الكتريسيته از كلمه يوناني الكترون به معني كهربا گرفته شده است.چرا كه هرگاه كهربا را با پارچه پشمي مالش دهيم، اجسام سبكي مانند كاه را به خود جذب مي كند.
الكتريسيته جريان بارهاي منفي كه الكترون خوانده مي شوند است . ( الكترون ها ذراتي هستند كه بخشي از همه اتم ها را تشكيل مي دهند . ) اين بارهاي الكتريكي با واحدي به نام كولن اندازه گيري مي شوند . الكتريسيته شكل بسيار انعطاف پذيري از انرژي است كه آن را مي توان به شكل هاي متعدد ديگري از انرژي ، از جمله نور و گرما ، تبديل كرد . دو نوع الكتريسيته وجود دارد : جريان مستقيم(DC) ،كه فقط در يك جهت بر قرار مي شوند ، و جريان متناوب ( AC)كه در هر ثانيه بار ها تغيير جهت مي دهد .
رعد و برق : گاهي اوقات هنگام طوفان ، الكتريسيته به صورت طبيعي به شكل برق آسمان ديده مي شود. رسانا ها و عايق ها : رسانا ماده اي است كه بار الكتريكي به آساني در آن جريان يابد . فلز ها ، به ويژه طلا و نقره ، رسانا هاي خوبي هستند زيرا اتم هاي آنها الكترون هاي آزادي دارند كه انرژي را به آساني بين اتم ها انتقال مي دهند . عايق ماده اي است كه بار الكتريكي نمي تواند به آساني از آن عبور كند . مواد پلاستيك و لاستيك عايق هاي خوبي هستند زيرا الكترون ها در اتم هاي آنها محدودند و در نتيجه انرژي نمي تواند به آساني بين اين تام ها منتقل شود .
ايجاد الكتريسيته تقريباً همه اشكال انرژي را مي توان به الكتريسيته تبديل كرد . متوال ترين روش هاي ايجاد الكتريسيته روش هايي است كه در باتري ها و مولد هاي برق به كار مي رود . توان حاصل از باتري با تبديل انرژي شيميايي به انرژي الكتريكي حاصل مي شود . بيش تر مولد هاي برق انرژي گرمايي (حاصل از سوزاندن سوخت ) را به انرژي الكتريكي تبديل مي كنند . بعضي از مولدها از منابع طبيعي مانند نور خورشيد يا نيروي باد براي به دست آوردن انرژي الكتريكي استفاده مي كنند.
مولد هاي برق : با قطع خطوط نيرويي كه حول يك آهن ربا وجود دارد مي توان جريان اكتريكي ايجاد كرد . اين خطوط توسط يك سيم پيچ قطع مي شوند و الكترون هاي آزاد سيم به حركت در مي آيند . به اين ترتيب جريان الكتريكي در سيم ايجاد مي شود . اين اثررا با قطع خطوط به دفعات بيشتر ، يا افزايش تعداد دورهاي سيم پيچ يا قدرت آهن ربا مي توان افزايش داد . در نيرو گاه هاي برق سراسرجهان با استفاده از اين روش الكتريسيته در مقياس بالا توليد مي شود
باتري ها : باتري ها را مي توان محفظه ذخيره انرژي دانست . يك باتري معمولي شامل الكترود هاي منفي والكترود هاي مثبت و مايع يا خمير اسيدي به نام الكتروليت مي باشد . الكترود ها در الكتروليت حل مي شوند و يون ها را به وجود مي آورندكه باعث ايجاد باراضافي در الكترود هاي منفي و مثبت مي گردد. اين بار،هنگامي كه به مدار وصل گردد،جريان توليد مي شود. الكترونيك
الكترونيك شاخه جديدي از فيزيك است كه هر روز نقش مهم تري در زندگي ما ايفا مي كند . اين شاخه علمي به استفاده از الكتريسيته براي ايجاد سيگنال هايي كه اطلاعات را حمل مي كنند و وسايلي مانند كامپيوتر ها را كنترل مي كنند مربوط است . اين وسيله ها حاوي مدار هاي الكتريكي هستند كه جريان الكتريكي از آنها عبور مي كنند .بخش هاي كنترل كننده يك مدار ، مؤلفه هاي آن خوانده مي شوند ، كه شامل ديو ها و ترنزيستور هاست .
