اصلاح الگوی مصرف
مقدمه
كشور ايران داراي منابع و ذخاير بزرگ انرژي است. در حال حاضر بیش از 85 ميدان نفتي كشف شده در كشور وجود دارد و از لحاظ ذخاير گازي، ايران دومين مقام را در میان کشورهای جهان دارد. ذخاير گازي باقيمانده در ايران در حدود 2616 تريليون متر مكعب تخمين زده شده است. منابع ديگر انرژي مانند ذغال سنگ و… نيز در كشور به میزان قابل توجهی وجود دارد.
روند موجود رشد بي رويه مصرف انرژي در كشور، ايران را از يك كشور صادر كننده انرژي به يك كشور وارد كننده تا قبل از افق 1400 تبديل خواهد نمود. براي مقابله با اين تهديد، اجراي راهكارهاي بهينه سازي انرژي و اصلاح الگوي مصرف انرژي ضروري است. بدين ترتيب حضور ايران در بازارهاي بين المللي انرژي نيز براي بلند مدت تضمين خواهد شد. بهينه سازي انرژي يك صنعت پر سود و كم هزينه براي اقتصاد ملي است و ترويج آن اشتغال زايي گسترده اي را به دنبال دارد. ايجاد امنيت انرژي و كاهش آلودگي محيط زيست از ديگر مزاياي اجراي راهكارهاي بهينه سازي مصرف انرژي است.
با توجه به افزايش مصرف انرژي در ایران، محدود بودن منابع طبيعي، حركت در راستاي طرح توسعه پايدار و حفظ محيط زيست باید تا حد امكان از هدر رفتن و تلف شدن انرژي جلوگيري شود. براي اين منظور باید در زمينه استفاده بهينه از منابع انرژي در كشور ضمن شناخت راهکارهای مناسب برای کاهش مصرف انرژی قدم هايي برداشته شود. با توجه به نقش حیاتی انرژی برای جوامع بشری و نقش بسیار تاثیرگذار انرژی در پیشرفت و توسعه پایدار کشورها، امروزه استفاده بهينه از منابع انرژي جهت رفع نيازهاي جامعه انساني نيازمند روي آوري به مديريت انرژي و بهینه سازی مصرف آن است.
مديريت انرژي عامل تأمين، مصرف بهينه و حفظ انرژي بوده و عبارت است از مجموعه اقداماتي كه در جهت كاربرد مؤثر از منابع انرژي موجود صورت مي گيرد كه اين اقدامات شامل: صرفه جویي انرژي، مصرف انرژي و جايگزيني منابع انرژي مي گردد. (محمدي اردهالي، 1382)
مصرف کننندگان ، در پی خدمات حاصله از مصرف انرژی هستند، خدماتی مانند گرما ، سرما ، پخت و پز ، روشنایی و نیروی محرکه. کالا یا وسیله بدون ارتباط با بقیه نیازمندیهای انسان نیست. تهیه و مصرف انرژی ، اثرات فراوان اجتماعی و زیست محیطی دارد. مردم چگونه انرژی مصرف میکنند؟ آیا از آن به نحو مطلوب استفاده میکنند یا نه؟ و مهمتر از همه اینکه آیا وسیله استفاده از آن را دارند؟ رشد جمعیت ، آسایش طلبی مردم ، استفاده و دسترسی به مواد ، حرکت و ارتباطات و تکنولوژیهایی که پاسخ گوی خواستههای جمعیت رو به افزایش باشد، با خود (در میان چیزهای دیگر) ، تقاضای روز افزون انرژی و انگیزههای تامین این تقاضا را به همراه آورد.
تولید کنندگان انرژی به ناچار به دنبال منابع قابل دسترستر و ارزانتر بوده و مصرف کنندگان که ارجحیّت مشترکی داشته اند، و آنهم قیمت ارزانتر و دستیابی سریتر به انرژی میباشد. این امربه خودی خود ، نه کارآیی در مصرف انرژی تجاری را بالا میبرند و نه تراکم مواد مضّر در محیط زیست را به حداقل کاهش میدهد. بنابراین پیشرفت مداوم تکنواوژی ، کارآیی تولید و مصرف انرژی را بالا برده و اثر زیست محیطی انرژی را کاهش میدهد. مصرف سرانه انرژی در مناطق مختلف ، بسیار متنوع است. تنها مشکل این نیست که در گوشه و کنار جهان ، عدم توازن مصرف انرژی وجود دارد، بلکه توزیع مصرف انرژی وجود دارد، بلکه توزیع منابع انرژی خصوصا منابع سوختهای فسیلی هم یکسان نیست.
عوامل موثر بر الگوی مصرف
هزینه استخراج و یا جمعآوری ، حمل نقل و تبدیل انرژی نیز بسیار متفاوت است. بعضی از انواع انرژی بخصوص سوختهای فسیلی با تکنولوژی جاری در دسترس هستند. برای انواع دیگری از انرژی مثل منابع انرژی تجدید پذیر جدید و انواع پیشرفته نیروگاهای هستهای (راکتورهای زاینده سریع و جوش هستهای) تکنولوژیهایی که باید مورد استفاده قرار گیرد، تازه دوران طفولیت خود را گذرانده و هنوز در حال توسعه هستند. ملاحظات مربوط به محیط زیست ، روز به روز در حال افزایش است که اقداماتی را در زمینه کاهش آلودگی ناشی از تولید و مصرف انرژی در سطح محلی و منطقهای ایجاب مینماید.
جهت مقابله با گازهای گلخانهای که ممکن است باعث تغییر آب و هوای کره زمین شوند، فشار روز افزونی اعمال میگردد. اما بین افزایش کارآیی انرژی و دستاوردهای محیطی ، کشمکش زیادی وجود دارد. بطور کلی ، آن دسته از تکنولوژی و پروسههایی که میزان آلودگیهایی خطرناک را کاهش میدهند، کارآیی انرژی را هم پایین میآورند. زمینههای زیادی وجود دارد که سیاستهای کنونی در آنها ، کارآیی در مصرف انرژی و همچنین صرفه جویی انرژی را مدّ نظر قرار نمیدهند. قیمتهای انرژی سوبسید زیادی را در بر دارند که خود موجب مصرف اضافی و اتلاف انرژی میشود. اعطای سوبسید ، مانع پاکیزه سازی سوختهای موجود و توسعه شقوق دیگر سوختهای پاکیزه می گردد، اما حذف سوبسید ، مستلزم توانایی مالی و تمایل جهت دستیابی به اهداف اخیر است.
نقش رشد جمعیت
با افزایش رشد جمعیت (بخصوص در کشورهای در حال توسعه) رسیدن به منابع انرژی به مقدار مورد نیاز ، روز به روز مشکلتر میشود. و این میزان رشد تقاضای انرژی ، خیلی سریع بوده است. انتظار میرود این تقاضا همچنان افزایش یابد. در اینصورت مسئول انتشار قسمت اعظم گازهای گلخانهای ناشی از احتراق سوختها ، خواهند بود. این چنین رشد جمعیتی ، رقابتهای بزرگی همراه با فرصتهای بزرگی برای ابتکار ، سازش با محیط و نو آوری انسانها ، ارائه میدهند. حتی اگر درآمد سرانه رشد اندکی داشته باشد، افزایش تعداد انسانها ، تقاضای انرژی جهان را به شدت افزایش خواهد داد.
رشد اقتصادی و رشد انرژی
علاوه بر رشد جمعیت ، عوامل مهم دیگری بر تقاضای انرژی اثر میگذارند که عبارتند از: رشد اقتصادی و بازده انرژی مصرفی. رشد اقتصادی ، برای پیشرفت انسانها بسیار اهمیت دارد، ولی در تعریف رشد اقتصادی و اهداف آن باید جانب احتیاط را رعایت کرد. برای بخش رشد اقتصادی (به گونهای معنادارتر و قابل قبول) سه اقدام میتواند صورت گیرد:
در نظر گرفتن همه هزینهها در قیمت گذاری ، بطوری که تاثیرات برونی جامعه و محیط زیست باهم در نظر گرفته شود.
تخصیص کامل این هزینهها به بخش خصوصی در صورتیکه این بخش متحمّل این هزینهها میشود و بایستی متحمّل آنها شود. منظور این است که پرداخت این هزینهها به دولت محوّل نشده باشد.
سهم کردن دیوان واقعی و بالقوه آتی در حسابداری جاری. سرعت بیشتر در این اقدامات ، بطور واقع گرایانهای به شرط منطقهای بستگی دارد.
بطور کلی علل کاهش شدت انرژی عبارتند از: افزایش ارزش افزوده به ازای هر واحد از انرژی مصرفی و تغییرات ساختار اقتصاد. عامل اول خود ، ناشی از دستاوردهای بهره وری اقتصادی است و اثر مستقیم آن بر افزایش بازدهی انرژی است. از اینرو کاهش مصرف انرژی میتواند به عنوان نتیجه فرعی نوآوری صنعتی حاصل کرد.
هر کاری که تولید کننده و مصرف کننده انرژی انجام دهد که بدون تاثیر بر سطح خدمات حاصله ، میزان مصرف انرژی را کاهش دهد، بهبود بازدهی انرژی نامیده میشود.
ساختار تقاضا
حمل و نقل و برق ، از لحاظ تقاضای انرژی ، بیشترین رشد را دارند. رشد سریع حمل و نقل جاده ، عامل مهم در افزایش تقاضای نفت است. به علاوه این باور وجود دارد که وسایط نقلیه موتوری ، درصد قابل توجهی از کل دیاکسید کربن حاصل از احتراق سوختهای فسیلی را ایجاد میکند. استفاده از مواد نفتی برای حمل و نقل ، بسیار آسان و مناسب است. در عین حال ، سهولت حرکت و انتقال هم برای مصرف کنندگان بسیار ارزش دارد. پیشرفت طراحی وسایط نقلیه و جایگزین کردن سوخت آنها ، میتواند در افزایش بازدهی و کاهش آلودگی آنها اثر زیادی داشته باشد.
در این زمینه ، به علت کاهش قیمت نفت و رحجان مصرف کننده ، روند پیشرفت کند گردیده است. موارد اخیر در مورد مسافرتهای هوایی و ترافیک هوایی که با افزایش سریع روبروست، صادق میباشد. سهم مصرف انرژی برق در کل جهان ، علاوه بر جذب مقدار بسیار زیادی زغال سنگ و مواد نفتی ، موجب افزایش بهره برداری از گاز طبیعی ، انرژی هستهای ، نیرو گاههای بزرگ آبی و انواع انرژی تجدید پذیر جدید ، گردید.
برق عامل عمدهای است که از طریق آن ، انرژی تجاری در دست هزاران نفر قرار خواهد گرفت. برق ، از نظر تنوع استفاده در مصارف نهایی محسّنات زیادی دارد. از جمله در بخش خانگی ، صنعت ، تجاری ، کشاورزی و پزشکی. همچنین برق ، سوختی بسیار تمیز و یک منبع انرژی بیخطر و با استاندارد ایمنی بالا مطرح میشود. انرژی برق در مقایسه با سایر منابع انرژی ، محسّنات دیگری در بخش ارتباطات ، آموزش و پرورش و مزایای فرعی دیگر دارد.
در سمت تقاضا ، مصرف کنندگان همیشه در پی قیمت ارزانتر و راحتی بودهاند. در هر دو مورد عرضه و تقاضا ، تمایل یا عدم تمایل مردم میتواند مانع عمدهای در ایجاد تغییرات سریع باشد. قیمت گذاری هزینه کامل ، رقابتهای موثر و نوآوری صنعتی ، تا حدود زیادی بر اولویتهای مردم اثر میگذارند.
قیمت گذاری
قیمتهای انرژی ، غالبا حتی هزینههای تولید را نیز در بر نمیگیرد، چه رسد هزینههای اضافی اجتماعی و زیست محیطی ، که هزینه اثرات برونی نامیده میشوند. قیمتهای سوبسیددار انرژی در کشورهای در حال توسعه ، یکی از موانع اصلی در بالا بردن بازدهی است ، نقش قیمت گذاری میتواند بسیار پیچیده باشد. مدتها این عقیده رایج بود که قیمت کم انرژی (مثل همه قیمتهای پایین) حسن آن است ، ولی ممکن است چنین نباشد.
راهکارهای كاربردي غیرقیمتی اصلاح الگوي مصرف انرژی
1- راهکارهای قوانین و مقررات
دولت می تواند با وضع قوانین و مقررات خاص در بخش انرژی کشور به اصلاح الگوي مصرف انرژی دست یابد. بخش عمده این قوانین كه در كشور هاي ديگر نيز مورد استفاده قرار مي گيرند، عبارتند از:
تأسيس نهادهاي كارايي انرژي، برنامههاي ملي كارايي انرژي، اعمال كدهاي ساختماني اجباري و اختیاری و تهيه تأييديههاي ساختماني الزامي، برچسبگذاري استانداردهاي كارايي براي وسایل و تجهیزات، اقدامات مالياتي، يارانههای تشویقی و محرک های پولی.
2- راهکارهای فرهنگ سازی
فرهنگ عبارت است از مجموعه اي از نمادها، نهادها و روش ها در يك جامعه كه تعيين و تنظيم كننده رفتار انسانهاي آن جامعه مي باشد. البته اين نمادها ممكن است ناملموس باشند مانند تلقيات، باورها، ارزش ها و غيره. بهسازي فرهنگ مصرف انرژی در حالت كلي تابع موارد يا مؤلفه هاي زير است:
2-1- ارتقاء آگاهي هاي عمومي مصرف کنندگان در مورد انرژي های اولیه.
2-2- راهنمایي و هدايت مصرف كنندهها در جهت مصرف منطقي و بموقع انرژي.
2-3- بهبود فرهنگ استفاده از وسایل و تجهيزات (دانش فني) مصرف كننده انرژی و رعايت اصول بهره برداري صحيح و نگهداری و تعميرات پيشگرانه وسائل مصرف كننده انرژی.
2-4- آگاهي مصرف کنندگان از روش هاي صرفهجویي انرژي در جهت كاهش تلفات آن.
2-5- سازمان هاي دولتي و غيردولتي (خصوصاً سازمان هاي بزرگ) مديريتي به نام "مديريت صرفه جویي انرژي" را در واحدهاي خود ايجاد نمايند که وظيفه اش بررسي نحوه مصرف انرژي در سازمان و کاهش اتلاف منابع انرژي با به كارگيري آموزش هاي تخصصي در سازمان مربوطه باشد.
2-6- جايگزيني انرژي الكتريكي با ساير انرژي ها در محيط مصرف.
2-7- ايجاد انگيزه و رغبت مصرف کنندگان در جهت باروري روحيه همبستگي، وفاق، مشاركت و احساس مسئوليت اجتماعي به عنوان تلقيات و باورهاي ارزشي در جامعه.
2-8- ترويج اعتقادات ديني: به عقيدهی بسياري از صاحبنظران با توجه به نقش عمده فرهنگ و اعتقادات ديني در آموزش پذيري جامعه، راهكار نهايي پايان دادن به بهره برداري بي حد و حصر انسان از منابع طبيعي و ايجاد روحيهی مسؤليت پذيري مشترك جهت حفاظت محيط زيست، احياء فرهنگ هاي اصيل ملل و رويكرد به تعاليم ديني و بهره گيري از رهنمودهاي اديان الهي است.
2-9- افزايش آگاهي مصرف کنندگان در زمينه خريد وسائل مصرف كننده انرژی و مقدار مصرف آن ها.
2-10- تعليم هنجارهاي رفتاري، ارتقاء رشد فكري مردم و اصلاح سبك زندگي مردم در جهت درك ارزش هاي منابع انرژي از طريق رسانه ها، در قالب برنامه ها با مقالاتي كه تحت نظر متخصصين با تجربه و آگاه تهيه شود و در عين حال سعي گردد اسراف منابع انرژي به عنوان رفتاري كوته فكرانه و غيرعقلايي به مردم شناسانده شود.
3- راهکارهای آموزش
به طور کلی راهکارهای آموزش جهت اصلاح الگوي مصرف در بخش انرژی كشور به 2 بخش آموزش های عمومی و آموزش های تخصصی تقسیم می شود.
3-1- آموزش هاي عمومي: دولت باید در يک برنامه گسترده در رسانههاي گروهي و تبليغاتي و درکتاب هاي درسي ميزان اتلاف منابع انرژي به اطلاع مردم رسانده شود و فرهنگ صرفه جوئي و تلف نکردن منابع انرژي در مردم و به ويژه در نوجوانان و جوانان پرورش داده شده و روش هاي استفاده صحيح از اين منابع به آنان آموخته شود.
3-2- آموزش هاي تخصصي: با توجه به تجربيات كشورهاي موفق و پيشرو و نيز نتايج مطلوب ارزيابي دوره هاي آموزشي تخصصي برگزار شده مديريت انرژي براي كارشناسان و مديران انرژي در برنامه هاي پنجساله دوم و سوم توسعه كشور، ضرورت استمرار و ارتقاء اين دوره هاي بنيادين به صورت آموزش هاي تخصصي و كاربردي مديريت انرژي در كشور به اثبات رسيده است. برخي از نتايج حاصل از برگزاري دوره هاي آموزشي تخصصي مديريت انرژي در كشور عبارتند از:
4- راهکارهای کاهش تلفات انرژی
بخشي از انرژي داخلي كه استخراج گرديده و يا بدون پالايش و تبديل مورد استفاده قرار مي گيرند را انرژي اوليه (Primary Energy) مي گويند. به عبارت ديگر، ان رژي اوليه صورتي از انرژي است كه در طبيعت در دسترس مي باشد. انرژي اوليه شامل نفت خام، گاز طبيعي غني، مايعات گازي، زغال سنگ سخت، برق آبي، انرژي هسته اي، انرژي خورشيدي، انرژي زمين گرمايي و سوخت هاي سنتي مي باشد.
همچنين انرژي نهايي (Final Energy) بيانگر مصرف انرژي توسط مصرف كننده در بخش هاي مختلف است كه از بخش انرژي اوليه و انرژي ثانويه (Derived Energy) تامين مي گردد. به عبارت ديگر انرژي نهايي عبارت است از هر نوع انرژي (اعم از اوليه يا ثانويه ) كه پس از كسر تلفات توزيع و مقادير ذخيره شده، براي خريد در دسترس مصرف كننده قرار مي گيرد؛ مانند بنزين موجود در جايگاه هاي فروش يا برقي كه در دسترس خانوار قرار دارد. بنابراين رابطه زير بين انرژي اوليه و انرژي نهايي برقرار است:
انرژي نهايي + تلفات تبديل (Transformation Losses) + تلفات انتقال و توزيع (Transmission and Distribution Losses) = انرژي اوليه
در تبديل انرژي نهايي، انرژي مورد نياز وارد فرآيندي مي شود كه بر اساس بازده تجهيزات و دستگاه هاي مصرف كننده، و براي انتقال انرژي بخشي از آن تلف شده و مابقي مورد استفاده قرار مي گيرد كه اين اتلاف انرژي تقريباً غير قابل اجتناب است؛ اما مي توان به كارگيري راهكارهايي اين اتلاف را كاهش داد. اگرچه ممكن است برخي از اين راهكارها هزينه هاي متوسط و بالايي داشته باشند؛ منتها با صرفه جويي كه در مصرف انرژي به همراه دارد، علاوه بر مزاياي ذكر شده براي چرخه اقتصاد كشور، طي يك دوره زماني مبلغ هزينه شده بازگشت داده خواهد شد و از آن به بعد هم داراي سود اقتصادي خواهد بود.
براي مثال به دليل غير استاندارد بودن آسفالت اغلب بزرگراه ها و جاده هاي كشور، سالانه انرژي بسياري در بخش حمل و نقل به دليل استحكاك زياد وسايل نقليه تلف مي شود. در صورتي كه با صرف هزينه بيشتر و ساخت آسفالت هاي استاندارد علاوه بر ماندگاري بيشتر به دليل استحكاك كمتر موجب كاهش مصرف سوخت و انرژي در وسايل نقليه ميگردد.
همچنين براي مثال به دليل اينكه تلفات انرژي در انتقال گاز كمتر از تلفات انرژي در انتقال برق مي باشد، لذا چنانچه به جاي اينكه در مناطق نفت خيز جنوب كشور منابع گازي به برق تبديل شود و سپس جهت مصرف به شهرهاي بزرگ مانند تهران انتقال يابد، همان گاز توليدي به پالايشگاه هاي نزديك آن شهرهاي بزرگ منتقل شود و سپس از آن برق توليد گردد در انتقال انرژي تلفات بسيار كمتر خواهد شد.
5- راهكارهاي بهره گيري از انرژي هاي تجديدپذير
در سالهاي آتي به دليل بحرانهاي سياسي، اقتصادي و مسائلي نظير محدوديت دوام منابع تجديدپذير، نگرانيهاي زيستمحيطي، ازدياد جمعيت و رشد اقتصادي؛ تأمين تقاضاي انرژي از مباحث كلي ميباشد كه برنامهريزان انرژي را در يافتن راهكارهاي مناسب جهت استفاده بيشتر از انرژيهاي تجديدپذير در صورت موجود بودن پتانسيل در منطقه و اقتصادي بودن استفاده از آن جهت كاهش مصرف انرژي هاي فسيلي، به اين امر سوق خواهد داد كه در برنامههاي آتي به كارگيري اين نوع انرژي با تأمل بيشتري بررسي گردد. انرژيهاي نو شامل انرژي بادي، خورشيدي، بيوماس و بيوگاز، انرژي هيدروژني، زمين گرمايي، انرژي آبي و جزر و مد دريا ميباشند كه در ادامه وضعيت اين انرژي ها در ايران بررسي ميگردد:
5-1- انرژيهاي بادي: ايران كشوري با باد متوسط است كه برخي از مناطق آن باد مناسب و مداومي براي توليد برق دارد. از انرژيهاي بادي جهت توليد الكتريسته و نيز پمپاژ آب از چاهها و رودخانهها، آرد كردن غلات، كوبيدن گندم، گرمايش خانه و مواردي نظير اينها ميتوان استفاده نمود. لكن هزينه غير اقتصادي استفاده از اين انرژي به خصوص در ماشينهاي بادي، به كارگيري از اين انرژي را محدود ساخته است.
