حرف «چ»
چغندر:
به علت سرشار بودن از قند طبيعي بسيار مغذي و نيروبخش بوده و به علت دارا بودن منيزيم زياد كه بر روي ساختمان و تشكيل استخوانبندي بسيار مفيد و مؤثر ميباشد، يكي از ميوههاي بسيار مفيد و مهم به شمار ميآيد به علاوه در ساختمان اخلاط مختلف بدن دخالت و تأثير دارد. چغندر داراي ويتامين ب و ث و مواد معدني، فسفر، كلسيم، و آهن است. و قدرت سازندگي و تجديد حيات مواد ليفي اعصاب بوده و اثر تسكين دهندهاي بر روي دستگاه عصبي دارد.
چغندر مشهي و مدر و مانند هويج داراي كاراتون است كه در معده مبدل به ويتامين آ ميشود، و براي كم خوني هم نافع است.
چغندر از آنجا كه در نتيجه پخته شدن قسمت اعظم خواص خود را از دست ميدهد لازم است آن را رنده كرده و هر چه ممكن است به صورت خام يا به تنهايي يا با سبزيهاي خام ديگر مصرف نمايند. عصاره آن را روزانه يك ليوان مصرف نماييد اگر طعم زياد شيرين داشته باشد به آن آبليمو اضافه كنيد.
چاي:
گياهي است بهترين وسيله پذيرائي و نوشيدني شناخته شده است. چاي داراي تئين شبيه كافئين موجود در قهوه ميباشد.
در چاي طبق گفته دانشمندان مقداري تئوفيلين و تانن و 3 درصد اگزالات دو پتاس وجود دارد. اين ماده در بدن توليد اسيد اوريك مينمايد و نيز وجود اين مواد سنگ كليه ايجاد ميكند و همچنين كساني كه مرض نقرس دارند از خوردن چائي پرهيز نمايند.
اعتدال در نوشيدن چاي سفارش زياد شده است. مصرف چاي پس از صرف ناهار يا شامي كه قسمت اعظم مواد آن متشكل از گوشت بوده، مضر ميباشد. چاي طپش قلب و عوارض ديگر ايجاد ميكند.
حرف «ح»
حنا:
حنا سيد سرور گلهاست در دنيا و آخرت.
اين گياه بسيار مفيد و سودمند است. خاصيت درماني آن براي جذام مفيد ميباشد و با پاشيدن گرد حنا بر روي اگزما ميتوان آن را درمان كرد.
براي تقويت موي سر و رفع جوشهاي آن نيز حنا مفيد است.
و همچنين براي رفع سر درد مفيد است و چشم را تيز مينمايد و قدرت جماع را زياد ميكند. امروزه حنا را فقط خانمها مصرف ميكنند، در صورتي كه آقايان هم ميتوانند از آن استفاده كنند.
حشيشه السعال:
اين گياه را گياه سرفه و فنجريون و پاي خر هم مينامند.
حشيشه السعال كه مخصوصا براي سرفههاي تشنج آور بسيار مفيد است. و از جمله داروهاي طبيعي است كه همشه بايد در خانه باشد.
نحوه درمان سرفه با اين گياه به اين شكل است كه برگهاي خشك اين گياه را ميسوزانند و دودش را تنفس ميكنند.بوعلي سينا در كتاب «قانون پزشكي» به خواص اين گياه داروئي اشاره كرده و همچنين روش معالجه را براي اشخاص مبتلا به سرفههاي شديد تجويز ميكرد.
براي درمان زكام، برونشيت، گريپ و نزله دم كرده گلهاي خشك آن به مقدار 20 تا 40 گرم در يك ليتر تجويز شده است و برگهاي حشيشه السعال داراي اثر مسهل و مقوي است و طعم آن تلخ است. و اگر آن را بكوبند و له كنند و به شكل ضماد در آورند ميتواند با آن درمان زخمهاي جلدي و يا دمل را جلو انداخت. اشخاصي كه مبتلا به آسم هستند برگهاي آن را مثل سيگار دود كنند و يا در يك اتاق روي آتش بريزند و از دود آن استفاده كنند.
حلبه:
در گيلان نام گياه را حلبه گويند و آن از حبوب معروفه است.
ضماد آن جهت تقويت موي نافع است و تخم آن ملين و محلل و مبهي و مدر حيض و مقوي ريه است. و همچنين برگ اين گياه براي درمان باردو استسقاء و سرفه مفيد است.
حشيشه الريه:
معمولا حشيشه الريه را با آطريلال مخلوط كرده و جوشاندهاي آن تهيه ميكنند كه براي درمان نزله ريه مفيد است. براي اينكه جوشانده خوشمزه شود، مقداري عسل به آن بيفزائيد.
حسن لبه:
حسن لبه را براي خونريزيها و بريدگيها و جراحات وارده نافع است. در مواردي كه ميخواهند روي بريدگي حسن لبه بمالند، اول محل جراحت را با الكل پاك ميكنند و سپس داروي فوق را به كار ميبرند، حسن لبه براي مبتلايان به گلو درد، گرفتگي صدا، تنگي نفس نيز مفيد است. اين صمغ كه از تپهاي در هند جنوبي بدست ميآيد يك داروي بسيار مفيد است. از بخار اين گياه براي رفع تنگي نفس استفاده ميشود.