ماهيت الكتريسيته به دليل وجود بارهاي الكتريكي در اتمهاي ماده است. در نظريه امروزي اتمي، اتم تشكيل يافته است از يك هسته مركزي كه داراي دو نوع ذره پروتون با بار مثبت و نوترون بدون بار است و ذرات بسيار ريزي بنام الكترون با بار منفي كه به دور هسته مي چرخند.
انواع الكتريسيته
الكتريسيته دو نوع است : الكتريسيته ساكن و الكتريسيته جاري.
الكتريسيته ساكن
هر گاه الكتريسيته توليد شده در محل توليد باقي بماند آنرا الكتريسيته ساكن مي نامند.
الكتريسيته جاري
از حركت الكترونها، الكتريسيته جاري به وجود مي آيد.
چرخش الكترون به دور هسته در اثر وجود نيروي الكتريكي بين آنهاست و نيز بعضي از اجسام تحت شرايط خاصي بر هم نيروي جاذبه يا دافعه الكتريكي وارد مي كنند. عامل اين نيروها به سبب خاصيتي است كه بطور ذاتي در الكترونها وجود دارد. لذا آن كميت فيزيكي كه اين خاصيت را توصيف و بزرگي نيروي حاصل از آنها را تعيين مي كند، بار الكتريكي ناميده مي شود .
بار الكتريكي از هيچ به وجود نمي آيد و از بين هم نمي رود، فقط از يك جسم به جسم ديگر منتقل مي شود. اين بيان را پايستگي بار الكتريكي مي نامند.
چند نوع بار الكتريكي وجود دارد؟
دو نوع: بار منفي( بار الكترون با علامت e- ) و بار مثبت ( بار پروتون با علامت e+).
بارهاي الكتريكي الكترون و پروتون چه فرقي با هم دارند؟
از نظر مقدار يكي هستند اما علامتهاي مخالف هم دارند. توجه كنيد كه در نظر گرفتن علامتهاي منفي و مثبت براي بارهاي الكتريكي الكترون و پروتون يك اتمي قراردادي است و براي طبيعت اين علامتها مفهومي ندارند.
اندازه بار الكتريكي يك الكترون( يا يك پروتون) به عنوان يكاي طبيعي بار الكتريكي يعني كوچكترين بار الكتريكي موجود در ماده در نظر گرفته مي شود .
از رابطه q=n e چه نتيجه اساسي در فيزيك حاصل مي شود؟
اين رابطه نشان مي دهد بار الكتريكي نيز مانند ماده ساختمان دانه اي دارد. يعني همانطور كه ماده از ذرات ريزي بنام اتم درست شده است، بار الكتريكي نيز از ذراتي بنام الكترون(يا پروتون) تشكيل يافته است.
بار الكتريكي خالص يعني چه؟
يك اتم در حالت عادي از نظر الكتريكي خنثي است. يعني تعداد بارهاي مثبت و منفي آن با هم برابرند. اگر اين تعادل را با گرفتن يا دادن الكترون به اتمهاي يك جسم برهم بزنيم، ديگر جسم از نظر بار الكتريكي خنثي نخواهد بود. در اين حالت مي گوييم جسم داراي بار الكتريكي خالص است. به عبارت ديگر بارهاي الكتريكي خنثي نشده يك جسم را بار الكتريكي خالص مي نامند.
وقتي كه يك اتم الكترون اضافي دريافت مي كند داراي بار الكتريكي خالص منفي مي شود و اگر الكترون از دست بدهد به دليل وجود پروتونهاي اضافي خنثي نشده،بار الكتريكي خالص آن مثبت خواهد بود.
