اثر دود سیگار چه تاثيري بر فرد سيگاري و اطرافيان دارد
اخیرا دانشمندان دریافتند قرار گرفتن به مدت پنج دقیقه در معرض دود سیگار می تواند خطرناک باشد و سالیانه عده ی زیادی غیر سیگاری اعم از مادران باردار، کودکان و نوزادانی که هنوز متولد نشده اند، بر اثر بیماری های ناشی از سیگار و دود سیگار در معرض خطر قرار می گیرند و یا جان خود را از دست می دهند.
خطر تنفس دود سیگار برابر است با سیگار کشیدن
مطالعات جدید نشان داده زندگی در کنار افراد سیگاری به اندازه سیگار کشیدن زیان آور است.
محققان می گویند زنانی که در معرض دود سیگار بوده اند، ممکن است دچار ناباروری شوند یا بارداری آن ها با عوارضی، بیش از سایر زنان همراه باشد. در مطالعه این محققان در دانشگاه روچستر نیویورک مشخص شده داشتن اطرافیان سیگاری هم به اندازه سیگار کشیدن می تواند برای سلامت فرد زیان آور باشد.
پیش از این انبوهی از مطالعات، خطرهای گوناگون سیگار را به سیگاری ها گوشزد کرده بودند؛ از ابتلا به انواع سرطان ها گرفته تا مشکلات پوستی، دندانی و ...، اما تا به حال پژوهش های کمی در مورد عوارض ناگوار سیگار، برای اطرافیان فرد سیگاری انجام شده یا حداقل نتایج این پژوهش ها به طور گسترده منتشر نشده است.
در این مطالعه جدید که در آن بیش از 4 هزار و 800 زن غیرسیگاری شرکت داشته اند و نتایج این مطالعه در نشریه کنترل دخانیات منتشر شده، مشخص شده آن هایی که در کودکی در خانه ای با والدین سیگاری زندگی می کرده اند، بیش از دیگر زنان احتمال دارد دچار ناباروری شوند؛ یعنی بیش از یک سال برای بچه دار شدن تلاش کنند و نتیجه مثبت نگیرند.
این در حالی است که تحمل دود دیگران، هم در کودکی و هم در بزرگسالی، می تواند احتمال سقط جنین یا تولد نوزاد مرده را در این زنان، تا 39 درصد افزایش دهد و امکان ناباروری را نیز تا 68 درصد بالا ببرد.
جالب این که هر چه ساعات مواجهه شخص با فرد سیگاری بیشتر بوده، احتمال گرفتار شدن او به این عوارض نیز به صورت تصاعدی بالا می رفته، که این نشان دهنده اثر مستقیم تنفس دود سیگار دیگران بر سلامت است.
به گفته این محققان، سموم متنوع موجود در دود سیگار، سبب از بین رفتن DNA در سلول های حساس جنسی می شود و به این ترتیب احتمال نقائص ژنتیکی در این سلول ها بالا می رود. ناهنجاری های ژنتیکی و کروموزومی، از مهم ترین علل بروز سقط در 3 ماهه سوم به شمار می آیند.
همچنین دود سیگار، کارآیی این سلول ها را از بین می برد و در نتیجه احتمال باروری فرد، به خصوص آقایان پایین می آید. به عنوان مثال، تحقیقات نشان داده مردان سیگاری، تعداد اسپرم های سالم و متحرک و بارور کمتری به نسبت سایر آقایان دارند.
اما تاثیر بر سلول های جنسی و باروری، تنها تاثیر منفی سیگار بر اطرافیان سیگاری ها نیست. به عنوان مثال، در یکی از مطالعات انجام شده در این باره، در موسسه ملی بهداشت ژاپن مشخص شده زنانی که همسر آن ها سیگاری هستند، بیش از سایر زنان در معرض ابتلا به سرطان های مرتبط با سیگار، به ویژه سرطان ریه هستند.
نتایج مطالعاتی از این دست، باعث شده کارشناسان بهداشتی برای تصویب قانون های ممنوعیت سیگار کشیدن در اماکن عمومی، تلاش بیشتری به خرج دهند تا حداقل بتوانند کودکان و افراد غیرسیگاری را از خطرهای آن دور نگه دارند.
سیگار,عوارض سیگار کشیدن,خطرات دود سیگار
دود سیگار برای نوزادان متولد نشده هم خطرناک است
پدران آینده باید سیگار کشیدن را ترک کنند تا فرزند آن ها با خطر روبه رو نشود.
محققان دانشگاه ناتینگهام متوجه شدند زنانی که در دوره بارداری در برابر دود سیگار قرار می گیرند با احتمال 23 درصد بیشتر فرزندشان مرده به دنیا می آید و با احتمال 13 درصد بیشتر نوزادشان به نقص های مادرزادی دچار می شود.
این نتایج با بازبینی 19 مطالعه مختلف که در سراسر جهان انجام شده بود به دست آمد.یکی از کارشناسانی که در این طرح شرکت داشته در این باره گفت: زنان باردار باید به طور جدی در مورد خطرات دود سیگار آگاه باشند.این مطالعات قبلا در کشورهای آمریکای شمالی، آمریکای جنوبیف آسیا و اروپا انجام شده است.
مراحل رشد و تحول انساني(دو تا سه سالگي)
خصوصيات جسماني-حركتي
وزن و قد با سرعت افزايش مي يابد ولي در مقايسه با سنين گذشته سرعت آن كمتر است فعال وپرانرژي است ولي زود خسته مي شود
مستعد ابتلا به بيماريهاي دوران كودكي است.
با برداشتن پا يكي پس از ديگري از پله ها بالا مي رود
براي پايين آمدن هردوپارا روي يك پله مي گذارد
ازوسايل گوناگون به راحتي وبا مهارت بالا مي رود
مي تواند سه چرخه براند
خصوصيات عقلي-ذهني
1 -خودمدار است وبه ديگران كمتر توجه دارد
2-مسايل را از ديد خود مي بيند ونقطه نظرهاي ديگران را درك نمي كند
3-فكر ميكند همه چيز ساخته دست بشر است
4- فكر مي كند كه همه جمادات خصوصيات موجودات جاندار را دارا هستند
5 - به وسيله واژه ها وتجربه ها وخاطرات گذشته را به ياد مي آورد
6- قدرت تقليد شديد دارد
ازتجارب خود براي مادرش صحبت مي كند
حكايات ساده وقابل فهم را تكرار مي كند
اشياي آشنايي را كه مي بيندنام مي برد
به طور قابل فهم حرف مي زند
11-معمولا دوياسه رنگ رامي شناسد ونام مي برد
12-به قصه گوش مي دهد و ميخواهد قصه هايي را كه دوست دارد دوباره بشنود
13-نسبت به مسايل جنسي كنجكاوي نشان مي دهد
14-سوالات زيادي ميپرسد كه با چه و كجا شروع مي شود
خصوصيات عاطفي
انحصار طلب است
به تاييد بزرگترها نياز دارد
تحت تاثير وضع و موقعيت كلي خانواده است
ستيزه جو و لجباز است
اگر مانع خواسته هايش شوند عكس العمل پرخاشگرانه نشان مي دهد
ميل به رهبري دارد
به برادران و خواهران كوچكتر از خود محبت نشان مي دهد
به خود و فعاليت هاي خود مباهات مي كند
در سن سه ونيم سالگي به علت سازگاري اخلاقي احساس عدم اطمينان وامنيت نسبت به خود وديگران مي كند
10-در سن سه ونيم سالگي ناآرامي ونا ايمني غالبا با گريه وسوالاتي مثل مادر مرا دوست داري؟ ظاهر مي شود
11-در سن سه ونيم سالگي ميل دارد مركز توجه باشد واگر توجه به شخص ديگري معطوف شود حسادت مي ورزد
12-در سن سه ونيم سالگي بي ثبات و ناپايداراست(مثلا يك دقيقه بسيار خجالتي ودقيقه بعد بسيار پررو است)
13-در سن سه ونيم سالگي علاقه كودك از مادر به پدر منتقل مي شود وپدر مظهر كمال ترقي مي گردد
خصوصيات اجتماعي
بيشتر در كنار كودكان ديگر به بازي مشغول مي شود ولي با آنها بازي نمي كند
براي كمك كردن در وظايف روزمره اظهار تمايل واستقلال مي كند
علاوه برگرفتن به بخشيدن و دادن وسايل خود به ديگرلن علاقه نشان مي دهد
از دستورات ديگران اطاعت مي كند
مراحل رشد و تحول انساني(چهار تا شش سالگي)
خصوصيات جسماني-حركتي
1-سرعت افزايش قد و وزن كمتراز سه سالگي است
2- فعال وپرانرژي است .
3-مستعد ابتلا به بيماريهاي دوران كودكي است.
4-از فعاليت هايي كه باعث تحرك عضلاني مي شود لذت مي برد.
5-در مقايسه با سه سالگي بين چشمان و دستان وانگشتان هماهنگي بيشتري براي گرفتن اشيا وجود دارد.
6-در حركات كودك توازن وهماهنگي ديده مي شود.
7-با برداشتن گامهاي متناوب از پله ها بالا مي رود
8-مي تواند با پنجه هاي پا بدود و روي نوك پا بايستد
9-مي تواند لي لي كند.
10-به سرعت دوچرخه مي راند وبا مهارت دور مي زند
11-از وسايل وجاهاي بلند بالا ميرود
12-مي تواند به هوا بپرد بچرخد وتاب بخورد
13-مي تواند دايره و مثلث ترسيم كند
14 – مي تواند شكل آدم را كه سه يا چهار قسمت دارد ترسيم كند
15- به علت توانايي جسماني وحركتي مي تواند بسياري از كارهاي شخصي را مانند پوشيدن كفش ولباس شستن صورت و رفتن به دستشويي را خود انجام دهد.
خصوصيات عقلي-ذهني
1 -خودمدار و خودمركز است ونقطه نظرهاي ديگران را به خوبي درك نمي كند
2-رابطه بين كل و جزء را به خوبي نمي فهمد
3- خصوصيات جانداران را به موجودات بي جان نسبت مي دهد
4- همه چيزرا ساخته دست انسان مي داند
5- قدرت تقليد در او شديد است وحتي چيزهايي را كه در زمان حال ديده نمي شود تقليد مي كند(تقليد در غياب الگو)
6-به يادگيري علاقه مند است
7- كنجكاو است وزياد سوال مي كند
8-به رابطه بين علت و معلول پي مي برد
9-به علت گستردگي زمينه توجهش به قصه هاي طولاني علاقه مند است
10-درتخيلات خود غرق مي شودوميان تخيلات و واقعيات تفاوتي قايل نيست
11-شناخت او بر اساس تجربيات ملموس است
12-معني لغات را مي پرسد
13-درباره مرگ ونحوه تولد كودك كنجكاو است وغالبا در اين دو مورد سوال مي كند
14-بلندي كوتاهي بزرگي و كوچكي اشيا را تشخيص مي دهد
15-شروع به درك زمان گذشته وحال مي كند
خصوصيات عاطفي
1-به كودكان علاقه بيشتري نشان مي دهد
2-در مقايسه با سه سال اول زندگي احساس او به خانواده بيشتر وشديدتر مي شود
3-به آساني گريه مي كند
4-نسبت به كارهاي ديگران علاقه نشان مي دهد
5-به تواناييهاي خود اطمينان دارد
6-از اشخاص ناشناس حيوانات وصداها مي ترسد
7-به بيان خود اطمينان دارد
8-محركهاي خارجي اورابه آساني دچار دگرگونيهاي عاطفي(ترس حسادت وخشم) مي كند
9-اگر اورا از كاري كه مي خواهد انجام دهد بازدارند اعتراض مي كند
10-به برادران وخواهران كوچكتر از خود علاقه نشان مي دهد واز ناراحتي آنها اندوهناك مي شود
خصوصيات اجتماعي
1-در مقايسه با سه سالگي به بازيهاي گروهي علاقه بيشتري نشان مي دهد
2-دوستان محدودي پيدا مي كند
3-تمايل بيشتري دارد كه با همجنسان خود بازي كند
4-ديگران را در اموال خود شريك مي كند
5-براي نشان دادن قدرت وقيد ناپذيري خود معمولا كتك ميزند لگد مي پراند مي شكند وفرار مي كند
6-بي احترامي نسبت به ديگران واستفاده از كلمات نا مطلوب در او ديده مي شود
7-در روابط اجتماعي نسبت به دستورات سركش است ومخالفت مي ورزد
8-در روابط اجتماعي خود سختي وخشونت نشان مي دهد
9-قيد ناپذير است وبه اصول وقواعد اجتماعي اعتنا ندارد
10-در چهارونيم سالگي نسبت به بزرگترها كمتر سركشي نشان مي دهد
11-در چهارونيم سالگي نوع بازيهاي او آرامتر است وبهتر مي تواند عدم موفقيت را تحمل كند
ايدز چيست ؟
مقدمه
هنگامي که دنيا برنامه بهداشت براي همه تا سال ۲۰۰۰ را پيگيري مي کرد و زمانيکه جهانيان ريشه کني آبله را جشن مي گرفتند و غلبه بر بسياري از بيماريهاي عفوني مانند فلج اطفال ، ديفتري ، سرخک و کنترل بيماريهاي واگير را نويد مي دادند ، ناگهان در سال ۱۹۸۱ نوعي بيماري عفوني ناشناخته در آمريکا ، اروپا ، آفريقا ، استراليا ، به نام ايدز گسترش يافت . با گذشت حدود ۲۰ سال و صرف ميلياردها دلار هزينه ،عليرغم بسياري پيشرفتها هنوز دانشمندان موفق به کشف واکسني براي پيشگيري و دارويي براي درمان قطعي آن نشده اند . با گسترش ايدز در آفريقاي جنوبي و آسيا ، اين بيماري هم اکنون بصورت جهانگير درآمده است . تخمين زده شده که تا ابتداي سال ۲۰۰۱ حدود ۱/۳۶ ميليون نفر آلوده به ويروس ايدز در جهان زندگي مي کنند و ۲۲ ميليون نفر بخاطر اين بيماري جان خود را از دست داده اند .
تنها در سال ۱۹۹۹ ، ۶/۵ ميليون مورد جديد به موارد آلودگي اضافه شده که حدود نيمي از آنها بين ۲۴-۱۵ سال سن دارند . پس شناخت اين بيماري براي شما نوجوانان عزيز ضروري است .
* عامل ايدز
عامل بيماري ويروسي به نام ويروس نقص ايمني انسان( Human Immuno deficiency Virus HIV) که به سيستم دفاعي بدن حمله کرده و باعث اختلال در فعاليت آن مي گردد . بيشترين سلولهايي که درگير مي شوند ،لنفوسيت ها هستند که جزء گلبولهاي سفيد مي باشند .
نام بيماري ( AIDS) از حروف اول کلمات زير گرفته شده است و به معني نقص ايمني اکتسابي است :
( Acquired Immuno Deficiency Syndrome )
* تشخيص
تشخيص آلودگي به ويروس ايدز ، فقط با آزمايش خون ميسر است که آن هم از زمان ورود ويروس به بدن انسان تا زماني که شواهد آزمايشگاهي ظاهر شود ، بين ۲ هفته تا ۱۶ ماه فاصله وجود دارد که به آن دوره پنجره گفته مي شود . در اين دوران فرد آلوده کننده است ولي هيچ يک ازعلائم باليني و آزمايشگاهي متداول را ندارد.
* ايدز چگونه سرايت مي کند ؟
* ويروس ايدز از سه راه قابل انتقال است :
۱ - تماس جنسي
۲ - از راه انتقال خون و فرآورده هاي خوني و استفاده مشترک از سرنگ و سوزن آلوده
۳ - از مادر به کودک
۱ - تماس جنسي
۸۰ درصد آلوده شدگان به بيماري ايدز در دنيا به دليل برقراري روابط جنسي با افراد آلوده به اين بيماري مبتلا شده اند .
۲ - انتقال خون و فرآورده هاي خوني و سرنگ و سوزن آلوده
بيماري ايدز از طريق انتقال خون و فرآورده هاي خوني آلوده به ويروس ، قابل انتقال است . در اکثر کشورهاي جهان ، خون و فرآورده هاي خوني را از نظر آلودگي به ويروس ايدز مورد بررسي قرار مي دهند ، پنج درصد از آلوده شدگان به ويروس ايدز از اين طريق آلوده شده اند .
هر وسيله تيز و برنده که بتواند در پوست يا مخاط خراش ايجاد کند يا وارد بدن شود مانند ابزار پزشکي و دندان پزشکي ،لوازم حجامت ، سوراخ کردن گوش ، ختنه ، خال کوبي ، طب سوزني ، تيغ سلماني و مسواک مي تواند باعث انتقال ويروس گردد .
اينگونه وسايل ، بايد يک بار مصرف باشند و يا حداقل بصورت مشترک استفاده نشوند ، در مورد وسايلي مانند وسايل دندانپزشکي و پزشکي پيشرفته که امکان چنين کاري نيست بايد حتماً وسايل بخوبي استريل شده باشند .
در حال حاضر مهمترين راه انتقال ويروس در ايران و برخي از کشورهاي ديگر جهان استفاده افراد معتاد از سرنگ يکديگر براي تزريق مواد مخدر بوده است .
۳ - از مادر به کودک
سومين راه انتقال از طريق مادر به کودک در طول حاملگي و زايمان است . ثابت شده است که شير مادر آلوده مي تواند سبب انتقال ويروس از مادر به فرزند باشد
راههاي عدم سرايت
عليرغم جداسازي ويروس ايدز بسياري از ترشحات بدن مانند خون ، ترشحات جنسي مردانه و زنانه ، بزاق ، ادرار ، اشک ، عرق ، شيرمادر ، مايعات جنب ،صفاق و مغزي نخاعي ، سرايت در اثر تماس با همه آنها صورت نمي گيرد و فقط خون ، ترشحات جنسي و شير مادر عامل انتقال هستند . لذا ويروس ايدز از راه تماسهاي عادي مثل با هم کارکردن ، صحبت کردن ، همسفر شدن ، غذاخوردن و همچنين از راه حمام ، استخر و توالت قابل انتقال نمي باشد .
* چه راههايي براي پيشگيري از بيماري ايدز وجود دارد ؟
۱ - با توجه به اينکه شايعترين راه سرايت در جهان از طريق تماس جنسي است ، بهترين راه پيشگيري از ايدز ، پاي بندي به اصول اخلاقي و خانوادگي و اجتناب از بي بند و باري هاي جنسي است .
۲ - عدم استفاده مشترک از لوازمي که ممکن است در قسمتي از بدن بوسيله آنها خراش يا بريدگي ايجاد شود مانند : تيغ صورت تراش ، خلال دندان يا مسواک .
۳ - استفاده از سوزن و سرنگ يک بار مصرف براي تزريقات و استريل کردن کامل لوازم پزشکي و دندانپزشکي.
۴ - پرهيز از مواد مخدر ، اعتياد تزريقي و استفاده از سرنگ و سوزن مشترک که راه مهمي براي انتقال ويروس است و از طرف ديگر مصرف هر نوع ماده مخدر چه تزريقي و چه خوراکي ، حتي الکل ، چون باعث کاهش هوشياري و خويشتن داري مي گردد و مي تواند انسان را در برابر رفتارهاي پرخطر قرار دهد .
* آموزش
يکي از مهمترين گروههاي پرخطر ، جوانان مي باشند و کسب آگاهي در زمينه کنترل و پيشگيري از ايدز جزء ضروريات آموزشي تمام کشورهاست .
آنچه بايد جوانان و نوجوانان درباره ايدز بدانند :
پس همدردي و حمايت خود را نسبت به اين بيماران و افراد آلوده به ويروس دريغ نکنيد .
