مرکز دانلود خلاصه کتاب و جزوات دانشگاهی

مرکز دانلود تحقیق رايگان دانش آموزان و فروش آنلاين انواع مقالات، پروژه های دانشجويی،جزوات دانشگاهی، خلاصه کتاب، كارورزی و کارآموزی، طرح لایه باز کارت ویزیت، تراکت مشاغل و...(توجه: اگر شما نویسنده یا پدیدآورنده اثر هستید در صورت عدم رضایت از نمایش اثر خود به منظور حذف اثر از سایت به پشتیبانی پیام دهید)

نمونه سوالات کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات کارشناسی دانشگاه پیام نور (سوالات تخصصی)

نمونه سوالات دانشگاه پيام نور (سوالات عمومی)

کارآموزی و کارورزی

مقالات رشته حسابداری و اقتصاد

مقالات علوم اجتماعی و جامعه شناسی

مقالات روانشناسی و علوم تربیتی

مقالات فقهی و حقوق

مقالات تاریخ- جغرافی

مقالات دینی و مذهبی

مقالات علوم سیاسی

مقالات مدیریت و سازمان

مقالات پزشکی - مامایی- میکروبیولوژی

مقالات صنعت- معماری- کشاورزی-برق

مقالات ریاضی- فیزیک- شیمی

مقالات کامپیوتر و شبکه

مقالات ادبیات- هنر - گرافیک

اقدام پژوهی و گزارش تخصصی معلمان

پاورپوئینت و بروشورر آماده

طرح توجیهی کارآفرینی

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 1141
  • بازدید دیروز : 3600
  • بازدید کل : 13089879

اهميت و جايگاه حج در اسلام و از منظر آیات و روایات


اهميت و جايگاه حج در اسلام و از منظر آیات و روایات

 

مقدمه

قرآن اين معجزه جاودان الهي ، چشمه جوشاني است كه هرگز خشك نمي گردد . درياي بيكراني كه به عمقش نمي توان رسيد. سفره گسترده اي كه هركس به اندازه ظرفيتش و به ميزان تشنگي اش از آن بهره مي گيرد.

كتاب عزيزي كه در فتنه ها بايد به او پناه برد و در ارزيابي آراء و انظار و تمايلات آنرا بايد محور قرار داد . كتاب جاوداني كه پا به پاي زمان جريان دارد . شگفتي هاي آن هرگز تمام شدني نيست و نوآوري هاي آن تا ابد به كهنگي نمي گرايد و تا روز قيامت كلامي تازه و نزد هر فرد شاداب و زنده خواهد بود و آهنگ نغمه هاي فرح بخش آن در هر زمان سخن تازه اي دارد و تشنگان را سيراب مي نمايد . اما هرگز از آن سيراب نمي گردند . دارويي كه هيچ دردي با او باقي نمي ماند . نوري كه هيچ ظلمتي با او جمع نمي شود. در عظمت قرآن همين بس كه كلامي است از خداوند بزرگ و تراوشي است از علم بي انتهاي او كه هرگز پنجه محدود فكر بشر نمي تواند به همه اسرار و گنجينه هاي نهفته در آن دست پيدا كند . تو گويي قرآن اقيانوس ژرفي است كه هرچه بررسي و تحقيق بيشتر ، رموز و اسرار آن متجلي تر مي‌گردد. يكي از گنجينه هاي نهفته در كلام الهي ، مراسم باشكوه حج است كه هرچه بررسي و تحقيق در اطراف آن بيشتر گردد ، معارف و رموز و اسرار آن آشكارتر مي گردد.

حضرت امام خميني (ره) احياگر حج ابراهيمي در پيامي به حجاج بيت الحرام فرمود : انديشمندان و غواصان و درد آشنايان امت اسلامي اگر دل به درياي معارف آن بزنند ...

از صدف اين دريا گوهرهاي هدايت و رشد و حكمت و آزادگي را بيشتر صيد خواهد نمود و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت.

پيامبر گرامي اسلام در يك بيان نوراني حج را عصاره اسلام و معادل شريعت دانسته است . والخامسه الحج و هي الشريعه.

همچنان كه مرحوم شيخ صدوق (ره) در كتاب شريف خصال ضمن اشاره به اين روايت فرمود : قد جاء‌ في تعليل الرسول للحج ضمن تعليله لسائر الفرائض بانه معادل لتمام الشريعه.

پس حج نمونه و مدل كوچكي از اسلام بزرگ است . گويا خداوند متعال اراده نموده كه اسلام را در همه ابعادش در يك عبادت جاي دهد تا حاجي كل اسلام را يكباره تجربه نمايد .

مرحوم صاحب جواهر در دائره المعارف فقهي شيعه ، حج را اينگونه تعريف نموده است .

 

سپس فرمود ومن‌هناو ردان ان الحج المبرور لا يعد له شيء هيچ چيز با حج برابري نمي‌كند.

سخن گفتن و قلم زدن پيرامون فريضه اي كه آيينه تمام نماي اسلام و جلوه گاه شريف است كاري بس دشوار بلكه تمام نشدني است . همچنان كه رييس مذهب شيعه حضرت جعفربن محمد الصادق (ع) در پاسخ سوال زاره (يابن رسول الله چند سال است از شما درباره حج مي پرسم شما پاسخ مي فرماييد) فرمود اي زاره خانه اي كه دو هزار سال پيش از آدم به سوي آن حج گزارده مي شود آيا مي شود مسائل آن در عرض چهل سال پايان پذيرد ؟

اما از باب ما لا يدرك كله لا يترك كله نوشته اي كه در پيش رو داريد با بضاعت اندك در اهميت حج تدوين گشته و كوششي است اندك در جهت آشنا نمودن زائران خانه خدا با حج ابراهيمي تا با آگاهي بيشتر در مراسم حج شركت نمايند و اين فرصت استثنايي را با انجام مراسم تشريفاتي و بي روح از دست ندهند .

از آنجا كه قرآن در راس منابع معتبر اسلامي و مورد اتفاق فريقين است لذا روش اصلي و اوليه اين نوشتار مراجعه به خود قرآن است كه تبيان لكل شيء‌ است سپس از سخنان معصومين كه قرآن ناطق و بهترين مفسر قرآنند استفاده شده است .

 

1- ويژگيها و تأكيدها در نحوه بيان تشريع حج

و لله علي الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا و من كفر فان الله غني عن العالمين

حج يكي از واجبات الهي است كه در تمام ايام عمر يكبار با شرائط خاصي واجب مي‌شود و اين آيه از آياتي است كه دلالت بر وجوب حج دارد اما نحوه بيان وجوب حج در اين آيه كريمه بگونه‌اي است كه در هيچ يك از واجبات ديگر به چشم نمي‌خورد، بيان وجوب حج در اين آيه مانند بيان وجوب نماز و زكات نيست بلكه به منزله ميثاق و عهد الهي است كه بر گرده همه انسانها گذاشته شده است از اين رو تعبير وجوب حج به سياق خطاب امري آن گونه كه در مورد ساير عبادات بيان شده، نيست بلكه در قالب ميثاق و عهد مخصوص الهي با اسم جلاله در حاليكه مقدم بر متعلق خود گرديده بيان شده است كه در هيچ يك از عبادات ديگر نمونه ندارد چنانكه امام صادق(ع) در اين زمينه فرمود … اعلم بان الله تعالي لم يفترض الحج و لم يخصه من جميع الطاعات باضافه الي نفسه بقوله عز و جل و لله علي الناس

 

پس حج پيمان و عهدي است ميان خداوند و بندگان او كه بهر طريق شده بايد از عهده آن برآيند و به هيچ وجه از انسانهاي مستطيع ساقط نمي‌شود و اگر خودش معذور شد بايد نائب بگيرد بطوري كه اين عهد و ميثاق با مرگ هم ساقط‌شدني نيست.