نيروي الكتريكي چگونه است؟
نيرويي را كه اجسام داراي بار الكتريكي به يكديگر وارد ميكنند، نيروي الكتريكي مي نامند.
بارهاي الكتريكي همنوع يكديگر را مي رانند و بارهاي الكتريكي نا همنوع يكديگر را مي ربايند. به عبارت ديگر دو بار مثبت و منفي يكديگر را مي ربايند و دو بار مثبت يا دو بار منفي يكديگر را مي رانند.
به دو روش مي توان الكتريسيته ساكن توليد كرد: روش مالش و روش القاء.
اين روش مناسب اجسام نا رسانا است. هنگامي كه دو جسم نارسانا بر روي هم ماليده مي شوند، به علت اصطكاك و گرماي توليد شده، الكترونهاي آن جسمي كه سست ترند از اتمهاي خود كنده شده و بر روي جسم ديگر منتقل مي شوند. در اين حالت در جسمي كه الكترون از دست داده بار مثبت(+) و در جسمي كه الكترون گرفته است، بنا به قانون پايستگي بار الكتريكي، به همان مقدار بار منفي(-) به وجود مي آيد. مثلاً در صورتي كه يك ميله پلاستيكي( يا ابونيتي) را به پارچه پشمي مالش دهيم، الكترونها از پارچه به ميله پلاستيكي منتقل شده و ميله بار منفي و پارچه بار مثبت خالص پيدا مي كند. يا اگر به جاي ميله پلاستيكي از ميله شيشه اي استفاده كنيم، برعكس حالت قبل شيشه بار مثبت و پارچه بار منفي پيدا مي كند.
پاره اي از مواد مثل فلزات به راحتي الكتريسيته را از خود عبور مي دهند. در اين مواد الكترونها با دريافت اندكي انرژي از اتمهاي خود كنده شده و به حركت در مي آيند. اين مواد را رساناي الكتريكي مي نامند. اما پاره اي مواد ديگر مثل چوب و پلاستيك الكتريسيته را به راحتي از خود عبور نمي دهند. الكترونهاي اين مواد براي كنده شده از اتمهايشان به انرژي زيادي نياز دارند و به اين علت به حركت در آوردن آنها خيلي مشكل است. اينگونه مواد را نارساناي الكتريكي مي گويند.
در اجسام فلزي الكترونها به راحتي از اتمهاي خود جدا مي شوند و در درون جسم به حركت در مي آيند و موجب رسانايي الكتريكي مي شوند. اين الكترونها را الكترنهاي آزاد مي نامند.
اگر بخواهيم دو ذرة باردار ناهمنام (- و +)را با سرعت ثابت از هم دور كنيم، براي غلبه بر نيروي ربايش بين آنها بايد كار انجام دهيم اين كار انجام شده به صورت انرژي پتانسيل الكتريكي در بارهاي الكتريكي ذخيره ميشود.
همچنين اگر بخواهيم دو ذرة باردار همنام را (+ و +) با سرعت ثابت بهم نزديك كنيم. نيز بايد كار انجام دهيم.
تغيير انرژي پتانسيل الكتريكي يك بار الكتريكي در يك ميدان برابر انرژي است كهبراي جابجايي آن بار صرف ميشود.
اختلاف پتانسيل الكتريكي بين دو نقطه: برابر است با تغيير انرژي پتانسيل الكتريكي بر واحد بار مثبت، وقتي كه واحد بار از نقطه اول به نقطه دوم جابجا ميشود.
كه در آن W كاري است كه ما براي جابجاييبار الكتريكي انجام ميدهيم .
DV اختلاف پتانسيل الكتريكي بين دو نقطه 1 و 2 (واحد آن ولت ميباشد)
DU اختلاف انرژي پتانسيل الكتريكي بين دو نقطه 1 و 2 واحد آن ژول ميباشد.