* براي اجتناب از آلودگي به ايدز
در برابر تعارفات خانمانسوز مثل سيگار ، مواد مخدر ، شرکت در مجامع خطرناک ، وسوسه در انجام کارهاي ناسالم از طرف فاميل و دوستان ناباب ، مقاومت کنيد .
براي مقاومت در برابر وسوسه هاي شيطاني به قدرت لايزال الهي پناه ببريد .
به اصول و موازين اخلاقي و انساني دين مبين اسلام پايبند باشيد و بدانيد که يکي از دلايل انتشار بيماري و بلاي قرن در اروپا و آمريکا و آفريقا بي بند و باري و هرزگي بسياري از جوانان بوده است .
* علائم بيماري چگونه ظاهر مي شود ؟
با کاهش قدرت سيستم دفاعي به مرور زمان بدن آماده ابتلا به عفونتها و سرطانهائي مي شود که به طور معمول در مردم عادي ديده نمي شوند ، اين بيماريها بصورت بيماريهاي ريوي ، اسهالهاي شديد و مزمن ، تبهاي طولاني ، کاهش وزن ، اختلالات شخصيتي ، بيماريهاي مغزي وپوستي خود را نشان مي دهند که درنهايت منجر به مرگ فرد مبتلا خواهد شد .
اولين تست اچ. آی. وی.
چه زمانی بعد از رفتار خطرناک بايستی آزمايش اچ. آی. وی. داد؟
اگر شما در ايران زندگی می کنيد:
در ايران معمولاً دسترسی به آزمايش استاندارد اچ. آی. وی. ( HIV-ELISA ) سهل تر است . اين نوع آزمايش در ايران برای بار اول 8 هفته بعد از رفتار خطرناک به مراجعه کنندگان توصيه می شود. ولی به دليل اينکه سرعت و ميزان توليد پادتن خون در بدن افراد متفاوت است و برای انجام آزمايش دقيقی که بتوان به نتيجه آن استنتاج کرد و جواب قطعی را ارائه داد، 6 ماه بعد از رفتار خطرناک بايستی که آزمايش تکرار شود.
اگر شما در اروپا و يا آمريکای شمالی زندگی می کنيد:
در کشورهای اتحاديه اروپا و آمريکای شمالی معمولاً به دليل دسترسی سهل تر به روش تست (HIV-PCR) اولين آزمايش 2 هفته بعد از رفتار خطرناک توصيه می شود. اين روش دو هفته بعد از ورود ويروس قادر به جستجو و رديابی مستقيم ويروس در خون می باشد. اطمينان به اين تست تنها 95 درصد است. بنابراين برای دفعه دوم 12 هفته بعد يک تست (HIV-ELISA) نيز توصيه می شود که ميزان پادتن (آنتی بادی) ها يی که خون شخص آلوده برعليه ويروس اچ. آی. وی. توليد کرده است را اندازه گيری می کند .
آزمايش HIV-ELISA
آزمايش استاندارد اچ. آی. وی.، تست HIV-ELISA است. اين تست استاندارد جهانی مورد استفاده در بيمارستان ها، بانک های خون و يا سازمان های انتقال خون می باشد.
اين آزمايش مستقيماً خود ویروس را جستجو نمی کند. در اين روش، ميزان پادتن ( آنتی بادی) هایی که بدن شخص آلوده برعلیه ویروس اچ. آی. وی. توليد کرده، اندازه گرفته می شود.
وقتی که ويروس اچ. آی. وی. وارد بدن می شود، يک ماده شيميايی خاصی از سوی سيستم دفاعی توليد می شود که پادتن ( آنتی بادی) ناميده می شود. پادتن ها واکنش بدن نسبت به عفونت می باشند. بنا براين اگر بدن شخصی پادتن عليه ويروس اچ. آی. وی. توليد کرده باشد، به معنای آن است که شخص به ويروس اچ. آی. وی. آلوده شده است.
توليد پادتن در بدن به مدت زمان بين چند روز تا سه هفته نياز دارد.
آزمايشی را که بتوان به نتيجه آن اعتماد کرده و بر اساس آن شخص را نسبت به نوع سلامت خود با اطلاع کرد، دربعضی منابع بين 6 هفته تا 6 ماه و بعضی ديگر بين 8 هفته تا 6 ماه بعد از ارتباط خطرناک توصيه شده است.
آزمايش HIV-PCR
به زبان بسيار ساده اين آزمايش مستقيماً وجود ويروس اچ. آی. وی. در خون را جستجو می کند.
تست HIV-PCR، دی. ان. آی. ويروس اچ. آی. وی. را در خون رديابی می کند. اگر شخصی آلوده شده باشد، دی. ان. آی. ويروس ايدز در خون او وجود خواهد داشت.
ميزان اطمينان به دقت اين تست 95% می باشد. بعضی منابع اين آزمايش را دو هفته بعد از داشتن ارتباط خطرناک (ارتباطی که به تماس مشکوک با خون منجر شود) و بعضی ديگر ابتدا 4 هفته بعد3، توصيه می کنند. معمولاً بين 5 روز تا يک هفته طول می کشد تا نتيجه اين آزمايش دريافت شود.
از نظرهزينه، اين تست به طور معمول بسيار گران تر از تست (HIV-ELISA) می باشد.
موارد ياد شده در بالا از راههاي زير آلوده شده اند:
69 درصد در اثر استفاده از سرنگ و سوزن اشتراكي (معتادين تزريقي)
13 درصد از راه تماس جنسي.
11 درصد از راه خون و فراورده هاي خوني .
1 درصد از مادر آلوده به كودك و مواردي هم نامشخص بوده است.
ايدز در ايران
در ايران نيز اخيرا آمارهای نگران کننده ای از افزايش مبتلايان به ايدز به گوش می رسد، به طوری که گفته شده که در سالهای اخير تعداد مبتلايان به ويروس اچ آی وی، چندين برابر شده است. اين آمارها نشان می دهد که ايران با يک اپيدمی جدی ايدز روبروست.
اولين مورد ايدز در ايران در سال ۱۳۶۶ گزارش شد . اين مورد يک کودک ۶ ساله هموفيل بود که بدليل بيماري زمينه اي از فرآورده هاي خوني وارداتي استفاده مي کرد . از آن پس تمام خونها و فرآورده هاي خوني اعم از داخلي يا وارداتي ملزم به آزمايش از نظر عفونت قبل از مصرف شدند . اين آزمايشات توسط سازمان انتقال خون ايران انجام مي پذيرد . برابر گزارشات واصله از دبيرخانه ستاد کشوري مبارزه با ايدز ، از آن زمان تا پايان سال ۱۳۷۹ ، ۲۳۸۲ مورد آلوده به ويروس در ايران شناسايي شده است که ۳۱۹ نفرشان به اين بيماري مبتلا و ۲۸۴ نفرشان فوت شده اند .
۶۴٪ موارد ابتلا از طريق اعتياد تزريقي و اشتراک در سرنگ و سوزن ۱۲٪ از طريق آميزش جنسي بوده است .
منابع
سايت هاي اينترنتي
http://www.emdadgar.com/special/aids/aids.htm
http://www.irteb.com/bimarihayrooz/aids%20in%20iran.htm
http://www.mardoman.com/health/hiv.aspx
http://www.irteb.com/bimarihayrooz/aids%20and%20tinage.htm
ایدز
شرح بیماری
ایدز عبارت است از بوجود آمدن ضعف عمده در دستگاه ایمنی بدن (نقص ایمنی). این امر باعث کاهش توانایی بدن در مقابله با عفونتها و توانایی سرکوب سلولهای غیرطبیعی مثل سلولهای سرطانی میشود. ویروس ایدز سلولهای ایمنی موجود در خون (لنفوسیتها) و سلولهای ایمنی موجود در بافتها مانند مغز استخوان، طحال، کبد و گرههای لنفاوی) را درگیر میسازد. این سلولها در تولید پادتن برای مقابله با بیماریها و سرطانها نقش دارند. در مجموع باید گفت که ایدز یک نوع نقص ایمنی ثانویه است که در سیر عفونت با ویروس ایدز ایجاد میشود.
علت بیماری
عامل بیماری ایدز یک نوع ویروس از گروه رترو ویروسها است که باعث کاهش توانایی سیستم ایمنی بدن میزبان میشود. علایمی که ما در بیماری ایدز میشناسیم مربوط به بیماریهایی است که در اثر نقص دستگاه ایمنی بدن تولید میشوند. در اکثر بیماریهای ویروسی وضع به این منوال است که سلولهای مملو از ویروس ویروسها را آزاد کرده و این ویروسها خود را با پادتنهای آماده مواجه میبینند. در چنین وضعی بیماری شخص برطرف میشود. اما در مورد ویروس ایدز وضع به گونهای دیگر است.
در اینجا اولین ویروسی که وارد اولین سلول میزبان میشوند از حمله پادتنها در امان میمانند. ویروسهای جدیدی که از سلول خارج میشوند بعضا توسط پادتنها خنثی میشوند اما ژنهای اولیه در درون سلول میزبان به تولید ویروس ادامه میدهند. ممکن است که ویروس در بدو ورود به سلول میزبان به صورت غیر فعال درآید و بعد از گذشت چندین سال به مساعد شدن اوضاع فعالیت بیماریزایی خود را آغاز کند. این ویروس دستگاه ایمنی بدن را تضعیف میکند و در این یک سرماخوردگی ساده هم میتواند برای شخص مشکل ساز باشد.
سیر بیماری و علایم آن
ابتلا به بیماری ایدز در اغلب موارد با عوارض سادهای مانند اسهال ، خارش پوست و افزایش خفیف حرارت بدن شروع میشود. این عوارض پس از چند هفته خودبخود برطرف میشود و شخص خیال میکند که به سرماخوردگی دچار بوده است. از آنجا که ساخته شدن پادتنهای موثر حدود 14 روز طول میکشد دراین زمان جدال بین ویروسها و پادتنها در جریان است. پس از سپری شدن این مرحله دورانی فرا میرسد که حال شخص بیمار خوب میشود اما در خون او پادتن ضد ایدز را میتوان تشخیص داد و از خون وی ویروس ایدز را بدست آورد.
لنفوسیت T4 که مبتلا شده است شروع به تقسیم میکند همین امر باعث تورم غدد لنفاوی میشود. تورم غدد لنفاوی گاه ماهها یا سالها بعد از ابتلای اولیه پدیدار میشود و میتواند مدتها به همان حال باقی بماند. در بسیاری از موارد هم ناراحتیهای جدی دیگری به آن اضافه میشود. بیماران اکثرا به شدت لاغر میشوند چون دیواره روده آنها مواد غذایی را بطور کامل جذب نمیکند. در اروپا که تغذیه مردم رضایت بخش است کم شدن وزن چندان مخاطره آمیز نیست. اما در بعضی کشورهای جهان سوم که مردم با سوء تغذیه دست به گریبانند کاهش وزن فرد را نحیف میکند.
عرق کردن در شب و احساس خستگی ، التهاب بیضهها از سایر علایم این بیماری است. مرحله بعدی که در آن تصویر نهایی بیماری ایدز به نمایش گذاشته میشود حاصل از درهم شکسته شدن کامل سیستم دفاعی بدن است. تعداد سلولهای لنفوسیت T4 به شدت کاهش یافته است و در این حالت انواع بیماریهای باکتریایی ، ویروسی و انگلی قادر هستند که فرد مبتلا را از پای بیاندازند.
عوامل تشدید کننده بیماری
تماس جنسی با افراد آلوده. همجنسبازها در معرض بیشترین خطر هستند.
بیبند و باری جنسی
استفاده از سرنگهای آلوده برای تزریق مواد مخدر
تزریق خون یا فرآوردههای خونی آلوده
مواجهه کارکنان بیمارستانها و تکنسینهای آزمایشگاهی با خون ، مدفوع ، یا ادرار افراد آلوده به ویروس ایدز.
پیشگیری
از تماس جنسی با افراد آلوده یا افرادی که مواد مخدر تزریقی مصرف میکنند خودداری شود.
از کاندوم استفاده شود.
از بیبندوباری جنسی خودداری شود.
خون یا فرآوردههای خونی باید از لحاظ آلودگی بررسی شده باشد.
تشخیص بیماری
تشخیص این بیماری از طریق آزمایش خون امکانپذیر است. خوشبختانه در کشور ما این آزمایش به صورت رایگان انجام میشود تا افراد مختلف از سلامتی خود اطمینان حاصل کنند.
درمان
در حال حاضر داروها در معالجه عفونت ایدز مؤثر نیستند. برای مقابله با عفونتها یا پیشگیری از آنها ممکن است آنتیبیوتیک تجویز شود. داروهای ضد ویروسی مانند دیدانوزین ، استاوودین ، زالسی تابین ، زیدوودین و نیز داروهای مهارکننده پروتئاز در درمان عفونت با ویروس ایدز مورد استفاده قرار میگیرند و ممکن است پیشرفت بیماری را به تأخیر اندازند. تجویز آنها باید توسط پزشکان با تجربه انجام پذیرد. با این داروها (مثل زیدووین) میتوان انتقال عفونت به نوزادان مادران حامله را کاهش داد. تحقیقات زیادی در رابطه با داروهای جدیدتر و واکسن آن از طریق مهندسی ژنتیک در دست انجام هستند.
درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
اگر شما یا یکی از اعضای خانوادهتان علایم عفونت ایدز را دارید.
اگر پس از تشخیص، علایم یک عفونت دیگر ظاهر شوند (تب، سرفه، یا اسهال).
اگر دچار علایم جدید و غیر قابل توجیه شدهاید. داروهای مورد استفاده در درمان، عوارض جانبی بسیاری دارند.
ايثار
«ايثار» از موضوعات بساير مهم و از ارزش هاي بسيار والايي است كه در فرهنگ و انديشه اسلامي جايگاهي خاص را به خود اختصاص داده و نقشي محوري و بنيادين را در حيات اجتماعي و سياسي ايفا مي نمايد.
در نگاه اين فرهنگ متعالي، ايثار داراي دو جلوه «جاني» و «مالي» مي باشد كه هر دو در عرصه هاي جنگ حق و باطل و در جبهه و پشت جبهه به ظهور و عينيت در مي آيند.
در قرآن كريم آيات فراواني به ايثار و فداكاري با «جان» و «مال» در راه خدا و براي دفاع از اسلام و صيانت از استقلال سرزمين و كشور اسلامي تصريح دارند كه هم مبارزه و جهاد جاني و مالي را كه مي باشد مايه خير و نيكي مي دانند و هم در كنار اين دو، به اصل هجرت در راه خدا كه آن نيز نوعي ايثار و فداكاري مي باشد اشاره دارند و اين عمل و ارزش والا را تجارتي بزرگ با خدا و موجب دستيابي به درجات و مقام و مراتب بالا نزد پروردگار و نيل به فلاح و رستگاري معرفي مي كنند.
گستره حضور ايثار در دوران دفاع مقدس
ايثار و فداكاري در دوران دفاع مقدس، هم از جنبه جاني و هم از جنبه مالي، به سختي به وصف مي آيد و نمي توان آنگونه كه شايسته است ابعاد و جلوه هاي اين ارزش و هنجار والا را نماياند. يكي از علل اين تحير فكر و بنيان و قلم در توصيف ايثار و ترسيم جلوه هاي زيباي آن، گستره و وسعت خاص آن مي باشد. يعني اين ارزش بزرگ فقط در افراد و اقشار خاصي از مردم و متجلي نگشت تا بتوان به تحليل و توصيف آن پرداخت، بلكه در قشرها و جمعيت هاي مختلف جامعه، از زن و مرد، پير و جوان، روحاني، دانشگاهي، ارتشي، سپاهي، بسيجي، عشاير، كارگر، كارمند، كشاورز و ساير اقشار ملت در سرتاسر كشور و حتي در دورافتاده ترين روستاها به ظهور و بروز درآمد و اگر فرماندهان ما در جبهه هاي جنگ از اين نيروهاي ايثارگر مردمي برخوردار نبودند، هرگز قادر به برنامه ريزي هاي كلان براي دفع دشمنان و بيرون راندن آنان از شهرهاي اشغال شده نمي گشتند و جنگ هشت ساله را كه با حمايت هاي نظامي و تسليحاتي و اقتصادي و تبليغي و سياسي بر ايران تحميل گرديد با سرافرازي و عزت و با حفظ استقلال و تماميت ارضي كشور به پايان نمي بردند.
اگر بخواهيم زيباترين و گوياترين جلوه هاي ايثار و فداكاري دوران مقدس را به توصيف درآوريم، بايد از رهنمودهاي امام خميني و تعابير ژرف و توصيف هاي عميق و سرشار از پيام و درس او براي نسل امروز و فردا استفاده كنيم. در اين پيام ها و توصيف ها، هم رشادت ها و جانفشاني هاي رزمندگان اسلام در نبرد روياروي با دشمنان، و هم حضور نيروهاي ايثارگر مردمي در جبهه و پشت جبهه و ايثار جاني و مالي آنان به خوبي نماينده شده است.
تعبيرهاي امام را كه به صورت فشرده و در وصيت نامه شريف خويش درباره وسعت تجلي ايثار و فداكاري همه اقشار مردم و حضور شگفت انگيز آنان در جبهه هاي نور عليه ظلمت، منعكس كرده اند، به نظاره مي نشينيم:
«من با جرئت مدعي هستم كه ملت ايران و توده ميليوني آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله ـ صلي الله و عليه و آله ـ و كوفه و عراق در عهد اميرالمؤمنين و حسين بن علي ـ صلوات الله و سلامه عليهما ـ مي باشند.
آن حجاز كه در عهد رسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ مسلمانان نيز اطاعت از ايشان نمي كردند و با بهانه هايي به جبهه، نمي رفتند كه خداوند تعالي در سوره «توبه» با آياتي آنها را توبيخ فرموده و وعده عذاب داده است و آن قدر به ايشان دروغ بستند كه به حسب نقل، در منبر به آنان نفرين فرمودند و آن اهل عراق و كوفه كه با اميرالمؤمنين آن قدر بد رفتاري كردند و از اطاعتش سرباز زدند كه شكايت آن حضرت از آنان در كتب نقل و تاريخ معروف است و آن مسلمانان عراق و كوفه كه با سيد الشهداء عليه السلام، آن شد كه شد و آنان كه در شهادت دست آلوده نكردند، يا گريختند از معركه، و يا نشستند، تا آن جنايت تاريخ واقع شد. اما امروز مي بينيم كه ملت ايران، از قواي مسلح نظامي و انتظامي و سپاه و بسيج تا قواي مردمي را از عشاير و داوطلبان و از قواي در جبهه ها و مردم پشت جبهه ها، با كمال شوق و اشتياق چه فداكاري ها مي كنند و چه حماسه ها مي آفرينند و مي بينيم كه بازماندگان شهدا و آسيب ديدگان جنگ و متعلقان آنان با چهره هاي حماسه آفرين و گفتار و كرداري مشتاقانه و اطمينان بخش، با ما و شما روبرو مي شوند و اين ها همه از عشق و علاقه و ايمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام حيات جاويدان، در صورتي مبارك رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم هستند و نه در محضر امام معصوم صلوات الله عليه، و انگيزه آنان ايمان و اطمينان به غيب است و اين رمز موفقيت و پيروزي در ابعاد مختلف است و اسلام بايد افتخار كند كه چنين فرزنداني تربيت نموده، و ما همه مفتخريم كه در چنين عصري و در پيشگاه چنين ملتي مي باشيم.»
اين عبارات و تعابير فشرده و كوتاه ـ و در عين حال بسيار عميق و رسا و غني ـ از زيباترين واژه و جملاتي مي باشند كه امام خميني در توصيف مجاهدت ها و تلاش هاي ايثارگرانه عمومي مردم ايران ـ از رزمندگان فداكار و حماسه ساز در جبهه هاي جنگ شامل ارتش و سپاه و بسيج عشاير و ساير نيروها تا توده هاي وسيع مردم در پشت جبهه با فعاليت هاي خالصانه و ايثارگرانه ـ در وصيت نامه خويش ثبت و ماندگار نموده اند.