نكته قابل توجه ديگر در اين آيه اين است كه بجاي لم يحج يا من ترك الحج از كلمه كفر استفاده شده است و بدين طريق ترك حج مساوي با كفر عملي معرفي شده است و چنين تعبير در مورد هيچ ترك واجبي در آيات قرآن نمونه ندارد.

بعلاوه ذكر استغناء كه دلالت بر نهايت خشم خداوند و خذ لان تاركين حج دارد با ضميمه اداه تأكيد(ان) و اسم ظاهر(الله) بجاي ضمير و تعبير ان الله غني عن العالمين بجاي ان الله غني عنهم كه نوعي تعميم را مي‌رساند، همه اينها اهميت و جايگاه ويژه حج را بيشتر مشخص مي‌نمايد.

چنانكه استفاده از جمله خبري براي تشريع وجوب حج بجاي صيغه امري خصوصاً بصورت جمله اسميه آنهم با تقدم خبري كه اسم ذات است در قالب لفلان علي كذا كه بقول بعضي از مفسرين از بليغ‌ترين الفاظ در افاده وجوب است بانضمام اينكه در تشريع حج ابتدا

فرمود علي الناس، سپس آنرا تخصيص به مستطيع زد كه نوعي توضيح و تفصيل بعد از ابهام و اجمال آنهم در قالب بدل توجه به همه اين نكات شدت اهتمام قرآن نسبت به امر حج را اثبات مي‌كند كه در هيچ يك از عبادات ديگر سابقه ندارد.

جالب توجه اين است كه همه اين نكات در ضمن يك آيه بكار برده شده است. ضمناً از تقدم خبر (لله) بر مبتداء (حج‌البيت) حصر استفاده مي‌شود يعني فقط براي خدا انجام پذيرد.

 

2- جامعيت حج و گستردگي ابعاد آن

از جمله چيزهايي كه دلالت بر اهميت فوق‌العاده و منحصر به فرد حج دارد وجود ابعاد مختلف و منافع وسيع و احياناً متضاد حج است كه اين چنين وسعت و گستردگي در هيچ يك از عبادت ديده نمي‌شود و اين از مختصات حج است خداوند متعال در خطاب به حضرت ابراهيم(ع) فرمود: مردم را دعوت به حج نمائيد تا منافع خود را درآن بيابيد. اذن في الناس بالحج … ليشهدوا منافع لهم

عموميت و گستردگي حج از اطلاق منافع و تكنير آن كه دلالت بر تكثير منافع يا تنويع منافع دارد استظهار مي‌شود كه مفسرين با تعبيرات گوناگون به اين وسعت اشاره نموده‌اند بعضي‌ها گفته‌اند يك نوع منافع ديني و دنيوي است كه در هيچكدام از عبادت ديگر به چشم نمي‌خورد بعضي ديگر نوشته‌اند: حج محل تلاقي تمام دنيا و آخرت مسلمين است و گروه ديگر گفته‌اند در آيه مباركه، منافعهم و يا المنافع بكار برده نشد تا تصور يكنوع خاص از منافع به ذهن تداعي نكند همچنان كه مرحوم صاحب جواهر در اين باره فرمود:

و هذا الجمع (الحج رياضه نفسانيه و طاعه ماليه و عباده بدنيه قوليه و فعليه وجوديه و

عدميه …) من خواص الحج من العبادات التي ليس فيها اجمع من الصلاه و هي لم تجتمع فيها مـااجتمــع‌في‌الحـج‌من‌فنــون‌الطاعـات…وعلـي‌كل‌حال فللحج اسرار وفوائد لا يمكن احصاؤها

چنانكه مقام معظم رهبري حضرت آيه … خامنه‌اي در اين زمينه فرمود: فريضه حج از جمله تكاليف نادري است كه در آن ابعاد متعدد و متنوع مربوط به زندگي فرد و سلوك جمعي به شكل با شكوه و داراي تأثير عميق در تن و جان انديشه و نيز در منش و روش آدمي گنجانده شده و درست گذاردن آن مي‌تواند او را به توفيقات بزرگي در همه عرصه‌هاي مادي و معنوي نائل سازد.

پس حج در ميان عبادات الهي از همه باشكوهتر و گسترده‌تر و داراي ابعاد گوناگون است كه در هيچ عبادت ديگر در يك جا جمع نشده است. پس اگر بخواهيم جان و روح ما تصفيه شود، اگر بخواهيم صحنه مرگ و معاد در جان ما ريشه بدواند و فرهنگ غني اسلام در جوامع مسلمين تقويت يا احياء شود و هر گونه ريشه فرهنگ استعماري و وابستگي از جوامع مسلمين زدوده گردد و بجاي تفرقه و نفاق بذر اتحاد كاشته شود، اگر بخواهيم بنيه اقتصادي كشورهاي اسلامي تقويت گردد و استقلال و حاكميت و حريت و حميت ديني عينيت يابد، اگر بخواهيم به فرياد مظلومانه پاسخ داده شود و از مشكلات سياسي و اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي يكديگر آگاه و در رفع آن تلاش شود و در يك كلمه اگر بخواهيم دين و دنيا ما استوار بماند بهترين موقعيت مناسب، موسم حج است. چنانكه نبي مكرم اسلام فرمود: من اراد الدنيا و الاخره فليؤم هذا البيت

 

3- حج دعوت همگاني فراخوان عمومي

اذن في الناس بالحج

همه فرائض و واجبات اسلامي متوجه مؤمنين است چنانكه در مورد روزه فرمود يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام

يا درباره نماز فرمود: يا ايها الذين آمنوا اذ اقمتم الي الصلوه …

اما امتيازات حج اين است كه متوجه عموم مردم است يعني حج مثل نماز و روزه و … نيست

كه متوجه مومنين فقط باشد بلكه همچون پرستش خدا يك اعلان عمومي است

 

يا ايها الناس اعبدوا ربكم الذي خلقكم

چنانكه حضرت ابراهيم (ع) بعد از بازسازي كعبه مأمور شد كه اعلان عمومي در بين مردم بنمايد و اذن في الناس بالحج

همچنانكه وجوب و تشريع حج هم متوجه ناس و مردم است و لله علي الناس حج البيت

تا آنجا كه بعضي از مفسرين در توضيح اين آيه گفته‌اند بجاي لله عليه حج البيت لله علي الناس حج البيت بكار برده شده تا اشعار به عليت وجوب حج داشته باشد كه هو كونهم ناسا چنانكه قبل از اين جمله هم فرمود و هدي للعالمين. و ظاهراً بخاطر همين عموميت بوده كه وقتي اين آيه مباركه نازل شد پيامبر مكرم اسلام سران كساني كه معتقد به مبدأ بودند (يهود – نصاري- مجوس – صائبي – مشركين و مسلمين) را جمع نمود و اين آيه را بر آنها تلاوت كرد و فرمود خداوند حج را بر شما واجب نموده است. شاهد ديگر بر عموميت حج، اين است كه خداوند متعال اصل بناء كعبه را براي مردم قرار داده است.