دستگاهي است كه مولد الكتريسيته ساكن مي باشد . اين دستگاه داراي دو غلطك از جنس متفاوت است كه توسط تسمه اي به حركت در مي آيند . با حركت تسمه بارهاي الكتريكي به كلاهك منتقل مي شوند . نوع بار الكتريكي بستگي به جنس غلطكها دارد .
تعريف: عاملي را كه موجب جريان يا شارش بارهاي الكتريكي از يك نقطه به نقطه ديگر مي شود،اختلاف پتانسيل الكتريكي مي نامند.
انرژي پتانسيل واحد بار را پتانسيل الكتريكي مي نامند.
ولت سنج است. اين وسيله با قسمتي از مدار كه مي خواهيم اختلاف پتانسيل دو سر آن را اندازه بگيريم، به صورت موازي قرار داده مي شود. براي اندازه گيري دقيق، مقاومت داخلي ولت سنج بايد خيلي زياد باشد تا از آن جرياني عبور نكند.
وسيله اي است كه با تبديل انرژي شيميايي به انرژي الكتريكي، بين دو نقطه اختلاف پتانسيل الكتريكي به وجود آورده و سبب شارش بارهاي الكتريكي مي شود. در واقع مولد به بارهاي الكتريكي انرژي مي دهد تا شارش نمايند. پيل يا مولد را با علامت نشان مي دهند.(|+ نمايانگر پايانه مثبت و -| نمايانگر پايانه منفي مولد است.)
بيشترين اختلاف پتانسيلي كه مولد مي تواند به وجود آورد نيروي محركه آن ناميده مي شود.
براي آنكه جريان الكتريكي برقرار بماند، بار به يك مسير بسته نياز دارد تا در آنن شارش كند. مسيري كه بارها در آن حركت مي كنند مدار الكتريكي ناميده مي شود
يك مدار الكتريكي ساده از دو قسمت تشكيل مي شود. اول مولد يا توليد كننده جريان الكتريكي، دوم مصرف كننده الكتريسيته و اين دو قسمت با سيم هايي با مقاومت ناچيز به هم وصل مي شوند براي اندازه گيري شدت جريان واختلاف پتانسيل در مدار، آمپرسنج و ولت سنج نيز به آن اضافه مي شود.
براي به حركت در آوردن بارهاي الكتريكي بين دو نقطه بايد به وسيله اي بين آن دو نقطه اختلاف پتانسيل ايجاد نمود. باتري، دينامو، ژنراتور، پيل خورشيدي و واندوگراف از وسيله هاي رايجي هستند كه مي توانند بين دو نقطه اختلاف پتانسيل ايجاد كنند.
در يك مدار الكتريكي جهت واقعي جريان از قطب منفي باتري بطرف قطب مثبت آنست. اما به دليل تاريخي جهت جريان را بطور قراردادي از قطب مثبت بطرف قطب منفي باتري در نظر مي گيرند.
آهنگ شارش بار الكتريكي( يعني بار شارش شده در يك ثانيه) را شدت جريان الكتريكي مي نامند..
شدت جريان را با نماد I نشان مي دهند و يكاي آن آمپر( A) است.
آهنگ شارش بار الكتريكي برابر است با نسبت بار الكتريكي شارش شده از هرمقطع مدار( q) به زمان شارش بار (t) يعني:
q = با ر الكتريكي . واحد آن در سيستم SI كولن C است.
t= زمان . واحد آن در سيستم SI ثانيه S است
I= جريان . واحد شدت جريان در سيستم SI آمپر ناميده مي شود.
وسيله اندازه گيري شدت جريان در مدار آمپرسنج است. به اين منظور آنرا به صورت متوالي در مدار قرار مي دهند. براي اينكه جريان الكتريكي به راحتي از آمپرسنج عبور نمايد، مقاومت داخلي آنرا بسيار كم مي سازند.
از رابطه q=It نتيجه مي شود يك كولن برابر يك «آمپر-ثانيه» است. به عبارت ديگر يك كولن مقدار بار الكتريكي است كه توسط جرياني به شدت يك آمپر در مدت يك ثانيه در مدار شارش مي شود.