حضرت امام خميني با يك رويكرد تاريخي و با استناد به سه مقطع از مقاطع حساس تاريخي اسلام، با روش تطبيقي و مقايسه اي، به برتري ملت مسلمان ايران با ايثار و فداكاري هاي شگفت انگيزشان در طول هشت سال دفاع مقدس بر مسلمانان دوره رسالت دفاع مقدس بر مسلمانان دوره رسالت پيامبر اكرم(ص) و دوره امامت حضرت علي(ع) و حضرت امام حسين(ع) تصريح مي نمايد.
در دوره رسالت و رهبري پيامر اكرم(ص) اگر چه گروه هاي فراواني از مردم پس از ايمان به حقانيت رسول خدا(ص) در عرصه هاي مجاهدت هاي وقفه ناپذير در راه خدا و براي اعتلاي اسلام حاضر گشتند و به جهاد تا مرز شهادت پرداختند، لكن اين گرايش با تمام جلوه هاي زيبا و پيام آور آن، گستره نبود و آن گونه كه ملت مسلمان و ايثارگر ما در جبهه ها و پشت جبهه ها به مقابله با دشمنان اهتمام ورزيدند و همه هستي خود را در راه حضرت حق و در مسير پيشرفت دين مبين اسلام تقديم جانان نمودند و از سر شوق به مسلخ عشق شتافتند، فعال و مهيا براي همه گونه ايثار و گذشت نبودند.
امام خميني براي نشان دادن نمونه و مصداق از قصور گروه هايي از مردم در اطاعت از فرمان خدا و رسول در وجوب حضور در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل، يادآور مي شوند كه «خداي تعالي در سوره توبه با آياتي آنها را توبيخ فرموده و وعده غذاب داده است.».
آيه ذيل از قرآن كريم، نمونه اي از آيات مورد نظر امام خميني مي باشد كه خداوند متعال مسامحه گران در حركت به سوي جبهه هاي نبرد به دشمنان را توبيخ مي نمايد و وعده عذاب به آنها مي دهد:
«يا ايهاالذين آمنوا مالكم اذا قيل لكم انفروا في سبيل الله اثا قلتم الي الارض ارضيتم بالحيوه الدنيا من الاخره الا قليل الاتنفروا يعذبكم عذابا اليما و يستبدل قوما غيركم و لا تضروه شيئا و الله علي كل شي قدير»
«اي كساني كه ايمان آورده ايد، علت چيست كه چون به شما امر شود كه براي جهاد در راه خدا دين خدا بي درنگ خارج شويد، به خاك زمين دل بسته ايد؟ آيا راضي به زندگاني ناپايدار دنيا به جاي حيات جاودان و ابدي آخرت شديد؟ در صورتي كه متاع دنيا در مقايسه با حيات آخرت، اندك و ناچيز است.
بدانيد كه اگر براي جهاد و نبرد با دشمنان نشتابيد، به عذابي دردناك معذب خواهيد شد و خداوند قومي ديگر براي جهاد به جاي شما قرار مي دهد و شما هرگز به خدا زياني نرسانيده ايد(بلكه خود از زيانكاران ابدي شده ايد) و خداوند بر هر چيز قادر و تواناست.»
امام خميني به نفرين پيامبر اكرم(ص) در حق مردمي كه به او دروغ مي بستند نيز تصريح دارد و آن را مستند به «نقل» مي كنند. اين استناد به اين صورت در متون معارف اسلامي آمده است:
«و به تحقيق در زمان رسول خدا(ص) در حق مردمي كه به او دروغ بستند، تا اين كه به خطبه خواندن ايستاد و فرمود: هر كس كه از روي عمد و دانسته به من دروغ بندد، در آتش جهنم قرار خواهد گرفت.»
مردم عراق و كوفه در دوره امامت حضرت علي(ع)، و نيز همين مردم در دوره امامت حضرت امام حسين(ع) با به وجود آوردن شرايط و تنگناهاي سخت و رنجزا براي اين دو پيشواي الهي، در مقايسه با مردم سلحشور و ايثارگر ايران قرار مي گيرند و با تطبيق صفات و عملكردهاي آنها با هم، اين نتيجه حاصل مي شود كه ملت مسلمان ما به دليل مجاهدت هاي ايثارگرانه و خاص و مشتاقانه اي كه در دوران هشت سال دفاع مقدس داشتند از مردم مسلمان عراق و كوفه به درجات و مراتبي بالا، برتر مي باشند، چرا كه سه جبهه بزرگي كه به نام هاي «قاسطين و نأكثين و مارقين» عليه حضرت علي(ع) به جنگ و نبرد پرداختند، از مردم مسلماني تشكيل شده بودند كه در عين اعتقاد به رسالت پيامبر اكرم(ص) و تقليد به احكام عبادي اسلام، به دليل فقدان شناخت هاي اصيل ديني و آگاهي ژرف اجتماعي و سياسي، در دام هاي جهل و ناداني، تحجر و قشري گري، دنيا پرستي و اشرافي گري فرو غلتيدند و نه تنها به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل به فرماندهي امام علي(ع) نشتافتند، كه در مقابل او و در ستيز با اسلام و حكومت اسلامي پرداختند!
همچنين، چنين مردم اسير در دام هاي جهل و جمود و تأثير پذير از تهديد و تطميع هاي حاكمان بني اميه، در مقابل امام حسين(ع) صف آرايي كردندو به قتال با او پرداختند، و حال آن كه قبلاً با ارسال نامه هاي بي شمار براي جهاد و نبرد با بني اميه و ياري امام(ع) براي تشكيل حكومت اسلامي اعلام وفاداري و مجاهدت كرده بودند!
امام خميني با رويكرد به اين سه مقطع تاريخي، جهاد و نبرد ملت مسلمان ايران در جبهه ها و پشت جبهه ها را تمجيد مي كند و چنين مردم سلحشور و ايثارگر را برتر و شريف تر از ملت مسلمان حجاز و عراق و كوفه در دوره رسالت پيامبر(ص) و امامت علي(ع) و حسين(ع) مي داند.
امام خميني جهاد و ايثار رزمندگان اسلام و مردم فداكار در دوران دفاع مقدس برتري اين امت را نسبت به مقاطع تاريخي مزبور، با سه نكته ديگر نيز همراه مي نمايد كه هر كدام از آنها درس و پيامي براي عصر و نسل ماست. نكته اول اين كه مردم مسلمان ايران ـ متشكل از رزمندگان جبهه ها و ايثارگران در پشت جبهه ها ـ در حالي مشتاقانه سر در تبعيت از اسلام و تعاليم رسول خدا مي باختند و عاشقانه به جهاد و شهادت اهتمام مي ورزند كه در عصر پيامبر(ص) و عصر امامان معصوم(ع) حضور نداشتند و ندارند، و اين نشان مي دهد كه معرفت و شناخت و بينش هاي ديني مردم ما بسيار بنيادين و ژرف و عميق مي باشد.
نكته دوم اينكه راز اين همه شوق و جهاد و ايثار در پي آن فعاليت هاي مستمر و طولاني و هشت ساله از جانب ملت مسلمان ايران را بايد در انگيزه هاي مردم «ايمان» و «اطمينان به غيب» است.
نكته سوم در تعابيري است كه امام خميني در پايان متني كه از وصيت نامه ايشان از نظر گذشت، گنجانده است. اين تعبير و عبارت هاي كوتاه كه در دل خود دنيايي از مفاهيم و ارزش و زيبايي نهفته است، چنين مي باشد:
«اسلام بايد افتخار كند كه چنين فرزنداني تربيت نموده، و ما همه مفتخريم كه در چنين عصري در پيشگاه چنين ملتي مي باشيم.»
و اين چنين است كه صحنه ها و عرصه هاي دفاع مقدس ملت مسلمان ايران، زيباترين ارزش هاي والاي الهي را در افكار و انديشه ها، رفتار و سلوك، كنش ها و عملكردهاي فرزندان اسلام به تجلي درآورد و آن دلاور مردان و حماسه سازان تا آنجا در اين ميدان وسيع و عرصه گسترده، به شتاب حركت آغازيدند و به سرعت مراحل رشد و كمال معنوي و قرب الهي را طي نمودند و استعدادهاي بالقوه خويش را در مديريت و فرماندهي جنگ به عينيت در آوردند و در جهاد و ايثار و شهادت پيش تاختند كه براي نسل امروز و فرداي ما به صورت چهره هاي شاخص و بالنده و الگوهاي عشق و ايمان و جهاد و ايثار و شهادت درآمدند. نسل امروز و فرداي ما بايد از فداكاري و مبارزه و شهامت و مجاهدت هاي خالصانه و صادقانه اين الگوها درس و پيام بگيرند و خون مقدس و مطهر شهداي اين جهاد مقدس به ويژه سرداران و فرماندهان غيور و شجاع و وارسته اي همچون شهيدان همت، باكري، خرازي، باقري، بروجردي، جهان آرا، صياد شيرازي، زين الدين، كاوه، شيرودي، بابايي، چمران و ساير شهداي بزرگ و تأثير گذار را پشتوانه اي براي بيداري و راهيابي و تعهد و مسئوليت خويش قرار دهند.
ایران قبل و بعد از انقلاب
ماهیت، شیوه و ساختار حكومتی در ایران:
از جمله عوامل مؤثر بر نوع سیاستگذاری یك نظام، ماهیت، ساختار و شیوه اداره حكومت می باشد. به عنوان نمونه اعمال سیاستهای كلی در نظامی با ساختار دینی كه خود را مقید به حفظ اصول اخلاقی و الهی میداند با نظامی لائیك یا سكولار متفاوت است. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شیوه حكومتی رژیم پهلوی بر پایه پادشاهی یا حكومت فردی قرار داشت. در حكومت پادشاهی یك فرد با عنوان سلطان یا شاه تمام قدرت سیاسی جامعه را در اختیار میگیرد و اراده شخصی او مظهر اراده سیاسی و حاكمیت در جامعه تلقی میگردد. همانگونه كه قانون اساسی در دست رژیم پیش از انقلاب بازیچهای بیش نبود و در واقع این شخص شاه بود كه به تنهایی تصمیمات حكومتی را اتخاذ میكرد. انتصاب یا بركناری نخست وزیر، وزرا، صاحبان پستهای بالا استانداران و غیره تنها به وسیله شاه انجام میگرفت. به اعتراف دوست و دشمن كابینه، مجلس و قوای دیگر حكومتی از خود هیچ اختیاری نداشته و در واقع نقش نهادهای رسمی نقشی تشریفاتی بیش نبود.
در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران نظامی است كه بر پایه سه ركن اساسی دین، مردم و رهبری استوار گردیده است. در این نظام حاكمیت اصلی از آن خداست. شكل حكومت به صورت جمهوری اسلامی است كه مردم ایران در همهپرسی 1358 با اكثریت قاطع آراء آنرا برای خود برگزیدند. ساختار حكومتی در جمهوری اسلامی به موجب اصل 57 قانون اساسی از سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه تشكیل گردیده كه زیر نظر ولایت مطلقه فقیه اعمال میگردد. هر چند به موجب این اصل این قوا مستقل از یكدیگر می باشند اما همكاری و نظارت متقابل بین قوای مزبور وجود دارد.
با این توضیح كه در این نظام حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه به عهده رهبری گذارده شده است. كلیه قوانین و مقرارات در جمهوری اسلامی ایران اعم از مالی، اقتصادی، اداری، مدنی، جزایی، فرهنگی، سیاسی و... باید بر اساس موازین اسلامی تدوین یابند.
بدیهی است كه در این نظام تمام قوای حكومتی و رهبری كشور نمیتوانند در غیر مسیر اسلامی حركت كنند و كلیه قوانین و مقررات باید از منابع اسلامی سرچشمه گرفته باشند. این در حالی است كه رژیم پیش از انقلاب از مدتها قبل حركتی وسیع و گسترده در راستای دین زدایی و ترویج فرهنگ غربی سكولاریسم در جامعه ایران به راه انداخته بود و در این راه از هیچ تلاشی برای محو فرهنگ دینی در جامعه ایران كوتاهی نداشت.
وظایف حكومت حقوق ملت:
حال باید دید سیاست كلی نظام حكومتی در ایران قبل و بعد از انقلاب در برخورد با ملت و تأمین حقوق آنان چه بوده و چه وظایفی را به عنوان حكومت به رسمیت میشناخته است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با توجه به نیازهای پیچیده و گسترده زندگی عصر جدید با الهام از احكام و فرامین اسلام، تكالیفی را بر عهده حكومت گذارده است كه به عبارتی میتوان آنها را به عنوان حقوق ملت از دیدگاه نظام جمهوری اسلامی ایران شناخت. طبعا طرح و پرداختن به تمام آنها نیازمند بحثی مفصل و مشروح است و از این رو ما در حد گنجایش این مقال تنها به ذكر بخشی از آنها اكتفا میكنیم:
1ـ حقوق و آزادیهای فردی.
اصول متعددی از قانون اساسی سیاستهای كلی نظام را در تامین حقوق و آزادیهای فردی تبیین نموده است. اصل سوم قانون اساسی كه فهرستوار وظایف دولت جمهوری اسلامی را بیان میكند در اولین بند و مقدم بر همه تكالیف مقرر میدارد كه نخستین سیاست حكومت در قبال مردم باید در راستای ایجاد محیطی مساعد برای فضایل اخلاقی بر اساس ایمان، تقوا و مبارزه با كلیه مظاهر فساد و تباهی قرار گیرد. این به آن معناست كه از نخستین سیاستهای كلی نظام جمهوری در قبال جامعه تقدم اخلاق بر امور دیگر بوده است درست همان چیزی كه در رژیم پیشین كمترین بهایی به آن داده نمیشد. رژیم پهلوی با ترویج فرهنگ منحط غربی تحت پوشش آزادی در جامعه عملا سیاست خود را در راستای اسلام زدایی و محو و استحاله ارزشهای اخلاقی و دینی قرار داده بود. در نظام اسلامی تامین آزادیهای مختلف فردی در چارچوب قانون(آزادی در رفتار، سكونت، شغل، عقیده، بیان، فعالیتهای سیاسی و احزاب)تامین رفاه و آسایش اجتماعی تامین امنیت فردی و عدالت قضایی و... از سیاستهایی است كه قانون اساسی حركت به سمت آن اهداف را برعهده دولت جمهوری اسلامی ایران نهاده است.
2ـ برقراری عدالت اجتماعی:
تأمین عدالت در اسلام از جایگاه ویژهای برخوردار است. بر این اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران كه بر مبنای احكام و دستورات الهی اسلام شكل گرفته در این زمینه مقرراتی وضع نموده است. اصل اول از این قانون حكومت ایران را بر پایه حق و عدل قرآنی اعلام میكند و در اصل دوم نیز ضمن اعتقاد به عدالت الهی، هر گونه ستمگری، سلطهگری و سلطهپذیری را نفی میكند. در اصل دیگر تأكید میكند: «مردم ایران از هر قوم و قبیلهای باشند از حقوق مساوی برخوردارند رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود». و یا در جای دیگر میگوید:
«همه مردم اعم از زن و مرد یكسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند».در بخشی از اصل سوم نیز تصریح گردیده كه دولت مكلف به رفع تبلیغات ناروا و ایجاد امكانات عادلانه برای همه در تمام زمینههای مادی و معنوی است.
3ـ توجه به حقوق زنان:
در حالی كه رژیم پهلوی با تظاهر به الفاظ و عباراتی فریبنده نظیر آزادی، همگام به تمدن منحط غرب عملا سیاست خود را در راستای به ابتذال كشاندن زنان و تزلزل در بنیان خانوادهها پایهریزی كرده بود، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با توجه و عنایت به مقام رفیع زن و نقش و جایگاه ویژه آن در خانواده و اجتماع، توجه كافی به زن و حقوق او نموده و وی را از حمایت قانونی بیشتری برخوردار ساخته است. این قانون دولت را موظف میداند تا ضمن ایجاد زمینههای مساعد برای رشد شخصیت زن، حقوق وی را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید.
4ـ وحدت ملی:
از مهمترین سیاستهای كلی نظام جمهوری اسلامی ایجاد وحدت ملی در ایران و نیز میان سایر مسلمانان جهان است. رژیم پیشین با اجرای سیاست دین زدایی و ترویج فساد خود را عملا رو در روی فرهنگ ملی جامعه مسلمان ایران قرار داده بود كه این عمل خروش ملت و انقلاب علیه رژیم را در پی داشت. جمهوری اسلامی ایران كه برخاسته از فرهنگ دینی اكثریت قریب به اتفاق ملت ایران است با اعتقاد به حاكمیت مطلق الهی، خود را ملتزم به حفظ حدود و قوانین الهی شناخته و سیاست كلی خویش را در راستای وحدت مسلمین(داخل یا خارج) قرار داده است.
5ـ به دلیل وابستگی شدید رژیم گذشته به قدرتهای خارجی و بیگانه و نیز تهی بودن آن را از پایگاه مردمی:
سیاست كلی این رژیم در راستای تأمین منافع بیگانگان به منظور مقابله با تهدیدات داخلی علیه یك حكومت غیر مردمی ترسیم میگردید. آن رژیم بدون توجه به فرهنگ، نیازها و شرایط موجود در داخل كشور، تنها مجری سیاستهایی بود كه بیگانگان برای توسعه و پیشرفت جامعه ایران به او دیكته میكردند. سیاستهایی كه اولویّت نخست آن به تامین منافع بیگانگان اختصاص مییافت. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسعه همه جانبه كشور را در اموری نظیر آموزش و پرورش و توسعه علمی و آگاهی عمومی، توسعه اقتصادی و غیره از سیاستهای كلی نظام قرار داده است.
6ـ استقلال سیاسی و روابط بینالملل:
یكی از وجهههای حكومتی رژیم پهلوی، عدم برخورداری آن رژیم از استقلال سیاسی بود. این رژیم كه اساس تشكیل و تداوم حكومت خود را مدیون حضور و حمایت بیگانگان میدانست هیچگاه قادر نبود سیاستی مخالف با خواست و منافع قدرتهای بیگانه در ایران اتخاذ نماید.
در جمهوری اسلامی ایران اصول و مبانی سیاست خارجی در اصول 152 تا 155 بطور خاص و در برخی از اصول دیگر به طور ضمنی مورد اشاره قرار گرفته است كه از مجموع آنها میتوان خط مشی كلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در موارد ذیل خلاصه كرد
: با توجه به مطالب فوق مقایسه سیاستهای كلی دو نظام قبل و بعد از انقلاب را میتوان در ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی مورد توجه قرار داد:
به لحاظ سیاسی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شیوه حكومتی رژیم پهلوی بر اساس مدل پادشاهی یا حكومت فردی بود. تمام قدرت سیاسی جامعه در اختیار شخص شاه قرار داشت و اراده شخصی وی مظهر اراده سیاسی حاكمیت و قانون تلقی میگردید. وی به تنهایی تصمیمات مهم حكومتی را اتخاذ میكرد. در این میان كابینه، مجلس و قوای دیگر حكومتی تنها دارای نقشی تشریفاتی و نمادین بوده و از خود هیچ اختیاری نداشتند. رژیم دارای پایگاه مردمی نبود. حاكمیت، اقتدار و تداوم حكومت خود را منتسب به بیگانگان میدانست و از این روی تلاش میكرد با جلب رضایت خاطر بیگانگان ولو با فدا نمودن استقلال سیاسی كشور استمرار حكومت مطلقه خویش را تضمین نماید. بدیهی است كه این امر مستلزم حاكمیت استبداد و سلب حقوق و آزدیهای قانونی افراد در جامعه بود.