حزاء:
حزاء گياهي است مشابه كرفس كه در مازندران اناريجه گويند و بيشتر در كوه و سنگ ميرويد و قبه آن شبيه به قبه زردك بري است، بري آن مايل به زردي و تخمش عريض مايل به طول و تند طعم و معطر و برگش شبيه برگ گشنيز و از آن بسيار ريزتر بيخش شبيه به زردك و سفيد است.
در درمان معده از اين گياه اين گونه گويند كه: حزاء را با آب سرد مصرف كنند.
حرف «خ»
خشخاش:
خشخاش گياهي است از تيره كوكناريان به ارتفاع يك متر كه از آن ترياك به دست ميآورند.
خشخاش دو نوع است: سفيد و سياه. خشخاش سياه دشتي كشنده است و به قول جالينوس آن اقسامي دارد. اما خشخاش سفيد بستاني است، و داراي اسيد فسفريك است براي تقويت بنيه مخصوصا بنيه زنان پس از وضع حمل استفاده ميشود. گرچه ترياك از محصولات خشخاش است خود خشخاش سميت ندارند ولي ممكن است مصرف زياد آن در بعضيها حالت مسمويت خفيف ايجاد كند.
مزاج خشخاش سرد و خشك است و پوست آن مخدر و مسدود و ضمادش بر پيشاني نافع سردرد است آب پختهاش مسكن درد دندان و نافع سرفه، برونشيت، درد چشم، بيخوابي، سرعت انزال ميباشد.
خلنگ:
گلهاي اين گياه كاسني و قرمز و تيره رنگ است و اين گياه به صورت درختچه در زمين ميرويد. خلنگ خاصيت درماني دارد از جلمه: ورم مثانه، درمان امراض مجاري ادراري، سنگ مثانه را نيز حل مينمايد، ضد روماتيسم و ضدعفوني كننده داراست.
جوشانده خلنگ را در يك ليتر آب بجوشانيد هر گاه ثلث آن بخار شد، آن را كنار گذاشته و در مدت 24 ساعت به مصرفش برسانيد.
براي تسكين درد روماتيسم گل خلنگ را در آب بپزند و روي مفاصل و اعضاي دردناك بگذارند. نيز پانصد گرم گل و برگ و ساقه اين گياه را در چند ليتر آب بجوشانند و در وان حمام بريزند در معالجه ضعف عضلات فوق العاده مؤثر است.
خولنجان:
خولنجان ريشه گره دار به رنگ سرخ مايل به سياهي و تند مزه است. مزاج آن گرم و خشك است و نافع ضعف معده و اشتها، نفخ، دردهاي روماتيسمي، ديابت، امراض بلغمي و سوداوي، سرطان، خنازير، زخمهاي بد سردرد از سردي گرفتگي صدا و سرفه، زكام فصلي، قولنج، كمر درد ميباشد.
جوشانده ريشهاش براي درمان معده و روماتيسم مفيد است.
خرفه:
گياهي است كه براي دفع نواسير و بواسير و معالجه زخم معده و دفع بيخوابي و از بين بردن سوزش ادرار مفيد است.در مورد ميگرن بايد برگهاي خرفه را له كرده و آن را روي پيشاني ماليد. و نبايد در خوردن آن زياده روي كرد. ضمنا مخلوط كردن چند برگ شويد و خرفه به قورمه سبزي آن را خوشمزه ميكند.
حرف «د»
دارچين:
دارچين ضد عفونت، ضد قارچ، بادشكن، و فرج بخش و مقوي است. و همچنين حركات قلب و تنفس را زياد ميكند در سوء هضم، اسهال و ضعف قلب مصرف ميشود.
دارچين يكي از مواد ضد كرم روده است و اضطراب را از بين ميبرد.
دارچين شيرين، گرم، معطر، مقوي، ميباشد و پزشكان مصرف آن را در غذاها تجويز كردهاند. زيرا دارچين اضافه بر آنكه گوشت ميروياند، حركات قلب و تنفس را زياد ميكند.
دار فلفل:
به فارسي آن را فلفل دراز گويند و ثمرش مثل لوبيا است كه در غلاف آن دار فلفل ميباشد. طعم دارفلفل مانند فلفل است، در هند آن را بلبل گويند و آن مشابه پارچهاي چوب به مقدار انگشت و باريك ميباشد. شكوفه آن مانند شكوفه بيد است كه در ايام بهار از درخت ميافتد.
درخت گز:
اين گياه در درمان اسهال مفيد است و همچنين مقوي ميباشد. و از پوست آن جوشانده تهيه ميشود كه مقوي است. اين گياه داراي ساكارز و قند تبديل يافته ميباشد.
دم اسب:
اين گياه براي بند آوردن خونريزي 30 الي 50 گرم از اين گياه را در نيم ليتر آب به مدت نيم ساعت جوشانده و آن را با شام ي