 

4-اهميت حج از جهت مكان

حج علاوه بر مطالب گذشته، از جهت مكان برگزاري هم داراي ويژگيهاي خاصي است كه در هيچ يك از عبادات ديگر وجود ندارد و آن ويژگيها عبارتند از:

الف) نخستين معبد و با ارزشترين مكان در روي كره زمين

ب) خانه خدا

ج) كانون توحيد

د) تجلي‌گاه نشانه‌هاي روشن الهي

هـ) منطقه امن بين المللي

د) پناهگاه عمومي

 

الف) نخستين معبد و با ارزشترين مكان در روي زمين

قرآن كريم كعبه را بعنوان نخستين خانه توحيد و با سابقه‌ترين معبد عمومي در روي كره زمين معرفي نمود كه هيچ معبدي پيش از آن مركز عبادت خدا نبوده است و كعبه با اين سابقه مقدس، بر بيت المقدس ترجيح يافت و قبله جهانيان گرديد و خداوند اين سابقه را بعنوان مزيتي در پاسخ ايراد و طعن يهود در تغيير قبله ذكر مي‌نمايد چونكه بر اساس شأن نزولي كه دركتب تفسيري فريقين در ذيل آيه مباركه نقل شده، يهودي ها در برابر تغيير قبله، عكس العمل نشان دادند و گفتند: ان بيت المقدس افضل من الكعبه و احق بالاستقبال و ذلك لانه وضع قبل الكعبه و هو ارض المحشر و قبله جمله الانبياء

در پاسخ به اين ايراد، آيه مذكور نازل شد كه كعبه بخاطر سابقه‌اش تقدم بر بيت‌المقدس دارد و قبل از كعبه هيچ معبدي در روي زمين وجود نداشت و الا اوليت اين آيه باطل خواهد شد و به تعبير حضرت آيه الله جوادي آملي ظاهر اطلاق آيه اين است كه كعبه اولين مسجد جهاني است كه هيچ پيامبري غير از كعبه قبله نداشته است، از آنجائي كه طبق آيات 31 و 58 و 59 مريم همه انبياء سجده مي‌نمودند و نماز داشتند ناچار به ستمي بوده اگر بگوئيم قبلهغير از كعبه بوده با اطلاق آيه سازگاري ندارد.

 

مراد از اوليت

اقوال و توجيهات مختلقي نقل شده است- في كونه مباركا و هدي للعالمين- اول بيت وضع للعباده- اول بيت ظهر علي وجه الماء عند خلق السماء و الارض- اول بيت بناه آدم في الارض و اوليت در فضل و شرف قدر متقين از اوليت با عنايت به سياق آيه و اطلاق آن و بعض روايات، اوليت در معبد عمومي و فضل و شرف خواهد بود چونكه:

اولاً: اين آيه همچنانكه اشاره شد در پاسخ به اعتراض يهود در مورد تغيير قبله، نازل شد از آنجائي كه در اعتراض آنها هم سبقت زماني و هم فضل و شرف براي بيت المقدس ذكر شده بود اين آيه هم كه در پاسخ آنهاست لااقل هر دو را در بر خواهد داشت.

ثانياً: با عنايت به اينكه سياق در بيان مزاياي بيت الله است پس مقصود اصلي از ذكر اوليت بيان فضيلت است و از آنجايي كه صرف قدمت تاريخي دليل بر فضيلت چيزي نمي‌شود و نفاست و قداست به ارمغان نمي‌آورد پس يك چيز ديگر هم بايد در كنار اين قدمت تاريخي باشد تا باعث ارزش شود و آن در اينجا معبد بودن است چنانكه غالب مفسرين اعم از خاصه و عامه در تفسير وضع للناس گفته‌اند مراد وضع بيت براي عبادت مردم است چونكه وضع للناس در مورد كعبه معاني غير از اين نخواهد داشت مؤيد آن، روايتي است كه از علي (ع) نقل شده كه آن حضرت فرمود:

…و لكنه كان اول بيت وضع لعباده الله

شاهد ديگر اطلاق كلمه عتيق بر بيت الله است چونكه عتيق در لغت به چيزي گويند كه هم قدمت تاريخي دارد و هم از قداست برخوردار باشد. از اين رو به چيزي كه يكي از اين دو را نداشته باشد عتيق اطلاق نمي‌گردد.

پس كعبه با سابقه‌ترين معبد و با ارزش‌ترين مكان در روي زمين است جائي كه از ساليان بسيار دور انبياء و اولياء و بندگان خدا در آنجا به عبادت خدا مشغول بوده‌اند و آن فضا را با عبادت خود معطر و منور و قداست بخشيدند، مكان مقدسي كه واضع آن خداوند متعال است چونكه در جمله وضع للناس نائب فاعل مردم قرار داده شده است پس واضع غير مردم خواهد بود.

 

ب) خانه خدا

در بحث قبل اثبات شد كه كعبه اولين معبد عمومي در روي زمين و با ارزش‌ترين مكان است اما مشخص نگرديد كه اين خانه متعلق به کيست. در اين بخش با استناد به آيات الهي استنباط خواهد شد كه كعبه خانه خداست . و عهدنا الي ابراهيم و اسماعيل ان طهرا بيتي …

و اذ بوانا لابراهيم مكان البيت ان لا تشرك بي شيئا و طهر بيتي …

در عظمت اين خانه همين بس كه خود خداوند متعال در اين دو آيه مباركه، اين خانه را به خودش نسبت داد و اين تنها خانه‌اي است كه به خداوند استناد شده است و در مورد ديگري حضرت ابراهيم(ع) اين خانه را به خداوند منان نسبت داد.

ربنا اني اسكنت من ذريتي بواد غير ذي زرع عند بيتك المحرم

از آنجايي يكه عظمت و عزت خداوند قابل تصور نيست خانه‌اي را كه خود خدا به خودش نسبت داد هم قابل تصور نخواهد بود از اين رو دو تا از بهترين بندگان خود يعني ابراهيم و اسماعيل را مأمور تطهير آن كرد چونكه اين خانه متعلق به اوست هر كسي نمي‌تواند آن را تطهيركند، چنانكه مشركين به احترام اين خانه حق ورود در آن، بلكه نزديك شدن آنرا ندارند.

 

انما المشركين نجس فلا تقربوا المسجد الحرام

بلكه مسلمين و مؤمنين هم بدون جواز عبور و لباس احرام و رمز مخصوص حق ورود ندارند و اگر اشتباهاً عبور كردند بايد برگردند اگر به موسي خطاب شد: فاخلع نعليك انك بالواد المقدس طوي. اي موسي اين سرزمين مقدس طوي است كفشهايت را دربياور.