در بعد نظامی سیاست كلی رژیم پهلوی، حركت سریع به سوی نظامی گری در جهت تامین منافع بیگانگان در منطقه، استحكام پایههای رژیم استبدادی و مقابله با تهدیدات داخلی در ایران بود.
به لحاظ فرهنگی این رژیم با ترویج فرهنگ مبتذل غرب عملا سیاست خود را در راستای اسلام زدایی و استحاله یا محو تمدن و فرهنگ دینی جامعه ایران قرار داده بود.
در بعد اقتصادی نیز سیاست این رژیم در راستای توسعه وابسته تعریف میگردید رژیم پهلوی بدون توجه به فرهنگ، نیازها و شرایط موجود در جامعه ایران تنها مجری سیاستهایی بود كه بیگانگان برای توسعه و پیشرفت جامعه ایران به صلاح دانسته و به وی دیكته میكردند. قهرا چنین توسعهای نه تنها مطلوب جامعه ایران قرار نمیگرفت كه چالشهای گستردهای را نیز به وجود میآورد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نظامی در ایران شكل گرفت كه مطابق خواست اكثریت مردم مسلمان ایران پایههای آن بر سه ركن اساسی دین، مردم و رهبری استوار گردید. حاكمیت اصلی در این نظام از آن خداست؛ كلیه قوانین و مقررات از متون و منابع اسلامی سرچشمه گرفته و تمام قوای حكومتی حتی مقام رهبری موظفاند عملكرد خویش را مطابق با احكام، و دستورات و قوانین الهی اسلام تدوین نمایند. از بیشترین اهتمامهای نظام جمهوری اسلامی توجه به استقلال سیاسی كشور و مقابله با هر گونه دخالت بیگانگان در امور داخلی ایران بوده است به گونهای كه این نظام یكی از مستقلترین نظامهای جهان به شمار میآید. در بعد نظامی سیاست جمهوری اسلامی تقویت بنیه نظامی كشور اما نه در راستای تامین منافع بیگانگان، كه مقابله با تهدیدات گسترده و فزاینده آنان قرار گرفته است.
در بعد فرهنگی سیاست كلی نظام، تقویت فرهنگ دینی و مقابله با كلیه مظاهر فساد و ابتذال تمدن غرب در عین حفظ حقوق و آزادیهای قانونی افراد قرار داشته و قانون اساسی، حركت به چنین سمتی را از نخستین وظایف حكومت در قبال مردم دانسته است. همچنین در بعد اقتصادی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران توسعه همه جانبه كشور و تامین هر چه بیشتر عدالت اجتماعی را از سیاستهای كلی نظام قرار داده است.
1-6- حفظ استقلال همه جانبه، نفی سلطه در روابط بینالمللی و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر.
2-6- عدم مداخله در امور داخلی ملتهای دیگر و دفاع از مبارزات حق طلبانه مستضعفین و مظلومان در جهان.
3-6- اتحاد و پیوند مستحكم با دنیای اسلام.
4-6- ایجاد روابط صلحآمیز متقابل با دول غیر محارب.
5-6- اعطای پناهندگی سیاسی به كسانی كه مطابق قوانین ایران خاین و تبهكار شناخته نشوند.
6-6- حفظ تمامیت ارضی كشور، ممنوعیت استقرار هر گونه پایگاه نظامی خارجی در داخل.
و به طور كلی، همان گونه كه در بخشی از اصل سوم قانون اساسی تصریح گردیده، تنظیم سیاست خارجی كشور باید بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان اعمال گردد.
اهيمت مطالعه و كتابخواني
مقدمه
در لغتنامهي دهخدا ذيل واژه مطالعه چنين ميخوانيم:
مطالعه به معناي نگريستن به هر چيز براي واقف شدن به آن و تامل و تفكر و انديشه. نظر به دقت. و فرهنگستان ايران به جاي اين كلمه «بررسي» را پذيرفته است: «ملك را خيال مطالعهي جمال ليلي در دل آمد تا چه صورت است كه موجب چندين فتنه است»
همچنين به معناي به انديشه خواندن نامهاي را بيآواز. مرور كردن كتابي به چشم بيآواز خواندن.
«بنابراين با كمي تامل ميتوان دريافت كه مطالعه و خواندن فعاليتي پيچيده است كه توامان تفكر و فهم را شامل ميشود امروزه يادگيري براي خواندن يك هدف آموزشي مهم تلقي ميشود و توانايي مطالعه ديدگان افراد را به دنياي تازهاي ميگشايد و فرصتهاي جديدي را براي آنان فراهم ميآورد. خواندن و مطالعه به ما امكان ميدهد كه دانش تازهاي را كسب كنيم و از ادبيات لذت ببريم.»
«بسياري از صاحبنظران بر اين باورند كه كتابخواني و اساساً مطالعه، سير در انديشه و تفكر ديگران گشودن پنجرهاي به دنياي ناشناختههاست . كتابخواني يك فعاليت مفيد براي درك كردن، اطلاع يافتن و آگاه شدن است و انسان را در درك خود و تعيين سرنوشت خويش و جامعهاش دلسوزانه و فعالانه شركت ميدهد.»
اگر چه امروزه شبكههاي اطلاعرساني بخش عمدهاي از اوقات فرد را براي كسب اطلاعات به خود اختصاص ميدهد اما بايد اذعان داشت كه اين نوع اطلاعات از عمق و ژرفاي لازم يا برخوردار نيست و يا اگر هم باشد باز نوعي از خواندن و مطالعه را به همراه دارد.
لذا خواندن و مطالعه به هر شكل و صورت كه باشد، بايد مراحل علمي و خاص خود را طي نمايد.
اهميت كتاب
کتاب یکی از مهم ترین ابزارهای فرهنگی است که در طول قرون متمادی، همواره عامل مهمی در تضمین رشد و پویایی جوامع بشری بوده و با وجود رشد روزافزون رسانه ها و ابزارهای پیشرفته دیگر، هم چنان جایگاه خاص و یگانه خود را حفظ کرده است.مطالعه و کتاب خوانی، ابزار مطمئن برای دستیابی به ماهیت مشکلات است.کتاب خوانی و مطالعه بی سیم ارتباطی است که باعث پیوند انسان با جهان می شود.میزان توجه به کتاب و کتاب خوانی، نشانگر رشد فرهنگی و ملی هر کشور است.امروزه تعدادکتاب ها و نشریه های منتشر شده هر کشور در طول سال، کتابخانه ها، کتاب خوان ها، نویسندگان، مترجمان به عنوان معیارهای اساسی و محکم توسعه یافتگی کشورها مورد استفاده قرار می گیرد.همچنین بی توجهی به کتاب و کتاب خوانی یک بیماری فرهنگی و اجتماعی محسوب می شود که ناشی از فراگیر نشدن فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی در بین اقشار گوناگون مردم یک جامعه است که می تواند در دراز مدت ضربه های جبران ناپذیری بر پیکره فرهنگ کشورها وارد کند.کتاب احیا کننده و حافظ اندیشه های والا و معرفت انسانی و منبع عظیمی بوده که طالبان علم و اندیشه و جست و جوگران حقیقت را سیراب کرده و بر رشد و پویایی و بالندگی جوامع تاثیرات اساسی داشته است.
کتاب و کتاب خوانی آیینه تمام نمای رشد مدنیت، فرهنگ و تمدن بشری است.گسترده ترین و تعیین کننده ترین ابزار فرهنگی از دیرباز تاکنون کتاب بوده و هست.رشد صنعتی جهان هم خوان با رشد تولید کتاب است.یکی از معیارها و شاخص های توسعه یافتگی جوامع، میزان و گسترش فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی در بین افراد جامعه است.مطالعه جزو نیازهای اجتماعی انسان است، آدمی به وسیله مطالعه می تواند با اندیشه های دیگران رابطه برقرار کند و از دستاوردهای علمی و ادبی دیگران بهره مند شود.مطالعه کتاب و کتاب خوانی نیاز روانی را ارضاء می کند و در کنار کمک به رشد شناخت، جنبه های عاطفی و اجتماعی انسان را نیز صیقل می دهد.امام علی (ع) در مورد جایگاه و اهمیت کتاب در فرهنگ اسلامی می فرمایند: کتاب ها بوستان های دانشمندانند.کتاب غذای روح بشر است.همچنین امام علی (ع) در مورد علم توام با تفکر و اندیشه چنین می فرمایند: علمی که در آن تفکر نباشد و مطالعه ای که در آن اندیشه نباشد، سودی ندارد.بنابراین با توجه به روایات که اهمیت مطالعه و کتاب را مطرح می کند وظیفه دینی و اخلاقی ما ایجاب می کند که برای گسترش و ترویج فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی و تعمیق بینش علمی در بین افراد جامعه تلاش کرده و برای آن ارج و اعتبار ویژه ای قائل شویم و به صورت مستمر افزایش آگاهی های علمی را مد نظر قرار دهیم، زیرا کتاب جزئی از فرهنگ ماست و از آن به عنوان الفبای توسعه و پیشرفت یاد می شود و نباید به عنوان وسیله ای برای گذراندن اوقات فراغت نگریسته شود.
اگر می خواهیم دانش آموزان و دیگر افراد جامعه در برابر مسائل و معضلات جامعه از سطحی نگری و حالت انفعالی به سمت همه جانبه نگری و تفکر منطقی متمایل شوند، باید ارتقای کیفیت بینش علمی دانش آموزان از طریق اصلاح دیدگاه ها و نیز شیوه های یادگیری و آموزشی صورت گیرد.زیرا تمام زندگی انسان در راستای یادگیری قرار دارد و این یادگیری باید در چهار ستون، یعنی یادگیری برای دانستن، یادگیری برای انجام دادن، یادگیری برای زیستن و یادگیری برای با هم زیستن محقق شود.خانواده ها نیز باید توجه کنند که یکی از وظایف آن ها مداومت مطالعه و کتاب خوانی است. منظور از مطالعه نه تنها پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است بلکه خودکفایی، یادگیری و خودآموزی در طول زندگی است.خانواده ها باید به این نکته توجه کنند که یکی از وظایف آن ها مداومت مطالعه و کتاب خوانی است.منظور از مطالعه نه تنها پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است بلکه خودکفایی، یادگیری و خودآموزی در طول زندگی است.خانواده ها باید به این نکته توجه کنند که مطالعه و کتاب خوانی و استفاده از منابع، اساسی ترین نیازهای فرزندان برای ادامه زندگی سالم است.به طور کلی یکی از عوامل موثر در تربیت فرزندان تقویت مطالعه و کتاب خوانی در آن هاست.بنابراین برای ترویج مطالعه و کتاب خوانی موارد زیر باید مورد توجه قرار گیرد.
۱) تقویت و تجهیز کتابخانه های عمومی و کانون های فرهنگی آموزشی .
۲) آشنا کردن دانش آموزان با اصول و شیوه های صحیح مطالعه و کتاب خوانی
۳) تهیه برنامه ها و فیلم های سازنده در جهت توسعه و تعمیق فرهنگ مطالعه.
۴) شناسایی و معرفی شخصیت های فرهیخته و موفق در زمینه های مختلف
۵) تقویت روحیه نشاط و تلاش در بین مولفان و پدیدآورندگان آثار مکتوب.
۶) برپایی نمایشگاه های کتاب در مدارس و مراکز آموزشی
۷) محدود نکردن توجه به مطالعه و کتاب خوانی به یک هفته خاص
پس: کتاب آموزگاری است که ما را به رایگان تعلیم می دهد.هیچ وقت خسته نمی شود، همیشه در انتظارمان بیدار است.هر گاه به سر وقتش برویم با چهره ای گشاده ما را می پذیرد و بی دریغ مکنونات خاطر خویش را در اختیارمان می گذارد.از مصاحبت ما دلگیر نمی شود از مناقشه و جدال خشم نمی گیرد.هر چه را ندانیم با رافت و مهربانی به ما می آموزد.هیچ وقت ما را سرزنش نمی کند و معلومات خود را به رخمان نمی کشد.در این صورت بهتر از کتاب چیزی نیست و بهتر از کتابخانه جایی در دنیا وجود ندارد
اهميت مطالعه در دنياي امروز
يكي از مهمترين فوايد خواندن و مطالعه افزايش گنجهي لغات است. يعني كساني كه عادت به مطالعه و خواندن دارند از گنجهي خوب لغات بهرهمند هستند. كه مهمترين حس آن «يادگيري» است. فرآيندي كه بشر در طول قرنهاي متمادي به دنبال كسب آن بوده و لازمهي پيشرفت و توسعه است.
كاربردهاي خواندن گوناگون است و از مطالعه براي امور مختلفي بهر گرفته ميشود. فردي كه كتاب، متن، روزنامه و يا يك صفحه «وب» را مطالعه ميكند، گاه آن را براي فهميدن معناي آن و به كار بردن آن چه كه فهميده است، ميخواند. خواننده ديگري متني را براي يادگيري، دسترسي به اطلاعات، سرگرم شدن، جواب به سوال و يا حتي فعاليتي مذهبي ميخواند.»
به هر روي آنچه كه مشخص است اين است كه تا حدود زيادي انگيزههاي شخصي در امر خواندن موثر است و اين امر تاثير مستقيم بر روش خواندن ميگذارد. چنانچه ما فرهنگ لغت را به روشي متفاوت با يك كتاب داستان ميخوانيم. ولي مهم آن است كه بخوانيم و مطالعه كنيم ولي چگونه؟ كدام يك را بخوانيم؟ چه مواد خواندني براي ما مفيدتر و بهتر است؟
كافي است يك روز به مركز كتاب فروشي شهر خود سري بزنيم ميبينيم كه در ميان انبوهي از كتابها، نرمافزارها و... سردرگم ميشويم. اگر هدف خود را نشناسيم و يا به نياز خود آگاهي نداشتهباشيم، عقربههاي ساعت به تندي ميگذرد و ما هنوز نتوانستهايم بخش كوچكي از نياز خود را برطرف كنيم و يا يك روز به شبكه اطلاعاتي(اينترنت) وارد شويم اگر از قبل سايتهاي مورد نياز خود را شناسايي نكرده باشيم در ميان دنيايي از اطلاعات سرگردان خواهيم شد.
پس با توجه به كمبود زمان و انبوه منابع اطلاعاتي آگاهي از شيوههاي مطالعه و دسترسي به اطلاعات و نيز انواع مواد خواندني براي يادگيري سريعتر و آگاهي كاملتر لازم و ضروري است.
از آنجا كه تغییرات اساسی و بنیادین در هر جامعه، وابستگی كامل به همۀ نهادهای فكری و فرهنگی آن جامعه دارد، و نیز به دلیل اهمیت كارآیی و شدت تأثیرگذاریای كه در مسائل فرهنگی مشهود است، میتوان به این درك و دریافت رسید كه رهبران خردمند و جوامعِ خواهان پیشرفت و اعتلاء، همواره باید نگران اوضاع فرهنگی خود باشند؛ چه آنكه هر تحول و جهش مطلوبی، در پرتو رشد فرهنگی حاصل میشود و به بار مینشیند.
خوشبختانه برخورداری فرهنگ ارزشمند ما از ریشههای قوی و مانا، نگرش ها و پویشهای فرهنگی ما را قدرت و استحكام فزایندهای میبخشد؛ زیرا ما با فرهنگی رشد كردهایم كه تمامی جلوههای افتخارآفرینَش، نمودهای راستین فرهنگیاند.
نخستین جلوۀ باشكوه چنین ارزشی را میتوان در ابتدای برنامههای پیامبر عظیمالشأن اسلام یافت، كه رسالتش را با فرمانِ «خواندن» از سوی خداوند آغاز میكند و پی میگیرد. در همین فرهنگ مقدس است كه خداوند یگانه، به قلم و حرمت آن سوگند یاد میكند و معجزۀ جاودانۀ آخرین سفیر الهی را یك كتاب آسمانی تشكیل میدهد.
این نشانههای روشن، به افزودۀ پیشینۀ پُربار فرهنگی ما، یعنی شمار كتابها و كتابخانهها و كتابنگاران، و ظهور و وجود بزرگان و نامآوران و اهالی دانش و اندیشه و بینش در عرصۀ شكوفایی تمدن و گسترش فرهنگ مطلوب، ما را متقاعد میسازد كه «كتاب» را یكی از برترین، زیباترین و مهمترین تجلیات فرهنگی بدانیم و آن را از گرانسنگترین پدیدهها و میراث بشری به شمار آوریم.
كتاب، حتی در روزگار پیشرفتهای چشمگیر بشر در عرصههای دانش و نوآوری و فرهنگ، نه تنها اهمیت خود را از دست ننهاده، كه ابعاد گستردهتر و تازهتر و جلوههایی پایدارتر یافته است. بیگمان، آنان كه گامهای بلندی در وادی پیشرفتهای گوناگون برداشتهاند، هرگز با كتاب و كتابخوانی بیگانه نبودهاند و یا اقبالی اندك بدان نداشتهاند؛ بلكه مطالعه را به عنوان یك عنصر اصلی و ضروری در زندگی خود دانستهاند.
كتاب باید والاترین جایگاه را در گسترههای فردی و اجتماعی دارا باشد؛ حال آنكه سوگمندانه و به دلایلی گوناگون، اكنون كتاب از چنین موقعیتی به شایستگی در جامعۀ ما برخوردار نیست و هنوز مطالعه به عنوان یك نیاز دایمی برای همگان مطرح نمیباشد. این مسئله، با توجه به چنان پیشینۀ درخشان و درك ضرورتها و نیازهای این زمان، درخور تأمل فراوان است و بازنگری آن باید از اولویتهای زندگانی ما باشد.
منبع:
سايت www.tebyan.net
اهميت ضد يخ
تجربه نشان داده است استفاده از خنك كننده ها یا ضدیخها نه تنها به حفاظت از موتور خودرو در برابر یخ زدن كمك می كند بلكه مانع از خوردگی اجزای آن شده و همزمان با دفع حرارت تولید شده، تعادل حرارتی را در كل موتور برقرار می كنند.
در موتورهای دیزلی سنگین تنها یك سوم از كل انرژی تولید شده توسط موتور، برای به حركت در آوردن خودرو به كار گرفته می شوند و یك سوم دیگر آن به وسیله اگزوز خارج شده و باقیمانده انرژی توسط سیال خنك كننده دفع می شود.
این دفع حرارت منجر به بالا رفتن دما می شود و ایجاد حرارت زیاد باعث تسریع خرابی روغن و در پی آن خرابی موتور می شود. آب بهترین سیال در دفع حرارت است ولی بنا به دلایل متفاوتی برای كاهش نقطه انجماد سیال خنك كننده از ماده شیمیایی گلیكول به عنوان سیال پایه استفاده می شود كه معمولاً در تولید این خنك كننده ها از مخلوط۵۰/۵۰ از اتیلن گلیكول و آب استفاده می كنند. در این تركیب میزان مشخصی از عوامل بازدارنده نظیر ضد كف، ضد خوردگی، رنگ و ... نیز بكار گرفته می شود و با وجود درصد بسیار كم این تركیبات افزودنی، نقش آنها در محصول نهایی حائز اهمیت بالایی است و موجب متفاوت شدن انواع خنك كننده ها می شود.
با پیشرفت علم، برای حفاظت از موتور تكنولوژیهای متفاوتی در ساخت خنك كننده ها در برابر خوردگی ارایه شده است. در اروپا وجود مشكلاتی مانند سختی بالای آب، تولیدكنندگان را ملزم به تولید خنك كننده هایی فاقد تركیبات فسفر كرده است. زیرا كلسیم و منیزیم موجود در آب سخت با بازدارنده های فسفاته واكنش داده و فسفات منیزیم و یا كلسیم تولید می كنند كه معمولاً به صورت رسوب بر روی بدنه داغ موتور نشست می كنند و این امر باعث اتلاف حرارت و یا ایجاد خوردگی می شود.