5-2- انرژي خورشيدي: با توجه به اولويتهاي اقتصادي، تكنولوژي ساخت و مشخصههاي خاص هر يك از نيروگاههاي خورشيدي، عمدتاً دو نوع نيروگاه خورشيدي دودكش و سهموي خطي براي شرايط ايران مورد تحليل اقتصادي قرار گرفته است.كشور ايران روي كمربند خورشيدي جهان قرار گرفته است و يكي از كشورهايي است كه از تابش نور خورشيد با قدرت و توان مطلوب برخوردار ميباشد. با توجه به اينكه ايران كشور كوهستاني است و اكثر نقاط آن در ارتفاعي بالاتر از 1000 متر از سطح دريا واقع شدهاند، توان دريافتي از تابش نور خورشيد آن بيشتر خواهد بود. طرحهاي خورشيديدر ايران شامل نيروگاه دريافت كننده مركزي، سهموي خطي و سيستم فتوولتاييك و آبگرمكنهاي خورشيدي ميباشند. (سازمان بهينه سازي مصرف سوخت كشور، 1382، ص68)
5-3- بيوماس و بيوگاز: زيست توده، اصطلاحي در زمينه انرژي براي توصيف كليه محصولات ناشي از فتوسنتز در ميان انوع منابع تجديدپذير ميباشد كه برخي از آنها عبارتند از:
5-3-1- محصولات و ضايعات كشاورزي:سالانه مقدار زيادي محصولات كشاورزي توليد ميگردد و ضايعات آن نيز بسيار زياد ميباشد كه بسياري از آنها مجدداً استفاده نميگردد. از يك لحاظ ضايعات كشاورزي را ميتوان به دو دسته تقسيم كرد. ضايعات حاصل در مزارع يا كشتزارها و يا خارج از مزارع. ضايعات حاصل در مزارع به عنوان كود مورد استفاده واقع ميشوند؛ ولي فرآوردههاي انرژيزاي مهم كه از محصولات و ضايعات كشاورزي به دست ميآيند الكل و بيوگاز ميباشند.
5-3-2- ضايعات و فاضلابهاي صنعتي:
اين مورد شامل پسابهاي كارخانجات مختلف مثل صنايع نساجي، الكلسازي،چوب و كاغذ و پساب صنايع غذايي مانند آب پنير، ملاس و تفاله ميوهها ميباشد. در پساب كارخانجات مذكور ميزان زيادي زيست توده وجود دارد كه از آنها براي توليد انرژي و غذاي دام ميتوان استفاده كرد. در مورد توليد انرژي بيشتر مسئله توليد الكل از اين پساب مطرح است. در ايران مقادير زيادي تفاله و ضايعات ميوه توليد ميشود كه دفع آن مشكلات زيست محيطي فراواني را ايجاد كرده است.
5-3- ضايعات جامد، فاضلابها و فضولات دامي:ضايعات جامد شهري، زبالهها را شامل ميشوند كه شامل دو نوع، زبالههاي معمولي و ويژه ميباشند.
الف) زبالههاي معمولي، مانند زبالههاي منازل، زبالههاي حجيم خانگي، زبالههاي غيرآلوده بيمارستاني، زباله باغها و گلخانهها و زباله بخش كسبه و ادارات ميباشد.
ب) زبالههاي ويژه، مانند زبالههاي صنعتي، نخالههاي ساختماني، لاستيكهاي فرسوده، مواد راديواكتيو و زالههاي آلوده بيمارستاني.
بهترين روش براي حذف ضايعات جامد و استفاده بهينه از آنها تهيه كمپوست است كه توسط ميكروارگانيسمهاي مختلف در حضور رطوبت و گرما در شرايط هوازي صورت ميگيرد. با حجم بسيار زياد زباله شهرهاي بزرگ در ايران، روش كمپوست مقرون به صرفه خواهد بود. در كشورهاي مختلف از روشهاي گازي كردن و پيروليز جهت تبديل ضايعات جامد به گاز استفاده شده است. گاز ايجاد شده در ژنراتورها و توربينهاي بخار نهايتاً به برق تبديل شده و مورد استفاده قرار گرفته است. پسماندهاي آشپزخانه منبع مناسبي براي توليد بيوگاز هستند. بيوگاز حاصل، ميتواند جايگزين سوختهاي فسيلي آشپزخانه گردد.
5-4- انرژي زمين گرمايي: انرژي زمين گرمايي از حرارت حاصل از تجزيه مواد راديواكتيو، هسته مذاب كره، كوهزايي و واكنشهاي درون زمين سرچشمه ميگيرد. موقعيت مخازن انرژي زمين گرمايي اكثراً بر كمربند زمين لرزه جهان منطبق ميباشند. بنابراين با توجه به اينكه ايران روي كمربند زلزله قرارداد پتانسيل قابل توجهي در اين زمينه برخوردار است. وجود كوههاي آتشفشاني و چشمههاي آب گرم در اكثر نقاط ايران، نشاندهنده پتانسيل زمين گرمايي ايران است.
5-5- انرژي هيدروژني: الكتريسته و حرارت مورد نياز براي توليد هيدروژن به روشهاي متفاوت (الكتروليز، ترموشيميايي، فتوليز و ترموليز) به وسيله منابع انرژي تجديدپذير گوناگون قابل تهيه ميباشد. براي توليد هيدروژن انرژي به صورت الكتريسته و يا به صورت حرارت مورد استفاده قرار ميگيرد. از انرژي هيدروژني از طريق آب با استفاده از روش الكتروليز قليايي يا استفاده از ذخيرهسازي ميتوان به عنوان سوخت وسايل نقليه، سوخت نيروگاهها و مصرف انرژي در بخش خانگي استفاده نمود. با استفاده از انرژي زمينگرمايي ميتوان از انرژي هيدروژني توليدي از طريق الكتروليز پيشرفته از نوع بخار آب با درجه حرارت بالا جهت مصرف در بخشهاي حمل و نقل، صنعتي و گرمايش در بخش خانگي و تجاري استفاده نمود. به كارگيري انرژي خورسيدي جهت توليد انرژيهاي هيدروژني با استفاده از الكتروليز قليايي در بخش حمل و نقل به كار گرفته ميشود و همچنين با استفاده از هيدروژن آزاد شده از طريق پيل سوختي ميتوان برق نيز توليد نمود.
5-6- انرژي هستهاي: در ايران تاكنون جهت توليد برق از انرژي اتمي استفاده نشده است؛ در صورتي كه با توجه به تجديد پذير بودن انرژي هسته اي و مهيا بودن تمام مواد اوليه آن در ايران، امكان به كارگيري گسترده آن در شبكه برق كشور وجود دارد. از طرفي در مقايسه با ديگر انرژي هاي تجديد پذير، در صورت وجود مواد اوليه و فناوري هاي مورد نياز، انرژي هسته اي مي تواند انرژي الكتريسته بيشتر و ارزان تري را وارد شبكه برق هر كشوري نمايد.
اصلاح الگوی مصرف، چگونه؟
بیتردید هر مصرفکننده با توجه به تابع مطلوبیت و محدودیتهای بودجهای خود تصمیم میگیرد که چه چیز و با چه میزانی مصرف کند. حال اگر شاهد آنیم که در اقلامياز کالاها عدم تعادل میان عرضه و تقاضا وجود دارد و این عدم تعادل هزینه هنگفتی را بر اقتصاد ملی تحمیل میکند، بیتردید باید اصلاح صورت گیرد و سیاستگذار این عدم تعادل را مرتفع کند. در این صورت با داده فرض شدن تابع مطلوبیت، سیاستگذار باید با اصلاح قیمت بر قیدهای بودجهای عاملان اقتصاد اثر گذارده و در جهت اصلاح الگوی مصرف و عدم تعادل در اقتصاد اقدام کند.
به عبارت دیگر، اگر مثلا در رابطه با میزان مصرف بنزین، برق، گاز و آب چنین معضلی وجود دارد، اتفاقا ایراد بر قیمتهای غیربازاری است که باعث میشود چنان قید بودجهای برای مصرفکننده ایجاد شود که بیشینهسازی مطلوبیت از راه مصرف بیحد و اندازه بگذرد و سرانه مصرف حتی چندین برابر کشورهای توسعه یافته باشد.چنین است که اگر کژی در مصرف مشاهده میشود، بیش از آنکه اشکال، امری سابژکتیو و درونی باشد که از نوع نگاه عاملان اقتصاد حاصل میشود، ایراد از دادههایی است که از سوی سیاست گذار به مصرفکننده میرسد. نميتوان قیمتی پایینتر از بازار را به عاملان ارائه داد و از آن سو از آنان خواهش کرد که تابع مطلوبیت خود را با قیمتی دیگر حداکثر کنند که نتیجه آن مصرف کمتر باشد. این همان سرابی است که مخالفان بازار بارها و بارها به شوقش روان شدند و در آخر بدون رسیدن به نتیجه، تشنهتر از گذشته باز آمدند.
بر خلاف آنچه تصور میشود، اصلاح الگوی مصرف نه از طریق مداخله در تابع مطلوبیت بلکه با تغییر در محدودیتهای بودجه از طریق اصلاح قیمت به دست خواهد آمد.
چراکه تابع مطلوبیت امری درونی و خارج از دست سیاستگذار است و تازه اگر هم به فرض محال تصور کنیم که میتوان بر آن تاثیر گذارد، غیر از این نیست که عملی شدن این تغییر در گرو شکسته شدن حریم خصوصی است. نه آنکه تابع مطلوبیت افراد در گذر زمان تغییر نکند، بل این تغییر به دست دولت انجام نخواهد پذیرفت و اصولا مسوولیتی برای دولت در این زمینه نمیتوان متصور بود.
بنابراین اگر سیاستگذاران دولت براستی خود را یکی از مخاطبان پیام «اصلاح الگوی مصرف» میدانند به جای آنکه تصور کنند میتوانند با تبلیغ و دستور که خود برای اقتصاد هزینهزا است، این مهم را انجام دهند، باید به حیطههای دیگری نظر کنند که مصرف نامطلوب به واسطه مداخله آنان بر ضد نظم بازار ایجاد شده است. بر هم زدن قیمتهای نسبی، منشا اصلی هدر شدن منابع است و حال که انگیزهای مضاعف برای اصلاح وجود دارد، بازگشت به تعادل بازاری میتواند این مفسده را از بین برد. اما مساله دیگری نیز در ارتباط با اصلاح الگوی مصرف وجود دارد. دولت در اقتصاد ایران خود بزرگترین مصرفکننده است و کاهش مصرف وی که با سیاست اصلاح الگوی مصرف همخوانی دارد، یکی از آن توصیههایی بوده است که اقتصاددانان بارها و بارها به دولت گوشزد کردهاند. کاهش مصرف دولت به معنای کاهش مداخله در اقتصاد است و متاسفانه دولتها در این جهت نتوانستهاند قدميبردارند و هزینههای جاری دولت هر سال از سال قبل بیشتر بوده است. باشد که اینبار دولت، نه با تاسی به اقتصاددانان، بلکه با پیروی از الگوی امسال، قدميبه سوی یک اقتصاد آزاد بردارد.
وضعيت ايران در الگوي مصرف جهاني
رهبر انقلاب اسلامي در پيامي به مناسبت آغاز سال نو، سال جديد را سالي مهم خواندند و با ابراز اميدواري درباره غلبه قدرت ايماني ملت ايران بر همه حوادث و تحولات اين سال، افزودند: با توجه به اهميت "حياتي و اساسيِ مصرف مدبرانه و عاقلانه منابع كشور"، سال جديد را در همه زمينه ها و امور، سال اصلاح الگوي مصرف مي دانم. اهميت و سبب اين نامگذاري را زماني در مي يابيم که ميزان مصرف در ايران را با کشور هاي ديگر مطالعه، مقايسه و مورد بررسي قرار دهيم.
بر اساس گزارش، موسسه «مارکت اوراکل» ايران از نظر ارائه بنزين ارزان سومين کشور و از نظر ميزان يارانه پرداختي به اين کالا نخستين کشور در ميان کشورهاي جهان است و بيش از 36 درصد کل مصرف بنزين خاورميانه در سال 2007 در ايران مصرف گرديده است. متوسط مصرف سوخت خودروهاي بنزيني در كشورمان حدود 11 ليتر در روز است در حالي که متوسط مصرف سوخت در كشورهاي ديگر نظير آلمان و ژاپن 5/2، در انگليس 5/3، در فرانسه 9/1، در كانادا 5/6 و در كشور آمريكا 3/7 ليتر در روز است.
هر 10 سال يك بار ميزان مصرف سوخت در ايران 2 برابر ميشود اما اين نرخ رشد در مقياس جهاني يك تا 2 درصد بيشتر نيست و ميزان سوخت مصرفي جهان در حدود هر 50 سال يك بار 2 برابر ميشود. يعني ايران در مقايسه با ميانگين جهاني 4 تا 5 برابر بيشتر سوخت مصرف ميكند. هماكنون 9 درصد سوخت جهان در ايران و توسط تنها يك درصد جمعيت جهان مصرف ميشود. و هر ساله بيش از 38درصد از بودجه سالانه دولت ايران به يارانه بنزين اختصاص مييابد در حالي که در صورت مصرف استاندارد، ايران ميتواند يکي از صادر کنندگان بنزين باشد.
سرانه مصرف نان در ايران به گفته معاون وزير بازرگاني حدود 160 كيلوگرم در سال است كه نسبت به كشورهاي اروپايي نظير فرانسه كه 56 كيلوگرم و در آلمان 70 كيلوگرم در سال است بيش از 2 تا 3 برابر است. و به اذعان رئيس کميسيون برنامه و بودجه مجلس يارانه نان طي پنج سال اخير به طور متوسط سالانه بيش از 30 درصد رشد داشته است و در سال جاري اين رقم بالغ بر 26 هزار ميليارد ريال است و ادامه اين روند طي 10 سال آينده با رشد متوسط 15 درصد بدون در نظر گرفتن افزايش يارانه قيمت نان ، ميزان يارانه پرداختي به 600 هزار ميليارد ريال خواهد رسيد.
براساس گزارش صندوق بينالمللي پول، ايران دومين کشور جهان از نظر پرداخت يارانه انرژي با رقم 37 ميليارد دلار ميباشد .مصرف سرانه انرژي در ايران به ازاي هر نفر بيش از 5 برابر مصرف سرانه كشوري مانند اندونزي با 225 ميليون نفر جمعيت، 2 برابر چين با يك ميليارد و 300 ميليون نفر جمعيت و 4 برابر كشور هند با يك ميليارد و 122 ميليون نفر جمعيت است كه با مقايسه شاخص شدت مصرف انرژى در ايران با بسيارى از كشورهاى جهان ، شاهد وضعيت ناهنجار بهره بردارى انرژى هستيم .
در بخش ساختمان و مسكن ايران براساس آمار و ارقام منتشره، متوسط مصرف انرژي به ازاي هر مترمربع در ايران 6/2 برابر متوسط مصرف در كشورهاي صنعتي است كه در بعضي از شهرهاي كشورمان، اين رقم به حدود 4 برابر مي رسد.
الگوي مصرف آب آشاميدني بر اساس اعلام بانك جهاني براي يك نفر در سال، يك متر مكعب و براي بهداشت در زندگي به ازاي هر نفر، 100 متر مكعب در سال است. بر اين اساس، در كشور ما 70 درصد بيشتر از الگوي جهاني آب مصرف ميشود! از نظر مصرف برق هم ، ايران نوزدهمين كشور پرمصرف برق در دنياست.ودولت ساليانه يارانه 4 هزار ميليارد توماني براي برق در نظر مي گيرد. دکتر داوودى معاون اول رئيسجمهور در همايش ملى نگاه قدسى به آب گفته است که سرانه مصرف آب ايرانىها پنج برابر سرانه مصرف جهان است.
تبريزي مديرعامل سابق شرکت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي در خصوص ميزان مصرف گاز ايران گفته است: ايران بعد از كشورهاي امريكا و روسيه در رتبه سوم مصرف جهان قرار دارد؛ ميزان مصرف گاز طبيعي در ايران از 68 ميليارد متر مكعب در سال 2001 با متوسط رشد سالانه 3/10 درصد به 123 ميليارد متر مكعب در سال 2008 رسيده و پيش بيني مي شود در سال 2012 ميلادي ميزان مصرف به 277 ميليارد متر مكعب برسد. و با ادامه اين روند در سال هاي آينده ايران به يك مصرف كننده بزرگ گاز طبيعي در جهان تبديل خواهد شد.اين در حالي است که دولت در سال گذشته 134هزار ميليارد ريال يارانه گاز به مشترکان بخش خانگي تعلق داده است.
سرانه مصرف شکر در ايران 29 کيلو گرم است در حالي که ميانگين مصرف شکر در جهان 22 کيلو گرم مي باشد . و نيز تحقيقات کارشناسان نشان مي دهد ايراني ها 30 درصد بيشتر از ميانگين جهاني روغن مصرف مي کنند و همچنين مصرف ميوه در ايران 4 برابر استاندارد جهاني است.
همانطور که مشاهده مي کنيم مقايسه ميزان مصرف در بخش هاي مختلف با ساير كشورها ، نشاندهنده وضعيت بسيار نامطلوب مصرف در همه زمينه ها است. و جالبتر اينجاست که ساليانه نزديك به 2/12 هزار ميليارد تومان يارانه واقعي و 78 هزار ميليارد تومان يارانه پنهان پرداخت مي كنيم. که در مجموع مبلغ كل يارانه آشكار و پنهان دولت چيزي در حدود 90 هزار ميليارد تومان است.
اميد است با استراتژي و راهبردي که مقام معظم رهبري در پيام نوروزي خويش تبيين فرمودند، يک عزم جدي در دولت و مجلس براي تهيه يک نقشه راه در جهت اجراي اصلاح الگوي مصرف تهيه شود . ونبايدخودمان را با برگزاري چند سمينار وکنگره در اين خصوص ،سرگرم کنيم و ا ز اصل پيام ايشان غافل شويم. تحقق فرمايشات مقام معظم رهبري بصورت واقعي تنها با ورود همه جانبه مردم، دولت و مجلس امکان پذير است و ورود به اين پيکار امروز يک تکليف شرعي و ملي محسوب مي گردد.
چارچوبي براي الگوي مصرف
1- امسال نيز مطابق سنتي چندين ساله، رهبر معظم انقلاب اسلامي، شعاري را براي سال جديد تعيين كردند. شعار سال 88 يعني «اصلاح الگوي مصرف» عملياتيتر از شعارهاي سالهاي قبل به نظر ميرسد و تاكيد ايشان به اقدام قواي مجريه و مقننه براي تحقق اين شعار، ميتواند مويد اين نكته باشد.
«اصلاح الگوي مصرف» از ابتدا بيشتر معطوف به «چگونه مصرف كردن» شده است، در حالي كه اين شعار، علاوه بر اين موضوع مهم «چه چيز مصرف كردن» را هم شامل ميشود.
2- الگوهاي مصرف در هر دو بخش را نميتوان از نظامهاي ارزشي كه معرف شخصيت فرد و جامعه است جدا كرد، زيرا نماد مصرف، ترجمان وضع فرهنگي فرد و جامعه است. لذا الگوهاي مصرف در همه موارد، بايد با هويت فرهنگي جامعه پيوستگي داشته باشد. به اعتقاد كارشناسان، الگوي مصرف از سويي حاصل پيامهايي است كه نگرش مردم را شكل ميدهد و در رفتارهاي مصرفي آنها تبلور مييابد و از سوي ديگر، مصرف، خود يك الگوي ارتباطي بين انسان و جامعه و بين انسان و خود اوست. مجموعه اين نكات به ما ميفهماند كه تحقق شعار سال 88 بيش از هر چيز نيازمند اقدامات فرهنگي است و دستگاهها و نهادهاي فرهنگي كشور در اين باره مسووليت سنگيني به عهده دارند، اگرچه اين مسووليت رافع مسووليت ديگران نيست.
3- تبليغات، عامل تاثيرگذار و تعيينكننده هم در «چه چيز مصرف كردن» و هم در «چگونه مصرف كردن» است. تبليغات از سويي «ايجاد نياز» ميكند و از سوي ديگر فرآوردههايي كه ميتوانند «برآوردهكننده نياز» باشند را معرفي و تعيين ميكند. لذا براي «اصلاح الگوي مصرف» بايد در جهت الگوي تبليغات صحيح و سالم نيز چارهانديشي كرد. درآمدزايي بالاي تبليغات هم براي «توليدكنندگان محصولات» و هم براي «توزيعكنندگان تبليغات» اعم از رسانهها و ديگر مجموعهها مانعي جدي براي گام برداشتن در اين راه است.
4- مطابق آموزههاي دين انسانساز اسلام، همه احكام و قوانين اسلام، داراي مصالحي است و صرفنظر از اين كه عقل انسان همه آنها را درك بكند يا نه، برانگيزهها و فلسفههاي محكمي استوار شدهاند.