اما زائر خانه خدا هنوز به وادي مقدس كعبه نرسيده بلكه فرسنگ‌ها مانده بايد كفش و كلاه و… را در آورد چونكه خانه، خانه خداست و بخاطر همين خانه است كه منطقه‌اي حرم امن الهي و مقدس و محترم شمرده شده كه شامل شهر مكه و بخشي از اطراف آن مي‌گردد و داراي احكام و خصائص ويژه‌اي گشته است.

پس كعبه خانه خداست و سفر حج بسوي بيت الله است پس هر كس در روي كره زمين بخواهد به زيارت خانه خدا برود بايد آهنگ حج كند و از آنجائي كه سفر حج الي الله است پس هر كس بخواهد صاحبخانه را با چشم دل ببيند بايد از نزديك مهمان او شود مگر مي‌شود كسي به مهماني برود آن هم مهماني چند روزه و بر سر سفر اكرام او بنشيند اما وجود ميزبان را احساس نكند و با چشم دل نبيند همچنانكه حسين بن علي(ع) در دعاي عرفه

 

ج) كانون توحيد

و اذ بوّانا لابراهيم مكان البيت ان لا تشرك بي شيئاً و طهر بيتي للطائفين و القائمين

والركع السجود

با عنايت به وقوع نكره در سياق نهي كه مفيد عموم است استظهار مي‌شود كه جايگاه كعبه بر توحيد صرف بنا شده است كه هيچ نوع شركي اعم از شرك جلي و خفي در آن مكان نبايد راه داده شود. و از سوي ديگر با توجه به اينكه كلمه آن در ان لا تشرك بي، أن مفسره است يعني اين جمله، تفسير تبوئه مي‌باشد، فهميده مي‌شود كه هدف از جاي دادن ابراهيم در اين مكان براي اين بود كه تنها خدا پرستيده شود و هيچ چيزي شريك او قرار داده نشود پس هدف از تبوئه (جاي دادن ابراهيم) اين نبود كه اين مكان محل سكني او قرار گيرد. در دنباله اين آيه به هدف ديگري براي تبوئه ابراهيم(ع) اشاره مي‌كند و مي‌فرمايد: و طهر بيتي

لطائفين … يعني نه تنها ابراهيم هيچ چيز را در اين مكان نبايد شريك او قرار دهد بلكه بايد براي زائران و طواف كنندگان كانون توحيد احداث نمايد و از هر گونه مظاهر شرك و كفر و هر چه شائبه غير مي‌رود پاكسازي نمايد تا بندگان او در كنار خانه‌اش فقط به او بينديشند و او را عبادت كنند و درس توحيد بياموزند.

پس در اين آيه كريمه دو چيز هدف تبوئه ابراهيم (ع) در كنار خانه خدا قرار داده شد يكي نفي و ديگري اثبات، اولي مربوط به شخص ابراهيم (ع) است كه هدف از اسكان او اين است كه هرگز به او شرك نورزد و اساس خانه را بر توحيد استوار كند و بعد از اينكه خودش موحد شد بايد اين خانه را طوري پايه‌گذاري كند كه خالي از هر گونه شائبه شرك و كفر باشد تا ديگران هم فقط او را عبادت كنند. شاهد ديگر بر اينكه اين مكان كانون توحيد است استعمال ضميرمتكلم وحده (بي و بيتي) در دو جاي اين آيه است يعني خداوند با ضمير متكلم وحده به خودش‌نسبت داد يعني‌خانه خداست پس فقط بايد خدا پرستيده شود و به تعبير مرحوم علامه طباطبائي بيت را به خود نسبت داد تا بفهماند كه اين خانه مخصوص عبادت من است لاغير

 

 

د) تجلي‌گاه نشانه‌هاي الهي

فيه آيات بينات مقام ابراهيم (ع) و من دخله كان آمنا و لله علي الناس حج البيت …

در اين خانه نشانه‌هاي روشن الهي از توحيد و معنويت و نبوت و امامت و ايثارگري‌ها و زندگي سراسر مبارزه حضرت ابراهيم (ع) … به چشم مي‌خورد كه قدم به قدم آن يادآور آيات و نشانه‌هاي فراوان الهي است كه هر كس بخواهد اين آيات را ببيند بايد آهنگ اين خانه كند و از طرف ديگر بايد سعي و تلاش نمايد تا اين آيات را در جان خود مشاهده نمايد و همچون‌ هاجر بعد از سعي و تلاش، به چشمه‌اي دست يابد.

مراد از آيات بينات چيست؟

مفسرين در تفسير آيات بينات دو گونه اختلاف نموده‌اند يكي در تعيين مصاديق آيات بينات كـه اين اختـلاف مهم نيست چونكـه از قبيل بيـان مصاديق است و هر مفسري بعض مصاديق

آنرا ذكر كرده و ادعاي انحصار آنرا هم ندارد.

اختلاف ديگر اين است در اين آيه كريمه چند تا از آيات بينات ذكر شده است.

سه قول وجود دارد:

1-بعضي از مفسرين گفته‌اند: در اين آيه فقط يكي از آيات بينات كه مقام ابراهيم(ع) باشد ذكر شده است اما از آنجايي كه آيات جمع و مقام ابراهيم مفرد آورده شد چند توجيه نموده‌اند يكي اينكه مقام ابراهيم بمنزله آيات بينات است مثل خود ابراهيم كه بمنزله يك امت مطرح شده است ان ابراهيم كان امه قانتا لله …

از اين رو آلوسي در توضيح آن گفت: صح بيان الجمع بالمفرد بناءاً علي اشتمال المقام علي آيات متعدده بعد گفته: اگر چه مقام در ظاهر يك آيه است اما چند آيه را در خود جمع كرده است از جمله اثر قدميه في الصخره – عوصهما فيها الي الكعبين – ابقاءه علي ممر الزمان … حفظه علي الاعداء دون سائر آيات الانبياء

و يا گفته‌اند تعداد آياتي كه در مقام ابراهيم وجود دارد اين است كه مقام هم دلالت بر قدرت خداوند دارد هم نبوت حضرت ابراهيم[70] و هم مي‌رساند كه دين پيامبر اسلام بر دين ابراهيم استوار است.

توجيه ديگر اينكه مقام مصدر است از اين رو جمع بسته نمي‌شود پس مقامات ابراهيم (ع) مراد است.

2- قول ديگر اين است كه در اين آيه مباركه دو تا از آيات (مقام ابراهيم (ع) – و من دخله كان امنا) ذكر شده است يعني نعمت امنيت هم بعنوان يكي ديگر از آيات بينات ذکر شده ، همچنانکه خداوند متعال در موارد ديگر امنيت را بعنوان يكي از نعمتهايش به رخ مشركين كشيده است.