مقاومت اجسام و مواد مختلف در مقابل عبور جريان الكتريكي از خود را مقاومت الكتريكي مي گويند. مقاومت الكتريكي را با نماد R نشان مي دهند و يكاي آن اهم است. مقاومت الكتريكي در مدار با نماد R نشان داده مي شود.
در واقع مقاومت الكتريكي اجسام به اين دليل به وجود مي آيد كه بارهاي الكتريكي هنگام عبور از ميان اتم ها ومولكول هاي جسم به آنها برخورد كرده و از سرعت و انرژي شان كاسته مي شود.
بنا به قانون اهم نسبت اختلاف پتانسيل دو سر رسانا به شدت جرياني كه از آن مي گذرد مقدار ثابتي است كه به اين مقدار ثابت، مقاومت الكتريكي رسانا مي گوييم. يعني:
V = اختلاف پتانسيل . واحد آن در سيستم SI ولت است.
I = شدت جريان . واحد شدت جريان در سيستم SI آمپر ناميده مي شود
R = مقاومت الكتريكي . واحد آن در سيستم SI اهم است . يا ولت بر آمپر .
انرژي الكتريكي هنگام شارش بار الكتريكي در هنگام عبور از يك مقاومت به انرژي گر مايي تبديل مي شود . انرژي كه يك رسانا مصرف ميكند به عواملي مانند مقاومت رسانا - شدت جريان عبوري از رسانا- زمان عبور جريان و ولتاژ اعمال شده بستگي دارد و واحد آن در سيستم SI ژول ميباشد .
مدارهاي الكتريكي و يا الكترونيكي از اجزاي متفاوتي تشكيل شده اند . قبلا يكي از اين اجزا مانند مقاومت را مطرح كرديم و اكنون به بحث در مورد اجزاي ديگر مدار مثل خازن و القاگر مي پردازيم
از خازنها در مدارهاي راديويي استفاده ميشود.
با توجه به اينكه بار الكتريكي در خازن ذخيره ميشود؛ براي ايجاد ميدانهاي الكتريكي يكنواخت ميتوان از خازن استفاده كرد .خازنها مي توانند ميدانهايالكتريكي را در حجم هاي كوچك نگه دارند ؛ بعلاوه ميتوان از آنها براي ذخيره كردن انرژي استفاده كرد.
خازن در اشكال مختلف ساخته مي شود.
1. مسطح
2. كروي
3. استوانهاي
انواع خازن بر اساس دي الكتريك آنها:
1. خازن كاغذي
2. خازن الكترونيكي
3. خازن سر اميكي
4. خازن الكترونيكي
5. خازن متغيير
ميدان الكتريكي: |
تعريف : در فضاي اطراف هر بار الكتريكي خاصيتي وجود دارد كه به آن ميدان
الكتريكي گويند. اين ميدانهاي الكتريكي هستند كهبرهم نيرو وارد مي كنند.
واحد ميدان الكتريكي در سيستمSI ، نيوتن بر كولن است.
تعريف: ايجاد بار در رساناها بدون تماس به يكديگر، القاء بار ناميده مي شود.
وسيله اي است كه بر اساس القاء الكتريكي عمل مي كند و موارد استفاده آن عبارتند از:
1- پي بردن به وجود بارهاي الكتريكي كم و ضعيف در يك جسم.
2- تعيين نوع بار الكتريكي در يم جسم.
3- تعيين رسانايي يا نارسانايي يك جسم.
الكتروسكوپ تشكيل شده است از يك ميله فلزي كه در يك طرف آن كلاهكي فلزي و در طرف ديگر ورق نازك طلا( يا يك فلز ديگر) نصب شده و مجموعه در داخل يك جعبه شيشه اي قرار دارد.