«اسراف» كه پرهيز از آن لازم شمرده شده است و موجب جلوگيري از اتلاف سرمايه، فزوني ثروت، افزايش توان مقابله با سختيها و شكر و بزرگداشت نعمتهاي الهي ميشود، از جمله تعاليم آسماني است كه در اصلاح الگوي مصرف بايد مورد توجه قرار گيرد. درواقع بيتوجهي به اين آموزه ديني است كه موجب رشد بيرويه مصرف در جامعه ما شده است.
5- مطابق احكام فقه اسلام، سفيهان، ديوانگان و كودكان از تصرف در اموال خود ممنوع شدهاند؛ چراكه از تشخيص منافع و مضار خود عاجزند و موجب تباه شدن اموال خود ميشوند. اين حكم، بيانگر اهميت فرهنگ مصرف از نگاه اسلام است. لذا جامعه و افراد آن براي اين كه همرديف اين سه گروه قرار نگيرند،بايد بكوشند از اموال خود استفاده صحيح كنند و سود و زيان خود را به درستي تشخيص دهند. تمتع و بهرهمندي از مواهب الهي، در مسير سعادت و كمال بودن، پرهيز از حرام و گناه، قناعت و پرهيز از اسراف و تبذير از جمله اصولي هستند كه ميتوان براساس آنها، چارچوبي براي الگوي مصرف تعريف كرد. رعايت اين اصول ميتواند هم در بخش «چه چيز مصرف كنيم» و هم «چگونه مصرف كنيم» فرد و جامعه را در مسير صحيح راهبري كند.
اصلاح الگوی مصرف در حمل و نقل
رهبر معظم انقلاب اسلامی سال جدید را سالی مهم دانستند و در تشریح زمینههایی كه نیازمند تغییر و تحول جدی است به موضوع «اسرافهای شخصی و عمومی» و مصرف بیرویه منابع مختلف كشور اشاره كردند و فرمودند اسلام عزیز و همه عقلای عالم، بر این نكته تاكید میكنند كه مصرف باید مدبرانه و عاقلانه مدیریت شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام نوروزی تاكید كردند كه همه ما بخصوص مسوولان قوای سهگانه، شخصیتهای اجتماعی و آحاد مردم باید در سال جدید در مسیر تحقق این شعار مهم، حیاتی و اساسی یعنی «اصلاح الگوی مصرف در همه زمینهها» ، برنامهریزی و حركت كنیم تا با استفاده صحیح و مدبرانه از منابع كشور، مصداق برجستهای از تبدیل احوال ملت به نیكوترین حالها، ظهور و بروز یابد.
بخش راه و ترابری و حمل و نقل با توجه به گسترهای كه تحتپوشش دارد، میتواند یكی از نخستین اولویتهای اصلاح الگوی مصرف باشد.
نگارنده در این مطلب به اصلاح الگوی مصرف با نگاه ویژه به حاملهای انرژی شامل بنزین، نفت گاز و برق پرداخته است، هر چند كه اصلاح الگوی مصرف در بخش بهرهوری نیروی انسانی، ارائه آموزشهای ناكارآمد یا استفاده نكردن ازآموزش های داده شده، برگزاری جلسات و همایشهای تشریفاتی و بدون نتیجه اجرایی و عملیاتی، طولانی شدن اجرای پروژهها و استفاده نكردن از امكانات دستگاهی و سازمانها و ظرفیتهای موجود را میتوان از دیگر مصادیق اسراف تلقی كرد.
سیاستگذاری و تدوین برنامههای بهرهوری انرژی در تمامی زیربخشهای اقتصادی یكی از مهمترین مباحث مطرح در دولت و مجلس در طول ۲ دهه گذشته بوده است.
تدوین مناسب سیاستها و برنامههای بهرهوری انرژی نیازمند شناسایی دقیق مولفههای موثر است. یكی از بخشهای مهم مصرف انرژی بخش حمل و نقل كشور است. این بخش حدود ۲۷ درصد كل انرژی كشور را به خود اختصاص داده كه پس از بخش خانگی و تجاری كه حدود ۴۰ درصد كل انرژی را مصرف میكند، دومین بخش پرمصرف انرژی كشور و اولین بخش از لحاظ ارزش مالی است.
همچنین این بخش با اختصاص دادن ۵۵ درصد مصرف فرآوردههای نفتی مایع، بزرگترین مصرفكننده این فرآوردههای نفتی است. بخش حمل و نقل در سالیان اخیر از رشد مصرف فزایندهای برخوردار بوده است. تقاضای بسیار بالای خودرو در دهههای ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ موجب شده هر ساله مبلغ هنگفتی بابت واردات بنزین و نفت گاز از منابع مالی كشور هزینه شود.
مصرف بنزین و نفت گاز بخش حمل و نقل در سال ۱۳۸۵ به ترتیب ۲۷ و ۱۷ میلیارد لیتر بوده است كه ارزش آن حدود ۲۰ میلیارد دلار و یارانه پرداختی از طرف دولت حدود ۵/۱۶ میلیارد دلار بوده است.
مصرف بنزین طی سال های اخیر با رشدی حدود ۱۰ درصد به ۷۴ میلیون لیتر در روز در سال ۱۳۸۵ رسید كه برای جلوگیری از این اسراف ، اصلاح نظام قیمت گذاری ، تعیین استانداردهای موردنیاز متناسب با استانداردهای روز جهانی ، استفاده از انرژیهای جایگزین به منظور حفاظت از محیط زیست و كاهش هزینه های ملی ، خروج وسایل نقلیه فرسوده، بهبود مدیریت ترافیك ، كاهش تقاضای سفرها و ارتقا و بهبود سطح خدماترسانی سیستمهای عمومی و مدیریت منابع مالی از سوی وزارت نفت پیشنهاد شده است.
همچنین عدم تناسب توسعه جادهها با تعداد خودروهای اضافه شده و ناهماهنگی و نداشتن مدیریت واحد ترافیك كه منجر به افزایش ترافیك و نهایتا افزایش مصرف سوخت میشود ، عدم توسعه بهرهبرداری از سیستمهای هوشمند كنترل ترافیك نظیر تابلوهای متغیر خبری و تجهیزات كنترل هوشمند تقاطعها و تقاضای زیاد خودرو در كنار قیمتهای نازل سوخت، بزرگترین عوامل در افزایش سریع مصرف بنزین در سالهای اخیر در كشور بوده است.
قیمتهای فروش بنزین در داخل كشور در سال ۱۳۸۵حدود ۶ برابر ارزانتر از نرخ جهانی بوده است. شاید بتوان گفت استفاده از جادههای بسیار ارزان و رایگان نیز میتواند دلیل مكمل دیگری برای این مساله باشد.
همچنین فرهنگ حاكم بر جامعه نیز با توجه به وجود منابع عظیم نفت و گاز یكی از عوامل موثر بر تقاضای انرژی در اقتصاد و بخش حمل و نقل به شمار میرود.
وجود این ذخایر سرشار در كشور گاهی این تلقی را به وجود آورده است كه صرفهجویی در مصرف انرژی چندان ضروری نیست؛ در صورتی كه باید از این مساله به عنوان یك مزیت نسبی برای كشور در جهت رشد بخشهای مختلف اقتصادی استفاده كرد. لزوم سهیم بودن نسلهای آینده در ذخایر انرژی كشور و احیای فرهنگ صرفهجویی و پرهیز از اقدامات مسرفانه در مقوله مصرف انرژی میتواند در این خصوص راهگشا باشد.
بدون شك حذف تدریجی یارانههای سوخت و افزایش همزمان كارایی و عملكرد سیستم حمل و نقل عمومی با افزایش و گسترش حمل و نقل ریلی و بهینهسازی سیستم حمل و نقل عمومی جادهای میتواند سبب كاهش استفاده از خودروهای شخصی و جلوگیری از استفاده مسرفانه سوخت شود.
حمل و نقل ریلی برونشهری یكی از روشهای بسیار مناسب جهت جابهجایی انبوه بار و مسافر است كه در كشورهای پیشرفته، سهم قابل توجهی از جابهجاییها را به خود اختصاص داده است.
حمل و نقل ریلی دارای مزایایی نظیر ایمنی بالا، رفاه و آسایش بیشتر مسافران، عوارض كمتر زیست محیطی، امكان افزایش سرعت در ترابری مسافری و رقابت با حمل و نقل جادهای و هوایی و مصرف بسیار كمتر انرژی در حمل بار نسبت به جاده است؛ به صورتی كه مصرف سوخت به ازای هر تن كیلومتر بار روی جاده ۳۰ میلیلیتر و بر روی ریل ۵ میلیلیتر است.
با وجود این مزایا ، متاسفانه در كشور حمل و نقل ریلی با توجه به زیرساختها و ناوگان، سهم ناچیزی در جابهجاییها دارد و لازم است توجه جدی به توسعه و گسترش این شیوه حمل و نقل در كشور مبذول شود.
بر این اساس نیز وزارت راه و ترابری حمایت از برقی كردن راهآهن را در دستور كار خود قرار داده است. همچنین نوسازی ناوگان بویژه ناوگان باری و استفاده بیشتر از ظرفیت حمل و نقل باری ریلی میتواند در كاهش مصرف حاملهای انرژی مفید باشد.
ضرورت بازخوانی آمارهای مصرف انرژی در ایران
امسال در حالی وزارت نفت برای عملی کردن الگوی بهینه مصرف عزم جزم کرده و برنامه های راهبردی برای کاهش هدر روی سوخت ارائه می کند که نگاهی به آمارهای دهه های اخیر ضرورت این کار را بیش از پیش نمایان می سازد. خلاصه کلام آن که ایران کشوری پر مصرف از نظر انرژی است و اگر به همین صورت پیش برویم، ممکن است برای مصرف داخلی خودمان نیز محتاج نفت دیگران باشیم.
یارانه های سوخت ایران بیشتر از چین
برای مثال، نمی توان به راحتی از کنار گزارش صندوق بینالمللی پول گذشت وقتی که می گوید ایران دومین کشور جهان از نظر پرداخت یارانه ان
تسلط يونانيان و مقدونيان بر فلات ايران نمى توانست براى مدت بسيار طولانى تداوم يابد، زيرا على رغم كوشش شخص اسكندر و سياست مقدونى كردن شرق كه از طرف جانشينان وى تعقيب مى گرديد، بسيارى از مردم ايران نسبت به آنان بيگانه ماندند و حكومت سلوكيان در اين مملكت فاقد يك شالوده ملى بود.
اصولا روش اقتصادى و ادارى غير متمركز و پراكنده سلوكيان عدم توانايى آنان به بسط قدرتشان در قسمت هاى مختلف امپراتورى ، خود عامل تحريك و تشويق تمايلات استقلال طلبانه حكام و فرمانروايان محلى بود.
ايوانف در تاريخ ايران باستان مى نويسد:
پيامد بحران دولت سلوكيه ، در نيمه سده سوم ق .م . آن شد كهكنترل بسيارى از ولايت هاى خاورى از دست اين دولت بيرون رفت در راس اين ولايت ها،فرماندارانى يونانى بودند، ديودت در باختر (باكتريا بلخ ) اوتيدم در سغد واندراگور، در پارت .
چنين به نظر مى رسد كه در ابتداى كار مبارزه پارتيان بيش تر بر اساس حفظ منافع محدود قومى و صيانت طايفه اى بوده است تا يك جنبش اساسى در جهت تامين استقلال ملى تمام ايران در مورد اصل و نژاد پارتيان اشكانى ، گيرشمن مى نويسد:
آنان به قبيله ى پرنى - كه جزيى از قوم دهه ، بود - متعلق بودند. دهه ، مجموعه اى از قبايل سكايى بود كه بصورت چادرنشينى و استپ هاى بين درياى خزر و درياى آرال ، زندگى مى كردند. در حدود سال 250 ق .م . دو برادر، ارشك و تيرداد، با جنگجويان خود همراه پنج تن از روساى ديگر، ناحيه علياى تجن را اشغال كردند.
پادشاه جديد بلخ ، به آنان حمله نمود، اما ايشان از اين خطر گريخته به ايالات مجاور پارت هجوم بردند و حاكم آن جا را كشتند. دو سال بعد، ارشك در جنگ كشته شد، ولى پارتيان كه هميشه در محاربه بودند، تحت فرماندهى تيرداد تمام ناحيه ى را كه امروز سرحد ماوراى خزر و روسيه و ايران را تشكيل مى دهد، به تصرف درآوردند. تيرداد در همين مكان ، نخستين پايتخت خود را بنا نهاد. اندكى بعد شهرى ديگر به نام موسس سلسله ، ارشك بنا شد، و تيرداد در آن جا تاجگذارى كرد.
در هر حال ، جنبش پارتيان در شرق ايران ، موجب از بين رفتن تسلط مقدونيان و فراهم شدن مقدمات وحدت ملى ايرانيان گرديد. پارتيان در اندك مدت بر فلات ايران مستولى شدند و به زودى به عنوان مظهر جديد احساسات ملى ايرانيان و مدافع شرق ظاهر گرديدند.
پارتيان با ادامه سياست صلح و جنگ و حمله و دفاع توانستند مدت پانصد سال فرمانروايى خود را بر محدوده فلات ايران حفظ و در مقابل اقوام شرق و غرب مقاومت كنند.
بردگى در عهد اشكانى
بندگان دوره اشكانى به نام هاى بندك ، آتشهريك و رسيك خوانده مى شدند. اين بندگان در امر كشاورزى و معادن شاهى به كار گمارده مى شدند و در ميان ايشان آتشهريك از مقام برترى نسبت به بقيه برخوردار بود. آنان در دستكرتها كه املاك شخصى به شمار مى رفت به كار اشتغال داشته و به مثابه بخشى از اموال اربابان ملك محسوب مى شدند. اربابان مى توانستند آتشهريك را به رسم هديه پيشكش نموده و يا از وجود ايشان براى گروگان استفاده برند. آنان به هنگام فروش مزرعه نيز فروخته مى شدند.
دين اشكانيان
اشكانيان به روزگار صحراگردى ، مظاهر طبيعت مانند: آفتاب ، ماه و ستارگان را مى پرستيدند. كيش پرستش نياكان نيز در بين آنان وجود داشت - آنان چون به قدرت رسيدند نسبت به مذاهب گوناگونى كه در ايران وجود داشت با نظر اغماض مى نگريستند.
در مراحل بعد، براى شاهان خود نيز الوهيت قائل گرديدند. چنان كه ارشك از اين مرتبه برخوردار بود. وى لقب اپى فانس را كه كلمه اى يونانى است بر سكه هاى خود نقش نمود.
شايد به واسطه ى همين تقليد است كه بعضى از شاهان پارتى مانند، مهرداد دوم عنوان خدايى به خود مى دادند. در اين زمان ، اشكانيان مردگان را با لوازم خويش به خاك مى سپردند، و اين خود گواه آن است كه آيين زرتشت ، دين رسمى و دولتى آن دوره نبوده است . اما با تمام اين احوال مى توان گمان برد كه مغان زرتشتى در نقاط مختلف ايران مراسم پرستش اهورامزدا و يا ديگر خدايان كهن را اجرا مى نمودند.
علاوه بر اين ، در مدارك به دست آمده ، دلالت بر اشاعه ى كيش مهر نيز ديده مى شود در اين زمان ، بعضى از ارباب انواع يونانى نيز جزء مذهب پارتيان بوده است . مثلا زئوس رب النوع بزرگ يونانيان در رديف اهورامزدا قرار داشت ؛ يا آپولن رب النوع آفتاب در رديف مهر قرار گرفت و در مرتبه بعد، دو رب النوع يونانى يعنى آرتميس و هراكل نيز مورد پرستش واقع مى شدند.
درباره دين در دولت اشكانيان دياكونف مى نويسد:
در كتاب چهارم دينكرد روايتى وجود دارد كه در زمان بلاش اشكانى - بلاش اول و يا بلاش دوم - تنظيم و تدوين اوستا - كتاب مقدس زرتشت - آغاز گشت .
نبرد با روم
حادثهای که خاور را تکان داد جنگ روم با مهرداد ششم، شاه پونت و همپیمانش تیگران، شاه ارمنستان، در زمان پادشاهی سینتروک، شاه اشکانی بود. پس از شکست قطعی این دو شاه از روم، قلمرو روم به طرز خطرناکی به مرز ایران نزدیک شد این شکست همزمان با پادشاهی فرهاد سوم روی داد. سرانجام لیسینیوس کراسوس یکی از سه تریوم ویراتوس روم که در آن زمان فرماندار سوریه بود (همدوره پادشاهی اُرُد دوم) در سال ۵۴ پیش از میلاد همراه یک سپاه هفت لژیونی بدون اعلان جنگ با هدف اشغال ایران از فرات گذشت. اما نتیجه نبرد برای رومیان مصیبت بار بود چرا که سپاه روم در نبرد حرّان (کارهه) از سپاه ایران به فرماندهی سورنا سردار بزرگ ایرانی شکست خورد و خود و سپاهیانش از دم تیغ گذشتند. این نخستین نبرد از رشته جنگهای ایران و روم بود که تا پایان دوره ساسانی به درازا کشید؛ بهانه آغاز بیشتر این جنگها زیر نفوذ درآوردن ارمنستان بود که سرانجام به یمن جنگ آوری و سیاست اشکانیان در زمان بلاش یکم (۵۱ تا ۷۹ میلادی) به منطقه نفوذ ایران تبدیل شد. اما از پس مرگ بلاش یکم بلایی خانمان سوز دامان اشکانیان را گرفت، این بلا همانا سرکشی و سودای تخت وتاج در میان شاهزادگان و امیرزادگان ایرانی بود. بلایی که موجب ناتوان نمودن نیروی رزمی ایران در برابر روم گردید و در نتیجه آن رومیان توانستند سه بار بین النهرین و تیسفون را در سالهای ۱۱۶ میلادی (در زمان پادشاهی خسرو و ترایانوس، ۱۶۵ میلادی (به فرماندهی آویدیوس کلسیوس و در زمان پادشاهی بلاش چهارم) و آخرین بار در سال ۱۹۸ میلادی به دست سپتیموس سوروس و در زمان پادشاهی بلاش پنجم تسخیر نمایند. اما شاهان اشکانی با وجود ستیز پیوسته با گردنکشان داخلی هرگز به رومیان اجازه ندادند به سرزمین اصلی ایران نفوذ نمایند.
پایان کار اشکانیان
سرانجام کشمکشهای داخلی و شکستهای خارجی حیثیت واپسین شاهان اشکانی را بر باد داد. آخرین جنبشی که به پایان کار اشکانیان انجامید از پارس و به رهبری اردشیر بابکان آغاز شد. وی در سال ۲۲۴ میلادی بر اردوان چهارم شورید؛ اردوان در نبرد از اردشیر به سختی شکست خورد و خود نیز هنگام نبرد کشته شد. اردشیر احتمالاً در سال ۲۲۶ میلادی در تیسفون تاجگذاری نمود و خود را «شاهنشاه» خواند. بدین ترتیب دفتر دوره اشکانیان (از حدود ۲۳۸ پیش از میلاد تا حدود ۲۲۶ میلادی) بسته شد اما یاد شکوهشان چنان در جهان زنده بود که یکصد و پنجاه سال پس از سقوطشان امپراتور روم یولیانوس ترجیح داد به او لقب «فاتح پارتها» دهند.
گاهشماری رویدادها
۳۳۴ تا ۳۲۳ پیش از میلاد : اسکندر مقدونی ایران را تصرف میکند , سقوط شاهنشاهی هخامنشی و آغاز یونانی سازی خاور .
۳۲۹ تا ۳۲۷ پیش از میلاد : شمال شرقی ایران در برابر تهاجم اسکندر با کمک قبایل مرزی میایستد. اسپیتامن قهرمان پایداری است .
۳۱۲ تا ۳۲۷ پیش از میلاد : سلوکوس یکم سراسر ایران را میگیرد .
۳۰۴/۳۰۳ پیش از میلاد : چاندراگوپتا پادشاه هند از سلسله ماوریا مورد تهدید امپریالیسم مقدونی قرار میگیرد ولی بر سلوکوس یکم چیره میشود و بخش خاوری ایران را جدا میسازد . آغاز عقب نشینی مقدونیان از خاور .
پیش از ۲۱۸ پیش از میلاد : تهاجم اقوام بربر به ایران . فعالیت آنتیوخوس یکم (سوتر) برای جلوگیری از این خطر .
۲۵۰ پیش از میلاد : نخستین نشانههای تجزیه خواهی در شمال شرقی ایران. پدیدار شدن دو فرمانروای مستقل: آندراگوراس در پارت و دیودویوس در باکتریا ( باختر ).
حدود ۲۳۸ پیش از میلاد : اعلام پادشاهی دیودوتوس و پیدایش قلمرو یونانی - باختری با کمک اهالی بومی .
حدود ۲۳۸ پیش از میلاد : یورش اشک یکم سرکرده قبیله پارنی به پارت و آغاز فرمانروایی پارت اشکانی. آغاز فروپاشی چیرگی سلوکیان بر ایران. توقف یونانی کردن ایران.
حدود ۲۳۸ پیش از میلاد : اشک یکم یورش سلوکوس دوم (کالینیکوس) را پس میراند. پارتیان لقب «اشک» را باب مینمایند.
حدود ۲۰۸ پیش از میلاد : اشک دوم یورش آنتیوخوس سوم را پس میراند. پادشاهی از شاخه بردار بزرگ تر اشکانیان بیرون میشود.