اولك يروا اناجعلنا حرما امنا ويتخطف الناس من حولهم افبا لباطل يؤمنون وبنعمه الله يكفرون

وجود نعمت امنيت در سرزميني كه مردم آن ربوده مي‌شدند دلالت بر قدرت خداوند دارد پس چرا به باطل ايمان مي‌آورند و شكر نعمت را بجا نمي‌آورند و به خداوند ايمان نمي‌آورند اين قـائل در توجيه جمع بودن آيـات گفته است اگـر چـه مقام و امنيت تثنيه است و آيات جمع اما لفظ الجمع قد يستعمل في الاثنين

3- قول سوم كه از همه معقول‌تر و احتياج به توجيه‌هاي مذكور در قول اول و دوم ندارد اين است كه بگوئيم سياق آيات در مقام بيان مزاياي بيت الله است همچنانكه در آيه قبل در مقابل اعتراض يهود به برتري بيت المقدس بر كعبه سه مزايا براي کعبه را ذكر فرمود (اول بيت وضع للناس … مباركا – هدي للناس) در دنباله آن هم يكي ديگر از مزاياي كعبه را ذكر مي‌كند (فيه آيات بينات) كه خانه خدا را بعنوان تجلي‌گاه آيات روشنش معرفي كرده است و سپس سه تا از مهمترين آيات را ذكر نموده است. الف: مقام ابراهيم ب: تقرير الامن فيه - من دخله كان آمنا (توضيح اين دو مطلب در ضمن اقوال قبلي بيان شد). ج: ايجاب حجه علي الناس المستطعين (و لله علي الناس حج البيت(

 

مرجع و پناهگاه عمومي

و اذ جعلنا البيت مثابه للناس وامنا

از آنجائيكه آيه در مقام يادآوري يكي از نعمتها به پيامبر اسلام يا مردم مي‌باشد و با ضمير متكلم مع‌الغير آنرا به خودش نسبت داد و از سوي ديگر لفظ مثابه هم مطلق و هم با تاء مبالغه ذکر شده و از ناحيه ديگر مثابه يك لفظي است كه معناي وسيعي بهمراه دارد بطوري كه بعضي از مفسرين تا دوازده معني براي آن ذكر كرده‌اندكه توجه به همه اينها ولفظ الناس سبب توجه بيشتر به مثابه بودن خانه خدا خواهد شد خانه‌اي كه ملجا ومرجع و پناهگاه همه مردم قرار داده شد، مكان مقدسي كه نفع و ثواب مادي و معنوي بهمراه دارد خانه‌اي كه محل بازگشت وتوبه از گناهان فردي و اجتماعي وباعث تنبه وبيداري از هرگونه غفلت ولغزش و سبب سيراب از آب حيات زندگي خواهد شد.

ترديدي نيست كه جامعه بشري بهنگام بروز اختلافات و تعديات احتياج به يك چنين ملجاء و مرجع بين‌المللي دارد كه از يك سو متعلق به گروه و طائفه ودولت خاصي نباشد واز سوي ديگر مورد احترام همگاني باشد وچنين پناهگاهي در هيچ نقطه جهان براي هيچ ملتي و قبيله‌اي با چنين اوصاف وجود ندارد.

 

و از آنجائيكه كعبه پناهگاه همه مردم است (للناس) پس اين مكان مقدس نبايد براي عده‌اي خاص پناهگاه گردد اما براي عده ديگر شكنجه‌گاه و براي دسته ديگر قتلگاه گردد.

 

اهميت حج از جهت زمان

الحج اشهر معلومات

حج از جمله اعمالي است كه بايد در ماههاي معيني انجام پذيرد و بطوري كه در اين آيه، حج خود اين ماههاي معين مطرح شده است مثل اينكه حج همين ماهها معين است وماههاي معين همان حج است . پس هرعملي كه در قبل يا بعد از اين ماهها انجام گيرد از اعمال حج محسوب نخواهد شد و اين ماههاي معين بر اساس روايات معتبر ماههاي شوال وذيقعده و چند روز از ذيحجه است كه اين سه ماه از ماههاي حرام هستند كه در اسلام محترم وداراي احكام ويژه‌اي است.

ان عده الشهور عند الله اثنا عشر شهراً في كتاب الله يوم خلق السموات و الارض منها اربعه حُرم ذلك الدين القيم فلا تظلموا فيهن انفسكم

حج علاوه بر اينكه مثل صوم درماه معيني انجام مي‌گيرد امافرقي كه با مانند صوم دارد اين است كه ماههاي حج از ماههاي حرام است كه پيش خداوند محترم است بعلاوه اگر قضا روزه ماه مبارك رمضان در ماههاي ديگر سال قابل جبران است اما در حج چنين چيزي امكان ندارد بايد در همان وقت مشخص انجام پذيرد از اين رو در آيه، فوق . اشهر معلومات حمل بر الحج شد با آنكه حج خود اشهر معلومات نيست بلكه اعمال حج در ماههاي معيني انجام مي‌پذيرد.

بعلاوه از ظاهر آيه ديگر استفاده مي‌شود كه يكي از حكمتهاي وجود ماه با آن همه اهميتي كه دارد بيان اوقات زمان حج ذكر شده است.

يسئلونك عن الاهله قل هي مواقيت للناس والحج

روشن است كه سوال از حقيقت قمر نيست بلكه سوال از هلال ماه است كه حكمت و فايده ان چيست چنانكه از جواب اين مطلب به خوبي فهميده مي‌شود چونكه جمله قل هي مواقيت للناس و الحج جواب از حقيقت ماه نيست بلكه اشاره به حكمت وآثار هلال ماه دارد. كه اين مضمون در آيات ديگر هم تكرار شده است.

مؤيد ديگر شأن نزولي است كه از معاذ بن جبل نقل شده كه خدمت پيامبر عرض كرد مكرر از ما سؤال مي‌شود كه اين هلال ماه چيست كه تدريجاً بصورت بدر كامل در مي‌آيد و باز به حالت اول بر مي‌گردد و مثل شمس يك حالت ندارد.

پس از اين آيه مباركه و نظاير آن استظهار مي‌شود كه ماه يك تقويم طبيعي براي تمام افراد بشر اعم از باسواد و بي‌سواد است كه مي‌توانند از اين تقويم استفاده نموده و بر اساس آن نظام زندگي را استوار كنند اما نكته قابل توجه در اين آيه مباركه اين است كه جمله هي مواقيت للناس شامل همه وظائف ديني و غيرديني مي‌شود اما براي نشان دادن اهميت حج مجدداً آنرا به تنهائي ذكر نمود تا ارتباط تنگاتنگ حج با دگرگوني ماه را برساند و ماههاي حج از راه هلال قمر بدست آيد چونكه حج را به هيچ وجه نمي‌شود در ماههاي ديگر انجام داد. از اين رو در دنباله آيه مباركه، انجام دادن اعمال حج در غير موسمش را تشبيه كرده به انساني كه بخواهد از نقبي كه پشت خانه‌اش زده وارد منزلش بشود و از راه معمولي وارد نشود چنانكه فرمود: و ليس البربان تأتوا البيوت من ظهورها و لكي البر من اتقي و اتوا البيوت من ابوابها. چنانكه بعضي مفسرين در تفسير اين آيه گفته‌اند كه آيه مباركه اشاره به يكي از اعمال جاهليت بنام نسييء دارد كه حج را به خاطر منابع شخصي در غير ايامش انجام مي‌دادند.

 

اهميت و جايگاه حج در روايات

از آنجايي كه كتاب و سنت بعنوان دو ثقل در منابع اسلامي فريقين ذكر شده تا آنجا كه هرگز از هم جدا شدني نيستند (لن يفترقا ابدا) از اين رو بر آن شديم كه اهميت و جايگاه حج از زاويه ثقل ديگر هم مورد بررسي قرار گرفته و بخاطر كثرت روايات و نكات و فوائد مختلف و بهتر مورد استفاده واقع شدن مطلب، ما را بر آن داشت كه روايت را در ضمن عناوين زير مورد بررسي قرار دهيم.