اندازه بار الكتريكي يك جسم برابر است با مضرب درستي از پايه آن :
اندازه با ر الكتريكييك جسم = تعداد بار ها * بارپايه
q =n*e
هر گاه دو ذرة باردار q1و q2 به فاصله r از هم قرار بگيرند نيرويي بر هم وارد مي كنند .
انرژي الكتريكي را كه توسط يك دستگاه در يك ثانيه به مصرف مي رسد، توان الكتريكي آن دستگاه مي نامند و با نماد P نشان مي دهند.
بهاي انرژي الكتريكي مصرفي را كه بايد براي مصرف انرژي الكتريكي بپردازيم از حاصلضرب توان مصرفي در مدت زمان استفاده شده از دستگاه بستگي دارد.
W=Pt
براي صرفه جويي در مصرف انرژي الكتريكي چه بايد كرد؟
به طور كلي بايد در مصرف كليه وسايلي كه با انرژي الكتريكي كار مي كنند، مثل تلويزيون، لامپ روشنايي، اتو، يخچال، لباسشويي و غيره استفاده بهينه كرد. يعني ازمصرف غير ضروري آنها خودداري نمود. به خصوص هنگام اوايل شب كه مصرف برق زياد است، نبايد از وسايل پر مصرفي چون اتو و لباسشويي و كولر استفاده كرد. و همچنين مي توان براي روشنايي، لامپ هاي مخصوص كم مصرف گازي يا مهتابي را به كار برد.
مايعات مانند اجسام مي توانند ذخيره كننده الكتريسته ساكن باشند. اكثر فرآورده هاي نفتي، ذخيره كننده الكتريسته ساكن هستند، مخصوصاً فرآورده هايي كه خالص تر و روان تر باشند. مقدار ذخيره الكتريسته ساكن در فرآورده هاي نفتي متفاوت است. مثلاً در فرآورده هاي سفيد رنگ به مقدار زياد وجود دارد، در حالي در كه فرآورده هاي سياه رنگ مانند نفت كوره و قير مقدار آن تقريباً صفر است. جريان يافتن مواد نفتي از نقطه اي به نقطه ديگر و تماس آن ضمن حركت موجب الكتريسته ساكن است. مواد نفتي قبل از حركت و جا به جايي داراي بار مثبت و منفي بوده و از لحاظ بار الكتريكي خنثي هستند ولي به مجرد اينكه جريان شروع مي شود بارهاي منفي به وسيله سطح لوله و يا ظرف گيرنده جذب مي شود و فقط بار مثبت در داخل مواد نفتي باقي مي ماند.
زماني كه ماده نفتي در طول حركت، از پمپ ها، فيلترها و شيرهاي متعدد بگذرد، مقدار بيشتري الكتريسته ساكن توليد مي كند. از طرف ديگر پراكندگي، پاشيدگي و بهم خوردن مواد نفتي در داخل مخازن و وجود ناخالصي هايي مانند آب و تكه هاي فلز كه نتيجه زنگ زدگي است باعث افزايش الكتريسته ساكن خواهد شد.
چگونه و كجا خطر الكتريسته ساكن ظهور مي كند؟
هنگام جابه جا كردن مواد نفتي، الكتريسته ساكن توليد مي شود. در بارگيري مواد نفتي حتي اين خطر وجود دارد كه الكتريسته ساكن موجب آتش سوزي شود. فرض كنيد تانكري هنگام بارگيري اتصال زمين نداشته باشد، در اين حال محصول نفتي هنگام ورود به مخزن تانكر داراي بار الكتريسته مثبت است در صورتي كه لوله بارگيري در اثر حركت و جريان مواد نفتي داراي بار الكتريسته منفي است. در همين حال ماده نفتي كه داراي با ر مثبت است وارد مخزن شده ويك جريان الكتريسته مساوي ولي مخالف (منفي) بر سطح داخلي مخزن وارد مي كند. خط تفكيك الكتريسته ساكن روي ديوار مخزن، خود باعث ايجاد الكتريسته مثبت بر سطح خارجي ديوار مخزن تانكر مي شود. دو نقطه خطر در تانكر بوجود مي آيد.