۱۷۱ تا حدود ۱۳۸ پیش از میلاد: مهرداد یکم خالق نیروی بزرگ پارت. آغاز استبداد. نخستین نشانههای ایران گرایی. تهدید از دو جبهه, از سوی سلوکیان در باختر و اقوام آسیای میانه از شمال خاور.
۱۲۳ تا ۸۸/۸۷ پیش از میلاد: مهرداد دوم قدرت پارت را زنده میکند. ارمنستان زیر نفوذ پارتیان قرار میگیرد. ایران باستان زنده میشود. مجموعه ساختمانهای شهر نسا ساخته میشود.
نیمه نخست سده یکم پیش ازمیلاد: پیدایش مدعیان و غاصبان در دولت پارت. خاورمیانه در برابر گسترش جویی روم. ایران اشکانی یگانه نیروی توانا برای پایداری در برابر روم.
۵۸/۵۷ تا ۳۹ پیش از میلاد: اُرُد اول. پادشاهی پارت با روم وارد جنگ میشود. نبرد کرهه (حران) در سال ۵۳ پیش از میلاد و شکست و مرگ لیسینیوس کراسوس از سه امپراتور (حکومت سه نفره) روم. امپراتوری اشکانی نیرویی برابر با روم در جهان آن روزگار. فرات مرز میان دو امپراتوری.
۴۱ تا ۳۹ پیش از میلاد : پارتیان اربابان خاورمیانه. شکست و مرگ پاکور شاهزاده پارت در گیندوراس در ۳۹ پیش از میلاد.
حدود ۳۹ تا ۲/۳ پیش از میلاد: فرهاد چهارم . حمله آنتونیوس یکی از سه فرمانروای روم به قلمرو پارت. شکست رومیان و پس نشستن آنها در ۳۶ پیش از میلاد.
حدود ۱۱-۳۷ میلادی : اردوان دوم. برنامه معروف «هخامنشی سازی» تایید شده در منابع کلاسیک. پیشرفت ایران گرایی. حماسه ایرانی و نقش دودمانهای بزرگ پارتی در ایجاد این حماسه. هنر پارت ادامه اهنده هنر هخامنشی.
۴۲ میلادی : پارتیان شهر سلوکیه را پس از شش سال محاصره تسخیر میکنند.
حدود ۵۱ تا ۸۰/۷۶ میلادی : بلاش یکم. پیکار قطعی بر سر ارمنستان. شکست رومیان در راندیا در سال ۶۳ میلادی. شکل گیری میراث اشکانیان: دولت پارت, مادآتروپاتن, ارمنستان. ادامه پیشرفت ایران گرایی. زبان ایرانی پهلوی جای زبان یونانی را روی سکهها میگیرد. گردآوری و نشر (احتمالی) اوستا. تایید تیرداد از سوی نرون به عنوان شاه ارمنستان.
سده دوم میلادی : حالت دفاعی امپراتوری پارت.
۱۰۸/۱۰۹ - ۱۲۷/۱۲۸ میلادی : خسرو. حمله امپراتور ترایانوس از سال ۱۱۴ تا ۱۱۷ میلادی به امپراتوری پارت. رومیان پس از موفقیتهای اولیه ناچار میشوند برابر ضد حملههای شدید پارتیان پس نشینی کنند. فرات دوباره مرز دو امپراتوری میشود.
۱۴۷/۱۴۸-۱۹۰ میلادی : بلاش چهارم. یورش ناکام پارت به ارمنستان و سوریه. ضد حمله رومیان و تسخیر تیسفون. شیوع بیماری طاعون و عقب نشینی رومیان. تسلط رومیان بر بخشی از بین النهرین.
۱۹۱-۲۰۶ میلادی : بلاش پنجم. یورش جدید رومیان به پارتیان. امپراتور سپتیموس سوروس تیسفون را میگیرد. شکست رومیان در هاترا. بخشی از بین النهرین ضمیمه امپراتوری روم میشود. ناتوانی تدریجی دولت پارت.
۲۰۷-۲۲۱ میلادی : بلاش ششم. پارتیان در برابر امپراتور کاراکالا. پیروزی پارتیان بر امپراتور ماکرینوس. روم خوار شده وادار میشود خراج سنگینی به ایران بپردازد. شورشهای داخلی بر ضد اشکانیان.
حدود ۲۱۲ میلادی : اردوان چهارم برادر بلاش برضد او قیام میکند.
حدود ۲۲۰ تا ۲۲۶/۲۲۸ میلادی : اردشیر بابکان, نوه ساسان, آغاز به تصرف پارس میکند. نبرد بر سر قدرت در ایران. شکست اردوان چهارم, و احتمالاً در سال ۲۲۸ شکست بلاش ششم از اردشیر بابکان. سقوط دودمان اشکانی و پایان امپراتوری پارت. آغاز فروانروایی ساسانیان.
اسيد کلريدريک يا جوهر نمك
اسيد كلريدريك (Hydrochloric Ac.) كه بنام جوهر نمك معروف است ، گازي است بي رنگ با بوي نافذ و تند كه در آب حل مي شود و در تجارت محلول آبي آن را كه در حدود سي درصد اسيد خالص دارد و به علت داشتن مقدار جزيي آهن زرد رنگ به نظر مي رسد عرضه مي نمايند. در لكه گيري بايد تصفيه شده آن را كه كاملاً بي رنگ مي باشد انتخاب نمود. جسمي است شديدالاثر و بر روي تمام فلزات معمولي اثر مي كند ، بخارات حاصل از اسيد غليظ براي چشم و دستگاه تنفسي بسيار مضر مي باشد.
مشخصات ماده
نام : اسيد کلريدريک
اسامی مترادف/فرمول شيميايي : کلريد هيدروژن ـ اسيد هيدروکلريک خشک/HCI
بخش دوم : خطرات و مقادير آن
غلظت تقريبي : ــــ حد مجاز 8 ساعته : ــــ حد مجاز تماس کوتاه مدت : 5 PPM
مقدار |
راه ورود |
گونه آزمايشی |
|
900 mg/Kg |
دهانی |
خرگوش |
LD 50 |
3124 PPM |
تنفسی |
موش خرما |
LC 50 |
مشخصات فيزيکی
نقطه جوش : C ˚ 85- نقطه ذوب : C ˚ 114- نقطه انجماد : ــــ
حلاليت در آب : کاملاً قابل حل وزن مخصوص : ــــ وزن مولکولی : 27/36
چگالی بخار : 268/1 فشار بخار : ــــ ميزان تبخير : ــــ
حالت فيزيکی : گاز بو و شکل ظاهری : با بوی تند ـ بيرنگ PH : ــــ
اطلاعات آتش سوزی و انفجار
مواد خاموش کننده : جهت اطفاء حريق از مواد خاموش کننده مناسب استفاده شود .
خطرات انفجار يا آتش سوزی : اين ماده غير قابل اشتعال است . در حضور آب مي تواند با فلزاتی نظير آهن واکنش داده و توليد گاز بسيار قابل انفجار و اشتعال هيدروژن کند . اگر سيلندرها در معرض آتش قرار گيرند با آب خنک شود .
روش ويژه اطفاء حريق : از کپسول تنفسی استفاده شود و از مواد بازی مانند سودااش يا آهک آبديده برای خنثی سازی استفاده شود
ساير اطلاعات : اين گاز اسيدی و خورنده مي باشد .
اطلاعات مربوط به واکنش ماده
ثبات/پلی مريزاسيون : درسيلندرهای تحت فشار دربسته دردمای اتاق، هنگام کارپايدار بوده و پلی مريزاسيون خطرناک رخ نميدهد
ناسازگاری شيميايي : اين گاز بسيار واکنش زا مي باشد . با کاربيد کلسيم، کاربيد استلين سزيوم، کاربيد سزيوم، ليتيوم سيليساد، برات منيزيوم، سولفات جيوه، کاربيد استيلن روبيديوم، روبيديوم کاربيد و سديم واکنش مي دهد .
توليد مواد خطرناک در اثر تجزيه : هنگام آتش سوزی با بعضی فلزات واکنش داده و تجزيه مي شود و توليد گاز هيدروژن مي نمايد .
اطلاعات مربوط به خطرات بهداشتی
راههای ورود
تماس پوستی استنشاق تماس چشمی
اثرات حاد : باعث سوزش چشم و پوست، آسيب به بافت و التهاب شديد قسمت فوقانی دستگاه تنفسی (بينی، گلو و نای) مي شود .
عوارض ماده :
اثرات توليد مثل جهش زايي
کمکهای اوليه
چشم ها : شستشوی فوری چشمها و زير پلکها با آب فراوان حداقل به مدت 15 دقيقه
پوست : شستشوی سريع موضع آسيب ديده با آب و صابون حداقل به مدت 15 دقيقه. درآوردن لباسهای آلوده همزمان در زير دوش .
استنشاق : انتقال مصدوم به هوای تازه و دادن تنفس مصنوعی در صورت لزوم .
روش جمع آوری ضايعات ناشی از نشتی و ريخت و پاش
نشتی : به اداره ايمنی اطلاع دهيد. اسيد را با سودااش و يا سنگ آهک خنثی و سپس آن را با مقدار زيادی آب رقيق نماييد. کليه منابع جرقه را حذف و محيط را تهويه مناسب کنيد .
جمع آوری ضايعات : سيلندرهای معيوب و نشتی دار را علامتگذاری کرده و به محل مشخصی انتقال دهيد. از قوانين محلی نيز تبعيت کنيد .
پيشگيری و حفاظت ويژه
وسايل حفاظت فردی
دستــکش دستگاه تنفسی عينک کفش ايمني لباس حفاظتی
روش انبار کردن : در سيلندرهای تحت فشار، دربسته و در جای خشک و خنک و با تهويه مناسب و به دور از منابع جرقه، اکسيدکننده های قوی و ناسازگارهای شيميايي ذخيره و انبار شود. سيلندرها را از آسيب فيزيکی حفظ نماييد .
کنترل مهندسی : تمام سيستمهای مهندسی (توليد، حمل و نقل، مصرف) بايستی طراحی ضدانفجار داشته باشند. بمنظور پيشگيری از جرقه ناشی از الکتريسته ساکن ظروف مجهز به سيم اتصال زمين باشند.
اطلاعات مخصوص حمل و نقل : بابرچسب گاز خورنده، غيرقابل اشتعال حمل شود .
اسید سیتریک (جوهر ليمو)
نگاه کلی
اسید استیک ، جزو اسیدهای کربوکسیلیک میباشد و در نامگذاری آیوپاک به اسید اتانوئیک معروف است. این اسید دارای فرمول شیمیایی CH3COOH میباشد و در قسمت چشایی ، طعم ترشی شبیه طعم سرکه میدهد. باکتریهای مخمر سرکه به دلیل تمایل به تولید اسید استیک به این نام معروف شدهاند. این باکتریها در مواد غذایی ، آب و خاک یافت میشوند.
اسید استیک بطور طبیعی از میوهها و برخی مواد غذایی فاسد شده از فرایند تخمیر تولید میشوند و از قدیمیترین ترکیبات شیمیایی شناخته شده توسط انسان میباشد.
تاریخچه
سرکه (اسید استیک رقیق) از دوران باستان برای انسان شناخته شده بود. احتمالا انسانها در دوران باستان هنگام تهیه شراب از فرایند تخمیر به وجود سرکه پی برده بودند. فیلسوف یونانی ، "تئوفاراستوس" ، در سه قرن پیش از میلاد چگونگی واکنش سرکه با فلزات و تولید رنگدانه برای استفاده در نقاشی از کربنات سرب و زاجهای سبز ایجاد شده از نمکهای مس و استات مس را توضیح داده است.
رومیان باستان با نگهداری شراب ترش در قدحهای سربی ، شراب بسیار شیرینی به نام Sapa تولید میکردند که طعم شیرین آن ناشی از استات سرب بوده است که امروزه دانشمندان ، مرگ زودرس بسیاری از اشراف روم را به مسمومیت ناشی از این ماده نسبت دادهاند. شیمیدانهای عصر رنسانس ، اسید استیک گلاسیال (منجمد) را از تقطیر خشک استاتهای فلزی تهیه میکردند. در سال 1847، "هرمن کولب" شیمیدان آلمانی برای اولین بار اسید استیک را از مواد معدنی سنتز کرد.
خواص
اسید استیک خالص ، مایعی بیرنگ با بویی تیز ، مایعی خورنده و قابل اشتعال میباشد. این اسید در 16.6 درجه سانتیگراد منجمد میشود. به این دلیل و همچنین ظاهر یخ مانند آن به نام اسید استیک گلاسیال معروف است. اسید استیک در محلولهای آبی میتواند تفکیک شده و یون استات تولید کند. PH آن برابر با 4.8 میباشد، یعنی در PH=4.8 نیمی از مولکولهای اسید استیک در محلول آبی به صورت یون استات هستند.
اسید استیک در حالت بخار شامل دیمرهایی از دو مولکول اسید استیک میباشد که با پیوند هیدروژنی با یکدیگر ارتباط دارند. بنابراین اسید استیک در حالت گازی از قانون گازهای ایدهآل تبعیت نمیکند. خواص عمومی اسید استیک مانند سایر اسیدهای کربوکسیلیک میباشد. اسید استیک با الکلها و آمینها واکنش داده و بترتیب تولید استرو آمید میکند. همچنین در اثر واکنش با آلکنها تولید استر استات میکند. این اسید در اثر حرارت تا دماهای بالاتر از 44 درجه سانتیگراد تجزیه شده و تولید CO2 و متان میکند.
تولید
سرکه از فرایند تخمیر مواد غذایی دارای نشاسته و قند و مواد الکلی توسط باکتری مخمر سرکه (بچه سرکه) تولید میشود. برای تولید سرکه عموما از میوههایی مانند سیب ، انگور ، دانههایی مثل جو و گاهی هم از شراب استفاده میشود. سرکه معمولا دارای اسید استیک با وزن حجمی 4 الی 8 درصد میباشد.
روشهای تولید صنعتی اسید اسیتیک
کربونیلاسیون متانول
در این روش متانول با مونوکسید کربن در فشارهای بالا (200atm) واکنش داده و اسید استیک تولید میکند. این روش از سال 1920 ابداع شده است و بدلیل ارزان بودن متانول و CO از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه است.
اکسیداسیون بوتان
از حرارت دادن بوتان با اکسیژن هوا در حضور یونهای فلزی منگنز ، کبالت و کروم ، پروکسید تولید میشود. پروکسید در اثر تجزیه ، اسید استیک ایجاد میکند.
اکسیداسیون استالدئید
استالدئید در شرایط ملایم و در حضور کاتالیزورهای ساده فلزی مثل منگنز و کروم و... ، توسط اکسیژن هوا اکسید شده و اسید استیک تولید میکند.
محصولات جانبی تولید شده در این واکنش مانند اسید فرمیک یا استات اتیل و... بدلیل داشتن نقطه جوش پایینتر از اسید استیک توسط تقطیر جداسازی میشوند.
کاربرد
اسید استیک به صورت سرکه به عنوان چاشنی غذا و تهیه انواع ترشی استفاده میشود. اسید استیک رقیق به عنوان افشانه برای از بین بردن قارچهای گیاهان استفاده میشود. اسید استیک گلاسیال در صنایع شیمیایی در تولید فیلمهای عکاسی ، تولید پلاستیک پلیاتیلن تریفتالات (PET) استفاده میشود. همچنین به عنوان ماده واسطه در تولید استات وینیل که ترکیب مهمی در تولید چسب و رنگ میباشد، کاربرد دارد.
برخی از استرهای اسید استیک به عنوان حلال در تولید مواد معطر مصنوعی استفاده میشود.
نکات ایمنی
اسید استیک غلیظ مادهای خورنده میباشد. در تماس با پوست باعث سوختگی شیمیایی پوست و ایجاد تاول میشود. در صورت تماس با چشم میتواند آسیبهای جدی به چشم وارد کند، تنفس بخار غلیظ آن باعث سوزش دهان ، بینی و گلو میشود. هر چند سرکه یک مایع بدون ضرر میباشد، اما نوشیدن اسید استیک گلاسیال خطرناک بوده و باعث ایجاد زخمهای شدید در دستگاه گوارشی میشود و ممکن است با تغییر اسیدیته خون ، آسیبهای جدی به سلامتی انسان وارد کند.
اسید سیتریک (جوهر ليمو)
نگاه کلی
اسید استیک ، جزو اسیدهای کربوکسیلیک میباشد و در نامگذاری آیوپاک به اسید اتانوئیک معروف است. این اسید دارای فرمول شیمیایی CH3COOH میباشد و در قسمت چشایی ، طعم ترشی شبیه طعم سرکه میدهد. باکتریهای مخمر سرکه به دلیل تمایل به تولید اسید استیک به این نام معروف شدهاند. این باکتریها در مواد غذایی ، آب و خاک یافت میشوند.
اسید استیک بطور طبیعی از میوهها و برخی مواد غذایی فاسد شده از فرایند تخمیر تولید میشوند و از قدیمیترین ترکیبات شیمیایی شناخته شده توسط انسان میباشد.
تاریخچه
سرکه (اسید استیک رقیق) از دوران باستان برای انسان شناخته شده بود. احتمالا انسانها در دوران باستان هنگام تهیه شراب از فرایند تخمیر به وجود سرکه پی برده بودند. فیلسوف یونانی ، "تئوفاراستوس" ، در سه قرن پیش از میلاد چگونگی واکنش سرکه با فلزات و تولید رنگدانه برای استفاده در نقاشی از کربنات سرب و زاجهای سبز ایجاد شده از نمکهای مس و استات مس را توضیح داده است.
رومیان باستان با نگهداری شراب ترش در قدحهای سربی ، شراب بسیار شیرینی به نام Sapa تولید میکردند که طعم شیرین آن ناشی از استات سرب بوده است که امروزه دانشمندان ، مرگ زودرس بسیاری از اشراف روم را به مسمومیت ناشی از این ماده نسبت دادهاند. شیمیدانهای عصر رنسانس ، اسید استیک گلاسیال (منجمد) را از تقطیر خشک استاتهای فلزی تهیه میکردند. در سال 1847، "هرمن کولب" شیمیدان آلمانی برای اولین بار اسید استیک را از مواد معدنی سنتز کرد.
خواص
اسید استیک خالص ، مایعی بیرنگ با بویی تیز ، مایعی خورنده و قابل اشتعال میباشد. این اسید در 16.6 درجه سانتیگراد منجمد میشود. به این دلیل و همچنین ظاهر یخ مانند آن به نام اسید استیک گلاسیال معروف است. اسید استیک در محلولهای آبی میتواند تفکیک شده و یون استات تولید کند. PH آن برابر با 4.8 میباشد، یعنی در PH=4.8 نیمی از مولکولهای اسید استیک در محلول آبی به صورت یون استات هستند.
اسید استیک در حالت بخار شامل دیمرهایی از دو مولکول اسید استیک میباشد که با پیوند هیدروژنی با یکدیگر ارتباط دارند. بنابراین اسید استیک در حالت گازی از قانون گازهای ایدهآل تبعیت نمیکند. خواص عمومی اسید استیک مانند سایر اسیدهای کربوکسیلیک میباشد. اسید استیک با الکلها و آمینها واکنش داده و بترتیب تولید استرو آمید میکند. همچنین در اثر واکنش با آلکنها تولید استر استات میکند. این اسید در اثر حرارت تا دماهای بالاتر از 44 درجه سانتیگراد تجزیه شده و تولید CO2 و متان میکند.
تولید
سرکه از فرایند تخمیر مواد غذایی دارای نشاسته و قند و مواد الکلی توسط باکتری مخمر سرکه (بچه سرکه) تولید میشود. برای تولید سرکه عموما از میوههایی مانند سیب ، انگور ، دانههایی مثل جو و گاهی هم از شراب استفاده میشود. سرکه معمولا دارای اسید استیک با وزن حجمی 4 الی 8 درصد میباشد.
روشهای تولید صنعتی اسید اسیتیک
کربونیلاسیون متانول
در این روش متانول با مونوکسید کربن در فشارهای بالا (200atm) واکنش داده و اسید استیک تولید میکند. این روش از سال 1920 ابداع شده است و بدلیل ارزان بودن متانول و CO از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه است.
اکسیداسیون بوتان
از حرارت دادن بوتان با اکسیژن هوا در حضور یونهای فلزی منگنز ، کبالت و کروم ، پروکسید تولید میشود. پروکسید در اثر تجزیه ، اسید استیک ایجاد میکند.
اکسیداسیون استالدئید
استالدئید در شرایط ملایم و در حضور کاتالیزورهای ساده فلزی مثل منگنز و کروم و... ، توسط اکسیژن هوا اکسید شده و اسید استیک تولید میکند.
محصولات جانبی تولید شده در این واکنش مانند اسید فرمیک یا استات اتیل و... بدلیل داشتن نقطه جوش پایینتر از اسید استیک توسط تقطیر جداسازی میشوند.
کاربرد
اسید استیک به صورت سرکه به عنوان چاشنی غذا و تهیه انواع ترشی استفاده میشود. اسید استیک رقیق به عنوان افشانه برای از بین بردن قارچهای گیاهان استفاده میشود. اسید استیک گلاسیال در صنایع شیمیایی در تولید فیلمهای عکاسی ، تولید پلاستیک پلیاتیلن تریفتالات (PET) استفاده میشود. همچنین به عنوان ماده واسطه در تولید استات وینیل که ترکیب مهمی در تولید چسب و رنگ میباشد، کاربرد دارد.