 

1.حج جلوه‌گاه شريعت اسلام

قال رسول الله (ص) … و الخامسه الحج و هي الشريعه

نبي مكرم اسلام (ص) در ضمن بيان علل فرائض الهي، درباره علت وجوب حج فرمود: حج معادل همه شريعت است يك مدل كوچك از اسلام بزرگ است گويا خداوند اراده كرده كه اسلام با همه ابعاد در يك عبادت جمع كند تا حاجي يكباره كل اسلام را بطور خلاصه تجربه نمايد. از اين رو مرحوم صدوق (ره) در خصال در توضيح اين روايت فرمود:

پس با توجه به اين روايت و روايات ديگر استفاده مي‌شود كه حج آئينه تمام نماي دين و تجلي‌گاه اسلام است كه تكرارش در هر سال سبب تضمين اسلام در گذر زمان خواهد شد. شاهد بر اين مدعا اين است هر چه كه از فوائد و آثار براي چهار واجب ديگر در اين روايت ذكر شده در حج هم وجود دارد. چونكه در حج هم توحيد است هم نماز است هم انفاق مالي و هم آزادي از جهنم و…

 

2.حج پرچم اسلام

قال علي (ع) … و جعله سبحانه و تعالي للاسلام علما

همانطوري كه در مسير جاده و خيابان براي هدايت و راه‌يابي، نشانه و علامتي نصب مي‌كنند تا انسان متحير و منحرف نگردند خداوند منان هم براي كساني كه بعلل مختلف راه گم كرده‌اند يا در غفلت فرو رفته‌اند يا متحير و سرگردان هستند كعبه و برنامه حج را علم و نشانه اسلام قرار داد تا با تفكر در كعبه و آيات روشن آن و مناسك حج و برنامه‌هاي آن، تحولي در آنها بوجود آيد و با تمام وجود درك كند كه اسلام دين توحيد خالص است و از هر گونه شرك بري است دين مساوات است دين وحدت و اتحاد است دين فردي نيست بلكه اجتماعي و سياسي و اقتصادي و … است و خلاصه اسلام دين جامع و در متن زندگي مردم و حكومت قرار دارد.

 

3.حج از اركان مهم اسلام

حج يكي از اركان پنجگانه‌اي است كه كاخ رفيع اسلام بر آنها استوار گشته است

حج نه تنها يكي از اركان خمسه اسلام است بلكه در ميان اين اركان از همه مهمتر و جامعتر بشمار مي‌آيد

سپس مرحوم صاحب جواهر ادامه داد: و من هنا ورد ان الحج المبرور لا يعدله شيئي كه هيچ چيز برابري با آن نمي‌كند و لذا امام صادق (ع) در پاسخ سؤال عمر بن يزيد است كه عرضه داشت ما يعدل الحج شيئ ؟ فرمود: ما يعد له شيئ و الدرهم في الحج افضل من الفي الف فيما سواء في سبيل الله

نكته قابل توجه در اين روايت اين است كه يك درهم در راه حج برتر از هزاران خرج‌هائي است كه آن خرجها هم در راه خدا مصرف شده باشد يعني اين مقايسه بين مصرفهاي في سبيل الله است نه غير آن.

سپس صاحب جواهر تمسك به روايات ديگر نمود تا برتر بودن حج از ساير عبادات را اثبات نمايد. از جملة روايتي است كه امام (ع) در مورد برتري حج از نماز و روزفرمودانه افضل من الصلوه و الصيام و سپس علت اين افضل بودن را هم ذكر نمود لان المصلي يشتغل عن اهله ساعه و ان الصائم يشتغل عن اهله بياض يوم و ان الحاج ليشخص بدنه و يضحي نفسه و ينفق ماله و يطيل الغيبه عن اهله لا في مال يرجوه و لا في تجاره

مرحوم صدوق در جمع اين روايت و روايت ديگر فرمود: فالحج بهذا الوجه افضل من الصلوه و صلوه فريضه افضل من عشرين حجه مجرده عن الصلاه

 

اما از آنجايي كه حج متضمن نماز مي‌باشد حج برتر از نماز خواهد بود. همچنانكه در روايت ديگري حج برتر از صيام و جهاد مطرح شده است.

انه افضل من الصيام و الجهاد و الرياط

و بالاخره امام صادق (ع) با تصريح تمام و با تعبير كان در مورد برتري حج از نماز و روزه فرمود: كان ابي يقول الحج افضل من الصلوه و الصيام..[كه از تعبير كان ابي يقول استمرار اين كلام استظهار مي‌شود.

پس از مجموعه مطالب گذشته چنين بدست مي‌آيد كه حج از اعظم شعائر اسلام و از مهمترين اركان دين و از همه عبادت برتر و جامعتر مي‌باشد و شايد بخاطر همين جهات بود كه حج در بعض روايت در رديف قرآن سامت و قرآن ناطق قرار داده شد.

ان لله عزوجل حرمات ثلاث ليس مثلهن شيئي كتاب الله و هو نور و حكمه، و بيته الذي جعله للناس قياما و قبله و أنسا و لايقبل الله من احد يوجهها الي غيره، و عتره نبيكم.

 

4.حج عامل تقويت دين

قال علي(ع) فرض الله.. و الحج تقويه للدين

هر نهاد و انقلاب و .. به مرور زمان بر اثر عواملي رو به ضعف مي‌گذارد يا متزلزل مي‌گردد كه احتياج به عامل تقويت كننده يا پشتوانه‌اي دارد تا ضعف و تزلزل آن جبران گردد. از آنجائي كه نهاد مقدس دين هم از اين اصل مستثني نيست و بر اثر تبليغات سوء دشمنان و قلم بدستان مزدور از يك سو، و طغيان هوسها و شهوات از سوي ديگر، دين و اعتقادات مردم به مرور زمان كم رنگ مي گردد و مردم در خواب غفلت قرار خواهند گرفت كه ناگاه نسيم لطف الهي مي‌وزد و نداي لله علي الناس حج البيت پرده غفلت را كنار زده و دلها را تكان داده و كاروانهاي حج از كنار و گوشه جهان و با جنب و جوش چشمگير براه افتاده و اجتماع باشكوهي از مسلمين تشكيل مي‌گردد و روح تازه‌اي به اصل ديدن دميده و باعث تقويت ايمان مي‌گردد و در همان لحظه اول با كندن زر و زيور و پوشيدن جامعه سفيد، انسان را به ياد مرگ و قيامت مي‌اندازد انساني كه غرقي در زرق و برق دنيا بود و خيال مي‌كرد هميشه مي‌خواهد در اين دينا بماند اما در همان گام اول حج، زنگ بيدار باش به صدا در مي‌آيد و چنان تكاني به انسان مي‌دهد كه اي انسان كجا مي‌روي.