امروزه در اروپا با حذف تركیبات فسفاته، خنك كننده هایی حاوی اكسیدهای غیرآلی مانند سیلیكات و كربوكسیلاتها ساخته شده است. كربوكسیلاتها بواسطه انجام واكنش های شیمیایی داخلی با قرار گرفتن بر روی سطوح، مانع از خوردگی می شوند. تكنولوژی كه در آن از اختلاط كربوكسیلاتها و سیلیكاتها استفاده می شود به نام تكنولوژی پیوندی (هیبریدی) شناخته شده است، زیرا تركیبی است از تكنولوژی غیرآلی و تكنولوژی آلی (كربوكسیلات ها). در آسیا مشكل سازگاری با واشر پمپ آب و خاصیت ضعیف انتقال حرارت باعث شد كه استفاده از خنك كننده های حاوی سیلیكات ممنوع شده و بجای آن از مخلوط كربوكسیلاتها و فسفاتها استفاده شود. ساخت این نوع از خنك كننده ها نیز به وسیله تكنولوژی هیبریدی بوده كه با نوع اروپایی اش (مخلوط كربوكسیلاتها و سیلیكاتها) متفاوت است.
این محصولات در رنگهای متفاوتی مانند قرمز، نارنجی، سبز و ... در بازار موجود است. خنك كننده های بر پایه كربوكسیلاتها دارای طول عمر بالاتری هستند و ساخت این محصولات به عنوان تكنولوژی برتر در اروپا و آسیا شناخته شده است. این محصولات دارای محبوبیت بین المللی بوده و در فاصله زمانی تعویض طولانی، به خوبی از موتور در برابر خوردگی حفاظت می كنند. در واقع حفاظت موتور در برابر خوردگی به واسطه خنثی كردن اسیدهای كربوكسیلیك و تبدیل آنها به كربوكسیلات تامین می شود، زیرا تمام خنك كننده ها در شرایط خنثی یا دامنه PH و قلیایی (حدود۷ یا بالاتر) عمل می كنند. در واقع بیشتر خنك كننده ها در آغاز از یك اسید قوی ساخته می شوند. برای مثال خنك كننده های مرسوم بر پایه فسفاتها، شروع تركیباتشان از اسید فسفریك است.
استفاده از كربوكسیلاتها در تركیبات خنك كننده دارای مزایای قابل توجهی است كه عبارتند از:
▪ حفاظت بهتر از آلومینیوم در دماهای بالا
▪ انتقال بهتر حرارت و كارایی بهینه بر روی سطوح داغ موتور و لوله های رادیاتور
▪ افزایش طول عمر سیال خنك كننده تجربه نشان داده است كه این نوع سیالات با كاركرد بیش از۳۲ هزار ساعت، كارایی بهتری از خود نشان داده اند و در انتهای زمان، در آزمایش سرعتی، هنوز خنك كننده استفاده شده و تخلیه شده از موتور می توانست آزمایش های طراحی شده برای خنك كننده كار نكرده را با موفقیت پشت سر بگذارد. در بازار، خنك كننده های زیادی با رنگها و كیفیت های متفاوت، موجود است. یك برنامه نگهداری و تعمیرات مناسب می تواند كیفیت این محصول را در موتور به طور دقیق بررسی كند.
در این زمینه روش های متفاوتی وجود دارد كه یكی از آنها استفاده از رفركتور برای تعیین نسبت گلیكول به آب است. با تعیین میزان این نسبت می توان میزان قدرت حفاظت ضد یخ در برابر یخ زدگی و غلظت بازدارنده خوردگی در محلول را تخمین زد. كنترل حجم سیال خنك كننده در سیستم بسیار مهم است چرا كه اگر سیال با سطح در تماس نباشد نمی تواند عملكرد مناسبی در خنك كردن موتور از خود نشان دهد. درپوش رادیاتور نیز بخشی از اجزای تكمیل كننده سیستم است و به گونه ای طراحی شده است كه فشار خاصی را تحمل كند. اگر فشار سیستم از حد طراحی شده پایین تر باشد، سیال خنك كننده در دمای پایین تری می جوشد و جوشش زود هنگام سیال می تواند باعث خوردگی های متفاوتی در ارتباط با نقاط گرم و تماس نامناسب خنك كننده باشد.
به طور كلی تجزیه خنك كننده ها زمانی كه تمام اتیلن گلیكول به مواد اولیه اش اسید گلیكولیك و اسید فرمیك تبدیل شود ادامه می یابد. این مدت زمان در موتورهایی كه در دماهای بالا كار می كنند و یا حجم هوای وارد شده به سیستم خنك كننده زیاد است، بسیار سریعتر اتفاق می افتد. با آزمایش PH می توان PH سیال را بدست آورد، در بیشتر این سیالات می بایست میزان PH ، بیشتر از عدد۷ باشد ولی در برخی از آنها اگر میزان PH بیشتر از عدد۶/۵ باشد نیز قابل قبول است. محصولات حاصل از تجزیه گلیكول به صورت اسیدی هستند و باعث افت PH می شوند كه پدیده خورندگی را با خود به همراه دارد. سرعت تجزیه خنك كننده ها با بكارگیری عوامل بازدارنده با طول عمر بالا، كندتر شده و اطمینان از عملكرد درست تجهیزات زیاد می شود. با استفاده از آزمایش »Strips « می توان میزان مواد بازدارنده مانند نیتریتها و مولیبدیتها در سیال خنك كننده را كنترل كرد. نیتریتها نسبت به دیگر بازدارنده ها، آسانتر از تركیبات شیمیایی سیال، آزاد می شوند و به كمك این آزمایش فقط میزان سطح آنها مشخص می شود. نیتریتهای آزاد شده بر اثر پدیده كاویتاسیون، با برداشت لایه های سلیندر باعث خوردگی آن می شود. در عوض بازدارنده های از نوع كربوكسیلاتها به دلیل سرعت واكنش كندتر، خاصیت حفاظتی را در مدت طولانی تری عهده دار می شوند.هم اكنون سازندگان تجهیزات اصلی (OEMs) خودرو، استفاده از خنك كننده های هیبریدی و كربوكسیلات ELC را توصیه می كنند. در موتورهای دیزلی سنگین، برخی سازندگان استفاده از خنك كننده های سیلیكاتی را توصیه می كنند و در برخی دیگر خنك كننده های غیرسیلیكاتی را مناسب می دانند. به طور خلاصه می توان گفت كه نوع خنك كننده قابل استفاده براساس نوع نیازمندی سازندگان تجهیزات اصلی OEMs تعیین می شود.
نقش خنك كننده ها در موتور خودرو بسیار حیاتی است و در برقراری تعادل حرارتی و حفاظت در برابر خوردگی در تمام موتور خودرو تاثیر بسزایی دارد. یك تحقیق در این زمینه نشان داده است كه۶۰ درصد از موارد تخریب موتور در بخش موتورهای دیزلی مربوط به خنك كننده های نامناسب است. بنابراین استفاده از خنك كننده های با كیفیت مطلوب از تولیدكنندگان معتبر، شرایط مناسبی را در خصوص كاركرد موتور ایجاد كرده و مشكلات خوردگی را مرتفع می سازد.
مایعات ضد یخ
از محلول 20 تا 25 درصد گلیسرین در اب می توان به عنوان ضد یخ در رادیاتور اتومبیل استفاده نمود.
جدول زیر مقدار درصد گلیسرین را برای درجات مختلف سرما نشان می دهد :
با استفاده از محلول الکل صنعتی و یا اتیلن گلیکول نیز می توان ضد یخ تهیه نمود که بر حسب درجات سرما مقادیر هر یک در جدول زیر امده است.
اهميت صلوات بر پيامبر (ص)
معنا و مفهوم صلوات
واژه صلاه ، صلوه و جمع آن صلوات به معنی نماز خواندن و درود و تحیت است. صلی الله علیه یعنی خداوند بر او درود فرستاد، در معجم الوسیط هم صلاه به معنای دعا است.
صاحب المیزان در مورد کلمه صلوه می گوید:«کلمه صلوه در اصل به معنای انعطاف بوده، و صلاه خدا بر پیغمبر به معنای انعطاف او به وی است، به وسیله رحمتش، البته، انعطافی مطلق، چون در آیه شریفه صلات را مقید به قیدی نکرده، و همچنین صلاه ملائکه او بر آن جناب، انعطاف ایشان است بر وی، به اینکه او را تزکیه نموده و برایش استغفار کنند، و صلات مومنین بر او انعطاف ایشان است به وسیله درخواست رحمت برای او.»(المیزان/ 61/705)
راغب اصفهانی نیز در معنی صلوه معتقد است:«صلوات رسول الله و نماز مسلمانان، تزکیه ایشان است. همچنین دعا و استغفار فرشتگان مثل مردم است و صلاه که عبادت مخصوص است اصلش دعا است. و این عبادت خاص به این کلمه نامیده شده است.» (مفردات/ 392)
در تفسیر جوان نیز آمده است که «چنانچه صلوات به خدا نسبت داده شود به معنی فرستادن رحمت است و هرگاه به فرشتگان و مومنان منسوب گردد به معنی طلب رحمت می باشد.»(تفسیر جوان/71/ 623)
صلوات در آینه قرآن و کلام معصوم (ع)
در سوره احزاب آیه 65 خداوند با تاکید می فرماید: «خدا و فرشتگان او بر پیامبر اسلام درود می فرستند، شما هم ای کسانی که ایمان آورده اید بر او صلوات بفرستید، و آن طور که باید، تسلیم شوید.»
خداوند در این آیه تاکید می کند که ابتدا من و ملائکه بر پیامبر (ص) صلوات می فرستیم و به پیروی از ما شما انسانها بر ایشان و آلش سلام و درود بفرستید.
در حکمت 163 نهج البلاغه آمده است «اذا کانت لک الی الله سبحانه حاجه فابدا بمساله الصلاه علی رسوله ثم سل حاجتک فان الله اکرم من ان یسال حاجتین فیقضی احدا هما و یمنع الاخری».
«هرگاه از خدای سبحان درخواستی داری، بر پیامبر اسلام(ص) درود بفرست سپس حاجت خود را بخوان، زیرا خداوند بزرگوارتر از آن است که از دو حاجت درخواست شده، یکی را برآورده و دیگری را بازدارد.»
تمام دعاهای صحیفه سجادیه نیز با صلوات آغاز می شود و یا پایان می یابد. در برخی از دعاها نیز در اواسط دعا، صلوات فرستاده شده است زیرا ائمه معتقدند صلوات، ذکر برآورده شدن حاجت است و در هر دعایی که صلوات فرستاده شود اجابت آن از سوی خدا حتمی است.
ایشان در دعای 44 به کرات صلوات را تکرار کرده و دعا برای حفظ توحید، رسیدن به منزلت بالا در نماز، شناخت حرمت خدا را از خداوند مسالت می کند.
در قسمتی از این دعا می فرمایند:«اللهم صل علی محمد و اله، فی کل اوان وقت و کل و علی کل حال عدد ماصلیت علیه، و افعان ذلک کله بالاضعاف التی لا یحصیها غیرک، انک فعال لما ترید «بار خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست، به شمار درودهایی که بر هر کس نثار فرموده ای و چندین برابر آن به چندین برابر که هیچ کس جز تو شمار آن نداند، که تو هر چه خواهی کنی.»
امام صادق (ع) نیز در باب اهمیت صلوات می فرمایند:«کسی که شهادت بدهد خدایی جز خدایی یگانه نیست و اگر شهادت دهد که حضرت محمد (ص) رسول خداست، ده هزار حسنه برای او نوشته می شود.» (ثواب الاعمال/ 32)
کیفیت صلوات بر پیامبر اکرم (ص)
در مورد کیفیت صلوات، روایات فراوانی است که درود و سلام بر پیامبر (ص) را همراه با آلش مقبول می دانند.
این نوع کیفیت صلوات از منابع شیعه و سنی قابل اثبات است، چنانکه در صحیح مسلم، سن ابن داود ترمذی، نسانی، موطا مالک، مسند احمد و سنن دارمی، از ابومسعود انصاری روایت کنند که گفت:
«رسول خدا(ص) آمد و با ما در مجلس سعد بن عباده نشست «بشیربن سعده ابونعمان بن بشیر به او گفت: ای رسول خدا(ص) خداوند ما را فرمان داده تا بر شما صلوات فرستیم، چگونه بر شما صلوات فرستیم؟ راوی گوید: رسول خدا(ص) (به گونه ای) ساکت شد که ما آرزو کردیم ای کاش او چنین سوالی نکرده بود سپس فرمود بگویید خداوندا بر محمد و آل محمد صلوات فرست، همان گونه که بر ابراهیم صلوات فرستادی، و بر محمد آل محمد فزونی بخش، همان گونه که بر ابراهیم در جهانیان فزونی دادی.
در کنزالعمال نیز از عایشه روایتی است که همین مضامین روایت قبل را دارد.
از حضرت علی (ع) نیز روایت است که ایشان فرمودند «اصحاب گفتند ای رسول خدا چگونه بر شما صلوات فرستیم که فرمود «بگویید: خداوندا بر محمد و آل محمد صلوات فرست، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم صلوات فرستادی، راستی که تو ستوده و والایی، و بر محمد و آل محمد فزونی بخش، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم فزونی دادی، براستی که تو پسندیده و عظمایی» (کنزالعمال)
برکات و ثواب صلوات
در باب ثواب صلوات روایات فراوانی است که تاکید می کند ده هزار بار حسنه دارد، رحمت و برکت و لطف و کرامت خدا را به همراه دارد، معادل با پاداش و ثواب تسبیح و تکبیر خداست، ارتقاء درجه به همراه دارد، معادل سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر است.
صلوات برکات فراوانی را برای شخص بدنبال دارد که برکات صلوات را می توان به برکتهای دنیوی و اخروی تقسیم کرد.
در دنیا صلوات باعث برآورده شدن حاجت، ازدیاد مال، رفع فقر، بخشش گناهان، ادای قرض، خوشبو شدن، درمان فراموشی، رفع نفاق، نجات از سختی، تندرستی، خواب مقصود دیدن و درک امام قائم می شود.
برای اثبات برخی از موارد ذکر شده به کلام ائمه استناد می کنیم.
حضرت رسول اکرم (ص) می فرمایند «صلوات فرستادن، فقر ر ابرطرف می کند»
امام صادق (ع) می فرمایند: هر کس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید:«اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم » (خدایا بر محمد و آلش درود بفرست و به فرجشان سرعت بخش) نخواهد مرد تا آن که امام قائم از خاندان پیغمبر (ع) را درک و به ملاقاتش نایل آید.»
از دیگر برکات حائز اهمیت صلوات از بین رفتن گناهان است، چنانکه امام رضا به نقل از رسول خدا می فرمایند:«الصلاه علی و علی اهل بیتی تذهب بالنفاق» «صلوات و درود بر من و خاندان من نفاق را از بین می برد».
و اما برکات اخروی صلوات را می توان به پنج مرحله تقسیم کرد. 1- عالم برزخ 2- قیامت 3- پل صراط 4- جهنم 5- بهشت.
1- عالم برزخ
مداومت بر صلوات، عذاب قبر را در عالم برزخ دور می کند، ظلمت گناه را از بین می برد، عذاب را از همه اهل قبرستان دور می کند، ثواب صلوات سنگین تر از گناهان است، صلوات، فریادرس ایشان در قبر است، چهره انسان را در برزخ نورانی و جان کندن را راحت می کند.
ابوعلقه می گوید: پیامبر(ص) بعد از نماز صبح رو به طرف ما کرد و فرمود: «اصحاب من! دیشب عمویم حمزه و برادرم جعفر(طیار) را در خواب دیدم به آن دو نزدیک شدم و گفتم: پدر و مادرم فدایتان، کدام عمل را برتر یافتید؟ پاسخ دادند: پدر و مادر به فدایت، ما صلوات بر تو، تشنه را سیراب کردن و محبت علی بن ابیطالب را برترین اعمال یافتیم.»
همچنین از ایشان نقل است که فرمودند: «الصلاه علی نور فی القبر» «صلوات بر من، نوری در قبر است.»
و نیز فرمود :
«هر کس بر من صلوات زیاد بفرستد از تلخی مرگ و جان کندن ایمن گردد»
2- قیامت
از ائمه(ع) آمده که هر کس در دنیا مداومت بر صلوات داشته باشد خصوصاً در روز جمعه، صلوات، شفیع ایشان می شود در قیامت، همچنین صلوات بسیار، صلوات فرستنده را در روز قیامت نزدیک ترین فرد به پیامبر قرار می دهد، خداوند از هر جهت بر فرد نور می تاباند، هفتاد حاجتش را در قیامت برآورده می کند و او را در زیر عرش الهی قرار می دهد. همچنین این صلوات ها موجب سنگینی اعمال در قیامت و افضل اعمال محسوب می شود و ذخیره ای خوب برای ایشان در قیامت به حساب می آید.
از پیغمبر نقل است که فرمودند: «سه کس در روز رستاخیز آن روزی که سایه ای جز سایه خداوند نخواهد بود در زیر عرش الهی خواهند بود: «عرض شد: یا رسول الله آنها چه کسانی هستند؟»
فرمود: «آن کس که اندوه غمزده ای از امت من را برطرف سازد و کسی که سنت مرا زنده نماید و آن کس که فراوان بر من صلوات فرستد.»
3- پل صراط
صلوات، راهنمای انسان در هنگام عبور از پل صراط است و نوری است که راه را بر او روشن می کند، چنانکه رسول گرامی اسلام(ص) می فرمایند: «اکثروا الصلاه علی فان الصلوه علی نور فی القبر و نور علی الصراط و نور فی الجنه»
«بر من بسیار درود بفرستید چرا که درود فرستادن بر من، برای صلوات فرستنده، نوری است در قبر و نوری است بالای صراط و نوری است در بهشت.»
4- جهنم
صلوات انسان را از گرمای جهنم مصون می دارد و مانعی است در ورود به آتش جهنم.
رسول خدا(ص) فرمودند: «لن یلج النار من صلی علی و من نسی الصلوه علی فقد أخطأ طریق الجنه» «آن کس که بر من درود بفرستد، داخل آتش نخواهد گردید و هر کس درود فرستادن بر من را فراموش کند، از راه بهشت به خطا خواهد رفت.»
5- بهشت
صلوات فرستندگان در بهشت، حورالعین نصیبشان می شود، دوست پیامبر در بهشت شده و هفتاد هزار قصر بهشتی دریافت می کنند، شراب سلسبیل می نوشند، در زمره خواص پیامبر وارد بهشت می شوند.
شخصی از پیامبر پرسید: صلوات فرستادن امت، ارسال تحفه ای است به نزد شما، آیا از جانب شما تحفه ای برای ایشان خواهد بود؟
آن حضرت فرمود:
«امروز، صلوات امت بر من، تحفه ای است از ایشان برای من، و فردا، تحفه من برای ایشان، در بهشت خواهد بود.»
آداب صلوات
حال که به اهمیت صلوات و آثار و برکات آن پی بردیم بهتر است بدانیم چه موقع و کجا صلوات فرستادن ثواب بیشتری دارد البته، هدف، ذکر صلوات و مداومت بر آن است اما از آنجا که مؤمن باهوش است به دنبال چیزهایی است که این حساب را چندین برابر می کند لذا به دنبال زمان مناسب و مکان مناسب برای فرستادن صلوات می گردد.
زمان صلوات
بهترین زمان صلوات پنج شنبه شب تا غروب جمعه است.