برخی از استرهای اسید استیک به عنوان حلال در تولید مواد معطر مصنوعی استفاده میشود.
نکات ایمنی
اسید استیک غلیظ مادهای خورنده میباشد. در تماس با پوست باعث سوختگی شیمیایی پوست و ایجاد تاول میشود. در صورت تماس با چشم میتواند آسیبهای جدی به چشم وارد کند، تنفس بخار غلیظ آن باعث سوزش دهان ، بینی و گلو میشود. هر چند سرکه یک مایع بدون ضرر میباشد، اما نوشیدن اسید استیک گلاسیال خطرناک بوده و باعث ایجاد زخمهای شدید در دستگاه گوارشی میشود و ممکن است با تغییر اسیدیته خون ، آسیبهای جدی به سلامتی انسان وارد کند.
اسید اوریک
اسید اوریک یک فرآورده زائد حاصل از سوخت و ساز موادی به نام پورینها در مواد غذایی است.
بیشتر اسید اوریک ساخته شده بوسیله بدن در خون حل میشود و از طریق کلیه به درون ادرار دفع میکند.اما گاهی بدن شما یا اسید اوریک زیادی تولید میکند یا مقدار کمی از آن را دفع میکند.
علل بالا بودن اسید اوریک خون از جمله اینها هستند:
*چاقی
*مصرف مفرط الکل
*رژیم غذایی حاوی مقدار زیاد پورین
*برخی داروها از جمله آسپیرین با دوز کم، داروهای مدر، برخی داروهای ضدفشارخون
*برخی بیماریهایی که باعث تکثیر سلولی بالا میشوند، مانند لوسمی، لمفوم و پسوریاز
بالا بودن اسید اوریک خون(هیپراوریسمی) د رابتدا ممکن است علائمی نداشته باشد. اما در صورت عدم درمان میتواند به این عوارض منجر شود:
*نقرس
*سنگهای اسید اوریکی در مجاری ادراری
* رسوبات اسیداوریکی در کلیهها
*رسوبات اسید اوریکی در بافتهای نرم
درمانها در جهت کاهشدادن میزان اسید اوریک خون است.
شما نیز با ایجاد تغییراتی در سبک زندگی خود میتوانید اسید اوریک خون را کاهش دهید.
*اجتناب از مصرف الکل
*کاهش دادن وزن تا حد طبیعی
*اجتناب از مصرف غذاهای حاوی مقادیر زیاد پورین مثل انواع گوشتها
*قطع مصرف داروهایی که ممکن است اسید اوریک خون را بالا ببرند تحت نظر پزشک
پزشک شما به خصوص در صورتی که با این اقدامات اسید اوریک خون کاهش نیابد، ممکن است با انجام برخی از آزمونهای تشخیصی به دنبال بیماریهایی بگردد که زمینهساز این بالابودن اسید اوریک هستند.در ادامه ممکن است پزشک داروهایی برای کاهش اسید اوریک تجویز کند.
توجه داشته باشید که بالا بودن اسید اوریک با افزایش خطر بیماریهای قلبی همراه است بنابراین کاهش دادن میزان اسید اوریک از این لحاظ مهم است.
توصیه غذایی برای پایین آوردن اسید اوریک خون
1- تخم مرغ حاوی مقدار کمی پورین است؛ یعنی اسیداوریک خون را خیلی افزایش نمی دهد، ولی به طور گیج کننده ای باعث افزایش دردهای ناشی از نقرس می شود.
2- بررسی ها نشان داده است که میزان درد ایجاد شده در بیماری نقرس، با اسیدیته غذا رابطه مستقیم دارد. به عبارتی هر چه میزان اسیدیته ی غذا بیشتر باشد، درد بیشتری در بیماران ایجاد می شود. در این تحقیقات چگونگی مصرف تخم مرغ و تخم انواع ماکیان نیز مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که زرده ی تخم مرغ اسیدی تر از سفیده ی آن است. بنابراین به بیماران توصیه می شود که مصرف تخم مرغ را محدود کرده و فقط از سفیده ی آن استفاده کنند.
همچنین تخم اردک، بلدرچین، بوقلمون و غاز اسیدی تر از تخم مرغ هستند، بنابراین در صورت لزوم، برای بیماران نقرسی، مصرف تخم مرغ بهتر از تخم سایر ماکیان بوده و خوردنش توصیه می شود.
3- از مصرف غذاهای سرشار از پورین پرهیز کنید. این غذاها سبب تولید اسید اوریک بسیار زیادی در بدن می شوند و تشدید کننده ی بیماری نقرس هستند. معمولا غذاهایی که پروتئین بالایی دارند، حاویی پورین زیادی نیز هستند. مانند گوشت قرمز، غذاهای دریایی(ماهی، میگو...)، احشای داخلی نظیر کله پاچه، مغز، جگر، دنبلان و ماکیان.
4- مصرف غذاهایی را که سطح متوسطی از پورین دارند را محدود کنید؛ مثل مارچوبه، گل کلم، اسفناج، ریواس، لوبیاها، قارچ و عدس.
5- از مصرف زیاد چربی ها خودداری کنید(بیشتر از 30 درصد انرژی روزانه از چربی ها نباشد)؛ زیرا چربی زیاد مانع دفع اسید اوریک می شود.
6- مصرف گوجه فرنگی، محصولات تهیه شده از گوجه فرنگی، توت فرنگی وزرده ی تخم مرغ را محدود کنید؛ زیرا این مواد سبب اسیدی شدن خون می شوند. این عامل به تشکیل کریستال های اورات کمک کرده و افزایش حملات نقرس را به دنبال خواهد داشت.
7- روزانه حداقل 8 لیوان آب بنوشید؛ چون آب به خروج اسید اوریک در بدن کمک می کند، مانع تشکیل سنگ های کلیوی می شود، حملات نقرس را کاهش می دهد، سبب جلوگیری از خشکی مفاصل می شود و به کاهش وزن کمک می کند.
8- ورزش کنید. برای بیماران نقرسی ورزش مستمر و ملایم توصیه می شود. سه بار در هفته به مدت نیم ساعت ورزش یا پیاه روی بسیار مناسب است.
ورزش های سنگین و شدید می توانند باعث افزایش اسیداوریک شوند بنابراین نباید بیماران مبتلا به آن ورزش سنگین انجام دهند. شنا یکی از بهترین ورزش ها برای این افراد است.
9- اگر اضافه وزن دارید و یا چاق هستید، سعی کنید تحت نظر متخصص تغذیه به آرامی وزن خود را کاهش دهید زیرا رژیم های سخت و شدید می توانند سبب افزایش اسیداوریک در خون شوند. توجه داشته باشید که چاقی به تنهایی بالا برنده اسید اوریک خون است.
10- روزانه مقداری گیلاس بخورید. این میوه نقش مهمی در برطرف کردن درد و حملات نقرس دارد، به طوری که مصرف روزانه 250 گرم از این میوه می تواند سطح اسیداوریک را در خون پایین بیاورد. در ضمن، انواع گیلاس منبع خوبی از آنتوسیانین ها و فلاونوییدها هستند که ازعوامل کمک کننده به مفاصل به حساب می آیند.
11- محلول بسیار رقیق شده ی سرکه ی سیب، یک محلول کمک کننده به شما است، به طوری که پس از دو روز استفاده از این محلول، کاهش درد و سوزش را احساس خواهید کرد. به این منظور مقدار دو قاشق چای خوری سرکه ی سیب را به 450 سی سی آب اضافه کرده و این محلول را سه بار در روز همراه با غذا میل کنید. در ضمن در صورت دلخواه، به این محلول، می توانید دو قاشق چای خوری عسل بیفزایید که البته در افراد دیابتی اضافه کردن عسل توصیه نمی شود.
استهزاء و مسخره كردن
استهزاء اين است كه آدمى گفتار يا كردار يا صفات و خلقت مردم را به قول يا به فعل يا به ايماء و اشاره طورى نقل و حكايت و بازگو كند كه سبب خنده ديگران شود، و البته اين عمل از ايذاء و تحقير و آگاهانيدن بر عيوب و نقائص مردم خالى نيست، و اگر اين كار در حضور شخص مورد استهزاء نباشد، متضمن غيبت نيز خواهد بود.و باعث اين صفت و عمل يا عداوت استيا تكبر و كوچك شمردن شخصى كه به او استهزاء مىشود، در اين صورت از رذائل قوه غضبيه است.و يا به قصد خندانيدن و دلشاد كردن مالداران و اهل دنياست از راه طمع در چركهاى دست آلوده آنها و به دست آوردن پارهاى از اموال حرام ايشان.
شكى نيست كه اين خوى و عمل شيوه اراذل حزب شياطين است كه بهرهاى از دين و ايمان ندارند، زيرا اينان سخن دروغين بر هم مىبندند و به كارهاى تعجبآور دست مىزنند، قيد و قلاده جوانمردى و آزادگى از گردن برمىدارند، و پردههاى شرم و حيا را در برابر ديده مردم خردمند مىدرند، و عيوب و نقائص و لغزشهاى مسلمانان را آشكار و علنى مىسازند، و افعال نيكان و اخيار را چنان نقل و حكايت مىكنند كه باعث مضحكه فرومايگان و اشرار گردد، و صفات خوبان و ابرار را به رسواترين صورت در انظار مردم تقليد مىكنند.بدون ترديد مرتكب اين افعال به مراحل بسيار از انسانيت دور است، و مستوجب عقوبت دنيا و عذاب آخرت خواهد بود، و در ديده اهل خرد و دانش لحظهاى از خوارى و پستى بر كنار نيست، و در دلهاى اهل ايمان هيچ وقع و اعتبارى ندارد. و در مذمت اين عمل همين بس كه چنين گناهان خبيثى را وسيله تحصيل مال پليد يا به دست آوردن اعتبار در نظر ابناى دنيا مىگرداند، گويى اعتقاد ندارد كه متكفل روزى بندگان خداى سبحان است.
راه دفع اين خوى ناپسند - بعد از تامل در بدى عاقبت و وخامتسرانجام آن، و در نظر آوردن ذلت و خوارى دنيوى كه لازمه آن است - اين است كه اگر باعث آن عداوت و تكبر است آن را از ميان ببرد، و اگر انگيزه آن به نشاط آوردن و شادمان گردانيدن دلهاى اهل دنيا به طمع مال آنهاستبايد بداند كه هر كسى آن قدر مال و روزى كه براى او مقدر شده است از سوى خداى سبحان به وى مىرسد، و هر كه تقواى الهى داشته باشد و بر خدا توكل كند خداوند گشايشى برايش پيش آورد و از آنجا كه گمان ندارد به او روزى مىرساند، و در آخرت سعادتمند خواهد بود.و اگر شيطان او را بفريبد و به تحصيل درآمدهاى پليد و حرام وا دارد، بيش از آنچه مقدر استبه وى نخواهد رسيد، و در آخرت بدبخت و بيچاره خواهد بود.
و نيز بايد دانست كه هر كس بر خدا توكل كند و متصف به آزادگى باشد، توكل و آزادگى را براى دستيابى به پارهاى از اموال خبيث و پليد به اين افعال پست تبديل نمىكند، و نفس خود را عتاب و سرزنش مىكند و او را پند و نصيحت مىدهد، و آنچه از شريعت در مذمت مستهزئان و عذاب آنها در قيامت (به صورت استهزاء) رسيده متذكر مىشود.خداى سبحان مىفرمايد:
«لا يسخر قوم من قوم عسى ان يكونوا خيرا منهم» (حجرات، 11) .
«هيچ گروهى گروه ديگر را مسخره نكنند، شايد آن گروه از آنها بهتر باشند» .
و پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «كسانى كه مردم را مسخره و استهزاء مىكنند براى هر يك درى از بهشت را مىگشايند و مىگويند: بشتاب بشتاب! او با رنج و غم مىآيد كه داخل شود در را مىبندند، سپس درى ديگر را مىگشايند و به او مىگويند: بشتاب و زود بيا! و چون به نزديك در مىرسد در را مىبندند.و پيوسته با او چنين مىكنند، تا در ديگر گشوده مىشود و چون مىگويند: بشتاب و تند بيا! ديگر نمىآيد» .
و ابن عباس در تفسير اين قول خداى تعالى:
«...يا ويلتنا ما لهذا الكتاب لا يغادر صغيرة و لا كبيرة الا احصاها...» (كهف، 50) .
«...اى واى بر ما! اين چه نامهاى است كه هيچ كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته مگر آن را به شمار آورده است...» گويد: «آن كوچك: تبسم از روى استهزاء، و آن بزرگ، قهقهه و خنده تمسخر آميز به مؤمن است» .و اين اشاره استبه اينكه خنده بر مردم از گناهان بزرگ است.
آنچه گفته شد در مورد كسى است كه مردم را با استهزاء و تمسخر خود اذيت و اهانت مىكند، و اما كسى كه خود را مورد مسخرگى قرار داده و شاد است از اينكه با او شوخى و تمسخر مىكنند، اگر چه نسبتبه خود ستمكار است و از خلق و خوى مؤمنان بدور است، كه خود را خوار و ذليل ساخته، ليكن مسخره كردن ديگران نسبتبه او از مزاح و شوخى به شمار مىرود، و بيان شوخى مذموم و شوخى پسنديده خواهد آمد، و حرام آن اين است كه به ايذاء و تحقير بيانجامد: به اينكه بر سخن اشتباه آميز و نامنظم وى، يا بر افعال آشفته و نامرتب او، يا بر چهره زشتيا قامت كوتاه يا دراز وى يا به عيب و نقصى كه دارد بخندند، كه خنده بر اين چيزها داخل در مسخرگى و مورد نهى است.
راه علاج آن - بعد از تذكر آنچه گفته شد - اين است كه استهزاء و مسخره كردن وى موجب خوارى خود او در قيامت در پيشگاه خداى تعالى و در نزد فرشتگان و پيامبران و همه مردم خواهد شد، پس اگر در حسرت و شرم و خجالت و خوارى خود در روزى كه بار گناهان كسانى را كه استهزاء كرده بر دوش دارد و به دوزخ رانده مىشود بينديشد، به وحشت مىافتد و از خوار كردن ديگران باز مىايستد، و اگر حقيقتحال خود را در روز قيامتبداند در مىيابد كه سزاوارتر اين است كه گاهى بر خود بخندد و زمانى بگريد، زيرا با استهزاء كردن كسى در نزد اراذل مردم خويشتن را در معرض آن قرار مىدهد كه آن شخص در قيامت در برابر ديدگان مردم دست او را بگيرد و به ضرب تازيانه، چنانكه خر را مىرانند، وى را به سوى آتش جهنم ببرد و او را استهزاء كند و از خوارى او و از اجازه الهى براى انتقام از وى شادمان باشد.پس هر كه در اين باره بينديشد و دشمن جان خود نباشد، از استهزاء و مسخره كردن به كلى اجتناب خواهد نمود.
مزاح و شوخى كردن
مزاح در اصل مذموم و مورد نهى است، و سبب آن يا سبكى و كم وقارى نفس است، كه در اين صورت از رذائل قوه غضبيه به شمار مىرود، يا تمايل و خواهش نفس به آن است، يا شاد و خندان ساختن بعضى از اهل دنيا به طمع مال آنهاست، كه در اين صورت از رذائل قوه شهويه مىباشد.
مزاح از آنرو مذموم است كه موجب سقوط مهابت و وقار مىشود، و بسا باعث دشمنى و قهر و كينه مىگردد، و يا به هرزگوئى و استهزاء مىانجامد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «لا تمار اخاك، و لا تمازحه» «با برادر خويش مراء و ستيزه مكن، و با او مزاح مكن» .
يكى از بزرگان به فرزند خود گفته است: «پسرم، با مردم شريف شوخى مكن كه كينه تو را در دل مىگيرند، و با مردم پست و فرومايه نيز شوخى مكن كه به تو جرات پيدا مىكنند» .
و ديگرى گفته است: «زنهار از شوخى بپرهيزيد، كه موجب كينه و جدائى خواهد شد» .
و ديگرى گويد: «شوخى آبرو را مىبرد، و دوستان را جدا مىكند» .
و نيز گفتهاند: «هر چيزى تخمى دارد، و تخم دشمنى شوخى است» .
و از مفاسد شوخى اين است كه: سبب هرزه خندى مىشود، و حال آنكه از خنده نهى شده است. خداى تعالى مىفرمايد:
«فليضحكوا قليلا و ليبكوا كثيرا» (توبه، 82) .
«بايد كم بخندند و بسيار بگريند».
رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «گاهى مرد كلمهاى مىگويد كه همنشينان را بخنداند، و بدان سبب به فاصله بيشتر از ثريا سقوط مىكند» .
و فرمود: «هر گاه آنچه من مىدانم مىدانستيد بسيار مىگريستيد و كم مىخنديديد» .و اين روايت دلالت دارد بر اينكه خنده نشانه غفلت از آخرت است.
يكى از بزرگان گفته است: «هر كه بسيار بخندد هيبتش مىرود، و هر كه شوخى كند سبك مىشود، و هر كه زياد به كارى پردازد به آن شناخته شود، و هر كه پرگو باشد لغزشش بسيار باشد، و هر كه بسيار بلغزد شرمش كم شود، و هر كه حيائش كم شود ورع و تقوايش كم شود، و هر كه ورعش كم شود دلش مىميرد» .
عارفى خود را مورد خطاب قرار داد و گفت: «آيا مىخندى و حال آنكه شايد كفن تو اكنون از دست گازر بيرون آمده باشد؟ !» مردى به برادرش گفت: «آيا به تو رسيده است كه به آتش داخل مىشوى؟
گفت: آرى! گفت: آيا دانستهاى كه از آن خارج مىشوى؟ گفت: نه، گفت: پس براى چه مىخندى؟ بعد از آن كسى وى را تا هنگام مرگ خندان نديد.» و نيز بزرگى به جمعى كه در روز فطر در حال خنده بودند گفت: «اگر اينها آمرزيده شدهاند اين كار شاكران نيست، و اگر بخشوده نشدهاند اين فعل خائفان نيست» .
استفاده از راديواكتيو در پزشكي
مقدمه
خدمات پزشکی هسته ای از فنآوریهای ایمن ، بدون درد و ارزشمند برای تصویر برداری از بدن و درمان بیماریها استفاده می کند . تصویر برداری پزشکی کاری منحصر به فرد است زیرا اطلاعات جامعی از ساختمان و عملکرد بدن در اختیار پزشکان قرار می دهد ،این پدیده روش خوبی جهت جمع آوری آندسته از اطلاعات پزشکی است که نیازمند عمل جراحی و یا مستلزم آزمایشات تشخیصی پر هزینه می باشد و یا اصلاًاز طریق دیگری قابل دسترسی نسیت. فرایند تصویر برداری پزشکی هسته ای غالباً ناهنجاریها را درهمان مراحل اولیه خیلی زودتر ازاینکه عوارض بیماری توسط سایرآزمایشات پیشرفته قابل تشخیص باشد دربدن فرد تشخیص می دهد . در پزشکی هسته ای مقادیرجزئی مواد رادیواکتیو (رادیو دارو) به منظور تشخیص و درمان بیماریها استفاده می شود . در تصویر برداری ، رادیو داروها توسط دوربین های خاصی که به کامپیوترمتصل است آشکارمی شود تا تصاویرکاملی ازناحیه مورد نظرارائه دهد و در جریان معالجه رادیو داروها مستقیماً بطرف اندام های مورد نظرحرکت می کنند . مقدارتشعشع وارد شده در فرایند تصویربرداری هسته ای کمتر از میزانی است که دررادیولوژی تشخیصی بکارمی رود و این میزان اشعه دریافتی درحد دوز مجاز می باشد .امروزه پزشکی هسته ای روش های مفیدی پیشنهاد می دهد که دربسیاری ازخدمات اختصاصی پزشکی از جمله اطفال ،قلب و روانشناسی کاربرد دارد .
معالجات وابداعات نوین پزشکی هسته ای که سطوح مولکولها را دربدن هدف قرارمی دهد موجب تحول دردانسته ها وروش جدیدی برای رسیدن به تشخیص بیماریهاست.
در طول یک فرایند پزشکی هسته ای چه روی می دهد؟
روشهای پزشکی هسته ای ( شامل اسکن ،آزمایشات و فرایند ) بی خطر و بدون درد هستند ، دریک آزمون پزشکی هسته ای مقدار کمی ازرادیو داروها ازطریق تزریق یا بلع یا استنشاق وارد بدن می شود ، این رادیو داروها موادی هستند که به ارگان خاصی مثل استخوانها وبافت ها می چسبند ، مقداررادیو داروها بایستی با دقت انتخاب شوند تا کمترین میزان تشعشع را بهمراه داشته باشند اما در عین حال آزمایشات قابل قبولی ارئه بدهند . یک دوربین مخصوص (pet spect,و یا دوربین گاما ) برای تصویر برداری از بدن شما مورد استفاده قرارمی گیرد که دوربین مکان رادیو دارو را دراندام یا استخوان مشخص می کند و تصویری می سازد که اطلاعات و داده های مربوط به ناحیه مورد نظررا ارائه می دهد . پزشکی هسته ای با سایرآزمونهای تشخیصی ازجمله اشعه Xمتفاوت است ،زیرا وجود بیماری را از طریق تغییرات بیولوژیکی بدن تشخیص می دهد نه تغییرات آناتومیکی .