همه اعمال حج تاثير بسزائي در تقويت ايمان و در نتيجه دين خواهد داشت از اين رو اميرالمؤمنين (ع) فرمود حج باعث تقويت دين مي‌شود و بخاطر همين تقويت، واجب و لازم شمرده شده است بطوري كه اگر حج تشريع نمي‌شد اصل دين رو بسردي مي‌گرائيد چنانكه امام صادق (ع) هم فرمود:

لا يزال الدين قائماً ماقامت الكعبه

و نه تنها بقاء دين در گرو حج و كعبه است بلكه بقاء مسلمين هم در گرو حج است همچنانكه امير بيان (ع) در اين باره فرمود: لا تتركوا حج بيت ربكم فتهلكوا

اين مضامين در جوامع روائي عامه هم نقل شده است چنانكهه جابربن عبدالله از رسول خدا نقل مي‌كند كه هذا البيت دعامه الاسلام

و يا از حسن نقل كرده‌اند كه گفته لا يزال الناس علي دين ما حجوا البيت و استقبلوا القبله

ظاهرا اين روايات در راستاي همان آيه مباركه سوره مائده است كه فرمود جعل الله الكعبه البيت الحرام قياما للناس چه قوام ديني و چه دنيوي چنانكه امام صادق (ع) در تفسير قياماً للناس فرمود جعلها لدينهم و معايشهم.

بررسي تاريخ هم نشان مي‌دهد ايام حج فرصتي بسيار مناسب و بي‌نظير براي تبليغ و نشر فرهنگ غني اسلام در ميان قشر وسيع مسلمان كه بر اثر تبليغات سوء، ايمان آنها كم رنگ گرديده، مي‌باشد بعلاوه اين تبليغ و نشر فرهنگ اسلامي منجر به زائرين و حجاج نمي‌شود بلكه هر كدام در بازگشت به شهر و آبادي خود فرهنگي را كه با خود آورده نشر مي‌دهد و تكرار اين عمل در هر سال عامل بسيار قوي در بقاء و تقويت دين و ضامني براي جاودانگي اسلام محسوب مي‌شود چنانكه فاطمه زهرا (س) دربارة حج فرموده : ... الحج تشييدا للدين. همچنانكه امام سجاد(ع)حج راسبب اصلاح ايمان دانسته است حجوا واعتمروا...يصلح ايمانكم.

چه اينكه حج يك دوره عملي آموزش دين است تا هر كس آنرا حداقل يكبار در تمام عمر بجا نياورد به حقيقت ايمان نمي‌رسد براي اينكه در گذرگاه هاي حج، ايمان و اعتقاد از ناخالصي‌ها جدا و اصلاح مي‌گردد. و اگر اين مركز بزرگ مسلمين تحت نفوذ استكبار و حاميان آن باشد اسلام ناب محمدي پشتوانه مهمي را از دست خواهد داد و بر اثر تبليغات و اكاذيب، قدرت معنوي آن كم‌كم سست و در نتيجه اعتقاد و ايمان مردم كم رنگ مي‌گردد.

از اين رو يكي از رؤساي ممالك مسيحي در جلسه‌اي گفت: نفوذ در مسلمانان تا وقتي كه سه چيز در آنها پا بر جا باشد و نسبت به آن ايمان داشته باشند امكان ندارد يا مشكل است كه

يكي از آنها را حج ذكر كردو در همين راستا كلارستون يكي از سران انگليس، دنيا را براي گرفتن حج از دست مسلمانان فراخواند.

 

 

حج و مسئوليت حكومت اسلامي

از آنجائيكه حج از اعظم شعائر دين و سبب قوام و استواري اسلام و مسلمين و داراي ابعاد و آثار وسيع فردي، و اجتماعي، مادي و معنوي، فرهنگي و سياسي است لذا ارتباط تنگاتنگ با حكومت اسلامي دارد بطوري كه برگزاري و تشكيل هر ساله حج يكي از وظائف حكومت اسلامي بشمار مي‌آيد تا آنجا كه اگر مردم از رفتن حج تعلل ورزند بر حاكمان اسلامي لازم است اين گونه افراد را ملزم به انجام اعمال حج نمايد چه آنها تمايل داشته باشند يا نه بطوري كه اگر نرفتن حج بخاطر نداشتن هزينه باشد بر حاكمان لازم است هزينه آنها را از بيت‌المال مسلمين تأمين نمايند تا اين كنگره جهاني همه ساله با عظمت برگزار گردد و مرحوم صاحب وسائل در كتاب ارزشمند وسائل‌الشيعه در اين باره بابي احداث كرده بنام باب وجوب اجبار الوالي الناس علي الحج و زياره الرسول و الاقامه بالحرمين كفايه و وجوب الانفاق عليهم من بيت‌المال ان لم يكن لهم مال كه از اين عنوان استظهار مي‌شود كه مرحوم صاحب وسائل از اين روايات، وجوب استفاده نموده است و اين روايات نوعاً در جوامع روائي نقل شده است كه برخي از آنها بشرح ذيل است:

عن الصادق (ع) لو ان الناس تركوا الحج لكان علي الوالي ان نجبرهم علي ذلك… فان لم يكن لهم ما لا، انفق عليهم من بيت مال المسلمين

با آنكه نفي اكراه در دين يك امر مسلم است كقوله تعالي لا اكراه في الدين اما حج از آنجائي كه معادل شريعت و علم اسلام و سبب تقويت دين.. مي‌باشد از اين اصل قرآني تخصيص خورده بطوري كه بعنوان يك واجب الهي بر عهده حاكمان اسلامي نهاده شده است و شايد در همين راستا بوده كه مولي علي (ع) به سفير خودش در مكه يعني فثم بن عباس نوشت فاقم للناس الحج و ذكر بايام الله.

 

حج بيعت با امام

گرچه كعبه، قبله و مطاف مسلمين است گرچه كعبه بهترين نقطه روي زمين است و داراي فضايل و بركات زيادي است اما همه اين مزايا و ويژگيها بدون اعتقاد به ولايت و امامت ارزشي نخواهد داشت و حج بدون ولايت حج جاهلي خواهد بود چنانكه امام باقر (ع) در حاليكه مردم را در حال طواف نگاه مي‌كرد فرمود:

…هكذا كانوا يطوفون في الجاهليه انما امروا ان يطوفوا بها ثم ينظروا الينا فيعلمونا ولايتهم و مودتهم و يعرضوا علينا نصرتهم ثم قراء هذه الايه فاجعل افئده من الناس تهوس اليهم.

حتي از روايت ديگر استظهار مي‌شود كه كعبه بدون ولايت سنگي بيش نيست و طواف دور آن مثل طواف دور سنگ است چنانكه امام باقر (ع) فرمود: انما امر الناس أن يأتوا هذه الاحجار فيطوفوا بها ثم يأتونا فيخبرونا بولايتهم و يعرضوا علينا نصرهم

از اين دو روايت مطالب زير استظهار مي شود.

- از تعبير كعبه به سنگ و حجر استفاده مي‌شود كه كعبه بدون ولايت سنگي بيش نيست

- يكي از اهداف امر به طواف، ملاقات با امام و اظهار ولايت و محبت با امام و عرضه كردن نصرت و ياري بر امام (ع) است.

- اعمال حج بدون ولايت مثل اعمال حج در زمان جاهليت است و امام (ع) در اين روايت اشاره به آن حديث معروف پيامبر اكرم نمود.

من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته الجاهليه

- اگر مرگ آنها جاهلي است زندگي آنها هم جاهلي خواهد بود پس حج آنها هم بدون ولايت حج جاهلي است كه هيچ ارزشي نخواهد داشت و هرگز از ضيافت الهي برخوردار نمي باشند و در نتيجه ارزشي براي استقبال و بوسيدن و به زيارت آمدن چنين حاجي نخواهد داشت.