وجود پتانسيل براي ايجاد جرقه بين لوله پركننده كه قسمت بيرون آن بار الكتريسته منفي است و لبه سوراخ اصلي كه قسمت بيروني آن داراي با الكتريسته مثبت مي باشد، باعث ايجاد جرقه در بين بخاراتي كه از مواد نفتي بلند مي شود شده و پس از مخلوط شدن با هوا مشتعل شده و انفجار توليد مي كند. براي جلوگيري از خطر آتش سوزي مي توانيم مخزن و يا تانكر را به زمين اتصال بدهيم. حتي بعد از اتصال زمين نيز مقدار كمي بار الكتريسته مثبت در سطح مايع نفتي و بار الكتريسته منفي در سطح داخلي مخزن براي ايجاد جرقه وجود خواهد داشت. براي مواد نفتي با فشار بخار زياد مانند بنزين، خطر كمتر از مواد نفتي است كه داراي فشار بخار كمتري هستند. زيرا فضاي خالي هنگام بارگيري بنزين به سرعت با بخارات بنزين پر شده و از (حد بالايي قابليت اشتعال) بالاتر رفته و خطر آتش سوزي را كاهش مي دهد.
چگونه مي توان خطرات حاصل از الكتريسته ساكن را در مواد نفتي كاهش داد
بطور خلاصه براي جلوگير از آتش سوزي در اثر الكتريسته ساكن مي توان موارد زير را به كار بست :
- وسايل حمل و نقل مواد نفتي مانند نفت كش ها، قطارها و حتي بشكه ها به زمين اتصال بدهيم و اطمينان داشته باشيم كه اين كار بنحو احسن انجام شده است.
- هنگام پر كردن مخزن هاي نفتي چه ثابت و چه متحرك بايد سعي كرد لوله بارگيري به ته مخزن برسد و از پاشيده شدن آن جلوگيري بعمل آيد.
- اگر نمي توانيد جلو پراكنده شدن ويا پاشيدن مواد نفتي در داخل مخازن را بگيريد بهتر است ميزان خالي كردن مواد نفتي را در داخل مخازن كمتر كنيد.
- تا حد امكان از ورود آب به داخل محصول نفتي جلوگيري كرده و مخصوصاً از بهم خوردن آب جمع شده در ته مخازن خودداري شود. بهترين راه، خالي كردن آب از شير پايين مخازن است.
- حتي المقدور سعي كنيد كه غلظت بخارات نفتي به حد قابليت اشتعال نرسد.
- هنگام تعويض مخزن از يك ماده نفتي سبك نظير بنزين به ماده نفتي ديگري كه داراي نقطه اشتعال بالاست دقت كافي داشته باشيد.
- هنگام پر كردن يك مخزن با عجله اين كار را انجام ندهيد، و از تلاطم مايع هنگام پر كردن جلوگيري كنيد.