ایمنی آزمونهای پزشکی هسته ای
فرایند پزشکی هسته ای جزو ایمن ترین آزمونهای تصویربرداری تشخیصی موجود می باشد. برای دستیابی به اطلاعات تشخیصی، بیمار مقدارکمی ازرادیو دارو را دریافت می کند با وجود این مقدارکم میزان تشعشع دریافتی دراین فرایند تقریباً به اندازه اشعه Xتشخیص و یا حتی کمترازآن است . گروه پزشکی هسته ای بایستی با دقت آزمایشات مناسب را برای همه بیماران انجام دهد تا از هر گونه پرتو گیری غیرضروری جلوگیری شود . هر شخصی دائماً در معرض تابش اشعه از طبیعت و ساخته های بشری می باشد اغلب افراد به طور سالانه 85 % از زمینه های طبیعی مانند هوا –فضا –سنگ ها –خاک و حتی اتم های موجود در بدن اشعهX دریافت می کند .اضافه براین مقادیردیگری ازطریق محصولات مصرفی مانند دود های خانگی –تلوزیون رنگی –نمایشگرهای لومینسانس ساعت ها وارد بدن می شود . اشعه ای که در فرایند پزشکی هسته ای به بیمارمیرسد معمولاً معادل اشعه ایست که فرد در طول چند ماه بطورطیبیعی دریافت می کند .
پزشکی هسته ای و حقایق آشکار
درایالات متحده همه ساله یک تخمین 16 میلیونی درمورد تصویربرداری پزشکی هسته ای و فرایند درمانی صورت می گیرد ، در بین اینها 40 تا 50 درصد آزمایشات قلبی و 40 تا 50 درصد به سرطانها مربوط شود.
مزاياي روش هاي پزشكي هسته اي
روشهای پزشکی هسته ای ازنظراقتصادی مقرون به صرفه است .
تا به امروز حدود 100 روش مختلف تصویربرداری پزشکی هسته ای عرضه شده است
برخلاف سایرآزمایشات ، روشها و غیره ، پزشکی هسته ای اطلاعات درمورد نحوه عملکرد هرکدام ازارگانهای اصلی بدن ارائه می دهد
روش های پزشکی هسته ای یکی ازمطمئن ترین روشها در آزمایشات تصویر برداری تشخیص موجود می باشد
میزان تشعشع درروش پزشکی هسته ای به همان میزانی است که بیمارطی رادیو گرافی اشعه X دریافت می کند ست
روشهای پزشکی هسته ای بدون درد بوده و نیازی به بیهوشی ندارد
عموماً کاربرد پزشکی هسته ای درتشخیص و درمان پرکاری تیروئید ، آزمایشات قلبی برای آنالیز قلب ، اسکن استخوان به منظورجراحات ارتوپدی –اسکن ریه به منظورلخته شدن خون و کبد و کیسه صفرا برای تشخیص ناهنجاریها و بلوک شدن در جریان عملکرد می باشد پزشکی هسته ای بخش گسترده ای ازمراقبتهای پزشکی است و با سلامت بیماران در سراسردنیا ارتباط دارد.
سطح وسیع کاربرد های پزشکی هسته ای
مطالعات پزشکی هسته ای می تواند درتشخیص و درمان بسیاری از بیماریها مفید باشد، موارد کاربرد پزشکی هسته ای را مي توان در موارد زير خلاصه كرد:
کاربردهای نورولوژی
کاربردهای کلیوی
آشکار کردن انسداد مجاری ادراری
بیماری آلزایمر
تشخیص پرفشاری خون کلیوی
ارزیابی بیماران در جراحی کاروتید
انداره گیری عملکرد کلیوی
پیدا کردن محل دقیق شیارseizure foci
آشکار سازی زخمهای کلیه
کاربرد سرطان شناسی
کاربردهای قلبی
پیدا کردن محل دقیق تومور
بیماری عروق کرونر
یافتن دقیق مرحله پیشرفت تومور
اندازه گیری تاثیرات جراحی بای پس BY pass
تشخیص موقعیت متاستازها
اندازه گیری تاثیرات درمانی برای نارسایی قلبی
قضاوت پاسخ به درمان
آشکار سازی پس زدگی پیوند قلب
آزاد کردن درد استخوانی ناشی از سرطان
انتخاب بیماران برای بای پس یا آنژیوپلاستی
کاربرهای ارتوپدی
تشخیص بیماران جراحی با ریسک بالای حمله قلبی
تشخیص تروماهای استخوانی
تشخیص نارسایی سمت راست قلب
تشخیص استئومیلیت
اندازه گیری مسمومیت ناشی از شیمی درمانی قلب
ارزیابی تغییرات آرتریت و کشیدگی
ارزیابی شانت ها و شناسایی آنها
پیدا کردن محل دقیق برای بیوپسی تومور
منبع
برگرفته از سايت
http://med.bpums.ac.ir/fa/DynPages/Page.aspx?Id=1728
استخراج روشی است برای جداسازی که مستلزم انتقال جسمی از یک فاز به فاز دیگر میباشد. در بعضی مواقع لازم است برای بازیابی یک جسم آلی از محلول آبی از راههایی غیر از تقطیر استفاده شود. یکی از این راهها تماس دادن محلول آبی با یک حلال غیر قابل امتزاج با آب است. اگر حلال خاصیت جداسازی را داشته باشد بیشتر مواد آلی از لایه آبی به حلال آلی (حلال غیر قابل امتزاج با آب) انتقال پیدا میکند. روش استخراج مایع – مایع در جدا کردن ترکیبهای آلی از مخلوط مصرف بسیار زیادی دارد. یکی از خواص حلال که برای استخراج به کار برده میشود این است که قابلیت حل شدن آن در آب و یا هرماده دیگری که جسم آلی را در خود حل کرده کم باشد و یا بهتر از آن اینکه اصلا حل نشود. همچنین باید فرار باشد تا براحتی بتوان آنرا از ترکیب یا ترکیبات آلی استخراج شده، تقطیر نمود. با توجه به مطالب فوق جسم استخراج شونده باید در حلال استخراج کننده به خوبی حل شود و قابلیت انحلال در این حلال خیلی بیشتر از آب باشد. ضمنا حلال استخراج کننده هیچ نوع واکنشی با آب یا مواد قابل استخراج نباید بدهد. مهمترین حلالی که در استخراج به کار گرفته میشود دی اتیل اتر است که توانائی حل کردن تعداد زیادی از ترکیبات را در خود دارد. دی اتیل اتر نسبت به اکثر ترکیبات بی اثر بوده و به راحتی به وسیله یک تقطیر ساده از مخلوط بازیابی میشود. اما اشکال مهم آن این است که آتشگیر بوده و خیلی زود در هوا محترق میشود.
از نظر کمی پخش یک جسم بین دو حلال غیر قابل امتزاج را بر حسب ضریب پخش (ضریب تفکیک) K بیان میکنند.
غلظت A در حلال S |
K= |
غلظت A در حلال S |
بدیهی است برای این که A در یکی از دو مایع غیر قابل اختلاط کاملا حل شود، باید مقدار K بینهایت یا صفر باشد. عملا هیچ یک از این دومقدار به دست نمی آیدبا این حال تا زمانی که مقدار K بزرگتر از 1 و حجم حلال S برابر یا بزرگتر از حلال S باشد مقدارجسم در حلال S بیشتر خواهد بود.
یکی دیگر از نتایج قانون پخش (معادله بالا) این است که چنانچه برای جدا کردن جسم از محلول آن در S باید جمعا حجم معینی از حلال S به کار رود، میتوان نشان داد که انجام چند استخراج متوالی با قسمتهایی از آن حجم بهتر از یک استخراج با تمام آن حجم است. مثلا در استخراج محلول آبی بوتیریک اسید، مقدار اسیدی که به کمک دو استخراج متوالی با قسمتهای 50 میلی لیتری اتر به دست می آید، بیشتر از اسیدی است که به کمک یک استخراج با 100 میلی لیتر اتر خارج میشود. با این حال سه استخراج متوالی با قسمتهای 33 میلی لیتری بهتر خواهد بود. با این حال حدی وجود دارد که بعد از آن دیگر استخراج اضافی بازده قابل ملاحظه ای نداد. ضمنا واضح است هرچه ضریب پخش بزرگتر باشد تعداد استخراج مکرری که برای جدا کردن کامل جسم لازم است کمتر میشود.
هنگام انتخاب حلال جهت استخراج یک جزء از محلول باید چند اصل کلی را به خاطر سپرد. (1) حلال استخراج با حلال محلول اصلی باید غیر قابل اختلاط باشند. (2) حلال انتخابی باید برای جزء مورد نظر مناسبترین ضریب پخش و برای ناخالصیها یا اجزای دیگر ضرایب نامناسبی داشته باشد. (3) حلال انتخابی باید مانند تبلور مجدد از نظر شیمیایی با اجزای مخلوط، واکنش نامناسبی ندهد. (4) پس از استخراج باید بتوان حلال را به آسانی از جسم حل شده جدا کرد. معمولا حلال را با تقطیر جدا میکنند.
هنگامی که یکی از حلالها آب باشد، ضرایب پخش اسیدها و بازهای آلی به مقدار زیادی تحت تاثیر pH قرار میگیرد. اسید آلی که در 7pH= در آب نامحلول باشد ممکن است در محلول آبی رقیق سدیم هیدروکسید یا سدیم بی کربنات کاملا حل شود. در چنین حالی خروج پروتون از اسید، باز مزدوج مربوط را ایجاد میکند و این باز به علت خاصیت یونی خود در آب که حلالی قطبی است بیشتر حل میشود.
باز مزدوج اسید آلی
به همین روش باز آلی که در 7pH= در آب نامحلول باشد، ممکن است در محیط اسیدی (pH کمتر از 7) مانند کلریدریک اسید کاملا حل شود. در این حالت افزایش حلالیت به علت پروتوندار شدن باز آلی به وسیله اسید آبی و ایجاد اسید مزدوج قطبی است که در آب بیشتر محلول است.
بنابر این اسیدها و بازهای آلی را میتوان به طور انتخابی از حلالهای آلی غیر قطبی مانند اتر، دی کلرومتان، بنزن و غیره به کمک استخراج با محلول آبی که pH مناسبی داشته باشد جدا کرد. با خنثی کردن محلول آبی میتوان اسید یا باز آلی اولیه را دوباره از آن به دست آورد. افزایش باز آبی به محلول اسیدی باعث ازاد شدن باز آلی میشود، در حالی که افزایش اسید آبی به محلول بازی، اسید آلی را آزاد میکند.
برای انجام استخراج محلول را در قیف جدا کننده میریزند (توجه کنید شیر بسته باشد) و به آن مقداری حلال استخراجی اضافه میکنند (قیف نباید بیش از سه چهارم پر شود). دهانه بالای قیف جدا کننده را با در لاستیکی یا سنباده ای که اکثر قیفها دارا هستند میبندند. هنگام تکان دادن قیف آنرا به نحو به خصوصی نگاه میدارند
قیف و محتویات آنرا به شدت تکان میدهند تا دو مایع غیر قابل اختلاط تا حد ممکن با هم تماس پیدا کنند. منظور از این تکان آن است که سطح تماس دو حلال افزایش بیشتری یابد تا جسم در زمان نسبتا کمتری در بین آنها پخش شود و به حالت تعادل برسد. باید هر چند ثانیه قیف را برگرداند (شیر به طرف بالا) و با احتیاط شیر آنرا باز کرد تا گاز قیف خارج شود و فشاری که در آن ایجاد شده از بین برود. این عمل مخصوصا وقتی حلالی با نقطه جوش کم به کار میرود و یا یک محلول اسیدی با سدیم بی کربنات استخراج میشود (گاز CO2 آزاد میشود) اهمیت پیدا میکند. در صورتی که این کار انجام نشود ممکن است در قیف و محتویات آن به شدت به بیرون بپرد. پس از تکان دادن کافی (حدود 2 دقیقه تکان شدید) برای آخرین بار گاز قیف را خارج میکنند و آنرا در روی حلقه ای قرار میدهند و میگذارند تا لایه ها از هم جدا شوند. پس از آن لایه پایینی را به دقت از راه شیر به داخل ظرفی ریخته و دو لایه مایع را از هم جدا میکنند.
قاعدتا لایه ها طوری جدا میشوند که حلال سنگینتر در قسمت پایین قرار میگیرد. بنابراین، آگاهی از دانسیته حلالهای مصرفی برای تشخیص لایه ها مفید است. با وجود این، این تشخیص بدون خطا نیست زیرا ممکن است ماهیت و غلظت جسم حل شده طوری باشد که دانسیته نسبی دو حلال را معکوس کند
بخش عملی
جداسازی اسید و باز آلی: مخلوطی شامل بنزوئیک اسید و پارا نیترو آنیلین به وزن 2 گرم را در حدود 100 میلی لیتر دی کلرو متان حل کنید. محلول حاصل را 2 بار و هر بار با 30 میلی لیتر اسید کلریدریک M6 استخراج کنید. فازهای آبی استخراج شده را در یک ظرف جمع آوری کنید. این فاز شامل کدام یک از ترکیبات فوق است؟ لایه آلی را 2 بار و هر بار با 30 میلی لیتر محلول سود M3 استخراج کنید و فازهای آبی را در یک ظرف جداگانه جمع آوری کنید. محلولهای آبی جدا شده را بسته به ماهیت آنها با اسید کلریدریک M6 و سود M3 خنثی کنید. رسوبات جمع آوری شده را پس از سرد کردن صاف کنید و با حد اقل آب مقطر سرد بشوئید.
استخراج فلزات
دید کلی
فلزات از کانههای مربوط استخراج میشوند. پس باید ابتدا کانهمربوط به هر فلز را شناسایی و سپس از معادن استخراج کنیم و پس از آن با انجام یکسری فعالیتهای شیمیایی و فیزیکی فلز مورد نظر را به حالت عنصری ازسنگ معدنیاکانه آن بدست آوریم. در این مقاله این مراحل را به اجمال بررسی میکنیم.
وجود طبیعی فلزات
کانه جسمی است که در طبیعت یافت میشود و میتوان از آنیک یا چندفلزرا آنچنان که مقرون به صرفه باشداستخراج کرد.
معدودی از فلزاتی که واکنش پذیری آنها کم است به شکل عنصری خود درطبیعت یافت میشوند و برای چند تا از آنها "کانه خالصطبیعی" مهمترین منبع فلز را تشکیل میدهد. بیشترین تناژ فلزات از اکسیدها - خواه کانههای اکسیدی ، خواه اکسیدهای فلزی که از برشته کردن کانههای کربنات یاسولفید تولید میشوند، بدست میآیند.
کانههای سیلیکات در طبیعت فراوانند. ولی استخراج فلزات از سیلیکاتها مشکل است و هزینههای چنین فرآیندهایی مانع ازانجام کار میشود. در نتیجه فقط فلزات کمتر متداول بطور صنعتی از کانههای سیلیکاتبدست میآیند.
کانیهای فسفات بطور کلی نادرند و در غلظتهای کم یافت میشوند. تعدادیاز فلزات بصورت ناخالص در کانههای خالص طبیعی دیگر یافت میشوند، بطوری که هر دوفلز از یک عمل صنعتی بدست میآیند. برای مثال ، فلزکادمیم بهعنوان محصول فرعی در تولید روی بدست میآید.
کانهها به هنگام استخراج عمومامقادیر متغیری مواد نامطلوب (مثلسیلیس،خاکرس وگرانیت( که "هرزه سنگ" نامیده میشوند، به همراه دارند. غلظت فلزمورد نظر باید به اندازه کافی بالا باشد تا استخراج آن از نظر شیمیایی امکانپذیر واز نظر اقتصادی قابل رقابت باشد. بر روی کانههای دارای غلظت پایین از فلز در صورتیکار میشود که بتوان آنها را بوسیله فرآیندهایی به نسبت آسان و ارزان قابل استفادهنمود، یا این که محصول فلز نایاب و پرارزش باشد. غلظت لازم از یک فلز به فلز دیگرتغییر زیادی دارد. برایآلومینیوم یاآهن این غلظت باید 30% یابیشتر و برایمس ممکن است 1% یا کمتر باشد.
متالوژی ، عملیات مقدماتی بر روی کانهها
متالوژی، علم استخراج فلزات از کانههای آنها و آماده سازی آنها برای مصرف است. فرآیندهایمتالوژی را میتوان براحتی به سه نوع عملیات اصلی تقسیم کرد:
عملیات مقدماتی:که در آن جز مورد نظر در کانی تغلیظ و ناخالصیهای معینجدا میشود و یا کانی برای عملیات بعدی به شکل مناسبی در میآید.
عملیات مقدماتی
بهره برداری از بسیاری از کانهها مستلزم آن است که درنخستین مرحله ، قسمت عمدههرزه سنگاز آنهازدوده شود. چنین روشهای تغلیظی که معمولا بر روی کانههای خرد و ساییده شده انجاممیگیرند ممکن است بر اساس خواص فیزیکی یا شیمیایی باشند.
جداسازی فیزیکی
این جداسازی بر اساس اختلاف بین خواص فیزیکی کانی و هرزهسنگ قرار دارد. مثلا از طریق شستشو با آب ، اغلب میتوان ذرات ناخالصیهای خاکی رااز ذرات سنیگنتر کانی جدا کرد. این جداسازی را میتوان به وسیله تکان دادن کانه خردشده در جریانی از آب بر روی یک سطح شیبدار انجام داد. ذرات سنگینتر کانی ، تهنشینشده جمعآوری میشوند.
شناورسازی
یک روش تغلیظ است که در مورد بسیاری از کانهها بویژه کانههایمس،سربورویبکار میرود. کانه کاملا نرم را با یک روغنمناسب و آب در شبکههای بزرگ مخلوط میکنند. ذرات کانی بوسیله روغن چرب میشوند، درحالی که ذراتهرزه سنگبوسیله آب مرطوب میشوند. بهم زدن این مخلوط بوسیله هوا کفی ایجاد میکند که دارای روغن و ذرات کانی است. اینکف بر روی آب شنار میشود که آن را جدا میکند.
ملغمه
جیوه،نقره وطلا را در خود حل میکند ومغلمهمیدهد. از این رو ، کانههای نقره و طلای طبیعی را با جیوه مجاورمیکنند و مغلمه حاصل را که مایع است، جمع آوری و پس از تقطیر جیوه ، نقره یا طلایآزاد را بازیابی میکنند.
کاهش
تا بحال بالاترین مقدار فلزات و همچنین بیشترین تعداد آنها بوسیلهعملیاتذوب کارییعنی فرآیندهای کاهش در دمای بالاکه فلز معمولا به حالت مذاب بدست میآید ، تولید شدهاند. در بیشتر این فرآیندها یکگدازآور (مانند سنگ آهن CaCO3) بکار برده میشود تا هرزه سنگی را که پساز تغلیظ کانه باقی میماند، جدا کند. این گدازآور با سیلیس و ناخالصیهای سیلیکاتتشکیلسربارهمیدهد. واکنشهای ساده شدهسنگ آهک وسیلیس به قرار زیرند:
(CaCO3(s) → CaO(s)+CO2(g
(CaO(s)+SiO2(s) → CaSiO3(l
سرباره که در دمای ذوب کاری بصورت مایع است،عموما بر روی فلز مذاب شناور میشود و به سهولت از آن جدا میگردد. عامل کاهندهایرا که برای یک عمل ذوب کاری معین بکار میبرند، از ارزانترین مادهای انتخابمیکنند که بتواند محصول با درجه خلوص لازم بدهد. برای کانههای فلزاتی که واکنشپذیری شیمیایی آنها کم است، برای مثال کانههای سولفید جیوه ، مس و سرب ، هیچ عاملشیمیایی لازم نیست. جیوه از برشته کردنشنگرف (HgS) در هوا تولید میشود:
(HgS(s)+O2(g) → Hg(g)+SO2(g
بخار جیوه را در جمع کننده متراکم میکنندو احتیاجی به تخلیص بیشتر نیست. روشهای دیگری نیز برای کاهش وجود دارد. مثلاکورهبلند آهن.
پالایش
اکثر فلزاتی که ازعملیات کاهش بدست میآیند، به پالایش احتیاجدارند تا از ناخالصیهای مزاحم و نامطلوب پاک شوند. فرآیندهای پالایش از فلزی به فلزدیگر بطور وسیعی تغییر میکنند و برای یک فلز معین روشی که بکار میرود، ممکن استبا مورد مصرف محصول نهایی فرق کند. همراه با حذف موادی که به فلز نامطلوب میدهند،مرحله پالایش ممکن است شامل افزایش اجسامی باشد که به محصول ویژگیهای خالصمیبخشند. پارهای از فرآیندهای پالایش برای بازیابی ناخالصیهای فلزی پرارزش مانندطلا ، نقره وپلاتین طرحریزی شدهاند.
گداز جزئی
قلع،سرب وبیسموت ناخالص بوسیله گداز خالص میشوند. شمشهای فلز ناخالص را در بالای یک کوره سراشیب کهدمای آن اندکی بالاتر از نقطه ذوب فلز است قرار میدهند. این فلز ذوب شده و به سمتپایین این کوره سراشیب به درون چالهای جریان پیدا میکند و ناخالصیهای جامد پشت سرهم باقی میمانند.
تقطیر
بعضی از فلزات مانندروی و جیوه که نقطه جوش آنهاپایین است بوسیلهتقطیر خالصمیشوند.