از امام جعفر صادق نقل است که: «در آخر روز پنج شنبه و شب جمعه، جمعی از ملائکه، از آسمان فرود می آیند، که با ایشان، قلم ها از طلا و لوحها از نقره هست، و در آخر روز پنج شنبه و شب جمعه و روز جمعه تا وقت غروب، چیزی به جز صلوات بر پیغمبر و آل آن حضرت علیهم السلام را نمی نویسند» هر وقت که انسان یاد خداست بهتر است که صلوات فرستد، روز مبعث، هنگام شنیدن صدای اذان، ماه شعبان بعد از نماز صبح و هنگام طلب حاجت، از بهترین اوقات صلوات فرستادن است. امام صادق(ع) فرمودند: پس از نماز صبح، پیش از آن که حرفی بزنی صدبار بگویید: «یا رب صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرج آل محمد و اعتق رقبتی من النار»
مکان صلوات
در هنگام عبور از مسجد، ورود به مسجد، عطسه کردن، وزش باد، ذبح گوسفند، و در مکان خوانده شدن خطبه ازدواج، فرستادن صلوات مستحب است. رسول خدا می فرمایند: هر که باشید بر من درود فرستید زیرا درود شما به من می رسد اما در روایات بر برخی مکانها تأکید شده از جمله: حضرت علی(ع) می فرمایند: «هرگاه از مسجدی عبور کردید، بر پیغمبر(ص) صلوات بفرستید»
آنچه که از بررسی آیات و روایات می توان استنباط نمود این است که فرستادن صلوات اولاً باید به شکل درود و سلام بر پیامبر و آلش باشد تا قبول شود، از طرفی فرستادن صلوات در همه زمان ها و همه مکان ها ضروری است و ذکر برآورده شدن حاجت به حساب می آید و دارای ثواب و برکات فراوانی است که در دنیا و آخرت برفرستنده صلوات سرازیر می شود.
اهميت شروع ورزش از دوران کودکي
مقدمه
بيشتر والدين فكر مي كنند كودكي كه به قول خودشان از صبح تا شب مشغول بازي است، به ورزش كردن نيازي ندارد در صورتي كه جست و خيز و فعاليت زياد از مشخصه هاي دوران كودكي است و با افزايش سن كودك تحرك كمتري خواهد داشت.
اگر كودكان به طور منظم به ورزش نپردازند، عادت به اين كار پيدا نخواهند كرد و هرچه بزرگ تر مي شوند به نشستن پاي تلويزيون يا انجام بازي هاي رايانه اي عادت مي كنند.
ورزش يكي از مهمترين بخشهاي زندگي و يكي از اصلي ترين روشهاي حفظ سلامتي درتمام سنين به شمار ميرود. بيشتر افرادي كه از دوران كودكي به فعاليت و ورزش عادت مي كنند، در سنين بزرگسالي نيز، علي رغم مشغله و نوع كار خود، زماني را به ورزش اختصاص خواهند داد.
بنابراين اطلاع رساني و آگاهي دادن به والدين درباره مزاياي ورزش در دوران كودكي به فرهنگ سازي در اين امر كمك مي كند و به داشتن نسلي شاداب و سالم منجر مي شود.
اهميت پرداختن به بازيهاي ورزشي براي كودكان
. آمادگي جسماني را افزايش دهد
. كسب مهارت و موفقيت اعتماد به نفس شخص را افزايش ميدهد
. به كودكان مي آموزد كه چگونه محركهاي آني را در خود كنترل كنند كه اين توانايي نه تنها در ورزش كه در مناسبات اجنماعي نيز مفيد خواهد بود.
به يافتن دوستان تازه كمك ميكند.
. در كشف علايق و شيوه صحيح زندگي به كودك كمك ميكند
. به كودك مي آموزد كه قوانين را رعايت كرده و منصفانه عمل كند
كنار آمدن با پيروزي و شكست را به او مي آموزد.
توصيه ما اين است كه كودكان قبل از ورزش 2 ليوان آب بنوشند و هر 20 دقيقه پس از ورزش يك ليوان آب بنوشند، قبل از فعاليت ورزشي وعده غذايي سنگين نخورند و اگر ورزشي مثل فوتبال قرار است 60 تا 90 دقيقه طول بكشد حتما يك وعده غذايي حاوي كربوهيدرات ميل كنند
تعيين نوع ورزش
سوال بسياري از والديني كه كودكان خود را به انجام ورزش تشويق مي كنند اين است كه از چه سني بايد كودكان را به سمت يك ورزش خاص سوق داد.
بهتر است تا 6 يا 7 سالگي كودكان را به انجام هر ورزشي كه دوست دارند، تشويق كنيم. پس از اين سن كم كم ورزش آن ها را برنامه ريزي كنيم و براساس استعداد، علاقه و توانايي آن ها اجازه دهيم در رشته ورزشي مورد علاقه خود فعاليت كنند. پس از سن 16 يا 17 سالگي هم نوجوان مي تواند به صورت اختصاصي روي يك ورزش خاص متمركز شود و به صورت تخصصي ورزش كند.
بنابراين تا قبل از 7 سالگي مجبور كردن كودك به يك ورزش خاص مثل فوتبال يا ژيمناستيك كار صحيحي نيست و بهتر است كه او به هر ورزشي كه علاقه مند است بپردازد و خودش در اين باره تصميم بگيرد.از سوي ديگر بحث تغذيه در ورزش بسيار مرتبط به هم است
توصيه ما اين است كه كودكان قبل از ورزش 2 ليوان آب بنوشند و هر 20 دقيقه پس از ورزش يك ليوان آب بنوشند، قبل از فعاليت ورزشي وعده غذايي سنگين نخورند و اگر ورزشي مثل فوتبال قرار است 60 تا 90 دقيقه طول بكشد حتما يك وعده غذايي حاوي كربوهيدرات ميل كنند.(كودكان بايد پس از فعاليت ورزشي مواد حاوي كربوهيدرات مصرف كنند تا بتوانند گليكوژني را كه توسط فعاليت ورزشي از دست رفته است جايگزين كنند. بهتر است اين مواد 2 ساعت پس از فعاليت ورزشي مصرف شود. امروزه آسيب تاندون و ليگمان ها بسيار شايع است ,اين امر به علت نداشتن تحرك جسماني كافي و ورزش نكردن است. در گذشته كودكان لي لي و گرگم به هوا بازي مي كردند, اما كودكان امروزي پاي تلويزيون مي نشينند و يا بازي هاي رايانه اي انجام مي دهند. اين بي تحركي باعث ضعف مفاصل شده و در نهايت باعث صدمه ديدن تاندون و ليگمان مي شود.به اين دليل است كه هر قدر فرد در كودكي ورزش كند در آينده سلامت مفصلي بهتري خواهد داشت و در واقع فرد از دردهاي مفصلي در دوران بزرگسالي پيشگيري مي كند.
بنابراين توصيه اكيد ما به والدين اين است كه علاوه بر اين كه كودكان را به انجام ورزش تشويق مي كنند، خودشان به ورزش رو بياورند و الگوي مناسبي در اختيار فرزندان خود قرار دهند.
10 نكته براي پيشگيري از آسيب ورزشي
پيشگيري از آسيبهاي ورزشي در كودكان به علت رشد جسميشان اهميت فوقالعادهاي دارد.در هنگام ورزش كودكان بايد به اين 10 نكته اساسي توجه ويژه كرد:
1. بدنسازي مناسب براي ورزش
2. اجتناب از تمرين بيش از حد
3. محيط مناسب براي رقابت
4 .بهبود كامل آسيب قبلي
5 .نظارت مناسب و دقيق طي تمرين
6 .تغيير قوانين در شرايطي كه تكنيكها يا تاكتيكها بر خطر آسيبديدگي ميافزايند
7 .آموزش بيومكانيك صحيح حركات در ورزش مورد نظر
8 .استفاده از ابزار و وسايل مناسب
9 .ارزيابي جسماني كامل قبل از شركت در فعاليت
10. همسانسازي مناسب رقابتكنندگان
تأثیر و فواید ورزش در دوران کودی
1. اهمیت شروع ورزش از دوران کودکی
اکثر تحقیقات اثر فعالیت فیزیکی ر ا در افراد بالغ بررسی کرده اند و کمتر به موضوع کودکان پرداخته اند. در صورتیکه اثرات فعالیت فیزیکی در دوران کودکی همانند بزرگسالی است. کودکان به فعالیت نیاز دارند تا از ان طریق ابراز وجود کنند، مهارتهایی را بیاموزند تا بر احساس اعتماد به نفس و شایستگی های اجتماعی خویش بیفزایند و با انجام مهارتهای گوناگون حرکتی و بدنی شالوده زندگی فعال بزرگسالی خود را پی ریزی کنند. بریزند و بنابر اهمیت این موضوع کشورهای پیشرفته جهان معتقدند که پایه های اصلی یادگیری و شخصیت و افراد در دوران کودکی شکل می گیرد و حرکت و فعالیتهای بدنی و ورزش به عنوان یک نیاز اسامی برای بهزیستی افراد بشری و جوامع علمی پذیرفته شده است.
2. نقش ورزش در رشد مناسب جسمی کودکان
کودک در ابتدا به علت ناتوانی، متکی به دیگران است اما در او امکان رشد وجود دارد، تغییر وضعیت او از بی تعادلی و ناتوانی به سوی استقلال عملی بسیار کند است و در طول مراحل صورت می گیرد و رشد دستگاه عصبی و عضلات و شکل گیری آنها با گذشت زمان تکامل می یابد وقتی کودک بیاموزد چگونه دستورالعمل ها و قوانین را اجرا کند با دیگران چگونه همکاری کند، چگونه نوبت را رعایت کرده و یا از قوانین اطاعت کند و به چه ترتیب با دیگران تشریک مساعی نماید. همگی قواعد اجتماعی و قوانینی هستند که کودک فقط به هنگام بازی و ورزش آنها را فرا می گیرد، از طریق ورزش کردن است که کودک خلاقیت ها و مهارت ها و توانمندی های جسمی لازم را در زندگی اش تقویت می کند و بزرگ می شود.
3. نقش ورزش در رشد روانی کودکان
یکی از متمایزترین جنبه های حیات معنوی هر فرد شخصیت او می باشد و یکی از گستره ترین عقاید این است که ورزش از راههای گوناگون در روحیه و شخصیت ورزشکاران اثر مثبت می گذارد تلاش و کوشش کودکان برای به دست آوردن موفقیت ورزشی اعتماد به نفس او را بالا می برد و چون ورزش همیشه با پیروزی قرین نیست کودکان با این واقعیت از زندگی آشنا می شوند و می فهمند که همیشه نمی توان در هر شرایطی پیروز بود بلکه شکست هم واقعیتی است که باید آن را شناخت و تحمل پذیرش آن را داشت و همین الگوهای حرکتی و مهارتی در سنین کودکی زمینه ساز اصلی رشد در ابعاد روانی و معنوی است.
4. تأثیر ورزش در روند یادگیری کودکان
بازی و ورزش لذت اصلی دوران کودکی است و در عین حال این اولین راهی است که کودک به کمک ان در مورد خودش، دیگران و دنیای اطرافش می آموزد و بسیاری از دانشمندان علوم تربیتی و تربیت بدنی معتقدند که پایه های اصلی یادگیری از حرکت آغاز می شود و تربیت بدنی را تعلیم و تربیت کل انسان از طریق بدن می دانند اما تحلیلی وجود ندارد که روشن کند کودکان چگونه یک مهارت را می آموزند. از آنجائیکه خصوصیات بارز کودکان عضلات ضعیف، قدرت تمرکز پایین، حرکات و حالات بچه گانه و انعطاف پذیری خوب می باشد، حوزه تخصص کودک چندان محدود و روشن نیست، ورزش برای این گروه باید بیشتر جنبه بازی و سرگرمی داشته باشد هر کودکی ممکن است ساعتها در حیاط بازی کند بدون آنکه مشکل خاصی بر او عارض شود ولی وقتی تمرینات سازمان یافته انجام دهد دچار انواع دردهای زانو، ساق پا، پشت پا و.... می شود.
5. ویژگیهای ورزش کودکان
کودکان صرف نظر از هر فرهنگ و ملیتی که داشته باشند و در هر گوشه از دنیا که زندگی کنند بازی می کنند، حتی زمانی که از این همه تنوع و دگرگونی در ساخت اسباب بازیها خبری نبود دیرینه شناسان شواهدی دال بر وجود اسباب بازی در هنگام پیدایش انسانهای ماقبل تاریخ کشف کرده اند اما اهمیت نقش ان در تکامل هوش کودک بتازگی کشف شده است تحقیقات امروز بر فعالیتهای بدنی همه جانبه تأکید دارد لازمه آن ایجاد برنامه های ورزشی و تشویق کودکان به درگیر شدن در انواع وسیع فعالیتها است کودکان در رقابتهای ورزشی و بازی از استعدادهای نهفته خود مطلع می شوند اطلاع یافتن فرد از استعدادهای نهفته خود می تواند امید او را به موقعیتهای ورزشی و غیرورزشی افزایش دهد به طور کلی ورزش برای کودکان با هر توانایی و در هر سنی مهم است زیرا پایه خواندن، نوشتن، منطق ریاضی و خلاقیت کودک از بازی شروع می شود.
6. نقش مادران در تشویق کودکان به ورزش
والدین اولین همبازی کودکانشان هستند و تحقیقات در این زمینه نشان میدهد کودکانی که بیشتر با والدینشان بازی می کنند از رشد عقلی بیشتری برخوردارند اعتقاد والدین در مورد ورزش، تشویق مستقیم آنها و مهمتر از آن نقش و نیروی والدین به عنوان الگوی رفتار است که در سطح فعالیت کودکان تأثیر می گذارد. نقش اولیا در درگیر شدن کودکان در ورزش بسیار حیاتی است و اولیا می توانند میزان توانایی های بچه های خود را در رقابتهای ورزشی بسنجند و بشناسند.
۷. نقش مربیان مهدکودک در ورزش
کودکان بعد از خانواده مربی آموزش دهنده اصلی کودک است کودکانی که بغیر از پدر، مادر با مربیان مهدکودک بازی و ورزش می کنند و می توانند بازیهایشان را با آنها سهیم کنند طبیعتاً از هوش بالاتری برخوردارند. بنابراین مربیان باید شخصیت مطلوب، هوشمند و قوی داشته باشند و پیشرفت در ورزش به میزان بسیار بستگی به توانائیها و صلاحیت های کادر آموزشی و به طور کلی و کیفیت فنی و آموزشی مربیان دارد.
۸. آموزش نرمشهای مناسب و بازیهای ورزشی در سنین کودکی
کودکان پس از خواب بیشترین وقت خود را صرف بازی میکنند،کودکان بیشتر به این دلیل به بازی می پردازند که لذتبخش است و در واقع بخش فطری از آموزش آنهاست زیرا کودک در بازی می آموزد و قمست مهمی از شخصیتش تکوین می یابد کودک در بازی براحتی می سازد، خلق می کند و براحتی می تواند بازی دیگری را جایگزین کند. در بازی حوزه تخصص کودک چندان محدود و روشن نیست زیرا کودک برای تسلط یافتن بر بازی به آموزش خاصی نیازمند نیست، شاید مهمترین تعریف بازی این باشد که « بازی یک لذت است »
بهترین سن برای انتخاب ورزش مورد علاقه
کودکان و نوجوانان میتوانند از رقابت در ورزش لذت ببرند و همچنان به آموختن مهارتهای تازه بپردازند. بیشتر افرادی که از دوران کودکی به فعالیت و ورزش عادت میکنند، در سنین بزرگسالی نیز، بهرغم مشغله و نوع کار خود، زمانی را به ورزش اختصاص خواهند داد. ورزشهای همراه با بازی، بهترین روش برای تبدیل کردن تمرینهای بدنی به کاری مفرح است...
پرداختن به ورزش میتواند آمادگی جسمانی کودکان و نوجوانان را افزایش دهد. کسب مهارت و موفقیت اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد و به آنها میآموزد که چگونه محرکهای آنی را در خود کنترل کنند که این توانایی نهتنها در ورزش که در مناسبات اجتماعی نیز مفید خواهد بود و به یافتن دوستان تازه کمک میکند. در کشف علایق و شیوه صحیح زندگی به کودک کمک میکند. به کودک میآموزد که قوانین را رعایت کرده و منصفانه عمل کند. کنار آمدن با پیروزی و شکست را به او میآموزد. یک نکته مهم دیگر اینکه چاقی مفرط در سراسر جهان به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است و اگر کودکان از سنین کمتر به کشف لذت ورزش و بازیهای ورزشی پی ببرند و کمتر به انجام بازیهای کمتحرک یا بیتحرک (مانند بازی با کامپیوتر) بپردازند، در آینده نیز سالم و تندرست خواهند بود.
سن شروع ورزش
کارشناسان ورزش و روانشناسی کودک توصیه میکنند که کودکان تا قبل از رسیدن به سن 8 تا 10 سالگی نباید در ورزشهای رقابتی سازمان یافته که در آن امتیاز محاسبه میشود و به خصوص بزرگسالان در اجرای آن نقش دارند، شرکت کنند زیرا اگر کودکان قبل از رسیدن به سنی که از نظر احساسی و فیزیکی آماده شده باشند به ورزشهای رقابتی بپردازند، احتمال اینکه فشار روانی دوران تمرین و زمان مسابقه و همچنین یأس ناشی از باخت تاثیرات ناگواری بر آنان بگذارد، بسیار زیاد است و میتواند به کنار گذاشتن دایمی ورزش منتهی شود.
زیر 8 سال
باید در بازی، کشف و یادگیری مهارتهایی که از طریق پرتاب کردن و گرفتن، ضربه زدن به توپ، بالا و پایین پریدن، دویدن و شنا کردن حاصل میشود، کاملا آزادانه رفتار کنند و این مهارتها را به شادیبخشترین روش بیاموزند.
واضح است که آموختن این موارد به آنها کمک میکند تا با اعتماد به نفس بیشتر وارد مرحله بعد شوند. والدین میتوانند نقش مهمی در بازی با کودکان ایفا کنند. به یاد داشته باشید که کودکان قبل از اینکه مفاهیم برد و باخت را بیاموزند، به تمرین فراوان احتیاج دارند.
8 تا 10 سال
کودکان 8 تا 10 ساله، بسته به میزان رشد خود میتوانند در مسابقات سازمانیافته شرکت کنند مانند مسابقات داخلی در مدارس. آنها هنوز برای توسعه مهارتهای خود به کمک نیاز دارند و باید کنار آمدن با ناامیدی و شکست را بیاموزند. کودکانی که بیشتر اوقات بازنده هستند بیش از دیگران مستعد کنار گذاشتن ورزش هستند. والدین و اولیای مدرسه باید مراقب باشند که با فراهم آوردن زمینه مناسب مثلا شرکت دادن این کودک در مسابقهای که در آن بیشترین توانایی را دارد موجبات برنده شدن و دلگرمی او را فراهم نمایند. این سنین، بهترین زمان برای پرداختن به ورزشهای مختلف و انتخاب ورزش مورد علاقه از میان آنهاست.
10 تا 12 سال
کودکان و نوجوانان میتوانند از رقابت در ورزش لذت ببرند و همچنان به آموختن مهارتهای تازه بپردازند. بعضی از کودکان در این گروه سنی استعداد و علاقه خاصی به یک ورزش به خصوص نشان میدهند و میتوانند با داشتن مربی در این زمینه بسیار پیشرفت نمایند. یک مهارت بسیار مهم در این سنین، آموختن رفتار صحیح در زمان بازی، بردن و باختن است. پرداختن به ورزش در این سنین میتواند شامل سفرهایی با تیم ورزشی و فرصتهایی برای رهبری گروه هم باشد. نکته مهم در اینجاست که نباید نوجوان را بیش از حدود آمادگی و توانایی جسمیروحی او به انجام کاری وادار کرد.