دگینامه مايكل فاراد |
||
تولد : 22 سپتامبر 1791 حومه لندن فوت : 26 اوت 1867 لندن زندگينامه مايكل فارادي : امروز در جهان هر كجا در اثر تغيير ميدان مغناطيسيجريان القايي به وجود مي آيد و مولد الكتريسيته اي كار مي افتد و جريانالكتريسيته توليد مي كند اثري از فارادي ديده مي شود. مايكل فارادي پسرنعلبند انگليسي است كه در حومه لندن به دنيا آمد. او به سبب فقر و اينكه ازهمان اوان كودكي متكفل مخارج خانواده اش بود، تحصيلات ابتدايي را تمام نكرد واز سيزده سالگي مشغول به كار شد. كارش صحافي و توزيع روزنامه و به طور كليشاگردي يك مغازه كتابفروشي بود. دستهاي او در اثر كار صحافي، در حركت وسازندگي مهارت يافت و انديشه او سبب خواندن هر كتاب پيش از صحافي و هرروزنامه پيش از توزيع ، رشد يافت. تصادف چنين بود كه همفري ديوي، فيزيكدان مشهورانگليسي، تهيه كارت دعوت براي سخنرانيهاي علمي خود را به اين كتابفروشي سفارشدهد و فارادي، زرنگي كرد و كارت دعوت چند جلسه رانيز براي خود نوشت و درجلسات حاضر شد. پس از سه يا چهار جلسه، موقعي كه فارادي در جلسه سخنراني رفت،كتابي جلد شده و مرتب همراه تقاضاي كار به همفري ديوي داد. اين كتاب سخنرانيهاي ديوي بود كه آنها را به صورت ماهرانه اي تنظيم كرده بود. درخواست فاراديقبول شد مشروط بر آنكه به عنوان كارگر در آزمايشگاه شيمي و فيزيك به كارنظافت بپردازد. اما او با تكيه بر دستهاي سازنده و انديشه پويا و جسجوگر خود،با سرعت به دستياري ديوي برگزيده شد و موقعي كه در آن زمان ديوي را برايسخنرانيهاي علمي به كشورهاي اروپايي دعوت كردند. مايكل فارادي نيز همراه ديويبود و حاصل اين سفر سي ماهه، براي او آموختن چند زبان زنده دنيا و آشنايي بادانشمندان معروف زمان و اطلاع از تجارب علمي آنها گرديد. در سال 1815 پس از پايان اين مسافرت فارادي به كارپرداخت و پس از مدتي به رياست آزمايشگاههاي علمي انجمن سلطنتي انگليس رسيد. فارادي به عنوان يكي از بزرگترين دانشمندان آزمايشگر علوم تجربي ، به قوانينو اكتشافات بسيار مهمي دست يافت، به طوري كه در همان زمان نيز ارزش كارشمعلوم شد و همفري ديوي به همكاري با او افتخار مي كرد و مي گفت : « بزرگترينكشف من كشف وجود فارادي است.» از آثار علمياو: 1- مطالعه در آثار شيميايي جريان الكتريسيته و كشفقوانين الكتروليز ( قوانين فارادي) و انتخاب اصطلاحات مربوط به الكتروشيمياييمانند : الكترود ، آند،كاتد،الكتروليت، . . . 2- موتور الكتريكي - در سال 1821 فارادي موفق شد كهاولين موتور الكتريكي را بسازد، او با گذراندن جريان الكتريسيته از يك چرخفلزي كه در ميدان مغناطيسي قرار داشت، توانست چرخ را به حركت در آورد. ان چرخمتكي بر يك محور رسانا بود كه از پايين نيز با سطح جيوه تماس داشت. 3- توليد الكتريسيته از راه القاي مغناطيسي - درهفدهم اكتبر سال 1831 به كشف اين پديده موفق شد كه حركت نسبي يك مغناطيس و يكسيم پيچ مي تواند جريان الكتريكي توليد كند. و از آن پس كه تكنولوژي توليدالكتريسيته از طريق ديناموها و آلترناتورها ( مولد هاي جريان پيوسته و متناوب ) شروع و تكميل شد. فارادي نه تنها در انديشه اختراع و اكتشاف و ساختن بود،بلكه « ياددادن » و به ويژه آموزش علوم به كودكان را وظيفه خود مي دانست. اواز همان ساله اي اوليه اي كه به سرپرستي آزمايشگاههاي علوم تجربي منصوب شد،در روزهاي مشخصي از هفته ( چهارشنبه ها) براي كودكان در محل ازمايشگاهسخنراني و آزمايش مي كرد. جالب است كه گفته شود هنوز سخنراني هاي علمي پس ازيك و نيم قرن، در سطحي گسترده هنوز ادامه دارد! گرچه فارادي در 26 اوت 1867 وفات يافت وليكن تا زماني كهآثار الكتريسيته و مغناطيس مورد مطالعه و استفاده انسان قرار مي گيرد يادفارادي زنده است.
|