فرانید پارکز
برای پالایش سرب بکار میروند که همچنین یک روش تغلیظ براینقره است، بر انحلال گزینشی نقره در روی مذاب تکیه دارد. مقدار کمی روی ، 1 تا 2درصد به سرب مذاب که دارای نقره به عنوان ناخالص است، اضافه میکنند. نقره در رویخیلی بیشتر انحلال پذیر است تا در سرب. سرب و روی در یکدیگر انحلال ناپذیرند. ازاینرو قسمت عمده نقره در فلز روی جمع میشود که بالای سرب مذاب قرار میگیرد. دراثر سرد کردن ، نخست لایه رویی منجمد میشود که آن را جدا میکنند. نقره را بوسیلهذوب مجدد لایه روی و تقطیر روی بدست میآورند. روی بازیابی شده را از نو بکارمیبرند.
فرآیند وان آرکل
این فرآیند بر اساستجزیه گرمایییک ترکیب فلز قرار دارد. اینروش که برای تخلیصتیتانیوم، هافنیم وزیرکونیوم بکار میرود ، شامل تجزیه یدید فلز بر روی یک رشته فلزی داغ است. برای مثال ،زیرکونیوم تترایدید گازی در اثر تماس با یک رشته فلزی داغ ، تجزیه شده و فلز خالصزیرکونیوم بر روی این رشته مینشیند.
(ZrI4(g) → Zr(s)+2I2(G
ید آزاد شده با مقدار دیگری از زیرکونیومترکیب میشود، این فرآیند بسیار گران است و برای تهیه مقادیر محدود فلزات بسیارخالص برای مصارف ویژه بکار میرود.
پالایش منطقهای
فرآیند دیگری که بوسیله آن میتوان فلزاتی با درجه خلوصخیلی بالا تولید کرد، پالایش منطقهای است. یک گرمکن مدور را در اطراف میلهای ازیک فلز ناخالص مثلژرمانیومقرار میدهند. این گرمکن که بهآهستگی به سمت انتهای دیگر میله حرکت داده میشود، نواری از فلز را ذوب میکند. بهتدریج تا این گرمکن حرکت میکند، فلز خالص از این مذاب مجددا متبلور شده وناخالصیها همراه منطقه مذاب به سمت انتهای دیگر میله به اصطلاح جارو میشوند، کهبعدا آن را دور میاندازند. این گرمکن را ممکن است بیش از یک بار از روی همان میلهعبور دهند. روشهای دیگری نیز برای پالایش وجود دارد.
منابع:
استخراج فلزات، ماهنامه داخلی وزارت صنایع، شماره5، 1387
استخراج آهن
مقدمه
امروزه یکی از اساسیترین پایههای اقتصادی و اجتماعی کشورهای جهان را صنایع آهن و فولاد تشکیل میدهد و این ، به سبب نیاز مبرمی است که انسان جهت پیشبرد مقاصد خود در زندگی دارد. با نگاه اجمالی به کارآیی این عنصر حیاتی ، میتوان به نقش سازنده آن پیبرد؛ زیرا علاوه بر کاربرد آن در امر ساختمان سازی ، پل سازی و غیره یکی از کالاهای اساسی در صنایع اتومبیل سازی ، کشتی سازی و لوکوموتیو سازی است و بهصورت آلیاژهای مختلف ، اساس تکنولوژی ماشینآلات را تشکیل میدهد.
تاریخچه
با توجه به کشف یک تبر آهنی متعلق به 3000 سال پیش از میلاد در داخل یکی از قبرهای سومریان واقع در شهر اور که در جنوب بینالنهرین قرار داشت، نشان میدهد که استفاده از آهن توسط انسان از حدود 3000 سال پیش از میلاد مسیح آغاز و عمدتاً در کشورهای مصر ، آشور ، چین و هندوستان رواج داشت. در آغاز انسان از آهن طبیعی که بهصورت سنگ معدن آهن با درجات خلوص متفاوت بدست میآمد، استفاده میکرد.
با این حال ، نظر دیگری وجود دارد که انسانهای آن روزگاران از شهاب سنگها بهعنوان آهن خالصتر استفاده میکردند. استفاده از آهن خالص درحدود 1300 سال پیش از میلاد امکانپذیر شد که به ظن قوی بطور تصادفی بر اثر گرما دادن شدید صخرههای کانی ، آهن خالص توسط ذغال صورت گرفت با حرارت دادن گل اخری و ذغال نیز آهن استخراج میکردند.
سیر تحولی و رشد
روند استخراج آهن از ترکیبهای طبیعی آهن به مرور زمان ، راه تکامل میپیمود تا اینکه نخستین کوره استخراج آهن به سبک امروزی که به کوره کانالانی معروف بود، نوآوری شد. این کوره دارای آتشدانی به ابعاد 75×60×60 سانتیمتر بود. سیر تکاملی این روند به آنجایی رسید که امروزه ، کارخانههای عظیم استخراج و ذوب آهن و فولاد با ظرفیت چندین میلیون تن به وجود آمده است.
سنگ معدنهای آهن
سنگ معدنهایی که آهن از آن استخراج میشود، بیشتر بهصورت اکسیدهای آهن ، مانند مگنتیت یا هماتیت است که با 2 تا 20 درصد ناخالصی (نظیر سیلیکاتها و آلومیناتها) همراه است. این ناخالصیها در کوره از آهن جدا شده بهصورت تفاله خارج میشوند. سنگ معدن تصفیه شده و تغلیظ شده بهصورت پودر یا دانههای ریز در کوره وارد میشود. مناسبترین اندازه ذرات آن بین 6 تا 25 میلیمتر است. یادآوری میشود که امروزه از سولفید طبیعی آهن (پیریت) در استخراج آهن استفاده نمیشود، بلکه مصرف عمده آن در اسید سولفوریک سازی است.
فرآیندهای اولیه استخراج آهن
استخراج آهن از سنگ معدنهای آن طی فرایندهای فیزیکی و مکانیکی و شیمیایی تحت شرایط ویژه ای صورت میگیرد.
در مرحله آغازی ، سنگ معدن باید طی چندین مرحله از عملیات از جمله : خرد کردن ، آسیاب کردن ، سرند کردن ، شستشو ، استفاده از جدا کننده مغناطیسی و یا به روش فلوتاسیون تغلیظ شود. محلول غلیظ شده معمولاً دارای 60 تا 65 درصد آهن ، 8 تا 12 درصد سیلیس میباشد. پس از تلغیظ سنگ معدن آن را باید به اندازههایی به ابعاد 6 تا 25 میلیمتر که مناسب برای تغذیه کورههای وزشی است، تبدیل کرد که این عمل را اصطلاحاً آگلومریزه شدن مینامند.
استخراج آهن از سنگ معدنهای آن عمدتاً با استفاده از کورههای وزشی صورت میگیرد که در حقیقت یک رآکتور بزرگ شیمیایی است که در آن مخلوطی از سنگ آهک ، سنگ معدن آهن و زغال کک گرما داده میشود.
مواد اولیه مورد نیاز استخراج آهن
سنگ معدن آهن
در مجاورت ذغال بر اثر گرما در کوره احیا میشود و سپس بر اثر جریانی از گازهای احیا کننده داغ که از سوختن کک در هوای گرم پایین کوره تولید میشود و در جهت عکس مسیر آهن حرکت میکند، ذوب میشود. آهن مذاب و تفاله حاصل از سنگ معدن به ازای هر دو تا چهار ساعت از آتشدان کوره تخلیه میشود. اگر مواد اولیه بطور پیوسته از بالای کوره وارد شود، در این صورت ، کوره میتواند بطور پیوسته کار کند. محصول کوره وزشی همان چدن است که برای تبدیل آن به دیگر مشتقات آهن ، بویژه فولاد ، باید در آن تغییراتی داد.
زغال کک
مشخصات ساختاری آن عبارت است از : کربن ثابت 85 تا 90 درصد ، خاکستر 5 تا 13 درصد ، رطوبت تا 8 درصد ، مواد فرّار 1.6 تا 11 درصد ، و گوگرد 0.5 تا 1.2 درصد. نقش کک در فرآیند کورههای وزشی تولید گازهای احیا کننده است و در اثر سوختن در پایین کوره انجام میپذیرد و مقاومت مکانیکی آن نیز در عمل مهم است. اندازه کک مورد مصرف ، باید بین 1.5 تا 75 میلیمتر باشد.
سنگ آهک
به منظور کمک کردن ذوب و پایین آوردن دمای ذوب ناخالصیها به سنگ معدن افزوده میشود. نسبت تشکیل دهندههای بازی در مخلوط یعنی (CaO) و (MgO) به تشکیل دهندههای اسیدی یعنی (SiO2) باید در حد ثابتی حفظ شود تا تفالههای کف مانند و سبک (سیلیکاتهای کاسیم و منیزیم ) بطور کامل تشکیل شود و سایر ناخالصیهای همراه با خود را از آهن جدا کند. برای این منظور ، سنگ آهک و دولومیت بکار گرفته میشود.
گاهی برای کنترل ترکیب تفالههای جاری ، مقداری سیلیکات نیز بدان اضافه میشود. مناسبترین اندازه این دسته از مواد برای کورههای وزشی بین 70 تا 75 میلیمتر است.
مهمترين معادن آهن در ايران
مهمترین کانسارهای آهن کشف شده ایران در این ناحیه واقع شده اند. معادن مهم آهن این منطقه عبارتند از: چغارت، سه چاهون، چادرملو، زرند و چاه گز چندمنطقه که مراحل اکتشاف را می گذرانند عبارتند از میشروان، آنومالی شمالی، آنومالی B و ناریگان.
اسامي و القاب حضرت فاطمه زهرا (س)
فاطمه: جدا شده از هر بدي
پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد: همانا من دخترم را فاطمه نام نهادم، زيرا بدون شك خدايعزّ و جلّ فاطمه و دوستان او را از آتش دوزخ بازداشته است.
صديقه: بسيار راستگو
صديقه يعني فردي كه هرگز دروغ نگفته و همواره گفتارش تصديق كنندة كردارش باشد و براستي كه حضرت صديقة كبري مَثَل روشن و اعلاي اين نام است، همانگونه كه امام كاظم (ع) نيز ميفرمايد: بيشك فاطمه (ع) بسيار راستگو و شهيده بود....
مباركه: با خير و بركت
راغب در مفردات ميگويد: جايي كه خير الهي به صورتي كه قابل نگهداري و شمارش و اندازه گيري ومحدود كردن نباشد، و هر كس به آن بنگرد، فزوني محسوسي در آن خير ميبيند، گويند در آن بركت است و آنموضع، مبارك است.
در توضيح اين نام عزيز بايد گفت: خداوند انواع بركات و خوبيها را نصيب حضرت زهرا (س) نمود بهگونهاي كه نسل رسول خدا(ص) را در وجود او قرار داد و آن حضرت را مصداق بارز «كوثر»ـ خير فراوان ـ ساخت.
طاهره: پاكيزه از هر گونه گناه و پليدي
امام باقر (ع) از پدران خود چنين نقل ميكند: "فاطمة زهرا (س) بدان سبب كه از هرگونه پليدي و گناه، پاك بود طاهره ناميده شد...".
زكيّه : پيراسته و باتقوا
زكيّه به معني پاكيزه بودن از هرگونه پلشتي، گناه و يا صفات رذيله است. حضرت زهرا (س) مصداق بارز اين اسم ميباشد، همانگونه كه آن گرامي در بعضي زيارات به اين نام مورد خطاب واقع شده است: اَلسَّلام ُعَلَيكِ اَيَّتُها الفاضلةُ الزَّكِيَّةُ؛
راضيه: خشنود به آنچه خداوند برايش مقدر فرموده؛
حضرت زهرا (س) داراي صفت رضا بود، يعني هر سختي، مصيبت و رنجي را كه تقدير الهي براي او رقم زده بود، تحمل ميفرمود و رضاي خداوند را در آن جستجو ميكرد.
مرضيه: مورد خشنودي و رضايت خداوند
از رفيع ترين درجات نزد پروردگار درجة مرضيّين است كه خداوند همواره از نائلين به اين مرتبه خشنود و راضي ميباشد. زهراي مرضيه، برترين بانويي است كه همواره مورد رضاي خداوند قرار گرفته است. دربسياري از فرازهاي زيارات آن حضرت به اين معني اشاره شده است: اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ.
محدَّثه: كسي كه ملائكه با او سخن گويند
امام صادق ميفرمايد: همانا فاطمه (س)محدَّثه نام نهاده شد، زيرا فرشتگان پيوسته از آسمان فرود ميآمدند و ـ همانگونه كه مريم دختر عمران را ندا ميدادند ـ او را نيز ندا ميدادند و ميگفتند:
اي فاطمه! خداوند تو را برگزيده و پاكيزه گردانيد و بر زنان جهان برتري داد. اي فاطمه!پروردگارت را فرمانبردار باش و در پيشگاه او سجود كن و با ركوع كنندگان ركوع نما!
از اين رو فاطمه (س) با فرشتگان سخن ميگفت و آنان نيز با او سخن ميگفتند.
زهرا : درخشنده
از امام صادق (ع) سؤال شد: چرا فاطمه (س) "زهرا" ناميده شده؟ فرمود: زيرا هنگامي كه درمحرابش به عبادت مي ايستاد، نور او براي اهل آسمان ميدرخشيد، همچنان كه نور ستارگان براي اهل زمينميدرخشد.
بتول: (هماره) پاك و مطهّر
بتول بانويي را گويند كه از عوارضي كه ديگر زنان در هر ماه بدان مبتلا ميشوند، مطهّر و مبرّاست.
رسول خدا (ص) فرمود: فاطمه را بتول ناميده اند زيرا به واسطة فضل، دانش، ايمان وشرافتش از ساير زنان زمانه جدا گشته است.
حوراء: فرشته مانند
پيامبر (ص) فرمودند: هرگاه مشتاق بهشت ميشوم، فاطمه (س) را ميبويم.فاطمه (س) بوي بهشت ميدهد. او فرشته اي در قالب انسان است.
حوريه: فرشته خصال
پيامبر اكرم فرمود: زهرا (س) خلقتي از فرشتگان دارد كه در قالبي از انسانها قرار گرفته است.(32)
ساجده: زني كه پيشاني بر درگاه حق بسايد
حضرت خديجه (س) فرمودند: فاطمه (س) آنگاه كه در رحم مادر بود با مادر خود سخن ميگفت و آن زمان كه زاده شد، بر زمين سجده كرد و انگشتان خود را به طرف آسمان گرفت.(33)
عذراء: دوشيزه
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: پيامبر اكرم (ص) به درگاه خداوند رو آورده، عرضه داشت ...خداوند! براي نزديك شدن به تو، بهترين زن برگزيده، مادر انوار مقدس (ائمهاطهار)، زن فرشته خصال و هميشه پاك، و بانوي عذراء، فاطمة زهرا را پيش تو شفيع قرار ميدهم.(34)
كوكب : ستارة درخشان
امام صادق (ع) دربارة سخن خداوند «اللهُ نورُ السَّمواتِ وَ الارضِ مَثلُ نورِهِ كَمِشكوة...» فرمودند:فاطمة زهرا ستارهاي نوراني در بين زنان اهل دنياست.
منصوره : ياري شده (از جانب خداوند)
در زمين فاطمه است، زيرا آتش جهنم از شيعيان او برداشته شده، و از دشمنانش نيز محبّت او را گرفته اند، و در آسمان او را منصوره گويند، به خاطر سخن خداوند كه فرمود: "وَ يَومَئذٍ يَفرَحُ المُؤمِنونَ بِنَصراللهِ"؛ همانا فاطمه (س) ياري رساننده به ياران و دوستان خود ميباشد.
مهديه : هدايت شده
فاطمه زهرا (س) از آن جهت مهديه ناميده شده كه مورد هدايت الهي قرار گرفته بود، و هر كس كه خداوند او را راهنمايي كند، هيچگاه گمراه نخواهد شد.
كنيه هاي حضرت
كنيه هايي كه براي حضرت زهرا(س) ذكر كرده اند عبارتند از:
ام الحسن : مادر حسن (س).
ام الحسين : مادر حسين (ع)
ام المحسن : مادر محسن.
توضيح آن كه محسن فرزند گرامي حضرت فاطمه است كه در شش ماهگي سقط گرديد، و پيش از تولّد ازسوي جدّ بزرگوارش حضرت رسول (ص)نامگذاري شده بود.
ام الائمة : مادر ائمه (ع)
بدان جهت كه همة امامان معصوم (ع) فرزندان آن بانوي گرامي بشمار مي آيند، او را امّ الائمة گويند.
ام ابيها: مادر پدرش؛
"فاطمه (س) را از آن رو ام ابيها گفته اند كه آن حضرت پس از رحلت مادرش، براي پدر خويش چون مادري مهربان و دلسوز بود".
برخي القاب حضرت زهرا (س)
با توجه به احاديثي كه از پيامبر اكرم (ص) و ائمة معصومين وارده شده است، بعضي ديگر ازاسامي و القاب آن حضرت عبارتند از:
انسيه : زني كه خصلتهاي خوب انساني در او متجلي است؛
تقيّه : پاك و بيگناه؛
حبيبه : دوست و رفيق، دوست داشتني؛
حُرِّه : آزاده زن، زني كه اسير شهوت نيست؛
راكعه : اهل ركوع و تواضع در برابر خداوند؛
رشيده : فهميده و صاحب خرد؛
ريحانه : گل خوشبوي، لطيف و مهربان؛
زهره : درخشان، نوراني؛
سعيده: نيكبخت؛
سيّده : سرور، بانو؛
شهيده : زني كه در راه خدا جان را فدا نمايد؛
صابره : شكيبا و بردبار؛
صادقه : راستگو و درست كردار؛
صدوقه : راستگو با كرداري صحيح؛
عارفه : شناسا، با شناخت و درك كامل؛
عاليه : بلند همت و دورانديش؛
عديله : نظير و مانند. (فاطمة زهرا را "عديلة مريم"مينامند زيرا اين دو بانو ضرب المثل پاكي و طهارت بودهاند).
عزيزه : ارجمند و گرانقدر؛
عليمه : دانشمند و آگاه؛
فاضله : زن صاحب فضيلت؛
فريده : زن يگانه، دُرّ نفيس؛
كريمه : اهل كرم و جود و سخاوت؛
كوثر : خير فراوان؛
مبشّره : بشارت دهنده؛
محموده : پسنديده، زن مورد پسند خداوند؛
مطهره : زن پاك و عاري از گناه و زشتي؛
معصومه : زني كه هيچ گاه گناه نكرده باشد؛
مُلهَمه : زني كه خداوند به او الهام ميفرستد؛
مُمْتَحنه : زني كه آزموده شده و از آزمايش خداوند سرافراز بيرون آمده است؛
موفّقه : زني كه توفيقات الهي همراهش باشد؛
مؤمنه: گرونده به خداوند؛
والهه : شيفته و شيدا (نسبت به خداوند)؛
وحيده : يگانه، بيهمتا.
اسامی قیامت در قرآن کریم
قیامت
«یوم القیامه» در آیات ۱۲ انعام، ۱۴ و۳۶ مائده، ۱۳ اسرا، ۹ و۱۷حج، ۳۲ اعراف، ۱۶ مومنون، ۲۵ نحل و برخی آیات دیگر آمدهاست. به معنای برانگیخته شدن پس از مرگ. قائم شدن و روز قیامت را بهمین جهت قیامت گویند که در آن وقت مردگان زنده شوند و قیام کنند و روز قیامت؛ روزی است که خلایق همه برای محاسبه محشور شوند.
آخرت
و الدار آلاخره خیر للذین یتقون (اعراف/۶۹)
معاد
به قیامت، «معاد» گفته میشود، از آن جهت که «محل بازگشت» است؛ بازگشتن به جایی که قبلاً آنجا بود. معاد نزد اهل کلام حشر را گویند و آن دو قسم است: جسمانی و روحانی. مراد از معاد در کلمات متکلمان و فلاسفه بازگشت انسان است بعد از مرگ و حیات بعد از مرگ است و تصویر آن چنین است که انسان بعد از مرگ مجدداً زنده شده و در روزی که آن را روز معاد گویند به حساب اعمال وی رسیدگی و نیکوکاران پاداش نیکوکاری خود را گرفته و منعم شوند به نعم جاودانی و بدکاران به کیفر اعمال زشت خود برسند و مهذب شوند به عذاب جاودانی. یکی از مسائل مهم که از دیر زمان مورد توجه ادیان و متکلمان و فلاسفه قرار گرفتهاست همان مساله زندگی بعد از مرگ و معاد است. پیروان ادیان کلاً معتقد به زندگی بعد از مرگ بوده و یکی از اساسی ترین مسائل مذهبی به حساب میآورند.
یَوم الدین؛ روز جزا (۲ حمد، ۳۵ حجر، ۲۰ صافات، ۱۲ ذاریات، ۱۵ و ۱۷ و۱۸ انفطار، ۸۲ شعرا، ۵۶ واقعه، ۷۸ ص و...)
یَوم یَنظر المَراء ماقَدَّمَتْ یَداه؛ روزی که انسان به کارهای از پیش فرستادهاش مینگرد (نباء آیه ۴۰)
یَوم تُبْلی السرائِر؛ روزی که پردهها کنار میرود و اسرار فاش میشود (۹ طارق)
یَوم یکون الناسُ کالفَراش المَبْعوث؛ روزی که مردم همانند پروانههای پراکنده مبهوتند (۴ قارعه)
یَوم المَوعُود؛ روز موعد (۲ بروج)
یَوم یَفِرُّ المرء مِن اَخیه و اُمّهِ وَاَبیه؛ روزی که انسان از برادر و مادر و پدرش میگریزد (۳۴ عبس)
یَوم الفَصْل؛ روز جدایی (۲۱ صافات، ۴۰ دخان، ۱۷ نبا، ۳۸ مرسلات و...)
یَوم لایَنْطِقون؛ روزی که کس سخن نمیگوید (۳۵ مرسلات)
یَوم عَسیر علی الکافرین غیر یسیر؛ روز بسیار سخت و دردناک برای کافران نه آسان (۹ مدثر)
یوم عسر؛ روز دشوار (۸ قمر)
یَوم یَخرجُونُ مِن الاَجداث سِراعاً؛ روزی که مردم از گور شتابان بیرون میآیند (۴۳ معارج)
یَومُ التغابُن؛ روزی که مردم در مییابند که در دنیا باختهاند (۹ تغابن)
یَومُ لاتملک نفسٌ لنفْس شَیئاً؛ روزی که هیچ کس مالک چیزی نیست (۱۹ انفطار)
یَومُ لایُخْزی اللَّهُالنَّبی والذین آمنوا معه؛ روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان را خوار نمیکند (۸ تحریم)
یَومُ الجَمع؛ روزی که مردمان گرد میآیند (۷ شوری)
یَوم تَری المؤمنین و المؤمنات یَسمی نورهم بین اَیْدیهم؛ روزی که زنان و مردان با ایمان برای اعمال شایستهشان با نور خویش که در پیش آنان است، حرکت میکنند (۱۲ حدید)
یَوم معلوم؛ روزی که قطعی و حتمی است (۳۸ شعرا)
یَوم مشهود؛ روزی که جملگی در آن حاضر شوند (۱۰۳ هود)
یَوم یُدَعّون اِلی نارِجَهنّم دَعّا؛ روزی که تکذیب کنندگان معاد با شدّت و عنف به دوزخ پرتاب میشوند (۱۳ طور)
یَوم الخروج؛ روزی که از گورها بیرون میآیند قبر (۴۲ ق)
یَوم یسمعون الصیحة؛ روزی که فریاد رستاخیز را میشنوند (۴۲ ق)
یَوم الخلود؛ روز جاودانگی (۳۴ ق)
یَوم الخروج؛ روز رستاخیز (۴۲ ق)
یَوم الوعید؛ روز تهدید (۲۰ ق)
یَوم عظیم؛ روز بسیار بزرگ (۱۵ انعام، ۱۵ یونس، ۱۳ زمر، ۳۷ مریم، ۵۹ اعراف، ۲۱ احقاف، ۱۳۵ و ۱۵۶ و ۱۸۹ شعرا)
یَوم عقیم؛ روز بدفرجام (۵۵ حج)
یَوم الیم؛ روز بسیار دردناک (۶۵ زخرف)
یَوم التَنّادِ؛ روزی که مردم یکدیگر را میخوانند (۳۲ غافر)
یَوم الحساب؛ روزی که به حسابها میرسند (۱۶ و ۲۶ ص)
یَوم یقوم الحساب؛ روز محاسبه (۴۱ ابراهیم)
یَوم یقوم الناس؛ روز رستاخیز مردم (۶ مطففین)
یَوم التَّلاق؛ روز ملاقات (۱۵ غافر)
یَوم الازفة؛ روزی که نزدیک است (۱۸ غافر)
یَوم الحَسَرة؛ روزی که حسرتها دارد (۳۹ مریم)
یَوم یَقوم الاشهاد؛ روزی که گواهان برای گواهی بر میخیزند (۵۱ غافر)
یَوم یقوم الروح و الملائکه صفا؛ روزی که روح و ملائکه به صف میایستند (۳۸ نبا)
یَوم لابیع فیه و لاخُلَّه؛ روزی که داد و ستدها و روابط سودی ندارد (۲۴۵ بقره)
یَوْمَ تبیضُّ وجوه و تَسودّ وجوه؛ روزی که چهرههایی سپید و چهرههایی سیاه گردد (۱۰۶ آل عمران)
یَوم تقوم الساعه؛ روزی که رستاخیز برپا شود (۱۲ و ۱۴ و۲۶ و ۵۵ روم، ۲۷ جاثیه)
یَوم البعث؛ روز رستاخیز (۵۶ روم)
یَوم الوقت المعلوم؛ روز و وقت معلوم (۳۸ حجر، ۸۱ ص)
یَوما ثقیلا؛ روز گرانبار (۲۷ انسان)
یَوم تشخص فیه الابصار؛ روز خیره شدن دیدگان (۴۲ ابراهیم)
اسامی حیوانات آمده در قرآن
شیر درنده
معادل عربی آن قسورة میباشد و در آیه پنجاه و یک سوره المدثر چنین آمده:
«که از (مقابل) شیرى فرار کردهاند.»
گاو
در زبان عربی معادل بقرة میباشد که نام دومین سوره قرآن کریم میباشد و همچنین در خود سوره بقره __ آیات 67تا 71 و همچنین آیات144 تا 146 نیز آمده است.
از جمله در آیه «69» آمده:
گفتند: « از پروردگارت بخواه، تا بر ما روشن کند که رنگش چگونه است؟ گفت: وى مىفرماید: آن ماده گاوى است زرد یکدست و خالص، که رنگش بینندگان را شاد مىکند.»
گوساله
معادل عربیش العجل میباشد که در سوره بقره آیات 51 و 54 و 92 و 93سوره نساء آیه 153سوره الاعراف آیه 152و سوره هود آیه 69سوره الذاریات آیه 26 آمده است، از جمله در آیه 51 سوره بقره چنین آمده:
« و آنگاه که با موسى چهل شب قرار گذاشتیم؛ آنگاه در غیاب وى، شما گوساله را (به پرستش) گرفتید، در حالى که ستمکار بودید.»
الاغ
در زبان عربی معادل حمار میباشد که در سوره بقره آیه 259 و سوره المدثر آیه 50 سوره النحل آیه 80 و سوره جمعه آیه 5 آمده است. از جمله در آیه پنجم سوره چنین آمده است: « مثل کسانى که (عمل به) تورات بر آنان بار شد (و بدان مکلف گردیدند) آنگاه آن را به کار نبستند، همچون مثل خرى است که کتابهایى را برپشت مىکشد. (وه) چه زشت است وصف آن قومى که آیات خدا را به دروغ گرفتند. و خدا مردم ستمگر را راه نمىنماید.»
زنبور
در زبان عربی معادل نحل بوده و و نام سوره شانزدهم قرآن بوده و علاوه بر آن در آیه شصت و هشتم این آیه بدین صورت آمده است:
« و پروردگار تو به زنبور عسل وحى (و الهام غریزى) نمود که: از کوهها و درختان و داربستهایى که مردم مىسازند، خانههایى برگزین.»
مورچه
در زبان عربی معادل نمل بوده و علاوه بر آنکه نام سوره بیست و هفت قرآن کریم است و در آیه هیجدهم این سوره نیز آمده بدین صورت آمده است:
« آنها حرکت کردند تا به سرزمین مورچگان رسیدند؛ مورچهاى گفت: به لانههاى خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند در حالى که نمىفهمند.»
پرنده
معادل عربیش ابابیل است که در آیه سوم سوره فیل چنین آمده:
« و بر سر آنها پرندگانى را گروه گروه فرستاد »
عنکبوت
علاوه بر اینکه نام سوره بیست و نهم قرآن کریم است در آیه چهل و یک همین سوره نیز به این صورت آمده:
«داستان کسانى که غیر از خدا دوستانى اختیار کردهاند، همچون عنکبوت است که (با آب دهان خود) خانهاى براى خویش ساخته، و در حقیقت (اگر مىدانستند) سستترین خانهها همان خانه عنکبوت است.»
پشه
معادل عربیش بعوضة میباشد و در آیه بیست و ششم سوره بقره چنین آمده:
« خداوند از این که به موجودات ظاهرا کوچکى مانند پشه، و حتى کمتر از آن، مثال بزند شرم نمىکند. در این میان آنان که ایمان آوردهاند، مىدانند که آن، حقیقتى است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیمودهاند، این موضوع را بهانه کرده مىگویند: منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟! آرى، خدا جمع زیادى را با آن گمراه، و گروه بسیارى را هدایت مىکند؛ ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مىسازد»
فیل
نام سوره صد و پنجم قرآن هست و در آیه یکم این سوره نیز آمده است.
میمون
معادل عربیش قردة میباشد که در سوره اعراف آیه 166 و سوره مائده آیه 60 آمده و همچنین سوره بقره آیه 65 چنین آمده:
«و کسانى از شما را که در روز شنبه (از فرمان خدا) تجاوز کردند نیک شناختید، پس ایشان را گفتیم: بوزینگانى طردشده باشید.»
شتر
معادل عربیش الابل میباشد و در سوره انعام آیه 144 و سوره الغاشیه آیه 17 چنین آمده:
« آیا آنان به شتر نمىنگرند که چگونه آفریده شده است؟!»
خوک
معادل عربیش خنزیر بوده و در آیه 173 سوره بقره و همچنین سوره مائده آیه 3 وآیه 60 آمده و همچنین در سوره انعام آیه 145 چنین آمده:
« بگو: در آنچه به من وحى شده است، بر خورندهاى که آن را مىخورد هیچ حرامى نمىیابم، مگر آنکه مردار یا خون ریخته یا گوشت خوک باشد که اینها همه پلیدند. یا (قربانیى که) از روى نافرمانى، (به هنگام ذبح) نام غیر خدا بر آن برده شده باشد. پس کسى که بدون سرکشى و زیادهخواهى (به خوردن آنها) ناچار گردد، قطعاً پروردگار تو آمرزنده مهربان است.»
ملخ
معادل عربیش الجراد بوده و در سوره اعراف آیه 133 همراه با نام چند حیوان چنین آمده:
« سپس بلاها را پشت سر هم بر آنها نازل کردیم: طوفان و ملخ و آفت گیاهى و قورباغهها و خون را -که نشانههایى از هم جدا بودند- بر آنها فرستادیم؛ ولى باز بیدار نشدند، و تکبر ورزیدند، و جمعیّت گنهکارى بودند! »
منبع:
سايت http://daneshnameh.roshd.ir
اركان نماز
نماز داراي اجزاء و قسمتهاي مختلفي است كه به جا آوردن بعضي از اين قسمتها، مثل ركوع واجب و به جا آوردن برخي ديگر، مثل قنوت مستحب است .
اموري كه انجام آن در نماز واجب و لازم است خود بر دو قسم است ; بعضي از آنها ركن بوده و برخي ديگر جزء اركان نمي باشد.
"اركان" به واجباتي از نماز گويند كه اگر از روي عمد يا اشتباه، اضافه يا ترك شوند، نماز باطل ميگردد و عبارتند از:
1 - نيت
"نيت" عبارت است از تصميم بر انجام كار و اين كه انسان بداند چه كاري را ميخواهد انجام دهد ولي لازم نيست انسان نيت را بر زبان جاري نمايد.
نمازگزار بايد نماز را به قصد نزديك شدن به خداوند متعال و انجام فرمان او به جا آورد و اگر انگيزه اي غير از خدا در كار او باشد مثلا براي نشان دادن به مردم نماز بخواند نمازش باطل است، بلكه اگر فقط قسمتي از نماز را براي غير خدا به جا آورد باز نمازش باطل است .
س : آيا مشخص كردن تعداد ركعتهاي نماز در هنگام نيت لازم است به اين كه مثلا بگويد: دو ركعت نماز صبح براي نزديك شدن به خدا به جا ميآورم يا لازم نيست ؟
ج : لازم نيست، ولي بايد نمازگزار متوجه باشد نمازي را كه ميخواهد به جا آورد نماز ظهر است يا عصر، نماز قضا است يا اداء و همچنين بايد مشخص نمايد نماز واجب شبانه روزي است يا نماز نافله و مستحبي .
2 - قيام
"قيام" يعني راست ايستادن و پرهيز از خم شدن، قيام هنگام گفتن تكبيرة الاحرام و همچنين قيام پيش از رفتن به ركوع كه آن را "قيام متصل به ركوع" مينامند جزء اركان نماز است، ولي قيام موقع خواندن حمد و سوره و قيام پس از برخاستن از ركوع اگرچه امري واجب است اما ركن نيست و به همين جهت اگر از روي فراموشي ترك شود نماز صحيح است .
چند مسأله
1 - بايد نمازگزار پيش از گفتن تكبيرة الاحرام و پس از آن مقداري راست بايستد تا يقين نمايد كه در حال ايستادن تكبير گفته است .
2 - بنابر احتياط واجب بدن نمازگزار در هنگام قيام بايد آرام بوده و از تكيه كردن به ديوار يا عصا و هر چيز ديگر خودداري نمايد مگر در هنگام ناچاري كه تكيه دادن مانعي ندارد.
3 - احتياط واجب آن است كه در موقع ايستادن هر دو پا روي زمين قرار گيرد. ولي انداختن سنگيني بدن به طور مساوي روي دو پا لازم نبوده و امري مستحب ميباشد و همچنين مستحب است در حال قيام نمازگزار شانه ها را پايين انداخته دستها را بر روي رانها گذاشته، انگشتان دست را به هم چسبانده، جاي سجده را نگاه كرده و نماز را با حالت خضوع و خشوع به جاي آورد و احتياط مستحب آن است كه دستها و انگشتها را در هنگام قيام حركت ندهد.
4 - اگر نمازگزار ميخواهد در حال نماز كمي جلو يا عقب برود يا كمي بدن را به سمت راست يا چپ حركت دهد، بنابر احتياط واجب بايد در حال حركت چيزي نخواند و وقتي بدن آرام گرفت به خواندن نماز ادامه دهد.
س : اگر نمازگزار در بين نماز از هرگونه ايستادن عاجز شود چه بايد انجام دهد؟
ج : بايد بنشيند و اگر از نشستن هم عاجز شود بايد به صورتي كه قبلا گفته شد بخوابد، ولي بايد توجه نمايد تا بدنش آرام نگرفته چيزي از نماز را نخواند.
3 - تكبيرة الاحرام
"الله اكبر" در آغاز هر نماز را "تكبيرة الاحرام" گويند كه بايد دو كلمه "الله" و "اكبر" و نيز حروف آن پشت سر هم گفته شود.
س : آيا بالا بردن دستها تا برابر گوش يا برابر صورت هنگام تكبيرة الاحرام و ديگر تكبيرهاي نماز واجب است ؟
ج : خير، بلكه بالابردن دستها امري مستحب ميباشد.
س : انسان لال و فردي كه به واسطه بيماري نمي تواند تكبيرة الاحرام را درست بگويد چه بايد بكند؟
ج : هر طور كه ميتواند بايد بگويد و اگر به طور كلي توان گفتن آن را ندارد بايد آن را از قلب خود گذرانده و براي تكبير با انگشت اشاره نموده و اگر ميتواند زبان را هم حركت دهد.
4 - ركوع
نمازگزار بايد در هر ركعت پس از حمد و سوره و همچنين پس از خواندن تسبيحات اربعه به قصد ركوع به اندازه اي به طرف جلو خم شود كه كف دستهايش به سر زانوها برسد و بنابر احتياط دستها را به زانوها بگذارد.
س : كسي كه دست يا زانوي او با ديگران فرق دارد; مثلا دستهايش كوچكتر از ديگران است به چه اندازه اي براي ركوع بايد خم شود؟
ج : بايد به اندازه اي كه ديگران براي ركوع خم ميشوند خم شود.
س : اگر نمازگزار ركوع را فراموش نمايد و قبل از رسيدن به سجده يادش بيايد تكليف وي چيست؟
ج : بايد صاف بايستد و بعد به ركوع رود و اگر از زمين به حالت خميدگي به ركوع برگردد نمازش باطل است .
س : رعايت چه اموري در ركوع براي نمازگزار مستحب است ؟
ج : در ركوع پشت را صاف نگه داشته و گردن را كشيده و مساوي پشت نگه دارد و همچنين بين دو قدم را نگاه كرده و پيش از گفتن ذكر ركوع يا بعد از آن صلوات فرستد. و همچنين مستحب است زنها دستها را از زانوها بالاتر قرار دهند. و براي مردها مستحب است كه زانوها را به عقب دهند ولي زنان چنين كاري را نكنند.
5 - سجود
نمازگزار بايد در هر ركعت نمازهاي واجب و مستحب بعد از ركوع دو "سجده" نمايد. به اين صورت كه پيشاني، كف دو دست، سر دو زانو و انگشت بزرگ پاها را بر زمين قرار دهد.
س : سجده كردن براي غير خداوند متعال چه حكمي دارد؟
ج : حرام ميباشد و اگر كسي مقابل قبر پيامبراكرم (ص) يا امامان (ع) پيشاني را بر زمين گذارد در صورتي اشكال ندارد كه فقط براي خدا و شكرگزاري از او باشد.
س : اگر نمازگزار در يك ركعت نماز هر دو سجده را به جاي نياورد نمازش چگونه است ؟
ج : چون دو سجده با همديگر يك ركن حساب ميشوند، پس اگر نمازگزار در يك ركعت نماز واجب از روي عمد يا فراموشي هر دو سجده را ترك نمايد يا دو سجده ديگر اضافه نمايد نمازش باطل است .
س : اگر يك سجده را به جا نياورد چطور؟
ج : اگر از روي عمد بوده نماز باطل است و اگر از روي فراموشي آن را به جا نياورد و پيش از رسيدن به ركوع ركعت بعد يادش بيايد، بايد برگردد و آن را به جا آورد و دوباره آنچه را خوانده بخواند و بنابر احتياط براي هر يك از ايستادن بي مورد و ذكر بيجا دو سجده سهو به جا آورد و اگر بعد از رفتن به ركوع ركعت بعد يادش بيايد كه يك سجده را فراموش كرده نماز را تمام كرده و بعد از نماز قضاي سجده فراموش شده را به جا آورد و بنابر احتياط واجب دو سجده سهو نيز به جا آورد.
س : اگر هنگام سجده نمودن پيشاني بي اختيار از جاي سجده بلند شود تكليف انسان چيست ؟
ج : چنانچه ممكن است نبايد دوباره پيشاني را به جاي سجده بگذارد، چه ذكر سجده را گفته باشد يا خير. و اگر نتواند سر را نگه دارد و پيشاني بي اختيار به جاي سجده برسد روي هم يك سجده حساب شده و در صورتي كه ذكر سجده را نگفته باشد بايد به قصد نزديك شدن به خداوند و بدون نيت واجب يا مستحب ذكر را بگويد.
س : اگر موقعي كه ذكر سجده را ميگويد يكي از هفت عضو گفته شده را از زمين بردارد چه حكمي دارد؟
ج : اگر عمدا در موقعي كه مشغول گفتن ذكر است يكي از هفت عضو را از زمين بردارد نماز باطل ميشود و در صورتي كه مشغول گفتن ذكر نيست اگر به جز پيشاني جاهاي ديگر را از زمين بردارد و دوباره بگذارد اشكال ندارد.
و اگر از روي اشتباه پيش از تمام شدن ذكر سجده پيشاني را از زمين بردارد، نمي تواند آن را دوباره زمين بگذارد و بايد آن را يك سجده حساب نمايد، ولي چنانچه اعضاي ديگر غير از پيشاني را از روي اشتباه از زمين بردارد بايد دوباره آنها را به زمين گذاشته و ذكر را بگويد.
س : در سجده چه قسمتي از انگشت بزرگ پا بايد بر زمين قرار گيرد؟
ج : بنابر احتياط بايد سر دو انگشت بزرگ پا را بر زمين بگذارد و اگر روي دو انگشت بزرگ يا زير آنها و يا فقط انگشتان ديگر و يا روي پا را بر زمين گذارد و يا به واسطه بلند بودن ناخن سرشست به زمين نرسد نماز باطل است .
س : چنانچه نمازگزار مقداري از ذكر سجده را در هنگام رفتن و يا سربرداشتن از سجده بگويد نماز چطور است ؟
ج : اگر پيش از آن كه پيشاني به زمين برسد و بدن آرام گيرد از روي عمد ذكر سجده را بگويد يا پيش از تمام شدن ذكر سجده عمدا سر از سجده بردارد نمازش باطل است، اما اگر از روي اشتباه قبل از رسيدن به سجده ذكر را بگويد، بايد وقتي به سجده رفت و بدن آرام گرفت دوباره ذكر سجده را بگويد و اگر از روي اشتباه پيش از تمام شدن ذكر سر از سجده بردارد مانعي ندارد.
س : آيا نمازگزار پس از سربرداشتن از سجده اول بلافاصله ميتواند براي سجده دوم سر به زمين بگذارد؟
ج : خير، بلكه بايد وقتي سر از سجده اول برداشت مقداري بنشيند تا بدن آرام گيرد و دوباره به سجده برود و همچنين بنابر احتياط واجب در هر ركعت نماز كه تشهد ندارد نمازگزار بايد بعد از سجده دوم قدري بي حركت بنشيند و آنگاه براي ركعت بعد برخيزد.
مستحبات سجده
رعايت اموري براي سجده مستحب است كه برخي از آنها عبارتند از:
1 - موقعي كه مرد ميخواهد از ركوع به سجده برود ابتدا دستها را روي زمين قرار دهد و زن ابتدا زانوها را بر زمين قرار دهد.
2 - غير از پيشاني بيني را نيز بر چيزي كه سجده بر آن صحيح است بگذارد.
3 - در حال سجده انگشتان دست را به هم چسبانده و در برابر صورت بگذارد به طوري كه سر آنها رو به قبله باشد.
4 - سجده را طول دهد و در سجده صلوات بفرستد.
5 - در سجده دعا كند و از خدا حاجت بخواهد، ولي خواندن قرآن در سجده مكروه است .