نوجوانانی که به هر دلیل علاقهای به شرکت در ورزشهای رقابتی تیمی ندارند، میتوانند با راهنمایی مربیان و والدین خود به ورزشهایی چون اسکیت، سوارکاری، دوچرخهسواری و مانند اینها بپردازند.
ورزش کودکان از نظر اسلام و بزرگان دین
ورزش برای کودکان، فوق العاده ضروری و لازم است. کودکان به طور طبیعی و فطری به ورزش، بازی و تحرّک علاقه نشان می دهند و این بازی و تحرک برای رشد و نموّ نسوج بدنشان لازم بوده و شرط زنده ماندنشان می باشد. نیاز به تحرک و بازی- که چیزی جز ورزش نیست- اختصاصی به بچه انسان ها نداشته، بلکه در سایر حیوانات نیز محسوس است. شهید دکتر پاک نژاد در کتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر به همین نکته اشاره کرده و می نویسد:
" بچه گربه، بازی می کند، بزغاله، جست و خیز دارد، بچه شیر به سروکول مادرش می پرد، کره الاغ به مادرش لگد می زند و ... و اخیراً کشف شده، نشخوار کردن نشخوار کنندگان و خواب دیدن حیوانات مغزدار، مخصوصاً در گوشت خواران، از گربه گرفته تا جنین انسان، همه برای تکامل مغزشان بوده و لازم است."
حال که ورزش، بازی و تحرّک برای کودکان لازم و ضروری است، وظیفه والدین و مربیان این است که سعی کنند کودکان را به سوی ورزش ها و بازی هایی هدایت کنند که فکر، روح، جسم و شخصیت آن ها را ساخته و آن ها را برای زندگی اجتماعی سالم و مفید آماده سازد. دکتر رجبعلی مظلومی در کتاب گامی در مسیر تربیت اسلامی می نویسد:
ورزش هایی که به کودکان داده می شود، باید چنان باشند که به تربیت قوای فکری و نظم روحی آن ها منتهی گردد؛ بدین معنان که تکوین اخلاق کنند، ایجاد منش نمایند، عادت های مطلوب را (نظیر نظم و انضباط و اطاعت از قانون و جوان مردی و همکاری) مایه گذارند و یا حس ابتکار را بیدار کنند و بپرورند.
این ها همه را ضمن بازی ها بهتر از هر گونه درس می توان یاد داد، زیرا اثر این چنین آموزش ضمن بازی ها، تا پایان عمر، باقی می ماند."
از ورزش ها و بازی های کودکان، استفاده های دیگری نیز می توان نمود مربیان دلسوز و زیرک، با توجه به نوع بازی ها و ورزش های مورد علاقه کودکان، می توانند شخصیت واقعی و حقیقی و نیز استعدادهای نهفته کودکان و حساسیت های روحی آنان را کشف نموده و در برنامه ریزی های تربیتی، مورد توجه و استفاده قرار دهند. دکتر مظلومی در این مورد می نویسد:
بازی های مورد علاقه کودک نیز می توانند تا حد زیادی معرّف جهت عاطفی و نظری او باشند و قابل توجه برای کار مربی قرار گیرند. آری بازی، واقعاً بازی نیست، درس زندگی کودک است، و نمایشی از سیر درونی و نفسانی او؛ پس باید که آن را نیکو ساخت و نیکو نظارت کرد."
آیت الله ابراهیم امینی نیز در کتاب بانوی نمونه اسلام چنین می نگارد:
دانشمندان فن تربیت توصیه می کنند که باید اطفال را آزادی داد تا بر طبق دل خواه بازی کنند، بلکه باید وسایل و اسباب بازی و تفریح سالم را برای آنان فراهم ساخت. اخیراً در جهان متمدن، این موضوع مورد توجه واقع شده و در کودکستان ها و دبستان ها و دبیرستان ها انواع وسایل بازی و تفریج سالم را مطابق سن کودکان و نوجوانان برایشان فراهم می سازند، و آنان را به بازی های دسته جمعی تشویق می کنند و به اثبات می رسانند که بازی چنان که برای رشد بدنی اطفال لازم است، برای تربیت روحی آنان نیز تاثیر به سزایی دارد.
بعضی مردم از کودکان انتظار دارند که مانند بزرگ سالان زندگی کنند و بر خودشان لازم می دانند که اطفال را از بازی و حرکات بچه گانه باز دارند؛ و این عمل را تربیت می شمارند. اگر کودک بازیگر بود، می گویند: کودک بی ادبی است، ولی اگر خمود و سر به زیر بود و از بازی کناره گیری کرد و در گوشه ای نشست، می گویند: آفرین، چه کودک با ادبی است! اما دانشمندان روان شناس این عقیده را خطا و غلط می دانند و عقیده دارند که بچه باید بازی کند؛ اگر بازی نمی کند، علامت کسالت جسمانی و ضعف روحی اوست. البته پدر و مادر باید این جهت را مراعات کنند که بازی کردن کودک به حال خودش زیان بخش نباشد و اسباب مزاحمت دیگران را نیز فراهم نسازد.
پدر و مادر نه تنها باید کودک را در بازی کردن آزاد بگذارند، بلکه خودشان نیز باید در مواقع بی کاری با آنان بازی کنند، زیرا بازی کردن با پدر و مادر برای اطفال، بسی لذت بخش است و آن را از علایم محبت می شمارند."
از طریق ورزش می توان کودک را تربیت نمود و بسیاری از یاد گرفتنی ها را به او آموخت. در کتاب کودک و ورزش چنین آمده:
قدرت آموختن در تمام کودکان وجود دارد. کودک می تواند از دیگران و با دیگران، بر اثر نگاه کردن، مقایسه کردن و تقلید کردن بیاموزد. مقایسه قدرت کودک با دیگران، نشانه اعتماد به قدرت خود می باشد و رقابت نیز می تواند در آموزش موثر باشد. هم سالان کودک در آموزش تربیت و آموختن کودک موثرند.
بزرگان نیز می توانند سرمشق آموزش برای خردسالان باشند... (جهت آموزش نظم و تربیت در ضمن بازی) می توانند به کودکان بیاموزند که:
1- به نوبت از اسباب بازی استفاده نمایند.
2- ممانعت برای کودکان دیگر فراهم نکنند.
3- پس از استفاده از اسباب بازی، آن را به کودکان دیگر واگذار نمایند.
4- اسباب بازی را خراب نکنند.
کودک می تواند قواعد اجتماعی و زندگی را فقط در جمع کودکان بیاموزد، برای این منظور سعی کنید که فرزند شما با دیگران آمیزش و رفت و آمد داشته باشد و تمرینات مثبت و منفی را بیاموزد.
هدف از تربیت کودکان استقلال آن هاست."
تنها دانشمندان و اندیشمندان معاصر نیستند که ورزش، بازی و تحرک را برای کودکان لازم می دانند، بلکه بسیاری از فلاسفه و صاحب نظران گذشته نیز این ضرورت را دریافته و بدان پرداخته اند؛ به عنوان نمونه، غزّالی می گوید:
و هر روز یک ساعت وی را از بازی باز ندارند تا فرهیخته شود [یعنی تربیت گردد و ادب آموزد] و تنگ دلی نشود که از آن بدخوی گردد و کوردل."
ارسطو نیز ورزش و بازی را برای کودکان لازم می دانسته، ولی آن ها را از پرداختن به ورزش های سنگین منع نموده و معتقد بوده:
کودکان باید به طور معتدل ورزش نمایند و نه تا آن حد که مهارت حرفه ای به دست آورند. جوانانی که برای شرکت در مسابقه ای المپیک ورزش می کنند، تندرستی شان آسیب می بیند، و این نکته آشکار است که کسانی که در خردسالی قهرمان می شوند، در سال خوردگی به ندرت باز به چنین مقامی می رسند."
اسلام نیز که دین فطرت بوده و با واقعیات، واقع گرایانه برخورد می کند، نه تنها بازی کودکان را تخطئه نکرده، بلکه آن را لازم می داند. در سوره یوسف می خوانیم:
وقتی برادران یوسف می خواهند او را از پدر دور سازند، به اندیشه فرو می روند که چه موضوعی را برای این امر، بهانه قرار دهند تا پدرشان، حضرت یعقوب، که پیامبر خدا بوده و دارای بینش وسیع الهی است، بر آنان خرده نگرفته و از در مخالفت در نیاید، مساله لزوم بازی و تحرک در فضای باز و سرسبز را مطرح می کنند، زیرا می دانند بازی، ورزش و تحرک برای کودک، یک ضرورت فطری است و هیچ گاه پیامبر خدا با یک خواسته فطری مخالفت نمی کند؛ از این رو می گویند:
"ارسله معنا غدا یرتع ویلعب؛
ای پدر فردا او را با مابه صحرا فرست تا در چمن و مراتع بگردد و بازی کند."
و از آنجا که باید، بازی و ورزش کودک، تحت مرا قبت و کنترل بزرگترها باشد، اضافه می کنند:
"و انا له لحافظون"
والبته ما مراقب او خواهیم بود."
حضرت یعقوب علیه السلا م نیز، از این جهت به آنان ایرادی نگرفته و موافقت می کند یوسف با آنان به صحرا برود.
رهبران دینی ما نیز به انحای مختلف، ضرورت بازی و تحرک برای کودکان را مورد اشاره قرار داده اند. حضرت علی علیه السلام فرمودند:
"من کان له ولد صبا؛
هر کس کودکی دارد، خود نیز باید کودک شود."
پیامبر اکرم صلی الله علی و اله نیز در این مورد فرمودند:
"من کان عنده صبیّ فلیتصابّ له؛
هر کس کودکی دارد، خود نیز باید تظاهر به کودکی نماید."
همان گونه که ملاحظه می شود، رهبران دینی ما، نه تنها کودکان را به واسطه کارها و بازی های کودکانه سرزنش نمی کنند، بلکه به والدین آن ها نیز توصیه می نمایند که خود نیز کودک شده و با کودکانشان به بازی های کودکانه بپردازند. خود آن حضرات نیز چنین می کرده اند.
در سیره پیامبر بزرگ اسلام می خوانیم: آن بزرگوار با نوه های خردسال خود بازی می کرده و حتی مرکب آنان می شده و آنان را به دوش می گرفته است.
اسلم می گوید: من حسن و حسین علیه السلام را دیدم که بر شانه های پیامبر سوار شده اند. به آن دو رو کرده گفتم: چه مرکب راهواری دارید! در این لحظه، پیامبر صلی الله علیه واله مرا مخاطب ساخته فرمود: "و چه سواران نیکویی!"
همچنین در سیره آن حضرت می خوانیم: گاه اتفاق می افتاد آن حضرت در حال نماز بود و همین که سر بر سجده می گذاشت، دو نوه بزرگوار، ولی سنّ و سال او، حسن و حسین علیه السلام، بر پشت او سوار می شدند و به بازی و شوخی می پرداختند. آن حضرت نه تنها آن ها را منع نمی فرمود، بلکه آن قدر سجده را طولانی می کرد تا خودشان به میل خود پایین بیایند. جالب تر این که، گاه خود آن حضرت دو نوه خردسال را به کشتی گرفتن وا داشته و سپس به تشویق آنان می پرداخت.
منابع
1- روزنامه ی خراسان
2- باشگاه اندیشه
3- salamatiran.com -دکتر هومن خلیقی
4- ورزش در اسلام،حسین صبوری
5- برگرفته از سايت انجمن بازيها و ورزش كودكان كشور
اهمیت و آداب دعا کردن
در اهمیت دعا آورده شده است که دعا سلاح مومن است و نیز تنها دعاست که قضای مبرم را عوض می کند! به همین دلیل و به دلیل این ایام که دعا کردن در آن بسیار سفارش شده است لازم دانستم یه پست درباره ی آداب دعا کردن بنویسم. موارد زیر خلاصه ای است از باب دعا در کتاب اصول کافی ثقة الاسلام کلینی.. و اما در آداب دعا داریم:
- آغاز دعا با حمد و ستایش خداوند عزوجل
امام صادق (ع) می فرمایند: چون یکی از شماها بخواهد از پروردگار خود حاجتی بطلبد بایستی که سخن خود را با تمجید و ستایش خداوند عزوجل و طلب رحمت بر پیغمبر (ص) آغاز کند و آنگاه حاجت خود را بطلبد.
- با حالت گریه و زاری دعا کنید
امام صادق (ع) می فرمایند: اگر گریه ات نیاید، خود را به گریه بدار و اگر از دیده ات به اندازه سرمگسی هم اشک آید خوب است!
- یقین و امید کامل به برآورده شدن حاجت
امام صادق می فرمایند: هرگاه دعا کردی، دل را متوجه کن و بپندار که حاجتت بر در خانه آمده است.
- نام بردن حاجات
در روایت از امام صادق (ع) نقل شده است که با اینکه خدا حاجت بنده هایش را می داند ولی دوست دارد که بنده حاجت خود را شرح دهد.
- در خلوت دعا کردن
روایت داریم ار امام رضا (ع): یک دعای بنده در نهان برابر است با هفتاد دعا او در عیان.
- با همدیگر دعا کردن
چهار تن گرد هم نیایند و برای یک مطلبی دعا نکنند به درگاه خداوند مگر اینکه با اجابت دعا از هم جدا شوند.
- برای همه دعا کردن
رسول خدا می فرمایند: « هرگاه یکی از شماها دعا کند، برای همه دعا کند زیرا که آن مستجاب تر است! » و نیز در اخلاق اسلامی سفارش شده است که برادرانتان را در دعا کردن (صادقانه) بر خود مقدم بدارید که خداوند ضمانت کرده است که هرکس اینگونه کند من یک میلیون برابر آنچه می خواهد، به او خواهم داد! (المراقبات، باب ماه ذی الحجة-ص 450)
- در اوقات مناسب دعا کردن:
1- هنگام وزیدن باد
2- هنگام ظهر
3- هنگام بارش باران
4- هنگام غروب
5- از سحر تا طلوع آفتاب
6- هنگام رقت قلب و جاری شدن اشک
7- هنگام ریختن اولین قطره خون مومن در راه خدا
8- نزد قرائت قرآن
9- نزد اذان
10- در دل شب (عین روایت اینگونه آمده: در ساعت نخست از نیم اول شب)
- اصرار بر دعا داشتن
امام صادق (ع) می فرمایند: خدا بد دارد که بنده ها بر یکدیگر در انجام حاجت اصرار ورزند ولی اصرار را نسبت به خودش دوست دارد، خداوند عزوجل دوست می دارد که از او درخواست شود و آنچه نزد اوست خواهش شود.
- دیدگاه اسلام درباره کسی که استجابت دعایش به تاخیر می افتد
از امام صادق (ع) نقل شده است: راستی بنده دعا می کند و خداوند عزوجل به دو فرشته می فرماید: من دعای او را به اجابت رسانیدم ولی حاجت او را نگه دارید تا او باز هم دعا کند، زیرا من دوست دارم آوازش را بشنوم و راستی ینده ای هم هست که دعا می کند و خداوند تبارک و تعالی می فرماید: زود حاجتش را بدهید، زیرا من از آوازش بدم می آید.
در روایات دیگری امده است: خداوند در روز قیامت چندین چندین برابر آنچه بنده مومن خواسته یود و به اجابت نرسیده بود به او در آخرت عطا می کند و آنگاه خداوند به او می فرماید: « تو از من آن ناقابل را درخواست کردی و من هزارهزار برابر او را به تو عطا کرد.» و آنگاه بنده مومن آرزو می کند که ای کاش هیچ یک از دعاهایم به استجابت نرسیده بود.
اهمیت خودشناسی از نظر قرآن کریم
قرآن کریم برای خودشناسی حساب جداگانه ای باز کرده است، به این معنی که در قرآن – و فقط در قرآن – سراسر عالم خلقت، آیت و درس است برای خداشناسی؛ یعنی اختصاص به انسان ندارد که انسان فقط خودش را باید بشناسد تا خداوند را بشناسد.
از نظر قرآن تمام جریانهای خلقت، تمام واحدهای آفرینش اعم از آسمانی و زمینی، هر چه در عالم هست آیاتند، یعنی علامتها و نشانه های وجود مقدس پروردگارند: «ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لاولی الالباب»؛ همانا در آفرینش آسمانها و زمین و رفت و آمد و شب وروز نشانه هایی است برای صاحبان عقل. (سوره آل عمران: 190)
اینگونه آیات در قرآن زیاد است. ولی قرآن در عین حال که سراسر عالم را کتاب حق تعالی می داند که هر سطری از سطرهای این کتاب بر علم و حکمت و دانایی مؤلف آن دلالت می کند، برای نفس انسان حساب جداگانه ای باز کرده؛ یعنی از نظر قرآن این فصل از فصول کتاب آفرینش که نامش انسان است، برای انسان آموزندگیهایی دارد بالاتر و بیشتر از آنچه که مثلا درختان دارند.
و باید توجه داشت که نفس یا خود انسان – که از هر چیزی به انسان نزدیکتر است - آموزشهایی دارد که غیر او ندارد. این آموزشها که از مختصات نفس انسان و برای انسان است چیست؟
البته انسان هم دارای تشکیلاتی است که در هر طبیعتی هست و از جنبه وظایف الاعضایی، فیزیولوژی و تشریحی، همین طور که برگ درختان بر معرفت کردگار دلالت می کند، انگشت یا ناخن انسان هم دلالت می کند؛ بلکه در هر مویی از مویهای بدن انسان یا در هر رگ از رگهای بدن انسان یک دلالتی است. از این جهت انسان شبیه اشیاء دیگر است. اما آموزشهایی است که مختصات نفس انسان است که گفتیم قرآن هم برای نفس انسان از نظر شناخت خدا حساب جداگانه ای باز کرده است. اینکه می گوئیم حساب جداگانه برای این است که مثلا می گوید: «و فی الارض ایات للموقنین»؛ در زمین نشانه هاست برای اهل یقین، (کسانیکه بخواهند به مقام یقین برسند. بدیهی است انسان هم در زمین است و بیرون از زمین نیست)
ولی راجع به انسان می فرماید: «و فی انفسکم»؛ و در خود شما. (ذاریات: 21و20)
و یا در آیه دیگر می فرماید: «سنریهم ایاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق»؛ ما نشانه های خود را در جهان و در نفسهایشان به آن ها می نمایانیم تا بر آنان روشن گردد که او حق است. (فصلت:53)
حساب آفاق (عالم بیرون) را یک حساب جداگانه ذکر می کند. می توانست انسان را هم جزء آفاق ذکر کند ولی برای خود انسان حساب جدا باز کرده: و فی انفسهم.
لزوم خودشناسی
خودشناسی به معنی این است که انسان مقام واقعی خویش را در عالم وجود درک کند، بداند خاکی محض نیست، پرتوی از روح الهی در او هست، بداند که در معرفت میتواند بر فرشتگان پیشی بگیرد، بداند که او آزاد و مختار و مسؤول خویشتن و مسؤول افراد دیگر و مسؤول آباد کردن جهان و بهتر کردن جهان است (او شما را از زمین بیافرید و عمران آن را از شما خواست)، بداند که او امانتدار الهی است، بداند که بر حسب تصادف، برتری نیافته است تا استبداد بورزد و همه چیز را برای شخص خود تصاحب کند و مسؤولیت و تکلیفی برای خویشتن قائل نباشد.
برای چه گفته اند خود را بشناس؟ از خودشناسی به کجا می رسی؟ به عبارت دیگر خودشناسی مقدمه چیست؟ این را برای دو منظور گفته اند. یکی منظور همین است که اگر خود را بشناسی، به مهمترین مسئله ای که برای بشر مطرح است و راز اصلی جهان می باشد (یعنی خدا) پی می بری. دوم اینکه خود را بشناس تا بدانی در زندگی و در جهان چه باید بکنی و چگونه باید رفتار کنی. یعنی اخلاق و عمل. اگر خود را نشناسی نخواهی دانست که رفتار و اخلاقت در جهان چگونه باید باشد، یعنی خودت چگونه باید باشی، چون اخلاق از آن نظر که یک سلسله ملکات است برمی گردد به چگونه بودن و اینکه خودت چگونه باشی و چگونه رفتار کنی. پس برای پی بردن به بزرگترین رازهای جهان و مهمترین مسئله ای که در فکر بشر مطرح است (یعنی خدا) خود را بشناس و برای مهمترین مسئله از نظر ابتلای عملی بشر که من چگونه باید باشم و چگونه باید رفتار کنم (یعنی اخلاق) نیز خودت را بشناس.
خود زیانی و خود فراموشی از نظر قرآن
قرآن کریم گاهی تعبیرات خاصی درباره برخی از آدمیان به کار میبرد، از قبیل " خود زیانی " یا " خود فراموشی " یا " خود فروشی " مثلا در سوره اعراف آیه 53 میفرماید: «قد خسروا انفسهم و ضل عنهم ما کانوا یفترون، همانا خود را باخته و معبودهای دروغین از دستشان رفته است». یا در سوره زمر آیه 15 میفرماید: «قل ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم، بگو زیانکرده و سرمایه باخته آن است که خویشتن را زیانکرده و خود را باخته است. و یا در سوره حشر آیه 19 در مواردی میفرماید: «نسوا الله فانسیهم انفسهم، از خدا غافل شدند و خدا را از یاد بردند، پس خدا خودشان را از خودشان فراموشاند و خودشان را از خودشان غافل ساخت».
اهمیت تاریخآموزی و تاریخنگاری
شاید نتوان هیچ عرصهای را به اندازه تاریخ و آنچه مربوط به آن میشود- یعنی تاریخنویسی، تاریخ خوانی و نقد تاریخی- عرصه تحریفها و درآمیختن راست و دروغها دانست.
از این حیث چه بسا یک تاریخنگار رخدادی تاریخی را چنان آشفته و مشوش سازد که از اصل آن فرسخها دور باشد و بیتردید این امر، تاریخ خوانی و به پیرو آن فهم تاریخ را دچار اشکال سازد. در همین راستا رهبر معظم انقلاب در سخنانی بر ضعفها و کمبودهای این عرصه بهخوبی انگشت نهادند و بر لزوم توجه مسئولان و پژوهشگران به این مهم تأکید کردند. ایشان در آنجا فرمودند: هر جایی در تاریخنویسی کمکاری شده دیگران آمدهاند و تاریخ را بردهاند. این رهنمودها از آنجایی اهمیت وافر خود را نشان میدهند که نسل سوم انقلاب از چندوچون وقایعی که در این 31سال انقلاب، گذشته آگاهی درستی ندارد و بر پژوهشگران و تاریخنگاران منصف است که گرد ابهامات بزدایند و نسلها را با حقایق امور آشنا سازند.
امام علی(ع )خطاب به فرزندش امام حسن(ع) میفرماید: فرزندم هر چند من به اندازه همه آنان که پیش از من بودهاند نزیستهام اما در کارهایشان نگریستهام و در سرگذشتهایشان و در آنچه از آنان مانده، فرورفته و دیدهام تا چون یکی از ایشان گردیدهام، بلکه با آگاهیای که از کارهایشان به دست آوردهام، گویی چنان است که با نخستین تا پسینشان به سر بردهام.
آموزههای قرآن و روایات اسلامی مهمترین عامل رویآوردن مسلمانان به تاریخآموزی و تاریخنگاری بود؛ از اینرو میتوان سرآغاز تاریخنگاری و توجه به رویدادهای تاریخی را در دوره اسلامی قرآن مجید دانست. قرآن دارای آیات فراوانی در مورد سرگذشت پیامبران پیشین و سرنوشت اقوام و پیروان و علل شکست و انحطاط یا شکوفایی و رستگاری آنهاست.
توجه قرآن به تاریخ، نقل صرف رویدادهای گذشته نیست، بلکه اساساً ارائه شواهدی از تجارب انسان گذشته برای پندگرفتن و یافتن راه درست زیستن است. بدینسان قرآن، قوانین و سنن حاکم بر زندگی نوع بشر را که اختصاصی به گذشته ندارد، به پیروان خود میآموزد. این آموزههای قرآنی درباره تاریخ و تاریخآموزی در کلام پیامبر اسلام و ائمه اطهار بهروشنی نمایان است.
نقش مطالعه تاریخ در افزایش مهارتهای زندگی
((تاریخ تجربه ی زندگی انسان است که در طول زمان گسترش یافته )) بنابر این یکی از مفاهیم اساسی تاریخ تغییر می باشد .همچنین تجربه یکی از مفاهیم کلیدی تاریخ بشمار می اید و چون همه انسان ها در این تجربه شریکند ،کل این تجربه را که در طول بسیاری از نسل ها ادامه می یابد ، تاریخ می نامیم (استنفورد ۱۳۸۴:۳۳).از طرفی تاریخ ،علم آموختن گذشته برای فهم زمان حال است . زندگی امروزین حاصل کارها و اقدامات مردمان روزگار پیشین و حتی وقایعی است که در گذشته های دور اتفاق افتاده اند و همین امر در آینده نیز ادامه خواهد یافت ، بنابراین شناخت و فهم درست تاریخ به جوامع بشری کمک می کند تا آینده خود را بهتر رقم زده ، از اشتباهات نسل های گذشته پرهیز کنند.
از مهمترین فواید تاریخ نقشی است که در تکوین شخصیت آدمی دارد . با مطالعه تاریخ می توان مهارتهائی را که برای زندگی اجتماعی ضرورت دارد آموخت و آموزش تاریخ به مثابه پایه استواری در نظام تعلیم و تربیت کشورها به شمار می رود که جوامع بشری با تکیه بر آن بسیاری از مهارتهای اجتماعی را به نسل های آینده می آموزند. دانش آموزان برای ورود به زندگی اجتماعی نیاز به تقویت و فراگیری مهارتهائی دارند که رفتار اجتماعی آنان را شکل ببخشد ،درس تاریخ این توانائی را دارد که در آموزش بسیاری از این مهارتها نقش سازنده ایفا کند . به همین دلیل گروه آموزشی تاریخ منطقه زرین شهر با انگیزه هدفمند کردن فعالیتهای دبیران منطقه در راستای اهداف عالیه آموزشی در صدد تدوین مجموعه ای است که نقش سازنده درس تاریخ را در افزایش مهارتهای زندگی روشن نماید .
اهداف و انگیزه امام حسین از قیام عاشورا
قیام حسین مظهر نبرد حق بر علیه باطل بود. قیام الهی بود که هر چه زمان میگذرد، تبلوری بیشتری پیدا کرده و آموزهای آن روشن تر میشود. در این نوشتار اهداف و پیام های تربیتی این قیام به اختصار بیان میشود.
امام حسین یکی از اهداف قیام خود را اقامه و حفظ ارزشهای راستین دین اسلام بیان میکند. زیرا بعد از پیامبر و دوران رهبری ایشان بر جامعه اسلامی، به علت مسائل و مشکلات پیش رو بدعتهای جدیدی در دین و سنت پیامبر اکرم به وجود آمده بود. بدعتهای جدید خود موجب انحراف در جامعه اسلامی شده بود. از این رو جامعه اسلامی از مسیر اصلی خود دچار انحراف شده و نیاز به اصلاحات اساسی داشت. از این رو امام حسین(ع) از خلفای زمان بیعت نکرده تا این انحراف را آشکار سازند. بنابراین یکی دیگر از اهداف امام حسین، انگیزه اجتماعی و اصلاح فرهنگی اوضاع و شرایط حال جامعه بود. تا بدین طریق به جهل زدایی عامه مردم بپردازند و ایشان را با انحرافهای آشکار در جامعه آشنا سازند.
در این راستا امام حسین(ع) با قیام خود پیام هایی به انسانها در اعصار مختلف ارائه میکنند.
· پیام آزادگی:
آزادگی به معنی رهایی از قید و بند اخلاق نیست. آزادی به معنی زیر بار ظلم نرفتن است. از این رو و با توجه به این اصل انسان آزاده با توجه به اصول و باورهای خود زندگی کرده و زمانی که اصول، باورها، حقوق فردی و اجتماعی خود و افراد در ارتباط با وی مورد تعرض قرار بگیرد آرام ننشسته و در برابر ظلم ایشان اعتراض میکند. از این رو امام حسین(ع) مرگ با عزت را بهتر از حیات ذلیلانه میداند.
· عزّت نفس:
یکی از اهداف مهم تربیت این است که انسان به گونهای تربیت شود که اعتلای روحی بیابد و خود را از پستی و فرومایگی رها سازد. حرمت، شرافت برای خود قایل شود و بزرگواری خود را در همه حال حفظ نماید. سختی و راحتی و شکست و پیروزی او را به سستی و تباهی نخواهد کشاند و هرگز تن به خواری و زبونی ندهد. سیره امام حسین (ع) در جریان واقعه عاشورا نمود بارز عزّت محوری است. ایشان پیش از حرکت به سوی کربلا در جواب برادرشان محمد حنفیه که از او می خواست برای حفظ جانش با یزید بیعت کند فرمود که هرگز تن به پستى ندادهام. زیرا مکتب حسین (ع) بر پایه عزّت و کرامت انسانی استوار گشته است.
· ایثار و از خودگذشتگی:
ایثار و از خود گذشتگی دلالت بر این موضوع دارد که افراد در عین نیاز به آنچه در دست دارند، دیگران را بر خود مقدم میشمارند و یا اینکه اهداف جمعی را بر اهداف فردی و شخصی خود مقدم میدانند.. از این رو امام حسین برای احیای اصول راستین دین، جان خود و صحابه خود را در طبق اخلاص قرار داد، تا انحرافها آشکار شود.
· وفا و پای بندی به پیمان:
وفا و پایبندی به پیمان در یاران امام حسین خود را به خوبی نشان می دهد. که در این راستا امام حسین یاران خود را بهترین اصحاب بر می شماردند. ایشان در بدترین شرایط بر سر پیمان با امام باقی و او را مورد حمایت قرار دادند.
پيام جاويد قيام امام حسين(ع)
پيام قيام با شكوه سيدالشهداء(ع)منحصر به آن زمان نيست, بلكه اين پـيام پـيامى جاويد و ابـدى است و فراتـر از محدوده زمان و مكان است, هرجا و در هر جامعه اى كه به حق عمل نشود, و از بـاطل خوددارى نشود, بدعتها زنده, و سنتها نابـود شود, هرجا كه احكام خدا تغيير و تحريف يابد و حاكمان و زمامداران بـا زور و ستمگرى بـا مردم رفتـار كنند, در هر جـامعـه اى كه ويژگى هاى جـاهليت را داشته باشد آن جامعه, جامعه اى يزيدى بـوده, و مبـارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگى ها و آمران و عاملان آنها, كارى حـسينى خواهد بود.
منبع
- سبحانی، سعید(1390) آموزه های قیام عاشورا، مکتب اسلام، 47(11).
- بدیعیان، راضیه(1388)تربیت دینی در سیره امام حسین(ع) در واقعه عاشورا، مجله دندانپزشکی جامعه اسلامی، 21(3)
اورانیوم
اورانیوم یکی از عناصر شیمیایی جدول تناوبی است که نماد آن ، U و عدد اتمی آن 92 میباشد. اورانیوم که یک عنصر سنگین ، سمی ، فلزی ، رادیواکتیو و براق به رنگ سفید مایل به نقرهای میباشد، به گروه آکتیندها تعلق داشته و ایزوتوپ 235 آن برای سوخت راکتورهای هستهای و سلاحهای هستهای استفاده میشود.
معمولا اورانیوم در مقادیر بسیار ناچیز در صخرهها ، خاک ، آب ، گیاهان و جانوران از جمله انسان یافت میشود.
خصوصیتهای قابل توجه
اورانیوم هنگام عمل پالایش به رنگ سفید مایل به نقرهای فلزی با خاصیت رادیواکتیوی ضعیف میباشد که کمی از فولاد نرمتر است. این فلز چکشخار ، رسانای جریان الکتریسیته و کمی Paramagnetic میباشد. چگالی اورانیوم 65% بیشتر از چگالیسرب میباشد. اگر اورانیوم بهخوبی جدا شود، بشدت از آب سرد متاثر شده و در برابر هوا اکسید میشود. اورانیوم استخراج شده از معادن ، میتواند بهصورت شیمیایی به دیاکسید اورانیوم و دیگر گونههای قابل استفاده در صنعت تبدیل شود.
گونههای اورانیوم در صنعت
اورانیوم در صنعت سه گونه دارد:
آلفا (Orthohombic) که تا دمای 667.7 درجه پایدار است.
بتا (Tetragonal) که از دمای 667.7 تا 774.8 درجه پایدار است.
گاما (Body-centered cubic) که از دمای 774.8 درجه تا نقطه ذوب پایدار است. ( این رساناترین و چکشخوارترین گونه اورانیوم میباشد.)
دو ایزوتوپ مهم ان U235 و U238> میباشند که U235 مهمترین برای راکتورهای و سلاحهای هستهای است. چرا که این ایزوتوپ تنها ایزوتوپی است که طبیعت وجود دارد و در هر مقدار ممکن توسط نوترونهای حرارتی شکافته میشود. ایزوتوپ U238 نیز از این جهت مهم است که نوترونها را برای تولید ایزوتوپ رادیواکتیو جذب کرده و آن را به ایزوتوپ Pu239 پلوتونیوم تجزیه میکند. ایزوتوپ مصنوعی U233 نیز شکافته شده و توسط بمباران نوترونی Thorium232 بوجود میآید.
اورانیوم اولین عنصر یافته شده بود که میتوانست شکافته شود. برای نمونه با بمباران آرام نوترونی ایزوتوپ U235 آن به ایزوتوپ کوتاه عمر U236 تبدیل شده و بلافاصله به دو هسته کوچکتر تقسیم میشود که این عمل انرژی آزاد کرده و نوترونهای بیشتری تولید میکند.
اگر این نوترونها توسط هسته U235 دیگری جذب شوند، عملکرد حلقه هستهای دوباره اتفاق میافتد و اگر چیزی برای جذب نوترونها وجود نداشته باشد، به حالت انفجاری در میآیند. اولین بمب اتمی با این اصل جواب داد (شکاف هستهای). نام دقیقتر برای این بمبها و بمبهای هیدروژنی(آمیزش هستهای) ، سلاحهای هستهای میباشد.
کاربردها
فلز اورانیوم بسیار سنگین و پرچگالی میباشد.
اورانیوم خالی توسط بعضی از ارتشها برای ساخت محافظ برای تانکها و ساخت قسمتهایی از موشکها و ادوات جنگی استفاده میشود. ارتشها همچنین از اورانیوم غنیشده برای سوخت ناوگان خود و زیردریاییها و همچنین سلاحهای هستهای استفاده میکنند. سوخت استفاده شده در راکتورهای ناوگان ایالات متحده معمولا اورانیوم U235 غنی شده میباشد. اورانیوم موجود در سلاحهای هستهای بشدت غنی میشوند که این مقدار بصورت تقریبی 90% میباشد.
مهمترین کاربرد اورانیوم در بخش غیر نظامی تامین سوخت دستگاههای تولید نیروی هستهای است که در آنها سوخت U235 به میزان 2الی3% غنی میشود. اورانیوم تخلیه شده در هلیکوپترها و هواپیماها بهعنوان وزن متقابل بر هر بار استفاده میشود.
لعاب ظروف سفالی از مقدار کمی اورانیوم طبیعی تشکیل شده است ( که داخل فرایند غنی سازی نمیشود ) که این عنصر برای اضافه کردن رنگ با آن اضافه میشود.
نیمه عمر طولانی ایزوتوپ اورانیوم 238 آن را برای تخمین سن سنگهای آتشفشانی مناسب میسازد.
U235 در راکتورهای هستهای Breeder به پلوتونیوم تبدیل میشود و پلوتونیوم نیز در ساخت بمبهای هیدروژنی مورد استفاده قرار میگیرد.
استات اورانیوم در شیمی تحلیلی کاربرد دارد.
برخی از لوازم نوردهنده از اورانیوم و برخی در مواد شیمیایی عکاسی مانند نیترات اورانیوم استفاده میکنند.
معمولا کودهای فسفاتی حاوی مقدار زیادی اورانیوم طبیعی میباشند، چرا که مواد کانی که آنها از آنجا گرفته شدهاند، حاوی مقدار زیادی اورانیوم میباشند.
فلز اورانیوم برای اهداف اشعه ایکس در ساخت این اشعه با انرژی بالا استفاده میشود.
این عنصر در وسایل Interial Guidance و Gyro Compass استفاده میشود.
ایزوتوپها
اورانیوم طبیعی از 3 ایزوتوپ U-238, U-235, U-234 تشکیل شده است که U-238 فراوانترین آنها (99.3%) می باشد. این سه ایزوتوپ رادیو اکتیو بوده که نیمه عمر آنها عبارت است از U-235 4.5x109 سال که پایدارترین آنها می باشد. U-235 7x108 سال و U234 2.5x105 سال.
ایزوتوپهای اورانیوم میتوانند از هم جدا شوند تا تمرکز یک ایزوتوپ بر دیگری را افزایش دهند. این فرایند ، غنی سازی نام دارد. وزن U-235 برای غنی شدن باید 0.711 درصد افزایش یابد. اورانیوم م235 برای استفاده در سلاحهای هستهای و نیروگاه های اتمی مناسبتر است. این فرایند مقادیر بسیاری اورانیوم بوجود میآورد که در U-235 تخلیه می شوند و خالصترین اورانیوم یعنی U238 اورانیوم خالی یا DU نام دارد. اگر ایزوتوپ 235 بخواهد تخلیه شود باید وزنش 0.711 درصد کم شود.
هشدارها
تمام ترکیبات اورانیوم سمی و رادیو اکتیو هستند. سمی بودن این عنصر میتواند کشنده باشد. در مقادیر بسیار کم خاصیت سمی بودن این عنصر به کلیه آسیب میرساند. خواص رادیواکتیوی این عنصر نیز سیستماتیک و نظام بند است. در کل ترکیبات اورانیوم بهسختی جذب روده و ریه میشوند و خطرات رادیولوژیکی آن باقی میماند. فلز خالص اورانیوم نیز خطر آتشسوزی به همراه دارد.
فرد ممکن است با تنفس غبار اورانیوم در هوا یا خوردن و آشامیدن آب و غذا در معرض این عنصر قرار بگیرد. البته بیشتر این عمل از طریق خوردن آب و غذا صورت میگیرد. جذب روزانه اورانیوم در غذا 0.07 تا 1.1 میکروگرم میباشد. مقدار اورانیوم در هوا معمولا بسیار ناچیز است. افرادی که در کنار تاسیسات هستهای دولت و یا معادن استخراج اورانیوم زندگی میکنند، بیشتر در معرض این عنصر قرار میگیرند. اورانیوم ممکن است که درطریق تنفس یا بلع و یا در موارد استثنایی از طریق شکافی روی پوست وارد بدن شود. اورانیوم توسط پوست جذب نمیشود و ذرات آلفای ساتع شده از این عنصر نمیتواند به پوست نفوذ کند. بنابراین اورانیومی که خارج از بدن باشد، نمیتواند به اندازه اورانیوم داخل بدن مضر و خطرناک باشد. اگر اورانیوم به بدن وارد شود، ممکن است موجب سرطان شده یا به کلیهها آسیب برساند.