به علاوه دسته ديگر از روايات ، حج بدون ولايت را ، حج ناقص و تکميل آن را با لقاء و زيارت امام معصوم (ع) دانسته‌اند.

و شايد رمز تولد حضرت علي (ع) در درون كعبه همين باشد كه كعبه با ولايت پيوند عميق دارد و هر كس با صاحبخانه‌ كاري داشته باشد بايد از طريق خانه زاد وارد بشود و در همين راستا پيامبر مكرم اسلام هم در حجه‌الوداع با نزول آيه بلغ ما انزل اليك من ربك فان لم تفعل فما بلغت رسالته[138] متذكر امر ولايت شد يعني حج با ولايت و رهبري پيوند عميقي دارد. كه مسئله رهبري بايد در موسم حج مطرح شود. و براساس اين آيه كريمه اگر رسالت بدون ابلاغ ولايت، هيچ است حج هم بدون اعتقاد به ولايت هيچ و كعبه هم بدون ولايت سنگي بيش نخواهد بود و اين همان رمز كلام امام سجاد (ع) در خطبه معروف شام است كه در مقام معرفي خود فرمود: انا بن مكه و مني و انا بن زمزم و صفا.

همچنانكه امام صادق (ع) به داوود بن كثير فرمود: نحن الحج و نحن الشهر الحرام و نحن البلد الحرام و نحن الكعبه…

پس اگر كعبه و مكه بدون رهبران الهي بي‌ارزش مي شود زائران هم بدون ولايت ارزشي نخواهند داشت و اعمال و مناسك آنها جاهلي مي‌گردد از اين رو وقتي كه ابو حمزه ثمالي از امام چهارم پرسيد كدام بقعه افضل است فرمود افضل بقاع ميان ركن و مقام است و هرگاه كسي عمر نوح كند و در اين مقام روزها روزه و شبها به عبادت مشغول باشد اما بدون ولايت‌ ما خدا را ملاقات كند او را بهره‌اي نخواهد بود[141]البته اين نوع روايات در جوامع روائي معتبر ما زياد نقل شده اما از آنجائي كه ما در صدد اثبات چنين مطلبي نيستيم به همين مقدار اكتفي مي‌شود.

7. حج و شفاعت

يكي از چيزهاي ديگري كه دلالت بر اهميت حج دارد اين است كه حاجي حق شفاعت داشته و شفاعت او مورد پذيرش واقع مي‌شود يعني نه تنها خودش اهل بهشت مي‌شود بلكه ديگران را هم مي‌تواند با شفاعت وارد بهشت كند و اين دسته از روايات در كتب فريقين ذكر شده است كه نمونه‌اي از آنها بشرح ذيل است.

قال‌الباقر (ع): الحاج و المعتمر و فدالله ان سألوه اعطاهم و ان دعوه اجابهم و ان شفعوا شفعهم

عن جعفربن محمد ... فان الحاج ليشفع في ولده و اهله و جيرانه

ابي‌ هريره و ابن عباس از پيامبر اسلام (ص) نقل كردند كه آن حضرت فرمود: ... فاغتنموا

دعوته اذا قدم قبل ان يصيب الذنوب فان الله لايرد دعائه فانه يشفع في مأه الف رجل

قال(ص): الحاج و المعتمر و فدالله عزوجل… و ان شفعوا شفعوا

 

8. همواره در انديشه حج بودن

يكي از چيزهاي ديگري كه اهميت فوق‌العاده حج را اثبات مي‌كند اين است كه انسان بايد در طول سال در انديشه حج باشد و در مظان استجابت دعا جهت توفيق آن دعانمايد كه شاهد گوياي آن ادعيه وارده در ماه مبارك رمضان است كه ظاهراً در ضمن يازده دعا از دعاهاي ماه مبارك توفيق تشرف به حرمين شريفين از خداوند درخواست شده است و در يكي از دعاهاي شب قدر عرض مي‌كنيم اللهم اني اسئلك فيما تقضي و تقدر من الامر المحتوم في ليله القدر من القضاء الذي لا يرد و لا يبدل ان تكتبني من حجاج بيتك الحرام.

بلكه در اين دعاها به ما آموخته‌اند كه فقط حج يك سال خواسته نشود بلكه حج هر سال (في عامي هذا و في كل عام) مسئلت گردد علاوه بر اين ادعيه، دستورالعمل‌هائي هم جهت توفيق زيارت خانه از ائمه معصومين (ع) نقل شده است مثل خواندن مدام سوره عم يتساءلون- سوره حج در هر روز سه مرتبه، خواندن مناجات طلب حج- گفتن ذكر ماشاءالله هزار بار و .. كه مرحوم صاحب وسائل و مرحوم مجلسي بابي را جهت اين اذكار ذكر كرده‌اند.

 

و از سوي ديگر امام صادق (ع) جهت جمع‌آوري هزينه حج راه حل عملي را پيشنهاد فرموده‌اند چنانكه به اسحاق بن عمار فرمود هر تجارتي را انجام مي‌دهي و سودي نصيب تو مي‌شود مقداري از آن جهت حج كنار بگذار تا رفتن به حج برايت آسان گردد و اگر بخواهي يكدفعه هزينه حج را متحمل بشوي برايت سنگين خواهد بودو در مورد ديگر به شخص ديگر فرمود: ان استطعت ان تأكل الخبز و الملح و تحج في كل سنه فافعل

چنانكه به عيسي‌بن‌ابي‌يعفور فرمود يا عيسي اني احب ان يراك الله فيما بين الحج الي الحج و انت تـتهيّأ للحج. در همين راستا مرحوم صاحب وسائل بابي دارد به نام استحباب التهيه للحج في كل وقتو

دسته ديگر از روايات براي علاج تعلق و وابستگي انسان به مال است كه فرموده‌اند: خداوند پولي را كه در راه حج خرج مي‌شود جبران مي‌كند و چندين برابر ثواب مي‌دهد چنانكه امام صادق (ع) فرمود: درهم في الحج افضل من الفي الف درهم في ماسوي ذلك في سبيل‌الله

و در روايت ديگر فرمود: بل خير من ملأالدنيا ذهبا و فضه ينفقه في سبيل‌الله عزو]

و در مورد ديگر از پيامبر اكرم(ص) نقل شده حجوا لن تفتقروا[158] هرگز محتاج نمي‌شويد:

.. عبدالله بن مسعود قال رسول الله (ص) تابعوا بين الحج و العمره فانهما ينفيان الفقر و الذنوب كما ينفي الكير خبث الحديد و الذهب و الفضه

 

9. آثار و بركات حج

يكي از چيزهائي كه بطور واضح

  انتشار : ۱۵ آذر ۱۳۹۵               تعداد بازدید : 1644

دیدگاه های کاربران (0)

دفتر فنی دانشجو

توجه: چنانچه هرگونه مشكلي در دانلود فايل هاي خريداري شده و يا هر سوال و راهنمایی نیاز داشتيد لطفا جهت ارتباط سریعتر ازطريق شماره تلفن و ايميل اعلام شده ارتباط برقرار نماييد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما